سلام به همه ی دوستان گل خودم
بلاخره کسری من ثبت شد و شنبه میرم واسه صدور کارت
داستان خدمت ماهم به سر امد و کم کم دارم معنای آزادی رو حس میکنم
خیلی خوشحالم و مطمینم همه ی شما دوستانی هم که دارید تازه میرید خدمت منتظر این روز هستید. زیاد دور نیست این روز
اگه بخام براتون خدمت خودمو خلاصه کنم این جمله رومیتونم بگم:
واسه من سربازی ففط یک دستاورد داشت و اونم این بود که معنی جبر و اجبار رو بهم فهموند وقتی که مافوقت ازت کاری رو میخاد که تا حالا انجام ندادی و مجبوری قبول کنی
وقتی بهت زور میگن، توبیخت میکنن ،و میترسوننت و.... گاهی هم بهت توهین میشه و تو فقط درس صبر کردن رو باید فرا بگیری وطاقتت رو زیاد کنی
اما تمام این تلخیا با شیرینی اخر خدمت یادتون میره
کل خدمت 3 قسمته: 1_ 7 ماه اول که هنوز پایت پایینه و احساس غریبی میکنی 2_7 ماه دوم که پایه خدمتت بالاتر رفته و همه میشناسنت اما خسته کننده شده برات همه چی 3_7 ماه سوم که دیگه داری به اخر خدمت نزدیک میشی و حسابی همه چی دستت آمده و روزارو فقط میشمری
اما بچه ها فقط این حرف رو از من بعنوان ی داداش کوچیک همیشه تو ذهنتون داشته باشید: بین کسی که خدمت رفته و کسی که خدمت نرفته خیلی فرق هست
این 2 سال چنان ادمو درگیر خودش میکنه که بعدش هرچقدر هم بخای نمیتونی مثل قبل بیخیالی طی کنی و یک احساسی بهت میگه که پسر تو دیگه مردشدی و خیلی فرق داری با کسی که تا حالا یک سلاح دستش نگرفته و از نزدیک ندیدش . و این سوالا گاهی میاد تو ذهنت که:از این به بعد چند چندی با خودت؟ واسه آیندت میخای چکار کنی؟ و...........
به امید موفقیت همه داداشای مشتی و باحال خودم
میخامتون
علاقه مندی ها (Bookmarks)