تالار ویژه جابجایی سرباز

[sarbazak]

سلام
ای بابا ما که هر کیو میبینیم میگه کارم انجام نشده. بچه های دیگه چطور؟ لطفاً اگه کارتون انجام شده یا نشده توضیح بدید...
آقای eeran ؟ و آقای sarbazak ؟ و بقیه؟؟؟؟؟؟؟؟

با سلام

بله ظاهراً کار اکثر بچه ها تمدید بوده که متاسفانه انجام ندادند... و اینطور که دوستان به بنده اطلاع دادند سرهنگ علیدوست که معاون احضار و اعزام مشمولین هستند، خودشون در جلسه حضور نداشتند و به جای ایشون «جانشین سازمان وظیفه عمومی ناجا» سردار کریمی موارد تمدید و تعجیل رو بررسی می کردند! واقعاً باید پرسید اگه قرار بود ایشون حضور نداشته باشند، اصلاً چرا جلسه ملاقات مرمی برگزار شد؟!

برای بنده خوشبختانه کار به جلسه ملاقات مردمی نکشید. درخواستم تمدید از 90/12/01 به 91/02/01 بودش که از طریق همون پلیس+10 انجام شد. به اینصورت که 90/09/22 درخواست تمدید داده بودم و در تاریخ 90/09/27 که به پلیس+10 مراجعه کردم، دیدم با درخواستم موافقت شده...

موفق باشید/

[dalvandi]

با سلام

بله ظاهراً کار اکثر بچه ها تمدید بوده که متاسفانه انجام ندادند... و اینطور که دوستان به بنده اطلاع دادند سرهنگ علیدوست که معاون احضار و اعزام مشمولین هستند، خودشون در جلسه حضور نداشتند و به جای ایشون «جانشین سازمان وظیفه عمومی ناجا» سردار کریمی موارد تمدید و تعجیل رو بررسی می کردند! واقعاً باید پرسید اگه قرار بود ایشون حضور نداشته باشند، اصلاً چرا جلسه ملاقات مرمی برگزار شد؟!

برای بنده خوشبختانه کار به جلسه ملاقات مردمی نکشید. درخواستم تمدید از 90/12/01 به 91/02/01 بودش که از طریق همون پلیس+10 انجام شد. به اینصورت که 90/09/22 درخواست تمدید داده بودم و در تاریخ 90/09/27 که به پلیس+10 مراجعه کردم، دیدم با درخواستم موافقت شده...

موفق باشید/

البته دست جانشین در مورد تمدید و تعجیل بازتر از معاون احضار و اعزام هست...

[eeran]

سلام
ای بابا ما که هر کیو میبینیم میگه کارم انجام نشده. بچه های دیگه چطور؟ لطفاً اگه کارتون انجام شده یا نشده توضیح بدید...
آقای eeran ؟ و آقای sarbazak ؟ و بقیه؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام
آره آقا خودشه. سردار کریمی. خداییش خیلی یزید بود. اونایی که دیدنش میدونن من چی میگم...خنده خنده گوش ما رو بُرید رفت. منم فک میکنم اگه سرهنگ علیدوست بودن خیلی بهتر میشد باهاش کنار اومد. صرف نظر از اینکه سمت و اختیارات سردار کریمی بالاتره ولی خوب جناب سرهنگ تخصصش تو این مورداست دلایلی هم که میاره قانونیه. این سردار کریمی که داشت به من میگفت قانونایی که گذاشته میشن بر اساس نیاز نیروهای مسلح به سرباز هستش و هر لحظه که نیاز جدیدی حس بشه، بلافاصله قانون جدیدی وضع میشه... خوب آخه آدم چه جوابی میتونه به همچین حرفی بده؟ دوس داشتم ازش میپرسدم اگه اینجوریه پس ما برای دونستن قوانین به چی استناد کنیم؟ آدم یاد ماجرای لویی شانزدهم میفته...
و اما داستان ما رو بشنوید... من نفر سوم چهارم تمدیدیا بودم. بعد از اینکه بالاخره اون یارو سروانه (همونی که 20 کیلو اضافه وزن داشت و تو راه پله واستاده بود و هی داد و بیداد میکرد) اسممو خوند جنگی رفتم بالا. اولین نفر یه پسره بود که بنده خدا مشکل پزشکی داشت که سردار موافقت کرد تمدیدش کنه. منم که دیدم اینجوریه گفتم ایول کار منم حتما ok میشه. خلاصه نوبت من شد. سردار سراپا گوش نشسته بود. یه لحظه با خودم گفتم عجب ابهتیه این سردار. درخواستم این بود که به خاطر امریه میخواستم اسفند رو به اردیبهشت تمدید کنم. 4-3 دقیقه واسش توضیح دادم اونم هیچی نمی گفت و فقط سرشو به نشونه تائید تکون میداد. بعدش گفت ببینید الان در حال حاضر نیرو کم داریم و از این داستانایی که هر وقت میخوان کار انجام ندن تحویل ملت میدن... گفتم سردار شما درست میفرمایید ولی حالا کو تا اردیبهشت؟ بیا و مردونگی کن بذار ما بریم از امریمون استفاده کنیم؟ منم جای پسر خودت... سردارو میگی اصلا انگار نه انگار من درمونده داشتم مشکلمو بش می گفتم. خونسرد واسه خودش نشسته بود تو چشام نگاه می کرد و لبخند می زد و می گفت نمیشه؟ اگه واقعا عذر واجب داشتید ما قبول می کردیم. منم گفتم آخه سردار مگه ما قانون نداریم که از 40 روز قبل از اعزام اگه درخواست تمدید یا تعجیل بدیم درخواستتون بررسی میشه. گفت بله حداکثر 40 روز قبل در صورتی که ما نیرو کم نداشته باشیم. تو دلم گفتم نه خیر اصلا این تیکه آخرشو از خودت داری میگی ولی چه کنیم که ماها فعلا برده اینا هستیم و هر چی بگن ماها باید بگیم چشم. گفتم خوب سردار اینجوری که شما میگی یعنی هیچکی نمیتونه تمدید کنه. خندید و گفت خوب منم همینو گفتم دیگه. گفتم آخه من 24 اسفند (66 روز قبل از اعزام) درخواست تمدید دادم ولی درخواستم رد شده. (البته این توضیح رو بدم که درخواست من تا اون روز رد نشده بود بلکه هنوز بررسی نشده بود) خلاصه اینکه هر چی در گوش این سردار روضه خوندم قبول نکرد که نکرد. آخرش بهم گفت حالا برو بعداً بیا؟ گفتم بعدا یعنی کی؟ خوب تا شما هستین تا ملاقات مردمیه تمومش کنید بره دیگه. آخه من بیچاره بعدا جچوری دستم به جانشین ناجا برسه. یه خنده ای کرد و تریپ شکسته نفسی اومد و گفت این لقبا که مهم نیست. ماها همه خدمتگزاریم. منم گفتم کدوم خدمت سردار جون وقتی امکانشو فراهم نمیکنید؟ من از یکی از بهترین دانشگاه های کشور فارغ التحصیل شدم ولی اینجوری که شما میفرمایید باید برم پادگان کلاغ پر و بشین پاشو کنم. چجوری آخه شما هیچ تسهیلاتی برای فارغ التحصیلایی که میخوان از امریه استفاده کنند، در نظر نگرفتید؟ باز دوباره همون لبخندو اومد و هیچی نگفت. اصلا انگار اومده بود که کار ملتو انجام نده. هیچی خلاصه منم دیدم اینجوریه پاشدم دپرس اومدم بیرون. خیلی خورد تو ذوقم. حداقل 80-70 نفر آدم هنوز تو پله ها و پایین منتظر بودن برن بالا که این سردار کارشونو را بندازه.

امروز صبح گفتم اصلاً پاشم برم پلیس+10 ببینم شاید با درخواست تمدیدم موافقت کرده باشن. تا اینکه رفتم و دیدم بله موافقت شده. ولی خدایش تا همین الانش حالم گرفتست. احساس میکردم دارم چیزی رو که حق خودمه از یکی دیگه گدایی میکنم.

[eeran]

با سلام

من 3 تا دلیل واستون میارم که 20 آذر دفترچه پست کردن ممکنه شما رو گیر بندازه

1- اگه 20 دی دفترچه بفرستید حدوداً 10 بهمن برگ سبزتون میادش که این خودش 10 روز تاخیر در تحویل مدارک حساب میشه و ممکنه شرکت نفت ازتون قبول نکنه.

2- از طرفی اگر از تهران هستید و مقطع تحصیلیتون لیسانسه واقعاً بعید به نظر میرسه که 20 دی دفترچه بفرستید و اعزاممون اول اردیبهشت بشه

3- ضمناً این احتمال وجود داره که بد شانس باشید و تاریخ اعزامتون به جای اردیبهشت، اسفند بخوره. در اینصورت باید فرصت کافی داشته باشید که پلیس+10 و یا احتمالاً نظام وظیفه درخواست تمدیدتون رو بررسی کنه. الان تعداد زیادی از بچه های تاپیک هستند که به بهانه دیر اقدام کردن برای درخواست تمدید، با درخواستشون موافقت نشده.

بنابراین با توجه به محدودیتی که شرکت نفت تعیین کرده (یعنی تحویل برگ سبز 3 ماه قبل از اعزام)، و همچین موارد بالا، به نظر میرسه راه حل منطقی این باشه که شما 20 آذر دفترچتو بفرستی، 10 دی برگ سبزت به دستت میرسه و دو حالت ممکنه پیش بیاد:

حالت اول: %5 احتمال داره که تاریخ اعزامت اول اردیبهشت باشه. اگه اینجوری شد که چه بهتر

حالت دوم: %95 احتمال داره که تاریخ اعزامت اول اسفند باشه که در اینصورت شما فرصت کافی برای پیگیری امور تمدید رو داری (بازم ممکنه نظام وظیفه با درخواست تمدیدت موافقت نکنه ولی حداقلش اینه که دیگه نمیتونه به بهونه دیر اقدام کردن این بازی رو باهات انجام بده)

در هر صورت این نظر شخصی منه و چون مورد خودم هم مشابه همینه خوشحال میشم اگه کسی پیشنهاد دیگه ای در این زمینه داره مطرح کنه...

ضمناً ضرب المثلی رو که به کار بردید صحیحش اینه. «هر چی رشته کردم پنبه بشه»

موفق باشید/

sarbazak عزیز: این پست رو شما در تاریخ 27 آبان در پاسخ به سوال من داده بودید. من این دستور العمل رو مو به مو اجرا کردم و موفق شدم از طریق پلیس+10 و بدون دردسر، تاریخ اعزاممو از اسفند به اریبهشت تمدید کنم. از حسن توجه و دقت نظر شما بینهایت متشکرم.
فقط یه نکته ای که هست اینه که شما در خط دوم این پست در جمله «من 3 تا دلیل واستون میارم که 20 آذر دفترچه پست کردن ممکنه شما رو گیر بندازه» اشتباهاً به جای 20 دی، 20 آذر رو تایپ کردید. البته با خوندن ادامه مطالب این پست، به راحتی میشه فهمید که این اشتباه، صرفاً اشتباه تایپی بوده!
از اینکه اشتباه شما رو گرفتم خیلی هیجان زدم. تا شما باشی دیگه ایراد ضرب المثلی از ما نگیری
یه جمله دیگه جا موند و اون اینه که مرسی از همه بچه های این تاپیک...

[sina_nik66]

سلام
آره آقا خودشه. سردار کریمی. خداییش خیلی یزید بود. اونایی که دیدنش میدونن من چی میگم...خنده خنده گوش ما رو بُرید رفت. منم فک میکنم اگه سرهنگ علیدوست بودن خیلی بهتر میشد باهاش کنار اومد. صرف نظر از اینکه سمت و اختیارات سردار کریمی بالاتره ولی خوب جناب سرهنگ تخصصش تو این مورداست دلایلی هم که میاره قانونیه. این سردار کریمی که داشت به من میگفت قانونایی که گذاشته میشن بر اساس نیاز نیروهای مسلح به سرباز هستش و هر لحظه که نیاز جدیدی حس بشه، بلافاصله قانون جدیدی وضع میشه... خوب آخه آدم چه جوابی میتونه به همچین حرفی بده؟ دوس داشتم ازش میپرسدم اگه اینجوریه پس ما برای دونستن قوانین به چی استناد کنیم؟ آدم یاد ماجرای لویی شانزدهم میفته...
و اما داستان ما رو بشنوید... من نفر سوم چهارم تمدیدیا بودم. بعد از اینکه بالاخره اون یارو سروانه (همونی که 20 کیلو اضافه وزن داشت و تو راه پله واستاده بود و هی داد و بیداد میکرد) اسممو خوند جنگی رفتم بالا. اولین نفر یه پسره بود که بنده خدا مشکل پزشکی داشت که سردار موافقت کرد تمدیدش کنه. منم که دیدم اینجوریه گفتم ایول کار منم حتما ok میشه. خلاصه نوبت من شد. سردار سراپا گوش نشسته بود. یه لحظه با خودم گفتم عجب ابهتیه این سردار. درخواستم این بود که به خاطر امریه میخواستم اسفند رو به اردیبهشت تمدید کنم. 4-3 دقیقه واسش توضیح دادم اونم هیچی نمی گفت و فقط سرشو به نشونه تائید تکون میداد. بعدش گفت ببینید الان در حال حاضر نیرو کم داریم و از این داستانایی که هر وقت میخوان کار انجام ندن تحویل ملت میدن... گفتم سردار شما درست میفرمایید ولی حالا کو تا اردیبهشت؟ بیا و مردونگی کن بذار ما بریم از امریمون استفاده کنیم؟ منم جای پسر خودت... سردارو میگی اصلا انگار نه انگار من درمونده داشتم مشکلمو بش می گفتم. خونسرد واسه خودش نشسته بود تو چشام نگاه می کرد و لبخند می زد و می گفت نمیشه؟ اگه واقعا عذر واجب داشتید ما قبول می کردیم. منم گفتم آخه سردار مگه ما قانون نداریم که از 40 روز قبل از اعزام اگه درخواست تمدید یا تعجیل بدیم درخواستتون بررسی میشه. گفت بله حداکثر 40 روز قبل در صورتی که ما نیرو کم نداشته باشیم. تو دلم گفتم نه خیر اصلا این تیکه آخرشو از خودت داری میگی ولی چه کنیم که ماها فعلا برده اینا هستیم و هر چی بگن ماها باید بگیم چشم. گفتم خوب سردار اینجوری که شما میگی یعنی هیچکی نمیتونه تمدید کنه. خندید و گفت خوب منم همینو گفتم دیگه. گفتم آخه من 24 اسفند (66 روز قبل از اعزام) درخواست تمدید دادم ولی درخواستم رد شده. (البته این توضیح رو بدم که درخواست من تا اون روز رد نشده بود بلکه هنوز بررسی نشده بود) خلاصه اینکه هر چی در گوش این سردار روضه خوندم قبول نکرد که نکرد. آخرش بهم گفت حالا برو بعداً بیا؟ گفتم بعدا یعنی کی؟ خوب تا شما هستین تا ملاقات مردمیه تمومش کنید بره دیگه. آخه من بیچاره بعدا جچوری دستم به جانشین ناجا برسه. یه خنده ای کرد و تریپ شکسته نفسی اومد و گفت این لقبا که مهم نیست. ماها همه خدمتگزاریم. منم گفتم کدوم خدمت سردار جون وقتی امکانشو فراهم نمیکنید؟ من از یکی از بهترین دانشگاه های کشور فارغ التحصیل شدم ولی اینجوری که شما میفرمایید باید برم پادگان کلاغ پر و بشین پاشو کنم. چجوری آخه شما هیچ تسهیلاتی برای فارغ التحصیلایی که میخوان از امریه استفاده کنند، در نظر نگرفتید؟ باز دوباره همون لبخندو اومد و هیچی نگفت. اصلا انگار اومده بود که کار ملتو انجام نده. هیچی خلاصه منم دیدم اینجوریه پاشدم دپرس اومدم بیرون. خیلی خورد تو ذوقم. حداقل 80-70 نفر آدم هنوز تو پله ها و پایین منتظر بودن برن بالا که این سردار کارشونو را بندازه.

امروز صبح گفتم اصلاً پاشم برم پلیس+10 ببینم شاید با درخواست تمدیدم موافقت کرده باشن. تا اینکه رفتم و دیدم بله موافقت شده. ولی خدایش تا همین الانش حالم گرفتست. احساس میکردم دارم چیزی رو که حق خودمه از یکی دیگه گدایی میکنم.

سلام آقا منم یه بارپلیس +10درخواست دادم موافقت نکردن،باردوم که رفتم خانمه به من گفت دیگه اصلا فایلت بازنمیشه یه بارفقط میتونی درخواست بدی،حالا شماچطوردوباردرخواست دادی؟

[sarbazak]

sarbazak عزیز: این پست رو شما در تاریخ 27 آبان در پاسخ به سوال من داده بودید. من این دستور العمل رو مو به مو اجرا کردم و موفق شدم از طریق پلیس+10 و بدون دردسر، تاریخ اعزاممو از اسفند به اریبهشت تمدید کنم. از حسن توجه و دقت نظر شما بینهایت متشکرم.
فقط یه نکته ای که هست اینه که شما در خط دوم این پست در جمله «من 3 تا دلیل واستون میارم که 20 آذر دفترچه پست کردن ممکنه شما رو گیر بندازه» اشتباهاً به جای 20 دی، 20 آذر رو تایپ کردید. البته با خوندن ادامه مطالب این پست، به راحتی میشه فهمید که این اشتباه، صرفاً اشتباه تایپی بوده!
از اینکه اشتباه شما رو گرفتم خیلی هیجان زدم. تا شما باشی دیگه ایراد ضرب المثلی از ما نگیری
یه جمله دیگه جا موند و اون اینه که مرسی از همه بچه های این تاپیک...

با سلام

بله حق با شماست بنده در جمله اول منظورم 20 دی بوده، که اشتباهی 20 آذر تایپ کردم. ممنونم که تصحیح کردید...

این دستور العمل رو خودم هم به کار بردم و موفق به تمدید شدم. ولی واقعیت اینه که این روش هم کمی ریسک داشت و ممکن بود با درخواست تمدیدمون موافقت نمی شد. ولی هنوز هم به نظرم من و شما با انجام این روش، کمترین ریسک رو انجام دادیم. ضمن اینکه بنده در اون موقع تصورم این بود که بر اساس قوانین نظام وظیفه، بعد از ثبت درخواست اعزام (که اصطلاحاً گفته میشه پست دفترچه) بایستی 20 روز منظر رسیدن برگ سبز موند، در صورتی که خود من درخواست اعزامم رو 90/09/20 ثبت کردم و تنها دو روز بعد در 90/09/22 المثنی برگ سبزم رو از پلیس+10 گرفتم و همون روز هم درخواست تمدید از اسفند به اردیبهشت دادم.

در هر صورت من هم مثل شما از همه مدیران و اعضای این تاپیک صمیمانه متشکرم...

سلام
آره آقا خودشه. سردار کریمی. خداییش خیلی یزید بود. اونایی که دیدنش میدونن من چی میگم...خنده خنده گوش ما رو بُرید رفت. منم فک میکنم اگه سرهنگ علیدوست بودن خیلی بهتر میشد باهاش کنار اومد. صرف نظر از اینکه سمت و اختیارات سردار کریمی بالاتره ولی خوب جناب سرهنگ تخصصش تو این مورداست دلایلی هم که میاره قانونیه. این سردار کریمی که داشت به من میگفت قانونایی که گذاشته میشن بر اساس نیاز نیروهای مسلح به سرباز هستش و هر لحظه که نیاز جدیدی حس بشه، بلافاصله قانون جدیدی وضع میشه... خوب آخه آدم چه جوابی میتونه به همچین حرفی بده؟ دوس داشتم ازش میپرسدم اگه اینجوریه پس ما برای دونستن قوانین به چی استناد کنیم؟ آدم یاد ماجرای لویی شانزدهم میفته...
و اما داستان ما رو بشنوید... من نفر سوم چهارم تمدیدیا بودم. بعد از اینکه بالاخره اون یارو سروانه (همونی که 20 کیلو اضافه وزن داشت و تو راه پله واستاده بود و هی داد و بیداد میکرد) اسممو خوند جنگی رفتم بالا. اولین نفر یه پسره بود که بنده خدا مشکل پزشکی داشت که سردار موافقت کرد تمدیدش کنه. منم که دیدم اینجوریه گفتم ایول کار منم حتما ok میشه. خلاصه نوبت من شد. سردار سراپا گوش نشسته بود. یه لحظه با خودم گفتم عجب ابهتیه این سردار. درخواستم این بود که به خاطر امریه میخواستم اسفند رو به اردیبهشت تمدید کنم. 4-3 دقیقه واسش توضیح دادم اونم هیچی نمی گفت و فقط سرشو به نشونه تائید تکون میداد. بعدش گفت ببینید الان در حال حاضر نیرو کم داریم و از این داستانایی که هر وقت میخوان کار انجام ندن تحویل ملت میدن... گفتم سردار شما درست میفرمایید ولی حالا کو تا اردیبهشت؟ بیا و مردونگی کن بذار ما بریم از امریمون استفاده کنیم؟ منم جای پسر خودت... سردارو میگی اصلا انگار نه انگار من درمونده داشتم مشکلمو بش می گفتم. خونسرد واسه خودش نشسته بود تو چشام نگاه می کرد و لبخند می زد و می گفت نمیشه؟ اگه واقعا عذر واجب داشتید ما قبول می کردیم. منم گفتم آخه سردار مگه ما قانون نداریم که از 40 روز قبل از اعزام اگه درخواست تمدید یا تعجیل بدیم درخواستتون بررسی میشه. گفت بله حداکثر 40 روز قبل در صورتی که ما نیرو کم نداشته باشیم. تو دلم گفتم نه خیر اصلا این تیکه آخرشو از خودت داری میگی ولی چه کنیم که ماها فعلا برده اینا هستیم و هر چی بگن ماها باید بگیم چشم. گفتم خوب سردار اینجوری که شما میگی یعنی هیچکی نمیتونه تمدید کنه. خندید و گفت خوب منم همینو گفتم دیگه. گفتم آخه من 24 اسفند (66 روز قبل از اعزام) درخواست تمدید دادم ولی درخواستم رد شده. (البته این توضیح رو بدم که درخواست من تا اون روز رد نشده بود بلکه هنوز بررسی نشده بود) خلاصه اینکه هر چی در گوش این سردار روضه خوندم قبول نکرد که نکرد. آخرش بهم گفت حالا برو بعداً بیا؟ گفتم بعدا یعنی کی؟ خوب تا شما هستین تا ملاقات مردمیه تمومش کنید بره دیگه. آخه من بیچاره بعدا جچوری دستم به جانشین ناجا برسه. یه خنده ای کرد و تریپ شکسته نفسی اومد و گفت این لقبا که مهم نیست. ماها همه خدمتگزاریم. منم گفتم کدوم خدمت سردار جون وقتی امکانشو فراهم نمیکنید؟ من از یکی از بهترین دانشگاه های کشور فارغ التحصیل شدم ولی اینجوری که شما میفرمایید باید برم پادگان کلاغ پر و بشین پاشو کنم. چجوری آخه شما هیچ تسهیلاتی برای فارغ التحصیلایی که میخوان از امریه استفاده کنند، در نظر نگرفتید؟ باز دوباره همون لبخندو اومد و هیچی نگفت. اصلا انگار اومده بود که کار ملتو انجام نده. هیچی خلاصه منم دیدم اینجوریه پاشدم دپرس اومدم بیرون. خیلی خورد تو ذوقم. حداقل 80-70 نفر آدم هنوز تو پله ها و پایین منتظر بودن برن بالا که این سردار کارشونو را بندازه.

امروز صبح گفتم اصلاً پاشم برم پلیس+10 ببینم شاید با درخواست تمدیدم موافقت کرده باشن. تا اینکه رفتم و دیدم بله موافقت شده. ولی خدایش تا همین الانش حالم گرفتست. احساس میکردم دارم چیزی رو که حق خودمه از یکی دیگه گدایی میکنم.

داستان جالبی و البته تکان دهنده ای بود خوشحالم که حداقل برای شما پایان خوشی داشته.

و اما... جسارتاً بار دیگه ناچارم از پست شما یه کوچولو ایراد بگیرم! اونجایی که نوشتین

«...آخه من 24 اسفند (66 روز قبل از اعزام) درخواست تمدید دادم ولی...». به احتمال زیاد منظورتون 24 آذر بوده که اشتباهی 24 اسفند تایپ کردید. البته از اونجایی که توی پرانتز توضیح دادید (66 روز قبل)، مشخص میکنه که اشتباه فقط در تایپ بوده نه چیز دیگه...

موفق باشید/

[eeran]

و اما... جسارتاً بار دیگه ناچارم از پست شما یه کوچولو ایراد بگیرم! اونجایی که نوشتین

«...آخه من 24 اسفند (66 روز قبل از اعزام) درخواست تمدید دادم ولی...». به احتمال زیاد منظورتون 24 آذر بوده که اشتباهی 24 اسفند تایپ کردید. البته از اونجایی که توی پرانتز توضیح دادید (66 روز قبل)، مشخص میکنه که اشتباه فقط در تایپ بوده نه چیز دیگه...

بله. درستش اینیه که الان میگم. 90/09/23 درخواست اعرام دادم. 90/09/24 پرینت برگ اعزامم رو از پلیس+10 گرفتم و دیدم اعزامم اسفنده همون 24 ام درخواست تمدید دادم. 28 ام رفتم ملاقات مردمی که سردار کریمی ما رو مورد لطف و عنایت قرار دادند و گفتند تمدید نمیکنم. 29 ام رفتم پلیس+10 و دیدم با درخواستم تمدیدم موافقت شده و اعزامم افتاده 91/2/1.

سلام آقا منم یه بارپلیس +10درخواست دادم موافقت نکردن،باردوم که رفتم خانمه به من گفت دیگه اصلا فایلت بازنمیشه یه بارفقط میتونی درخواست بدی،حالا شماچطوردوباردرخواست دادی؟

سلام
ولی من فقط یک بار درخواست دادم. پنجشنبه 24 آذر رفتم پلیس+10 و درخواست تمدید دادم و به علت این موج های منفی که بعضی از دوستان داده بودند که با درخواست تمدید هیچکی موافقت نمیشه , منم اصلا احتمال نمی دادم که با درخواستم موافقت بشه. به همین خاطر فک کردم برم ملاقات مردمی مگه از اونجا بتونم تمدید کنم که اونم دیگه خودت بودی و دیدی چطور بامون برخورد کردن. دیگه تقریبا ناامید شده بودم! با خودم گفتم حالا بذار برم پلیس+10 شاید یه موقع با درخواستم موافقت شده باشه. که از قضا موافقت هم شده بود.
شما الان برنامت چیه؟ یه پسره بودش اومده بود واسه داداشش که غیبت داشت و الان مشغول انجام خدمت بود، معافیت تحصیلی و ترخیص بگیره. می خواستم واستم ببینم کارش میشه یا نه که انقدر این سردار کریمی اعصابمو بهم ریخت اصلا یادم رفت و ول کردم اومدم بیرون ...
الان یعنی شما فردا اعزامی؟ تصمیم داری بری یا نه؟؟؟

[en milad]

با سلام

بله ظاهراً کار اکثر بچه ها تمدید بوده که متاسفانه انجام ندادند... و اینطور که دوستان به بنده اطلاع دادند سرهنگ علیدوست که معاون احضار و اعزام مشمولین هستند، خودشون در جلسه حضور نداشتند و به جای ایشون «جانشین سازمان وظیفه عمومی ناجا» سردار کریمی موارد تمدید و تعجیل رو بررسی می کردند! واقعاً باید پرسید اگه قرار بود ایشون حضور نداشته باشند، اصلاً چرا جلسه ملاقات مرمی برگزار شد؟!

برای بنده خوشبختانه کار به جلسه ملاقات مردمی نکشید. درخواستم تمدید از 90/12/01 به 91/02/01 بودش که از طریق همون پلیس+10 انجام شد. به اینصورت که 90/09/22 درخواست تمدید داده بودم و در تاریخ 90/09/27 که به پلیس+10 مراجعه کردم، دیدم با درخواستم موافقت شده...

موفق باشید/

سلام دوست من
1:تاریخ فارق التحصیلیتون میشه بگید؟
سپاس

[sarbazak]

سلام دوست من
1:تاریخ فارق التحصیلیتون میشه بگید؟
سپاس

با سلام

بله البته. تمام اطلاعات رو قرار میدم، شاید برای بقیه دوستان مفید باشه...

1- تاریخ فارغ التحصیلی: 90/06/19
2- مقطع تحصیلی: کارشناسی
3- محل سکونت: تهران
4- ثبت درخواست اعزام: 90/09/20
5- دریافت المثنی برگ اعزام از پلیس+10: 90/09/22
6- ثبت درخواست تمدید از 90/12/01 به 91/02/01: 90/09/22
7- نتیجه و تاریخ پاسخ به درخواست تمدید: + و 90/09/27

موفق باشید/

[sina_nik66]

بله. درستش اینیه که الان میگم. 90/09/23 درخواست اعرام دادم. 90/09/24 پرینت برگ اعزامم رو از پلیس+10 گرفتم و دیدم اعزامم اسفنده همون 24 ام درخواست تمدید دادم. 28 ام رفتم ملاقات مردمی که سردار کریمی ما رو مورد لطف و عنایت قرار دادند و گفتند تمدید نمیکنم. 29 ام رفتم پلیس+10 و دیدم با درخواستم تمدیدم موافقت شده و اعزامم افتاده 91/2/1.


سلام
ولی من فقط یک بار درخواست دادم. پنجشنبه 24 آذر رفتم پلیس+10 و درخواست تمدید دادم و به علت این موج های منفی که بعضی از دوستان داده بودند که با درخواست تمدید هیچکی موافقت نمیشه , منم اصلا احتمال نمی دادم که با درخواستم موافقت بشه. به همین خاطر فک کردم برم ملاقات مردمی مگه از اونجا بتونم تمدید کنم که اونم دیگه خودت بودی و دیدی چطور بامون برخورد کردن. دیگه تقریبا ناامید شده بودم! با خودم گفتم حالا بذار برم پلیس+10 شاید یه موقع با درخواستم موافقت شده باشه. که از قضا موافقت هم شده بود.
شما الان برنامت چیه؟ یه پسره بودش اومده بود واسه داداشش که غیبت داشت و الان مشغول انجام خدمت بود، معافیت تحصیلی و ترخیص بگیره. می خواستم واستم ببینم کارش میشه یا نه که انقدر این سردار کریمی اعصابمو بهم ریخت اصلا یادم رفت و ول کردم اومدم بیرون ...
الان یعنی شما فردا اعزامی؟ تصمیم داری بری یا نه؟؟؟

کاش میدیدی چیکارکرده؟خدا خیرشون نده ،من که نمیرم فقط نمیدونم غیبتمومیبخشن یا نه؟که بهم معافیت تحصیلی بدن