(ادامه از پست قبلی)

رایتینگ:


خب همونطور که گفتم خوندن متن زیاد اعم از سایتها و زیرنویسها، به نظرم عامل اصلی در انشاهای من بود چون تا دلتون بخواد موقع نوشتن، ترکیبات و ساختارها و اصطلاحات انگلیسی میومد فی البداهه تو ذهنم. باید متن زیاد بخونین و همینطور انشاهای قوی رو و بررسی کنین. ساختارهای انگلیسی رو دربیارین و سعی کنین ابتدا محل دقیق کاربردشون رو قشنگ یاد بگیرین و متوجه بشین، بعد اینارو تو یه برگه بنویسین بذارین کنار دستتون موقع نوشتن و سعی کنین هر کجا که مناسبه، استفاده کنین ازشون. یه همچین برگه ای به تدریج درست کردم و در امتحان هم به جای خیلیها که تمپلیتشون رو مینویسن، من این ساختارها و اصطلاحات رو نوشتم که حواسم باشه حتما به کار ببرمشون. البته به کار بردن اینها زورکی نیست. همونطور که گفتم، باید بدونین دقیقا محل صحیح کاربردشون رو. و الا شما میاین 4 تا ساختار و اصطلاح خفن مینویسین، ولی بقیه متنتون سطحش پایین تره از اونا. خب مصحح راحت میفهمه اینارو حفظ کرده بودین و به زور میخواستین القا کنین که بله من بلدم متن سنگین بنویسم ! ساختارها باید تو چنگ شما باشه و مسلط باشین روشون. به قول کتاب آفیشال، باید نشون بدین command of the language دارین، یعنی میتونین زبان انگلیسی رو به نفع خودتون به کار بگیرین. من خیلی مخالفم با درست کردن تمپلیت. به شرطی موافقم که متن شما در مجموع یکدست دربیاد، و الا کسی انشاش ضعیفه ولی 4 تا جمله سنگین مثلا اول و آخر هر پاراگراف بیاره، بیشتر مسخره میشه انشاش، چون تابلو هست و خیلی بدچشمی میکنه اون عدم یکدست بودن متنش.

البته من به مرور در ذهنم یه شبه تمپلیت یا بهتر بگم استایل و سبک و الگوی نوشتار ایجاد شده بود، و اگر 5 تا انشای آخری که تو تاپیک نمونه رایتینگ کاربران گذاشتم ببینین، تم انشاها خیلی شبیهن، جملات تکراری هم بعضا دارن، ولی خب همه این جملات مال خودم بوده و از جایی برنداشتم. داشتم انشا مینوشتم، یه جمله به نظر خودم قشنگ به ذهنم اومده، بعدا دیدم میشه در جاهای گوناگون به کار برد و به تدریج دیگه تو ذهنم ثبت شدن. البته بازم تاکید میکنم، حواسم بوده که اگه جایی کاربرد ندارن، نیارمشون.

از فارسی نویسی به شدت به شدت به شدت پرهیز کنین. تا مطمئن نیستین یه ساختار انگلیسی خالص هست به کار نبرین. متن زیاد بخونین تا ساختارهای انگلیسی تو ذهنتون حک بشه و همیشه تو آستینتون باشن موقع نوشتن.

زمان بندی من برای انشاها مطابق نوتفول بود. و برای سوال اول همیشه زمان زیاد میاوردم. و از الگوی نوتفول برای شروع پاراگرافها استفاده میکردم. مثلا The reading claims that folan. The professor contends with htis point by saying that behman . سوال اول خیلی راحته و خیلی زود مسلط میشین درش. نکته اش بیشتر نوت برداری هست. من مطابق توصیه نوتفول از ریدینگ هم در اون 3 دقیقه نوت برمیداشتم. مطابق نوتفول، دو ستون میکشیدم یکی برای ریدینگ و یکی هم برای لکچر. اینطوری نوتها منظم بود. فقط اینکه در اون الگوها گیر نکنین، مثلا آزمون من استاد متن رو رد نمیکرد بلکه برای هر مشکل ارائه شده در متن، راه حل ارائه میداد. البته من به اشتباه اول هر پاراگراف نوشتم استاد متن رو رد میکنه و بعد امتحان هم دلم چرکی بود بابتش ولی خب ظاهرا مشکلی نداشته. این سوال رو من در امتحان 300 کلمه نوشتم، ولی 250 کلمه زیاد هم هم هست.

سوال دوم هم بیشترش رو توضیح دادم. فقط در مورد زمان بندی، مطابق نوتفول بود ولی اواخر اینطوری بود: 30 28 24 13 2 0. که میشه 2 دقیقه outline و ایده پردازی، 4 دقیقه پاراگراف مقدمه، 11 دقیقه هم هر پاراگراف اصلی و 2 دقیقه هم پاراگراف جمع بندی. البته من توصیه میکنم وقت برای مرور و تصحیح اشتباهات هم بذارین. من خودم هر کار کردم نتونستم. یعنی همیشه سر 30 دقیقه نوشتنم تازه تموم میشد. البته من وسواسی مینوشتم و خیلی بیش از حد پر و بال میدادم به مطالب، دست خودمم نیست. برای همین، این اواخر دیگه زیر 630 کلمه نمینوشتم. در آزمون اصلی هم موضوع تکراری بود و حدود 733 کلمه نوشتم. به نظرم این حجم زیاد اصلا لازم نیست و به قول نوتفول 450-500 کلمه عالیه و کافی. مهم ایده پردازی و سازماندهی متن هستش در درجه اول و بعد ساختارها و لغاتی که به کار میبرین. البته خب سرعت تایپ هم حتما موثر بوده. البته من 10 انگشتی تایپ نمیکنم و موقع تایپ به کیبورد هم نگاه میکنم ولی خب سریع تایپ میکنم. نکته دیگه اینکه مطمئنا هم اشتباهات تایپی داشتم هم اشتباهات املایی. بیشتر اشتباهات تایپی در نتیجه سریع تایپ کردن. که خب ظاهرا تاثیرشون ناچیز بوده و نمره ای بابتش کم نکردن.

راستی من قبل از زدن tpo علاوه بر نوتفول کتاب رایتینگ بارونز رو هم خوندم که کتاب مفیدی بود. و اینم بگم دیگه بعد یه مدت انشا نوشتن سطح من ثابت موند و عملا همیشه انشاهام در یک سطح بودن، حالا بعضا تو برخی سوالات عجیب غریب به زحمت میفتادم ولی بیشتر انشاها سطحشون یکی بود مخصوصا این یک ماه آخر.

نکات کلی:

مهمترین منبع tpo هستش. من تمام tpoهای 1-34 و 40-48 رو با تایم زدم + سه تا آزمون آخر کتاب آفیشال. البته اکثر اینها رو پشت سر هم نمیزدم، مثلا تا شاید تی پی او 20 و خورده ای یه روز R و L میزدم، روز بعد S و W. ولی این سه چهار هفته آخر دیگه فشرده میزدم و دو سه هفته آخر روزی یک تی پی او میزدم. البته خب این رو توصیه نمیکنم چون من عملا تصحیح آنچنانی نمیکردم آزمون ها رو، چون درصدایی که میزدم برای R و L خوب بود معمولا و فقط سوالاتی که غلط زده بودم رو بررسی میکردم، اسپیکینگ ها رو اونایی که لازم بود دوباره صدام رو ضبط میکردم و رایتینگها رو هم که یه نگاه مینداختم فقط. بنابراین تصحیح هر آزمون شاید 2 ساعت بیشتر زمان نمیبرد. ولی خب میگم با توجه به توانایی خودتون برنامه ریزی کنین. به نظر من 2 ماه آخر برای تی پی او زدن خوبه. مثلا تا tpo 15-20 رو به عنوان تمرین بزنین، از اونجا به بعد رو مثل آزمون اصلی بزنین، مثلا هر 2 روز یه بار یا روز در میون. و بگم که من فقط 2-3 تا تی پی او آخر رو کاملا مثل آزمون اصلی پشت سر هم زدم، بقیه رو مثلا ظهر R و L میزدم، شب S و W ! ولی بهتره آدم مثلا 15 تای آخر رو دقیقا مثل آزمون اصلی بزنه.

در مورد مدت زمان مطالعه هم والا من خیلی پراکنده خوندم که بسیار هم پشیمونم چون خیلی دیر تافل دادم و کلی وقت گرانبها برای GRE پرید. یعنی خوب فشرده اش کنم میتونم بگم 2-3 ماه بود کل خوندن جدی من. یعنی عملا من باید قبل عید تافل رو داده بودم نه مرداد ! حالا که گذشته و شما دعا کنین برای GRE به مشکل نخورم.

در کل پیشینه زبان مناسب داشته باشین بیشتر از 2-3 ماه زمان لازم نیست و با زدن تی پی او ها همه چیز حل میشه و آماده میشین. در صورت احساس ضعف هم خب آدم میتونه چند ماه زودتر شروع کنه و زبان جنرال اول یه خورده کار کنه و به تدریج وارد تی پی او بشه. ولی بازم در نهایت با تمرین درست میشه. اصلا نگران نباشین و ریلکس و با تمرکز و اعتماد به نفس تمرین کنین مطمئن باشین جواب میگیرین.

من خودم تا روز آزمون تمام نذر و نیازم برای نمره 100 بود ولی 111 شدم. خودتونو دست کم نگیرین. همین رایتینگ رو اوایل به صورت یک اصل مسلم میدونستم که باید کلاس برم. ولی 4 تا انشا که نوشتم دیدم نخیر خودم میتونم. پس به خودتون باور داشته باشین.

تازه شب قبل آزمون تا صبح خوابم نبرد ! عملا با 2-3 ساعت خواب رفتم سر جلسه. هر موقع نزدیک بود چشمام سیاهی بره سر جلسه سریع به خودم نهیب میزدم و روحیه میدادم، در نتیجه انرژی میگرفتم. همش این جمله رو خطاب به آزمون میگفتم تو دلم سر جلسه: Bend the knee or I'll destroy you ! (دیالوگ کاراکتر King Stannis Baratheon خطاب به دشمنانش در سریال game of thrones :دی )

در اخرم وظیفه خودم میدونم از دوستان عزیزی که منت گذاشتن و در برنامه ریزی و تصحیح اسپیکینگ و رایتینگ بهم کمک کردن تشکر کنم از ته ته ته قلبم. اسم نمیبرم که از قلم نیفتن. خودشون میدونن. دستبوسشون هستم و واقعا لطف بزرگی کردن در حق من. محبتشون و وقت ارزشمندشون که برام گذاشتن رو هرگز فراموش نمیکنم.

هر سوالی چیزی هم عزیزان دارن مطرح کنن. هر چند بازم تاکید میکنم هیچ کار خاصی نکردم و هنوز هیچی نیستم.