صفحه 8 از 9 نخستنخست 123456789 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 71 تا 80 , از مجموع 83

موضوع: معرفی کتاب: رمان، شعر، داستان کوتاه

  1. #71

    پیش فرض پاسخ : معرفی کتاب: رمان، شعر، داستان کوتاه

    1. زبان اصلی کتاب: انگلیسی
    2. نوع و ژانر کتاب: بیوگرافی
    3. نام اصلی کتاب: Mozart: The Man Revealed
    4. نام فارسی کتاب:
    5. نویسنده: John Suchet
    6. سال انتشار: سپتامبر 2016 - چاپ اول
    7. صفحات: 288
    8. مترجم:
    9. توضیحی مختصر درباره موضوع کتاب:
    لئوپولد فرزند ارشد خانواده بعد از مرگ پدرش به جای اینکه سرپرستی خواهربرادراش را به عهده بگیره و شغل صحافی را ادامه بده، به دانشگاه موسیقی می ره و از اونجا اخراج میشه. شهر مادریش را ترک می کنه و خبر ازدواجش با ماریا آنا را برای مادر عصبانی می فرسته. مادر هیچ وقت اون را نبخشید به طوری که سالها بعد برای دیدن هنرنمایی نوه اش از خانه بیرون نیومد. یوهانس کریسوستوموس ولفگانگوس تئوفیلوس موتزارت که ترجیح می داد آمادئوس صداش کنن در حالی ساعت 8 شب در طبقه سوم یه سبزی فروشی به دنیا اومد که 5 تا از فرزندان مادرش در سنین پایین داخل تابوت های کوچک از خانه خارج شدند. والدینش از اینکه هر روز زنده هست خوشحال بودند و انتظار اینکه بچه 4 ساله پیانو بزنه را نداشتند. مخصوصا وقتی با دست های جوهری روی کاغد نت های موسیقی را نوشته بود پدرش خندید و گفت زیر این همه لکه نمی شه چیزی خوند، ولی وقتی با دقت نگاه کرد شروع کرد به اشک ریختن.
    چون موتزارت دائم در حال سفر بوده، نامه های خیلی زیادی نوشته که مبنای این زندگینامه هست. نامه های خیلی عجیب غریب. پدرش خیلی کنترلش می کرد، میشه گفت عامل مرگ مادرش سخت گیری های پدرش بود و اینکه مواظب باشه موتزارت به ایتالیا نره تا به خواسته هاش برسه. موتزارت کار کردن در دربار سالزبورگ را دوست نداره، بالاخره به وین می ره و با خواهر کسی که دوستش داشته ازدواج می کنه. خیلی پولدار میشه و پدرش تعجب می کنه. خواهرش به پیروی از پدر، همسر موتزارت را به عنوان عروس خانواده قبول نمی کنه و جواهرات یادبود خاندان را به کنستانزه نمی ده. 5 سال آخر زندگی موتزارت شامل پول قرض گرفتن بوده و عوض کردن خانه برای پایین آوردن مخارج تا جایی که کنستانزه مبلمان منزل را به حراج می گذاره.


    10. امتیاز شما به کتاب: 9، من از این نویسنده خیلی خوشم اومد، مخصوصا اونجا که می گه وقتی بتهوون 16 ساله اومد برای موتزارت پیانو بزنه، گفت کاش مگسی روی دیوار بودیم ولی اون صحنه را از دست نمی دادیم.

  2. #72

    پیش فرض پاسخ : معرفی کتاب: رمان، شعر، داستان کوتاه

    1. زبان اصلی کتاب: انگلیسی
    2. نوع و ژانر کتاب: بیوگرافی
    3. نام اصلی کتاب: Born a Crime
    4. نام فارسی کتاب: جرم مادر زاد
    5. نویسنده: Trevor Noah
    6. سال انتشار: نوامبر 2016 - چاپ اول
    7. صفحات: 304
    8. مترجم:
    9. توضیحی مختصر درباره موضوع کتاب:

    خواندن این کتاب توسط بیل گیتس پیشنهاد شده
    https://www.gatesnotes.com/Books/Born-a-Crime
    نویسنده این کتاب مجری برنامه daily show هست که شبیه پارازیته. کارهایی عجیبی که اخیرا بیل گیتس انجام می ده تاثیر فصل سوم این کتاب بوده. پسری دو رگه از پدر سوئیسی. فولکس نارنجی رنگ داغونی که دارن باعث میشه مادرش با یه مکانیک ازدواج کنه. از راه رایت کردن سی دی می خواد پول دانشگاه را در بیاره. حتی اگر نخوای یک سمت را انتخاب کنی، زندگی مجبورت می کنه یک سمت را انتخاب کنی. سیاه باشیم یا سفید، یا مثل آفتاب پرست رنگ عوض کنیم. با یه روزنامه می ره توی آشپزخونه و بعدش همه اهل محل بهش می گن : که تو انگلیسی بلدی از خدا بخواه شیطان را از ما دور کنه.... اما اون می دونه منظورشون از شیطان خودشه! یه روز پلیس می گیرتش و به مامانش زنگ می زنه می گه بیاین وثیقه بگذارین بیارینش بیرون. مامانش می گه به من ربطی نداره، باید یاد بگیره هر اشتباهی تاوانی داره. پلیسم ولش می کنه، آخه کدوم مادری بچه 10 ساله را ول می کنه به دست عدالت. انگار یتیم گرفتیم.
    فصل هجدم می گه فک می کردم هر وقت مشکلی داریم پلیس می آد نجاتمون می ده، ولی...
    و داستان فوفی سگ بی وفا که هر وقت دل دوستهاش می شکنه قصه فوفی را براشون تعریف می کنه.

    10. امتیاز شما به کتاب: 7، خوب بود ها، چرا این جوری امتیاز می دم. قضاوتم عین موقعی که Neil Gorsuch در دیوان عالی به تراول بن رای داد. کتاب خوبی بود.

  3. #73

    پیش فرض پاسخ : معرفی کتاب: رمان، شعر، داستان کوتاه

    1. زبان اصلی کتاب: روسی
    2. نوع و ژانر کتاب: درام
    3. نام اصلی کتاب: Notes from Underground
    4. نام فارسی کتاب: نوشته های زیرزمینی
    5. نویسنده: فئودور داستایفسکی
    6. سال انتشار: 1864
    7. صفحات: 136
    8. مترجم: رحمت الهی، حمیدرضا آتش برآب
    9. توضیحی مختصر درباره موضوع کتاب:
    بعد از اینکه دیدم ترامپ فیلم پارازیت (انگل) را مسخره کرده و گفته چرا اسکار بهترین فیلم سال را به یه فیلم از کره جنوبی دادید، فکر کردم حتمن باید فیلم را ببینم. در نقد فیلم گفتن از داستان نوشته های زیرزمینی الهام گرفته شده.
    خوندن کتاب مخصوصا با حال و هوای دوران قرنطینه کرونا خیلی سازگاره.
    داستایوفسکی آدمی هست که دوستان زیادی نداره و با یه خیاط زندگی می کونه. به مهمانی خداحافظی یکی از آشنایان قدیمیش می ره که البته به اونجا دعوت نشده بوده. توصیفات زیبایی از صحنه داره، مثل جایی که می گه ذرات برف زیر کتش می رفت و یا یه خانمی را دیده که بیرون تو هوای سرد روی پله ها نشسته و با یه ماهی به زمین می کوبه.

    من از کتابهایی که قهرمانش خیلی اجتماعی است و زندگی عاطفی میزونی داره خوشم نمی آد. بنابراین از این کتاب خوشم اومد!
    در فیلم انگل، یه جا یه آقایی از زیرزمین می آد بیرون و می ره با چاقو می زنه تو سینه دختری که کیک تولد دستش بود. بعد پدر اون دختره می ره به سمت زیرزمین. کتاب داستایوفسکی می تونه توضیح بده چرا اون اتفاق افتاد.


    این کتاب برای دانلود قانونی موجود است. (پروژه گوتنبرگ)
    10. امتیاز شما به این کتاب: 8 - وقتی تمومش کردم 9، ولی رقابت سنگینه آقا! 8 برای شما جناب داستایوفسکی، قول می دیم کتابهای دیگه از شما بخونیم. مثل برادران کارامازوف.

  4. #74

    پیش فرض پاسخ : معرفی کتاب: رمان، شعر، داستان کوتاه

    1. زبان اصلی کتاب: انگلیسی
    2. نوع و ژانر کتاب: بیوگرافی
    3. نام اصلی کتاب: Steve Jobs
    4. نام فارسی کتاب: استیو جابز
    5. نویسنده: والتر آیزاکسون
    6. سال انتشار: اکتبر 2011
    7. صفحات: 656
    8. مترجم: پرناز صدیق راد

    9. توضیحی مختصر درباره موضوع کتاب:
    مدت ها به جلد این کتاب زل زدم تا بالاخره خوندمش. می خواستم بزارم رو کیندل بخونم، ولی نتونستم صبر کنم. علارغم اینکه همه استیو را می شناسیم و باش آبگوشت خوردیم، این کتاب می گه: طراحی آیمک از روی گلهای آفتابگردونی که زن استیو تو حیاط پشت خونه کاشته بود الهام گرفته شده. برای جشن عروسی پنیر بز سرو کردن و یکی گفته "اگر می خواین روزی که خونه استیو می رین غذای خوبی بخورین، قبل از اینکه رستوران ها ببندن، باهاش خداحافظی کنید" - یکی از دوستان استیو، به هند می ره تا سفر ماجراجویانه استیو را تجربه کنه، وقتی پول کم می آره، می ره تهران تا انگلیسی درس بده. نویسنده برای اینکه بگه یک محصول خیلی بد طراحی شده، از اصطلاح انگار تو ازبکستان ساختن استفاده کرده. استیو وقتی در بیمارستان به هوش اومد، از طراحی ماسک خوشش نمی اومد و گفت تا 5 تا ماسک براش بیارن تا یکی را انتخاب کنه.
    راجب پیدا کردن پدر اصلیش، پارک کردن در محل معلولین، دوستی با لری الیسون، قضیه مهندس سونی برای طراحی هارد و قایم شدنش در قسمت لوازم تی کشیدن! اینکه چطور شد برای تمام عمرش لباس سیاه پیدا کرد. چطور در مراسم تولد یکی از مهندسین مایکروسافت، به فکر ساختن آیپد افتاد....

    ​10. امتیاز شما به این کتاب: 8 - چند تا از کتابهای آیزاکسون را خوندم، فهرست منابعش معمولن 40% آخر کتاب را شامل میشه، عین پاکت چیپسی که نصفش هواست. من به بقیه کتابهاش 7 میدم، ولی این کتاب چیزهای تازه زیادی راجب استیو رو کرد. خوب من 9 را به اتوبیوگرافی می دم.
    برای خواندن مقاله به چه گوش دهیم Link

  5. #75

    پیش فرض پاسخ : معرفی کتاب: رمان، شعر، داستان کوتاه

    1. زبان اصلی کتاب: انگلیسی
    2. نوع و ژانر کتاب: بیوگرافی
    3. نام اصلی کتاب: Never Grow Up
    5. نویسنده: Jackie Chan, Zhu Mo
    6. سال انتشار: 2015
    7. صفحات: 350


    9. توضیحی مختصر درباره موضوع کتاب:
    گوشی تلفن را بر می داره بهش می گن مادرت مرده، می زاره زمین می گه: صدا نور حرکت اکشن... وقتی از شیب یه ساختمون بلند برای فیلم who am I تو هلند خودش را پرت می کنه پایین، همه خیابون ها را تا مسیر بیمارستان قرق کردند و آمبولانس با درب باز منتظره تا جکی چان را ببره اتاق عمل. قسمت بالای گوش چپ در جمجمه اش شکسته و اگر با انگشت فشار بدی، تو مغزش فرو می ره، چون تو فیلم amour of god از درخت می افته پایین و مغزش می شکنه. خیلی ازش انتظار داشتن مثل بروس لی باشه، انتقام جو و جیغ زن، اما وقتی یواشکی می رفت تو اتاق تدوین، می دید بقیه صحنه هاش را می بینن و مسخره اش می کنن که یه دماغ گنده اصلن جای بروس لی را نمی تونه پر کنه. جکی گریه اش می گرفت تا بالاخره یه کارگردان ازش پرسید می خوای چی کار کنی؟ و از اون به بعد کمدین و پولدار شد.

    یه بار رفت یه لباس فروشی گفت این چنده؟ فروشنده گفت تو نمی تونی بخری.... چند سال بعد که معروف شد رفت همون مغازه، گفت همه لباس ها را باز کن بیار. پوشید انداخت زمین و گفت همه اش را می خوام. دخترک فروشنده غش کرد. صاحب مغازه گفت: واقعا همه اش را می خواین؟ جکی گفت : آره، می زارین تو جعبه و همه اش باید سوزن بوخوره.
    بعد جکی رفت مغازه ساعت فروشی، می گفت این و این و این مدل را نمی خوام، بقیه را بفرستین هتلم.
    پدرش پلیس بود، زن اولش سرطان گرفت و مرد. مادرش با یه کفش فروش ازدواج کرد و ژاپنی ها شوهرش را کشتن. تو شانگهای تریاک می فروخت و پدرش که پلیس بود زیاد به مادرش گیر نداد. بعد از چین فرار کردند. مادرش در قایقی از ماکائو که 5 نفر توش از خفگی مردن به هنک گنگ فرار کرد و بعد آقای پلیس را دوباره دید و با هم ازدواج کردن. از وقتی پدر و مادر جکی شدن، پدرش آشپز شد و مادرش رختشور. جکی را فرستادن یه مدسه خوب ولی درس خون نبود بنابراین وارد یه جایی شد که فقط کونگ فو یاد می دادند. مادرش بهش پول اتوبوس می داد تا از مدسه برگرده، اما اون پول را خرج خریدن غذا می کرد و به جای بلیط اتوبوس، مسیر مدرسه تا خونه را از این درخت به اون درخت می پرید
    Sylvester Stallone (رامبو) بهش یه کابینت نشون می ده پر از فیلم های جکی، بهش می گه هر وقت ایده کم می آریم، فیلم های تو را نگاه می کنیم.


    ​10. امتیاز شما به این کتاب: 10، عالیه، از زبان خود نویسنده نوشته شده. ساده پر تلاطم، زندگیش هم مثل فیلمهاش جالب و پر فراز و نشیب هست.

    برای خواندن مقاله به چه گوش دهیم Link

  6. #76

    پیش فرض پاسخ : معرفی کتاب: رمان، شعر، داستان کوتاه

    1. زبان اصلی کتاب: فارسی
    2. نوع و ژانر کتاب: بیوگرافی
    3. نام اصلی کتاب: No friend but the mountains
    5. نویسنده: بهروز بوچانی
    6. سال انتشار: ۲۰۱۸
    7. صفحات: ۴۱۶
    مترجم: امید توفیقیان (به انگلیسی)


    9. توضیحی مختصر درباره موضوع کتاب:
    از خوردن نون پنیر و چایی شیرین در اندونزی شروع میشه که داره از دست پلیس ها فرار می کنه، ولی می دونه بهش شلیک نمی کنن. فقط تند بدو. ناخدای یه قایق فسکنی از یه کیسه سیب در می آره و گاز می زنه، موج های دریا مثل آیینه آدم را کور می کنند. همه جمع شدند تا با سطل آب را از ته قایق بریزن بیرون، می ریم زیر آب، بوی نفت موتور می آد، هر بار صدای تق تق موتور در می آد همه امیدوار میشن و باز خاموش میشه و صدای سیلی امواج به بدنه چوبی قایق در حال دو پاره شدن، محیط را پر می کنه. یه کشتی با بادبان انگلیس دیده میشه. من اول گذاشتم زنها و بچه ها و بقیه برن، قایق پوکید. رفتم زیر آب تلخ اقیانوس، گاهی به سطح آب می رسیدم و می دیدم همسفرهام برای نجاتم تلاش می کنند. صداشون را نمی شنیدم، گوش و حلقم پر از آب بود. ما نباید بمیریم، من برای مرگ آماده نیستم، هر قایقی ممکنه غرق بشه، ولی نه قایق ما. نمی شه این بچه ها بمیرن. نمیشه یه قایق با این همه سرنشین پر امید، غرق بشه و کسی بمیره.
    دستم را یه تیکه چوب رسوندم، این آخرین هدیه قایق سخاوتمند به مسافرش بود. قایق پاره به تاریکی کف اقیانوس رهسپار شد.

    به ساحل استرالیا رسیدیم، یه بچه داشت کنار دریا آبتنی می کرد. آیا اون تو عمرش از آب ترسیده، تا حالا تجربه کرده بلعیده شدن توسط اقیانوس چه حسی داره؟ می دونه حس فرار کردن و پناهندگی چه جوریه؟ فک کردیم به آرزومون رسیدیم، ولی یه هواپیمای ملخی اومد ما را به جزیره مانوس برد. ما رو از مالاریا ترسوندن و فرم داوطلبی دیپورت را بهمون دادن. ولی هیچ کدوم نمی خواستیم برگردیم. می خوام زودتر برم زندان، اگر آینده من اینه، نمی خوام خیلی صبر کنم. لباس های گشاد ی تنمون کردن تا هر سایزی داخلش بشه و دویدن سخت تر. تیغ های اصلاح با دسته های آبی ماهی یکبار، تا تیز نباشن و کسی فکر صدمه زدن به خودش نیفته.

    شب جیرجیرک ها با دیدن من می ایستند و بعد رهبر ارکستشون بار دیگر سمفونی سکوت را می نوازه.


    ​10. امتیاز شما به این کتاب: 8 ، شاید شعرها با فارسی جالب تر باشه، من ترجمه انگلیسی خوندم. می تونست بیشتر با بقیه زندانی ها حرف بزنه و خاطرات زندگی اونها قبل از فرار را بدون ذکر هویتشون بگه. چون متن کتاب بیشتر تجارب خود بهروز در جزیره مانوس هست و رقابت در صف حمام و توالت و غذا و تماس تلفن. در حالیکه اگر ما اونجا بودیم با هم سلولی ها (همه در فضای بزرگ و تخت های کنار هم بودند، اتاق و زندان پارتیشن بندی نبوده)، بله اگر ما اونجا بودیم با بقیه حرف می زدیم می پرسیدیم در زندگی چی کار کردند، باسه چی اومدن. شاید بهروز نخواسته صحبت های خصوصی افراد را تو کتابش بگه. بعضی فصول نهایی، بیش از حد روی نحوه حرکت عرق روی بدن پرستارها توضیح داده. قبلش می گفت مثل کوهستان، چشمه عرق از پیشانی جاری میشه، ولی بعدش دیگه چشمه خیلی جاهای عجیبی می ره. شاید نویسنده بعضی فصول داستان را در زیر گرمای تابستان و در معرض اصابت مخش با خورشید نوشته. نحوه نشستن خودش روی صندلی، بقیه زندانی ها، پاهاش را چ جوری روی توری فلزی دور زندان می گذاشت، صندلی را روی یک پایه نگه می داشت و روش می نشست، میثم چی کار می کرد، اینها جالبه و خواننده را در فضا قرار می ده.
    برای خواندن مقاله به چه گوش دهیم Link

  7. #77
    ApplyAbroad Hero chemistrymaste آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    Biophysical and Bioanalytical Chemistry
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : معرفی کتاب: رمان، شعر، داستان کوتاه

    1. زبان اصلی کتاب: انگلیسی
    2. نوع و ژانر کتاب: زندگی نامه، یک مقدار علمی. تاریخ علم.

    3. نام اصلی کتاب: Gene Machine: The Race to Decipher the Secrets of the Ribosome
    4. نام فارسی کتاب: ماشین ژن ها.
    5. نویسنده: Venki Ramakrishnan
    6. مترجم: نمیدونم.
    7. توضیحی مختصر درباره موضوع کتاب:

    داستان زندگی یک برنده نوبل در شیمی در سال 2009، با دو نفر دیگه هست، به اسم Venki Ramakrishnan که از هند مهاجرت میکنه به امریکا در نوجوانی - جوانی تا ساینتیست بشه.
    چیزایی که میگه خیلی واقعی هست. کاملا با اکادمیای امریکا در توافق هست. اکادمیای امریکا از یک جور بی نظمی (به خاطر همون قانون جنگل که توی چند تا از پست هام گفتم و البته ذات سوشالیست - دموکرات خودش و ذاتی که خلاقیت رو میکشه و هیچ کنترلی روش نیست، و بدترین ریسیزم و سکسیزم رو توش میبینید، شاید بگم تنها جای امریکاست که ریسیزم و سکسیزم رو میشه دید اون هم توسط نسل های قبلی، نسل جدید شبیه خود ماست و خیلی متفاوتن با استادهای قدیمی) رنج میبره. از خرج کردن میلیون ها دلار پول که عملا به هیچ دردی نمیخوره و الکی خرج میشه. آی دونت واندر که اینقدر اتفاقات عجیب داره میفته تو امریکا. از دور نگاه میکنی میگی ای وای امرکا اینقدر بده؟ اگه اینقدر بده چرا همه میرن توش؟ واقعا یک بخش اعظم مشکلات از اکادمیای امریکا میاد که عملا نمیذاره مردم زندگی کنن.
    8. امتیاز شما به کتاب: 7.5
    واقعا مجبور نبود jibber-jabber هایی رو بگه که گفته. خیلی زیاد درباره ایکس ری، کریستالوگرفی، رایبوزوم ها و.. گفته. نیازی به این قدر تخصصی نوشتن نبود. حتی سریال د بیگ بنگ تیوری هم اینقدر جیبر جبر نداره.


    "We believe in "Possibility

    به هر چیزی که فکر کنید از ته دلتون، بهش میرسید!

  8. #78
    ApplyAbroad Hero chemistrymaste آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    Biophysical and Bioanalytical Chemistry
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : معرفی کتاب: رمان، شعر، داستان کوتاه

    1. زبان اصلی کتاب: انگلیسی
    2. نوع و ژانر کتاب: زندگی نامه، یک مقدار علمی. مقدار زیادی روانشناسی

    3. نام اصلی کتاب: Transcendent Kingdom
    4. نام فارسی کتاب: ---
    5. نویسنده: Yaa Gyasi
    6. مترجم: نمیدونم.
    7. توضیحی مختصر درباره موضوع کتاب:

    داستان یک دانشجوی گرجوئت تو استنفورد هست تو رشته زیست / ساینس که برادرش به خاطر اووردوز از دنیا رفته و مادرش در افسردگی مطلق به سر میبره.
    8. امتیاز شما به کتاب: 7
    بی نهایت غمگین، بی نهایت واقعی، بی نهایت نزدیک به زندگی گرجوئت استیودنت های مجرد تو امریکاست. این کتاب رو حتما بخونید. گرجوئت اسکول تو ایران هم افسرده کننده و مریض کننده هست ولی این کتاب خیلی خوب به تصویر کشیده بخش های زیادی از گرجوئت اسکول رو، حداقل تو امریکا. درباره ریسیزم در امریکا صحبت میکنه. که واقعی هست و با نوع ریسیزم بقیه کشورها متفاوت هست.
    ویرایش توسط chemistrymaste : December 24th, 2021 در ساعت 07:24 AM


    "We believe in "Possibility

    به هر چیزی که فکر کنید از ته دلتون، بهش میرسید!

  9. #79
    ApplyAbroad Hero chemistrymaste آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    Biophysical and Bioanalytical Chemistry
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : معرفی کتاب: رمان، شعر، داستان کوتاه

    1. زبان اصلی کتاب: انگلیسی
    2. نوع و ژانر کتاب: آموزشی، اقتصادی، تربیتی

    3. نام اصلی کتاب: Why “A” Students Work for “C” Students and “B” Students Work for the Government
    4. نام فارسی کتاب: ---
    5. نویسنده: Robert Kiyosaki
    6. مترجم: نمیدونم.
    7. توضیحی مختصر درباره موضوع کتاب:

    نویسنده توضیح میده که چرا دانشجوهایی که نمره کامل تو دانشگاه میگیرن معمولا زیر دست بقیه کار میکنن یا تو دانشگاه کار میکنن، دانشجوهایی که بی میگیرن کار دولتی معمولی پیدا میکنن یا برای دانشجوهای ای کار میکنن، سی ها کمپانی های کوچیک رو میسازن و بیزینس ها رو، و دی ها ساختمان ها رو اهدا میکنن و دنیا رو عوض میکنن.
    به نظرم همه کسایی که درس خوندن باید این کتاب رو بخونن.
    یک جایی از کتاب میگه:
    Dr. Luntz goes on to state:


    “So how to equip a generation of Americans for success in entrepreneurship? Forget about MBAs. Most business schools teach you how to be successful in a big corporation rather than start your own company. But starting something from scratch and nurturing it as it grows is where our country has been at its strongest and most innovative.”


    “It seems to me that the school system cannot admit they are not preparing children for the real world. That would be admitting to failure—and we all know what failure means in the school system.”


    “So the question parents should ask is: Are schools preparing my child for the real world?


    The answer is “No.””
    کاملا توضیح میده که چرا خوندن علوم مدیریت تو دانشگاه به هیچ دردی نمیخوره (به نرم خوندن بقیه رشته ها هم تو دانشگاه خیلی به درد نمیخوره مختص مدیریت نیست، ولی این رو به طور قاطع درباره مدیریت میگه). توضیح میده که چرا اونهایی که مدیریت میخونن میرن زیردست بقیه کار میکنن و هیچوقت موفق نمیشن خلاق بشن و دنیا رو عوض کنن.
    8. امتیاز شما به کتاب: 8



    "We believe in "Possibility

    به هر چیزی که فکر کنید از ته دلتون، بهش میرسید!

  10. #80
    ApplyAbroad Hero chemistrymaste آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    Biophysical and Bioanalytical Chemistry
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : معرفی کتاب: رمان، شعر، داستان کوتاه

    1. زبان اصلی کتاب: انگلیسی
    2. نوع و ژانر کتاب: آموزشی، اقتصادی، تربیتی، پزشکی

    3. نام اصلی کتاب: COVID Operation: What Happened, Why It Happened, and What's Next
    4. نام فارسی کتاب: ---
    5. نویسنده: Pamela A Popper
    6. مترجم: نمیدونم.
    7. توضیحی مختصر درباره موضوع کتاب:

    نویسنده توضیح میده که کل ماجرای کووید چی هست منتها چون مردم تحصیل کرده سواد کافی ندارن، بیشتر از همه ادمها بقیه جامعه رو بولی و شیمینگ میکردن که چرا درست با این قضیه رفتار نمیکنن. پملا نیوتریشن خونده. اگه اسمش رو سرچ کنید سایتش و مشخصاتش رو بالا میاره.
    She is the co-founder of Make Americans Free Again (MAFA), a non-profit organization dedicated to eliminating medical tyranny, restoring freedom to Americans, and rebuilding our country.
    موافقم که این جمله یکمی دو پهلو (حتی صد پهلو) و یکمی افراطی راستی به نظر میرسه تو امریکا، ولی منظور ایشون اونی نیست که ما شنیدیم (احتمالا؟).
    یک جایی از کتاب میگه:
    “Colleges and universities were at one time places in which students learned how to listen to different points of view and if they disagreed, explain the basis for their disagreement. Open debate was part of college life. Protecting people from hearing opposing points of view does not lead to the ability to engage in critical or independent thinking.”


    “For example, small businesses were closed because being around other people was “dangerous” and to be avoided. Buying food at crowded grocery stores and purchasing goods at big box stores, however, was not dangerous. In other words, the virus was somehow neutralized while a person shopped at Wal Mart but became quite virulent in a small shoe store. Who would believe such nonsense? People who are poorly educated, and who have not been taught to engage in independent and critical thinking.”
    جالبه که قبلنا وقتی این کتاب رو سرچ میکردی تو اینترنت، و سفارش میدادی، یک کتاب دیگه میرسید که دقیقا جلدش مثل این کتاب بود، ولی در حد سی صفحه آ 5 بود. نویسنده ش پم پاپرز بود. و این کتاب تاریخ انتشار نداشت، انتشارات نداشت، هیچی نداشت. حتی نویسنده ش وجود نداشت. و یک سری کلیشه رو با فونت درشت نوشته بود (دستاتون رو بشورید، بچه های خوبی باشید)، الان دیدن دیگه کسی گول نمیخوره یا شاید خیلیا اعتراض کردن، برداشتن اون کتاب رو.
    8. امتیاز شما به کتاب: 8


    "We believe in "Possibility

    به هر چیزی که فکر کنید از ته دلتون، بهش میرسید!

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •