وضعیت کار در دانمارک و سایر مسائل مربوط به کار

[OGL]

سلام دوستان عزیز.میخواستم بدونم در مورد شغل نتورک مارکتینگ میتونم فعالیت کنم توی دانمارک.؟آیاقبل از اینکه برم دانمارک باید بهشون بگم که من این شغل رو میخوام اونجا انجام بدم.؟یا نیازی نیست بگم.
الیته توی آلمان همین شغل راه افتاده.
ممنون میشم راهنمایی کنید

منظورتون همون روش فروش گلدکوئست هست؟ تا جایی که میدونم این جریانها در کشورهایی که سیستم نظارت مالی خوبی ندارند و امکان پولشویی هست رونق داره. در اینجا درآمد شما و مالیات بخوبی ردیابی میشه و امکان چنین کارهایی نیست!!!!

[vahid2013dk]

سلام دوستان
با کسب اجازه از مدیریت محترم سایت و صرفا به منظور بیان قسمتی از تجربیات شخصی در طول نزدیک به دو سال سکونت در دانمارک، سعی من بر این است به صورت قسمتی طنز و بخشی واقعی، چند سطری بنویسم:

در مورد کار و شغل: همه دوستانی که به عنوان دارنده گرین کارت و از کشوری به نام ایران مهاجرت می نمایند، از اقتصادی نفتی و رانتی به کشوری مبتنی بر اقتصاد آزاد قدم رنجه می فرمایند، بنا بر این، بسیار طبیعی است اگر کسی برای کت شلوار و تیپ مدیریتی و فارغ التحصیل دانشگاه فلان و بهمان بودن تره خرد نکند! در این کشور، حداکثر ایرانیان با اتباع پاکستان، هندوستان و بعضا مالزی قابل قیاس هستندو بسیار طبیعی است اگر منشی یک شرکت که از نظر تحصیلات در ایران دیپلم ردی یا کلاس نهمی تلقی میشود، تقاضای شغلی دهها دکتر، فوق لیسانس، مهندس و امثالهم از دانشگاههای درجه یک دنیا رافقط به این دلیل که آنروز مریض بوده است، مشکل عاطفی یا خانوادگی داشته است یا اینکه فقط چون به فکر تعطیلات آتی بوده است را، به زباله دان تاریخ بیاندازد و همکلاسی دوران دبستان خود را به مصاحبه شغلی دعوت کند!
در دانمارک، به علت نیاز به افرادی که بیشتر با دست کار میکنند تا مغز و بیشتر آموزش ریاضی در مدارس تا پایان دبیرستان حداکثر سوم راهنمایی سابق خودمان است، تصور نفرمایید اگر قادر به حل مسایل در فضای n بعدی هستید، حتما - بجز بعضی از دانشکده ها - برای کسی مهم است! اطمینان داشته باشید بجز خودتان، توانایی های شما برای کسی مهم نیست! توانایی شما فقط وقتی مهم است که برای کارفرمای آتی، قادر به تولید پول بیشتر باشید، یعنی او باید اطمینان داشته باشد بیشتر از پولی که به عنوان حقوق به شما می پردازد، شما برای او بازگشت سرمایه خواهید داشت!
در کنار همه واقعیات اقتصادی، اصل داشتن شانس که خط بطلان بر همه توجیهات می کشد را نباید فراموش کرد! اگر شما خوش شانس باشید، میتوانید بدون داشتن توجیه اقتصادی استخدام شوید، و از نعمات بیشمار این جامعه بهره ببرید پس برای همه شما آرزو میکنم، فقط خوش شانس باشید! ((:

[irenic7]

سلام دوستان
با کسب اجازه از مدیریت محترم سایت و صرفا به منظور بیان قسمتی از تجربیات شخصی در طول نزدیک به دو سال سکونت در دانمارک، سعی من بر این است به صورت قسمتی طنز و بخشی واقعی، چند سطری بنویسم:

در مورد کار و شغل: همه دوستانی که به عنوان دارنده گرین کارت و از کشوری به نام ایران مهاجرت می نمایند، از اقتصادی نفتی و رانتی به کشوری مبتنی بر اقتصاد آزاد قدم رنجه می فرمایند، بنا بر این، بسیار طبیعی است اگر کسی برای کت شلوار و تیپ مدیریتی و فارغ التحصیل دانشگاه فلان و بهمان بودن تره خرد نکند! در این کشور، حداکثر ایرانیان با اتباع پاکستان، هندوستان و بعضا مالزی قابل قیاس هستندو بسیار طبیعی است اگر منشی یک شرکت که از نظر تحصیلات در ایران دیپلم ردی یا کلاس نهمی تلقی میشود، تقاضای شغلی دهها دکتر، فوق لیسانس، مهندس و امثالهم از دانشگاههای درجه یک دنیا رافقط به این دلیل که آنروز مریض بوده است، مشکل عاطفی یا خانوادگی داشته است یا اینکه فقط چون به فکر تعطیلات آتی بوده است را، به زباله دان تاریخ بیاندازد و همکلاسی دوران دبستان خود را به مصاحبه شغلی دعوت کند!
در دانمارک، به علت نیاز به افرادی که بیشتر با دست کار میکنند تا مغز و بیشتر آموزش ریاضی در مدارس تا پایان دبیرستان حداکثر سوم راهنمایی سابق خودمان است، تصور نفرمایید اگر قادر به حل مسایل در فضای n بعدی هستید، حتما - بجز بعضی از دانشکده ها - برای کسی مهم است! اطمینان داشته باشید بجز خودتان، توانایی های شما برای کسی مهم نیست! توانایی شما فقط وقتی مهم است که برای کارفرمای آتی، قادر به تولید پول بیشتر باشید، یعنی او باید اطمینان داشته باشد بیشتر از پولی که به عنوان حقوق به شما می پردازد، شما برای او بازگشت سرمایه خواهید داشت!
در کنار همه واقعیات اقتصادی، اصل داشتن شانس که خط بطلان بر همه توجیهات می کشد را نباید فراموش کرد! اگر شما خوش شانس باشید، میتوانید بدون داشتن توجیه اقتصادی استخدام شوید، و از نعمات بیشمار این جامعه بهره ببرید پس برای همه شما آرزو میکنم، فقط خوش شانس باشید! ((:

پس اگه مورد خوش شانسی نداریم کلا بیخیال بشیم! من هنوز ویزام نیومده و فکر هم نکنم حالا حالا ها قرار باشه بیاد! فکر کنم آفیسر من به قول شما دچار شکست عشقی شده و پرونده من رو به زباله دان ماقبل تاریخ انداخته ( 9 ماهه که خبری از ویزا نیست!). جدیدا توی فروم ها هم همه آه و ناله باسه کار و خونه و .... هست کم کم دارم به این نتیجه میرسم که مثل اینکه وطنم پاره ی تنم!.....

[vahid2013dk]

در کنار واقعیات اقتصادی، همیشه بعضی استثناها وجود دارند اما بهتر است بر مبنای واقعیتها تصمیم گرفت و برنامه ریزی کرد بنابراین توصیه من به دوستان اینست که اگر امکان دریافت اقامت به هر شکل ممکن از کشورهای انگلیسی زبان را دارند، دور دانمارک را خط بکشند، این گزینه به هیچ وجه قابل اطمینان نیست.

[mirarash]

سلام دوستان
با کسب اجازه از مدیریت محترم سایت و صرفا به منظور بیان قسمتی از تجربیات شخصی در طول نزدیک به دو سال سکونت در دانمارک، سعی من بر این است به صورت قسمتی طنز و بخشی واقعی، چند سطری بنویسم:

در مورد کار و شغل: همه دوستانی که به عنوان دارنده گرین کارت و از کشوری به نام ایران مهاجرت می نمایند، از اقتصادی نفتی و رانتی به کشوری مبتنی بر اقتصاد آزاد قدم رنجه می فرمایند، بنا بر این، بسیار طبیعی است اگر کسی برای کت شلوار و تیپ مدیریتی و فارغ التحصیل دانشگاه فلان و بهمان بودن تره خرد نکند! در این کشور، حداکثر ایرانیان با اتباع پاکستان، هندوستان و بعضا مالزی قابل قیاس هستندو بسیار طبیعی است اگر منشی یک شرکت که از نظر تحصیلات در ایران دیپلم ردی یا کلاس نهمی تلقی میشود، تقاضای شغلی دهها دکتر، فوق لیسانس، مهندس و امثالهم از دانشگاههای درجه یک دنیا رافقط به این دلیل که آنروز مریض بوده است، مشکل عاطفی یا خانوادگی داشته است یا اینکه فقط چون به فکر تعطیلات آتی بوده است را، به زباله دان تاریخ بیاندازد و همکلاسی دوران دبستان خود را به مصاحبه شغلی دعوت کند!
در دانمارک، به علت نیاز به افرادی که بیشتر با دست کار میکنند تا مغز و بیشتر آموزش ریاضی در مدارس تا پایان دبیرستان حداکثر سوم راهنمایی سابق خودمان است، تصور نفرمایید اگر قادر به حل مسایل در فضای n بعدی هستید، حتما - بجز بعضی از دانشکده ها - برای کسی مهم است! اطمینان داشته باشید بجز خودتان، توانایی های شما برای کسی مهم نیست! توانایی شما فقط وقتی مهم است که برای کارفرمای آتی، قادر به تولید پول بیشتر باشید، یعنی او باید اطمینان داشته باشد بیشتر از پولی که به عنوان حقوق به شما می پردازد، شما برای او بازگشت سرمایه خواهید داشت!
در کنار همه واقعیات اقتصادی، اصل داشتن شانس که خط بطلان بر همه توجیهات می کشد را نباید فراموش کرد! اگر شما خوش شانس باشید، میتوانید بدون داشتن توجیه اقتصادی استخدام شوید، و از نعمات بیشمار این جامعه بهره ببرید پس برای همه شما آرزو میکنم، فقط خوش شانس باشید! ((:

با سلام
در ابتدا از آن دسته افرادی که من با نظراتم باعث رنجش و آزردگی خاطر آنها می شوم معذرت خواهی می کنم. اما واقعیت تلخ و نا امید کننده برای شخصی که قصد مهاجرت دارد خیلی بهتر از امیدواری کاذب هست.
· مثالهایی که که در ادامه این متن ارائه میکنم شاید بطور موردی خلاف انچه شما از دانمارک دیدید و شنیدید باشد و شاید در کشورهای دیگر هم وضع به همین منوال باشد اما از دوستان خواهش میکنم به کلیت قضیه فکر کنند و این مثالها فقط و فقط برای درک بهتر شرایط دانمارک هست.
· یکی از عاداتهای زشت بعضی از ما ایرانیها این است که وقتی شما در مورد موضوعی - فقط برای روشن شدن و درک بهتر موضوع- مثالی می آورید طرف به توجه به اصل موضوع و درک کلیت آن سعی میکند یک مثال در رد مثال شما بیان کند. به عنوان مثال اگر بگویید بازار کار دانمارک برای رشته مثلا حسابداری خوب نیست به جای آنکه کلی به قضیه نگاه کنه و ببینه چند درصد حسابدارها کار مرتبط پیدا می کنند میگه یکی از دوستانم که حسابدار هست و زبانش هم در حد ایلتس 5.5 بوده و دو سابقه کار داشته در عرض 4 ماه در دانمارک کار پیدا کرده و معدلشم 12.23 بوده!!! پس من هم میتونم کار پیدا کنم!!!یا میگه چرا شما خودت دانمارک هستی؟! (طرف خیال میکنه من به خاطر منافع خودم میخام نظرش رو برمی گردونم!!! و جای منو تنگ میکنه!!!)
· نظرات اینجانب مختص رشته های مهندسی و غیر پزشکی هست. دوستان پزشک این نظرات را به خودشون نگیرند چون پزشکان مسیر خاص خودشان را دارند.
اما پیرو فرمایشات این دوست عزیز که کاملا درست و بجا هست من یک چند تا مثال واقعی تعریف کنم:
· از یکی از دوستانم که در شرکت ولوو سوئد کار میکند شنیدم که در ولوو و یا دیگر شرکتهای سوئدی در هر اداره یکی یا دو یا سه نفر ایرانی هست و یا در بدترین حالت هندی یا چینی که خیلی بیشتر هستند (که اغلب هم فارغ التحصیل چالمرز یا دانشگاههای معتبر سوئد بوده اند که بعد اتمام تحصیل در ولوو مشغول به کار شده اند.) حال فقط ولوو را مقایسه کنید با یکی از صنایع مشهور دانمارک مثلا شرکت وس تاس (تولید کننده توربین بادی)! فکر کنم عده ایرانیهای چند شرکت معروف دانمارک مثل وس تاس و مرسک و زیمنس و دنگ انرژی و نوو نوردیسک و دیزل مان و غیره را کلا با هم جمع کنید شاید قابل قیاس با تعداد خارجیهای ولوو به تنهایی نباشند.(تفاوت در وضعیت بازار کار و مهاجرپذیری دو کشور سوئد و دانمارک که شباهت های فرهنگی و زبانی بسیار زیادی دارند را میتونید کاملا درک کنید!!) لازم به ذکر است که در کشور سوئد اگر فارغ التحصیل دانشگاههای درجه نباشید شانس کمی برای کار خواهید داشت اما در دانمارک دانشجوی خارجی شاید اصلا شانسی نداشته باشد.

· در شرکتی که من در آن کار میکنم عده زیادی را به خاطر مشکلات مالی اخراج کرد از جمله یکی از همکارانم که یک خانم دانمارکی که کارش نقشه کشی بود و تحصیلات دانشگاهی نداشت و در تکنیک اسکول که همون فنی و حرفه ای خودمون باشه درس خوانده بود. این خانم در فاصله زمانی یک هفته یا ده روز به دو مصاحبه دعوت شد که هر دو از طریق دوستان و آشنایان معرفی شده بود!!! (نه از طریق جاب اپلیکیشن) و چند روز پس از مصاحبه هم خیلی سریع جواب مثبت گرفته از هر دو مصاحبه!!! پس از چند روزی از یکی از همکارام شنیدم که اون خانم پس از چند روز کار در شرکت اولی از آنجا خوشش نیومده و به شرکت دومی رفته!!! جالبه بدانید که این خانم برای شرکت لگو که شرکت بسیار معروف و بزرگی در تولید اسباب بازی هست هم برای پوزیشن دیزاین دعوت به مصاحبه شد و چند روز قبل مصاحبه از یکی از همکارانم می پرسید که این اصطلاحات که در جاب دیسکرپشن نوشته شده چی هست؟! یعنی در مورد اصطلاحات کلیدی ان پوزیشن چیزی نمی دانست!!!! (بیچاره گرین کارتیها با وجود اینکه تک تک آیتمهای جاب دیسکرپشن را میدونند هم به سختی دعوت به مصاحبه میشوند.) نتیجه اینکه چون دانمارک کشور کوچکی هست ارتباطات در کاریابی نقش مهمی دارد و البته نه صد در صد و شاید بسیاری از پوزیشنها- بخصوص در شرکتهای کوچک که ما گرین کارتیها شانس بیشتری داریم- از قبل مصاحبه توسط معرفی دوست وآشنا پر شده است!!! صرفنظر از مسلط بودن به زبان دانمارکی که برای شرکتهای کوچک بسیار بسیار مهم است، به دلیل اینکه کارهای اینگونه شرکتها روتین بوده و نیاز به تخصص چندانی ندارد ترجیح می دهند با یک دانمارکی کار کنند.

[mirarash]

· یکی از همکارام که اهل رومانی و فارغ التحصیل رشته مکاترونیک دانشگاه SDU هست می گفت که برای واحد کارآموزی همه همکلاسیهای دانمارکیم حتی آنهایی که تنبل و درس نخوان بودند توانستند یک شرکتی را پیدا کنند اما از بین دانشجویان اینترنشنال فقط من بودم که توانستم جایی را برای کارآموزی بطور کاملا شانسی پیداکنم!! وقتی شرکتهای دانمارکی برای کارآموزی یعنی کار بدون حقوق و مزایا اینطور باشند حالا وقتی بحث استخدام و حقوق مطرح باشد دیگه معلومه وضع به چه شکلی پیش میرود!!؟؟
· به عنوان مثال در کتاب درسی آموزش زبان دانمارکی (på vej til dansk)که فکر کنم در تمام مدرسه های زبان هم تدریس میشود یک متنی هست راجع به زندگی یک مهندس ایرانی بنام رضا در دانمارک (که از حال زارش مشخص هست که باید گرین کارتیهای قدیمی باشد و مسلما قادر به حل مسایل در فضای n بعدی نیز باید باشد) که در ابتدا نظافت چی بوده و بعد در یک انبار کار میکرده و سرانجام راننده تاکسی شده!!! آخر داستان هم گفته پیدا کردن کار مهندسی در دانمارک مشکل هست!!! یه سوال: اگر پیدا کردن کار مهندسی در دانمارک مشکل هست! پس چرا اینقدر راحت ویزا کار صادر می کند؟!! (مسیر شغلی رایج و معمول و تصور جامعه در مورد یک خارجی تحصیلکرده در دانمارک را با صراحت تمام بیان کرده است. تعمدا ایران و مهندس ایرانی مثال زده!!!)
·
من چند تا نکته را به دوستان متذکر میشوم. مشکلات دانمارک می توان به صورت زیر خلاصه کرد:
1. نگرش تمام افراد بر این است که رفاه اجتماعی و استاندارد زندگی در اسکاندیناوی بسیار بالا هست. سوال این است که آیا شما با ویزای گرین از مزایای این جامعه مثلا مقرری ماهیانه (که به بسیاری از پناهنده ها تعلق می گیرد که سواد و تحصیلات درستی ندارند و نه کار میکنند و نه زبان یاد میگیرند و تازه همیشه خدا از دولت دانمارک وکمون طلب کار هم هستند. یکی از دلایل مهم مهاجر ستیزی و بدبینی دانمارکیها به خارجی عملکرد بد همین قشر پناهنده هست) بهره مند خواهید شد؟! مسلما خیر.... مزایای شما محدود به کلاس زبان و درمان رایگان خواهد بود و نه بیشتر.....
2. اقتصاد و بازار کار: دانمارک یک کشور بسیار کوچک کشاورزی هست (به استثنائ کپنهاگ باقی شهرها چیزی فراتر از یک دهات نیست، مسلما در یک روستا کسانیکه با دست کار میکنند بسیار مفیدتر از کسانی هستند که مدال طلای المپیادهای ریاضی و فیزیک دارند) و بازار کار و صنایع این کشور بیش از دیگر کشورهای اروپایی نظیر سوئد و آلمان تحت تاثیر بحران اقتصادی می باشد. دانمارک متشکل از سه تا جزیره هست که جزیره وسطی که فوون نامیده میشود از لحاظ صنعت از سیستان و بلوچستان ایران هم بدتر هست. تمام صنایع مهم این کشور در دو جزیره شیلند و یولند متمرکز شده است بنابراین دوستانی که رشته آنها مهندسی هست توصیه میکنم برای سکونت ایالت فون را انتخاب نکنند. بنابراین کشوری که عملا دو تا جزیره هست و و دانشجویان رشته مهندسی خودش به سختی کار پیدا میکنند، به نظر خودتان نیاز به مهاجر گرین کارتی داره؟! بین سالهای 2000 تا 2006 که دوران رونق اقتصادی دانمارک بود و بازارکار به شدت خوب بود اما حتی در سالهای قبل از این بازه زمانی که بحران اقتصادی هم وجود نداشت کار به سختی پیدا میشد. بنابراین دوستان آگاه باشید به کشوری مهاجرت می کنید که همیشه بجز یک بازه زمانی خاص کار پیدا کردن مشکل بوده است.
3. مهاجرپذیری و فرهنگ و نگرش به خارجی تحصیلکرده
در آلمان و سوئد و آمریکا و کانادا به دلیل اینکه دانشگاهای بزرگ و خوبی داشته و بازار کار وسیع-که دانمارک از هر دو اینها بی بهره هست- عده زیادی از خارجیها افرادی هستند که بعد اتمام تحصیل مشغول بکار شدند این امر باعث شده که دید مثبتی به خارجی داشته باشند اما دانمارک از قدیم کشور پناهنده پذیری بوده و هست و قشر پناهنده نیز عمدتا آدمهای غیر تحصیل کرده هستند و متاسفانه انواع کارهای خلاف قانون از قبیل فرار از مالیات و دزدی و قتل را مرتکب شده اند نگرش بسیار از دانمارکیها این است که اینها با یک پرونده جعلی و سیاسی وارد کشور ما شده و از مقرری ماهانه که در حقیقت پول دولت ما هست استفاده کرده و اهل کار و درس و تحصیل نیستند که هیچ! در انجام کارهای خلاف هم استاد هستند بنابراین خارجی بودن برای دانمارکی یعنی پناهنده بودن و سربار دولت و جامعه!
این عامل باعث شده تا شرکتهای دانمارکی در استخدام یک خارجی بسیار محتاط و فقط در صورت نداشتن یک گزینه دانمارکی به استخدام یک خارجی اقدام کنند. دانمارکیها علیرغم اینکه انسانهای مهربان و دلسوز و متواضع و خوش برخوردی در مورد خارجیها هستند اما در پروسه استخدام بسیار کانالیزه (ارتباطات و معرفی دوستان و آشنایان) و ضد خارجی عمل می کنند. چند مورد از دوستانم در آخرین مرحله مصاحبه در یک شرکت بین المللی که با زبان انگلیسی کار میکنند به بهانه زبان دانمارکی ریجکت شده اند. بهرحال در بازار کار دانمارک باید آنچنان رزومه و تخصص قوی و سابقه کار بین المللی ارائه بدید که مدیر دانمارکی شما را به هموطنش ترجیح بدهد و البته خوش شانس هم باشید.

[mirarash]

1. آموزش زبان دانمارکی
سیستم آموزش زبان برای اشخاصی که تحصیل کرده و با هوش هستند و تجربه یادگیری زبان انگلیسی را هم دارند اصلا مناسب نیست و شما باید خود را کاملا از کلاس ایزوله کرده و بطور مستقل از کلاس عمل کنید. به عنوان مثال در کلاسهای زبان انگلیسی سعی می کنند کلمات ضروری و مهم آموزش داده شود اما در کلاس آموزش دانمارکی کلمات غیر ضروری مثل وسایل دستشویی و حمام و اشپزخانه که اصلا برای یک شخص که در ترم دوم هست ضروری نیست آموزش داده می شود.(طرف ایلتس 8.5 داره نمیدونه گوشت کوب به انگلیسی چی میشه!! بعد در کلاس دانمارکی به طرف در ترم دوم این قسم اراجیف تدریس میشود). سیستم آموزش زبان کاملا مناسب و درخورخانمی که از طریق ازدواج آمده است و یا پناهنده ها که دغدغه کار و درآمد ندارد. به دوستانی که پزشک هستند جدا توصیه میکنم که زبان را مینیمم در حد ترم دوم تا سوم در ایران یادبگیرند چون ترم اول و دوم بسیار آسان و در حد مهد کودک هست از ترم سوم روند آموزش بسیار جدی خواهد شد.
برای یادگیری زبان دانمارکی باید یکسال و نیم و یا دو سال وقت بگذارید (بهتر نیست به جای اتلاف وقت دوساله برای زبان دانمارکی، دو سالی منتظر ویزای استرالیا بود که مشکل زبان هم نخواهید داشت و درضمن پی آر هم خواهید داشت البته فکر کنم باید با ایلتس 7داشته باشید که با دوسال وقت گذاشتن (در عوض مهاجرت به دانمارک و خواندن زبان دانمارکی!!!) گرفتن آن امکانپذیر خواهد بود و شایدم کمتر) و بعد آنهم یک سال بر فرض به دنبال کار باشید پس جمعا 3 سال از کار تخصصی دور هستید که این امر باعث یک امتیاز منفی در رزومه شما خواهد شد برای اینکه دیگر در رشته خود آپ دیت نیستید.
2. قوانین جدید گرین کارت
در اواخر سال 2013 در پی اعتراض به شرایط موجود و صحبت گرین کارتیها با مقامات دانمارکی به جای کمک به حل مشکلات گرین کارتیها قوانین جدید بوجود آمد. متاسفانه تمام حرکتهای اعتراضی به جای اینکه نتیجه مثبت داشته باشه نتیجه منفی داشته!! و برعکس عرصه رو بیشتر تنگ کرده. این بهترین دلیل و نشانه به مهاجرپذیر نبودن دانمارک هست. کشوری که واقعا به مهاجر نیاز دارد آیا این چنین کاری میکنه!؟! مسلما نه...
پدیده بیکاری و یا کارهای غیر مرتبط با حقوق ناچیز در میان خارجیان هر کشوری یک امر طبیعی هست اما در کانادا و استرالیا با وجود داشتن کار غیر مرتبط و زندگی سخت و دشوار شما دارای پی آر خواهید بود و از بابت آینده نگرانیی نخواهید داشت (مثلا اگر مجرد باشید و علاقمند به درس و تحصیل باشید می توانید بدون پرداخت شهریه در دانشگاه مشغول به تحصیل شوید) اما شما در دانمارک اقامت موقت دارید(دانشگاه هم برای شما رایگان نیست) و تمدید اقامت منوط به داشتن کار هست پس در مورد دانمارک باید بیشتر دقت کنید.
برای مهاجرت به هر کشوری و در هر رشته مهندسی و یا غیر مهندسی حداقل پنج سال سابقه کار ضروری هست بنابراین آن دسته از دوستانی که دو یا سه سال سابقه کار دارند جدا توصیه میکنم پروژه مهاجرت را تا حداقل داشتن پنج و یا شش سال سابقه کار به تعویق بیندازند (شرایط ایران سخت هست اما شرایط دانمارک به مراتب سخت تر خواهد بود اما سختیها به شکلی دیگر خواهد بود)
اینجانب به هیچ وجه مشکلات مهاجرت را انکار نمی کنم و قبول دارم مهاجرت کار سختی هست انتظار نباید داشته باشیم که روز اول پشت میز بشینیم اما کشور مهاجر پذیر باید یک سری حداقلها را از لحاظ وسعت کشور و فرهنگ و مهاجرپذیری و بازار کار (حتی در حد متوسط رو به پایین) داشته باشد که دانمارک به هیچ وجه واجد شرایط نیست. مشکل زبان دانمارکی شاید توسط خودتان قابل حل باشد اما عدم مهاجرپذیری و فرهنگ بسته و بومی (جذب حداکثری دانمارکی و دفع غیر دانمارکی با انواع و اقسام بهانه های موجود- کانالیزه بودن مسیرهای استخدام توسط معرف و دوستان و آشنایان) و اقتصاد و بازار کار و صنعت محدود و کوچک دانمارک چیزی نیست که در طول یک بازه زمانی کوتاه و به دست شما قابل حل باشد. با همه این اوصاف اگر سابقه کاری در یک شرکت بین المللی و معروف در حد ده سال دارید می توانید به دانمارک هم فکر کنید اما گزینه اصلیتون باید استرالیا و یا کانادا باشد.

موفق باشید

[rezapoodat]

سایت های کاریابی موقت برای دوستان مقیم دانمارک
باسلام خدمت دوستان گرین کارتی عزیز.
سایت های کاریابی موقت رو خدمتتون ارایه می کنم. برای گذران زندگی و کسب درآمد موقت تا زمانی که کار مناسب پیدا کنید خوب هستند. به سایت تک تکشون برین و یه سی وی جنرال اونجا بذارین. من نمونش رو دارم اگر خواستین. بعدش کاری که باید بکنید اینه که پیگیری کنید. حضوری یا تلفنی. اینا معمولا توی همه شهرها دفتر دارن. مرتب بهشون سر بزنید و پیگیری کنید. مخصوصا الان که تابستونه و خیلی ها مرخصی هستند احتمال کار گرفتن زیاده. لازم به ذکره که بیس این سایت ها در اسبیا هست ولی خب اینا همه جا یا نزدیکی شما دفتر دارن. اگر نبود پوزش می خوام. امیدوارم موفق باشین. اردتمند. رضا

www.activecare.dk
www.adecco.dk
www.blohmvikar.wordpress.com
www.jks.dk
www.randstad.dk
www.spvb.dk
www.vikargruppen.dk
www.alletidersvikar.dk
www.backupvikar.dk
www.jobteam.dk
www.proffice.dk
www.temp-team.dkwww.teamvikaren.dk

[Websinia]

با سلام

تشکر می کنم از این که وقت گذاشته قسمتی از تجربیات خودتون رو منتقل کردید، بسیاری از این اطلاعات می تونه برای دیگران مخصوصا کسانی که هنوز نشریف نیاوردند دانمارک مفید باشه و کمک کنه اگر موقعیت های دیگری برای مهاجرت دارند بهتر تصمیم گیری کنند.

ولی خواهشم اینه فقط جنبه های منفی رو بازگو نکنید ، اینها خوبه گفته بشه، ولی شما که وقت میگذارید اینهارو می نویسید لطفا نکاتی که مثبتند و می تونه اونایی رو که اومدن یا دانمارکو به عنوان تنها گزینه دارند کمک کنه هم بگید. مثلا فرمودید شاغلید در دانمارک خوب این خیلی خوبه و قطعا زحمت فراوان کشیدید ولی به عنوان نمونه می تونید تجربیات خودتون و نجوه کار پیدا کردنتون هم کمی توضیح بدید تا برای مخصوصا دسته دوم مفید واقع بشه.

بله مشکلات فراوانی در دانمارک هست برای ما گرین کارتی ها ینده یه هیچ وجه منکر نیستم ولی اینم باید گفت که هر کشوری بالاخره سختی های خودشو داره . دانمارک هم جزو اون کشور ها. حالا هر کدوم یه مدلی...ولی یه مزایایی هم داره یکیش همین ویزای راحت گرین کارته حالا بله تمدیدش سخته و هر روزم قوانینشو سخت تر می کنن ولی تو همین شرایطم یه راه حل هایی برای یه دسته پیدا می شه ، خوب اونا رو هم بگیم. این جوری واقعا به دیگران کمک می شه تصمیم بهتری بگیزند.

باز تشکر می کنم از شما و همه دوستانی که تجربیاتشونو در اختیار دیگران میگذارن، این خیلی مهمه، حالا چه تجربیات منفی چه مثبت! اگر همه بیان یکم تجربه هاشونو منتقل کنن خیلی خوب میشه چون به نظرم، البته این نظر شخصی منه، دانمارک برای ما ایرانی ها ناشناخته است، خیلی از مشکلات ما به خاطر نداشتن اطلاعات هست، در کشور های دیگر که فرمودید این قدر ایرانی ها رفتند و راه ها مشخص شده که تصمیم گیری راحت تره ولی در مورد دانمارک متاسفانه باید بگم نه تنها برای ما بلکه بقیه دنیا هم کمتر شناخته شده است مخصوصا فرصت هاش. تا ما می یایم فقط چالش ها رو تجربه می کنیم.

نتیجه این که فرصت ها رو هر چه بیشتر باید بازگو کرد به نظرم.

1. آموزش زبان دانمارکی
سیستم آموزش زبان برای اشخاصی که تحصیل کرده و با هوش هستند و تجربه یادگیری زبان انگلیسی را هم دارند اصلا مناسب نیست و شما باید خود را کاملا از کلاس ایزوله کرده و بطور مستقل از کلاس عمل کنید. به عنوان مثال در کلاسهای زبان انگلیسی سعی می کنند کلمات ضروری و مهم آموزش داده شود اما در کلاس آموزش دانمارکی کلمات غیر ضروری مثل وسایل دستشویی و حمام و اشپزخانه که اصلا برای یک شخص که در ترم دوم هست ضروری نیست آموزش داده می شود.(طرف ایلتس 8.5 داره نمیدونه گوشت کوب به انگلیسی چی میشه!! بعد در کلاس دانمارکی به طرف در ترم دوم این قسم اراجیف تدریس میشود). سیستم آموزش زبان کاملا مناسب و درخورخانمی که از طریق ازدواج آمده است و یا پناهنده ها که دغدغه کار و درآمد ندارد. به دوستانی که پزشک هستند جدا توصیه میکنم که زبان را مینیمم در حد ترم دوم تا سوم در ایران یادبگیرند چون ترم اول و دوم بسیار آسان و در حد مهد کودک هست از ترم سوم روند آموزش بسیار جدی خواهد شد.
برای یادگیری زبان دانمارکی باید یکسال و نیم و یا دو سال وقت بگذارید (بهتر نیست به جای اتلاف وقت دوساله برای زبان دانمارکی، دو سالی منتظر ویزای استرالیا بود که مشکل زبان هم نخواهید داشت و درضمن پی آر هم خواهید داشت البته فکر کنم باید با ایلتس 7داشته باشید که با دوسال وقت گذاشتن (در عوض مهاجرت به دانمارک و خواندن زبان دانمارکی!!!) گرفتن آن امکانپذیر خواهد بود و شایدم کمتر) و بعد آنهم یک سال بر فرض به دنبال کار باشید پس جمعا 3 سال از کار تخصصی دور هستید که این امر باعث یک امتیاز منفی در رزومه شما خواهد شد برای اینکه دیگر در رشته خود آپ دیت نیستید.
2. قوانین جدید گرین کارت
در اواخر سال 2013 در پی اعتراض به شرایط موجود و صحبت گرین کارتیها با مقامات دانمارکی به جای کمک به حل مشکلات گرین کارتیها قوانین جدید بوجود آمد. متاسفانه تمام حرکتهای اعتراضی به جای اینکه نتیجه مثبت داشته باشه نتیجه منفی داشته!! و برعکس عرصه رو بیشتر تنگ کرده. این بهترین دلیل و نشانه به مهاجرپذیر نبودن دانمارک هست. کشوری که واقعا به مهاجر نیاز دارد آیا این چنین کاری میکنه!؟! مسلما نه...
پدیده بیکاری و یا کارهای غیر مرتبط با حقوق ناچیز در میان خارجیان هر کشوری یک امر طبیعی هست اما در کانادا و استرالیا با وجود داشتن کار غیر مرتبط و زندگی سخت و دشوار شما دارای پی آر خواهید بود و از بابت آینده نگرانیی نخواهید داشت (مثلا اگر مجرد باشید و علاقمند به درس و تحصیل باشید می توانید بدون پرداخت شهریه در دانشگاه مشغول به تحصیل شوید) اما شما در دانمارک اقامت موقت دارید(دانشگاه هم برای شما رایگان نیست) و تمدید اقامت منوط به داشتن کار هست پس در مورد دانمارک باید بیشتر دقت کنید.
برای مهاجرت به هر کشوری و در هر رشته مهندسی و یا غیر مهندسی حداقل پنج سال سابقه کار ضروری هست بنابراین آن دسته از دوستانی که دو یا سه سال سابقه کار دارند جدا توصیه میکنم پروژه مهاجرت را تا حداقل داشتن پنج و یا شش سال سابقه کار به تعویق بیندازند (شرایط ایران سخت هست اما شرایط دانمارک به مراتب سخت تر خواهد بود اما سختیها به شکلی دیگر خواهد بود)
اینجانب به هیچ وجه مشکلات مهاجرت را انکار نمی کنم و قبول دارم مهاجرت کار سختی هست انتظار نباید داشته باشیم که روز اول پشت میز بشینیم اما کشور مهاجر پذیر باید یک سری حداقلها را از لحاظ وسعت کشور و فرهنگ و مهاجرپذیری و بازار کار (حتی در حد متوسط رو به پایین) داشته باشد که دانمارک به هیچ وجه واجد شرایط نیست. مشکل زبان دانمارکی شاید توسط خودتان قابل حل باشد اما عدم مهاجرپذیری و فرهنگ بسته و بومی (جذب حداکثری دانمارکی و دفع غیر دانمارکی با انواع و اقسام بهانه های موجود- کانالیزه بودن مسیرهای استخدام توسط معرف و دوستان و آشنایان) و اقتصاد و بازار کار و صنعت محدود و کوچک دانمارک چیزی نیست که در طول یک بازه زمانی کوتاه و به دست شما قابل حل باشد. با همه این اوصاف اگر سابقه کاری در یک شرکت بین المللی و معروف در حد ده سال دارید می توانید به دانمارک هم فکر کنید اما گزینه اصلیتون باید استرالیا و یا کانادا باشد.

موفق باشید

[sheela]

در تایید حرف دوستمون میرآرش باید بگم تو این یک سالی که من و خانواده ام گرین کارت گرفته ایم متاسفانه تمام گرین کارتی هایی رو که تو دانمارک دیدیم یا بی کار بودند و دنبال کار و یا با تحصیلات بسیار بالا از دانشگاههای خیلی خوب مشغول کارهای بسیار سطح پایین که من واقعا افسوس می خوردم چرا باید افراد تحصیل کرده ی کشور ما به خاطر زندگی در اروپا چنین کارهایی بکنند. البته این هم بگم که چند تا ار دوستان گرین کارتی ما که نمی خواستند همچین کارهایی بکنند عطای گرین کارت رو به لقایش بخشیدند و به کشور ایران برگشتند اگر رشته های آنها براتون مهم باشه یکیشون مهندس محیط زیست از یکی از دانشگاه های برتر دنیا، یکیشون مهندس مکانیک از دانشگاه شریف با بیش از ده سال سابقه کار و یکیشون هم دکتر دامپزشک و با سابقه کار در یک مرکز دامپزشکی معتبر در ایران و چندین مورد دیگه، البته این ها جزو پوزیتیو لیست بودند که با تلاش فراوان نتونستند کار پیدا کنند وای به حال غیر پوزیتیوها.
فقط من نمی دونم چرا در این مورد درست اطلاع رسانی نمیشه من و همسرم اگر اطلاعات الان رو داشتیم به هیچ وجه دانمارک رو برای مهاجرت انتخاب نمی کردیم و وقت و انرژی و پولمون رو در این راه صرف نمی کردیم. البته این نظر و تجربیات منه و با اینکه من خیلی از منفی نوشتن بدم میاد و اصلا دوست ندارم برای کسی منفی گویی کنم ولی لازم دیدم تجربیات یک ساله ام رو برای هموطنان خودم بگم تا با دید بهتری اقدام نمایند.
از نقاط مثبت تجربه ی این مهاجرت مردم دانمارک بودند که به نظر من انسانهایی خوشرو و خوش برخورد و با فرهنگ بودند و بسیار با خوشرویی جواب سوال هر کسی رو می دادند.