نوشته اصلی توسط
alireza2475
من هنوز اینجا دانشجو ام (انگلیس) ولی تصمیمم به برگشته. از همون ماه اول از زیستن در اینجا خوشم نمی یومد. خیلی ها گفتند، تازه ۱ ماهه رفتی. صبر کن نظرت عوض میشه. الان تقریبا ۲/۵ سال میگذره و هنوز نظرم همونه. اینجا احساس شادی نمی کنم. دقیقا تنها دلیلی هست که می تونم برای انگیزه برگشتنم ذکر کنم. نه که ایران که بودم حالا خیلی خبری بود. نه. روزی هم که از ایران می اومدم بیرون با خودم می گفتم دارم از این شرایط فرار می کنم. به خانواده هم گفتم میرم که نیام (البته این جمله ام اغراق شده بود). ولی اینجا واقعا برای من هیچی نداشته. همه اون تعاریفی که از این بر میشه درسته. ولی من نتونستم به عنوان یه عامل برای نگه داشتنم توی این سرزمین بهشون نگاه کنم.
تنها دغدغه ام که ممکنه توی برگشتن مرددم کنه، پیدا کردن شغل توی ایرانه. یه چیزی که آبرومندانه باشه و زندگی آدم بچرخه. و بیشترین ترسم هم از نا عدالتیه.حس می کنم اگه اینجا بمونم می تونم کار پیدا کنم. مدیر یه شرکت که توی یه کنفرانس دیده بودم بهم پیشنهاد کار داده (البته فقط پیشنهاد بوده و تا عملی بشه خیلی مونده ولی حداقل یه نشونه است از اینکه امیدی هست) ولی با خودم میگم به چه قیمتی؟! وقتی ازش راضی نیستی.
اینا رو نوشتم من باب درد و دل. فک کنم اگه کسی بیاد این تاپیک هم هدفش همین باشه.
علاقه مندی ها (Bookmarks)