وضعیت کار در دانمارک و سایر مسائل مربوط به کار

[arshiar]

tabo عزیز‏ ‏کاملا‏ ‏با‏ ‏شما‏ ‏موافقم‏ ‏.‏ ‏من‏ ‏قصد‏ ‏ناراحت‏ ‏کردن‏ ‏setting دوستون‏ ‏رو‏ ‏نداشتم‏ ‏این‏ ‏استرس‏ ‏ماژور‏ ‏باعث‏ ‏شده‏ ‏نیمه‏ ‏خالی‏ ‏لیوان‏ ‏رو‏ ‏ببینن‏ ‏البته‏ ‏امارشون‏ ‏درسته‏ ‏ولی‏ ‏اینم‏ ‏نگفتن‏ ‏همون‏ ‏گرین‏ ‏کارتی‏ ‏۸۰٪‏ ‏شون‏ ‏با‏ ‏اینکه کار مرتبط‏ ‏پیدا‏ ‏نکردن‏ ‏بازم‏ ‏میموننن‏ ‏.‏ ‏پس‏ ‏یه‏ ‏چیزای‏ ‏خوبی‏ ‏هم‏ ‏داره‏ ‏که‏ ‏نمیبینن‏ ‏بعدم‏ ‏خوبه‏ ‏ادم‏ ‏خودشم‏ ‏مبتکر‏ ‏باشه‏ ‏من‏ ‏یکی‏ ‏از‏ ‏دوستام‏ ‏تو‏ ‏دانمارک‏ ‏کار‏ ‏جالبی‏ ‏کرده‏ ‏لازم‏ ‏باشه‏ ‏خودش‏ ‏میاد‏ ‏بیشتر‏ ‏توضیح‏ ‏میده‏ ‏اومده‏ ‏برای‏ ‏همسرش‏ ‏که‏ ‏منع‏ ‏قانونی‏ ‏نداره‏ ‏بیزینس‏ ‏زده‏ ‏خودشم‏ ‏به‏ ‏استخدام‏ ‏اون‏ ‏در‏ ‏اومده‏ ‏الانم‏ ‏اموراتش‏ ‏میگذره.‏ ‏من‏ ‏الان‏ ‏خودمو‏ ‏میگم‏ ‏میبینم‏ ‏تو‏ ‏یه‏ ‏خونه‏ ‏که‏ ‏دارم‏ ‏نشسته‏ ‏ام‏ ‏‏ ‏یه‏ ‏حقوقی‏ ‏هم‏ ‏میگیرم‏ ‏که‏ ‏همش‏ ‏خرج‏ ‏میشه.‏ ‏حالا‏ ‏اگر‏ ‏این‏ ‏خونه‌ام‏ ‏رو‏ ‏اجاره‏ ‏بدم‏ ‏ماشین‏ ‏هم‏ ‏بفروشم‏ ‏بذارم‏ ‏بانک‏ ‏با‏ ‏‏ ‏سودش‏ ‏۱۰۰۰۰‏ ‏کرون‏ ‏میتونم‏ ‏تا‏ ‏مستقر‏ ‏شدن‏ ‏کامل‏ ‏تو‏ ‏دانمارک‏ ‏معمولی‏ ‏زندگی‏ ‏کنم‏ ‏که.‏ ‏بعضی‏ ‏میگن‏ ‏۸۰ ملیون‏ ‏یه‏ ‏سال‏ ‏تا‏ ‏کاریابی‏ ‏خرجمونه‏ ‏لازم‏ ‏نیست‏ ‏یه‏ ‏جا‏ ‏این‏ ‏پول‏ ‏رو‏ ‏ببرین‏ ‏ماهیانه‏ ‏حواله‏ ‏کنن‏ ‏از‏ ‏درامدتون‏ ‏براتون‏ ‏البته‏ ‏این‏ ‏نسخه‏ ‏رو‏ ‏برا‏ ‏همه‏ ‏نمیشه‏ ‏پیچید‏ ‏برا‏ ‏کسی‏ ‏که‏ ‏یه‏ ‏مختصر‏ ‏درامد‏ ‏داره‏ ‏خوبه‏ ‏این‏ ‏دو‏ ‏راهش.‏ ‏دانمارک‏ ‏هم‏ ‏برا‏ ‏پولدار‏ ‏شدن‏ ‏نیست‏ ‏برا‏ ‏زندگی‏ ‏کردنه‏ ‏والا‏ ‏جاهای‏ ‏بی‏ ‏در‏ ‏پیکر‏ ‏بهتر‏ ‏میشه‏ ‏پول‏ ‏در‏ ‏اورد‏ ‏.برای‏ ‏هردو‏ ‏شما‏ ‏عزیزان‏ ‏ارزوی‏ ‏موفقیت‏ ‏دارم

[R0SE]

روزتون بخیر دوستان.
از دوستانی مثل کاوه و بهزاد که به نظر میرسه تجربه بیشتری دارن ممنون میشم اگر یکم بنده رو راهنمایی کنن.

[behzadsharif]

روزتون بخیر دوستان.
از دوستانی مثل کاوه و بهزاد که به نظر میرسه تجربه بیشتری دارن ممنون میشم اگر یکم بنده رو راهنمایی کنن.

از طرف دیگه کسانیکه اینجا هستند رو دعوت می کنم به همفکری برای اعتراض به روند جاری از هر روشی که بهترین جواب رو بده . این حق ما نیست . حالا یه سری از دوستان که به خاطر ترس از عواقب احتمالی !! ممکنه مخالفت کنن ولی با این روند اتفاقی که می افته فقط از دست رفتن پول و سرمایه و عمر و وقت هستش.

من اول یک مسئله ای رو بگم. به صرف اینکه من پستهای زیادی گذاشتم، دلیل نمیشه که با تجربه تر باشم یا معیار باشم برای بقیه. من هم یکی از همین جمعیت گرین کارتیها هستم. از من با تجربه تر و کم تجربه تر هم هست. حرفهای من هم قانون و ملاک نیست و همون قدر می تونه اعتبار داشته باشه که حرفهای بقیه داره. حرفهایی که setting و taboo و arshiar می زنن هم هیچکدوم غلط نیست. هیچکدوم هم معیار نیست. اونها هم مثل من نظر شخصی شون رو میگن. البته بعضی مسائل آماره که نمیشه کتمان کرد. مثل اینکه درصد افرادی که کار تخصصی پیدا کردند کمتر از 30 درصده و یا اینکه بیشتر از 80 درصد گرین کارتیها تمایل دارند که در دانمارک بمونن و یا اینکه دانمارک برنامه ریزی درستی برای گرین کارت نکرده.
این حرفهایی که من در زیر میارم نظر شخصی من هست و ملاک تصمیم گیری شما نباید باشه. باید خودتون تحقیق و تفکر کنین.
- در مورد حرفهای setting من همه ش رو قبول دارم غیر از دو مورد. یکی در مورد گرونی بیش از حد. اگر به ریال حساب کنین گرونتر میشه، اما مقایسه باید در شرایط مساوی باشه. یعنی یک مهندس در ایران با یک مهندس در دانمارک. چقدر حقوق می گیرن و چقدر خرج دارن و چقدر میتونن پس انداز کنن. از نظر اقتصادی که ایران اصلا قابل مقایسه با دانمارک نیست. مورد دوم هم در مورد آب و هوای مزخرف. البته اگر ساکن شمال یا مثلا شیراز بودین، مقایسه تون درسته. آب و هوای اینجا بدتره. ولی برای من که تهران بودم اینجا خیلی بهتره. سرفه های هر روزه ام قطع شده و سردرد هم نمی گیرم.
- این رو قبول دارم که خیلی از بچه هایی که واقعا جزو نخبه های کشور هستن و سابقه کار خوبی هم دارن نتونستن کار پیدا کنن. بحث اونها جداست. اما باید این رو هم دقت کرد و از آمار گرین کارتیها هم معلومه که اکثرا از کشورهایی اومدن که فقط رفتن و مهاجرت براشون مهمه و پیدا کردن کار تخصصی در درجه دوم اهمیت قرار داره. این آمار بالایی که 80 درصد میخوان بمونن نشانگر همین امره، وگرنه در شرایط عادی یک نخبه با سابقه کار مناسب، اگر جایی کار پیدا نکرد، نمی مونه تا استعدادش هرز بره. ولی به خاطر شرایط نامناسبی که به هر دلیل کشورهاشون داشتن اومدن. آمار بالای پاکستانیها، هندیها و بنگلادشیها همین رو نشون میده. یک بار وقت بذارین برین تو فرومهاشون، دقیقا همین مسائلی رو مطرح می کنن که بچه های ما تو فروم گرین کارت مطرح کردند. یعنی اومدن از هر راهی، بدون تفکر و برنامه ریزی. الان هم نمی گم اگر این دسته از آدمها نمیومدن، الان اون آمار بالای 70 درصدی که کار تخصصی پیدا نکردن می شد 10 درصد، ولی بهر حال بهتر می شد.
- همونطور که setting گفت، همیشه خودتون رو تو اون 28 درصد نبینین. همیشه ما فکر می کنیم استثناییم. بیشتر ببینین که اون 28 درصد چه شرایطی داشتند که تونستن کار پیدا کنن. من نظر خودم رو میگم. قرار داشتن رشته و سابقه کار در پوزیتیو لیست، دانش فنی بالا (که تو مصاحبه کم نیارین)، زبان انگلیسی خوب (بحث آیلتس 6.5 و 7.5 نیست، میتونین صحبت کنین یا نه)، یادگیری زبان دانمارکی، اجتماعی بودن و توانایی ایجاد شبکه های مناسب (نه شبکه پاکستانیهای مقیم مرکز و حومه) می تونه از عوامل موفقیت شما باشه. حالا ممکنه همه ش رو نداشته باشین، ولی اگر تو یکی ضعف دارین با یکی دیگه میشه جبران کرد. با فوق لیسانس ادبیات یا فلسفه یا معماری، طبیعتا شانس خیلی کمتره. یکی از مشکلات امتیاز بندی گرین کارت به نظر من همینه که افراد خارج از پوزیتیو لیست هم میتونن امتیاز بیارن، ولی معلوم نیست که اون امتیاز اضافی در عمل چه کمکی می کنه.
- دلیل اینکه من به شخصه تمایلی به این اعتراض ندارم این هست که به نظر من مهمترین راه درست شدن این سیستم محدود کردن اونه. یعنی محدود کردن به پوزیتیو لیست، بالاتر بردن سطح زبان مورد نیاز و حذف امتیاز برای آیلتس زیر 5.5. اما شاید یکی با دکترای ادبیات ویتنامی و آیلتس 3.5 و سابقه کار از شرکت باباش دلش بخواد بیاد اینجا ظرف بشوره. بعد پیش خودم فکر می کنم با این اعتراض برای بیکارها کار درست نمیشه، فقط برای بعد از خودم مشکل ایجاد می کنم و میشه حکایت دیگی که واسه من نجوشه ... . تنها کاری که میتونم بکنم که مثل شما آگاهی بدم که بدونین وضعیت اینه، آمار کار برای گرین کارتیها خوب نیست و شانستون اینطوری بالا میره و ...، اما هر کسی خودش برای زندگیش میتونه تصمیم بگیره. من اعتقاد ندارم که اینجا در هر شرایطی از ایران بهتره ولی شاید بقیه طور دیگه فکر کنن.
- به نظرم اگر بخش عمده از اون شرایطی که در بالا گفتم رو دارین، میتونین بیاین اینجا، شبکه های مناسب ایجاد کنین (سمینار، کنفرانس، کورس، فروم، فعالیتهای داوطلبانه و خیریه و ...). شبکه هایی مثل بیکاران یا گرین کارتیها یا ایرانیهاممکنه برای چیزهای دیگه خوب باشه، اما برای پیدا کردن کار شاید خیلی مناسب نباشه (البته گاهی هم ممکنه موثر باشه ولی اون دسته اول مناسب تره) و مرتب رزومه بفرستین و به شرکتها زنگ بزنین. تو این مدت با پول کافی که به همراه آوردین زندگی کنین و اگر کار پیدا نکنین، صبح تا شب زبان بخونین.
- مسئله مهم دیگه هم اینه که شاید تمرکز شرکتها در اطراف میدون ونک تهران بیشتر باشه، ولی برای یافتن کار، لزوما زندگی کردن در وسط میدون ونک تهران بهترین انتخاب نیست. خیلی ها همون اول میرن وسط کپنهاگ تو اون محلهایی که همه خارجی ان و دنبال کار. برای کار تخصصی که محل اولیه زندگی مهم نیست. برای کارهای دم دستی هم جاهایی که خارجی های جویای کار کمترن، مناسب تره.

[ashkan78404]

دوستان عزیز ، من نزدیک ۵ سال هست ساکن دانمارک هستم و تجربه کشورهای زیادی هم داشتم. با اطمینان به شما میگم اگر حس خوبی‌ از زندگی‌ در اینجا نداشته باشین به مراتب شرایط سخت تری در کشورهای دیگه خواهید داشت چون اصولاً مردم دانمارک آدمهای بسیار راحت و بی‌تفاوتی هستن. مردم دانمارک سخت به خارجیها اعتماد می‌کنن اما اگر خودتونو نشون بدین شاهد ساپورت فوق العاده خواهید بود. متأسفانه من الان فرصت زیادی برای ادامه بحث ندارم، ضمن اینکه قدر این دورانو بدونین چون احتمالاً در ۱.۵ سال آینده با تغییر دولت قوانین مهاجرتی بسیار سخت تر خواهند شد.

[setting]

tabo عزیز‏ ‏کاملا‏ ‏با‏ ‏شما‏ ‏موافقم‏ ‏.‏ ‏من‏ ‏قصد‏ ‏ناراحت‏ ‏کردن‏ ‏setting دوستون‏ ‏رو‏ ‏نداشتم‏ ‏این‏ ‏استرس‏ ‏ماژور‏ ‏باعث‏ ‏شده‏ ‏نیمه‏ ‏خالی‏ ‏لیوان‏ ‏رو‏ ‏ببینن‏ ‏البته‏ ‏امارشون‏ ‏درسته‏ ‏ولی‏ ‏اینم‏ ‏نگفتن‏ ‏همون‏ ‏گرین‏ ‏کارتی‏ ‏۸۰٪‏ ‏شون‏ ‏با‏ ‏اینکه کار مرتبط‏ ‏پیدا‏ ‏نکردن‏ ‏بازم‏ ‏میموننن‏ ‏.‏ ‏پس‏ ‏یه‏ ‏چیزای‏ ‏خوبی‏ ‏هم‏ ‏داره‏ ‏که‏ ‏نمیبینن‏ ‏بعدم‏ ‏خوبه‏ ‏ادم‏ ‏خودشم‏ ‏مبتکر‏ ‏باشه‏ ‏من‏ ‏یکی‏ ‏از‏ ‏دوستام‏ ‏تو‏ ‏دانمارک‏ ‏کار‏ ‏جالبی‏ ‏کرده‏ ‏لازم‏ ‏باشه‏ ‏خودش‏ ‏میاد‏ ‏بیشتر‏ ‏توضیح‏ ‏میده‏ ‏اومده‏ ‏برای‏ ‏همسرش‏ ‏که‏ ‏منع‏ ‏قانونی‏ ‏نداره‏ ‏بیزینس‏ ‏زده‏ ‏خودشم‏ ‏به‏ ‏استخدام‏ ‏اون‏ ‏در‏ ‏اومده‏ ‏الانم‏ ‏اموراتش‏ ‏میگذره.‏ ‏من‏ ‏الان‏ ‏خودمو‏ ‏میگم‏ ‏میبینم‏ ‏تو‏ ‏یه‏ ‏خونه‏ ‏که‏ ‏دارم‏ ‏نشسته‏ ‏ام‏ ‏‏ ‏یه‏ ‏حقوقی‏ ‏هم‏ ‏میگیرم‏ ‏که‏ ‏همش‏ ‏خرج‏ ‏میشه.‏ ‏حالا‏ ‏اگر‏ ‏این‏ ‏خونه‌ام‏ ‏رو‏ ‏اجاره‏ ‏بدم‏ ‏ماشین‏ ‏هم‏ ‏بفروشم‏ ‏بذارم‏ ‏بانک‏ ‏با‏ ‏‏ ‏سودش‏ ‏۱۰۰۰۰‏ ‏کرون‏ ‏میتونم‏ ‏تا‏ ‏مستقر‏ ‏شدن‏ ‏کامل‏ ‏تو‏ ‏دانمارک‏ ‏معمولی‏ ‏زندگی‏ ‏کنم‏ ‏که.‏ ‏بعضی‏ ‏میگن‏ ‏۸۰ ملیون‏ ‏یه‏ ‏سال‏ ‏تا‏ ‏کاریابی‏ ‏خرجمونه‏ ‏لازم‏ ‏نیست‏ ‏یه‏ ‏جا‏ ‏این‏ ‏پول‏ ‏رو‏ ‏ببرین‏ ‏ماهیانه‏ ‏حواله‏ ‏کنن‏ ‏از‏ ‏درامدتون‏ ‏براتون‏ ‏البته‏ ‏این‏ ‏نسخه‏ ‏رو‏ ‏برا‏ ‏همه‏ ‏نمیشه‏ ‏پیچید‏ ‏برا‏ ‏کسی‏ ‏که‏ ‏یه‏ ‏مختصر‏ ‏درامد‏ ‏داره‏ ‏خوبه‏ ‏این‏ ‏دو‏ ‏راهش.‏ ‏دانمارک‏ ‏هم‏ ‏برا‏ ‏پولدار‏ ‏شدن‏ ‏نیست‏ ‏برا‏ ‏زندگی‏ ‏کردنه‏ ‏والا‏ ‏جاهای‏ ‏بی‏ ‏در‏ ‏پیکر‏ ‏بهتر‏ ‏میشه‏ ‏پول‏ ‏در‏ ‏اورد‏ ‏.برای‏ ‏هردو‏ ‏شما‏ ‏عزیزان‏ ‏ارزوی‏ ‏موفقیت‏ ‏دارم

دوست عزیز . من نه تنها ناراحت نشدم بلکه خوشحال میشم اگر دوستان تجربه ای دارن مطرح کنن شاید من متوجه بشم دارم از زاویه بدی به ماجرا نگاه می کنم و دیدگاهم رو اصلاح کنم . اتفاقا معتقدم ما معمولا خیلی کم به نیمه خالی لیوان فکر می کنیم و از روشهای denial استفاده می کنیم و میگیم بابا بیخیال بریم جلو ببینیم چی میشه ودر نهایت همین میشه کلا از تاریخ و تجربه دیگران درس نمی گیریم و مجبوریم همیشه تاریخ رو چندباره خودمون با هزینه گزاف تجربه کنیم . در صورتیکه همین اروپاییها با تحلیل دقیق نیمه خالی لیوان تونستند قسمت پر لیوان رو پر تر کنند . بگذریم بحث فلسفی شد . در مورد اون کار دوستتون باید بگم این کار اینجا چیز عجیب غریبی نیست پاکستانیها خیلی از این کارها کردند ولی نکته اینجاست راه انداختن بیرینس تو همچین جایی خودش یه پروژه ایی و همچنین تمدید شدن ویزا با این کار محل سوال هستش و این رو فکر کنم تو همون لینک مقاله ای که بالا گذاشتم اشاره کرده.
به دوستمون taboo عرض کنم با حرفاتون موافقم و بخاطر همین مسایل من اصلا سراغ کانادا و استرالیا نرفتم به قول شما اونجا وضع بدتره. حداقل تو دانمارک شما رو بیمه سلامت و درمان می کنن . ولی ببینید اینجا تو دانمارک مثلا توی کتاب های اموزش زبانشون ( حداقل اونی که من دیدم) وقتی می خوان مثلا طرز توصیف افراد رو یاد بدن برای توصیف یه دزد از مشخصات نزدیک به مشخصات ما استفاده می کنن و یا شخصیت یه آدم ساده لوح و خنگ رو از ماها می ذارن . نمی خوام دیدگاه دایی جان ناپلونی داشته باشم ولی در مجموع برداشت من اینه که خودشون حقیقتا همچین دیدگاهی دارن البته حالا دوستان نیان یگن ما فلان جا دوست دانمارکی داریم و خیلی هم ادم خوبیه .و از این صحبتها من برداشت کلی گفتم و استثنا همیشه هر جا هست . همین دیدگاه باعث میشه اینا اکثرا اصلا به cv های ما نگاه نمی کنن. و تو پیدا کردن خونه و کار به مشکل اساسی می خوریم .البته باز هم میگم اگر دوستان منابع مالی خوبی دارن و با خیال راحت می تونن از پس هزینه های اینجا بربیان و در نهایت میگن حالا بریم اگه کار پیدا شد که هیچ اگر هم نشد یه گشتی تو دانمارک و اروپا می زنیم و بر می گردیم این بحثش جداست و من با این مساله کاری ندارم . ولی دوستان با منابع محدود مالی مخصوصا اگر بچه داشته باشن و ... بیشتر تحقیق کنن.حداقل تمام پلهای پست سرتون رو تو ایران خراب نکنید و راه برا برگشت بذارید که اگه مجبور شدید برگردید از اینجا رونده از اونجا مونده نشید.

[setting]

من اول یک مسئله ای رو بگم. به صرف اینکه من پستهای زیادی گذاشتم، دلیل نمیشه که با تجربه تر باشم یا معیار باشم برای بقیه. من هم یکی از همین جمعیت گرین کارتیها هستم. از من با تجربه تر و کم تجربه تر هم هست. حرفهای من هم قانون و ملاک نیست و همون قدر می تونه اعتبار داشته باشه که حرفهای بقیه داره. حرفهایی که setting و taboo و arshiar می زنن هم هیچکدوم غلط نیست. هیچکدوم هم معیار نیست. اونها هم مثل من نظر شخصی شون رو میگن. البته بعضی مسائل آماره که نمیشه کتمان کرد. مثل اینکه درصد افرادی که کار تخصصی پیدا کردند کمتر از 30 درصده و یا اینکه بیشتر از 80 درصد گرین کارتیها تمایل دارند که در دانمارک بمونن و یا اینکه دانمارک برنامه ریزی درستی برای گرین کارت نکرده.
این حرفهایی که من در زیر میارم نظر شخصی من هست و ملاک تصمیم گیری شما نباید باشه. باید خودتون تحقیق و تفکر کنین.
- در مورد حرفهای setting من همه ش رو قبول دارم غیر از دو مورد. یکی در مورد گرونی بیش از حد. اگر به ریال حساب کنین گرونتر میشه، اما مقایسه باید در شرایط مساوی باشه. یعنی یک مهندس در ایران با یک مهندس در دانمارک. چقدر حقوق می گیرن و چقدر خرج دارن و چقدر میتونن پس انداز کنن. از نظر اقتصادی که ایران اصلا قابل مقایسه با دانمارک نیست. مورد دوم هم در مورد آب و هوای مزخرف. البته اگر ساکن شمال یا مثلا شیراز بودین، مقایسه تون درسته. آب و هوای اینجا بدتره. ولی برای من که تهران بودم اینجا خیلی بهتره. سرفه های هر روزه ام قطع شده و سردرد هم نمی گیرم.
- این رو قبول دارم که خیلی از بچه هایی که واقعا جزو نخبه های کشور هستن و سابقه کار خوبی هم دارن نتونستن کار پیدا کنن. بحث اونها جداست. اما باید این رو هم دقت کرد و از آمار گرین کارتیها هم معلومه که اکثرا از کشورهایی اومدن که فقط رفتن و مهاجرت براشون مهمه و پیدا کردن کار تخصصی در درجه دوم اهمیت قرار داره. این آمار بالایی که 80 درصد میخوان بمونن نشانگر همین امره، وگرنه در شرایط عادی یک نخبه با سابقه کار مناسب، اگر جایی کار پیدا نکرد، نمی مونه تا استعدادش هرز بره. ولی به خاطر شرایط نامناسبی که به هر دلیل کشورهاشون داشتن اومدن. آمار بالای پاکستانیها، هندیها و بنگلادشیها همین رو نشون میده. یک بار وقت بذارین برین تو فرومهاشون، دقیقا همین مسائلی رو مطرح می کنن که بچه های ما تو فروم گرین کارت مطرح کردند. یعنی اومدن از هر راهی، بدون تفکر و برنامه ریزی. الان هم نمی گم اگر این دسته از آدمها نمیومدن، الان اون آمار بالای 70 درصدی که کار تخصصی پیدا نکردن می شد 10 درصد، ولی بهر حال بهتر می شد.
- همونطور که setting گفت، همیشه خودتون رو تو اون 28 درصد نبینین. همیشه ما فکر می کنیم استثناییم. بیشتر ببینین که اون 28 درصد چه شرایطی داشتند که تونستن کار پیدا کنن. من نظر خودم رو میگم. قرار داشتن رشته و سابقه کار در پوزیتیو لیست، دانش فنی بالا (که تو مصاحبه کم نیارین)، زبان انگلیسی خوب (بحث آیلتس 6.5 و 7.5 نیست، میتونین صحبت کنین یا نه)، یادگیری زبان دانمارکی، اجتماعی بودن و توانایی ایجاد شبکه های مناسب (نه شبکه پاکستانیهای مقیم مرکز و حومه) می تونه از عوامل موفقیت شما باشه. حالا ممکنه همه ش رو نداشته باشین، ولی اگر تو یکی ضعف دارین با یکی دیگه میشه جبران کرد. با فوق لیسانس ادبیات یا فلسفه یا معماری، طبیعتا شانس خیلی کمتره. یکی از مشکلات امتیاز بندی گرین کارت به نظر من همینه که افراد خارج از پوزیتیو لیست هم میتونن امتیاز بیارن، ولی معلوم نیست که اون امتیاز اضافی در عمل چه کمکی می کنه.
- دلیل اینکه من به شخصه تمایلی به این اعتراض ندارم این هست که به نظر من مهمترین راه درست شدن این سیستم محدود کردن اونه. یعنی محدود کردن به پوزیتیو لیست، بالاتر بردن سطح زبان مورد نیاز و حذف امتیاز برای آیلتس زیر 5.5. اما شاید یکی با دکترای ادبیات ویتنامی و آیلتس 3.5 و سابقه کار از شرکت باباش دلش بخواد بیاد اینجا ظرف بشوره. بعد پیش خودم فکر می کنم با این اعتراض برای بیکارها کار درست نمیشه، فقط برای بعد از خودم مشکل ایجاد می کنم و میشه حکایت دیگی که واسه من نجوشه ... . تنها کاری که میتونم بکنم که مثل شما آگاهی بدم که بدونین وضعیت اینه، آمار کار برای گرین کارتیها خوب نیست و شانستون اینطوری بالا میره و ...، اما هر کسی خودش برای زندگیش میتونه تصمیم بگیره. من اعتقاد ندارم که اینجا در هر شرایطی از ایران بهتره ولی شاید بقیه طور دیگه فکر کنن.
- به نظرم اگر بخش عمده از اون شرایطی که در بالا گفتم رو دارین، میتونین بیاین اینجا، شبکه های مناسب ایجاد کنین (سمینار، کنفرانس، کورس، فروم، فعالیتهای داوطلبانه و خیریه و ...). شبکه هایی مثل بیکاران یا گرین کارتیها یا ایرانیهاممکنه برای چیزهای دیگه خوب باشه، اما برای پیدا کردن کار شاید خیلی مناسب نباشه (البته گاهی هم ممکنه موثر باشه ولی اون دسته اول مناسب تره) و مرتب رزومه بفرستین و به شرکتها زنگ بزنین. تو این مدت با پول کافی که به همراه آوردین زندگی کنین و اگر کار پیدا نکنین، صبح تا شب زبان بخونین.
- مسئله مهم دیگه هم اینه که شاید تمرکز شرکتها در اطراف میدون ونک تهران بیشتر باشه، ولی برای یافتن کار، لزوما زندگی کردن در وسط میدون ونک تهران بهترین انتخاب نیست. خیلی ها همون اول میرن وسط کپنهاگ تو اون محلهایی که همه خارجی ان و دنبال کار. برای کار تخصصی که محل اولیه زندگی مهم نیست. برای کارهای دم دستی هم جاهایی که خارجی های جویای کار کمترن، مناسب تره.

ممنون از توضیحات خوبتون دوست عزیز.
منظور من از اعتراض هم شلوغ بازی غیرمنطقی نیست بلکه منظورم اینه با کمک هم بتونیم از اینا امتیاز بگیریم در مورد خونه و کار و ساپورت اجتماعی و ... این شدنیه فقط دوستان باید یه کم وقت بذاریم و قانون اینا رو خوب مطالعه کنیم و بچه هایی که زبانشون قویه کمک کنن بتونیم با اینا وارد بحث و مذاکره بشیم . اگر قراره اینا به کسی که زبان بلد نیست کار ندن خوب همون اول رک و راست اعلام کنن . من قول میدم اگر بحث زبان دانمارکی رو اجباری کنن خوب خیلی از ماها از همون اول به اینجا فکر نمی کنیم همون تلاش رو برای زبان انگلیسی یا حتی فرانسه بذاریم و جاهای دیگه ای رو امتحان می کنیم و احتمال موفقیتمون خیلی بالاتر میره .
یکی از همین بچه ها رفته مصاحبه بهش جواب دادن چون شما گرین کارتی هستی ما نمی تونیم روی شما سرمایه گذاری کنیم بعد ممکنه ویزای شما تمدید نشه و ما ضرر کنیم . این نشون میده اصلا دولت در مورد کار با شرکت ها و ... هماهنگ نیست و خیلی از اینا حتی تو کمون و شهرداری نمی دونن ویزای گرین کارت چیه ؟ به نظر حالا ما که تا اینجا اومدیم و این همه خرج رو متحمل شدیم باید بشینیم با اینا مذاکره کنیم یه سری تسهیلات لااقل برای کساییکه تازه وارد هستن مثل جایی ارزون که راحت گیر بیاد و یا گذاشتن این افراد در اولویت برای پیدا کردن خونه و ... بگیریم .. یکی از دوستان تعریف می کرد با یکی از اینا که داشته در مورد همین شرایط بحث میکرده و گفته شما اگر نیروی کار برای کارهایی مثل نظافت و غیره می خواهید و جاهای ذیگه در مورد شغلهای تخصصی کار نیاز ندارین و بازار اشباع هستش پس چرا نیروی ماهر و تحصیل کرده می گیرید برگشته گفته خوب برای ما خیلی بهتره این طور کارها مونو هم افراد تحصیل کرده انجام بدن بالطبع چون اینا سطح فرهنگی بالاتری دارن ما با اینا در مورد مسایل مذهبی و فرهنگی و ... کمتر به مشکل بر می خوریم!!!!
این دیدگاه به نظر من توهین امیزه و باید جلوش ایستاد البته با روش خود اینا .

[kitdhj]

در ادامه بحث دوستان در چند پست اخیر بنده نظری دارم:
واقعیت این است که گرین کارت و برنامه ان آنطور که پیش بینی شده واقعا خوبه. چون قرار بوده ما به اندازه یک سال پول با خودمون بیاریم!!
یعنی یک خانواده 2 نفره با نرخ واقعی ارز باید حدود 80 میلیون بیاره!!
حالا دوتا سوال مطرح میشه

1- آیا کسی هست که به اندازه یک سال همان مقدار که قرار بوده با خودش پول آورده باشد ولی باز هم به مشکل برخورد کند
2-آیا کسی را می شناسید که بعد از طی کردن 4 ترم کلاس زبان دانمارکی و بعد از یک سال باز هم نتوانسته باشد در بازار کار وارد شود.
بی شک همه ما به این دو سوال جواب خیر میدهیم!
در واقع می خواهم بگویم این ما هستیم که داریم قانون گرین کارت را دور می زنیم. با 20 تا 40 میلیون پول آمده ایم و می خواهیم همه چیز خوب باشد.

حالا که این ما هستیم که قانون را دور زده ایم و با یک پرینت غیر واقعی از حساب بانکی پا در این کشور می گذاریم. باید آماده پذیرفتن شرایط نامطلوب باشیم.هندی و پاکستانی و ایرانی هم ندارد. اکثرا با کمتر از نصف مقدار پیش بینی شده آمده اند.
دوستان، عزیزانی که هنوز در این راه قرار نگرفته اید یا به اندازه کافی پول داشته باشید یا آماده برای پذیرش شرایط حاد را داشته باشید. یا بی خیال شوید!!!

[salamapply]

در ادامه بحث دوستان در چند پست اخیر بنده نظری دارم:
واقعیت این است که گرین کارت و برنامه ان آنطور که پیش بینی شده واقعا خوبه. چون قرار بوده ما به اندازه یک سال پول با خودمون بیاریم!!
یعنی یک خانواده 2 نفره با نرخ واقعی ارز باید حدود 80 میلیون بیاره!!
حالا دوتا سوال مطرح میشه

1- آیا کسی هست که به اندازه یک سال همان مقدار که قرار بوده با خودش پول آورده باشد ولی باز هم به مشکل برخورد کند
2-آیا کسی را می شناسید که بعد از طی کردن 4 ترم کلاس زبان دانمارکی و بعد از یک سال باز هم نتوانسته باشد در بازار کار وارد شود.
بی شک همه ما به این دو سوال جواب خیر میدهیم!
در واقع می خواهم بگویم این ما هستیم که داریم قانون گرین کارت را دور می زنیم. با 20 تا 40 میلیون پول آمده ایم و می خواهیم همه چیز خوب باشد.

حالا که این ما هستیم که قانون را دور زده ایم و با یک پرینت غیر واقعی از حساب بانکی پا در این کشور می گذاریم. باید آماده پذیرفتن شرایط نامطلوب باشیم.هندی و پاکستانی و ایرانی هم ندارد. اکثرا با کمتر از نصف مقدار پیش بینی شده آمده اند.
دوستان، عزیزانی که هنوز در این راه قرار نگرفته اید یا به اندازه کافی پول داشته باشید یا آماده برای پذیرش شرایط حاد را داشته باشید. یا بی خیال شوید!!!

دقیقا سوال اینه که چند درصد از کسائی که زبان دانمارکی رو یاد گرفتن به شکل خوب و قابل تکیه کار تخصصی گیر نیاوردن. یعنی چند درصد از اون 20 و اندی درصد زبان دانمارکی بلدن و چند درصد از اون 80 درصد زبان دانمارکی بلدن. من فکر میکنم 90٪ اونائی که کار یافتن دانمارکی میدونستن و 90٪ اونائی که بیکار موندن دانمارکی نمیدونستن. و یه درصد بزرگی هم که رشتشون مورد نیاز دانمارک اعلام نشده بوده. مثلا یکی از پاکستان شاکی بود که چرا کار نداره بعد رشتش دکترای تصوف شناسی بود و زبان دانمارکی نمیدونست!
سوال اصلی باید این باشه به جای درصد خالص این ترکیب چقدر بیکار مونده در دانمارک: زبان دانمارکی مرحله متوسط بالا تا پیشرفته+ مدرک موجود در لیست پوزیتیو

[behzadsharif]

دقیقا سوال اینه که چند درصد از کسائی که زبان دانمارکی رو یاد گرفتن به شکل خوب و قابل تکیه کار تخصصی گیر نیاوردن. یعنی چند درصد از اون 20 و اندی درصد زبان دانمارکی بلدن و چند درصد از اون 80 درصد زبان دانمارکی بلدن. من فکر میکنم 90٪ اونائی که کار یافتن دانمارکی میدونستن و 90٪ اونائی که بیکار موندن دانمارکی نمیدونستن. و یه درصد بزرگی هم که رشتشون مورد نیاز دانمارک اعلام نشده بوده. مثلا یکی از پاکستان شاکی بود که چرا کار نداره بعد رشتش دکترای تصوف شناسی بود و زبان دانمارکی نمیدونست!
سوال اصلی باید این باشه به جای درصد خالص این ترکیب چقدر بیکار مونده در دانمارک: زبان دانمارکی مرحله متوسط بالا تا پیشرفته+ مدرک موجود در لیست پوزیتیو

در مورد قسمت اول سوال شما البته بر اساس چیزی که من دارم میبینم اینطوری نیست. کسانی که تو اون 28 درصد هستند اکثرا و شاید بالای 95 درصد با همون انگلیسی کار پیدا کردن. چون مثلا در عرض شش ماه نمیشه دانمارکی رو در حد عالی یاد گرفت. دلیلش هم اینه که این مسئله رو با موارد دیگه داشتن دانش فنی در رشته های پوزیتیو لیست، زبان انگلیسی خوب و رفتار مناسب در هنگام مصاحبه جبران کردن. چون بودن در پوزیتیو لیست تا حدی این معنی رو میده که پیدا کردن مهندس یا دکتر خوب دانمارکی با تحصیلات عالیه در بعضی رشته ها کمه.
ولی قسمت دوم سوالتون درسته. خیلی از کسانی که در اون اکثریت 72 درصدی هستند، وقت زیادی برای یادگیری زبان نذاشتن و احتمالا رشته شون هم مورد نیاز نبوده. یعنی نتیجه گیریتون رو تا حد زیادی موافقم.
البته در مورد بچه هایی که کار پیدا نکردند، بخصوص ایرانیها، دلایل دیگه ای هم هست. من به شخصه تا حدی به شانس هم اعتقاد دارم. اینکه در موقع مناسب در جای مناسب باشی. دلایل دیگه هم هست. یکی از بچه ها همون اول سه تا مصاحبه داشت. چون رزومه ش خیلی خوب. آیلتس بدی هم نداشت، اما خودش می گفت من اعتماد به نفس انگلیسی حرف زدن ندارم و همیشه لغات یادم میره. واسه همین تو مصاحبه کم میارم. یکی دیگه بود هم بود overqualified بود. چند دفعه هم از مرحله اول مصاحبه شرکتهای گردن کلفت هم به سلامتی گذشت، اما بین دو سه نفر آخر کم آورد. حالا اسمش رو بذاریم شانس یا .... یعنی مواردی هم هست که نیازی به دانمارکی هم نیست، ولی مسائل دیگه پیش میاد. ولی اگه همین دو نفر دانمارکی بلد بودن، مسلما رو هوا می بردنشون. یک بار یک پسر بنگلادشی دیدم، کار آزمایشی پاره وقت پیدا کرده بود توی سوپر مارکت (البته راستشو بخواین اینطوری به من گفت!!). کلی غر زد. بعد دیدم موقع جابجایی وسایل ناخودآگاه خورد به یکی گفت sorry. پیش خودم گفتم بابا حداقل یک جلسه کلاس می رفتی، این دوره آموزشی تموم شد یارو استخدامت کنه.

[Taboo]

دقیقا سوال اینه که چند درصد از کسائی که زبان دانمارکی رو یاد گرفتن به شکل خوب و قابل تکیه کار تخصصی گیر نیاوردن. یعنی چند درصد از اون 20 و اندی درصد زبان دانمارکی بلدن و چند درصد از اون 80 درصد زبان دانمارکی بلدن. من فکر میکنم 90٪ اونائی که کار یافتن دانمارکی میدونستن و 90٪ اونائی که بیکار موندن دانمارکی نمیدونستن. و یه درصد بزرگی هم که رشتشون مورد نیاز دانمارک اعلام نشده بوده. مثلا یکی از پاکستان شاکی بود که چرا کار نداره بعد رشتش دکترای تصوف شناسی بود و زبان دانمارکی نمیدونست!
سوال اصلی باید این باشه به جای درصد خالص این ترکیب چقدر بیکار مونده در دانمارک: زبان دانمارکی مرحله متوسط بالا تا پیشرفته+ مدرک موجود در لیست پوزیتیو

من چند سال پیش کسی رو دیدم که در دانمارک مقیم بود پزشک بود و داشت زبان می خوند چون می گفت باید حتما یک امتحان زبان دانمارکی رو پاس کنه (یادم نیست چه سطحی) تا بتونه طبابت کنه. فکر کنم برای شما علوم پزشکی ها قضیه متفاوته و امتحانی در پیش دارید!!! در ضمن تو رو خدا بیخیال این دکتراهای زبان ویئتنامی و تصوف شناسی و اسکی روی چمن شید: چون اگه یهو یکیشون پاش برسه دانمارک و شغلی برای آنونس بشه اون آدم تنها متقاضی اون کاره و طبیعتا با حقوق بالا استخدام میشه و هممون بد ضایع میشیم . مثل همون مربی ایرانی تیم کشتی زنان دانمارک که مرتب مصاحبه داره