نمایش نتایج: از شماره 1 تا 4 , از مجموع 4

موضوع: گرایش محیط زیست چیست ؟

  1. #1

    پیش فرض گرایش محیط زیست چیست ؟

    به بحث و بررسی اهمیت این رشته جهت علاقه مندی و اشنایی ان بپردازید

  2. #2

    پیش فرض پاسخ : محیط زیست

    منابع طبیعی و اهمیت آن
    شما حتماً در طول زندگی در مجلات و کتاب‌ها خوانده‌اید و یا از اخبار، رادیو و تلویزیون راجع به بحران‌های تکرارشونده مطلع شده‌اید، بحران‌هایی از قبیل جنگ، انفجارات اتمی، انفجار جمعیت و ضایعات ناشی از آن مثل قحطی و گرسنگی و غیره. اینگونه بحران‌ها در مناطق مختلف کره زمین جملگی گواه بر صدمه‌خوردن محیط زیست انسان است. آلودگی آب و هوا خود شاهدی بر گسترش شهرنشینی است، این ضایعات خود دلیلی بر کاهش بیش از حد گونه‌های مفید گیاهی و جانوری است.

    محققینی که به این‌گونه مشکلات و مصائب توجه دارند و آنها که وضعیت ملت‌ها و رشد جمعیت جهان را دائماً مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهند، خبر از گسترش اضطراب، عصبانیت و فشار روحی اقشار جامعه می‌دهند.

    هم‌اکنون کسی نمی‌تواند در مسئولیت مهم خود در حفظ محیط زیست در همه ابعادش شانه خالی کند. هیچ یک از ما نمی‌توانیم از جهانی که در آن زندگی می‌کنیم غافل باشیم.

    مرافعات بین‌المللی، مشکلات جمعیتی و مسائل همگی به هم گره خورده‌اند، کشورهای متمدن که دارای تکنولوژی پیشرفته هستند بین جمعیت کشور و منابع طبیعی تعادل مناسبی را به‌ وجود آورده‌اند و به عبارتی از منابع خود با تکنیک صحیح و علمی بهره‌برداری می‌کنند. نقاطی از دنیا که در آن خطر جنگ و جنگ‌افروزی وجود دارد، معمولاً نقاطی هستند که در آن منابع طبیعی با کمبود مواجه هستند و یا جاهایی هستند که تکنولوژی لازم برای بهره‌برداری از منابع طبیعی موجود نیست.

    این نقاط غالباً نواحی پرجمعیت جهان را شامل می‌شوند زیرا رشد جمعیت آنها از رشد تکنولوژی بیش‌تر است و میزان منابع طبیعی که می‌تواند در اختیار مردم قرار گیرد، قابل قبول و پذیرش نیست، همزمان با افزایش رشد جمعیت و کم شدن منابع طبیعی خطر جنگ افزایش می یابد. هر راه حل ثابتی برای رفع مشکلا ت بین‌المللی باید تضمین کننده حفظ محیط زیست باشد و آنرا ملحوظ دارد تا بتواند سلامت و سعادت زندگی مردم را تأمین و مشکل جمعیتی آنها را برطرف نماید. در کلیه راه‌حل‌ها باید کیفیت محیط زیست به ویژه مورد توجه باشد. برای کشورهای پیشرفته که دارای تکنولوژی برتر هستند و مردم آنها با فراوانی مواد و مایحتاج مواجه‌اند و زندگیشان در حد لوکس است، بسیار مشکل است که بتوانند میزان بدی وضعیت موجود در سایر نقاط دنیا را تجسم کنند. فقط تعداد بسیار کمی هستندکه با محرومیت ثابت مردم در سایر نقاط دنیا آشنا هستند. کشورهای پیشرفته به رشد جمعیت خود توجه داشته، می‌دانند که رشد ممتد جمعیت چه هزینه‌هایی را دربر دارد و به همین دلیل قادر شده‌اند رشد جمعیت خود را کنترل نمایند.

    کشورهای پیشرفته می‌توانند کارخانجات بیشتری داشته باشند و این فقط به قیمت افزایش آلودگی آب و هوا است. آنها می‌توانند ماشین‌های بیشتری داشته باشند، ولی به قیمت انبوهی ترافیک در شهرها و افزایش شاهراهها. آنها می‌توانند مسافرت خود را در اتوبانها زیاد کنند ولی به قیمت افزایش اتوبانها که خود جای اراضی کشاورزی و منابع طبیعی را اشغال می‌کند. آب و هوا زمانی تمیز و ارزان‌قیمت بودند، ولی امروزه آلوده و گران می‌باشند. زمین زمانی ارزان‌قیمت و سهل‌الوصول بود، ولی امروزه مشکل می‌توان فضایی را با قیمت ارزان تهیه نمود که از نظر حفظ منابع طبیعی منحصر به فرد باشد و جایی برای تفریح و تنفس اهالی شهرها باشد.

    امروزه این واقعیت به حقیقت پیوسته است که نمی‌توان رشد جمعیت بیش از حد در کشورهای محروم و قحطی‌زده را از نظر دور داشت و آنرا نادیده گرفت. این ادعا که می‌توان مسأله سایر ملل را نادیده گرفت به قول جامعه‌شناس معروف (Paul Ehrlich ) مثل این است که بگوئیم مسافری در یک قایق که انتهای قایقش در آب فرو رفته می‌تواند خود را به سلامت از مرگ برهاند. ما همگی سرنشینان کره پرجمعیتی هستیم در جهان واحد و توجه به محیط زندگی بشر باید مورد توجه همگی باشد.

    در زمانی نه چندان دور که جهان بزرگ و جمعیت آن بالنسبه کم بود بشر می‌توانست در اعمال خود اشتباهات بزرگی را مرتکب شود بدون اینکه به محیط زیست لطمه جدی وارد گردد. اگر جنگلی نابود می‌شد و یا مرتع و علفزاری به بیابان تبدیل می‌شد، هنوز هزاران جنگل و چمنزار دست نخورده وجود داشت. امروزه جهان کوچک و جمعیت آن بسیار زیاد است و هرگونه اشتباهی غیر قابل جبران است. هرگونه اشتباهی در رابطه با محیط زیست و تأمین مجدد آن بسیار پرهزینه است، تلاش و تقلا برای حفاظت از محیط زیست چیزی است که باعث رشد و ارتقاء می‌شود و سعادت کامل افراد را تضمین می‌کند. بشر باید در طبیعت به گونه‌ای عمل کند تا ضمن تهیه غذا و تأمین زندگی که برایش اساسی هستند، آن را در حد اعلا حفظ نماید. طبیعتی سرشار از فضا برای جابجایی، سرزمین طبیعی برای گردش کردن، مناظر طبیعی برای تحسین کردن و جانوران وحشی برای مشاهده، مطالعه، شکار و غیره …

    امروزه باید تصمیمات مفید خود را در رابطه با حفظ کیفیت محیط زیست سریعاً به مرحله اجراء درآوریم. اگر بیش از این منتظر بمانیم ممکن است موقعیت مناسب را از دست داده و محدودیتهای زیادی در رفتار با طبیعت ایجاد گردد، هدف ما این نیست که فقط راه‌حل ساده‌ای برای محیط زیست انتخاب و معرفی کنیم. برای بسیاری از مشکلات هم‌اکنون هیچ راه‌حلی نداریم و تنها کاری که اکنون می‌توانیم در رابطه با حفظ محیط زیست بطور قاطع انجام دهیم، حفاظت از آن با محدود کردن رشد بیشتر جمعیت است. سایر راه‌حلها یعنی افزایش تولیدات از طبیعت برای تغذیه نسل بشر و غیره موقعیت را خرابتر می‌کند. قبل از اینکه موقعیت از این هم خرابتر شود و جهانی خلق کنیم که دیگر نسل بشر قادر به ادامه زندگی در آن نباشد، باید به فکر چاره باشیم و وارد عمل شویم.

    منابع طبیعی، مواد، سرزمین و موجودات زنده‌ای هستند که بویژه در فرهنگ انسانی مفید و ارزشمند هستند. امروزه همه چیزهای موجود، روی کره زمین از یخهای قطبی گرفته تا قلل کوههای استوایی و اعماق دریاها برای انسان ارزشمند بوده و در نتیجه جزء منابع طبیعی محسوب می‌گردند.

    منابع طبیعی را به دو دسته کل تقسیم می‌کنند. یکی منابع تجدید شونده و دیگری منابع غیرقابل تجدید. مطالعات اخیر نشان داده است که حد و مرز بین این دو کاملاً مشخص نیست و این خود از اهمیت این تقسیم‌بندی می‌کاهد.

    منابع تجدیدشونده همانا منابع زنده هستند مانند جنگلها، مراتع، آبزیان، خاک و … . منابع طبیعی غیرقابل تجدید، اشیاء بی‌جان مثل معادن و سوخت‌های فسیلی هستند.

    اختلاف بین این دو دسته از منابع بسیار مهم هستند. منابع زنده قادر به تکثیر، تولید مثل، افزایش و جابجایی هستند. اگر از این منابع بطور صحیح استفاده شود میتوانیم سالهای سال ازآنها بهره‌برداری کنیم بدون اینکه لطمه‌ای به آنها واردآید. منابع غیرقابل تجدیدبه خودی خود جابجا نمی‌شوند و مدت زمان جابجایی آنها آنقدر طولانی و به نسبت کم است که در زمان حیات انسان قابل رؤیت نیست. توده‌های آهن یا منابع نفت رشد نمی‌کنند وقتی یک منبع مرده مورد مصرف و استفاده قرار گرفت از دست رفته و ما باید چیز دیگری را جایگزین آن کنیم و یا اینکه بدون وجودآن به زندگی ادامه دهیم.

    دومین اختلاف مهم این دو منابع در این است که منابع زنده به هم پیوسته و وابسته‌اند. اگر جنگلی را بطور یکسره قطع کنیم نه تنها درختان از بین می‌روند بلکه به خاک هم صدمه وارد می‌گردد. نسبتهای آبی منطقه تغییر می‌‌کند. زندگی ماهیان در نهرها و رودخانه‌ها و زندگی جانداران در خشکی تخریب و یا ممکن است بطور چشمگیری تغییر یابد. پس منابع زنده در هر ناحیه‌ای به همدیگر گره خورده و عجین هستند چنانچه به یکی لطمه وارد شود به سایرین نیز وارد می‌گردد. در منابع غیرقابل تجدید این طور نیست، استخراج زغال‌سنگ در یک ناحیه ضرورتاً تأثیری بر سایر ذخایر ندارد.

    هنگامی که ما زغال سنگ یا نفت را برای سوختن مصرف می‌کنیم جنگل محفوظ می‌ماند، ولی همزمان هوا آلوده‌تر می‌شود به نحوی که رشد نباتات و حیوانات ممکن است به مخاطره افتد. امروزه معلوم شده که بسیاری از منابع از جمله اکسیژن موجود در هوا، نفت و زغال‌سنگ موجود در زمین نتیجه‌ای از فعالیت موجودات زنده است و به آنها وابسته‌ است. منابع طبیعی غیرقابل تجدید دائماً در حال کاهش و تنزل هستند و با افزایش رشد جمعیت توسط بشر بطور بیرحمانه مصرف می‌شوند. بایستی در استخراج و مصرف آنها جانب احتیاط را حفظ نموده و از ضایعات و فضولات آنها جلوگیری نمود. با اعمال اینگونه مدیریت بهره‌برداری از منابع امکان عرضه آن برای مدت زمان طولانی میسر است و بالعکس اگر با بی‌احتیاط همه آنها را مصرف کنیم بزودی شاهد زوال و پایان آنها خواهیم‌ بود.

  3. #3

    پیش فرض پاسخ : محیط زیست

    اهمیت و نقش محیط زیست در زندگی انسان



    محیط زیست طبیعی تأثیر شگرفی بر روح و روان آدمی دارد. محیط پاک و آراسته و خرّم، زندگی را شاداب و معطر می‏سازد. شنیدن آواز روح بخش پرندگان، ترنم لطیف جویباران، آهنگ دلربای چشمه ساران، صفای سبز سبزه زاران، نسیم لطیف کوهستان، رقص دلنشین درختان و زیبایی شهر و دیار، همه و همه تأثیر اعجاب انگیزی بر زندگی و حیات انسان دارند. هر کسی از تماشای چنین منظره‏های زیبایی احساس آرامش و نشاط کرده و امنیت و آسایش را در حیات خویش لمس می‏کند. بر عکس، آسیب رساندن به محیط زیست و نابودی طبیعت باعث وارد آمدن صدمات و زیانهای جبران ناپذیری به بشریت می‏شود.

    افسردگی و افزایش بیماریهای روحی و روانی انسان امروز بدون ارتباط به آسیب رساندن به محیط زیست نیست. هیچ کس نمی‏تواند منکر بشود که تخریب محیط زیست تأثیر منفی بر شیوه رفتار آدمیان می‏نهد، و اثرات ویرانگری بر اخلاق فردی و جمعی جامعه بشری بر جای می‏گذارد.

    امام خمینی ـ قدس سره ـ در مورد تأثیر محیط زندگی بر شخصیت آدمی می‏نویسد:

    «محیط تربیت، شخصیت مربی، رفیق همنشین، اثرات شگفت آوری دارند که همه آن را مشاهده می‏کنند.»(5)

    قرآن کریم درباره اثر طبیعت می‏فرماید:

    «سرزمین پاکیزه، گیاهش به فرمان پروردگار می‏روید؛ اما سرزمینهای بد طینت [و شوره‏زار]، جز گیاه ناچیز و بی ارزش، از آن نمی‏روید.»(6)

    از این آیه مبارک استفاده می‏شود همان طور که طبیعت و سرزمین پاک در رشد و پرورش بهینه گیاهان مؤثر است، در رشد و تکامل انسان نیز مؤثر می‏باشد، و همان گونه که از زمینهای شوره زار جز گیاهان بی ارزش نمی‏روید، محیط آلوده نیز تأثیر منفی و اثرات زیانباری بر تربیت انسان دارد.

    امام علی ـ علیه‏السلام ـ درباره اثر طبیعت بر انسان فرموده است:

    «از سرما در آغاز آن (فصل خزان) پرهیز کنید و در پایان آن (فصل بهار) به پیشواز آن بشتابید؛ زیرا سرما بر بدنها همان تأثیر را می‏گذارد که بر درختها؛ اوّل آن سوزاننده و نابود کننده است، و پایان آن رویاننده و شکوفا کننده.»(7)

    کلام امام درباره تأثیر طبیعت بر جسم و جان آدمی بسیار روشن و صریح است و همان سان که طبیعت بر جسم و بدن اثر گذار است، بر روح و روان بشر نیز اثر گذار می‏باشد.

    امروزه هیچ کس نمی‏تواند نقش زیانبار جنگهای بین‏المللی و منطقه‏ای را در تخریب محیط زیست و اثرات سوء آنها را بر زندگی انسانها منکر شود. جوامعی که محیط زندگی آنها در اثر جنگ و تخریب نابوده شده است، ساکنان آنها دچار انواع بحرانهای روانی و جسمی شده‏اند. افغانستان یکی از جوامعی است که جنگ، تأثیر عمیقی بر زندگی مردم گذاشته است؛ چنانکه پژوهشگران مرکز کنترل و جلوگیری از بیماری یک سازمان تحقیقاتی پزشکی مستقر در آتلانتای آمریکا در گزارش خود گفته‏اند: «از هر سه شهروند افغانستان که پانزده سال یا بیشتر سن دارند دو نفر نشانه‏های افسردگی و سایر ناراحتیهای روانی را از خود بروز می‏دهند.»

    باربارا لوپز کاردوزو، از نویسندگان این گزارش، گفته است: «در میان شهروندان افغانستانی میزان بالایی از افسردگی، اضطراب و نگرانی ناشی از ضربات روانی مشاهده می‏شود.»(8)

    این گزارش به خوبی اثرات سوء تخریب طبیعت و تأثیر نابسامانیهای اجتماعی را که بر اثر جنگ در این کشور به وجود آمده است، نشان می‏دهد و اثرات سوء و زیانبار جنگ را که یکی از عوامل تخریب محیط زندگی انسان است را بیان می‏دارد

  4. #4

    پیش فرض پاسخ : محیط زیست

    اهميت محيط زيست

    محيط زيست سيستمي خودكفا و پايدار است ، مستقل عمل مي‎كند ، هميشه بسوي تكامل و در حال پويايي است و هر عاملي كه اين خودكفايي را مختل كند بحران ساز محيط زيست است مثل انسان . انسان با افزايش جمعيت بحران ايجاد كرده است كه تبعات متعددي را دارد . افزايش جمعيت باعث افزايش نياز و افزايش نياز موجب افزايش تقاضا مي‎گردد . افزايش تقاضا ، افزايش توليد را دنبال دارد و افزايش توليد نيازمند تخريب بيشتر محيط زيست است . چون پس آب و پس مانده توليد و مصرف آلودگي را ايجاد مي‎كند . پل ارنش و ام ارنش در كتاب انفجار جمعيت مي‎گويند « زمانيكه كشاورزي ابداع شد جمعيت 000/000/5 نفر بوده است و دو هزار سال قبل جمعيت جهان 000/000/250 نفر بوده است . در سال 1650 ميلادي جمعيت جهان 000/000/500 نفر مي‎رسد و در سال 1850 ميلادي جمعيت جهان بيش از يك ميليارد نفر بوده ، در سال 1970 جمعيت جهان به بيش از 5/3 ميليارد نفر افزايش يافته است . بنابراين از سال اول ميلادي تا 1750 تنها 480 ميليون نفر به جمعيت جهان اضافه شده است در حاليكه با ميزان رشد كنوني جمعيت جهان ( 8/1 %) 6 سال طول مي‎كشد تا 480 ميليون نفر به جهان اضافه مي‎شود . از 10000 سال قبل تا 300 سال قبل رشد جمعيت جهان 002/0 بوده است و با آن نرخ رشد 18000 نفر در ميليون افزايش پيدا مي‎كند . بعبارتي از آغاز تا 300 سال قبل رشد جمعيت جمعيت جهان 002/0 درصد يا 20 نفر در هر ميليون نفر بوده است ولي در حال حاضر رشد جمعيت جهان با 8/1% برابر 18000 نفر در هر ميليون نفر است .
    مفهوم و تاريخچة آلودگي هوا هوا مايه زندگي است . در اهميت هوا همين بس كه انسان بدون غذا 5 هفته و بدون آب 5 روز دوام مي‎آورد ولي بدون هوا بيش از چند ثانيه نمي‎تواند دوام بياورد . آلودگي هوا مطلب جديدي نيست . دود آتش‎سوزي جنگلها و آتش‎فشانها ، سوختگيهاي خانگي يا بوي حاصل از متلاشي شدن اجساد حيوانات و پس مانده‎هاي گياهان براي انسان مزاحمت‎آميز و حتي در مواردي كشنده است ولي آلودگي قابل توجه و محسوس نبود . چون هوا خودبخود پالايش مي‎شد و قدرت خود پالايي داشت . آلودگي از زماني محسوس شد كه انسان بصورت اجتماعات ثابت در نقاط مختلف اقامت گزيد . پاكي هوا از گذشته مورد توجه بشر بوده است . بقراط مهمترين اصل بهداشت عمومي را هواي پاك مي‎دانست و يا ابن سينا معتقد بود كه گرد و غبار از عوامل كوتاه كننده عمر است ولي در قرن حاضر بعلت ازدياد نفوس در دنيا و پيشرفت تكنولوژي و تراكم صنايع و استفاده از منابع مختلف انرژيهاي آلوده ساز باعث شده آلودگي هوا بيش از آن بشود كه طبيعت بطور خودبخود آنرا دفع بكنند . در سال 1240 ميلادي فردريك دوم پادشاه آلمان فرمان صادر نمود كه طي آن فرمان آلماني‎ها موظف به عدم آلوده كردن آب و هوا و خاك بودند . در سال 1273 ميلادي در لندن قانوني تصويب شد كه در طول مدت تشكيل مجلس سوزاندن زغال سنگ ممنوع گرديده و اگر آهنگري از اين قانون سرپيچي مي‎كرد حكم اعدامش را صادر مي‎كردند . در سال 1464 ميلادي برابر شكايت اهالي شهر كهلن آلمان يك كارگاه بزرگ ذوب مس و سرب بسته شد . در سال 1450 ميلادي اولين اقدام براي كنترل آلودگي هوا از طريق كارخانجات دود آلمان صورت گرفت . اين اقدام احداث اطاقك گرد و غبارگير در يك كارخانه را مجاب مي‎ساخت . در سال 1801 ميلادي در منچستر انگلستان اولين كميته در مورد آلودگي هوا ايجاد شد كه فعاليت اين كميته بيشتر در كم كردن دود حاصل از بخاري منازل و كم كردن گازهاي حاصل از كارخانه‎ها با بالابردن ارتفاع دودكشها بود . در سال 1844 براي اولين بار در دنيا توسط انگليسيها در لندن پليس حفظ هوا تشكيل شد كه كار او نظارت بر كارخانه‎ها بود تا در صورت تخلف اقدام قانوني صورت گيرد . در سال 1912 اولين مجمع جهاني حفظ هوا تحت عنوان اتحاديه علمي بين‎المللي تحت عنوان كميته تحقيقاتي آلودگي هوا در لندن تشكيل شد . Atmosphoric pollution

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •