نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: زبان و ادبيات كلاسيك (و ايتاليايي)

  1. #1
    Moderator
    nimaK آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    رشته و دانشگاه
    UW-Madison / Ph.D. French Literature
    ارسال‌ها
    906

    پیش فرض زبان و ادبيات كلاسيك (و ايتاليايي)

    دوستان اين بخش مختص به اين رشته است. البته همونطور كه حتما مي دونين، در اينجا ما با 2 رشته سر و كار داريم :

    يكي مطالعات و زبان ها و ادب كلاسيك
    و دومي زبان و ادبيات ايتاليايي ! *

    منظور از گروه اول، مطالعه آثار و فرهنگ و تمدن و نوشته هايي است كه به زبان هاي يوناني ( عموما قديم مثل ايلياد و اوديسه ) و لاتين نوشته شده اند و اين به معناي مطالعه تمام آثاريست كه ممكن است تا ابتداي رنسانس هم به درازا بيانجامد.
    اما منظور از گروه دوم، مطالعه سير تكامل و تكوين فرهنگ تمدن و آثاريست كه به زبان ايتاليايي از نسخه ي قديم آن تا به ادبيات پست مدرن ايتاليايي زبان، نوشته شده اند.

    همانگونه كه در نمودار خانواده زبانها ميبينيم، زبانهايي كه به خانواده لاتين تعلق دارند، عمدتا فرانسه، اسپانيايي، پرتغالي و ايتاليايي اند. در ميان اينها، بدون شك، نزديك ترين زبان به لاتين، همان زباني است كه امروز، بازمانده امپراتوري روم است ايتاليايي !

    بچه هايي كه در اين 2 رشته پذيرش دارند و يا مي خواهند بگيرند در اين تاپيك، به بحث و تحليل آن بپردازند. نكته ي لازم به ذكر آن است كه زبانهايي يوناني قديم و لاتين از آنجا كه جز زبانهاي مرده تلقي مي شوند و گويشور ندارند ( غير از اندك لاتين باقيمانده در واتيكان )، براي پذيرش بايستي قاعدتا بتوان از آنها عبور كرد و به نوعي با ترجمه به آنها دست يافت. واقعيت اين است كه من نمي دانم چگونه مي توانند علاقمندان ادبيات كلاسيك، به آن دست يابند و پروسه پذيرش به چه صورت است اما گمان مي كنم بايد دوره اي را يقينا در يونان يا ايتاليا بگذرانيد.

    * دوستاني كه در حيطه ادبيات تطبيقي فعال هستند مي دانند كه اين رشته مي تواند بر مبناي نياز محقق و حيطه تحقيقي اش، به ادبيات كلاسيك و ايتاليايي نيز برسد.بنابراين مي شود ادبيات تطبيقي را هم در اين فيلد گنجاند.
    ديشب كه نمي دانستم به كدام دردم،گريه كنم،كلي خنديدم!(صادق هدايت)

  2. #2
    Moderator
    nimaK آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    رشته و دانشگاه
    UW-Madison / Ph.D. French Literature
    ارسال‌ها
    906

    پیش فرض پاسخ : زبان و ادبيات كلاسيك (و ايتاليايي)

    ادبيات ايتاليا، درست مانند سرزمين ايتاليا با اقليم‌ها و تيره‌هاي قومي گوناگون، سبک‌ها و محتواهاي يکسر متفاوت با يکديگر دارد و خوانندگان با ذائقه‌هاي مختلف در سراسر جهان را به خود علاقمند ساخته است. اين تنوع اقليم به چندگانگي نظرات و ديدگاه‌هاي ادبي، گاه در تضاد با يکديگر، دامن زده است و به نسبت پشتوانه‌هاي مادي و تکيه گاه‌هاي سنتي متعلق به هر بخش از فرهنگ سرزمين، سرسبزي بوستان ادبيات اين کشور را تضمين کرده است.
    در ميان نويسندگان برتر ايتاليايي با وجهه جهاني، که در صفحات آينده با زمانبندي ترجمه آثارشان به زبان فارسي آشنا مي‌شويم، از نويسنده‌اي مدرن مانند ايتالو اسوو، زاده شمال پيشرفته، درگير با آسيب‌هاي روند صنعتي شدن سريع، به چشم مي‌خورد تا توماسو لامپدوزا، زاده جنوب کشاورزي، در چالش روزمره با سنن پابرجاي اهالي بومي و راوي مبارزاتشان عليه بهره مالکانه.
    در کشوري با چنين تنوع ارضي و قومي، با همسايه‌هاي اروپايي در شمال و آفريقايي در جنوب، که روند وحدت و گرد آمدن مردم آن زير يک پرچم و با يک زبان واحد صدها سال به درازا کشيد و هنوز هم پس از صد و پنجاه سال از تحقق وحدت سراسري، زمزمه‌هاي جدايي طلبي از آن به گوش مي‌رسد و هر بخش از کشور ساز خود را کوک مي‌کند، چگونه مي‌توان از ادبيات سراسري گفت‌وگو داشت؟ مع ذالک، به رغم همه اختلافات عيني و تضاد‌هاي فاحش سياسي و اقتصادي بين شمال، جنوب و مرکز، ناگاه اثري ادبي در افق وحدت کشور ظاهر شد که تمام اين چندگانگي‌ها را پشت سرگذاشت و به عنوان طلايه وحدت، تمام ساکنان اين سرزمين با تمدن کهنسال را، از شمال تا جنوب، تحت تأثير قرار داد. اين اثر معجزه گر، که تا همين امروز مشتاقان خود را حتي نزد نسل جوان نيز از دست نداده است، promessi sposi نام دارد که در 1840(همزمان با اوجگيري مبارزات وحدت طلبانه) به خامه الساندرو مانتسوني(1873-1785)، زاده ميلان، تأليف شد و روح جامعه را در ظرف مدت زمان کوتاهي تسخير کرد. حتي همين امروز کمتر ايتاليايي يافت مي‌شود که جملات و يا گفتارهايي از متن کتاب را از بر نداشته باشد. از اين اثر فيلم سينمايي به نام” نامزدها” تهيه شده که به صورت سريال از صدا و سيماي پخش شده است ولي هنوز اصل کتاب به زبان فارسي منتشر نشده است.
    زبان ايتاليايي

    ايتاليا در طول تاريخ همواره دو زبان يکي براي کتابت(لاتين) و يکي براي محاوره(ايتاليايي) در اختيار داشته است: زبان لاتين متعلق به خواص و زبان ايتاليايي براي کوچه و بازار، متعلق به عوام، و زبان نزديک به زبان ايتاليايي امروز بوده است.«انه ئيد» اثر حماسي ويرژيل(19-70ق م)، در‌گذار از دوران جمهوري به امپراطوري، به زبان لاتين نگارش يافته و کمدي الهي، چکامه‌هاي دانته(1321-1265)، در‌گذار از سده‌هاي ميانه به عصر نوزايي، به زبان ايتاليايي سروده شده است. اما يک سده بعد چکامه سراي ديگري مانند فرانسيسکو پترارکا(1374-1304) و نويسنده‌اي مانند جوواني بوکاچو(1375-1313)، با اقتداي بيشتر از کليسا و با تبعيت از قواعد بلاغت حاکم بر دنياي ادب در آن زمان، بار ديگر آثار خود را به زبان لاتين به رشته نگارش درآوردند.
    با پيدايش مرداني چون نيکولو ماکياولّي و لئون باتيست آلبرتي در سده شانزدهم توجه به زبان کوچه و بازار حداقل براي يادگيري از توده‌ها براي مبارزه با سلطه جويي کليسا، که همچنان پشت زبان لاتين سنگر گرفته بود، اجتناب ناپذير مي‌نمود.
    پيدايش رنسانس و به دنبال آن اومانيسم در ايتاليا و سرايت آن به تمام فرهنگ مردم مغرب زمين نشان از برتري و تفوق زبان و فرهنگ ايتاليا تا سده شانزدهم بر ديگر فرهنگ و زبان‌هاي نيمکره غربي دارد. با پيدايش رفرم و پرتستانتيسم در اروپاي شمالي و پا فشاري کليساي رم بر مواضع واپس مانده سده‌هاي ميانه اي، پيام رنسانس در شبه جزيره گوش شنوا نيافت ولي در ديگر کشورهاي قاره پا گرفت و مبدل به‌انديشه علمي و نجوم شناسي شد. گرايش به سوي يک زبان سراسري در ايتالياي سده شانزدهم، که همچنان به صورت حکومت‌هاي خانواده‌اي در قالب دولت‌هاي محلي، در رقابت روزافزون و خانمان برافکن با يکديگر اداره مي‌شد، مرکزي به نام فلورانس يافت که در آن هنگام پيشرفته‌ترين و با فرهنگ‌ترين دولت شهر ايتاليا به شمار مي‌رفت و مي‌توانست گرايش به سوي برقراري دولت سراسري را مسلم و بدون بازگشت سازد.ولي نفوذ دولت‌هاي خارجي و تصاحب بخش‌هاي قابل توجه از سرزمين ايتاليا توسط دولت‌هاي فرانسه، آلمان و اسپانيا از يک طرف و حمايت کليسا از گرايش‌هاي گريز از مرکز جداي طلبانه، حتي به قيمت از دست دادن وجهه عمومي، از طرف ديگر روند و حدت ايتاليا را نزديک به سيصد سال به تعويق افکند. زبان امروز مردم ايتاليا مانند زبان فارسي در بخش‌ها و نواحي مختلف با لهجه‌هاي مختلف، و گاه غير قابل درک با اصول و قواعد زبان رايج، گفت‌وگو مي‌شود و در پاره‌اي از نقاط مانند دو جزيره سيسيل و ساردني، دو زبان محلي کاملاً مستقل، مانند زبان ترکي در ايران، رواج دارد.
    آثاري مانند کمدي الهي، به رغم نگارش به زبان ايتاليايي، براي ايتاليايي‌هاي امروز مفهوم نيست؛ برخلاف زبان سعدي که تقريباً به همين دوران تعلق دارد ولي براي ما ايرانيان کاملاً قابل فهم است. امروز اين ديوان با حواشي و توضيحات، براي استفاده عموم، به زبان ايتاليايي معيار ترجمه مي‌شود. البته اين فاصله با گذشت زمان همواره کمتر مي‌شود تا به زبان ماکياولّي در «شهريار» مي‌رسيم که بيشتر به زبان معيار نزديک شده است ولي واژه‌هايي که او در آن زمان به کار برده امروز معناي ديگري دارد و اين نکته را داريوش آشوري، حداقل در مورد دو واژه virtù و vizio، در مقدمه‌اي بر ترجمه خود از “شهريار” اثر نيکولو ماکيا ولّي، نشر آگه، زير ذره بين قرار داده است.

    مهرنامه / شناسه مقاله : 1256 / منوچهر افسري
    ديشب كه نمي دانستم به كدام دردم،گريه كنم،كلي خنديدم!(صادق هدايت)

برچسب‌های این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •