Slow, Considered and Precise

الف) قبل از نوشتن همواره در ذهن داشته باشید که یک فرآیند «آرام، متمرکز و بسیار دقیق» بر روی کاغذ خواهید آورد. این تنها گلوله شماست، پس با دقت به سوی هدف نشانه گیری کنید، موانع و مزیت ها و روش های شلیک را بیاموزید و پس از اطمینان کامل از مهارتتان به سوی هدف شلیک کنید.

ب) هدف و مخاطب من کیست؟
برای چه کسی می نویسیم و از نوشته مان چه هدفی داریم؟ ممتحن زبان عمدتا دانش آموخته «زبان شناسی» یا «زبان انگلیسی» است. بنابراین صرفا نمیتوان با استفاده از روشی که برای نوشتن پروپوزال به کار برده اید، برای وی بنویسید. در واقع باید از ممتحنتان تصویری حدودی داشته باشید: سن و میزان تحصیلات و حتی جنسیت. آیا نوشته شما قابل درک برای بیش از پنجاه درصد گروه های سنی است؟ آیا نوشته شما «بار جنسیتی» دارد؟ آیا نوشته شما برای افراد با تحصیلات تکمیلی نوشته شده است یا افراد کم سوادتر هم میتوانند آن را بفهمند؟

«نداشتن هدف» همانقدر برای نوشته تان مضر است که «داشتن هدف های بسیار زیاد». هدف های نوشته را محدود کنید و نوشته تان را بر مبنای همان هدف ها برنامه ریزی کنید. نوشتن همواره از مسیر زیر می گذرد: Plan, Draft, Review
بدون بخش اول «هدف» نوشتن یک متن آکادمیک غیر ممکن است. ضمنا باید روی هدف متمرکز شوید و نوشته تان را تا آخر بر اساس همان هدف پیش ببرید.

فرض کنید شما یک دکتر متخصص پرتو درمانی هستید و برای سخنرانی در یک کنفرانس به یکی از دانشگاه ها دعوت شده اید. در آن کنفرانس شما با زبانی مملو از اصطلاحات تخصصی و Jargon به سخنرانی می پردازید یا مقاله نوشته شده ارائه می کنید و همگان هم سخن شما را میفهمند و از شما راضی اند. در این حالت شما به «مخاطب» خود «احترام» لازم را گذاشته اید و مخاطب هم به شما این احترام را می گذارد.
حال فرض کنید قرار است در مورد پرتو درمانی برای یک فرد عامی و کم سواد توضیح دهید. آیا میتوانید با استفاده از همان زبان اینجا هم برای خودتان احترام کسب کنید؟ مسلما خیر. بنابراین در نظر بگیرید که ممتحن شما باید با خواندن متن تان برای تان «احترام» قائل شود. پس جملات را ساده و تا حد امکان از Jargon دور کنید، قابل فهم و روشن و دقیق بنویسید.

پ) قانع کنید.
در زمان خواندن هر نوشته ای، سؤالات بسیاری برای خواننده پیش می آیند. بهترین نوشته ها آن هایی هستند که این پرسش ها را پیش بینی و بلافاصله به آن ها جواب میدهند. پاسخ دادن به سؤالات خواننده و پیش بینی دقیق آن ها و توضیح دقیق، روشن و شفاف آن ها باعث می شود، مخاطب نوشته شما را با هیجان و اشتیاق بخواند و با شما «همفکر» و «موافق» باشد. همواره در نظر بگیرید که متعصب ترین مدافعین هر مکتبی ابتدا توسط یک نوشته به آن «مدل فکری» جذب شده اند.

یادتان باشد که باید «مخاطب» را قانع کنید و نه «خودتان» را. نوشته را بارها بنویسید، بارها بخوانید و اگر توانستید از دیگران هم بخواهید که آن را بخوانند. اگر دیگران هم با خواندن نوشته می توانند بدون خواستن توضیح از شما آن را بفهمند، شما توانسته اید آن ها را هم «قانع» کنید. در غیر این صورت هنوز باید تمرین کنید.

ت) روش آکادمیک نوشتار
بعد از آن که نوشته شما از نظر Grammar، Context, Spelling, Vocabulary و Punctuation قابل قبول بود، Style از مهم ترین و قانع کننده ترین بخش های نوشتار شماست. نوشتار آکادمیک سازمان و ساختمان سازمان یافته دارد، با دلایل منطقی بحث می کند، عمدتا از ساختارهای سوم شخص پیروی میکند، به ندرت از واژگان Absolutism بهره می برد، نسبی است، حقایق را با «شاید» و «اما» و «اگر» و شرایط متفاوت بررسی می کند. صریح و روشن است و به شدت از جملات کوتاه استفاده میکند. ساختارهای زبانی آن ساختارهای «سطح بالا» هستند. در نوشتار آکادمیک دیدن عباراتی نظیر The results seems to indicate a linear relationship between X and Y, in order to.... بسیار محتمل تر است تا The results indicate a linear relationship ....

آیا در نوشته تان واژگان آکادمیک به کار برده اید؟ آیا ترکیبات شما Colloquial است؟ آیا Collocation هایتان صحیح است؟ به خصوص مراقب دو واژه بسیار پرکاربرد Put و Get باشید. مراقب Overgeneralization باشید. مثلا میتوان با افرودن en به ابتدای یک واژه از آن یک حالت فعلی ساخت، اما این قاعده همه جا کاربرد ندارد؛ مثال title و entitled صحیح اند، اما enlisted واژه قابل درکی نیست.


به صورت خلاصه نوشتار آکادمیک «دقیق، روشن و صریح» است، اما «مطلق گویی» نمی کند.

ث) Reader Response = Result

بعد از شناختن مخاطب و هدف و روش و استایل حال باید طوری بنویسیم که شخص مورد نظر ما به نوشته ما پاسخی را بدهد که ما می خواهیم. در این بخش میتوان به دو حالت پاسخ دهی به صورت Emotive response و intent Response اشاره کرد.
نوشته شما باید «تحسین» خواننده را برانگیزد. باید خواننده را «تحت تأثیر» قرار دهد و باعث شود شخص در صندلی خودش میخکوب شود و با دقت همه لغات و عباراتی را که به کار برده اید بررسی کند. پاسخ احساسی خواننده دریچه ورود به پاسخ هدف دارتر است . پاسخی که باعث می شود خواننده عکس العمل نشان دهد. عکس العمل مورد نظر ما در این مورد خاص کسب نمره بالاتر است.

Reader Response Result

Know what you want = Result
Who you want it from = Reader
The Response most likely to lead to that result


ج) آخرین نکته در نوشتار این است که ممکن است همه بخش های آن به صورت جداگانه صحیح باشند: واژگان، گرامر، استدلال و روش. اما باز هم نوشتار ما صحیح نباشد. باید دقت کنید که «روح» نوشتار و پیوستگی آن به صورت یک «سیستم» بسیار مهم است. همان طور که تک تک اعضا و بخش های یک نوشته باید صحیح باشند، ارتباط آن ها با هم دیگر هم باید معقول و منطقی، نظام مند و دارای ساختار باشد.

نوشتن یک مهارت است که نیازمند «سال ها» تمرین و ممارست است.

در نوشته های بعدی از Persuasive Writing بیشتر می نویسم.

از توجه شما متشکرم.