چه شهری را برای اقامت در کانادا انتخاب میکنید؟ و چرا؟

[soubasa]

1- تویه اروپا در میان تمام کشورهای فرانسه تنها کشوری هستش که با سیاه ها خیلی راخت ازدواج میکنن. و بیشترین میزان تحمل (tolerance) رو نسبت به خارجی ها دارن. حتی تو دانشگاههاشون اگر که بگردید پر از خارجیهاست (یعنی میشه یه دانگشاه تا ۹۰ درصد حتی از مدیر دپارتمان تا سایر اساتید غیر فرانسوی باشن).
این رو با ایتالیا و کشورهای اسکاندیناوی و حتی المان و ... مقایسه کنید. ایرانیها بین فرانسوی ها در قیاس با سایر کشورهای اروپایی دید بسیار مثبت تری رو دارن.

۲- این رو یادتون هیچ وقت نره که اروپایی ها اومدن امریکا و کانادا و استرالیا و ... فتح کردن بومی ها رو به گوشه روندن و همه چیز ماله خودشون کردن. بعد ازون اگر که فیلم گنگ او نیویورک رو دیده باشین (دی کاپریو و دی لوویز بازی میکنن توش) نسبت به ایرلندیها و حتی المانی ها (فیلم کینگ کونگ ۲۰۰۶) یه نژاد پرستی بسیار
پررنگی وجود داشت و داره. کانادا و استرالیا و ... مثل ایتالیا و المان و یا اسپانیا نیستن که مردمشون قرنها مالک اون خاک بودن. بنابراین همیشه سعی کنید با اعتماد به نفس حقتون رو بگیرید و هیچ موقع به خاطر رنگ پوست یا زشت بودنتون احساس خجالت بیمورد نکنید.
خیلی طبیعی هستش که یه نفر دوست داشته باشه با ادم خوشگل زندگی کنه یا بچرخه و ... . قانون طبیعت اینه.

۳- خوشبختانه ایرانیها قرنها نشون دادن که فازشون چیه و اینه میشه با نگاه به گذشته (و نه حال!) فهمید. ایرانیها نه مثل ترکها و المانها و ... نسل کشی کردن. نه مثل .... دنبال استعمار و ... بودن و ... .
مجدد میگم یکی زشته مثل این سوریه های بیسواد و بیفرهنگ که ریختن تو اروپا. یکی با استعداد و اکادمیک مثل ایرانیها تو اکثر کشورهای جهان. یکی هم زیبا و بی استعداد مثل اکراینیها که الان ریختن تو اروپا.
یکی سیاه و همیشه تلفن رو میزاره رو بلند گو حرف میزنه و چاقه و از امریکا تا افریقا تا اروپا یه رفتار رو نشون.

ریشه ادما سخت عوض میشه.

بله شما درست میگید جمعیت سیاه فراسه زیاده و حتما با این موضوع کنار اومدن. میدونید نکته جالب که من در این سه سال متوجه شدم اینه. من وقتی رسیدم اینجا وقتی به موضوع نژاد پرستی فکر میکردم همیشه آفریقایی ها و چینی ها توی ذهنم تداعی میشد ولی دیدم که اینجا موضوع نژاد پرستی با این دو قوم حل شده و دیدم خودم محور نژاد پرستی شدم به عنوان یک خاورمیانه ای. حدس بزن چرا؟ چون برچسب مسلمونی دارم. به نظر من حداقل توی کانادا که تجربه دارم محوریت نژاد پرستی از رنگ پوست و ظاهر به مذهب تغییر پیدا کرده. اینجا حتی برای مدرسه رفتن بچه هاشون هم اول نگاه میکنن مهاجرها کجاها میرن که بچه رو تا جایی که میتونن اونجا نفرستن. درسته این غربی ها هم خودشون مهاجر هستند و صاحبان اصلی کانادا مردم بومی هستند که بچه هاشون رو این غربی ها زنده به گور کردن.
ما ایرانی ها با سوادیم هندی ها با سوادن ولی اینجا در کل سوری و عرب و ایرانی همه با چشم خاور میانه ای دیده میشن چون برچسب مسلمونی داریم. باور نمیکنی من تا وقتی که اینجا نیومده بودم نمیدونستم که اینا روی هندی ها و پاکستانی ها هم نژاد پرستی دارند.
همه صحبت من همین بوده راجع به ریشه. من میگم ما نباید خودمون رو جلوی این غربی ها ببازیم چراکه اونا هم مهاجر هستند. من میگم باید باهاشون مثل خودشون رفتار کرد. یعنی باید خودمون رو بگیرم وقتی این غربی ها رو میبینم نه اینکه خودمون رو ببازیم. کانادا نژاد پرستی خیلی زیاده با استان کبک در صدر جدول.

[farinwest]

سلام دوستان کانادا جای خوب زیاد داره ولی یک نکته رو درنظر بگیرید. همه جای کانادا علیه آسیایی ها به خصوص اعراب و خاور میانه نژاد پرستی هست. شاید الان یکی بیاد کامنت بده نه اینجوری نیست ولی اینجا همه غربی هایی که از اروپا اومدن نژاد پرست هستن و از توی چهرشون میشه دید.
صرف نظر ازینکه چقدر شما تحمل این نژاد پرستی رو دارید بهتون توصیه میکنم هیچ وقت مونترال یا کبک نرید نژاد پرستی توی مونترال خیلی زیاده حتی کشت و کشتار بین مسلمون و مسیحی به دلیل دشمنی هم زیاده. یا با اتوبوس میرن توی مدرسه یا با اسلحه یا تصادف عمدی. کافیه سرچ کنید متوجه میشید. علت درصد بالای نژاد پرستی در مونترال به خاطر درصد بالای فرانسوی زبان ها هست. فرانسوی ها از قدیم با انگلیسی ها دشمن بودن در خاک کانادا و حتی این فرانسوی ها نسبت به انگلیسی ها هم نژاد پرستی دارن ماها که اهل خاور میانه هستیم جای خود دارد.

تو سوئد فقط یکبار نژادپرستی دیدم بر علیه خودم.
ولی تو این ۶ ماه حداقل ۱۰ بار رفتار نژادپرستانه با من و همسرم شده. ولی چون اوکراینی ان منم زیاد پیگیر نشدم. فقط برا سیگار کشیدن به لندلورد چندبار تماس گرفتم که تا الان هیچکاری نکردن. حدود ۶ ماهه ۴ تا خانواده اوکراینی رو اوردن اینجا اسکان دادن، اینجا که من زندگی میکنم محله ی روبه بالاست. با سوسیال حتی اجاره رو نمیشه پرداخت. نمیدونم چرا شهرداری این ۴ تا رو اینجا اورده. ولی تو این ۶ ماه کلا بهم ریخته نظم ساختمون. ولی چون اوکراینی ان کسی چیزی نمیگه. وگرنه یه خاورمیانه ایی بود کل روزنامه های دست راستی و سایتهای دست راستی پر میشد از خبرش. یه رفتارایی با من و همسرم شده که برم شکایت کنم غرامت میدن.
امروز صبح کل راه پله ها ابجو ریختن. دیشب اونقدر سر و صدا بود هی میگفتم به پلیس زنگ بزنم بیان جمع کنن.
نمیدونم چقدر سگ دوست دارن. همشون سگ دارن. ۲ تا سوئدی هم همسایمونه سگ دارن. هیچوقت ندیدم راه پله راهرو اسانسور کثیف باشه گلی باشه. ولی این ۴ تا از وقتی اومدن کل رهروها گلیه. اسانسور کثیف.
کلا بیخیال. اوکراینی جنگ زدن. بارها منو دست انداختن بچه هاشون. همسرم میگه منو میبینن یه چیزایی میگن میخندن.

[soubasa]

تو سوئد فقط یکبار نژادپرستی دیدم بر علیه خودم.
ولی تو این ۶ ماه حداقل ۱۰ بار رفتار نژادپرستانه با من و همسرم شده. ولی چون اوکراینی ان منم زیاد پیگیر نشدم. فقط برا سیگار کشیدن به لندلورد چندبار تماس گرفتم که تا الان هیچکاری نکردن. حدود ۶ ماهه ۴ تا خانواده اوکراینی رو اوردن اینجا اسکان دادن، اینجا که من زندگی میکنم محله ی روبه بالاست. با سوسیال حتی اجاره رو نمیشه پرداخت. نمیدونم چرا شهرداری این ۴ تا رو اینجا اورده. ولی تو این ۶ ماه کلا بهم ریخته نظم ساختمون. ولی چون اوکراینی ان کسی چیزی نمیگه. وگرنه یه خاورمیانه ایی بود کل روزنامه های دست راستی و سایتهای دست راستی پر میشد از خبرش. یه رفتارایی با من و همسرم شده که برم شکایت کنم غرامت میدن.
امروز صبح کل راه پله ها ابجو ریختن. دیشب اونقدر سر و صدا بود هی میگفتم به پلیس زنگ بزنم بیان جمع کنن.
نمیدونم چقدر سگ دوست دارن. همشون سگ دارن. ۲ تا سوئدی هم همسایمونه سگ دارن. هیچوقت ندیدم راه پله راهرو اسانسور کثیف باشه گلی باشه. ولی این ۴ تا از وقتی اومدن کل رهروها گلیه. اسانسور کثیف.
کلا بیخیال. اوکراینی جنگ زدن. بارها منو دست انداختن بچه هاشون. همسرم میگه منو میبینن یه چیزایی میگن میخندن.

خیلی خوبه. میدونی اینجا من حس میکنم من رو به چشم تروریست نگاه میکنن چون برچسب مسلمونی داریم. البته من دیگه یک آدم بی دین هستم و اهل مذهب و این چیزا نیستم. ولی خب ظاهر آدم معلومه که اهل کجاست و اونم خاور میانه است. اینجا حتی بچه هاشون هم نزدیک بچه های مهاجرها نمیشن حتی سنین 15 تا 20 سال و علتش اینه خانواده هاشون حتما یه چیزی گفتن. یادمه یه خانمی میگفت اینجا سعی میکنن بچه هاشون رو به مدارسی که مهاجرا هستن حتی المکان نفرستن. میدونی جالب اینه که مساله نژاد پرستی آفریقایی ها و چینی ها حل شده است چیزی که من میبینم. بیرون که میری قشنگ حس میکنی ازت فاصله میگیرن و از چشماشون معلومه چطوری نگاهت میکنن. راستش من فکر میکنم همه جای دنیا همینه کم یا بیش اسم مهاجر روی ماست. من شخصا خودم دیگه به آسمان ها برای زندگی فکر میکنم هاهاهاهاها. شاید اونجا قشنگ تر باشه.
این مشکلاتی رو که شما عرض کردید اینجا هم هست. کلا آپارتمان نشینی همینه من خودم به خاطر سر و صدا در عرض یک سال چهارتا آپارتمان عوض کردم. راه حلش اینه که یک خانه مستقل اجاره یا بخری. توی ایران هم سخته آپارتمان ساکت پیدا کنی چون آدم های مختلف و سلیقه های مختلف و مهمتر از همه نگرش های مختلف وجود دارن.
من نمیخوام همش از بدی ها کانادا بگم خوبی هم داره ولی دوستان بدی ها رو پنهان میکنند. وقتی این حس رو داشته باشی که مردم یه جور دیگه نگاهت میکنند این تویی که آخر روز با خودت خلوت میکنی و به آنچه که در روز اتفاق افتاده فکر میکنی و این اذیت کننده ست.

[farinwest]

خیلی خوبه. میدونی اینجا من حس میکنم من رو به چشم تروریست نگاه میکنن چون برچسب مسلمونی داریم. البته من دیگه یک آدم بی دین هستم و اهل مذهب و این چیزا نیستم. ولی خب ظاهر آدم معلومه که اهل کجاست و اونم خاور میانه است. اینجا حتی بچه هاشون هم نزدیک بچه های مهاجرها نمیشن حتی سنین 15 تا 20 سال و علتش اینه خانواده هاشون حتما یه چیزی گفتن. یادمه یه خانمی میگفت اینجا سعی میکنن بچه هاشون رو به مدارسی که مهاجرا هستن حتی المکان نفرستن. میدونی جالب اینه که مساله نژاد پرستی آفریقایی ها و چینی ها حل شده است چیزی که من میبینم. بیرون که میری قشنگ حس میکنی ازت فاصله میگیرن و از چشماشون معلومه چطوری نگاهت میکنن. راستش من فکر میکنم همه جای دنیا همینه کم یا بیش اسم مهاجر روی ماست. من شخصا خودم دیگه به آسمان ها برای زندگی فکر میکنم هاهاهاهاها. شاید اونجا قشنگ تر باشه.
این مشکلاتی رو که شما عرض کردید اینجا هم هست. کلا آپارتمان نشینی همینه من خودم به خاطر سر و صدا در عرض یک سال چهارتا آپارتمان عوض کردم. راه حلش اینه که یک خانه مستقل اجاره یا بخری. توی ایران هم سخته آپارتمان ساکت پیدا کنی چون آدم های مختلف و سلیقه های مختلف و مهمتر از همه نگرش های مختلف وجود دارن.
من نمیخوام همش از بدی ها کانادا بگم خوبی هم داره ولی دوستان بدی ها رو پنهان میکنند. وقتی این حس رو داشته باشی که مردم یه جور دیگه نگاهت میکنند این تویی که آخر روز با خودت خلوت میکنی و به آنچه که در روز اتفاق افتاده فکر میکنی و این اذیت کننده ست.

منظور من این بود که تو این ۱۰ سال و خورده ایی فقط یه بار رفتار نژادپرستانه از سوئدیها دیدم. خود سوئدیها خیلی خوبن. اونقدر که من خودم همین یه مورد تو ذهنمه. همسایه ها اکثرا سوئدی ان. همه میشناسیم بارها تو گریل و باربی کیو جمع شدیم. رفتار سوئدی ها با ما خیلی خوبه. اما این ۶ ماه رفتارهایی از این ۴ تا خانواده دیدم که بعضی وقتا میگم به پلیس زنگ بزنم. دقیقا رفتارشون تبدیل به هرزمنت یا مزاحمت شده. عمدا هم ما رو اذیت میکنن.

کلا بعضی کشورای اروپای شرقی تو این رفتارها دست همه رو از پشت بستن. خود من اتئیستم. همسرم اتئیسته و اصلا حجاب نداره. اما بازم خب این رنگ پوست شده معیار تحقیر. جالب اینه سوئدی ها این براشون حل شده ولی امان از لهستانیها و کشورای بالتیک جدیدا هم این اوکراینیها. حتی با چندتا صربستانی که کلا معروفن برخورد داشتم. صربها ۱۰۰ برابر رفتارشون بهتره. و جالب اینه همه مون تو سوئد مهاجریم. منی که تابعیت دارم اصلا معترض نیستم بهشون حتی رفتارم با احترامه. اما اینا ۶ ماهه اومدن اعصاب برا ما نزاشتن. جایی هم نمیشه معترض شد میگن روسگرایی. ماها که فعلا از این بی اعصابی میخندیم. ولی من یکی ببینم رفتارشون خوب نمیشه حتما مستند میکنم فیلم میگیرم شکایت میکنم. حداقل برا غرامت و پولش هم شده شکایتو میکنم. چون تو سوئد نفرت و رفتار نفرت انگیزانه جرمه.

[soubasa]

منظور من این بود که تو این ۱۰ سال و خورده ایی فقط یه بار رفتار نژادپرستانه از سوئدیها دیدم. خود سوئدیها خیلی خوبن. اونقدر که من خودم همین یه مورد تو ذهنمه. همسایه ها اکثرا سوئدی ان. همه میشناسیم بارها تو گریل و باربی کیو جمع شدیم. رفتار سوئدی ها با ما خیلی خوبه. اما این ۶ ماه رفتارهایی از این ۴ تا خانواده دیدم که بعضی وقتا میگم به پلیس زنگ بزنم. دقیقا رفتارشون تبدیل به هرزمنت یا مزاحمت شده. عمدا هم ما رو اذیت میکنن.

کلا بعضی کشورای اروپای شرقی تو این رفتارها دست همه رو از پشت بستن. خود من اتئیستم. همسرم اتئیسته و اصلا حجاب نداره. اما بازم خب این رنگ پوست شده معیار تحقیر. جالب اینه سوئدی ها این براشون حل شده ولی امان از لهستانیها و کشورای بالتیک جدیدا هم این اوکراینیها. حتی با چندتا صربستانی که کلا معروفن برخورد داشتم. صربها ۱۰۰ برابر رفتارشون بهتره. و جالب اینه همه مون تو سوئد مهاجریم. منی که تابعیت دارم اصلا معترض نیستم بهشون حتی رفتارم با احترامه. اما اینا ۶ ماهه اومدن اعصاب برا ما نزاشتن. جایی هم نمیشه معترض شد میگن روسگرایی. ماها که فعلا از این بی اعصابی میخندیم. ولی من یکی ببینم رفتارشون خوب نمیشه حتما مستند میکنم فیلم میگیرم شکایت میکنم. حداقل برا غرامت و پولش هم شده شکایتو میکنم. چون تو سوئد نفرت و رفتار نفرت انگیزانه جرمه.

همه جای شبیه به هم هست. سوئد و اسکاندیناوی هم نژاد پرستی هست شایدم بیشتر چون مردم خاورمیانه اونجا بیشتر هستن

[soubasa]

من مدتی پیش درباره پستی رو پاسخ دادم درباره چه شهری خوبه درکانادا. خواستم مطلبی رو بگم شاید برای بعضی مفید باشه شایدم برای بعضی قابل هضم نباشه و خورده بگیرن. من الان سه سال هست که در کانادا هستم و سه تا شهر مختلف بودم. موضوع از این قرار بود که چرا بعضی شهرای کانادا مانند مونترال نژادپرستی علیه مهاجرهای جدید زیاده. جالبه بدونید موضوع نژاد پرستی با سیاه پوست یا بهتره بگم مردم آفریقا اینجا تمام شده هست. چیزی که خیلی پر رنگه موضوع نژاد پرستی با محوریت دین و منطقه نا امن خاورمیانه هست. حتی قضیه چینی ها هم حل شده هست. من راستش خیلی احساس تنهایی میکنم و به پزشک مراجعه کردم راهی پیدا نکردم. با یک پزشک بازنشسته صحبت کردم بهم گفت با یک افسر مهاجرت کارکشته صحبت کن. این کار رو کردم و این نتیجه بود که گرفتم.
توی کانادا و آمریکا مردم زبان خیلی نسبت به مردم خاورمیانه حس نژادپرستی دارند و برای همین خیلی سخته باهاشون رابطه برقرار کرد. خیلیا میگن کانادایی ها نایس هستن. بله در حد اسمال تالک خیلی نایس هستن ولی این اقای افسر بهم گفت کانادایی ها بیشتر از اسمال تالک با مردم جهان سوم احساس امنیت نمیکنند به همین خاطر نتونستی تا حالا ارتباط خوبی بگیری. یکی از دوستان اومد گفت سوئد هست و مردم اونجا اینطوری نیستن ولی چیزی که من توی میدیای اسکاندیناوی دیدم اینطوری نیست و البته توی سینمای اسکاندیناوی. من خودم سریال های دانمارکی رو زیاد میبینم و معمولا توی فیلم هاشون دیده میشه که اونجا هم نژادپرستی هست نسبت به مردم خاورمیانه چون عرب زیاده اونجا. به هرحال سینما بخش بزرگی از فرهنگه و این خودشه بیانگر حقیقت هست که در سوئد و نروژ و دانمارک هم چی میگذره.
خلاصه من به این نتیجه رسیدم عمده نژاد پرستی جهان امروز بر مبنای دین هست و مردم جهان سوم خاورمیانه. حقیقت من اینجا خیلی به مردم آفریقا حسودی میکنم یا چینی ها که به چه راحتی با مردم اینجا دوست هستند و رابطه خوبی دارند ولی با ما نه. این آقای افسر بهم گفت ذهنیت مردم آمریکای شمالی نسبت به منطقه شما ویرانی، جنگ، ترورسیم، و فقر هست برای همین وقتی به شما نزدیک میشن حس خوبی ندارند. یه لحظه یاد مردم افغان در ایران افتادم حتما باید اونا هم حسی مانند من داشته باشند. پیش خودم گفتم چند نفر از دوستان و نزدیکان خودم هستن که در تهران با یک افغان دوست باشن؟ جوابی پیدا نکردم یعنی کسی نبود. دیگه خودتون ماجرا رو میدونید که در ایران این مردم مظلوم رو چطوری نگاه میکنند.
امیدوارم انسانیت به جایی برسه که دین رو برای همیشه کنار بگذاره.

[dv1397]

خلاصه من به این نتیجه رسیدم عمده نژاد پرستی جهان امروز بر مبنای دین هست و مردم جهان سوم خاورمیانه. حقیقت من اینجا خیلی به مردم آفریقا حسودی میکنم یا چینی ها که به چه راحتی با مردم اینجا دوست هستند و رابطه خوبی دارند ولی با ما نه. این آقای افسر بهم گفت ذهنیت مردم آمریکای شمالی نسبت به منطقه شما ویرانی، جنگ، ترورسیم، و فقر هست برای همین وقتی به شما نزدیک میشن حس خوبی ندارند. یه لحظه یاد مردم افغان در ایران افتادم حتما باید اونا هم حسی مانند من داشته باشند. پیش خودم گفتم چند نفر از دوستان و نزدیکان خودم هستن که در تهران با یک افغان دوست باشن؟ جوابی پیدا نکردم یعنی کسی نبود. دیگه خودتون ماجرا رو میدونید که در ایران این مردم مظلوم رو چطوری نگاه میکنند.
امیدوارم انسانیت به جایی برسه که دین رو برای همیشه کنار بگذاره.

راه حل خیلی ساده هست آقای つばさ، کافیه هر کی ازتون پرسید کجایی هستید، بگید ترکیه. یا یک کشوری را انتخاب کنید که نیتیوهاش زیاد در محل زندگی شما نباشند. فرض کنید ترکی بلد نیستید، می تونید بگید از بچگی تو استرالیا بزرگ شدید. یا پدر مادرتون خیلی مسافرت کردند تا نهایتا موفق به مهاجرت شدید، بنابراین جز انگلیسی زبان دیگری بلد نیستید.

مهم نیست بعداً بفهمند دروغ گفتید، مهم این هست که از سر نژادپرستی خلاص بشید.
در مواقعی که به عنوان خاورمیانه ای معرفی می کنید خودتون را، interaction خیلی موفقی ادامه پیدا نمی کنه، و تمرکز روی ضعف های شما بیشتر از نقاط قوت قرار می گیره. ولی اگر دروغ بگید، می تونید از مرحله قربانی شدن، به درجات بالاتر معرفی شخصیت خودتون برسید بدون اینکه به طرز ناعادلانه مورد قضاوت جغرافیایی قرار بگیرید.

تقریبا هیچ کس جز کسانی که پاسپورت من را دیدند نمی دانند من کجایی هستم و من به همه دروغ می گم راجب چیزی که خودم در انتخابش تاثیری نداشتم و قابل تغییر هم نیست.
نگران کوروش کبیر هم نباشید، من باهاش حساب می کنم. شما دروغ بگید اشکالی نداره.

یه آمریکایی موقعی که ترامپ رییس جمهور بود در برزیل زندگی می کرد و به همه می گفت کانادایی هست، تا از جر و بحث راجب ترامپ خلاص بشه.

اگر دوست چینی هم دارید که فکر می کنه بهش کم توجهی شده، به جای پرداخت هزینه مشاوره با پزشک و افسر و روانشناس، کافیه بهش پیشنهاد کنید به دروغ بگه متولد سنگاپور یا هنگ کنگ هست، همه چیز درست میشه خود به خود.

بی دین بودن هم صرفا عکس العمل معکوس نسبت به رشد در جامعه مذهبی نیست، هاوکینگ مورد هیچ فشار و تحمیل مذهبی نبود و در جامعه آزادی زندگی می کرد، ولی بی دین بود. استیو جابز با دیدن عکس روی یک مجله مذهبی، رفتن به کلیسا را ترک کرد در حالیکه ناپدریش خیلی دوست داشت پسرش مذهبی بار بیاد.

شما نباید بگید خاورمیانه ای هستید، هر غریبه ای شایسته دانستن اطلاعات دقیق راجب شما نیست. فرض کنید یک دختر بیست و چند ساله که پدرش به جرم خاصی به بیست سال زندان محکوم شده.... آیا وقتی از این دختر می پرسند پدرتون کجاست، عکسی دارید، چه شغلی دارند؟ آیا این دختر باید همه چیز را با صراحت و خلوص کلام بگه؟ آیا باید بگه به شما مربوط نیست، یا باید یه جوری با یه دروغ موضوع را به چیزهای بهتری divert کنه؟ آیا تقصیر اونه که پدرش قاتله, دزده؟ آیا تقصیر شماست که متولد ترقوض آباد هستید، متولد کره شمالی واقع در خاورمیانه هستید؟ پس دروغ بگویید که مالیات هم نداره. کسی که مدتی با شما آشنا بشه و قابلیت ها و استعدادهای شما را ببینه، متوجه علت دروغ هم میشه و حتما درک خواهد کرد که ناچار بودید.

حتمن از اسم مستعار استفاده کنید، روی پاسپورتتون یک کاغذ به قطع نام کشور ببرید و با چسب نواری بزنید روی عنوان دراز مملکت، که هر کس خواست بدونه شما کجایی هستید مجبور بشه بره صفحه اول و از روی جلد نبینه.
از هیدروژن پروکساید هم برای تغییر رنگ مو استفاده کنید. ۹ درصد، نیم ساعت، یک پاکت نایلون می کشی رو سرت، آب بزن بره، تمام. لنز چشم و اینها لازم نیست. یه کم دروغ و تغییر اسم و ظاهر کافیه تا هر کی مرض نداره بفهمه شما مفتخر به مرز و خاک و کرم و ریشه اجباری نیستید.

[chemistrymaste]

همه جای شبیه به هم هست. سوئد و اسکاندیناوی هم نژاد پرستی هست شایدم بیشتر چون مردم خاورمیانه اونجا بیشتر هستن

من دو تا پست آخرتون رو خوندم. خیلی ناراحت شدم. متاسفم که این طوری شده. بدونید که شما تقصیری ندارید. شما قربانی سیستم هستید.
چندین سال قبل، قبل از اینکه ترامپ بیاد، و حتی یک سال بعد از اینکه ترامپ اومد، کانادا خیلی جای خوبی بود. یک سری زنوفوبیا رو که همیشه می بینه آدم، و تنوع افکار همه جا هست. ولی کانادا جای خیلی خوبی بود. حداقل انتاریو. ولی ترامپ اینقدر نرامالایز کرد همه استانداردها رو، که الان فکر میکنم کاناداییا خیلی عصبی شدن.
یک خاطره بهتون بگم.
من وقتی داشتم چنین سال قبل (الان دیگه به تاریخ و خاطره ها پیوسته) جستجو می کردم که برای بقیه زندگیم کجا برم و بین انتاریو و بی سی مردد بودم، داشتم با یک صاحبخانه صحبت می کردم توی تورنتو. یادمه (و دقیق یادمه که توضیح هم داد، یعنی حرف زدن خالی نبود). یادمه برگشت گفت اینجا اینجوری نبود. اینجا خیلی راحت می شد با کار کردن زندگی کرد. ولی اینقدر که این مهاجرها اومدن همه چی رو گرفتن و هم خونه ها کم شد هم اینکه اجاره ها بالا رفت، دیگه نمیشه راحت زندگی کرد و باید بیشتر کار کنی و کلا دنیا سخت شده. خودش ceo یک شرکت کوچیک بود تا جایی که یه یادم میاد. بعدم ادامه داد (دلش خیلی پر بود)، بعدم گفت طرف میبینی توی ایران، افغانستان، عراق، از گشنگی می میرده و امکان نداشته بتونه بیاد اینجور جاها، از وقتی این دوست و برادرمون ترامپ (با یک حس خوب گفت، نه با حس بد) اینجور ادمها رو راه نمیده کشورش وکلا بنشون کرده، اینها همه شون میریزن اینجا و برای خودشون زندگی دست و پا کردن.
بعدم گفت من میخوام مطمئن بشم کسی که میاد دور و بر ما زندگی میکنه ادم خوب و به درد بخوریه بنابراین مجبورم از قبل با همه حرف بزنم. بعدم گفت فلان روز بیا دوست دخترم اینجاست باهات حرف میزنه چون من تا دیروقت سر کارم.
من اینقدر دلم شکست، اینقدر ناراحت شدم، قلبم شکست، که گفتم حداقل تورنتو سکنی نگزینم.
یک خونه دیگه زنگ زدم، یک اقا و خانم بودن تو طقه سی چهلم و یک بچه کوچیک داشتن. و نیاز داشتن یک هم خونه ای داشته باشن که هم خانمش پیششون راحت باشه هم اینکه خانمش تنها نباشه.
من باورم نمیشد دنیای پس از فارغ التحصیلی اینقدر میتونه دردناک باشه.
و خب کلا جام رو عوض کردم. رفتم ونکوور. تجربه بهتری شد. البته وقتی کووید شروع شد دیگه تو محله های خیلی خوب و گرون ونکوور یادمه کم کم کارتن خواب ها اومدن و دیدنش ترس مینداخت به جون آدم. من ازون ترس فرار کرده بودم. هر وقت کارتن خواب های تورنتو رو می دیدم که زیر پل ها خوابیدن تو سرما فوری برمیگشتم شهرمون، حالا اون حس و اون صحنه داشت وارد ونکوور می شد (یک در بزرگ میدیدی که قفل داشت، و بعد عین خونه بیل گیس تا یک کیلومتر همینجوری درخت و جاده، بعدم یک قصر بزرگ، حتی خونه های محله ما ایندر بزرگ بودن توریستا میومدن جلوشون عکس میگرفتن، دو سه تا محله عالی اون شکلی باشه توی ایالت همسایگی بی سی تو اینجا، ولی تو کالیفرنیا بیشتر میبینید، کالیفرنیا بزرگتره). حتی بعد ازون تطاهرات و رایت شد و مجسمه های وسط شهرو هم خراب کردن.
حرفم اینه که دنیا، مخصوصا امریکای شمالی داره به سرعت تغییر می کنه. اگه ترامپ بیاد، احتمالا این حالت شدیدتر بشه. چون مردم چهار سال ترامپ رو داشتن و از نظر اونها این رفتار اقتداره. مردم کانادا همیشه اظهار میکنن از امریکاییا بدشون میاد (که البته قطعا امریکاییا رفتارهای ناشایست هم نشون میدن وقتی میرن کانادا به عنوان توریست، یکیش بحث کردن توی بوردر که من حق دارم تفنگم رو ببرم تو چون یکی از امندمنت های ماست. طرف نمی فهمه وارد یک کشور دیگه شده)، ولی بیشتر از امریکاییا پیگیر همه تراول بن های ترامپ بودن. یعنی امریکا خبر نداشت ترامپ چند تا کور بن کرده ولی کانادایی مو به مو میشمرد و میدونست. میدونید داشتن سرپرست همسایه ای که چپ و راست یه عده رو بن می کنه و ازشون حرف میزنه از صبح تا شب، چه اثری داره روی بقیه همسایه ها؟ این حرفها از همسایه ای میاد که خودش رو بهترین جای دنیا میدونه. حقیقتش من فکر نمیکنم این وضع بهتر بشه. احتمالا باید بهش عادت کنید. متاسفم که اینو میگم.
یک چیز دیگه، اینکه یک نفر به شما یک چیز می گه رو میتونید گوش بدید، ولی معیار کار قرار ندید. توی امریکا و کانادا خیلی وقتها متاسفانه با شرق و جنوب اسیاییها با نژادپرستی رفتار می شه. خاورمیانه بزرگ هست. ما همه میتونیم پترن های رفتاری مشابه داشته باشیم و من اینو خیلی دیدم، ولی کشورهای خاورمیانه مثل قطر کویت امارات عربستان و... بقیه کشورهای خاورمیانه، شهروندانشون از ما پولدارتر هستن و پاسپورت خیلی معتبری دارن و با دنیای بیرون ارتباط خیلی زیادی دارن. شرایط اونها با ما خیلی فرق داره. من نمیدونم توی طرز برخورد ما رو تو کدوم کتگوری میذارن و ایا اصلا شباهت های ما به بقیه خاورمیانه ایا رو تشخیص میدن، یا حس میکنن ما از خانواده هندی ها و بنگلادشی ها هستیم. نمیدونم. خاورمیانه ایا معمولا کلی پول دارن و کلی ابهت (اینجا بهترین هواپیماییای دنیا رو به اسم قطری ها میشناسن و کلی ذوق میکنن و تعریف میکنن، یا جام جهانی کجا برگزار شد؟) دنیا به سرعت در حال تغییره. خاورمیانه دیگه اون خاورمیانه 7 سال قبل نیست. برای کشور ما، شاید، برای بقیه خاورمیانه، نه.
کبک همیشه منو به تعجب وامیداره. کبک برای چند بار سفر کردن عالیه و من خاطرات عالی ای دارم ولی فکر نمیکنم میتونستم اونجا زندگی کنم.
اون ادمی که با شما حرف میزد ندید که این همه ادم سالم و سلامت اومدن خاورمیانه برای تماشای فوتبال و برگشتن؟ اون همه بازیکن سالم و سلامت اومدن و برگشتن؟ نذارید gaslight ّقیه روحیه شما رو خراب کنه. به یک پیشنهاد و نصیحت بسنده نکنید.
بعدم تو کل دنیا تنهایی خیلی زیاد شده. اینترنت و سوشال میدیا باعث شده ادمها برن دنبال علایقشون، و تنهایی بین ادمها و فاصله بینشون بیشتر شده. نسل زیر 20 سال راحت تر کنار اومده با این قضیه و اون هایی که در حالت عادی از جمع ها کریزان بودند دارن لذت دنیا رو میبرن، ولی آدم های بالاتر از بیست اینها خیلی اذیت میشن.
بعدم اگه دقت بکنید، هر کشوری مردمش با هم دوست هستن، و این خیلی باعث کمتر شدن مشکلات میشه. ولی ایرانیها از هم فراری هستن (که فکر میکنم در بسیاری موراد ایده خوبی هم هست و بعدا توضیح میدم چرا، ولی همون طور که میبینید ما رو تنهاتر میکنه)، دوست ندارن با هم در ارتباط باشن، و از همدیگه رو اونجوری که هستن قبول نمیکنن، برای همین فشار بیشتر میشه. هر کشور خاورمیانه ادمهاش با هم دوستن. گروه لبنانیها با هم میچرخن، قطری ها با هم میچرخن، و نیازی ندارن پاسپورت بگیرن، میان توریستی، و میرن خونه شون فوری، مثل ایرانیها نمیان که بمونن. ترکیه ای ها محکم کنار هم واسادن و با مردم اذربایجان خودشون رو برادر میدونن. تو سالهای اخیر تعداد ایرانیا تو کانادا خیلی زیاد شده و هر کدوم اوناه با خوبی ها و مشکلات خاصی وارد اون کشور می شن. ایرانیا اغلب از هم فرار می کنن یا سعی میکنن تا میتونن ازهم استفاده ابزاری کنن که یکمی عقده ها و مشکلات درونشون التیام پیدا کنه، و همین باعث میشه ک ما احتمالا تنهاترین جامعه دنیا باشیم. دخترهای ما ترجیح میدن با یک پسر غیرایرانی دوستی و ازدواج کنن (نژادپرستی، غریبه پرستی، ندید بدید بودن، فرار ا مشکلات فرهنگی ایرانیها، و در موارد معدودی که من دیدم و البته یکی از دوستهای خودم اینجوری عروسی کرده و خوشبخته و کاناداست، یک پسر خوب رو میبینن، و باهاش دوستی میکنن و عاشق میشن، و از قضا اون پسر مال یک جایی به غیر از ایرانه. دوست من اینطوریه و آدم لذت میبره میبینه اینقدر خوشحاله و زندگی خوبی ساخته.). پسرهای ایرانی هم اغلب همون اول ورودشون و حتی قبل از ورودشون، به همه اعلام میکنن که "من دنبال به لوند هستم". من این جمله رو از پسرهای ایرانی خیلی شنیدم. خیلی ساده همون اول گفتن اگه من میخواستم دختر ایرانی بگیرم همون ایران میگرفتم. اینجا اومدم بلوند بگیرم. بعد میبینی ده سال از ورود اون پسر گذشت و در بهترین حالت یک دختر ایرانی که اون هم دنبال بلاند بوذ نصیبش شده. هیچ کدوم هم بلاندهای natural نیستن. ولی بلاند کردن.
من چیزی که بلاخره یاد گرفتم باهاش کنار بیام این بود که مردم کشور من همینن. و این مشکل ده بیست سی سال نیست. یک مشکل عمیقه که حداقل هشتاد نود ساله تو ایران جا افتاده. باهاش کنار اومدم و اعصابم آرام شد و راحت شدم.
یک چیز رو هم در نظر بگیرید. خیلی از ماها مهاجرت میکنیم چون کشور خود ما برای خود ما فسیلتی و امکانات نداره برای پیشرفت کردن. ما مجبور هستیم اینجا بیایم که بتونیم به آرزوها و فانتزی هامون برسیم. این یک مسئله هست. در اغلب موارد مهاجر انتطار داره وقتی وارد یک کشور شد بتونه با ادمها دوست بشه و خانواده بسازه و دایره دوستهاش رو هم بسازه. کشورهای غربی اینجوری کار نمیکنن. توی کشورهای غربی اغلب یا دایره دوستهاشون رو از قبل ساختن، یا نمیخوان هیچ دوستی داشته باشن. یک دانمارکی اگه بیاد ایران همه باهاش دوست میشن (مهمان نوازی، غریبه پرستی، نژادپرستی)، ولی ایرانی بره کانادا، امریکا، اروپا، فکر نمیکنم اون رفتار رو مخصوصا الان ببینه. با دخترها یکمی بهتر رفتار میکنن چون اینجا کمبود دختر داره و میتونن هفت هشت تا بچه دربیارن ازون دختر و خب مردی که هیچ چراغی تو خونه ش روشن نیست چرا نره یک دختر بگیره که از تنهایی درش بیاره. ما اینجا اومدیم برای پیشرفت و یک زندگی بهتر و اگه این پکیج رو که شامل یک زندگی بهتر و کلی دوست و اشنا هست به ما ندادن بدونید تقصیر اونها نیست. کانادا وقتی افر یک زندگی بهتر رو میده یا یک زندگی عادی رو میده مسلما مردم خودش رو روش نذاشته و در نظر نگرفته که این هم بونسه. اغلب فقط یک شهر برای زندگی و یک شانس دوباره هست و بقیه با شماست.
من اینو فهمیدم که اگه لبخند بزنید (لبخند واقعی از ته دل) و با همه مهربان باشید و به خودتون متکی باشید، مردم لوکال میان سمت شما و باهاتون دوست میشن.
در هر صورت امیدتون رو از دست ندید دوست خوبم. بدونید که فهمیده میشید توسط بقیه.
پی نوشت: همیشه یاد مهاجرهای کشور خودمون میفتم. فکر میکنم یک بار قبل نوشتم که یک بار که داشتم میدوئیدم یک خانمی رو دیدم توی محله و با هم سلام علیک کردیم و جفتمون متئجه شدیم از یک جا میایم. متوجه شدم ایشون از افغان های عزیز ساکن ایران بودند. میگفتند که دختر و پسرشون هر دو دانشگاه صعتی اصفهن و تهران یا همچین چیزی قبول شدن ولی اجازه نداشتن برن دانشگاه. بعد رفتن یک کشور دیگه و بعد اومدن کانادا و درس خوندن و دخترش فکر میکنم یک سمت عالی دولتی هم پیدا کرد. امهاجر واقعی اونهان. با دست خالی و با سختی و با لبخند رو لب میسازن. خجالت کشیدم از رفتار مردم کشورم که نه میفهمن چه رفتار زشتی دارن و نه یک لحظه خودشون رو جای بقیه میذارن. برای همینم زندگی هر روز تلخ تر میکنه رفتارش رو با این جوامع، تا همزادپنداری بیشتر با محسیط به دست بیارن. یک واقعیت تلخ. بعد تو کانادا من هر وقت میرفتم رستوران افغانستانی یا کلا با افغان ها که تعامل داشتم، از مردم ما مودب تر، باشخصیت تر، باسوادتر، و بافرهنگ تر بودن، و خوش برخوردتر هم بودن. مخصوصا مردهاشون. آدمهای ما اغلب طلبکارن. همیشه به این فکر میکنم که افغان ها چقدر از ما پرافشنال ترن و یا میخوان یک چیزی ازت بتیغن یا یک بددهنی ای چیزی میکنن یا حس میکنن باید یکی دو تا از عقده های شخصیشون رو سرت خالی کنن، یا خلاصه یک کاری کنن که یکمی آرام بشن. حالا تصور کنید ادم های به اون پرافشنالی چطوری ما رو تو کشور خودمون تحمل میکنن. خیلی باید سخت باشه.

[sh00ca]

من مدتی پیش درباره پستی رو پاسخ دادم درباره چه شهری خوبه درکانادا. خواستم مطلبی رو بگم شاید برای بعضی مفید باشه شایدم برای بعضی قابل هضم نباشه و خورده بگیرن. من الان سه سال هست که در کانادا هستم و سه تا شهر مختلف بودم. موضوع از این قرار بود که چرا بعضی شهرای کانادا مانند مونترال نژادپرستی علیه مهاجرهای جدید زیاده. جالبه بدونید موضوع نژاد پرستی با سیاه پوست یا بهتره بگم مردم آفریقا اینجا تمام شده هست. چیزی که خیلی پر رنگه موضوع نژاد پرستی با محوریت دین و منطقه نا امن خاورمیانه هست. حتی قضیه چینی ها هم حل شده هست. من راستش خیلی احساس تنهایی میکنم و به پزشک مراجعه کردم راهی پیدا نکردم. با یک پزشک بازنشسته صحبت کردم بهم گفت با یک افسر مهاجرت کارکشته صحبت کن. این کار رو کردم و این نتیجه بود که گرفتم.
توی کانادا و آمریکا مردم زبان خیلی نسبت به مردم خاورمیانه حس نژادپرستی دارند و برای همین خیلی سخته باهاشون رابطه برقرار کرد. خیلیا میگن کانادایی ها نایس هستن. بله در حد اسمال تالک خیلی نایس هستن ولی این اقای افسر بهم گفت کانادایی ها بیشتر از اسمال تالک با مردم جهان سوم احساس امنیت نمیکنند به همین خاطر نتونستی تا حالا ارتباط خوبی بگیری. یکی از دوستان اومد گفت سوئد هست و مردم اونجا اینطوری نیستن ولی چیزی که من توی میدیای اسکاندیناوی دیدم اینطوری نیست و البته توی سینمای اسکاندیناوی. من خودم سریال های دانمارکی رو زیاد میبینم و معمولا توی فیلم هاشون دیده میشه که اونجا هم نژادپرستی هست نسبت به مردم خاورمیانه چون عرب زیاده اونجا. به هرحال سینما بخش بزرگی از فرهنگه و این خودشه بیانگر حقیقت هست که در سوئد و نروژ و دانمارک هم چی میگذره.
خلاصه من به این نتیجه رسیدم عمده نژاد پرستی جهان امروز بر مبنای دین هست و مردم جهان سوم خاورمیانه. حقیقت من اینجا خیلی به مردم آفریقا حسودی میکنم یا چینی ها که به چه راحتی با مردم اینجا دوست هستند و رابطه خوبی دارند ولی با ما نه. این آقای افسر بهم گفت ذهنیت مردم آمریکای شمالی نسبت به منطقه شما ویرانی، جنگ، ترورسیم، و فقر هست برای همین وقتی به شما نزدیک میشن حس خوبی ندارند. یه لحظه یاد مردم افغان در ایران افتادم حتما باید اونا هم حسی مانند من داشته باشند. پیش خودم گفتم چند نفر از دوستان و نزدیکان خودم هستن که در تهران با یک افغان دوست باشن؟ جوابی پیدا نکردم یعنی کسی نبود. دیگه خودتون ماجرا رو میدونید که در ایران این مردم مظلوم رو چطوری نگاه میکنند.
امیدوارم انسانیت به جایی برسه که دین رو برای همیشه کنار بگذاره.

معنی نژادپرستی بر محوریت دین رو درک نمیکنم. دین که نژاد نیست، شما از هر نژادی میتونید هر دینی داشته باشید یا اصلا نداشته باشید. تبعیض بر اساس دین ممکنه وجود داشته باشه ولی اسمش هرچی هست نژاد پرستی نیست‌.
کانادا قبلا به این بدی نبود. من تفاوت رو کاملا در این چند سال حس میکنم و مقصرش هم ترودو و سیاستهای پوپولیستیش میدونم.

[soubasa]

معنی نژادپرستی بر محوریت دین رو درک نمیکنم. دین که نژاد نیست، شما از هر نژادی میتونید هر دینی داشته باشید یا اصلا نداشته باشید. تبعیض بر اساس دین ممکنه وجود داشته باشه ولی اسمش هرچی هست نژاد پرستی نیست‌.
کانادا قبلا به این بدی نبود. من تفاوت رو کاملا در این چند سال حس میکنم و مقصرش هم ترودو و سیاستهای پوپولیستیش میدونم.

بله حق با شماشت ولی ظاهر قضیه گول زننده هست برای همین اسمش رو میذارم نژاد پرستی برمبنای دین. میدونید چرا؟ همش بخاطر اسم خاورمیانه هست که جامعه مسلمون اینجا زندگی میکنه. حتی من زیاد شنیدم در محل کارم حتی به مصری ها هم توهین میکنند. حس میکنم چون من تنها ایرانی درون شرکت هستم سعی میکنن اسم ایران رو نیارن. ولی خب وقتی بحث میشه بین همکاران کاملا مشخصه که منظورشون مردم مسلمان هست. یجوری حواسشون رو جمع میکنند که نگن ایران یا ایران رو توی مثالشون نیارن چون من همکارشون هستم. شما کافیه توی فیسبوک و توییتر صفحات خبری کانادا رو دنبال کنید و نظرات رو ببینید اون موقع متوجه ارتباط نژادپرستی برمبنای دین و مذهب میشید. من که خودم یه چیزایی دیدم که کلا فیسبوک و توییتر رو گذاشتم کنار.
من کاری به کوروش و تاریخ ایران ندارم ولی چیزی که خیلی زور داره اینه که واقعا ایران مثل بنگلادش یا هند نیست. حقیقت اینه من روز اولی که وارد محل کار جدیدم شدم رفتم به یکی سلام کنم اون خودش دستش رو آورد جلو و رئیس کارخونه کنارش بود گفت اگه توی ایران دست ندی سرت رو میبرن. مدتی بعد یکی تازه متوجه شد من ایرانی هستم ازم پرسید توی ایران جاده ها آسفالته؟ یعنی نمیدوستم چی بگم فقط بهش گفتم چند وقت هست که اینترنت به کانادا اومده؟ و بعدش عکسهای ایران رو جلوی خودش گوگل کردم گفتم اینجوریه. خیییلی زور داره واقعیت چیزی دیگری باشه ولی بخاطر مسائل سیاسی و عدم ارتباط خارجی خوب با دنیا مردم اینجوری ما رو ببینن