دوستان یک چیزی رو میخواستم دوستانه بگم که واژه -آنکادر- درست هست نه آنکارد. آنکادر گویا از زبان فرانس به زبان ما داخل شده و میشه در کادر بودن، در چهارچوب بودن در ترتیب خودش بودن.
من برای امریه که خیلی پیگیری کردم از دستگاه های مختلف و پارتی نداشتم و بهم ندادند. یادم نمیره که خانومی کارمند بخش امریه به من گفت دیگه نیا برای پیگیری برو رزومت رو شماره بایگانی بزن تا نوبتت بمونه و یک پارتی کلفت پیدا کردی اونوخ بیا. دیگه خسته شده بود از من.
بهمین دلیل تنها راهکار برای من زمان میان آموزشی هست که پیگیری کنم و امریه بگیرم.
از اونجایی که نزدیک و دور برای من تفاوتی نداره و نمیخوام در رفت و آمد روزانه هم باشم فکر کردم که امریه هم اگر نزدیک شهر خودمون گرفتم یا دور، یا در زمان آزاد بودن پس از آموزشی، بتونم با یک دکه چوبی که یک خونه یک متری حساب میشه برای کاسبی کردن و مکان خواب بهره بگیرم. این خونه طراحی شده یک معمار هست که برای جهانگرد هاست. ایستاده برای فروش کردن و خوابیده میگذاریمش برای خوابیدن. میخوام بزنم فروش کارای دستیم که تازه بفکرم افتاده و در زمان کوتاهی که دارم بسازم و بفروشم و در کنارش شایدم قهوه و چایی و بیسکوییت به افراد داخل اون شهری که در رفت و آمد هستند بفروشم.
پیشنهادی دارید؟ چی فکر می کنید؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)