بحث های جالبی رو بچه ها مطرح کردن که نشون میده درک بالایی از وضعیت موجود دارند. منم مثل خیلی از بچه ها اعتقاد دارم که اگه کسی وابستگی عاطفی به ایران نداره و موندن تو ایران براش سخته باید با قدرت و با هدف برای خارج اپلای کنه و بره. اما یقینا و بدون شک میگم که اگه کسی فکر برگشتن هست همون نره بهتره...باید تصمیم بگیره...کاملا موافق هستم که کسی که تو ایران دکتری میخونه زودتر شرایطتش تثبیت میشه...شکی درش نیست...با وجود همه عیبو ایرادایی که دکتری ایران داره اما شکی نیست که اگه زرنگ باشی سریع لینک هایی رو میتونی پیدا کنی برای همه چی...من از اول مهر تصمیم رفتم دکتری رو تو یکی از دانشگاه های خوب و صنعتی ایران بخونم...چون هنوز نتیجه بورسم قطعی نشده بود...شاید باورتون نشه اما از اول مهر تا الان اتفاقات عجیبی افتاده...مشکل هیئت علمی شدنم تو یه دانشگاه آزاد شهر خوب داره حل میشه...شاید دوباره باورتون نشه ولی با یه شرکت تحقیقاتی خیلی راحت لینک شدم و علاوه بر اینکه کاملا از پروژه دکترام حمایت کامل میشه قرارداد های خیلی خوب هم کم کم دارم میبندم...یعنی پول که نمیخوام بدم هیچ تازه خرج زندگی متاهلیم هم داره در میاد...!!اما چند تا نکته مهم: دکتری تو ایران مسخره هست...به محض اینکه دانشجو احساس کرد امکانات نداره یا جواب ها خوب در نمیان سریع به سراغ عددسازی و داده سازی میره اونم به صورت کاملا حرفه ای...این موضوع خیلی عادی شده...استاد دوره دکتری شعور اینکه تو دانشجوی دکتری هستی رو نداره و هیچ اهمیتی براش نداره که تو سنت بالا هست و نیاز داری پول در بیاری...و یا متاهل هستی...تو ایران باید ببینی کی تو بخش کلفت هست و وقتی اون از کنارت رد شد باید 90 درجه خم بشی و اگه با کلفت های دانشکده خراب شدی فاتحت خوندس...تو ایران خیلی راحت زیرابتو میزنن و برات صفحه درست میکنن...ایران برای کسی خوبه که به این مدل اتفاقا عادت کرده...یعنی ببخشید اینو میگم اما تو ایران باید به هر کی میرسی بزنی وگرنه میزننت...باید رحم نکنی و حواست شیش دنگ به همه چی جمع باشه...رابطه اصلی تریم موضوع هست تو ایران...تو ایران استادا ارزشی به علم نمیدن و به ...هم نیست که تو داری چکار میکنی تو دکترات...اخیرا وضعیت دکتری افتضاح شده  و خیلی دارن راحت باش برخورد میکنن...تو ایران دکتری مشکلات خاصی داره...امکانات مهم ترینش هست...دیروز ژاپنی جواب رد دادن به دوستم برای فرصت مطالعاتی...چرا چون گفتن فولادی که داری کار میکنی نظامی هست...میتونم بگم بدبخت شده...حالا باید بگرده ببیننه چه خاکی باید تو سرش بریزه...وقتی به متاهل بودنش فکر میکنم گریه ام میگیره...بله تو ایران باید مثل بلدوزر هر کی میاد جلوت لهش بکنی...و به هیچ کس رحم نکنی...باید روحیه پاچه خواری رو داشته باشی...خیلی ها هم که ندارن خیلی راحت آداپته میشن چون متهال هستند و  باید خرج زندگی رو در بیارن...وزرات دفاع ایران پول خوبی میده برای دانشجو دکتری اما به محض اینکه باش قرارداد بستی اسمت رو به همه سفارت ها میده که تا آخر عمرت نتونی خارج بشی...همیشه از خودم میپرسیدم ATAS انگلیس چطوری هست که میفهمه کی تو ایران داره چکار میکنه...!خلاصه: اگه کسی تو ایران دکتری بخونه خیلی سریع اپلای کردن یادش میره غیر از اینکه قبلا اپلای کرده باشه و در حین خوندن دکتری منتظر جواب اپلای باشه...یه نیروی جاذه ای وجود داره...واقعیتش اینه که برای رشته فنی وضعیت به اون حد افتضاح نیست و اگه اهل رابطه برقرار کردن باشی میتونی لینک پیدا کنی و تو هم مثل اونا و با منطق اونا سرتو بندازی پایین و کارتو بکنی...تو ایران استاد تمام به خاطر اینکه به سرویس های دانشگاه برسه و مجبور نشه با آژانس بره چون ماشین بیاره آخه خرجش زیاد میشه، میاد جلسه دفاع رو سریع برگذار میکنه و به ...نیست که دانشجو داره زحمت 5 سالش رو ارائه میده...اصلا اهمیتی براش نداره...فقط این مهمه که برای همون جلسه 400 هزار تومن پول بگیره...یعنی کمتر از دو ساعت...استادهایی که تو ایران هستند اکثرا از انگلیس دکترا گرفتن و خیلی راحت هم گرفتن و همشون بی سواد هستند...و در اثر همنشینی با انگلیسی ها مثل اونا هستند...خودشون رو صاحب هر چیزی میدونند...و هیچ اهمیتی نمیدن به علم...طبق معیارهای وزرات علوم پیش میرن...اگه مقاله معیار شد پدر دانشجو رو در میارن برای مقاله...اگه امتیاز از بسیج استاتید مهم شد ریش میذارن و خلاصه طبق روز پیش میرن...نسل ما نسل بدبختی هست...اما خب با موندن کنار این جماعت مثل خودشون میشی...صادقانه گفتم...و یه روزی هم همین نسل بدبخت استاد میشن و ...اما خب در عوض پیش خانوادت هستی و راحت میتونی کنار بیای اگه بخوای...ببخشید ولی بدترین حالت اونه که بری خارج زجر بکشی و کار علمی خفن بکنی و بعد برگردی ایران...!!باید ببینی مقصودت چی هست...اگه کسی میخواد برگرده همون نره بهتره...چون برردی ایران مسخرت میکنن...یکی از مک گیل دکترا گرفته بود رفته بود خواجه نصیر مصاحبه بهش گفتن چرا تو مجله تخصصی WEAR مقاله هاتو چاپ تکردی...در حالی که تو مجلات خیلی خیلی خفن تر مقاله چاپ کرده بود...و خیلی راحت رد شد...و الان هم عقده ای شده... باید بره یه دانشگاه خیلی ضعیف اونم با خفت...من شخصا الان که درگیر دکتری شدم دارم فکر مکینم که برم یا نرم...الان با منطق و شناخت بیشتری دارم فکر میکنم...اینو خوب میدونم که اگه رفتن نباید برگردم...و اگه موندم هم شاید برای فرصت مطالعاتی هم نتونم برم خارج!!متایفم برای خودم و امثال خودم...باز اینو بگم که خیلی سریع در کمتر از چهل روز تونستم لینک هیا عجییبی پیدا کنم...واقعا اینو میگم که اگه کسی بمونه خیلی راحت میتونه اپلای و خارج رفتن رو فراموش کنه...غیر از اینکه کاراشو کرده باشه و فقط بحث ویزا و ...مونده باشه...اینم بگم که کسی که میخواد بره خارج  و بر نگرده هیچ مشکلی براش پیش نمیاد...حتی من شنیدم که برگرده هم باز مشکلی پیش نمیاد...میتونه خیلی راحت انصراف بده و هیچ پولی هم قرار نیست بده  چون تعهدی ندادی و بورس نشده...موفق باشید