صفحه 11 از 61 نخستنخست ... 23456789101112131415161718192021 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 101 تا 110 , از مجموع 608

موضوع: دبی(امارات) - مصاحبه‌ی سفارت و تجربیات روز مصاحبه در سال ۲۰۱۶

  1. #101
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    ارسال‌ها
    13

    پیش فرض پاسخ : دبی(امارات) - مصاحبه‌ی سفارت و تجربیات روز مصاحبه در سال ۲۰۱۶

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahooe نمایش پست ها
    اون روز ما خیلی زود مصاحبه انجام دادیم و ساعت 9 بود که سفارت را ترک کرده بودیم . یه دانشجو بود که کارشناسیش امریکا بود الان برای دکترا درخواست داده بود که همون جا قبولش کرد و گفته بود آخر هفته بیا برای گرفتن ویزا
    یه خانمی بود که شش ماه پیش هم آمریکا بود ولی دانشجویی نبود برگه صورتی گرفت
    یه خانم دیگه بود متاهل و دانشجویی نبود که اونم برگه صورتی گرفت
    بعدش هم ما بودیم
    برگه صورتی یعنی درجا ویزا گرفت بدون کلیرنس؟ هنوزم رنگ برگه ها مثل قبله؟ صورتی یعنی کلیر درجا و سفید یعنی ریجکت؟

  2. #102

    پیش فرض پاسخ : دبی(امارات) - مصاحبه‌ی سفارت و تجربیات روز مصاحبه در سال ۲۰۱۶

    نقل قول نوشته اصلی توسط Safir_azad نمایش پست ها
    سلام خدمت همه دوستان نگران در مورد وضعیت ویزا دادن در سال 2016
    من اولین روز کاری سفارت در سال 2016 یعنی 4 ژانویه مصاحبه شدم. شریاط من البته کمی خاص بود ولی بعد از دو هفته کلیر شدم و ویزام رو گرفتم که سینگل هست. من فوق لیسانس رو امریکا بودم بعد برگشتم و طی دوسال گذشته 11 ماه سربازی رفتم و بقیه اش هم کسر خدمت پروژه گرفتم و بیکار بودم و حالا هم برای دکتری مکانیک انشاالله قراره برم. چون وضعیت من خاص بود شاید نتونیم بگیم وضع ویزا خوبه یا بد هست. اما چند نکته که توی تجربیات من خیلی مهم هست رو به دوستان اطلاع می دم.
    نکته اول: هر کیس به طور کاملا مجزا ارزیابی می شود. وضعیت روحی و روانی آفیسر شاید فقط 5 تا 10 درصد روی تصمیم تاثیر گذار باشه. نحوه پر کردن فرم دی اس 160 بسیار مهمه. رشته شما و نحوه پاسخ دهی بسیار مهمه. سفارت خانه ها همواره دغدغه دارند که مدرک یا پاسخی که بوی فریب کاری داشته باشه رو ریجکت کنن و ریسک نکنند. پس با صداقت کامل و با مدارک کاملا رسمی و صحیح بروید.
    نکته دوم: اینکه ویزا بگیرید یا نه رو موقع سفارت رفتن نمی شه تشخیص داد. شما باید در گذشته خودتون کار بو دار و شک برانگیز به هیچ عنوان نکرده باشید. فراموش نکنید که افسر ها از روانشناسای خوب هستند و تشخیص راست و دروغ بودن براشون کاری نداره خیلی.
    نکته سوم: حتما باید در موقع مصاحبه شما قانع بشید. پس اگر ریجکت شدید یا کلیرنس خوردید و جای ابهام براتون بود حتما از افسر با بیان مناسب م محترمانه علت رو بخواهید که توضیح بدهند.
    نکته چهارم: بحث سوشیال تای یا وابستگی به کشور رو جدی بگیرید. شما باید در واقعیت هم به مملکت علاقه داشته باشید و این مسئله به وضوح در نحوه برخورد شما در سفارت تاثیر گذار هست. جواب های کلیشه ای و نامه های جاب آفر کلیشه ای هستن. در نظر بگیرید که هر افسری باید این مسئله رو در مورد هر گزینه ارزیابی کنه و اگر فقط یک سال سابقه ارزیابی داشته باشه ببینید یعنی چند نفر رو دیده و صحبت کرده و ارزیابی کرده. پس سعی کنید هر آنچه واقعا باور دارید در مورد ایران همون باشید. برای مثال من در یکی از دانشگاه های خوب ایران تحصیل کردم که خیلی به دانشگاهم افتخار می کنم. یکبار از دانشگاه جایزه ای گرفتم که یک اتیکت فلزی کوچیک بود با آرم دانشگاه که به کت می زنیم. هر دو بار که رفتم سفارت این آرم رو به کتم داشتم و هر دوبار افسر در مورد علت این آرم از من پرسید. فکر می کنم غرور من در مورد دانشگاه لیسانسم به نوعی برای افسر ها اعتبار سوشیال تای داره. البته من واقعا با مملکتم مشکلی ندارم و برگشتن رو عیب نمی دونم.
    نکته پنجم: من فکر می کنم سفارت امریکا در هر کشوری کمی از سیاست های کلی اون کشور در مورد ایران تاثیر می گیره. بنابراین همواره سفارت دبی با ایرانی ها مشکل داشته و ترکیه و ارمنستان به مراتب راحت تر بودن. برای همین شاید بهتر باشه اگر کمی پرونده شما دچار نقص یا گیر هست ریسک رفتن به دبی رو نکنید مگر اینکه از نظر وقت و هزینه مشکل باشه اما تاثیر این مطلب رو کمتر از 20-30 درصد می دونم بر اساس تجربه شخصی و دوستانم.
    نکته ششم: تکرار می کنم از تقلب بپرهیزید و دروغ به هیچ عنوان به فکرتون هم خطور نکنه. در مورد شریاط مورد من هم واقعا قابل تعمیم نیست به همه چون هم امریکا بوده ام و هم سربازی رفته ام.
    نکته هفتم: دوستی به نیکی اشاره کردند که اپلای ابرود جامعه آماری مناسبی نیست چون غالبا افرادی که ویزا گرفتند بر نمی گردند به سایت و تجربه شون رو اطلاع بدن. افراد فعال در این جا عمدتا کسانی هستند که به هر علتی در وضعیتشون موردی بوده که خاص بوده یا سوال برانگیز بوده. پس در نظر بگیرید که افراد زیادی ویزا می گیرند اما اینجا خبری نمی دهند. نگران این نباشید که سفارت همه رو ریجکت کنه یا نه. این اتفاق یعنی ریجکت های کلی و با آمار زیاد به شدت وابسته به وقایع سیاسی روز هست اینکه وزیرها یا رییس جمهور ها حرفی بزنند و فعلی بکنند که برای کشور دیگر خیلی سنگین باشه. شاید خیلی ها زمان احمدی نژاد رو یادشون باشه که حتی بعضا می شد پاسپورتی که ویزا روش خورده بود تو سفارت رو در لحظه آخر به خاطر صحبت های رییس جمهور ویزاش رو باطل می کردند. خدا رو شکر کنیم که الان وضع خیلی بهتر هست.
    برای همه شما عزیزان آرزوی موفقیت و سلامتی دارم و ویزای مالتی پل! ببخشید طولانی شد.
    آفیسرها ممکنه کمی روانشناسی بلد باشن (به دلیل تعداد زیاد مصاحبه ها در روز) ولی نه حس ششم دارند نه علم غیب. صداقت ویژگی پسندیده ای هست منتها به شرط اینکه طرف مقابل هم صداقت داشته باشه. زمانیکه دولت آمریکا دانشجوها و توریستهای ایرانی رو به کیسه بوکس مشکلاتش با دولت ایران تبدیل کرده و به بهانه های مختلف (تحریمها، انتقال تکنولوژِی، سربازی سپاه، کار در شرکت نفت، کار در بعضی ارگانهای دولتی، کارآموزی 1 ماهه در پتروشیمی (!) و ..........) تمام تلاشها، آرزوها و هزینه های شما رو بر باد میده بدون اینکه کوچکترین گناهی داشته باشید؛ صداقت کامل شبیه به نادانی است. بنابراین دوستانی که میخوان دی اس پر کنن و به سفارت آمریکا رزومه بدن باید حتما حتما حتما اول تاپیک کلیه بندهای ریجکتی (مخصوصا 501، 306 و 212) رو به دقت و کامل بخونن و رزومه اشون رو عاری از موارد حساس بکنند. به نظر بنده به جز اینترنت و گفته های خود اپلیکنت در مصاحبه و فرمها آنها به هیچ دیتابیس دیگری دسترسی ندارند.
    بله لبخند به لب داشته باشید، استرس رو از خودتون دور کنید و .... ولی خوش برخوردی آفیسرها در روز مصاحبه و فضای دوستانه به هیچ وجه دلیل کلیر شدن نیست

  3. #103
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    ارسال‌ها
    27

    پیش فرض پاسخ : دبی(امارات) - مصاحبه‌ی سفارت و تجربیات روز مصاحبه در سال ۲۰۱۶

    نقل قول نوشته اصلی توسط omid497 نمایش پست ها
    آفیسرها ممکنه کمی روانشناسی بلد باشن (به دلیل تعداد زیاد مصاحبه ها در روز) ولی نه حس ششم دارند نه علم غیب. صداقت ویژگی پسندیده ای هست منتها به شرط اینکه طرف مقابل هم صداقت داشته باشه. زمانیکه دولت آمریکا دانشجوها و توریستهای ایرانی رو به کیسه بوکس مشکلاتش با دولت ایران تبدیل کرده و به بهانه های مختلف (تحریمها، انتقال تکنولوژِی، سربازی سپاه، کار در شرکت نفت، کار در بعضی ارگانهای دولتی، کارآموزی 1 ماهه در پتروشیمی (!) و ..........) تمام تلاشها، آرزوها و هزینه های شما رو بر باد میده بدون اینکه کوچکترین گناهی داشته باشید؛ صداقت کامل شبیه به نادانی است. بنابراین دوستانی که میخوان دی اس پر کنن و به سفارت آمریکا رزومه بدن باید حتما حتما حتما اول تاپیک کلیه بندهای ریجکتی (مخصوصا 501، 306 و 212) رو به دقت و کامل بخونن و رزومه اشون رو عاری از موارد حساس بکنند. به نظر بنده به جز اینترنت و گفته های خود اپلیکنت در مصاحبه و فرمها آنها به هیچ دیتابیس دیگری دسترسی ندارند.
    بله لبخند به لب داشته باشید، استرس رو از خودتون دور کنید و .... ولی خوش برخوردی آفیسرها در روز مصاحبه و فضای دوستانه به هیچ وجه دلیل کلیر شدن نیست

    منظور شما رو نمیفهمم!!!!! وقتی خودش برگشت و گفت که روند شما یک روند نرمالیه و زمانی که به شما اعلام شد از طریق آژانس پاسپورتاتون را برای گرفتن ویزا بفرستین و هیچ سوالی بیجواب وباابهام نموند چه لزومی داره که رد کنند!!!

  4. #104

    پیش فرض پاسخ : دبی(امارات) - مصاحبه‌ی سفارت و تجربیات روز مصاحبه در سال ۲۰۱۶

    سلام دوستان
    من برای Fall 2016 از دانشگاه UIC در مقطع دکتری پذیرش گرفته ام. شرایطم رو در زیر فهرست میکنم. فکر میکنید با این شرایط، سفارت دبی برای درخواست ویزا مناسب باشه؟ و کلا چه سفارتهایی رو پیشنهاد میکنید؟
    1- رشته ام فلسفه است
    2- TA دارم (حدود 18 هزار دلار برای 9 ماه تحصیلی)
    3- یک دکتری در همین رشته از ایران دارم. توضیحی که به آفیسر در این مورد میخوام بدم اینه که زمینۀ تحقیقم را دارم تغییر میدم.
    4- سه سال پیش، یک بار به مدت یک ترم در آمریکا J1 بودم و ویزام رو خیلی راحت از بیروت (بدون کلیرنس) گرفتم.
    5- سربازی معافیت پزشکی دارم.
    6- میخوام برای همسرم هم درخواست F2 کنم. احتمالا یک BS براش جور میکنم.
    7- نه من نه همسرم فامیل درجه 1 در آمریکا نداریم.
    8- محل تحصیلم در ایران، جای خوبی بوده.
    9- گپ تحصیلی هم ندارم.
    10- فکر کنم که UIC رنک خوبی در آمریکا داشته باشه.

    دوستان، چیزای مهم برام، به ترتیب اولویت، اینها هستند:
    1- مالتیپل بگیریم.
    2- مدت کلیرنس هر چه کمتر باشه.
    3. هزینۀ سفر به سفارت کم باشه.

    از کمکتون ممنونم

  5. #105
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    ارسال‌ها
    27

    پیش فرض پاسخ : دبی(امارات) - مصاحبه‌ی سفارت و تجربیات روز مصاحبه در سال ۲۰۱۶

    من می دونم که شما برای ویزا گرفتن شرایط سختی داشتید و بهتون حق می دم که این دید رو داشته باشید. در خصوص تبدیل شدن شهروندان ایران به کیسه بکس که گفتید باید بگم که رفتار همه کشور ها و همه سفارتخانه ها با شهروندان هر کش.ری متناسب با نوع دیپلماسی حاکم بین اونهاست. شما شاید ندیده باشید نوع رفتار دفتر حافظ منافع ایران در واشنگتن رو با خیلی از امریکایی ها (من تجربه اش رو دارم). کلا این مسئله فقط برای امریکا و ایران نیست همه سفارتخانه ها بینشون این مرسومه. اما من سوال دیگری هم دارم ازتون، اگر کسی تصمیم داره به امریکا مهاجرت کنه یا سفر کنه چرا باید در سال های قبلش کار حساسی کرده باشه؟ آیا این که هم با این طرف کار حساس بکنیم هم به اون طرف علاقه مند باشیم مصداق نون به نرخ روز خوردن نیست؟ البته روی صحبتم بیشتر با ریجکتی های بند 306 هست. بنده خداهای بند 501 واقعا در حقشون ظلم شده و امیدوارم الان دیگه مشکل 501 حل شده باشه. بهرحال من از صمیم قلب برای شما آرزوی موفقیت و شادی دارم.

    نقل قول نوشته اصلی توسط omid497 نمایش پست ها
    آفیسرها ممکنه کمی روانشناسی بلد باشن (به دلیل تعداد زیاد مصاحبه ها در روز) ولی نه حس ششم دارند نه علم غیب. صداقت ویژگی پسندیده ای هست منتها به شرط اینکه طرف مقابل هم صداقت داشته باشه. زمانیکه دولت آمریکا دانشجوها و توریستهای ایرانی رو به کیسه بوکس مشکلاتش با دولت ایران تبدیل کرده و به بهانه های مختلف (تحریمها، انتقال تکنولوژِی، سربازی سپاه، کار در شرکت نفت، کار در بعضی ارگانهای دولتی، کارآموزی 1 ماهه در پتروشیمی (!) و ..........) تمام تلاشها، آرزوها و هزینه های شما رو بر باد میده بدون اینکه کوچکترین گناهی داشته باشید؛ صداقت کامل شبیه به نادانی است. بنابراین دوستانی که میخوان دی اس پر کنن و به سفارت آمریکا رزومه بدن باید حتما حتما حتما اول تاپیک کلیه بندهای ریجکتی (مخصوصا 501، 306 و 212) رو به دقت و کامل بخونن و رزومه اشون رو عاری از موارد حساس بکنند. به نظر بنده به جز اینترنت و گفته های خود اپلیکنت در مصاحبه و فرمها آنها به هیچ دیتابیس دیگری دسترسی ندارند.
    بله لبخند به لب داشته باشید، استرس رو از خودتون دور کنید و .... ولی خوش برخوردی آفیسرها در روز مصاحبه و فضای دوستانه به هیچ وجه دلیل کلیر شدن نیست

  6. #106
    ApplyAbroad Hero iman7 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    رشته و دانشگاه
    Mechanical & Aerospace Engineering
    ارسال‌ها
    1,101

    پیش فرض پاسخ : دبی(امارات) - مصاحبه‌ی سفارت و تجربیات روز مصاحبه در سال ۲۰۱۶

    نقل قول نوشته اصلی توسط Safir_azad نمایش پست ها
    من می دونم که شما برای ویزا گرفتن شرایط سختی داشتید و بهتون حق می دم که این دید رو داشته باشید. در خصوص تبدیل شدن شهروندان ایران به کیسه بکس که گفتید باید بگم که رفتار همه کشور ها و همه سفارتخانه ها با شهروندان هر کش.ری متناسب با نوع دیپلماسی حاکم بین اونهاست. شما شاید ندیده باشید نوع رفتار دفتر حافظ منافع ایران در واشنگتن رو با خیلی از امریکایی ها (من تجربه اش رو دارم). کلا این مسئله فقط برای امریکا و ایران نیست همه سفارتخانه ها بینشون این مرسومه. اما من سوال دیگری هم دارم ازتون، اگر کسی تصمیم داره به امریکا مهاجرت کنه یا سفر کنه چرا باید در سال های قبلش کار حساسی کرده باشه؟ آیا این که هم با این طرف کار حساس بکنیم هم به اون طرف علاقه مند باشیم مصداق نون به نرخ روز خوردن نیست؟ البته روی صحبتم بیشتر با ریجکتی های بند 306 هست. بنده خداهای بند 501 واقعا در حقشون ظلم شده و امیدوارم الان دیگه مشکل 501 حل شده باشه. بهرحال من از صمیم قلب برای شما آرزوی موفقیت و شادی دارم.
    شما می دونید که کسی که سربازی رو س.پ.ا افتاده باشه هم بند 306 بهش میدن.؟ سربازی دست خود ادم نیست که بخواد نون به نرخ روز خوردن باشه.
       

  7. #107
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    ارسال‌ها
    27

    پیش فرض پاسخ : دبی(امارات) - مصاحبه‌ی سفارت و تجربیات روز مصاحبه در سال ۲۰۱۶

    کسی که سربازی رو س.پ.ا. افتاده باشه بدون علاقه خودش تقریبا از هر صد نفر 2 یا 3 نفر بیشتر نیستند. س.پ. معمولا لیسانس و فوق لیسانس نمی گیره و بیشتر دیپلمه ها رو میگیره از طرفی عمده سربازی هاش گزینش میشن. یعنی میرن خودشون به س. پ. درخواست میدن تا پذیرش بشن. اما اگر خود من اونجا می افتادم توی تقسیم نیرو حتما تقاضای تمدید می کردم تا جای دیگه ای بیفتم. من پارتی نداشتم ولی پاشنه در نظام وظیفه شهرمون رو از جا کندم که من رو س.پ. اعزام نکنن چون می ترسیدم خدای نکرده جزو 2 یا 3 درصدی بشم که اتفاقی می افتن اونجا. بهرحال منظورم اینه که کسی که می دونه می خواد بره مطمئنا راه هایی هست که خودش رو به س.پ. نزدیک نکنه....

    نقل قول نوشته اصلی توسط iman7 نمایش پست ها
    شما می دونید که کسی که سربازی رو س.پ.ا افتاده باشه هم بند 306 بهش میدن.؟ سربازی دست خود ادم نیست که بخواد نون به نرخ روز خوردن باشه.

  8. #108
    Member apache آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2009
    رشته و دانشگاه
    Software Engineering - University of Houston
    ارسال‌ها
    102

    پیش فرض پاسخ : دبی(امارات) - مصاحبه‌ی سفارت و تجربیات روز مصاحبه در سال ۲۰۱۶

    سلام به همه،
    خوشحالم که بلاخره موفق شدم بیام و تجربه روز سفارتم را در 8 فبریه 2016 در دبی به شما دوستان بگم.
    اول اینکه آرزو میکنم ایرانیان عزیزی که مایع افتخار ایران هستند و خواهند بود همیشه موفق باشند و جایگاه واقعی خود را در دنیا پیدا کنند.
    من در مقطع مستر در رشته مهندسی نرم افزار از دانشگاه هیوستون بدونه فاند پذیرش دارم.
    وقت ملاقات من برای ساعت 8 صبح بود، پس من به سفارش دوستان بعد از نماز صبح و توکل به خدای بزرگ راه افتادم سمت سفارت و ساعت 6:15 رسیدم که دو نفر جلو تر از من بودند.
    همه چیز خوب بود و فکر میکنم قبل از ساعت 8 صبح درب را باز کردند و رفتار کل پرسنل خوب و در عین حال جدی بودند.
    در ابتدا قبل از ورود یک اقای جوانی امد و دمه در با تبلت اسامی افراد را چک میکرد که اصلا امروز وقت سفارت دارند یا نه .
    مرحله بعد بعد از ورود به سفارت و چک کردن وسایل چند تا خانم جوان در سالن اصلی با بارکدخوان کد دی اس 160 را چک میکردند و روی پاسپورتمون برچسبی می زدند. (موبایلم میتونید ببرید، دمه در اصلی تحویل میگیرند و بعدش بهتون تحویل میدند که من خودم نبردم کلا)
    مرحله بعدی به باجه ای رفتم که خانم با لحجه ای کاملا ایرانی ازم پرسید در پنج سال اخیر فقط به عراق (کربلا) سفر کرده ای منم گفتم بله کربلا رفتم و بعد گفت برو سفه انگشت نگاری.
    مرحله بعدی توسط یه خانم افیسره مسلمان انگشت نگاری شدم و گفت بشین صدات میکنند. تفاوت ایرانیها و خارجیها فقط این بود که پاسپورت ایرانیها گرفته میشد ولی برای افراد دیگر خیر و به آنها فقط یک شماره میدادند که مثل بانک به باجه ها فراخوانده می شدند.
    مرحله بعدی یعنی زمانی که منتظر صدا زدن بودم دیدم سالن یک مرتبه خیلی شلوغ شد و از اون آرامش اولیه کاسته شد چراکه خیلی از افراد بعد از ساعت 8 صبح به سفارت مراجعه کرده بودند. در همین حال دیدم نام خانم ایرانی را صدا کردند، بعدا متوجه شدم که یه خانم خیلی پیری بود که ریجکت شده بود، بعدش یه آقای جوانی رفتند که یه کمی طول کشید و بعدش خوشحال با برگه زرد آمد، بعدش یه آقایی را که در انگشت نگاری جلوتر از من بود را صدا زدند که متاسفانه زیاد طول نکشید که با برگه سفید و چهره ای ناراحت برگشت. تا اونجایی که فهمیدم کل ایرانیها را یک باجه خاص صدا میزد. در همین سایت خوانده بودم که خوانم جوانه مو بلندی که در باجه شش هست اصلا خوش اخلاق نیست و بعضی ها هم گفته بودند که بد صحبت میکنه با آدم که کاملا برعکسش بهم ثابت شد.
    مرحله بعدی : اسم من را صدا زدن و دیدم بله همون خانم و با همون مشخصات هست، ولی چون میدونستم که خدا هوام را داره و همه ما حتی همین خانم هم از بندگان خدا هستیم خودم را با آرامش درونیم آروم نگه داشتم و همینطور میدونستم که هیچ چیزه دروغی در پروندم ننوشتم که بخوام بترسم. در کل بگم اتفاقا رفتار این خانم واقعا خوب بود، درسته جدی بود ولی اصلا به من استرس وارد نکرد. و سوالات اضافی هم نپرسید.
    من سوالات را پایین نوشتم ولی جوابهای خودم را ننوشتم برای اینکه خودم به این اعتقاد دارم که هرکس باید خودش باشه و هرچی که واقعا فکر میکنه درسته بگه، ولی در آخر چند تا نکته کلی را خواهم گفت که بیشتر روی طرز فکرتون اثر میگذاره نه حفظ کردنه جواب. بین این سوالاتی که هم پایین نوشتم اصلا سواله اضافه ای نکرد و یک سوال را دوبار تکرار نکرد.
    سوالات:
    اول : چرا می خواهی بری آمریکا؟
    دوم : چرا این دانشگاه ؟
    سوم : جای دیگه ای هم اقدام کردی ؟
    چهارم : بعد از تحصیلاتت می خواهی چه کار کنی ؟ (باورتون میشه من در جواب این سوال یادم رفت که در ابتدا بگم که بر میگردم به کشورم !!)
    پنجم: CV و SOP من را گرفت.
    ششم : کارت پایان خدمت لطفا! کجا خدمت کردی؟ چه کار می کردی در خدمت؟ من نیروی انتظامی بودم
    هفتم :بانک استیتمنت داری ؟
    در آخر همه مدارکم را بهم پس داد و فقط CV و SOP را نگه داشت و برگه زرد را برداشت و یک شماره را به دقت برام روی برگه نوشت.
    بعدش شروع کرد به فارسی صحبت کردن با من و مراحل پیگیری را کاملا فارسی بهم توضیح داد که فکر کنم به خاطره این بوده که من دقیقا متوجه بشوم بعد از این چکار باید کنم برای پیگیری.
    بعدش من ازشون تشکر کردم و ایشونم گفت روزه خوبی را داشته باشید.
    وقتی برگشتم سمت سالن همه ایرانیا با چشمانی کاملا نگران منو نگاه میکردند و من هم سعی کردم بهشون بفهمونم اصلا استرس نداشته باشید و همه چیز خوب خواهد بود.
    حالا نکاتی که میخوام به عنوان یک دوست به شما بگم :
    در این راه چشمتون به اراده خدا باشه نه بنده خدا، پس با ایمان باشیم.
    من هنوز کلیر نشدم ، پس از جایگاهی صحبت نمیکنم که خرم از روی پل گذشته باشه. قبل از رفتن به سفارت به خودم و خدا قول دادم که با تجربیات کم هم که شده به بقیه کمک کنم .
    همیشه به خودتون القا کنید که اگر ویزا گرفتید خیلی خوشحال نشید و اگر هم نگرفتید خیلی ناراحت نشید، این استرس شما را به صفر میرسونه.
    خیلی وقتها لازم نیست که شما در جواب افیسر حتما جواب بله یا خیر بدهید، مثلا اگر مستقیما ازتون پرسید (که احتمالش خیلی خیلی کمه) که آیا بعد از تحصیلاتت می خواهی بمانی آمریکا ؟ به نظر من اگر بله یا خیر بگید باهم فرقی نداره چون معلومه که شما قبلا بهش فکر کردید، ولی وقتی بگید که من الان تمرکزم بر روی تحصیلاتم در این دانشگاه و با این استاد خاص هست و به این موضوع فکر نکردم و یا در برنامه هایم نیست، خیلی بهتره. پس یادتون باشه اگه دیدید افیسر داره ازتون سوالات خاص میکنه هواستون جمعتر باشه و خودتون را متمرکز همین مرحله ای که هستید بدانید.
    اگرتونستید روزه قبل از سفارت یه سری برید دمه سفارت و با محیط آشنا بشید، دیدنه سفارت بزرگ آمریکا با پرچم بزرگ وسطش باعث خواهد شد نصف استرس شما بریزه ، سعی کنید فقط زیاد نایستید اونجا چون شرطه های اطراف سفارات گیر میدن بهتون.
    اگر مثل من 8 وقت دارید همون 6 تا 6:30 صبح سفارت باشید، چون وقتی شما جزو نفرات اول باشید از خیلی موارد ریز که به چشم نمیاد و وقت توضیحش نیست شما ایمن خواهید بود، مثلا اوله کار همه سرحال هستند حتی افیسر و تا بیاد سالن شلوغ بشه شما کارتون انجام شده و میایید بیرون
    قبل از مصاحبه چند قطره هم که شده آب بخورید، در سفارت آبخوری هست نیازی به بطری نیست.
    در دعاهایمان بجای التماس به خدا برای اینکه یه کاری کنه ویزا بگیریم، بهتره که بیشتر شکر کنیم و بگیم خدایا ممنونم ازت که تا همینجا هم منو کمک کردی و اگر تو نمیخواستی تا همینجا هم نیومده بودم. این حالت دعا کردن باعث خواهد شد بقیه کارهامون را هم خدا جفت و جور کنه.
    و در آخر اینکه درسته که باید همه تلاشمون بگذاریم برای نتیجه گرفتن ولی تسلیم بودن در برابر مشیت خدا خودش باعث گشایش راه خواهد شد.
    برای همتون آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم بتونیم از تخصصهامون در بهتر کردنه زندگی مردم جهان استفاده کنیم، مخصوصا مردم مظلوم کشور خودمون که به ما احتیاج وافری دارند.
    -در آخر ممنونم از وقتی که گذاشتید و توجهتان
    - سعید

  9. #109
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    8

    پیش فرض پاسخ : دبی(امارات) - مصاحبه‌ی سفارت و تجربیات روز مصاحبه در سال ۲۰۱۶

    نقل قول نوشته اصلی توسط apache نمایش پست ها
    سلام به همه،
    خوشحالم که بلاخره موفق شدم بیام و تجربه روز سفارتم را در 8 فبریه 2016 در دبی به شما دوستان بگم.
    اول اینکه آرزو میکنم ایرانیان عزیزی که مایع افتخار ایران هستند و خواهند بود همیشه موفق باشند و جایگاه واقعی خود را در دنیا پیدا کنند.
    من در مقطع مستر در رشته مهندسی نرم افزار از دانشگاه هیوستون بدونه فاند پذیرش دارم.
    وقت ملاقات من برای ساعت 8 صبح بود، پس من به سفارش دوستان بعد از نماز صبح و توکل به خدای بزرگ راه افتادم سمت سفارت و ساعت 6:15 رسیدم که دو نفر جلو تر از من بودند.
    همه چیز خوب بود و فکر میکنم قبل از ساعت 8 صبح درب را باز کردند و رفتار کل پرسنل خوب و در عین حال جدی بودند.
    در ابتدا قبل از ورود یک اقای جوانی امد و دمه در با تبلت اسامی افراد را چک میکرد که اصلا امروز وقت سفارت دارند یا نه .
    مرحله بعد بعد از ورود به سفارت و چک کردن وسایل چند تا خانم جوان در سالن اصلی با بارکدخوان کد دی اس 160 را چک میکردند و روی پاسپورتمون برچسبی می زدند. (موبایلم میتونید ببرید، دمه در اصلی تحویل میگیرند و بعدش بهتون تحویل میدند که من خودم نبردم کلا)
    مرحله بعدی به باجه ای رفتم که خانم با لحجه ای کاملا ایرانی ازم پرسید در پنج سال اخیر فقط به عراق (کربلا) سفر کرده ای منم گفتم بله کربلا رفتم و بعد گفت برو سفه انگشت نگاری.
    مرحله بعدی توسط یه خانم افیسره مسلمان انگشت نگاری شدم و گفت بشین صدات میکنند. تفاوت ایرانیها و خارجیها فقط این بود که پاسپورت ایرانیها گرفته میشد ولی برای افراد دیگر خیر و به آنها فقط یک شماره میدادند که مثل بانک به باجه ها فراخوانده می شدند.
    مرحله بعدی یعنی زمانی که منتظر صدا زدن بودم دیدم سالن یک مرتبه خیلی شلوغ شد و از اون آرامش اولیه کاسته شد چراکه خیلی از افراد بعد از ساعت 8 صبح به سفارت مراجعه کرده بودند. در همین حال دیدم نام خانم ایرانی را صدا کردند، بعدا متوجه شدم که یه خانم خیلی پیری بود که ریجکت شده بود، بعدش یه آقای جوانی رفتند که یه کمی طول کشید و بعدش خوشحال با برگه زرد آمد، بعدش یه آقایی را که در انگشت نگاری جلوتر از من بود را صدا زدند که متاسفانه زیاد طول نکشید که با برگه سفید و چهره ای ناراحت برگشت. تا اونجایی که فهمیدم کل ایرانیها را یک باجه خاص صدا میزد. در همین سایت خوانده بودم که خوانم جوانه مو بلندی که در باجه شش هست اصلا خوش اخلاق نیست و بعضی ها هم گفته بودند که بد صحبت میکنه با آدم که کاملا برعکسش بهم ثابت شد.
    مرحله بعدی : اسم من را صدا زدن و دیدم بله همون خانم و با همون مشخصات هست، ولی چون میدونستم که خدا هوام را داره و همه ما حتی همین خانم هم از بندگان خدا هستیم خودم را با آرامش درونیم آروم نگه داشتم و همینطور میدونستم که هیچ چیزه دروغی در پروندم ننوشتم که بخوام بترسم. در کل بگم اتفاقا رفتار این خانم واقعا خوب بود، درسته جدی بود ولی اصلا به من استرس وارد نکرد. و سوالات اضافی هم نپرسید.
    من سوالات را پایین نوشتم ولی جوابهای خودم را ننوشتم برای اینکه خودم به این اعتقاد دارم که هرکس باید خودش باشه و هرچی که واقعا فکر میکنه درسته بگه، ولی در آخر چند تا نکته کلی را خواهم گفت که بیشتر روی طرز فکرتون اثر میگذاره نه حفظ کردنه جواب. بین این سوالاتی که هم پایین نوشتم اصلا سواله اضافه ای نکرد و یک سوال را دوبار تکرار نکرد.
    سوالات:
    اول : چرا می خواهی بری آمریکا؟
    دوم : چرا این دانشگاه ؟
    سوم : جای دیگه ای هم اقدام کردی ؟
    چهارم : بعد از تحصیلاتت می خواهی چه کار کنی ؟ (باورتون میشه من در جواب این سوال یادم رفت که در ابتدا بگم که بر میگردم به کشورم !!)
    پنجم: CV و SOP من را گرفت.
    ششم : کارت پایان خدمت لطفا! کجا خدمت کردی؟ چه کار می کردی در خدمت؟ من نیروی انتظامی بودم
    هفتم :بانک استیتمنت داری ؟
    در آخر همه مدارکم را بهم پس داد و فقط CV و SOP را نگه داشت و برگه زرد را برداشت و یک شماره را به دقت برام روی برگه نوشت.
    بعدش شروع کرد به فارسی صحبت کردن با من و مراحل پیگیری را کاملا فارسی بهم توضیح داد که فکر کنم به خاطره این بوده که من دقیقا متوجه بشوم بعد از این چکار باید کنم برای پیگیری.
    بعدش من ازشون تشکر کردم و ایشونم گفت روزه خوبی را داشته باشید.
    وقتی برگشتم سمت سالن همه ایرانیا با چشمانی کاملا نگران منو نگاه میکردند و من هم سعی کردم بهشون بفهمونم اصلا استرس نداشته باشید و همه چیز خوب خواهد بود.
    حالا نکاتی که میخوام به عنوان یک دوست به شما بگم :
    در این راه چشمتون به اراده خدا باشه نه بنده خدا، پس با ایمان باشیم.
    من هنوز کلیر نشدم ، پس از جایگاهی صحبت نمیکنم که خرم از روی پل گذشته باشه. قبل از رفتن به سفارت به خودم و خدا قول دادم که با تجربیات کم هم که شده به بقیه کمک کنم .
    همیشه به خودتون القا کنید که اگر ویزا گرفتید خیلی خوشحال نشید و اگر هم نگرفتید خیلی ناراحت نشید، این استرس شما را به صفر میرسونه.
    خیلی وقتها لازم نیست که شما در جواب افیسر حتما جواب بله یا خیر بدهید، مثلا اگر مستقیما ازتون پرسید (که احتمالش خیلی خیلی کمه) که آیا بعد از تحصیلاتت می خواهی بمانی آمریکا ؟ به نظر من اگر بله یا خیر بگید باهم فرقی نداره چون معلومه که شما قبلا بهش فکر کردید، ولی وقتی بگید که من الان تمرکزم بر روی تحصیلاتم در این دانشگاه و با این استاد خاص هست و به این موضوع فکر نکردم و یا در برنامه هایم نیست، خیلی بهتره. پس یادتون باشه اگه دیدید افیسر داره ازتون سوالات خاص میکنه هواستون جمعتر باشه و خودتون را متمرکز همین مرحله ای که هستید بدانید.
    اگرتونستید روزه قبل از سفارت یه سری برید دمه سفارت و با محیط آشنا بشید، دیدنه سفارت بزرگ آمریکا با پرچم بزرگ وسطش باعث خواهد شد نصف استرس شما بریزه ، سعی کنید فقط زیاد نایستید اونجا چون شرطه های اطراف سفارات گیر میدن بهتون.
    اگر مثل من 8 وقت دارید همون 6 تا 6:30 صبح سفارت باشید، چون وقتی شما جزو نفرات اول باشید از خیلی موارد ریز که به چشم نمیاد و وقت توضیحش نیست شما ایمن خواهید بود، مثلا اوله کار همه سرحال هستند حتی افیسر و تا بیاد سالن شلوغ بشه شما کارتون انجام شده و میایید بیرون
    قبل از مصاحبه چند قطره هم که شده آب بخورید، در سفارت آبخوری هست نیازی به بطری نیست.
    در دعاهایمان بجای التماس به خدا برای اینکه یه کاری کنه ویزا بگیریم، بهتره که بیشتر شکر کنیم و بگیم خدایا ممنونم ازت که تا همینجا هم منو کمک کردی و اگر تو نمیخواستی تا همینجا هم نیومده بودم. این حالت دعا کردن باعث خواهد شد بقیه کارهامون را هم خدا جفت و جور کنه.
    و در آخر اینکه درسته که باید همه تلاشمون بگذاریم برای نتیجه گرفتن ولی تسلیم بودن در برابر مشیت خدا خودش باعث گشایش راه خواهد شد.
    برای همتون آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم بتونیم از تخصصهامون در بهتر کردنه زندگی مردم جهان استفاده کنیم، مخصوصا مردم مظلوم کشور خودمون که به ما احتیاج وافری دارند.
    -در آخر ممنونم از وقتی که گذاشتید و توجهتان
    - سعید
    سلام. ممنونم از توضیحات کاملتون.
    میشه لطفا توضیحاتی که گفتید به فارسی برای بقیه مراحل بهتون گفت و بنویسید؟ مرسی

  10. #110
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Nov 2007
    ارسال‌ها
    36

    پیش فرض پاسخ : دبی(امارات) - مصاحبه‌ی سفارت و تجربیات روز مصاحبه در سال ۲۰۱۶

    سلام
    موفق باشین
    راستی از سابقه کارتون چیزی پرسید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط apache نمایش پست ها
    سلام به همه،
    خوشحالم که بلاخره موفق شدم بیام و تجربه روز سفارتم را در 8 فبریه 2016 در دبی به شما دوستان بگم.
    اول اینکه آرزو میکنم ایرانیان عزیزی که مایع افتخار ایران هستند و خواهند بود همیشه موفق باشند و جایگاه واقعی خود را در دنیا پیدا کنند.
    من در مقطع مستر در رشته مهندسی نرم افزار از دانشگاه هیوستون بدونه فاند پذیرش دارم.
    وقت ملاقات من برای ساعت 8 صبح بود، پس من به سفارش دوستان بعد از نماز صبح و توکل به خدای بزرگ راه افتادم سمت سفارت و ساعت 6:15 رسیدم که دو نفر جلو تر از من بودند.
    همه چیز خوب بود و فکر میکنم قبل از ساعت 8 صبح درب را باز کردند و رفتار کل پرسنل خوب و در عین حال جدی بودند.
    در ابتدا قبل از ورود یک اقای جوانی امد و دمه در با تبلت اسامی افراد را چک میکرد که اصلا امروز وقت سفارت دارند یا نه .
    مرحله بعد بعد از ورود به سفارت و چک کردن وسایل چند تا خانم جوان در سالن اصلی با بارکدخوان کد دی اس 160 را چک میکردند و روی پاسپورتمون برچسبی می زدند. (موبایلم میتونید ببرید، دمه در اصلی تحویل میگیرند و بعدش بهتون تحویل میدند که من خودم نبردم کلا)
    مرحله بعدی به باجه ای رفتم که خانم با لحجه ای کاملا ایرانی ازم پرسید در پنج سال اخیر فقط به عراق (کربلا) سفر کرده ای منم گفتم بله کربلا رفتم و بعد گفت برو سفه انگشت نگاری.
    مرحله بعدی توسط یه خانم افیسره مسلمان انگشت نگاری شدم و گفت بشین صدات میکنند. تفاوت ایرانیها و خارجیها فقط این بود که پاسپورت ایرانیها گرفته میشد ولی برای افراد دیگر خیر و به آنها فقط یک شماره میدادند که مثل بانک به باجه ها فراخوانده می شدند.
    مرحله بعدی یعنی زمانی که منتظر صدا زدن بودم دیدم سالن یک مرتبه خیلی شلوغ شد و از اون آرامش اولیه کاسته شد چراکه خیلی از افراد بعد از ساعت 8 صبح به سفارت مراجعه کرده بودند. در همین حال دیدم نام خانم ایرانی را صدا کردند، بعدا متوجه شدم که یه خانم خیلی پیری بود که ریجکت شده بود، بعدش یه آقای جوانی رفتند که یه کمی طول کشید و بعدش خوشحال با برگه زرد آمد، بعدش یه آقایی را که در انگشت نگاری جلوتر از من بود را صدا زدند که متاسفانه زیاد طول نکشید که با برگه سفید و چهره ای ناراحت برگشت. تا اونجایی که فهمیدم کل ایرانیها را یک باجه خاص صدا میزد. در همین سایت خوانده بودم که خوانم جوانه مو بلندی که در باجه شش هست اصلا خوش اخلاق نیست و بعضی ها هم گفته بودند که بد صحبت میکنه با آدم که کاملا برعکسش بهم ثابت شد.
    مرحله بعدی : اسم من را صدا زدن و دیدم بله همون خانم و با همون مشخصات هست، ولی چون میدونستم که خدا هوام را داره و همه ما حتی همین خانم هم از بندگان خدا هستیم خودم را با آرامش درونیم آروم نگه داشتم و همینطور میدونستم که هیچ چیزه دروغی در پروندم ننوشتم که بخوام بترسم. در کل بگم اتفاقا رفتار این خانم واقعا خوب بود، درسته جدی بود ولی اصلا به من استرس وارد نکرد. و سوالات اضافی هم نپرسید.
    من سوالات را پایین نوشتم ولی جوابهای خودم را ننوشتم برای اینکه خودم به این اعتقاد دارم که هرکس باید خودش باشه و هرچی که واقعا فکر میکنه درسته بگه، ولی در آخر چند تا نکته کلی را خواهم گفت که بیشتر روی طرز فکرتون اثر میگذاره نه حفظ کردنه جواب. بین این سوالاتی که هم پایین نوشتم اصلا سواله اضافه ای نکرد و یک سوال را دوبار تکرار نکرد.
    سوالات:
    اول : چرا می خواهی بری آمریکا؟
    دوم : چرا این دانشگاه ؟
    سوم : جای دیگه ای هم اقدام کردی ؟
    چهارم : بعد از تحصیلاتت می خواهی چه کار کنی ؟ (باورتون میشه من در جواب این سوال یادم رفت که در ابتدا بگم که بر میگردم به کشورم !!)
    پنجم: CV و SOP من را گرفت.
    ششم : کارت پایان خدمت لطفا! کجا خدمت کردی؟ چه کار می کردی در خدمت؟ من نیروی انتظامی بودم
    هفتم :بانک استیتمنت داری ؟
    در آخر همه مدارکم را بهم پس داد و فقط CV و SOP را نگه داشت و برگه زرد را برداشت و یک شماره را به دقت برام روی برگه نوشت.
    بعدش شروع کرد به فارسی صحبت کردن با من و مراحل پیگیری را کاملا فارسی بهم توضیح داد که فکر کنم به خاطره این بوده که من دقیقا متوجه بشوم بعد از این چکار باید کنم برای پیگیری.
    بعدش من ازشون تشکر کردم و ایشونم گفت روزه خوبی را داشته باشید.
    وقتی برگشتم سمت سالن همه ایرانیا با چشمانی کاملا نگران منو نگاه میکردند و من هم سعی کردم بهشون بفهمونم اصلا استرس نداشته باشید و همه چیز خوب خواهد بود.
    حالا نکاتی که میخوام به عنوان یک دوست به شما بگم :
    در این راه چشمتون به اراده خدا باشه نه بنده خدا، پس با ایمان باشیم.
    من هنوز کلیر نشدم ، پس از جایگاهی صحبت نمیکنم که خرم از روی پل گذشته باشه. قبل از رفتن به سفارت به خودم و خدا قول دادم که با تجربیات کم هم که شده به بقیه کمک کنم .
    همیشه به خودتون القا کنید که اگر ویزا گرفتید خیلی خوشحال نشید و اگر هم نگرفتید خیلی ناراحت نشید، این استرس شما را به صفر میرسونه.
    خیلی وقتها لازم نیست که شما در جواب افیسر حتما جواب بله یا خیر بدهید، مثلا اگر مستقیما ازتون پرسید (که احتمالش خیلی خیلی کمه) که آیا بعد از تحصیلاتت می خواهی بمانی آمریکا ؟ به نظر من اگر بله یا خیر بگید باهم فرقی نداره چون معلومه که شما قبلا بهش فکر کردید، ولی وقتی بگید که من الان تمرکزم بر روی تحصیلاتم در این دانشگاه و با این استاد خاص هست و به این موضوع فکر نکردم و یا در برنامه هایم نیست، خیلی بهتره. پس یادتون باشه اگه دیدید افیسر داره ازتون سوالات خاص میکنه هواستون جمعتر باشه و خودتون را متمرکز همین مرحله ای که هستید بدانید.
    اگرتونستید روزه قبل از سفارت یه سری برید دمه سفارت و با محیط آشنا بشید، دیدنه سفارت بزرگ آمریکا با پرچم بزرگ وسطش باعث خواهد شد نصف استرس شما بریزه ، سعی کنید فقط زیاد نایستید اونجا چون شرطه های اطراف سفارات گیر میدن بهتون.
    اگر مثل من 8 وقت دارید همون 6 تا 6:30 صبح سفارت باشید، چون وقتی شما جزو نفرات اول باشید از خیلی موارد ریز که به چشم نمیاد و وقت توضیحش نیست شما ایمن خواهید بود، مثلا اوله کار همه سرحال هستند حتی افیسر و تا بیاد سالن شلوغ بشه شما کارتون انجام شده و میایید بیرون
    قبل از مصاحبه چند قطره هم که شده آب بخورید، در سفارت آبخوری هست نیازی به بطری نیست.
    در دعاهایمان بجای التماس به خدا برای اینکه یه کاری کنه ویزا بگیریم، بهتره که بیشتر شکر کنیم و بگیم خدایا ممنونم ازت که تا همینجا هم منو کمک کردی و اگر تو نمیخواستی تا همینجا هم نیومده بودم. این حالت دعا کردن باعث خواهد شد بقیه کارهامون را هم خدا جفت و جور کنه.
    و در آخر اینکه درسته که باید همه تلاشمون بگذاریم برای نتیجه گرفتن ولی تسلیم بودن در برابر مشیت خدا خودش باعث گشایش راه خواهد شد.
    برای همتون آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم بتونیم از تخصصهامون در بهتر کردنه زندگی مردم جهان استفاده کنیم، مخصوصا مردم مظلوم کشور خودمون که به ما احتیاج وافری دارند.
    -در آخر ممنونم از وقتی که گذاشتید و توجهتان
    - سعید

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •