صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 15 , از مجموع 15

موضوع: یادگیری زبان سوم به زبان مادری یا به زبان انگلیسی

  1. #11
    ApplyAbroad Superstar
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    ارسال‌ها
    3,847

    پیش فرض پاسخ : یادگیری زبان سوم به زبان مادری یا به زبان انگلیسی

    نقل قول نوشته اصلی توسط amirfriendship نمایش پست ها
    به نظرتون برای یادگیری زبان سوم، مثلا آلمانی یا اسپانیولی یا... بهتره ابتدا از زبان فارسی استفاده کنیم یا اگر زبان انگلیسیمون در حد مطلوبیه از زبان انگلیسی برای آموزش یا یادگیری زبان سوم استفاده کنیم؟
    از نظر علمی، بهترین حالت اینه که شما مطلقا از هیچ زبان دیگه ای استفاده نکنین و صرفا به همون زبانی مقصد همه چیز رو یاد بگیرین.
    اما این روش بسیار بسیار زمان بر هست. شما اگر یه کودک رو نگاه کنین، در یک سال اول زندگیش، فقط و فقط شنونده است. می فهمه، درک می کنه، اما شروع نمی کنه به حرف زدن و تقلید کردن. کم کم بعد از یک سال شروع می کنه به تک کلمه گفتن و بعد از دو سه سال جملات دو سه کلمه ای و بعد از سال چهار و پنج تا حدی فعل و فاعل براش معنی پیدا می کنه و جملات معقولی می تونه بگه.
    بنابراین، اگر می خواین واقعا فقط به یه زبان یاد بگیرین، باید آمادگی کافی برای این رو داشته باشین که یادگیریتون 4 5 سال طول بکشه.
    برای همینم هست که اکثریت از واسط هایی مثل زبان اول و دوم استفاده می کنن برای یادگیری زبان سوم. چون این طوری سریع تر پیش میره. اما خب کیفیت کار میاد پایین دیگه. یعنی شما اگر توی حالت اول (یادگیری فقط به زبان مقصد) بعد از دو سال یاد بگیرین که سریع صحبت کنین (منظورم دو سال بعد از شروع یادگیری نیست، دو سال بعد از اینه که زبان شما به حد متوسط رسید و تونستین گفت و گوهای روانی داشته باشین)، توی حالت دوم (یادگیری با استفاده از زبان واسطه) بعد از چهار سال می تونین سریع صحبت کنین. دلیلش اینه که شما عادت می کنین به اینکه ترجمه کنین. شما به زبان مقصدتون فکر نمی کنین، به فارسی یا زبان دومتون فکر می کنین، بعد ترجمه اش می کنین به زبان سوم. شما وقتی می تونین بگین تسلط دارین به یه زبان که واقعا به اون زبان فکر کنین. و اگر میخواین به یه زبونی فکر کنین، باید هرچه بیشتر خودتون رو در معرض اون زبون قرار بدین. هرچی بیشتر شما ترجمه کنین توی ذهنتون (از زبون اول یا دوم)، بیشتر خودتون رو از قرار گرفتن در معرض زبان سوم محروم کردین.
    از من بپرسید . من از اینکه بتونم به کسی کمک کنم خیلی خوشحال میشم .

  2. #12
    Member Garibaldi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    رشته و دانشگاه
    Physics - SUT
    ارسال‌ها
    459

    پیش فرض پاسخ : یادگیری زبان سوم به زبان مادری یا به زبان انگلیسی

    البته من زبان ایتالیایی رو تا حد ممکن به خود ایتالیایی یاد گرفتم، اما در ابتدای کار و در زمان ناچاری و همچنین معانی بیشتر کلمات از انگلیسی استفاده کردم، چون کلمات ایتالیایی به انگلیسی قرابت بیشتری دارتد تا فارسی، و فکر میکنم ایتالیایی را، نه به طور کلی، اما از نظر سرعت پیشرفت خیلی سریعتر از انگلیسی یاد گرفتم که دلیلش همان شباهت کلمات در ظاهر و در معنی بود، احتمالا.
    بنابراین فکر نمی کنم در مورد سرعت یادگیری اینطور که دوست عزیز especial فرمودن، بشود اینطور کلی و عمومی صحبت کرد، و حتی اینطور اعداد دقیق تعیین کرد، چون عوامل دیگری هم غیر از متد یادگیری دخیل هستند، شاید به صورت غیر دقیق و حدودی بشود گفت، اما چون فرمودن از نظر علمی، به نظرم آمد که نظر علمی باید کمی متفاوت باشد.
    6 9 nine or six
    It depends on how you look at it

  3. #13
    ApplyAbroad Superstar
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    ارسال‌ها
    3,847

    پیش فرض پاسخ : یادگیری زبان سوم به زبان مادری یا به زبان انگلیسی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Garibaldi نمایش پست ها
    البته من زبان ایتالیایی رو تا حد ممکن به خود ایتالیایی یاد گرفتم، اما در ابتدای کار و در زمان ناچاری و همچنین معانی بیشتر کلمات از انگلیسی استفاده کردم، چون کلمات ایتالیایی به انگلیسی قرابت بیشتری دارتد تا فارسی، و فکر میکنم ایتالیایی را، نه به طور کلی، اما از نظر سرعت پیشرفت خیلی سریعتر از انگلیسی یاد گرفتم که دلیلش همان شباهت کلمات در ظاهر و در معنی بود، احتمالا.
    بنابراین فکر نمی کنم در مورد سرعت یادگیری اینطور که دوست عزیز especial فرمودن، بشود اینطور کلی و عمومی صحبت کرد، و حتی اینطور اعداد دقیق تعیین کرد، چون عوامل دیگری هم غیر از متد یادگیری دخیل هستند، شاید به صورت غیر دقیق و حدودی بشود گفت، اما چون فرمودن از نظر علمی، به نظرم آمد که نظر علمی باید کمی متفاوت باشد.
    من رشته ام زبانشناسیه و سعی کردم تمام اون چیزایی که در طی سال ها یادگرفته بودم رو به طور خلاصه بگم. ببخشید واقعا اگر نرفتم تک تک مقاله ها و کتاباشو پیدا کنم و رفرنس بدم. واقعا راستش حسش و وقتشو هم ندارم که بخوام این کارو بکنم. اما اینو شفاف سازی کنم و دوباره به طور خلاصه بگم که منظورم این بود که در صورت ثابت بودن تمااااام عوامل دیگه و تغییر تنها یک متغیر که اون هم استفاده از زبان ایکس برای یادگیری زبان وای باشه، میشه گفت که اگر شما فقط از زبان وای استفاده کنین، مدت بیشتری طول می کشه تا راه بیفتین و بعد مدت کمتری طول می کشه تا از سطح متوسط به عالی برسین. یعنی مثلا از سطح آ یک به ب1 بسیار آهسته تر اتفاق میفته و از سطح ب2 به س1 خیلی سریع پیش میره. در حالی که اگر از زبان ایکس استفاده کنین برای یادگیری زبان وای، سریع تر از سطح آ یک به ب1 می رسین، ولی بعد، از ب2 به س1، آهسته تر اتفاق میفته.
    اون عددها هم صرفا جهت شفاف سازی بود و مثال بود که متوجه بشین منظورم چیه.

    اما دقیقا این نکته رو باید در نظر داشت که همون طور که خودتون هم گفتین، خیلی عوامل دیگه هم موثر هستن. من با توجه به سوالی که توی تاپیک مطرح شده بود، فرض رو بر این گذاشتم که اون عوامل رو ثابت فرض می کنیم .
    از من بپرسید . من از اینکه بتونم به کسی کمک کنم خیلی خوشحال میشم .

  4. #14

    پیش فرض پاسخ : یادگیری زبان سوم به زبان مادری یا به زبان انگلیسی

    مثلن 逃跑 (taopao) به معنی فرار کردن هستند، توپول ها تاوع پاوع کردند. اینجا فرار را به توپول ترجمه نکردیم، اما از شباهت صوتی برای یادگیری کلمه تاوع پاوع استفاده کردیم.
    یا tekerlek به معنی چرخ هست، tarelka به معنی بشقاب. اینجا از روسی به ترکی ترجمه نکردیم، فقط از شباهت تکرلک به تریلکا برای خاطر سپردن دو کلمه که هر دو جسمی گرد هستند استفاده کردیم.
    现在 (xianzai) شبیه seychas هست و هر دو به معنی الان هستند و تقریبا شبیه هم تلفظ میشن (متاسفانه حروف روسی تبدیل به * میشه در فاروم، عجیبه!)


    打印 یعنی پرینت گرفتن، 印度 یعنی هندوستان. هر دو 印 دارند، در حالیکه معنیشون کاملاً‌ فرق داره. یک کودک خواندن و نوشتن بلد نیست، نمی تونه این دو را به هم ارتباط بده.
    法律 یعنی قانون، 法国 یعنی فرانسه، هر دو 法 دارند، قضات فرانسه قانون تعیین کردند.... یک کودک هنوز نمی دونه کشور یعنی چی، قاضی کیه و چرا فرانسوی ها باید قانون گذاری کنند. ولی یک بزرگسال راحت می تونه با 法 و اطلاعات جغرافیایی. این دو را به هم مرتبط کنه.
    圣诞节 یعنی کریسمس و 圣女果 نوعی گوجه کوچولو هست. لامپ های درخت کریسمس قرمز و کوچولو هستند. یک کودک چینی احتمالن کريسمس را جشن نمی گیره.... ولی هر دو 圣 دارند. اینجا چیزی را ترجمه نکردیم، ولی از اطلاعات قبلی که فقط در دسترس یک بزرگسال هست استفاده کردیم، منظور من اینکه اگر از ماکارونی و توپ پینگ پونگ هم تونستید استفاده کنید، همین بود.

    من همیشه از انگلیسی برای یاد گرفتن یک زبان دیگه استفاده کردم، ولی وقتی کلمه را در زبان دیگه می شنوم، بدون ترجمه به انگلیسی متوجه میشم.
    (yezi)椰子 یعنی نارگیل، آره (yes) نارگیل دوست دارم. اینجا چینی را به انگلیسی ترجمه نکردم، چون خیلی نارگیل دوست دارم گفتم yes
    猴子Hóuzi یعنی میمون، 胡子Húzi یعنی ریش. میمونها ریش دارند. 湖Hú یعنی دریاچه/برکه. ریشت را تو دریاچه بشور. کودک نمی دونه ریش چی چیه. نوشتنشون هم تقریباً شبیه همه 胡 و 湖
    花 یعنی گُل، به معنی پول خرج کردن هم هست. پول بده گل بخر. کودک نمی دونه پول چیه و اینکه برای داشتن هر چیزی باید پول خرج بشه.
    伊朗 یعنی ایران، 郎朗 یک پیانیست معروف چینی هست. یک کودک از کجا بدونه....
    推 یعنی هل دادن، 推荐 یعنی پیشنهاد دادن، جفتش 推 داره، پیشنهادم را بهت هل بدم. باز کودک خوندن بلد نیست، همون مفهوم پیشنهاد دادن هم جونش در می آد تا بفهمه، تا دو سال هم به پیشنهاد میگه فیشنهاد
    推迟 یعنی به تعویق انداختن. باز هم 推 داره، زمان انجام کار را هل بده بره باسه بعداً

    در کل می خوام بگم یک بزرگسال اطلاعاتی داره که کودک نداره، و اون اطلاعات می تونه در يادگيری هر چیزی جدیدی اعم از زبان یا غیر زبان استفاده بشه. خود اون اطلاعات مورد استفاده هم لازم نیست حتمن از نوع زبان باشه و یا صرفاً در خدمت ترجمه. می تونه توپ پینگ پونگ باشه، مثل ممکنه در زبانی به تخم مرغ یا رنگ سفید بگن پونگ. در زبان مالایی به سفید میگن پوتی، شما می تونید بگید توپ پینگ پونگ سفیده و از شباهت پوتی به پونگ استفاده کنید.
    سیاه به مالایی میشه هیتام... در ایام محرم، سیاهپوشان به ایتام (هیتام) افطار دادند. سبز میشه hijau، حجاب اون خانمه یک روسری سبز بود.
    آبی میشه biru در مالایی، حالا جالبه ذهن من که چینی بلده، می خواد از یک کلمه چینی شبیه biru استفاده کنه، تا این کلمه جدید مالایی را به خاطر بسپره. در چینی "مثلن" میشه 比如 که شبیه آبی در مالایی هست.



    نقل قول نوشته اصلی توسط especial نمایش پست ها
    از نظر علمی، بهترین حالت اینه که شما مطلقا از هیچ زبان دیگه ای استفاده نکنین و صرفا به همون زبانی مقصد همه چیز رو یاد بگیرین.
    بنابراین، اگر می خواین واقعا فقط به یه زبان یاد بگیرین، باید آمادگی کافی برای این رو داشته باشین که یادگیریتون 4 5 سال طول بکشه.
    کودکی که در سوییس به دنیا می آد، در محیط فرانسوی آلمانی هست. نمی تونه فقط یک زبان بشنوه. یا فرزند مهاجر، در کشور دیگه به دنیا می آد و ممکنه جز والدینش همه به زبان دیگری صحبت کنند، امکان این را نداره که به طور مطلق یک زبان بشنوه.
    من نمی فهمم چرا علم باید بگه از حجاب برای به خاطر سپردن کلمه سبز در مالایی، مطلقاً نباید استفاده کنیم. حجاب سبز hijau
    مثلن ترکی سفید میشه بیاض، یه چیز بیضوی شکل به همون رنگ را می شناسیم که البته منظورم توپ پینگ پونگ نیست، مگر اینکه مطلق فکر کنیم. حالا ممکنه یه چیزی تو زبان جدید بشنوید که شبیه یه چیزی تو انگلیسی هست: 判断 شبیه پاندا هست. پانداها قضاوت می کنند. من هیچ وقت این کلمه را یادم نرفت، از همون دفعه اول شنیدم، همیشه میخکوب شد به پاندا. از چینی ها می پرسم، می گن آخه پاندا چه ربطی به 判断 داره... کدوم پاندایی قضاوت می کنه.
    برای خواندن مقاله به چه گوش دهیم Link

  5. #15
    ApplyAbroad Superstar
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    ارسال‌ها
    3,847

    پیش فرض پاسخ : یادگیری زبان سوم به زبان مادری یا به زبان انگلیسی

    نقل قول نوشته اصلی توسط dv1397 نمایش پست ها
    مثلن 逃跑 (taopao) به معنی فرار کردن هستند، توپول ها تاوع پاوع کردند. اینجا فرار را به توپول ترجمه نکردیم، اما از شباهت صوتی برای یادگیری کلمه تاوع پاوع استفاده کردیم.
    یا tekerlek به معنی چرخ هست، tarelka به معنی بشقاب. اینجا از روسی به ترکی ترجمه نکردیم، فقط از شباهت تکرلک به تریلکا برای خاطر سپردن دو کلمه که هر دو جسمی گرد هستند استفاده کردیم.
    现在 (xianzai) شبیه seychas هست و هر دو به معنی الان هستند و تقریبا شبیه هم تلفظ میشن (متاسفانه حروف روسی تبدیل به * میشه در فاروم، عجیبه!)


    打印 یعنی پرینت گرفتن، 印度 یعنی هندوستان. هر دو 印 دارند، در حالیکه معنیشون کاملاً‌ فرق داره. یک کودک خواندن و نوشتن بلد نیست، نمی تونه این دو را به هم ارتباط بده.
    法律 یعنی قانون، 法国 یعنی فرانسه، هر دو 法 دارند، قضات فرانسه قانون تعیین کردند.... یک کودک هنوز نمی دونه کشور یعنی چی، قاضی کیه و چرا فرانسوی ها باید قانون گذاری کنند. ولی یک بزرگسال راحت می تونه با 法 و اطلاعات جغرافیایی. این دو را به هم مرتبط کنه.
    圣诞节 یعنی کریسمس و 圣女果 نوعی گوجه کوچولو هست. لامپ های درخت کریسمس قرمز و کوچولو هستند. یک کودک چینی احتمالن کريسمس را جشن نمی گیره.... ولی هر دو 圣 دارند. اینجا چیزی را ترجمه نکردیم، ولی از اطلاعات قبلی که فقط در دسترس یک بزرگسال هست استفاده کردیم، منظور من اینکه اگر از ماکارونی و توپ پینگ پونگ هم تونستید استفاده کنید، همین بود.

    من همیشه از انگلیسی برای یاد گرفتن یک زبان دیگه استفاده کردم، ولی وقتی کلمه را در زبان دیگه می شنوم، بدون ترجمه به انگلیسی متوجه میشم.
    (yezi)椰子 یعنی نارگیل، آره (yes) نارگیل دوست دارم. اینجا چینی را به انگلیسی ترجمه نکردم، چون خیلی نارگیل دوست دارم گفتم yes
    猴子Hóuzi یعنی میمون، 胡子Húzi یعنی ریش. میمونها ریش دارند. 湖Hú یعنی دریاچه/برکه. ریشت را تو دریاچه بشور. کودک نمی دونه ریش چی چیه. نوشتنشون هم تقریباً شبیه همه 胡 و 湖
    花 یعنی گُل، به معنی پول خرج کردن هم هست. پول بده گل بخر. کودک نمی دونه پول چیه و اینکه برای داشتن هر چیزی باید پول خرج بشه.
    伊朗 یعنی ایران، 郎朗 یک پیانیست معروف چینی هست. یک کودک از کجا بدونه....
    推 یعنی هل دادن، 推荐 یعنی پیشنهاد دادن، جفتش 推 داره، پیشنهادم را بهت هل بدم. باز کودک خوندن بلد نیست، همون مفهوم پیشنهاد دادن هم جونش در می آد تا بفهمه، تا دو سال هم به پیشنهاد میگه فیشنهاد
    推迟 یعنی به تعویق انداختن. باز هم 推 داره، زمان انجام کار را هل بده بره باسه بعداً

    در کل می خوام بگم یک بزرگسال اطلاعاتی داره که کودک نداره، و اون اطلاعات می تونه در يادگيری هر چیزی جدیدی اعم از زبان یا غیر زبان استفاده بشه. خود اون اطلاعات مورد استفاده هم لازم نیست حتمن از نوع زبان باشه و یا صرفاً در خدمت ترجمه. می تونه توپ پینگ پونگ باشه، مثل ممکنه در زبانی به تخم مرغ یا رنگ سفید بگن پونگ. در زبان مالایی به سفید میگن پوتی، شما می تونید بگید توپ پینگ پونگ سفیده و از شباهت پوتی به پونگ استفاده کنید.
    سیاه به مالایی میشه هیتام... در ایام محرم، سیاهپوشان به ایتام (هیتام) افطار دادند. سبز میشه hijau، حجاب اون خانمه یک روسری سبز بود.
    آبی میشه biru در مالایی، حالا جالبه ذهن من که چینی بلده، می خواد از یک کلمه چینی شبیه biru استفاده کنه، تا این کلمه جدید مالایی را به خاطر بسپره. در چینی "مثلن" میشه 比如 که شبیه آبی در مالایی هست.





    کودکی که در سوییس به دنیا می آد، در محیط فرانسوی آلمانی هست. نمی تونه فقط یک زبان بشنوه. یا فرزند مهاجر، در کشور دیگه به دنیا می آد و ممکنه جز والدینش همه به زبان دیگری صحبت کنند، امکان این را نداره که به طور مطلق یک زبان بشنوه.
    من نمی فهمم چرا علم باید بگه از حجاب برای به خاطر سپردن کلمه سبز در مالایی، مطلقاً نباید استفاده کنیم. حجاب سبز hijau
    مثلن ترکی سفید میشه بیاض، یه چیز بیضوی شکل به همون رنگ را می شناسیم که البته منظورم توپ پینگ پونگ نیست، مگر اینکه مطلق فکر کنیم. حالا ممکنه یه چیزی تو زبان جدید بشنوید که شبیه یه چیزی تو انگلیسی هست: 判断 شبیه پاندا هست. پانداها قضاوت می کنند. من هیچ وقت این کلمه را یادم نرفت، از همون دفعه اول شنیدم، همیشه میخکوب شد به پاندا. از چینی ها می پرسم، می گن آخه پاندا چه ربطی به 判断 داره... کدوم پاندایی قضاوت می کنه.
    فکر می کنم شما حرف من رو درست متوجه نشدین. علم میگه بهترین حالت اینه که "به صورت آگاهانه" از یه زبان دیگه استفاده نکنین برای یادگیری زبان. اینکه یک نفر در محیط دو زبانه هست اصلا یه چیز متفاوته. ولی باز همونا رو هم اگر نگاه کنین، کسی که همزبان دو تا زبان یاد میگیره، معمولا از یه زبان برای یادگیری اون یکی استفاده نمی کنه. حتی اگر نگاه کنین، همون بچه های دو زبانه، مثلا به مرور زمان، اما در همون ابتدای کار، یاد می گیرن که با پدر و مادرشون با زبون ایکس صحبت کنن و با معلم ها یا دوستاشون با زبون وای. این جوری نیست که هر دو تا رو قاطی کنن و فقط وقتی که مجبور باشن از یکی از زبونا به اون یکی ترجمه می کنن یا از پدر و مادرشون می پرسن فلان کلمه ی زبون ایکس به زبون وای چی میشه.
    اما در کل، هر کس می تونه هر مدلی که دلش می خواد زبان رو یاد بگیره. محدودیتی نداره که بگیم همه الا و بلا باید این مدلی یاد بگیرن.
    اگر آدم از زبون واسطه استفاده نکنه، از خیلی از انتقال های منفی جلوگیری کرده، هرچند که ممکنه انتقال های مثبتی هم اتفاق بیفته اگر آدم از زبان واسطه استفاده بکنه.
    از من بپرسید . من از اینکه بتونم به کسی کمک کنم خیلی خوشحال میشم .

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •