صفحه 6 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 60 , از مجموع 64

موضوع: تاثیرات منفی پذیرفتن چند admission / ترنسفر از یک دانشگاه به دانشگاه دیگر

  1. #51
    ApplyAbroad Veteran
    shahrouz آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    رشته و دانشگاه
    PhD, Chemical Engineering- Monash Uni- Aus
    ارسال‌ها
    2,021

    پیش فرض پاسخ : بیایید ایرانی بازی نکنیم!!!!!

    درود

    من نمی دونم اینها چه ربطی به دوست داشتن من برای قربانی شدن دیگران دارد! من که این کارو البته نکردمی(حتی قبل گرفتن ویزای استرالیا، بورس همه دانشگاههای استرالیا غیر از موناش رو رد کردم. چون خب نظرم این بود که خدا درستش می کنه) ولی تائیدش می کنم. حق انتخاب هست. عطای عزیز من این عبارت "ما ایرانی ها " رو متوجه نمی شم. من خدمتتون از مثاهای وسترنی زدم. یعنی ما "آمریکایی ها" قانونی به اسم ترانسفر داریم که به این معناست که "ما آمریکایی ها" هر زمان که دلمان بخواهد دانشگاه پیشین خود را رها می کنیم به دانشگاه دیگری می رویم. اصلا این را هم نخواهیم انجام دهیم، مجددا حین تحصیل اپلای می کنیم به دانشگاه دیگری می رویم. اصلا این قانون است. فقط هم برای ما آمریکایی ها نیست، برای چینی ها، هندی ها، ایرلندی ها، آزی هاوو.. هست.

    مثالهایی که زدم مثالهای واضحی بود از اینکه بدنه ماشین پیشرفت غربی ها، قربانی شدن برخی را در نتیجه تصمیم برخی دیگر پذیرفته و تنها کاری که در قبالش انجام می دهد قرارداد است!
    ویرایش توسط shahrouz : January 31st, 2013 در ساعت 09:24 PM
    از میان دو واژه انسان و انسانیت؛ ‬‫اولی در میان کوچه ها‬،‫و دومی در لابلای کتابها سرگردان است‬...
    PhD positions:Switzerland*** Netherlands***Norwa
       

  2. #52
    ApplyAbroad Hero
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    ارسال‌ها
    1,028

    پیش فرض پاسخ : بیایید ایرانی بازی نکنیم!!!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط shahrouz نمایش پست ها
    درود

    من نمی دونم اینها چه ربطی به دوست داشتن من برای قربانی شدن دیگران دارد! من که این کارو البته نکردمی(حتی قبل گرفتن ویزای استرالیا، بورس همه دانشگاههای استرالیا غیر از موناش رو رد کردم. چون خب نظرم این بود که خدا درستش می کنه) ولی تائیدش می کنم. حق انتخاب هست. عطای عزیز من این عبارت "ما ایرانی ها " رو متوجه نمی شم. من خدمتتون از مثاهای وسترنی زدم. یعنی ما "آمریکایی ها" قانونی به اسم ترانسفر داریم که به این معناست که "ما آمریکایی ها" هر زمان که دلمان بخواهد دانشگاه پیشین خود را رها می کنیم به دانشگاه دیگری می رویم. اصلا این را هم نخواهیم انجام دهیم، مجددا حین تحصیل اپلای می کنیم به دانشگاه دیگری می رویم. اصلا این قانون است. فقط هم برای ما آمریکایی ها نیست، برای چینی ها، هندی ها، ایرلندی ها، آزی هاوو.. هست.

    مثالهایی که زدم مثالهای واضحی بود از اینکه بدنه ماشین پیشرفت غربی ها، قربانی شدن برخی را در نتیجه تصمیم برخی دیگر پذیرفته و تنها کاری که در قبالش انجام می دهد قرارداد است!
    خوب دوتا مساله رو مقایسه می کنیم تا شاید واضح تر بشه بحث کرد:

    مساله ترانسفر، شما به صورت رسمی زیر قراردادتان می زنید، اولا از نظر رسمی تو پرونده ی شما هست، هم مقصد و هم مبدا، مردم هم شما رو به عنوان کسی که زیز قراردادش زده می شناسند و تو محیط آکادمیک هم این مساله هست یعنیشما این وسط فقط سود نبردید بلکه مشکلاتی رو هم متحمل شدید.

    مساله سنگاپوری، هیچ کسی جز شما و اون بیچاره استاده تو سنگاپور از این قضیه خبرنداره، شما از پرداخت هز نوع هزینه ای در رفتید اونهم تنها به خاظر اینکه استاد به حرف شما اعتماد کرد. راحت هم دارید تو آمریکا تدریس می کنید ولی آینده یک عده ای رو هم تغییر دادید. یعنی زرنگبازی.


    و مهمتر از همه، همیشه قانون اخلاق محور نیست. ولی همین وجود قانون باعث می شود که نزدیکترین راه به عدالت انتخاب بشود. برای همین هم هست که قانون مداری به اخلاق مداری ختم می شود ولی برعکسش محاله.
    می گن دو تا دنیای موازی داریم دنیای ما و دنیای تو آینه ها، باز می گن یه عدشون تونستند تو بین ما نفوذ کنند، باز می گن تنها تفاوتشون چپ دست بودنشونه.

  3. #53
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : بیایید ایرانی بازی نکنیم!!!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط shahrouz نمایش پست ها
    درود

    اینها ربطی به ایرانی بودن و نبودن نداره. بحث انتخاب بهترین موقعیت هست. ( و. ن. (همون وسط نوشت به جای پی نوشت ) جالبه برای من در همین فروم دوستان عزیزی بودند که نظر ارجمندشون این بود که قراردادی مثل ازدواج که بیشتر از منطقی بودن و مادی بودن با احساسات طرفین سرو کار داره رو هر زمانی می شه با ورود نفر جدیدی از بین برد و این لازمه ی متمدن بودنه و احترام به آزادی عملی همدیگر! و اونها، برادران وسترن ما، که به این آزادی احترام می گذارند متمدنترند، الان از این صحبت می کنند که انتخاب یک دانشگاه بهتر که کاملا قضیه کاری و مادی هست عمل غیر اخلاقی محسوب می شه. )
    اتفاقا مثال ازدواج مثال خوبی بود. در جامعه غربی هم اگر یک نفر تصمیم بگیرد فردا همسرش را ول کند و بدون تعیین تکلیف بچه ها و خانه و ... فقط حسابهای بانکی را خالی کند و ناپدید بشود نه فقط از نظر اخلاقی مذموم است بلکه از نظر قانونی هم دچار مشکلاتی خواهد شد. آزادی سرجایش هست ولی اگر انسانهای درستی باشند اول به هم اطلاع میدهند و بعد وارد حل و فصل مسائل فی مابین میشوند و در آخر جدا میشوند تا اثر این جدایی را برهمدیگر به حداقل برسانند. در کانادا که شما قبل از طلاق رسمی باید اول یک سال جداگانه زندگی کرده باشید ولی کماکان مسئولیت مشترک بچه ها و غیره را دارید و اصولا ول کردن و رفتن عملی نیست. بعلاوه بعد از اینکه جدا شدند هم اینطوری که نیست که کاملا همه چیز به خوبی پیش برود. طرفی که ول شده است طبعا ضربه روحی خورده و تا مدتی احتمالا نسبت به افراد دیگر بدبین خواهد بود و در ازدواج بعدی احتیاط بیشتری خواهد کرد.

    در مورد عوض کردن دانشگاه هم همینطور است. طبعا شما حق دارید هر موقع خواستید دانشگاه را ول کنید و بروید جای دیگر، ولی اخلاقا سعی میکنید که اثر آن را بر اطرافیان به حداقل برسانید. آن بابایی که شب اثاثش را جمع کرده و بدون خبر به استادش رفته مثل یکی است که نصف شب از خانه برود و خانواده اش را بدون خبر رها کند. بنظر من رد کردن یک آفر دانشگاه تا قبل از شروع مشکل کمتری دارد چون استاد هنوز نه پولی به شما پرداخته و نه پروژه ای شروع شده است (هرچند که بهرحال باید حالا یک نفر جایگزین پیدا کند). اگر وسط کار ول کنید و بروید طبعا اثر منفی بیشتری دارد. شبیه همان حالت ازدواج و طلاق هم حداقل اثرش اینست که استاد یا دانشکده موردنظر دفعه بعدی در گرفتن دانشجوی ایرانی تردید خواهد کرد.

  4. #54
    ApplyAbroad Veteran
    shahrouz آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    رشته و دانشگاه
    PhD, Chemical Engineering- Monash Uni- Aus
    ارسال‌ها
    2,021

    پیش فرض پاسخ : بیایید ایرانی بازی نکنیم!!!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghlobe نمایش پست ها
    اتفاقا مثال ازدواج مثال خوبی بود. در جامعه غربی هم اگر یک نفر تصمیم بگیرد فردا همسرش را ول کند و بدون تعیین تکلیف بچه ها و خانه و ... فقط حسابهای بانکی را خالی کند و ناپدید بشود نه فقط از نظر اخلاقی مذموم است بلکه از نظر قانونی هم دچار مشکلاتی خواهد شد. آزادی سرجایش هست ولی اگر انسانهای درستی باشند اول به هم اطلاع میدهند و بعد وارد حل و فصل مسائل فی مابین میشوند و در آخر جدا میشوند تا اثر این جدایی را برهمدیگر به حداقل برسانند. در کانادا که شما قبل از طلاق رسمی باید اول یک سال جداگانه زندگی کرده باشید ولی کماکان مسئولیت مشترک بچه ها و غیره را دارید و اصولا ول کردن و رفتن عملی نیست. بعلاوه بعد از اینکه جدا شدند هم اینطوری که نیست که کاملا همه چیز به خوبی پیش برود. طرفی که ول شده است طبعا ضربه روحی خورده و تا مدتی احتمالا نسبت به افراد دیگر بدبین خواهد بود و در ازدواج بعدی احتیاط بیشتری خواهد کرد.

    در مورد عوض کردن دانشگاه هم همینطور است. طبعا شما حق دارید هر موقع خواستید دانشگاه را ول کنید و بروید جای دیگر، ولی اخلاقا سعی میکنید که اثر آن را بر اطرافیان به حداقل برسانید. آن بابایی که شب اثاثش را جمع کرده و بدون خبر به استادش رفته مثل یکی است که نصف شب از خانه برود و خانواده اش را بدون خبر رها کند. بنظر من رد کردن یک آفر دانشگاه تا قبل از شروع مشکل کمتری دارد چون استاد هنوز نه پولی به شما پرداخته و نه پروژه ای شروع شده است (هرچند که بهرحال باید حالا یک نفر جایگزین پیدا کند). اگر وسط کار ول کنید و بروید طبعا اثر منفی بیشتری دارد. شبیه همان حالت ازدواج و طلاق هم حداقل اثرش اینست که استاد یا دانشکده موردنظر دفعه بعدی در گرفتن دانشجوی ایرانی تردید خواهد کرد.
    درود

    خب من به خاطر مسئله حساسیتزای ازدواج خیلی روش مانور ندادم. ولی ghlobe عزیز، واقعیت اینه که قوانین اونجا به این تیکه اصلا توجه نمی کنند. یعنی این ممکنه که فردی که اتفاقا از نظر مالی وضعیت پایینتری باشد برای رسیدن به اون 50 درصد یا اصلا رسیدن به یک نفر دیگه درخواست طلاق بده جدا بشه و بعد قانون هم چون به خواست افراد احترام می گذاره قبول می کنه 50 درصد share رو از اون طرف دیگه می گیره. عملا طرف مقابل رو ناک اوت می کنه! هم عشقش رو از اون گرفته هم 50 درصد اموالش. دیگه از این غیر اخلاقی تر وجود داره؟ مثال ازدواج رو زدم که خیلی از نظر احساسی و اعتماد فرد به دیگران ضربه بدتری رو می زنه.
    درسته خب، ولی معمولا بعد جدایی اونی که بهش خیانت شده، از نظر مالی بهش ضربه وارد شده بعد ازدواج بیشتر ضربه می خوره.

    اون بنده خدای مثال سنگاپور هم از اون مثالی هست که شما فرمودید که پیش از پروژه کارش رو ول کرده.
    در مجموع من فکر می کنم جامعه اونجا وقتی در موضوع حیاتی مثل ازدواج با این نوع مسائل کنار اومده باشه با مسئله کاری هم کنار اومده. شاید گیرشون به ایرانی ها زیاده کلا!
    از میان دو واژه انسان و انسانیت؛ ‬‫اولی در میان کوچه ها‬،‫و دومی در لابلای کتابها سرگردان است‬...
    PhD positions:Switzerland*** Netherlands***Norwa
       

  5. #55
    Member motahhar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    رشته و دانشگاه
    MBA
    ارسال‌ها
    426

    پیش فرض پاسخ : بیایید ایرانی بازی نکنیم!!!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط shahrouz نمایش پست ها
    درود

    خب من به خاطر مسئله حساسیتزای ازدواج خیلی روش مانور ندادم. ولی ghlobe عزیز، واقعیت اینه که قوانین اونجا به این تیکه اصلا توجه نمی کنند. یعنی این ممکنه که فردی که اتفاقا از نظر مالی وضعیت پایینتری باشد برای رسیدن به اون 50 درصد یا اصلا رسیدن به یک نفر دیگه درخواست طلاق بده جدا بشه و بعد قانون هم چون به خواست افراد احترام می گذاره قبول می کنه 50 درصد share رو از اون طرف دیگه می گیره. عملا طرف مقابل رو ناک اوت می کنه! هم عشقش رو از اون گرفته هم 50 درصد اموالش. دیگه از این غیر اخلاقی تر وجود داره؟ مثال ازدواج رو زدم که خیلی از نظر احساسی و اعتماد فرد به دیگران ضربه بدتری رو می زنه.
    درسته خب، ولی معمولا بعد جدایی اونی که بهش خیانت شده، از نظر مالی بهش ضربه وارد شده بعد ازدواج بیشتر ضربه می خوره.

    اون بنده خدای مثال سنگاپور هم از اون مثالی هست که شما فرمودید که پیش از پروژه کارش رو ول کرده.
    در مجموع من فکر می کنم جامعه اونجا وقتی در موضوع حیاتی مثل ازدواج با این نوع مسائل کنار اومده باشه با مسئله کاری هم کنار اومده. شاید گیرشون به ایرانی ها زیاده کلا!
    سلام دوست عزیز

    اینکه چه جامعه ای چه مسائلی را هنجار تلقی میکنه و چه مسائلی را نا هنجار ریشه در بسیاری از مسائل داره که ما نمیخواهیم وارد اون بشیم. ولی مطلب اساسی اینه که من به عنوان یک غیر بومی به هر دلیلی که مایل بودم از کشور خارج بشم و در کشور دیگه ای (میزبان) زندگی و یا تحصیلم را ادامه بدم . باید خودم را متعهد به رعایت اصول اولیه هنجاری و قانونی اون کشور بکنم (بحثم سر ارزشها و باروهای شخصی و دینی نیست) . اون کشور دعوت نامه ای برای من نداده این من بودم که خودم را دعوت کردم . و اون کشور ملزم به درک شرایط خراب کشور من نیست . بنابراین قضاوتش براساس آنچیزی که خودش آن را ایجاد کرده .

    از طرفی؛ بله آنچه که مسلم هست. حساسیت در مورد ایرانی ها و پیش زمینه منفی و اشتباه به علت خبر سازی قبلی (ایرانی ها ترو...یست هستند٬ خشن هستند٬ ... ) و یا عدم اطلاع رسانی های صحیح (بعضی ها هم که هنوز فکر میکنند ما در صحرا بادیه نشین هستیم و زمستون نداریم . . . و از این دست موارد) ٬ وجود دارد.

    اما با تمام این اوصاف رعایت نکردن بسیاری از همین هنجارها و قوانین جاری در کشور میزبان توسط ایرانیان به بسیاری از این ذهنیات دامن زده . این واقعیتی هست که وجود دارد . تا جایی که استادی خارجی به من توصیه میکند به کشوری برو که ایرانی کمتر باشد و ذهنیت منفی در مورد دانشجویان ایرانی وجود نداشته باشد . در این صورت کمتر در دوران تحصیل اذیت میشی.
    ارسال مدارك : 2 جولاي 2011 (11 تير 90) / دريافت مدارك : 8 جولاي 2011 (17 تير 90)
    دريافت ايمل ريفرنس: 1 سپتامبر 2011 (10 شهريور 90) / دريافت فايل نامبر: 25 اكتبر 2011 (سوم مهر 90) / رشته : 6 امتیازی

  6. #56
    ApplyAbroad Veteran
    shahrouz آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    رشته و دانشگاه
    PhD, Chemical Engineering- Monash Uni- Aus
    ارسال‌ها
    2,021

    پیش فرض پاسخ : بیایید ایرانی بازی نکنیم!!!!!

    درودمطهر گرامی
    من هم اونجا رو نقد نکردم. به بیان واقعیات در مورد اونجا پرداختم. همه چیز وقتی قانون مدار باشد فراتر از قانون فکر کردن به نظر من ظلم کردن در حق خود فرد است. وقتی قانون اجازه ترانسفر یا تغییر رشته/ دانشگاه/ محل زندگی را داده است بایستی از این قانون استفاده کرد.
    از میان دو واژه انسان و انسانیت؛ ‬‫اولی در میان کوچه ها‬،‫و دومی در لابلای کتابها سرگردان است‬...
    PhD positions:Switzerland*** Netherlands***Norwa
       

  7. #57
    Member motahhar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    رشته و دانشگاه
    MBA
    ارسال‌ها
    426

    پیش فرض پاسخ : بیایید ایرانی بازی نکنیم!!!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط shahrouz نمایش پست ها
    درودمطهر گرامی
    من هم اونجا رو نقد نکردم. به بیان واقعیات در مورد اونجا پرداختم. همه چیز وقتی قانون مدار باشد فراتر از قانون فکر کردن به نظر من ظلم کردن در حق خود فرد است. وقتی قانون اجازه ترانسفر یا تغییر رشته/ دانشگاه/ محل زندگی را داده است بایستی از این قانون استفاده کرد.
    سلام مجدد

    بله درست میفرمائید. و متوجه صحبت شما شدم. اما شاید استفاده مداوم از بسیاری از قوانین اخلاقی نباشه . البته این ایده بنده هست. شما توی همون ازدواج را اگر در نظر بگیرید . اگر طرفین بخواهند با قانون یک سری کارهاشون را توجیه کنند ( و عبارتی از این دست که حق منه قانونا) استفاده کنند خیلی خوشایند طرفین نیست . و در مجموع بار منفی داره تا مثبت با اینکه پایه و اساسی قانون مند داره . اما معمولا ما ایرانی ها از قوانین به عنوان یک راه گریز و اهرم فشار و دور زدن طرف استفاده میکنیم که در کشورهای دیگه هم مستثنا نیستیم .

    من فکر میکنم اخلاق میتونه جا هایی از قانون پیشی بگیره و باید بگیره . واضح ترین مثال کاپیتلاسیون .

    چون قانون زائیده تفکر انسان است و نه بر عکس و خیلی وقتها زائیده افکاری خاص در جهت منافعی خاص (به صورت کلی عرض میکنم نه قوانین دانشگاه را)

  8. #58
    ApplyAbroad Veteran
    shahrouz آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    رشته و دانشگاه
    PhD, Chemical Engineering- Monash Uni- Aus
    ارسال‌ها
    2,021

    پیش فرض پاسخ : بیایید ایرانی بازی نکنیم!!!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط motahhar نمایش پست ها
    سلام مجدد

    بله درست میفرمائید. و متوجه صحبت شما شدم. اما شاید استفاده مداوم از بسیاری از قوانین اخلاقی نباشه . البته این ایده بنده هست. شما توی همون ازدواج را اگر در نظر بگیرید . اگر طرفین بخواهند با قانون یک سری کارهاشون را توجیه کنند ( و عبارتی از این دست که حق منه قانونا) استفاده کنند خیلی خوشایند طرفین نیست . و در مجموع بار منفی داره تا مثبت با اینکه پایه و اساسی قانون مند داره . اما معمولا ما ایرانی ها از قوانین به عنوان یک راه گریز و اهرم فشار و دور زدن طرف استفاده میکنیم که در کشورهای دیگه هم مستثنا نیستیم .

    من فکر میکنم اخلاق میتونه جا هایی از قانون پیشی بگیره و باید بگیره . واضح ترین مثال کاپیتلاسیون .

    چون قانون زائیده تفکر انسان است و نه بر عکس و خیلی وقتها زائیده افکاری خاص در جهت منافعی خاص (به صورت کلی عرض میکنم نه قوانین دانشگاه را)
    درود

    دوست گرامی من بسیار ممنونم از اینکه وقت می گذارید در این بحث.
    واقعیت قطعا با حقیقت متفاوت هست. به طور مثال خود شخص من ازدواج رو یک موضوع اخلاقی و انسانی بدونم تا یک موضوع مبتنی بر قانون. ولی وقتی قانون ارجح بر اخلاقیات و انسانیات وارد می شود، شما چنان مهره ای می شوید که در صفحه شطرنجی که قوانینش را دیگران وضع نموده اند آچ مز می شوید. برخی اوقات بخواهید اخلاقیات فرای قانون را رعایت کنید مات می شوید و بخواهید از قانون استفاده کنید ناچار هستید برخی از اخلاقیات رو نادیده بگیرید. موضوع ازدواج و زندگی مشترک چون حساسیت زا هست من فعلا در مورد اون بحثی نمی کنم.

    ولی در مورد دانشگاه مثال زدم. شما قانونی را می بینید که به مثال یک انبر از دو سو شما را فشار می دهد. قانونی که تفسیر به مطلوب می شود. به شما چون ایرانی هستید ویزا میتواند بدهد یا ندهد. شما را بین انتخاب یک دانشگاه در یک کشور دور افتاده(منظورم سنگاپور نیست) و انتخاب یک دانشگاه در آمریکا قرار می دهد. یا باید دل به دریا بسپارید دانشگاه کشور اول را رها کنید و دانشگاه آمریکا را به این امید که پذیرش/ویزا می گیرید بپذیرید یا باید آمریکا را رها کنید وارد کشوری شوید که مشخص نیست به شما اقامت بدهد/ندهد و مدرک دانشگاهش معتبر باشد/نباشد یا اینکه انتخاب را به لحظه آخر وانهید.

    من از دانشگاه واترلو، رشته مهندسی شیمی، پروفسور پو چن pu chen پذیرش با فاند گرفته بودم ایشون در لحظه آخر یک کانادایی رو گرفتند. این به عنوان یک مثال.
    ویرایش توسط shahrouz : February 1st, 2013 در ساعت 09:40 PM
    از میان دو واژه انسان و انسانیت؛ ‬‫اولی در میان کوچه ها‬،‫و دومی در لابلای کتابها سرگردان است‬...
    PhD positions:Switzerland*** Netherlands***Norwa
       

  9. #59
    Member motahhar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    رشته و دانشگاه
    MBA
    ارسال‌ها
    426

    پیش فرض پاسخ : بیایید ایرانی بازی نکنیم!!!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط shahrouz نمایش پست ها
    درود

    دوست گرامی من بسیار ممنونم از اینکه وقت می گذارید در این بحث.
    واقعیت قطعا با حقیقت متفاوت هست. به طور مثال خود شخص من ازدواج رو یک موضوع اخلاقی و انسانی بدونم تا یک موضوع مبتنی بر قانون. ولی وقتی قانون ارجح بر اخلاقیات و انسانیات وارد می شود، شما چنان مهره ای می شوید که در صفحه شطرنجی که قوانینش را دیگران وضع نموده اند آچ مز می شوید. برخی اوقات بخواهید اخلاقیات فرای قانون را رعایت کنید مات می شوید و بخواهید از قانون استفاده کنید ناچار هستید برخی از اخلاقیات رو نادیده بگیرید. موضوع ازدواج و زندگی مشترک چون حساسیت زا هست من فعلا در مورد اون بحثی نمی کنم.

    ولی در مورد دانشگاه مثال زدم. شما قانونی را می بینید که به مثال یک انبر از دو سو شما را فشار می دهد. قانونی که تفسیر به مطلوب می شود. به شما چون ایرانی هستید ویزا میتواند بدهد یا ندهد. شما را بین انتخاب یک دانشگاه در یک کشور دور افتاده(منظورم سنگاپور نیست) و انتخاب یک دانشگاه در آمریکا قرار می دهد. یا باید دل به دریا بسپارید دانشگاه کشور اول را رها کنید و دانشگاه آمریکا را به این امید که پذیرش/ویزا می گیرید بپذیرید یا باید آمریکا را رها کنید وارد کشوری شوید که مشخص نیست به شما اقامت بدهد/ندهد و مدرک دانشگاهش معتبر باشد/نباشد یا اینکه انتخاب را به لحظه آخر وانهید.

    من از دانشگاه واترلو، رشته مهندسی شیمی، پروفسور پو چن pu chen پذیرش با فاند گرفته بودم ایشون در لحظه آخر یک کانادایی رو گرفتند. این به عنوان یک مثال.
    بله دوست عزیز صحبت شما کاملا صحیح. من و برادرم هر دو در شرایط مشابه قرار گرفتیم و حس تلخ رانده شدن به خاطر ایرانی بودن را چشیدیم. من خودم برای آلمان ٬ْ‌ وانگلیس و فرانسه شرایطی را از دست دادم و حتی مالزی این اخیرا که جای تاسف داره ٬ و حق خودم میدونم که برای چند جا اپلای بفرستم تا به ننتیجه برسم اما حق خودم نیمدونم که چند دانشگاه را الاف خودم کنم ( که مسلما شما هم منظورتون این نیست). ولی بعد از اون (بعد از پذیرفته شدن) کمی اوضاع فرق میکنه دیگه . و ایرانی بازی درآوردن در آن مقطع هم متاسفانه دردسر ساز شده . در وقاع مثل یک سیکل عمل میکنه اون رفتارها را میبیند پذیرش نیمدهند این رفتارها (قبل از پذیرش) مبینند با اونهایی که اونور هستند و یا میرند حالت دفاعی میگیرند.

    وامهایی که میگیرند و دیر پس میدهند . تقلبهایی که میکنند . پروژه هایی که پولش را میگیرند و انجام نمیدهند . رفتارهای طلب کارانه از مسئولین دانشگاه مربوطه . توهم نوستالژیک گرایانه قدمت ۲۵۰۰ ساله و نمادهای رفتاری آن در رفتار دانشجویان. + اخبارهای مخرب شبکه های خبری بر علیه ایران . . . من میگم به عنوان یه ایرانی باید آبروی ایران و ایرانی را حفظ کرد و نباید به هر ترتیبی که شده به خاطر منافع هر کاری کرد . که البته فکر میکنم شما با این قسمت دوم حرف من موافقید ( بعد اپلای منظورم هست)‌
    ارسال مدارك : 2 جولاي 2011 (11 تير 90) / دريافت مدارك : 8 جولاي 2011 (17 تير 90)
    دريافت ايمل ريفرنس: 1 سپتامبر 2011 (10 شهريور 90) / دريافت فايل نامبر: 25 اكتبر 2011 (سوم مهر 90) / رشته : 6 امتیازی

  10. #60
    ApplyAbroad Veteran
    shahrouz آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    رشته و دانشگاه
    PhD, Chemical Engineering- Monash Uni- Aus
    ارسال‌ها
    2,021

    پیش فرض پاسخ : بیایید ایرانی بازی نکنیم!!!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط motahhar نمایش پست ها
    بله دوست عزیز صحبت شما کاملا صحیح. من و برادرم هر دو در شرایط مشابه قرار گرفتیم و حس تلخ رانده شدن به خاطر ایرانی بودن را چشیدیم. من خودم برای آلمان ٬ْ‌ وانگلیس و فرانسه شرایطی را از دست دادم و حتی مالزی این اخیرا که جای تاسف داره ٬ و حق خودم میدونم که برای چند جا اپلای بفرستم تا به ننتیجه برسم اما حق خودم نیمدونم که چند دانشگاه را الاف خودم کنم ( که مسلما شما هم منظورتون این نیست). ولی بعد از اون (بعد از پذیرفته شدن) کمی اوضاع فرق میکنه دیگه . و ایرانی بازی درآوردن در آن مقطع هم متاسفانه دردسر ساز شده . در وقاع مثل یک سیکل عمل میکنه اون رفتارها را میبیند پذیرش نیمدهند این رفتارها (قبل از پذیرش) مبینند با اونهایی که اونور هستند و یا میرند حالت دفاعی میگیرند.

    وامهایی که میگیرند و دیر پس میدهند . تقلبهایی که میکنند . پروژه هایی که پولش را میگیرند و انجام نمیدهند . رفتارهای طلب کارانه از مسئولین دانشگاه مربوطه . توهم نوستالژیک گرایانه قدمت ۲۵۰۰ ساله و نمادهای رفتاری آن در رفتار دانشجویان. + اخبارهای مخرب شبکه های خبری بر علیه ایران . . . من میگم به عنوان یه ایرانی باید آبروی ایران و ایرانی را حفظ کرد و نباید به هر ترتیبی که شده به خاطر منافع هر کاری کرد . که البته فکر میکنم شما با این قسمت دوم حرف من موافقید ( بعد اپلای منظورم هست)‌
    درود

    با سپاس . مواردی که فرمودید و من بلد آبی رنگ کردم به نظرم کلا مسائل غیر اخلاقی و غیر انسانی هستند. اگر ایرانی ها بیشتر انجام میدهند دلایل خاص خودش را دارد. طبیعتا نباید هم صورت بگیره.

    ولی شاید این جمله ای که می گم یک مقدار تلخ باشه . ولی واقعا من به مسائل از جنس ایرانی و غیر ایرانی فکر نمی کنم و تصمیمم رو اینطوری نمی گیرم. تنها به قانونی/غیرقانونی و نهایتا اخلاقی/غیر اخلاقی بودن مسئله اون هم از دید خودم فکر می کنم. دلایل بسیار واضحی دارم. همین جا/همین تاپیک جز تحقیر ایرانی ها کاری انجام نشده. من به آبروی کدوم ایرانی فکر کنم؟ اصلا جز تحقیر ایرانی/ هویت و آبروی اونها و نادیده گرفتن هست و نیست اونها من ندیدم دوستان کاری انجام بدهند که من بخوام به خاطر این به قول دوستان،آبروی نداشته، هویت نداشته، فرهنگ پاره پوره کاری رو انجام بدهم یا نه. خب چی کارش کنم که به یک آمریکایی به دلایلی نمی تونم بگم با فرهنگ تر! و بخوام به اون نشون بدم ما ایرانی ها هم با فرهنگیم ومثل شما! نگاه کن! وقتی قانونی توسط خود اون آمریکایی/کانادایی/استرالیایی/ سنگاپوری نگاشته شده بهتره از اون قانون تا اونجایی که می شه و البته تا حدی که به نظر من انسانی هست استفاده کرد. مثالهایی که زدم نشون دهنده این هست که خیلی رو این مسائل از جنبه های دیگر و فراتر از این حد تاکید کنی چیزی واست نمی مونه و در یک جامعه اومانیستی منفعت هر فرد در اولویت دیدگاههای اون فرد قرار داره(اگر از مادر ترزاها بتونیم چشم پوشی کنیم).

    واقعیتش علاقه ای هم به ترمیم این گلیم زه وار در رفته شکل گرفته ندارم. من با این شرایط، این دیدگاهها، این واقعیات که برخی از خود بزرگ بینی برخی ایرانی ها و برخی دیگر از ایرانی حقیر بینی برخی دیگر نشات گرفته، ترجیح می دهم در اینطور مسائل جهان وطنی نگاه کنم و یک مسئله رو از منظر انسانی بررسی کنم. از این منظر هم وقتی به من "Shahrouz" ویزای آمریکا ممکن است بدهند/ ندهند من می توانم پذیرش سنگاپور خودم را معلق نگه دارم/ ندارم. در مورد من حالت نگه نداشتن رخ داد، فقط به دلیل اعتقادات بسیار بسیار اندکی که به چیز دیگری دارم که کارم جای دیگری درست می شود، نه به خاطر ایرانی بودن یا نبودن. در مورد برخی دیگر از دوستان ممکنه حالت دیگری رخ بدهد و من طبیعتا حق می دهم.
    از میان دو واژه انسان و انسانیت؛ ‬‫اولی در میان کوچه ها‬،‫و دومی در لابلای کتابها سرگردان است‬...
    PhD positions:Switzerland*** Netherlands***Norwa
       

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •