مشاوره در زمینه اوضاع کار در رشته کامپیوتر(هوش مصنوعی، شبکه، نرم افزار و .....)

[ellisa]

شما بعنوان مهاجر تازه وارد خیلی بعیده بتونید کار network planning بگیرید. این قبیل شغلهای رده بالا احتیاج به سابقه کار طولانی کانادایی داره.
5G که هنوز استانداردهایش هم کاملا مشخص نشده که بخواهید براش planning انجام بدهید!

برخلاف ایران که شرکتهای مخابراتی بیشتر صرفا سرویس دهنده هستند، اینجا چند جورشرکت در زمینه مخابرات فعالیت میکنند: یک گروه سرویس دهنده ها مثل بل و راجرز و تلاس، دوم تولید کننده ها و سازنده های سیستم مثل اریکسون و آوایا و بلکبری و آلکاتل و مانند آنها، و سوم قطعه سازها مثل broadcom و اینتل و بقیه.

برای کار سرویس معمولا تخصص شبکه لازم دارید بعلاوه آشنایی با زیرساختهای مخابرات سیار. اگر تخصص و تجربه لازم را دارید شانس کار گرفتن هست ولی نه بعنوان planner از اول. بسته به سابقه و تجربه تان ممکنه بعنوان تکنیسین یا پشتیبانی یا پیاده سازی سرویسهای جدید بتونید کارهایی بگیرید. کارهای خوب اش البته بهرحال زبان کامل و نتورکینگ قوی میخواد.

برای کارهای طراحی سیستم معمولا تخصص برنامه نویسی بخصوص تجربه سیستمهای real time و firmware مفید است. درواقع بعنوان طراح نرم افزار این سیستمهای مخابراتی شانس استخدام پیدا میکنید. اخیرا در این زمینه بازار virtualization هم داغ شده است.

برای کارهای طراحی قطعه های مخابراتی تخصص های FPGA و ASIC خوب است. ولی با در نظر گرفتن اینکه بزرگترین تولید کنندگان قطعه های مخابراتی در کالیفرنیا و تایوان و ژاپن هستند بازار کارش درکانادا یک مقدار محدود است.

ممنون از پاسختون
میتونم در مورد شرکت نورتل بپرسم چه جور شرکتیه و یه سوال دیگه اینکه شما در کانادا زندگی میکنید میتونم بپرسم چه رشته ی و چه مقطعی خوندید در کانادا،

[ghlobe]

ممنون از پاسختون
میتونم در مورد شرکت نورتل بپرسم چه جور شرکتیه و یه سوال دیگه اینکه شما در کانادا زندگی میکنید میتونم بپرسم چه رشته ی و چه مقطعی خوندید در کانادا،

نورتل (نورترن تله کام) خدا رحمتش کنه شرکت خوبی بود! در مقطعی بزرگترین شرکت تکنولوژی کانادا و یکی از لیدر های تکنولوژی مخابرات در جهان بود. خدابیامرز در سال 2009 ورشکست و تجزیه شد و هر تکه اش را یکی از رقبا برداشتند. بقیه سوالتان را هم خصوصی جواب میدهم.

[Jill]

یه مقدمه قبل از توضیح کلی. هر چند نمیشه واقعا خلاصه اش کرد و کلی گفت. میتونین با سرچ در سایت:
http://www.jobbank.gc.ca/home-eng.do?lang=eng
و پر کردن عنوان شغلی که میخواین انواع مشاغل و تعداد نیاز بازار، شهرهای مورد نظر و غیره رو ببینین. دید خیلی خوبی بهتون میده.
یا راه دیگه اینکه این عبارات رو گوگل کنین:
Business Analyst vs Business systems Analyst
BI architecture vs BI developer
و نظایر اون . اینطوری دید خیلی روشن تری از زمینه های کاری مورد نظر دستتون میاد. متوجه میشین که مرز بین اینها بسیار بسیار باریکه و بستگی زیادی به نوع شرکت، نوع کار، حجم کار و غیره داره. یعنی مورد با مورد تعریف وظایف ممکنه همپوشانی (overlap) داشته باشه. انتظار نداشته باشین دقیقا یه عنوان کاری رو دنبال کنین. بررسی کنین متوجه میشین.

سوالات خصوصی زیادی پرسیده شده و جواب تقریبا همه پرسش ها با همین سرچ ها بدست میاد. میمونه نکات خاص دیگه که در ادامه مینویسم ...

[vicky]

سلام مرسی از پاسختون
من تمام این سرچ ها رو خیلی وقت پیش انجام دادم ؛ جالب این بود که در کشورهای دیگه فرصت های بیشتری بود برای این فیلد تا کانادا
!
و اونایی هم که موجود بود سابقه کاری بالای 5 سال و verbal & written communication skills بسیار خوب می خواست که با توجه به نوع کار که کاملا تحلیل و درک بیزینس , و جلسات با مدیران ارشد و پیشنهاد و راه حل هست ؛ هرچقدر مایی که از ایران میایم زبانمون خوب باشه باز شک دارم برای همچین مشاغلی راضی کننده باشه و برای همین سوالم این بود که آیا اصلا برای کسانی که از کشورهایی که انگلیسی زبان رسمی نیست میان آیا شانسی میمونه ؟؟
مخصوصاً اینکه تعداد زیادی از هندی ها با زبان بهتر از ما و show off زیاد از ما رقبای ما در این فیلد هستند ...

[Jill]

ممکنه در کشورهای دیگه فرصت بیشتری باشه ولی آیا امکان مهاجرت و گرفتن اقامت اونها هم مانند کاناداست برای ما؟ اطلاعی ندارم صرفا سواله. برای ماها با بک گراند خاورمیانه ای به نظرم شاید بهترین مقصد برای مهاجرت کانادا باشه از هر نظر. بگذریم چون تاپیک مخصوص خودشو داره.

کاملا درسته و در پست های دیگه هم عرض کردم وارد شدن به لول های تحلیل طراحی لازمه اصلی و اولیه اش دانش زبان بالا، زبان تخصصی بیزنس، زبان تخصصی فنی و در عین حال بیزنس به بیزنس اشنایی کامل و کافی از چم و خم اون بیزنس رو میطلبه.

دوستان مثال ایران رو میزنن و اینکه مثلا کسی الان ازشون بپرسه برای وارد شدن به فلان رشته چه مسیری باید طی کنن میتونن تا حدی دقیق راهنمائیشون کنن. دقیقا با همین توضیح و مقایسه حالا من ازتون میپرسم آیا امکانش هست در همون ایران کسی که تجربه کاری کافی برنامه نویسی نداره، با سیستم های کاربردی مختلف کار نکرده، اصول طراحی و لایف سایکل توسعه نرمافزار کاربردی رو دقیق نمیشناسه چون تجربه کافی نداره، آیا چنین شخصی رو مناسب شغل تحلیل و طراحی و معماری نرم افزار میدونین؟ مسلما نه. تازه موضوع زبان در این مثال کاملا حل شده هست!

اینحا هم به همین شکله. اول اول زبان بسیار خوب. بعد آشنایی کافی با روش ها و متدولوژی های توسعه نرم افزار اینها. ابزارهای جدیدشون. مراحل مختلفش. سیستم های کاربردی اینجاها. بیزنس به بیزنس فرآیندهای تجاری با هم فرق دارن ولی داشتن تجربه خوب در این محیط بسیار بسیار کمک کننده هست. خب یه دفعه که نمیان کسی با تجربه کاری به عنوان مثال ایران رو بذارن سر اینطور کارها

کارهای فنی بحثش جداست. میشه همون اول به عنوان senior developer اسنخدام شد. شما در رده فنی شانس اینکه بتونین همون اوایل در لول خوب شغلی پیدا کنین (با توجه به سابقه خوبتون) امکانش وجود داره ولی بحث وقتی به سمت تحلیل و طراحی و معماری میره اوضاع فرق میکنه.

[Jill]

مسیرهای مختلفی وجود داره. یکیش همون شرکت در دوره های فنی شاخه های BI هستش. ببینین به کدوم vendor علاقه دارین سرتیفیکیت و دوره همون رو برین. یا ادامه تخصصی تر در یه کالج و ...
اینها همش لازمه اش صرف زمان و هزینه هست. علت اینکه خودم این راهها رو نرفتم علی رغم اینکه بسیار هم مایل بودم نیودن امکاناتش در استانمون بود. راهی که به نظرم اومد این بود: مشغول شدن در یه شرکت معتبر و بالا بردن دانش برنامه نویسی روز با استاندارها و روش های اینها. آشنایی با برنامه های کاربردی مختلفشون، فرآیندهای تجاری اینوری ها رو بهتر درک کنم و نظایر این.

اتفاقی که اینجا و در این کشور میافته اینه. اینها وقتی میبینن میتونن از شما در رده بالاتری استفاده کنن یه لحظه تامل نمیکنن. همیشه تعداد افرادی که متقاضی رده های پائین تر هستن بیشتره. بنابراین این دیگه بسته به خودتون داره چقدر بتونین سریع خودتونو بکشین بالا. میتونین حداقل دو سالی رو در کالج بگذرونین و هم زمان و هم هزینه کنین. میتونین در یه شرکتی از ساپورت و پشتیبانی شروع کنین و به سرعت به مدیریت و سنیوری و اینها برسین. و صد البته در طی این مدت درامد و سابقه کار کانادایی هم داشته باشین.

[Jill]

برای کار تخصصی BI حالا چه فنیش چه تحلیلی و معماریش (که همانطور که گفتم همپوشانی زیادی دارن)، اشنایی و تجربه با روش های جدید طراحی و معماری اجزای نرم افزار (مثل SOA)، تجربه با ابزارهای گزارشگیری جدید
(Business Object ، Crystal Report، SAP و ...) ، تجربه با Oracle و امکاناتش (کلا پایگاههای داده رو خوب شناختن و درک درست مفاهیمشون)، تست نرم افزار و ابزارهاش، کنترل سورس کدهای نرم افزار، روش های مدل کردن داده و متا داده و فرآیندهای تجاری با ابزارهای روز و خیلی موارد دیگه که الان حضور ذهن ندارم لازمه.

[vicky]

خیلــــــــــــــــــتی ممونم که وقت گذاشتین و کامل توضیح دادین مرسی از راهنمایی هاتون ولی هنوز چند تا سوال در ذهنم می چرخه

ممکنه در کشورهای دیگه فرصت بیشتری باشه ولی آیا امکان مهاجرت و گرفتن اقامت اونها هم مانند کاناداست برای ما؟

1- اینکه خب بین کشورهای دیگه استرالیا رفتن که ساده تر از کاناداست و فرصت کار بیشتره و امریکا هم اگه مجبور باشم در کانادا دوباره هزینه کنم و دانشگاه برم ؛ خب می تونم برای دانشگاه های امریکا اپلای کنم ولی نمی دونم بعدش امکان موندن دارم یا نه برای همین شک دارم که کجا بهتره اگه از دوستان کسی تجربه هم امریکا هم کانادا رو داره ممنون میشم راهنمایی کنه ؟

اینحا هم به همین شکله. اول اول زبان بسیار خوب. بعد آشنایی کافی با روش ها و متدولوژی های توسعه نرم افزار اینها. ابزارهای جدیدشون. مراحل مختلفش. سیستم های کاربردی اینجاها. بیزنس به بیزنس فرآیندهای تجاری با هم فرق دارن ولی داشتن تجربه خوب در این محیط بسیار بسیار کمک کننده هست. خب یه دفعه که نمیان کسی با تجربه کاری به عنوان مثال ایران رو بذارن سر اینطور کارها

2- ممکنه راهنمایی کنید پایینترینن لولی که در BI وجود داره تا امکان استخدام باشه و از اونجا شروع کرد تا به بالاتر رسید کدومه ؟

برای کار تخصصی BI حالا چه فنیش چه تحلیلی و معماریش (که همانطور که گفتم همپوشانی زیادی دارن)، اشنایی و تجربه با روش های جدید طراحی و معماری اجزای نرم افزار (مثل SOA)، تجربه با ابزارهای گزارشگیری جدید
(Business Object ، Crystal Report، SAP و ...) ، تجربه با Oracle و امکاناتش (کلا پایگاههای داده رو خوب شناختن و درک درست مفاهیمشون)، تست نرم افزار و ابزارهاش، کنترل سورس کدهای نرم افزار، روش های مدل کردن داده و متا داده و فرآیندهای تجاری با ابزارهای روز و خیلی موارد دیگه که الان حضور ذهن ندارم لازمه.

3-راستش من همچنان ارتباط BI و برنامه نویسی رو درک نمی کنم چون قبل از اینکه تغییر فیلد بدم یسیار تحقیق کردم که اگه 1% برنامه نویسی لازمه واردش نشم ((( و از استادام هم پرسیدم و جایی هم که الان مشغول هستم با علم به اینکه من حتی 1 SYNTAX کد نویسی نمی دونم منو استخدام کردن و گفتن "فقط T-SQL در بحث کد نویسی لازمه و کلا ما نرم افزار تهیه نمی کنیم بلکه اطلاعات مفید رو از سیستم های نرم افزاری متفاوت استخراج می کنیم ",پس احتمالا کانادا سیستم دیگه باشه ((((((
و در سایت خود مایکروسافت هم برای سرتیفیکت BI از SQL شروع کرده https://www.microsoft.com/learning/e...elligence.aspx

با این اوصاف که شما میگین من اصلا وارد BI نشم؟؟؟؟ ...چون من غیر از TSQL برنامه نویسی نمی دونم , و اصلا علاقه ای هم ندارم .....
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[Jill]

خیلــــــــــــــــــتی ممونم که وقت گذاشتین و کامل توضیح دادین مرسی از راهنمایی هاتون ولی هنوز چند تا سوال در ذهنم می چرخه

1- اینکه خب بین کشورهای دیگه استرالیا رفتن که ساده تر از کاناداست و فرصت کار بیشتره و امریکا هم اگه مجبور باشم در کانادا دوباره هزینه کنم و دانشگاه برم ؛ خب می تونم برای دانشگاه های امریکا اپلای کنم ولی نمی دونم بعدش امکان موندن دارم یا نه برای همین شک دارم که کجا بهتره اگه از دوستان کسی تجربه هم امریکا هم کانادا رو داره ممنون میشم راهنمایی کنه ؟

کارهای IT مخصوصا در این کشورها فرقی چندانی با هم ندارن

2- ممکنه راهنمایی کنید پایینترینن لولی که در BI وجود داره تا امکان استخدام باشه و از اونجا شروع کرد تا به بالاتر رسید کدومه ؟

میشه همون BI developer ولی همانطور که گفتم همپوشانی زیادی با BI architecture/analyst داره. اکثر جاها کسی رو میخوان که بتونه هر دو سه جنبه رو پوشش بده

3-راستش من همچنان ارتباط BI و برنامه نویسی رو درک نمی کنم چون قبل از اینکه تغییر فیلد بدم یسیار تحقیق کردم که اگه 1% برنامه نویسی لازمه واردش نشم

((( و از استادام هم پرسیدم و جایی هم که الان مشغول هستم با علم به اینکه من حتی 1 SYNTAX کد نویسی نمی دونم منو استخدام کردن و گفتن "فقط T-SQL در بحث کد نویسی لازمه و کلا ما نرم افزار تهیه نمی کنیم بلکه اطلاعات مفید رو از سیستم های نرم افزاری متفاوت استخراج می کنیم ",پس احتمالا کانادا سیستم دیگه باشه

((((((
و در سایت خود مایکروسافت هم برای سرتیفیکت BI از SQL شروع کرده

https://www.microsoft.com/learning/e...elligence.aspx

با این اوصاف که شما میگین من اصلا وارد BI نشم؟؟؟؟ ...چون من غیر از TSQL برنامه نویسی نمی دونم , و اصلا علاقه ای هم ندارم .....

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

https://careers-frontpointsecurity.i...Redirect=false

http://www.indeed.com/viewjob?jk=51e...7raqpes0n327oi

http://alqimi.applicantstack.com/x/detail/a2972glgcrp7


اینها تازه برای BI developer هستش. برای سطح بالاترش که مسلما بک گراند قوی تر و عمیق تری از توسعه نرم افزار میطلبه. مثل همون مثال بیزنس انالیست و بیزنس سیستم انالیست که گفتم. من هیج نظری نمیتونم داشته باشم ولی تا اونجا که دارم تو شرکتمون میبینم و در دوستان هم رشته ای که شاغل شدن و چه مسیری رو طی کردن برای رسیدن به رده های تحلیلی، طراحی و معماری چه نرم افزار چه BI اینها رو نوشتم. شاید استثناعات هم وجود داشته باشه و من خبر ندارم.

حالا که وارد این راه شدین و علاقه هم دارین شاید بهتر باشه ادامه بدین و نهایت اینکه اینجا با گرفتن یه سرتیفیکیت از یه وندور معتبر میتونین وارد شغل BI developer بشین. ولی اینکه اصلا علاقه ای به برنامه نویسی نداشته باشین انتخابتون و رشدتون در این حیطه رو محدود میکنه. لطفا Job description ها و نیازمندی های همین BI developer رو به دقت مطالعه کنین. توصیه میکنم تحقیق بیشتری کنین و دورنمای مشاغل مورد علاقه و مورد نظرتون رو هم یه نیم نگاهی بندازین. نمیدونم دیگه چه توضیحی میتونم بدم. اصولا در این زمینه ضعیفم.

[infinity2]

سلام دوستان. اوضاع کار در کانادا بهتر است یا در آمریکا؟من الان دارم برای تحصیل اپلای می کنم و شرایط هر دو رو دارم.. به نظرتون آمریکا اقدام کنم یا کانادا؟ اگر ممکن هست بگید چه شهری یا ایالتی اوضاع بهتری داره برای ما کامپیوتری ها.
ممنون