صفحه 5 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 71

موضوع: درامد بالا در ایران یا ادامه تحصیل

  1. #41
    ApplyAbroad Superstar pimi810 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    ارسال‌ها
    2,396

    پیش فرض پاسخ : درامد بالا در ایران یا ادامه تحصیل

    نقل قول نوشته اصلی توسط Arshavin23 نمایش پست ها
    آخه برای پوست کلفت شدن در این امر هم باید بهایی داد بهایی به نام عمر و فرصت ها..که این همون سوال اساسی من بود که این تاپیک رو زدم..ایا پوست کلفت شدن در جامعه ای که آخرش آخرش مال ما نیست ارزشش رو داره که حداقل رفاه اقتصادی در ایران رو رها کنیم بیایم اونجا؟
    شما باید ببینید عمر و فرصتتون رو کجا بهتر می تونید استفاده کنید و هدفتون از زندگی چیه. من یه بار یه لینک مصاحبه از دکتر سید علی مدنی زاده اینجا گذاشتم. ایشون با دکترای اقتصاد دانشگاه شیکاگو 2 هفته بعد دفاعش برگشت ایران. فقط کسی که آمریکا زندگی کرده و می دونه دانشگاه شیکاگو یعنی چی می تونه بفهمه گرفتن همچین تصمیمی چقدر می تونه سخت باشه. در کل می تونم بگم اگر می خواید مهاجرت کنید، با قلبتون تصمیم بگیرید. اینکه هی مدام مقایسه کنید و دلار به ریال بزنید و .... کار درستی نیست.

    برای آدمهای متخصص و تحصیل کرده، پول یک مشکل کوتاه مدته تو مهاجرت و بعد چند سال حل میشه. مشکل خیلی بزرگتر اینه که آیا شما خواهید توانست وارد جامعه مقصد بشید و احساس لذت بکنید از کار و زندگیتون یا نه. خیلی از مهاجرا به پول میرسن اما از پس مشکل دوم بر نمیان و ایزوله میشن.

    اگه تم ایرانی دارید و خیلی نمی خواید با مهاجرت عوض بشید به نظر من کانادا آپشن خیلی بهتریه. من تفاوت های خیلی معناداری در زندگی و طرز فکر دوستانم در کانادا میبینم. (نمی دونم چی تو آب این کاندا ریختن ( شاید یکی از دلایلش اینه که سیستم کانادا به آورده ی فرهنگی مهاجرا بها میده در حالی که تو آمریکا آورده ی فرهنگی شما فقط وقتی از دید جامعه ارزش داره که به تولید سرمایه منجر بشه.
    !One hundred sixty-three thousand sq mi of awesomeness

  2. #42
    Member
    تاریخ عضویت
    May 2012
    رشته و دانشگاه
    Chemical Eng.- Shiraz University
    ارسال‌ها
    102

    پیش فرض پاسخ : درامد بالا در ایران یا ادامه تحصیل

    همانگونه که میشد حدس زد نظرات دوستان دو دسته هست: یکی دوستانی که مانند خود من هنوز ایران هستند و 90 درصدشون می خوان مهاجرت کنن و خب چون شرایط ایران را هرروزه می بینند و می چشند مسلما با قاطعیت تمام به فکر مهاجرت هستند، صرفنظر از داشتن درامد بالا یا متوسط.
    دسته دوم دوستانی هستند که در آمریکا یا کانادا مشغول به تحصیل یا کار و زندگی هستند که تقریبا 80 درصد از این افراد سمت و سوق و مضمون صحبت هاشون به این صورته که امریکا یا کانادا مدینه فاضله نیست، سختی زیاده، استرس زیاده و در مخلص کلام اگر درامد خوب تو ایران داری نیا اینجا.....
    این موضوع رو من توی چند سال اخیر زیاد دیدم که افراد توی ایران از شرایط گلایه دارند توی خارج از ایران هم شکایت دارند. به نظر من چیزی که مهم است اینست که تا ماها به آمریکا نرویم و خودمان شرایطی که دوستان مقیم آمریکایمان ازش گلایه دارند را نچشیم، راضی نمی شویم. چون شرایط اجتماعی ایران برای برخی از ماها آنقدر دشوار و مشکل زا شده که رفتن از اینجا برایمان یک "باید" است. ولی نظر نهایی من اینست که اگر شما در ایران همه چیز هم داشته باشی(درامد، کارخوب، پدرومادرو همسر و...دوستان خوب)، اگر از شرایط اجتماعی روزمره حاکم آرامش نگیری و در اغلب اوقات استرس همه چیزو داشته باشید، باید به جایی بروید که بتوانید این آرامش شخصی را نسبتا به دست بیاورید چون فرصت این زندگی و دریافت آرامش را فقط یکبار به دست می آورید و می توانید با داشتن و گرفتن این آرامش برای آینده تان تلاش کنید اگرچه سخت و طاقت فرسا باشد.

  3. #43
    Member
    تاریخ عضویت
    May 2012
    رشته و دانشگاه
    Chemical Eng.- Shiraz University
    ارسال‌ها
    102

    پیش فرض پاسخ : درامد بالا در ایران یا ادامه تحصیل

    نقل قول نوشته اصلی توسط pimi810 نمایش پست ها
    شما باید ببینید عمر و فرصتتون رو کجا بهتر می تونید استفاده کنید و هدفتون از زندگی چیه. من یه بار یه لینک مصاحبه از دکتر سید علی مدنی زاده اینجا گذاشتم. ایشون با دکترای اقتصاد دانشگاه شیکاگو 2 هفته بعد دفاعش برگشت ایران. فقط کسی که آمریکا زندگی کرده و می دونه دانشگاه شیکاگو یعنی چی می تونه بفهمه گرفتن همچین تصمیمی چقدر می تونه سخت باشه. در کل می تونم بگم اگر می خواید مهاجرت کنید، با قلبتون تصمیم بگیرید. اینکه هی مدام مقایسه کنید و دلار به ریال بزنید و .... کار درستی نیست.

    برای آدمهای متخصص و تحصیل کرده، پول یک مشکل کوتاه مدته تو مهاجرت و بعد چند سال حل میشه. مشکل خیلی بزرگتر اینه که آیا شما خواهید توانست وارد جامعه مقصد بشید و احساس لذت بکنید از کار و زندگیتون یا نه. خیلی از مهاجرا به پول میرسن اما از پس مشکل دوم بر نمیان و ایزوله میشن.

    اگه تم ایرانی دارید و خیلی نمی خواید با مهاجرت عوض بشید به نظر من کانادا آپشن خیلی بهتریه. من تفاوت های خیلی معناداری در زندگی و طرز فکر دوستانم در کانادا میبینم. (نمی دونم چی تو آب این کاندا ریختن ( شاید یکی از دلایلش اینه که سیستم کانادا به آورده ی فرهنگی مهاجرا بها میده در حالی که تو آمریکا آورده ی فرهنگی شما فقط وقتی از دید جامعه ارزش داره که به تولید سرمایه منجر بشه.

    دقیقا موافقم پیمی جان.....برای مهاجرت باید با قلب تصمیم گرفت نه به آمار و مقایسه و تجربیات خوب و بد دوستان و آشنایان......
    البته دانستن تجربیات بسیار مفید است ولی اینکه به آن ها اتکا کرد بیشتر مضر است. چرا؟ چون متفاوتند و برای برخی خوب و برای برخی بد اند.
    در مورد کانادا هم موافقم و من هم دلیلش رو ورود مهاجران بسیاری از کشورهای گوناگون دنیا و جا افتادن این مهاجران در بخش های مختلف کانادا می دانم. تا جایی که در برخی نقاط شهرها یک فرهنگ و آداب خاص حکم فرماست مانند ریچموند هیل و نورث یورک تورنتو به خاطر وجود ایرانی های زیاد. بنابراین من خودم شنونده تجربیات بسیاری از دوستانم در مورد عدم رعایت بعضی قوانین و مقررات (مثلا قوانین راهنمایی و رانندگی) توسط مهاجران در خیابان های کانادا بوده ام. خب البته اگر کسی دوست ندارد خیلی از فرهنگ و جامعه ایرانی فاصله بگیرد، مهاجرت و ادامه تحصیل در کانادا گزینه مناسبی می تواند باشد.

  4. #44
    Banned
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    رشته و دانشگاه
    Master of power engineering
    ارسال‌ها
    87

    پیش فرض پاسخ : درامد بالا در ایران یا ادامه تحصیل

    نقل قول نوشته اصلی توسط pimi810 نمایش پست ها
    شما باید ببینید عمر و فرصتتون رو کجا بهتر می تونید استفاده کنید و هدفتون از زندگی چیه. من یه بار یه لینک مصاحبه از دکتر سید علی مدنی زاده اینجا گذاشتم. ایشون با دکترای اقتصاد دانشگاه شیکاگو 2 هفته بعد دفاعش برگشت ایران. فقط کسی که آمریکا زندگی کرده و می دونه دانشگاه شیکاگو یعنی چی می تونه بفهمه گرفتن همچین تصمیمی چقدر می تونه سخت باشه. در کل می تونم بگم اگر می خواید مهاجرت کنید، با قلبتون تصمیم بگیرید. اینکه هی مدام مقایسه کنید و دلار به ریال بزنید و .... کار درستی نیست.

    برای آدمهای متخصص و تحصیل کرده، پول یک مشکل کوتاه مدته تو مهاجرت و بعد چند سال حل میشه. مشکل خیلی بزرگتر اینه که آیا شما خواهید توانست وارد جامعه مقصد بشید و احساس لذت بکنید از کار و زندگیتون یا نه. خیلی از مهاجرا به پول میرسن اما از پس مشکل دوم بر نمیان و ایزوله میشن.

    اگه تم ایرانی دارید و خیلی نمی خواید با مهاجرت عوض بشید به نظر من کانادا آپشن خیلی بهتریه. من تفاوت های خیلی معناداری در زندگی و طرز فکر دوستانم در کانادا میبینم. (نمی دونم چی تو آب این کاندا ریختن ( شاید یکی از دلایلش اینه که سیستم کانادا به آورده ی فرهنگی مهاجرا بها میده در حالی که تو آمریکا آورده ی فرهنگی شما فقط وقتی از دید جامعه ارزش داره که به تولید سرمایه منجر بشه.
    درسته که بعضی از ما ایرانیا رفتن بهترین جاها درس خوندن و برگشتن اما این برمیگرده به روحیات اون شخص.. من خودم رو مثال بزنم. من ادمی نیستم که بخاطر تحصیل در دانشگاه به فکر رفتن افتادم. من از بچگی مثل هر بچه دیگری که یه سری آرزوها داره دوس داشتم که برم خارج. مثل کسی که تو بچگی دوس داشت خلبان بشه و مهندس و دکتر من اصلا به این چیزا فکر نمیکردم فقط دوس داشتم روزی برم خارج. اما اون موقع نمیدونستم که اگه پول نداشته باشی میشه با ادامه تحصیل رفت..تا اینکه بزرگ شدم و وارد دانشگاه شدم و دیدم که یکی از ابزارهای رفتن ادامه تحصیل هست.. آقای دکتر قصه ما هم شاید از خانواده ای بوده که در بچگی رفته اون ور و ارزوش چیز دیگری بوده..بحث من سر بزرگی یا کوچکی آرزوهای کودکی نیست..بحث من اینه که من به دوستانی که این پست ها رو میخونم بگم من خیلی وقته دوس دارم ازین محیط خارج بشم و شاید اینجوری دوستان بتونن بهتر ایده بدن.
    برگشتن به ایران دلایل متعددی داره مثل وابستگی به خانواده دوستان و نپذیرفتن فرهنگ غربی و سطح اعتقادات دینی فرد و جاه طلب نبودن.

  5. #45
    Banned
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    رشته و دانشگاه
    Master of power engineering
    ارسال‌ها
    87

    پیش فرض پاسخ : درامد بالا در ایران یا ادامه تحصیل

    نقل قول نوشته اصلی توسط apocalypse2022 نمایش پست ها
    Arshavin23 عزیز ممنون بابت بحث جالبی که پایه ریزی کردی. واقعا جا داشت همچین بحثی تو این فروم پیش بیاد چون بالاخره یه درصدی از بچه ها که دارن میرن ممکنه وضعیت به نسبت بهتری داشته باشن و این موضوع براشون قبل رفتن تبدیل به یه چالش فکری بزرگ بشه!!! نمونه ش خود من... البته من مثل شما 24 سالم نیست و 30 سالم هست و حدود 4-5 سال سابقه کار دارم و تو یکی از سازمانهای بزرگ مالی (حوزه بورس و بازار سرمایه) کار میکنم ... درآمد ماهانه حدود 5.5 تا 6 تومن هم دارم و زندگیم هم خداروشکر خوبه و از وضعیت فعلیم ناراضی نیستم. اما!!! اما داستان اینه که من از سه چهار سال پیش تو فکر رفتن بودم اونم واسه ادامه تحصیل.. کلا عشق کارهای ریسرچ و تحقیقاتی هستم و با اینکه سابقه پژوهشی خوبی دارم (5-6 مقاله چاپ شده تو نشریان بین المللی از جمله تو اشپرینگر و الزویر و چندتا مقاله علمی پژوهشی) و براحتی میتونستم اینجا تو یه دانشگاه خوب دکترا بخونم اما هیچوقت امتحان دکترای داخل شرکت نکردم. چرا؟ چون فکر میکنم اینجا دکترا خوندن وقت تلف کردنه و خیلی از دوستام هستن که دارن تو دانشگاههای خوب این مملکت دکترا میخونن و واقعا سرخورده ن و هیچی از خودشون ندارن یا اینکه سرکاری هستن که نهایت دوتومن دارن بهشون حقوق میدن یا خیلی تاپ بودن و لابی داشتن هیات علمی دانشگاههای خوب تهران شدن که باز الان دارن مینالن و راضی نیستن... تو همین دوساله خودم شاهد بودم که چندتا از دوستانم که هیات علمی دانشگاه تهران بودن ول کردن و الان دارن تو آمرکیا و کانادا دوباره دکترا میخونن!!! این به من یه نکته رو ثابت کرد که اشتباه نکردم و واقعا دکترا خوندن تو این مملکت وقت تلف کردنه!!! به نظرم فقط کسایی میان و ایران دکترا میخونن که نتونن برن اونور و در واقع تواناییش رو واقعا ندارن در غیر این صورت هرکسی که توانمند باشه میره .. این رو به شخصه با اطمینان بهش رسیدم... من تو این چندساله به دلایل مختلف از جمله متاهل شدن و خرید خونه و ... نشد برم اما داستان من الان این شده که با اینکه وضعیت درآمدی و شغلی خوبی دارم و به یه وضعیت به اصطلاح stable رسیدم پذیرش فول فاند هم از آمریکا (مهندسی صنایع) دارم هم کانادا (فایننس) و نهایتا تصمیم گرفتم که کانادا برم چون فایننس هم رشته ی بهتریه و درآمد و بازار کاری خیلی بهتری نسبت به خیلی رشته ها داره هم اینکه خودم تو این حوزه چندسال سابقه کار دارم. اما الان که برای ویزا اقدام کردم و منتظر ویزا هستم و کلاسهام تا 1 ماه دیگه شروع میشه دو دلم!!! و واقعا نمیدونم الان رفتن درسته یا موندن!!! حس میکنم به وضعیت اینجام عادت کردن و شاید از سر عافیت خواهی موندن برام بهتر باشه چون مسیر شغلیم مشخصه اما از طرف دیگه حس میکنم اگه برم تو یه محیط مرفه تر، با استرس کمتر با احترام اجتماعی بیشتر و آینده مشخصتر میرم هرچند ممکنه یه چند سالی بهم فشار بیاد اما تو یه بازه میان مدت 5-6 ساله وضعیت بهتر میشه و این برای خودم و خانواده م بهتر خواهد بود، تازه میتونم به آرزوم که کار کردن تو یه محیط تحقیقاتی پیشرفته س برسم هر چند ممکنه برام سختیهایی پیش بیاد اما به نظرم ارزش داره ... یه سری دوستان میگن تو با این موقعیت کاری و اجتماعی اشتباهه که بری چون رفاه نسبی رو همینجا داری اما یه سری دیگه میگن برو و زندگی اونجا رو تجربه کن تا بعدا حسرت نخوری که تونستم و نرفتم ... یه حرف دیگه هم که نظر خودم هست اینه که کسی که هیچ پارتی و رابطه و رانتی نداشته و تو این مملکت تونسته خودش رو اثبات کنه و پیشرفت کنه اونحا مطمئنا زمینه پیشرفت براش خیلی مهیاتره و بیشتر میتونه پیشرفت کنه ... به هرحال درگیری ذهنی شخصی من هنوزم که هنوزه زیاده ولی امیدوارم که هرچی خیره پیش بیاد و تصمیمی که میگیرم بهترین تصمیم باشه...
    ممنونم بابت نگاهتون apocalypse2022 عزیز
    پس شما هم الان موقعیت منو دارید و با کمی اختلاف سن و البته سابقه کار بیشتر..شما به نکته خوبی اشاره کردید که " حس میکنم به وضعیت اینجام عادت کردن و شاید از سر عافیت خواهی موندن برام بهتر باشه چون مسیر شغلیم مشخصه" گفته شما کاملا درسته.. بنظر من این برمیگرده به اینکه همه انسان ها دنبال راه های ساده هستند و از بین راه ساده و پر پیچ و خم تمایل به انتخاب راه ساده بیشتره. که هیچ کس نمیتونه انکار کنه که این همون طبیعت انسانه.
    همه دوستانی که در این تاپیک لطف کردن و نظر دادن نکته های مثبتی رو ارائه کردند. یه جمع بندی خلاصه میکنم دوستان نظر بدن:
    باید به حرف قلبت گوش بدی و از درون رضایت داشته باشی و به این نکته توجه داشته باشی که کسی که توی ایران بدون پارتی تونسته کاری شایسته واسه خودش جور کنه پس قطعا اونجا هم میتونه.

  6. #46
    Senior Member mor121 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    رشته و دانشگاه
    Electrical (Power) Eng., Tafresh University
    ارسال‌ها
    557

    پیش فرض پاسخ : درامد بالا در ایران یا ادامه تحصیل

    دوست عزیز،

    من الان آلمان مشغول طی دوره دکتری هستم. پولدار نبودم و نیستم، ولی سختکوشم. فقط صفجه اول این موضوع را خوندم و لازم می دونم نکته ای که بنظرم مهم میرسه را پررنگ کنم.

    تعداد بسیار زیادی از هموطنان و همینطور از کشورهای دیگه به قصد رویاهای شیرین به کشورهای پیشرفته مهاجرت می کنند، بعضی ها خونه و زندگی قابل قبولی در کشورشون دارند و بنحوی ریسک می کنند، و بعضی ها مثل من قبلش هم چیز بدرد بخوری نداشتند و در واقع چاره ای نداشتند. جدا از اینکه دلیل چی بوده، اما مهمترین نکته اینه که اکثرا موفق به رسیدن آرزوهاشون نمی شن. بعلت تفاوت فرهنگی، تفاوت بروکراسی، تفاوت هنجارها، نداشتن تعامل با خارجیها (توانایی ارتباط برقرار کردن با همسایه ها) در کشور خودمون و تفاوت زبان (هر چقدر زبانمون خوب باشه بازم در مقابل یک Native خیلی از نظر زبان کم می آوریم)؛ مشکلاتی ایجاد می شه که قبلا خودشون را در پروسه برنامه ریزی و رویاپردازی نشون نمی دادند. بین موضوعات مختلف فروم، شدیدا توصیه می کنم ده صفحه اول موضوع شوك فرهنگي / غم غربت - راهكارهاي آن و بخصوص پستهای خانم motahhar را مطالعه کنید. امیدوارم برخی از مشکلاتی که ممکنه بعدا پیش بیاد را از الان بتونید لمس کنید.
    عاقبت دست بدان سرو بلندش برسد هر که را در طلبت همت او قاصر نیست

  7. #47
    Banned
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    رشته و دانشگاه
    Master of power engineering
    ارسال‌ها
    87

    پیش فرض پاسخ : درامد بالا در ایران یا ادامه تحصیل

    نقل قول نوشته اصلی توسط mor121 نمایش پست ها
    دوست عزیز،

    من الان آلمان مشغول طی دوره دکتری هستم. پولدار نبودم و نیستم، ولی سختکوشم. فقط صفجه اول این موضوع را خوندم و لازم می دونم نکته ای که بنظرم مهم میرسه را پررنگ کنم.

    تعداد بسیار زیادی از هموطنان و همینطور از کشورهای دیگه به قصد رویاهای شیرین به کشورهای پیشرفته مهاجرت می کنند، بعضی ها خونه و زندگی قابل قبولی در کشورشون دارند و بنحوی ریسک می کنند، و بعضی ها مثل من قبلش هم چیز بدرد بخوری نداشتند و در واقع چاره ای نداشتند. جدا از اینکه دلیل چی بوده، اما مهمترین نکته اینه که اکثرا موفق به رسیدن آرزوهاشون نمی شن. بعلت تفاوت فرهنگی، تفاوت بروکراسی، تفاوت هنجارها، نداشتن تعامل با خارجیها (توانایی ارتباط برقرار کردن با همسایه ها) در کشور خودمون و تفاوت زبان (هر چقدر زبانمون خوب باشه بازم در مقابل یک Native خیلی از نظر زبان کم می آوریم)؛ مشکلاتی ایجاد می شه که قبلا خودشون را در پروسه برنامه ریزی و رویاپردازی نشون نمی دادند. بین موضوعات مختلف فروم، شدیدا توصیه می کنم ده صفحه اول موضوع شوك فرهنگي / غم غربت - راهكارهاي آن و بخصوص پستهای خانم motahhar را مطالعه کنید. امیدوارم برخی از مشکلاتی که ممکنه بعدا پیش بیاد را از الان بتونید لمس کنید.

    تشکر میکنم بابت نگاهتون
    فرمایشات شما بجاست اما من شناختی که از خودم و خانواده ام را دارم بهتون میگم. صحبت های شما بیشتر به جنبه اجتماعی اشاره داره. منم الان به اون حد نرسیدم که بگم اینجا چیزی دارم. مغز فرمایشات شما سختی اربتاط با خارجی هاست و تفاوت فرهنگ هاست. توی همین ایرانش واقعا من اسم پسر همسایه بغلیمون رو و حتی فامیلیشون رو هم نمیدونم..خانواده ما کلا خانواده غریبه پرستی هست و اصلا به دایی و عمو و خاله اینا جایی واسه رفت و امد نمیدیم..ترجیح میدیم فلان مسافر از فلان شهر رو به حتی برای یه شام کوچولو به خونه دعوت کنیم اما اقوام رو هرگز..حالا دیگه این ویژگی هست که من دارم..فرهنگ هم بستگی داره چطوری تعریف بشه..بنظرم همین که توی مملکت غریب قوانین رو بدونی و توی اجتماع برخورد دوستانه و در حد انسانیتی داشته باشیم کافیه..مگه ما چی میخوایم دیگه؟
    اگه فرهنگ رو منظورتون این بوده که من بگم ایرانی ام از نسل کوروش و داریوش اینا از نظرم همش حرفه..من نه کوروش میشناسم نه سلسله صفویه و هخامنش و نه آدابی که درگذشته بوده و هست. چون اینا واسم نون و آب نشده و نمیشه و با دونستن و حفظ کردنشون واسم تره هم خورد نمیکنن .نه اینکه غرب زده باشم..چارچوب زندگی من طوری بنا شده که به سری موضوعات که اصن ربطی به من نداره در اون جایی نداره..البته هستند کسانی که معیارهای فرهنگی متفاوت تر و انعطاف پذیرتری نسبت به من دارند اما بنظرم اونا بیشتر به مشکل برخورد میکنن..این موضوع واقعا یک موضوع کاملا شخصی هست و به هویتی که هرکس واسه خودش تعریف کرده بر میگرده.. مثلا من واسه خودم تعریف کردم اگه کسی توی جمع واژه ای رو یا حمله ای رو اشتباه میگه من نیام بگم اینه نه اون..یا اصن به روش نمیارم..اما شما بارها 100درصد دیدید که شاید یه بنده خدایی ساده باشه و بیاد تهران و یه کار اشتباهی بکنه چقد واسش گرون تموم بشه.
    فرهنگ درواقع یه سری قوانین فردی هست که ما برای خودمون تعریف کردیم..مثلا رنجشی که از دیگران بخاطر انجام کاری داریم این به خود ما برمیگرده که این رنجش بخاطر شخصیت ان شخص نیست بلکه بخاط قانونی هست که ما واسه خودمون تعریف کردیم.
    بنابراین اگه حرف شما رور رفت و امد و همزبونی هست من الانش همینطوری هستم و اونجا دیگه واسم عادی هست..غربت که دیگه نگو!!! اصن واسم مهم نیست که غربت باشه یا نباشه

  8. #48
    Senior Member mor121 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    رشته و دانشگاه
    Electrical (Power) Eng., Tafresh University
    ارسال‌ها
    557

    پیش فرض پاسخ : درامد بالا در ایران یا ادامه تحصیل

    نقل قول نوشته اصلی توسط Arshavin23 نمایش پست ها
    تشکر میکنم بابت نگاهتون
    فرمایشات شما بجاست اما من شناختی که از خودم و خانواده ام را دارم بهتون میگم. صحبت های شما بیشتر به جنبه اجتماعی اشاره داره. منم الان به اون حد نرسیدم که بگم اینجا چیزی دارم. مغز فرمایشات شما سختی اربتاط با خارجی هاست و تفاوت فرهنگ هاست. توی همین ایرانش واقعا من اسم پسر همسایه بغلیمون رو و حتی فامیلیشون رو هم نمیدونم..خانواده ما کلا خانواده غریبه پرستی هست و اصلا به دایی و عمو و خاله اینا جایی واسه رفت و امد نمیدیم..ترجیح میدیم فلان مسافر از فلان شهر رو به حتی برای یه شام کوچولو به خونه دعوت کنیم اما اقوام رو هرگز..حالا دیگه این ویژگی هست که من دارم..فرهنگ هم بستگی داره چطوری تعریف بشه..بنظرم همین که توی مملکت غریب قوانین رو بدونی و توی اجتماع برخورد دوستانه و در حد انسانیتی داشته باشیم کافیه..مگه ما چی میخوایم دیگه؟
    اگه فرهنگ رو منظورتون این بوده که من بگم ایرانی ام از نسل کوروش و داریوش اینا از نظرم همش حرفه..من نه کوروش میشناسم نه سلسله صفویه و هخامنش و نه آدابی که درگذشته بوده و هست. چون اینا واسم نون و آب نشده و نمیشه و با دونستن و حفظ کردنشون واسم تره هم خورد نمیکنن .نه اینکه غرب زده باشم..چارچوب زندگی من طوری بنا شده که به سری موضوعات که اصن ربطی به من نداره در اون جایی نداره..البته هستند کسانی که معیارهای فرهنگی متفاوت تر و انعطاف پذیرتری نسبت به من دارند اما بنظرم اونا بیشتر به مشکل برخورد میکنن..این موضوع واقعا یک موضوع کاملا شخصی هست و به هویتی که هرکس واسه خودش تعریف کرده بر میگرده.. مثلا من واسه خودم تعریف کردم اگه کسی توی جمع واژه ای رو یا حمله ای رو اشتباه میگه من نیام بگم اینه نه اون..یا اصن به روش نمیارم..اما شما بارها 100درصد دیدید که شاید یه بنده خدایی ساده باشه و بیاد تهران و یه کار اشتباهی بکنه چقد واسش گرون تموم بشه.
    فرهنگ درواقع یه سری قوانین فردی هست که ما برای خودمون تعریف کردیم..مثلا رنجشی که از دیگران بخاطر انجام کاری داریم این به خود ما برمیگرده که این رنجش بخاطر شخصیت ان شخص نیست بلکه بخاط قانونی هست که ما واسه خودمون تعریف کردیم.
    بنابراین اگه حرف شما رور رفت و امد و همزبونی هست من الانش همینطوری هستم و اونجا دیگه واسم عادی هست..غربت که دیگه نگو!!! اصن واسم مهم نیست که غربت باشه یا نباشه
    دوست عزیز من سعی می کنم مطالب را شخصی نکنم تا اینکه بتونه بدرد سایر دوستان هم بخوره.
    مطلبی که من بهش اشاره می کنم با اون چیزی که شما تو ذهنته کاملا متفاوته. من خودم قبل از اینکه بیام اینطرف ده سال تنها تو شهرهای مختلف ایران زندگی کردم. با این وجود مهاجرت با تمام تجربیات قبلیم متفاوته. اشاره کردم به موضوعی که با مطالعه ده صفحه اولش می تونید مطالب بیشتری بدست بیارید، البته اگه واقعا بخواین مطلبی یاد بگیرید.

    مهاجرت بیش از اون چیزی که بنظر می رسه انرژی بره. خیلی ها به تصور مهاجرت اولیه به یه کشور و بعد مهاجرت به کشور دوم کشورشون را ترک می کنند. ولی سختی مهاجرت به کشور اول اونقدر زیاده که برای کشور دوم انرژی ای نمی مونه. شما وارد فضایی می شی که نمی دونی چطور باید برخورد کنی. چون هنجارها را نمی شناسی. کسی بهت یاد نمی ده، وقتی برای یادگیری نیست و خودت باید یاد بگیری. خیلی وقتها ناامید می شی. بخاطر همین اکثر ایرانی ها بصورت ناخودآگاه رفتارهای ناهنجار نشون می دن، طوریکه من ایرانی ترجیح می دم باهشون ارتباط نداشته باشم، چه برسه به شهروندهای دیگه.

    موقع صحبت کردن پیش می یاد که عبارت اشتباه بکار می بری چون این زبان مادریت نیست. اینجا کسی نمی یاد بگه که چون شما قبلا تو ایران با خارجی ای که غلط حرف زده چطوری برخورد کردی که ما هم همونطور باهت برخورد کنیم. اشتباهه دیگه، باعث خنده بقیه می شه، ممکنه دستت بندازند و ...

    اگه بهمراه خانواده می خواین مهاجرت کنید تصورم اینه که شرایط سختر هم می شه. باید دید تمام اعضاء خانواده آمادگی یک شوک (impulse) را دارند. پاسخ هر فرد به تغییر شرایط متفاوته و می تونه کم و بیش روی روابط خانوادگی تاثیر بگذاره.

    با اینکه فرهنگ خیلی مهمه اما همش فرهنگ نیست. بروکراسی و مراتب اداری خودش مسئله بزرگیه. ما با بروکراسی ادارای ایران آشناییم، اما معمولا تجربه کار اداری در کشورهای دیگه را نداریم. بهمین خاطر وقتی کارهامون به دکتر، بیمه، کار پیدا کردن و ... می رسه به هزار و یک مشکل جدید بر می خوریم.

    یک مطلب دیگه هم می خوام اضافه کنم. آدمها وقتی به یک هدف می رسن، اعتماد بنفسشون زیاد می شه و حس می کنند می تونند به هدفهای بعدی هم برسند. این هم خوبه و هم بد. بستگی به فرد داره که چقدر در تصمیم گیری هاش واقعیت را دخالت بده. اینکه شما در ایران موفق شدی شرایط خوبی بدست بیاری خیلی خیلی خوبه. اما بهیچ وجه به این معنی نیست که شما تو یک کشور دیگه هم همین شرایط را می تونی تکرار کنی. بخصوص اینکه در غرب، نمی شه درآمد های آنچنانی داشت و نصف درآمد خالص شما بابت بیمه و بازنشستگی کسر می شه، تازه اگه بشه کار مناسب پیدا کرد.

    در مورد دانشگاه و تحصیل، شرایط با شرایط ایران متفاوته. مثلا اینجا در آلمان کسی که کارشو خوب انجام داده باشه، بعد اتمام تحصیل استاد نگهش می داره یا سفارش می کنه تا تو صنعت کار بهش بدن. و کسی که کارشو خوب انجام نداده باشه صرفا یک مدرک و نمره ای بهش می دن که بهیچ کاری نمی یاد. (اینجا برای پروفسور شدن در دانشگاه باید تجربه کار صنعتی داشته باشی و مدتها در صنعت کار کرده باشی، حداقل تو رشته ما)

    در نهایت بنظر من کسی توانایی یک مهاجرت موفق را داره که بخواد همه چیز یاد بگیره؛ از زبان، فرهنگ، بروکراسی و ... بگیر تا تحصیل در دانشگاه. اگه تصور اینه که همینقدر که تا حالا یادگرفتیم بسه، یک اشتباه بزرگه.
    عاقبت دست بدان سرو بلندش برسد هر که را در طلبت همت او قاصر نیست

  9. #49
    Member
    تاریخ عضویت
    May 2012
    رشته و دانشگاه
    Chemical Eng.- Shiraz University
    ارسال‌ها
    102

    پیش فرض پاسخ : درامد بالا در ایران یا ادامه تحصیل

    نقل قول نوشته اصلی توسط Arshavin23 نمایش پست ها
    با اجازتون من یه نظر میدم و شما نظرتون رو بگید که درسته یا نه؟
    من میگم اینکه ایرانی دهن بین هست شکی توش نیست.خب! بنظرم منه نوعی که میخام برم اون ور باید یه سری از اعتقاداتم رو که در ایران دارم کنار بذارم چون اون جامعه مثل اینجا نیست. مثلا من یه جا توی این فروم دیدم که دوستانی که رفتن امریکا اونجا هم ازین صحبت های قومیتی که توی ایران هست میکنن و میگن جنوبیای امریکا اینطوری هستن و فلانیا این جوری..من میگم وقتی وارد جامعه تازه میشیم باید لباس اجتماعی مون هم عوض کنیم شاید شنیدید که بعضی ها میگن فلانی رفت خارج و اصالتشو فراموش کرد.بنظرم فراموشی بخشی از اصالت در خارج از کشور که دربرگیرنده اعتقادات ما هم هست کار درستیه. البته نه اینکه مثل چیزی که الان مد شده ( جاهلیت مدرن) بریم عادت های غلط خارجی ها رو جایگزین عادت های خودمون بکنیم..در انتخاب این ها هم باید عاقلانه تصمیم گرفت که مبادا به ناهنجاری اجتماعی تبدیل نشن.
    دوستانی میگن که در کانادا و امریکا بگید ایرانی ازتون فرار میکنن و دوستانی دیگه میگن به محض ورود به فرودگاه در آمریکا با چهارتا کانادایی دوست شده و از خوبی های ایرانی ها شنیده..سر صحبت من با اون عزیزانی هست که میگن اونا از ایرانیا فرار میکنن و غیره..آیا ما از سیاه پوست های بیچاره که از رنگ پوستشون هم تابلو هستن کمتر هستیم و آیا نژاد پرستی بیشتر درباره اونا وجود داره یا ما ایرانیا؟
    بنظرم یکم باید بهتر اطرافمون رو ببینیم
    اون کلمه " باید" رو خوب اومدید.
    به نظر من این موضوع تطابق با جامعه کشور مقصد برای مهاجرت یا ادامه تحصیل یه موضوع غیرقابل اجتناب هست. یعنی شما باید برای موفق شدن هرچه بیشتر در اون جامعه (مثلا آمریکا)، باید بتونی خودتو در اون جامعه غرق کنی. هرچه بیشتر بهتر. متاسفانه ممکنه بعضی از مواقع باب میلتان هم نباشد. ولی به نظر من خیلی خوب جواب می دهد و خیلی زود خواهید دید که کانکشن های زیادی ایجاد کردید و جامعه آمریکا براتون دلچسب تره. حالا این حل شدن توی جامعه آمریکایی چقدر آسون یا سخته رو بچه های با تجربه زندگی اونجا نظر بدن.
    در مورد پاراگراف آخر هم که به نظر من همه چیز این موضوع نسبیه. من خودم مدتی در آلمان زندگی کردم و آلمانی های زیادی رو هم دیدم و باهاشون برخورد داشتم. حتی آلمانیها هم که خیلی از ایرانی ها فکر می کنند ضد خارجی هستند انسان های خوب و خوش برخورد بسیار دیدم و راستش اصلا یکبار هم برخورد بدی با من نداشتند که من احساس کنم خارجی هستم. در مورد آمریکا که خب اکثرا معتقدند انسان های خونگرمتری به نسبت اروپاییها هستند، من فکر نمی کنم خیلی این موضوعات جلوه داشته باشد مگر هنگام پیدا کردن کار. که خب مسلم است که یه مقدار ایرانی بودن براشون ممکن است دلچسب نباشد. البته اینم نسبی است.
    ببینید به نظر من ما ایرانی ها (به دوستان من بر نخورد چون بخش اعظم جامعه بی شک اینگونه رفتار می کنند) بدن تردید خیلی به نژادهای دیگری که در کشورمان زندگی و کار می کنند احترام نمی گزاریم. ولی توقع داریم همه دنیا برایمان فرش قرمز پهن کنند. "دوستانی میگن که در کانادا و امریکا بگید ایرانی ازتون فرار میکنن" من به هیچ عنوان این جمله را در مورد آمریکاییها،کاناداییها، آلمانیها (که خودم از نزدیک دیده ام) و خیلی از کشورهای دیگر قبول ندارم. دلیل نمیشه اگر یک روز یک فرد آمریکایی از روی ضد خارجی بودن و یا عصبی بودن و یا ..... یک حرف بدی را به یک ایرانی مقیم آمریکا زد، این موضوع را به همه آمریکاییها تعمیم بدهیم.
    به نظر من بایستی سخت یا آسون برای موفق شدن در جامعه آمریکایی در اون جامعه غرق شد، اگر می خواهیم در این کارزار مهاجرت پیروز شویم. باید حتی غذا خوردنمون هم نزدیک اونها بشه، تلویزیون دیدنمون، ورزش، زبان عامیانه سخن گفتن، شیوه کار کردن و....
    بله بایستی چون ناچاریم.....

  10. #50
    Banned
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    رشته و دانشگاه
    Master of power engineering
    ارسال‌ها
    87

    پیش فرض پاسخ : درامد بالا در ایران یا ادامه تحصیل

    نقل قول نوشته اصلی توسط p3443 نمایش پست ها
    به نظر من این موضوع تطابق با جامعه کشور مقصد برای مهاجرت یا ادامه تحصیل یه موضوع غیرقابل اجتناب هست. یعنی شما باید برای موفق شدن هرچه بیشتر در اون جامعه (مثلا آمریکا)، باید بتونی خودتو در اون جامعه غرق کنی. هرچه بیشتر بهتر. متاسفانه ممکنه بعضی از مواقع باب میلتان هم نباشد. ولی به نظر من خیلی خوب جواب می دهد و خیلی زود خواهید دید که کانکشن های زیادی ایجاد کردید و جامعه آمریکا براتون دلچسب تره. حالا این حل شدن توی جامعه آمریکایی چقدر آسون یا سخته رو بچه های با تجربه زندگی اونجا نظر بدن.
    در مورد پاراگراف آخر هم که به نظر من همه چیز این موضوع نسبیه. من خودم مدتی در آلمان زندگی کردم و آلمانی های زیادی رو هم دیدم و باهاشون برخورد داشتم. حتی آلمانیها هم که خیلی از ایرانی ها فکر می کنند ضد خارجی هستند انسان های خوب و خوش برخورد بسیار دیدم و راستش اصلا یکبار هم برخورد بدی با من نداشتند که من احساس کنم خارجی هستم. در مورد آمریکا که خب اکثرا معتقدند انسان های خونگرمتری به نسبت اروپاییها هستند، من فکر نمی کنم خیلی این موضوعات جلوه داشته باشد مگر هنگام پیدا کردن کار. که خب مسلم است که یه مقدار ایرانی بودن براشون ممکن است دلچسب نباشد. البته اینم نسبی است.
    ببینید به نظر من ما ایرانی ها (به دوستان من بر نخورد چون بخش اعظم جامعه بی شک اینگونه رفتار می کنند) بدن تردید خیلی به نژادهای دیگری که در کشورمان زندگی و کار می کنند احترام نمی گزاریم. ولی توقع داریم همه دنیا برایمان فرش قرمز پهن کنند. "دوستانی میگن که در کانادا و امریکا بگید ایرانی ازتون فرار میکنن" من به هیچ عنوان این جمله را در مورد آمریکاییها،کاناداییها، آلمانیها (که خودم از نزدیک دیده ام) و خیلی از کشورهای دیگر قبول ندارم. دلیل نمیشه اگر یک روز یک فرد آمریکایی از روی ضد خارجی بودن و یا عصبی بودن و یا ..... یک حرف بدی را به یک ایرانی مقیم آمریکا زد، این موضوع را به همه آمریکاییها تعمیم بدهیم.
    به نظر من بایستی سخت یا آسون برای موفق شدن در جامعه آمریکایی در اون جامعه غرق شد، اگر می خواهیم در این کارزار مهاجرت پیروز شویم. باید حتی غذا خوردنمون هم نزدیک اونها بشه، تلویزیون دیدنمون، ورزش، زبان عامیانه سخن گفتن، شیوه کار کردن و....
    بله بایستی چون ناچاریم.....
    بله باید در جامعه شون غرق بشیم چراکه اینطوری واسمون بهتره..کاش یاد بگیریم گه یک مشت رو با یک خلوار مقایسه نکنیم..الان چیزی که اصن رسم شده واسه ما ایرانیا اینه که فقط کافیه یه نفر از یه قومی یه خطایی بکنه و ما دیگه تمام اون قوم رو به چشم بد نگاه کنیم..این عادت رو باید ترک کرد

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •