صفحه 111 از 151 نخستنخست ... 1161101102103104105106107108109110111112113114115116117118119120121 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,101 تا 1,110 , از مجموع 1502

موضوع: آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

  1. #1101
    Member
    تاریخ عضویت
    May 2012
    رشته و دانشگاه
    Chemical Eng.- Shiraz University
    ارسال‌ها
    102

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط gbahrein نمایش پست ها
    البته عقیده هر فرد محترم است لیکن جهت استفاده احتمالی و نتیجه گیری دوستان این نکته را اضافه میکنم که جنبه های مختلف زندگی از نظر اینجانب حداقل قابل جمع جبری نیست. به این مفهوم که در مجموع هرچند مهاجرت برای عده ای موفق و عده ای ناموفق ارزیابی شود ولی نمی توان گفت حتی برای همان عده موفق نیز همه جنبه ها موفق بوده یا برعکس.
    نکته دوم اینکه بسیاری از مسایل به تلاش فرد بستگی ندارد و خارج از کنترل شما خواهد بود. دو ماراتن شابد قهرمانی داشته باشد که از جنبه ورزشی موفق شده ولی زمانی را که میتوانسته صرف کار دیگری کند از دست داده که این ارزش زمانی برای آماده سازی فرد گاها به ارزش تغییر مسیر زندگی حاصل شده است. تغییری که در بسیاری مواقع غیر قابل بازگشت و نتایح آن غیر قابل پیش بینی بوده است.
    نمی توان تلاش کرد که جنبه های منفی مهاجرت را حذف نمود هرچند کاهش آن با صرف هزینه های بسیار در برخی موارد ممکن است ولی برخی ماهیتا غیر قابل تغییرند. اینکه افراد به دلایل سبک زندگی، زن و مرد امکان تداوم زندگی متناسبی که به آن سالها عادت کرده اند را ندارند و اینکه به دلیل شرایط فرهنگی و نوع ارتباطات متفاوت در محیط بیرون خانواده و تاثیرات آن، مسایل جدید و چالشهای ویژه تری برای افراد پدید می آید تاثیر محیطی است که به مرور بر فرد حاکم میشود و متاسفانه موضوعی نیست که فرد بدون تجربه شخصی و صرفا براساس شنیده ها یا وب سایتها قادر به ارزیابی آن باشد.
    اینکه فرزندان قادر به ارتباط مورد نظر خانواده و الگوی فرهنگی به دلایل تاثیرات محیطی نیستند و یا اینکه فرزندان به علت محدودیتهای کمی و کیفی و نوع ساختار خانواده در غرب قادر به ارتباط برقرار نمودن با ساختارهای سنتی یا مدرن تشکیل خانواده نیستند برای افراد مختلف تجربه ای کاملا متفاوت و بعضا دردناک است که نمی توان آنرا در افراد با تجربه کلی مهاجرت موفق یا ناموفق مثلا تفکیک نمود.
    بسیاری از اطلاعات درج شده در وبسایتها یا مشورتهای با افراد مختلف قادر به وارد شدن تا این حد در زندگی خصوصی افراد و روابط نیستند و به همین علت از این جنبه های شخصی تاثیر گذار مهاجرت کمتر اثری در مستندات قابل دستیابی است. باز می توان تاکید کرد که این به مفهوم بد یا خوب بودن مطلق تصمیم شخصی افراد با اولویتهای مختلف نیست ولی به مفهوم داشتن نکات منفی قابل ملاحظه ای در فرآیند مهاجرت است که پس از تجربه شخصی و در ارتباطات درون خانواده ای و پیرامون مسایل روانی و روحی فرد شکل می گیرد و بر اساس اولویتهای افراد مختلف نیز کاملا متفاوت است.
    شخصی که مثلا کاملا به الگوی زندگی غربی معتقد است و نه در شعار که در عمل قادر به برقراری ارتباط با چنین سیستمی است اصولا مشکلات کمتری دارد هرچند که همان فرد نیز بایستی تحربه شخصی خویش و نه روایتهای وبسایتی یا تعاریف دیگران را در نهایت مورد ارزیابی قرار میدهد. بسیاری افراد در ابتدا تصور میکنند قادر به پذیرش کامل چنین سیستمی یا حداقل جلوگیری از بروز تاثیرات منفی آن در زندگی خویش هستند اما در عمل مثلا با زندگی غیررسمی زیر یک سقف (به سبک غربی) توسط فرزندان یا نسلهای بعد خودنمی توانند ارتباط برقرار کنند در حالی که فرزندان و نسلهای بعد به این پدیده به علت تاثیرات محیطی و غالب بودن چنین فرهنگی در جامعه میزبان به شکل متفاوتی می نگرند و نوع قبول مساله و اختلاف در بین خانواده نیز در این نسل متفاوت شکل گرفته است که امکان تفاهم با الگوی مورد نظر خانواده اولیه را مشکل می سازد.
    یا نحوه ارتباط با اعضای خانواده با یکدیگر یا خارج از چارچوب آن برایشان در عمل آزاردهنده است. برخی در ذهن به برابری نژادی و فرهنگی به عنوان مثال معتقدند اما عملا غذا خوردن در کنار فردی با نژاد خاص یکی از کشورها یا همسایگی با جمعی از افراد دگراندیش و ارتباط فرزندان با چنین افرادی در زندگی روزمره برایشان آزاردهنده است. اینها مسایلی است که نمونه های متعددی دارد و به مرور با زندگی در محیط شکل خواهد گرفت که بهتر است در ارزیابیهای کلی فرد برای مهاجرت نیز به آن توجه گردد.
    دقیقا مواردی که فرمودید به نظر من درست و همگی صحیح هستند. البته به نظر من همان روایتهای وبسایتی و یا مشورت با افرادی که پیش تر مهاجرت کرده اند نیز بسیار مفید خواهد بود و برعکس نظر شما، من معتقدم که اگر فرد در بررسی شرایط و امکان سنجی مهاجرت خود با افراد بسیاری مشورت و صحبت کند در نهایت می تواند تصویری کلی و در برخی موارد هم جزئی از شرایط مهاجران و مشکلات و آزارهایی که از لحاظ فرهنگی میبینند را درک کند. فراموش نکنیم که زبان ساده در اکثر مواقع بهترین راهنما در امور مختلف است و شنیدن یک مثال از زبان دوست و یا آشنایی که پیشتر مهاجرت کرده، می تواند برای فردی که می خواهد مهاجرت کند صحنه و واقعیت واضحی را از شرایط به ارمغان آورد.
    نکته دوم اینست که برخی انسان ها بعد از مهاجرت به جای رفتن به دنبال اهداف خواسته یا ناخواسته سعی در آزمون فرهنگی خود دارند. مثلا خواسته یا ناخواسته مشکلات فرهنگی کشور مقصد را بررسی میکنند و از درون آن ها به نتایج منفی هم می رسند. ولی برخی دیگر اتفاقا بسیاری از نکات فرهنگی کشور مقصد را پسندیده و البته نکات منفی را هم نادیده میگیرند و عمده تلاششان در جهت رسیدن به اهدافی هست که به خاطر آن مهاجرت کرده اند. پس می توانیم نتیجه بگیریم که این موارد فقط و فقط به فرد بستگی دارد و قدرت ارزیابی او از کشور مقصد.
    در جمله آخر خود شما یه جورایی صحبت های خود را نقض کرده اید. اگر قرار باشد مسایلی به مرور با زندگی در محیط شکل گیرند پس چطور فرد میتونه در کشور مبدا و در ارزیابی های کلی خود برای مهاجرت به اونا توجه کنه؟
    پاسخ این سوال بسیار مشکل است ولی یک راه حل شدنی دارد و ان هم اینست که فرد تحلیل مسایل مهاجرت و شوک فرهنگی و مشکلات بعد از مهاجرت را آن قدر برای خود فلسفی و دشوار نکند که قادر به یافتن پاسخی از میان ان ها نباشد.

  2. #1102
    Member
    تاریخ عضویت
    May 2012
    رشته و دانشگاه
    Chemical Eng.- Shiraz University
    ارسال‌ها
    102

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط ehsan4medicine نمایش پست ها
    دوست عزیز، من نگفتم که شما از همسرتون جدا شید و به کانادا برید و زندگی راحتی داشته باشید، اتفاقا گفتم که مبنای خودتون رو رسیدن به کانادا (یا جایی خارج از ایران) به دلایل قشنگی که در ذهنتان دارید (که اکثرا هم اشتباه هستند) نذارید (مثل کاری که شما داری میکنی) و بر آن مبنا تصمیم بگیرید که بهترین راه چه میتونه باشه، این که میگید همه چیز نسبی هست هم تقریبا حرف درستی هست، به همین خاطر بود که گفتم این قضیه حتمی نیست (و حالت عکسش هم ممکن هست) ولی آیا شما خبر دارید از تعداد کیس های موفق در برابر کل کیس ها که بتونید بگید به چه احتمالی موفق خواهید بود، آیا کسی اصلا آماری گرفته در این مورد، چیزی او که من دارم میبینم (در انگلیس البته) اینه که تعداد کیس های موفقی که با خانواده مهاجرت کردن بسیار در اقلیت هست، این که شما میگید من تنها ایرانی کانادا (یا انگلیس) نیسیتم حرف درستی هست ولی شما (یا هر کسی) نباید همچین ریسکی رو قبول کنید (تاکید میکنم ریسک) بر مبنای نظر یک یا چند تا از دوستانتون (اگه صادقانه باشه تازه) اگه خانواده تشکیل دادید اونم به خاطر مسائل محیطی و اجتماعی ! اینه او هم که میبینید من حساس بودم در این مورد به خاطر این بود که من دیدم سرنوشت افرادی رو که طرز فکری دقیقا شبیه اون دوست اولیمون داشتند رو، در آخر اگه نظر شما رسیدن به کانادا به هر طریقی که شده هست، امیدوارم که برای شما مشکلی پیش نیاد و موفق شوید.
    دوست من دلایل من برای مهاجرت اتفاقا قشنگ هم نیستند بلکه به واقعیت نزدیک ترند. البته شما ساکن انگلستان هستید و شرایط کاری و اجتماعی در هر کشور با کشور دیگر فرق می کند. از نظر من اگر شما هم بخوای از انگلیس به کانادا مهاجرت کنی خیلی با آدم هایی که از ایران به کانادا مهاجرت می کنن فرقی نخواهی داشت. پس مقایسه شما و شرایطی که شما داری می بینی بایستی در تاپیکی مطرح شود که اصلا ربطی به تاپیک حاضر با موضوع مهاجرت به کانادا نخواهد داشت. دوست من شما اگر آماری رو هم دربیارید راجع به انگلیس هست نه کانادا. اگر اماری را هم تونستید دربیارید در اختیار ماهم بگذارید و من ممنون خواهم شد. من به هیچ عنوان مهاجرت خودم رو بر اساس صحبت های چند دوست و آشنا بناگذاری نکرده ام بلکه معتقدم مشورت با دوستان و آشنایانی که مهاجرت کرده اند میتونه خیلی کمک کنه ولی وظیفه اصلی فرد اینه که خودش با بررسی شرایط اجتماعی و کاری و روحی و.... در داخل ایران و با تصمیم قاطع پا به این عرصه بزاره. در واقع شما نمیتونید سرنوشت اون دوستمون که در ابتدای تاپیک نوشته بودن رو بخونید یا تصمیم گیری کنید چون شما در ابتدای کار شرایط را با کشور دیگری به جز کانادا می سنجید...دوما شما در زندگی من و یا هیچ کدوم از دوستان این تاپیک نیستید که بتوانید تصمیم گیری کنید و شرایط ما را بسنجید. وظیفه ما آگاهی رسانی درست است نه آگاهی رسانی احساسی و تصمیم برای دیگران و دیدن سرنوشت آن ها از دیدگاه تفکر خود. پس شما اگرم متوجه برداشت اشتباه خود نشدید لااقل سعی کنید بر مبنای حواس خود تصمیم گیری کنید، نه بر مبنای قدرت غیب گویی خود. دوست من، من مدتی را در آلمان زندگی کرده ام و الانم ایران هستم. شما هر شرایطی را دیدید منم دیدم ولی برعکشس شما تونستم تجزیه و تحلیل درستی براش داشته باشم و نه از روی عصبانیت و مشکلاتی که خودم تجربه کردم تصمیم گیری احساسی داشته باشم. پس به نظر من افرادی مانند شما به جای اشتباهی که الان دارند مرتکب میشوند (که خود شما هم داری اون اشتباه رو میکنی) بهتره در مورد مهاجرت دیگران تصمیمات قاطع نگرفته و فقط از مشاهدات و تجربیاتی که در مورد کشور مقصد دارند اونم در تاپیک مخصوص خود استفاده کنند.
    منم امیدوارم شما هر جا که البته به زور هستید به هر حال موفق باشید

  3. #1103
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    ارسال‌ها
    4

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط newapplicant نمایش پست ها
    واقعيت اينه كه اينجا هم آسمان همان رنگيه كه تو ايران هم هست فقط فرقش اينه كه اشل ها فرق ميكنه. آبي اينجا خيلي آبي تر از ايرانه و به همون نسبت هم بديهاي اينجا خيلي بدتر از ايرانه. شما هم دوست عزيز فكر نكن با مهاجرت اتفاق خاصي ميافته. خودت را در نظر بگير و نقاط مثبت و منفي خودت را ببين و هر كدام را در يك ده يا صد ضرب كن ميشي مجددا خودت در كانادا. براي مثال اگر تو ايران كار داري و خانه داري و ... اينجا ميشه يك كار خوب و خانه ويلايي و ... . اگر تو ايران رابطه خوب و صميمي با همسرتون داريد ، اينجا و سختي هاش صد برابر به هم نزديكترتون ميكنه. و حالا اگر از طرف ديگه به قضيه نگاه كنيد ، اگر تو ايران سخت كار پيدا ميكنيد ، اينجا بايد يك عالمه بگرديد تا نهايتا به يك كار غير مرتبط با درآمد پايين راضي بشيد و باور كنيد بدون درآمد اينجا زندگي كردن به مراتب سخت تر از ايرانه. اگر همين الان همسرتون باهاتون همراه نيست ،. سختيهاي مهاجرت اين فاصله را دو چندان ميكنه و نهايتا .... . ويا مجردهايي كه ايران نميتونن ازدواج كنن، والله اينجا اتفاق خاصي نميافته ، اينجا اول ٣٧ مورد تو دوسال پيدا نميشه كه پيشنهاد بديد و بعد هم اين شما هستيد با همون طرز فكر و مطمينا بازم به نتيجه نميرسيد.
    ممنون از جوابتون ولی یه جاهای کوچیکیش به نظرم غیرمنطقی می یاد.
    حالا بحث ازدواج و همسریابی یه کنار!
    در مورد کار. من رشتم نفت هست. توی این جا واقعاً برای رشته ی ما کاری نیست. شرکت نفت الان چندین ساله که هیچ آزمونی نگرفته. شرکت ها و پروژه ها هم که اکثراً خوابیده.
    تا جایی که من تصمیم به تغییر رشته گرفتم ولی هر چی مشورت و تحقیق می کنم می بینم لااقل توی رشته ی من، فقط توی ایران وضع این طوریه. (واقعاً می گن وضع کار این طوری نیست اونجا)

  4. #1104

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط p3443 نمایش پست ها
    دوست من دلایل من برای مهاجرت اتفاقا قشنگ هم نیستند بلکه به واقعیت نزدیک ترند. البته شما ساکن انگلستان هستید و شرایط کاری و اجتماعی در هر کشور با کشور دیگر فرق می کند. از نظر من اگر شما هم بخوای از انگلیس به کانادا مهاجرت کنی خیلی با آدم هایی که از ایران به کانادا مهاجرت می کنن فرقی نخواهی داشت. پس مقایسه شما و شرایطی که شما داری می بینی بایستی در تاپیکی مطرح شود که اصلا ربطی به تاپیک حاضر با موضوع مهاجرت به کانادا نخواهد داشت. دوست من شما اگر آماری رو هم دربیارید راجع به انگلیس هست نه کانادا. اگر اماری را هم تونستید دربیارید در اختیار ماهم بگذارید و من ممنون خواهم شد. من به هیچ عنوان مهاجرت خودم رو بر اساس صحبت های چند دوست و آشنا بناگذاری نکرده ام بلکه معتقدم مشورت با دوستان و آشنایانی که مهاجرت کرده اند میتونه خیلی کمک کنه ولی وظیفه اصلی فرد اینه که خودش با بررسی شرایط اجتماعی و کاری و روحی و.... در داخل ایران و با تصمیم قاطع پا به این عرصه بزاره. در واقع شما نمیتونید سرنوشت اون دوستمون که در ابتدای تاپیک نوشته بودن رو بخونید یا تصمیم گیری کنید چون شما در ابتدای کار شرایط را با کشور دیگری به جز کانادا می سنجید...دوما شما در زندگی من و یا هیچ کدوم از دوستان این تاپیک نیستید که بتوانید تصمیم گیری کنید و شرایط ما را بسنجید. وظیفه ما آگاهی رسانی درست است نه آگاهی رسانی احساسی و تصمیم برای دیگران و دیدن سرنوشت آن ها از دیدگاه تفکر خود. پس شما اگرم متوجه برداشت اشتباه خود نشدید لااقل سعی کنید بر مبنای حواس خود تصمیم گیری کنید، نه بر مبنای قدرت غیب گویی خود. دوست من، من مدتی را در آلمان زندگی کرده ام و الانم ایران هستم. شما هر شرایطی را دیدید منم دیدم ولی برعکشس شما تونستم تجزیه و تحلیل درستی براش داشته باشم و نه از روی عصبانیت و مشکلاتی که خودم تجربه کردم تصمیم گیری احساسی داشته باشم. پس به نظر من افرادی مانند شما به جای اشتباهی که الان دارند مرتکب میشوند (که خود شما هم داری اون اشتباه رو میکنی) بهتره در مورد مهاجرت دیگران تصمیمات قاطع نگرفته و فقط از مشاهدات و تجربیاتی که در مورد کشور مقصد دارند اونم در تاپیک مخصوص خود استفاده کنند.
    منم امیدوارم شما هر جا که البته به زور هستید به هر حال موفق باشید
    من موفق هستم عزیز من، در هر کجا که باشم، و الان هم دارم در یکی از بهترین دانشگاه های انگلیس neurology میخونم، شما هم حرف هاتون بیشتر جنبه تلاش برای برداشت غلط از حرف های من داره تا تلاش برای فهم حقایق، این که من در مورد خاصی (به خاطر سرنوشت یک فرد یا افرادی) حساس باشم دلیل بر این نیست که من دارم آگاهی رسانی احساسی میکنم، و اینکه من بر مبنای طرز فکر فردی که آشنایی نسبی باهش دارم، در مورد آیندش نظر بدم هم کار اشتباه یا غیب گویی نیست (البته با فرض عوض نشدن اون فرد و کنار گذاشتن حوادثی که میتونه همه چیز رو تحت الشعاع خودش قرار بده) شما هم در مورد مرز های خیالی به اشتباه افتادی، با این منطق شما، حتی شهر به شهر در یک کشور هم فرق داره (که البته هم فرق میکنه ولی در صورتی که تفاوت عمده ای بین اون دو شهر در موضوع مورد بررسی باشه) این هایی که من گفتم در مجموع بود و انگلیس و کانادا تفاوت عمده ای با هم ندارند (اگر تازه انگلیس بهتر از کانادا برای مهاجرین ایرانی نباشه) و من ادعا نکردم که آماری در این مورد دارم، اتفاقا گفتم که کسی آماری در این مورد نداره (پست ها رو با دقت بخونید خواهشا)، من هیچ وقت متاهل نبودم که بخوام از مشکلی در این زمینه رنج ببرم (حتی با کسی رابطه هم نداشتم) که بخوام تصمیم گیری احساسی کنم، من فقط واقعیاتی که دیدم رو به شما گفتم، تو خواه پند گیر خواه ملال.

  5. #1105
    Member
    تاریخ عضویت
    May 2012
    رشته و دانشگاه
    Chemical Eng.- Shiraz University
    ارسال‌ها
    102

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط ehsan4medicine نمایش پست ها
    من موفق هستم عزیز من، در هر کجا که باشم، و الان هم دارم در یکی از بهترین دانشگاه های انگلیس neurology میخونم، شما هم حرف هاتون بیشتر جنبه تلاش برای برداشت غلط از حرف های من داره تا تلاش برای فهم حقایق، این که من در مورد خاصی (به خاطر سرنوشت یک فرد یا افرادی) حساس باشم دلیل بر این نیست که من دارم آگاهی رسانی احساسی میکنم، و اینکه من بر مبنای طرز فکر فردی که آشنایی نسبی باهش دارم، در مورد آیندش نظر بدم هم کار اشتباه یا غیب گویی نیست (البته با فرض عوض نشدن اون فرد و کنار گذاشتن حوادثی که میتونه همه چیز رو تحت الشعاع خودش قرار بده) شما هم در مورد مرز های خیالی به اشتباه افتادی، با این منطق شما، حتی شهر به شهر در یک کشور هم فرق داره (که البته هم فرق میکنه ولی در صورتی که تفاوت عمده ای بین اون دو شهر در موضوع مورد بررسی باشه) این هایی که من گفتم در مجموع بود و انگلیس و کانادا تفاوت عمده ای با هم ندارند (اگر تازه انگلیس بهتر از کانادا برای مهاجرین ایرانی نباشه) و من ادعا نکردم که آماری در این مورد دارم، اتفاقا گفتم که کسی آماری در این مورد نداره (پست ها رو با دقت بخونید خواهشا)، من هیچ وقت متاهل نبودم که بخوام از مشکلی در این زمینه رنج ببرم (حتی با کسی رابطه هم نداشتم) که بخوام تصمیم گیری احساسی کنم، من فقط واقعیاتی که دیدم رو به شما گفتم، تو خواه پند گیر خواه ملال.
    البته خب دانشجو بودن شم هم دلیل محکم دیگری برای این موضوع هست که شما شرایط دانشجویی را با شرایط زندگی و غیر دانشجویی ادغام کرده اید و به اشتباه بزرگی افتاده اید.....
    در هر صورت به نظر من افراد مهاجر باید حد وسط و اعتدال را در انتخاب و تصمیم خود رعایت کنند و مانند شما به افراط کشیده نشوند...
    متاسفانه صحبت های شما به هیچ عنوان با نظرات و عقاید من همخوانی ندارند و من کاملا به برداشت اشتباه شما در موضوع مهاجرت اقرار میکنم. بنابراین نیازی به پند و یا ملال گرفتن نیست. گفتم دوست من, من خودم اونجا زندگی کردم بنابراین از نقطه نظر خودم بسیار بهتر از شما شرایط اونجا رو درک میکنم....
    اتفاقا به نظر بنده انگلیس اصلا با کانادا قابل قیاس نیست...شاید بشه بنا بر دور بودن از ایران وجه تشابهی بهشون نسبت داد....
    شما در زندگی دانشجویی به چندین دلیل فضای بسته تری برای پیشرفت نسبت به زندگی مهاجرتی دارید که این دلایل برای همه افراد آگاه به مهاجرت قابل درک است و من تعجب میکنم شما چرا این موضوع را تا به حال درک نکرده اید....متاسفانه شما نیز به موارد واهی و خیالی که توی ذهنتون نسبت به انگلیس ساخته بودید الان رسیدید و شاید دلیل به قول خودتان آگاهی دادن صحیحتون به دیگران (که البته به نظر من اشتباه است) این است که دوست دارید افراد دیگر دچار اشتباه بزرگ شما نشوند...ولی من به شما اطمینان میدهم اکثر افرادی که در پست های قبل شما راهنمایی فرمودید مانند بنده, افراد آگاه به مهاجرت به کانادا (نه انگلیس) و مصمم و آشنا با واقعیات موجود در کانادا (نه انگلیس) هستند و خب جا دارد از شما هم به خاطر دلسوزی های بسیار ارزنده ولی افراطی خود سپاسگزاری کنم...

  6. #1106
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط ehsan4medicine نمایش پست ها
    من موفق هستم عزیز من، در هر کجا که باشم، و الان هم دارم در یکی از بهترین دانشگاه های انگلیس neurology میخونم، شما هم حرف هاتون بیشتر جنبه تلاش برای برداشت غلط از حرف های من داره تا تلاش برای فهم حقایق، این که من در مورد خاصی (به خاطر سرنوشت یک فرد یا افرادی) حساس باشم دلیل بر این نیست که من دارم آگاهی رسانی احساسی میکنم، و اینکه من بر مبنای طرز فکر فردی که آشنایی نسبی باهش دارم، در مورد آیندش نظر بدم هم کار اشتباه یا غیب گویی نیست (البته با فرض عوض نشدن اون فرد و کنار گذاشتن حوادثی که میتونه همه چیز رو تحت الشعاع خودش قرار بده) شما هم در مورد مرز های خیالی به اشتباه افتادی، با این منطق شما، حتی شهر به شهر در یک کشور هم فرق داره (که البته هم فرق میکنه ولی در صورتی که تفاوت عمده ای بین اون دو شهر در موضوع مورد بررسی باشه) این هایی که من گفتم در مجموع بود و انگلیس و کانادا تفاوت عمده ای با هم ندارند (اگر تازه انگلیس بهتر از کانادا برای مهاجرین ایرانی نباشه) و من ادعا نکردم که آماری در این مورد دارم، اتفاقا گفتم که کسی آماری در این مورد نداره (پست ها رو با دقت بخونید خواهشا)، من هیچ وقت متاهل نبودم که بخوام از مشکلی در این زمینه رنج ببرم (حتی با کسی رابطه هم نداشتم) که بخوام تصمیم گیری احساسی کنم، من فقط واقعیاتی که دیدم رو به شما گفتم، تو خواه پند گیر خواه ملال.
    جوامع انگلیس و کانادا تفاوتهای عمده ای با هم دارند و تجربه شما در انگلیس در مورد کانادا لزوما قابل انطباق نیست.

  7. #1107
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط miladm نمایش پست ها
    ممنون از جوابتون ولی یه جاهای کوچیکیش به نظرم غیرمنطقی می یاد.
    حالا بحث ازدواج و همسریابی یه کنار!
    در مورد کار. من رشتم نفت هست. توی این جا واقعاً برای رشته ی ما کاری نیست. شرکت نفت الان چندین ساله که هیچ آزمونی نگرفته. شرکت ها و پروژه ها هم که اکثراً خوابیده.
    تا جایی که من تصمیم به تغییر رشته گرفتم ولی هر چی مشورت و تحقیق می کنم می بینم لااقل توی رشته ی من، فقط توی ایران وضع این طوریه. (واقعاً می گن وضع کار این طوری نیست اونجا)
    من هم نظر دوستمون newapplicant رو تایید میکنم و توصیف ایشون کاملا منطقی است. منظور این نیست که باید حتما در ایران هم موفق شده باشید تا در کانادا بجایی برسید، بلکه اینکه در ایران با توانایی های خودتان لااقل به سقفی رسیده باشید که گذر از آن بدلایل خارج از کنترل شما غیر ممکن بشود. در ضمن وضغ شرکتهای نفتی در کانادا در حال حاضر اگر خراب تر از ایران نباشد بهتر نیست چون بخاطر سقوط قیمت نفت خیلی شرکتها دارند عملیانشان را محدود میکنند.

  8. #1108
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    ارسال‌ها
    4,375

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط p3443 نمایش پست ها
    دقیقا مواردی که فرمودید به نظر من درست و همگی صحیح هستند. البته به نظر من همان روایتهای وبسایتی و یا مشورت با افرادی که پیش تر مهاجرت کرده اند نیز بسیار مفید خواهد بود و برعکس نظر شما، من معتقدم که اگر فرد در بررسی شرایط و امکان سنجی مهاجرت خود با افراد بسیاری مشورت و صحبت کند در نهایت می تواند تصویری کلی و در برخی موارد هم جزئی از شرایط مهاجران و مشکلات و آزارهایی که از لحاظ فرهنگی میبینند را درک کند. فراموش نکنیم که زبان ساده در اکثر مواقع بهترین راهنما در امور مختلف است و شنیدن یک مثال از زبان دوست و یا آشنایی که پیشتر مهاجرت کرده، می تواند برای فردی که می خواهد مهاجرت کند صحنه و واقعیت واضحی را از شرایط به ارمغان آورد.
    ......
    در جمله آخر خود شما یه جورایی صحبت های خود را نقض کرده اید. اگر قرار باشد مسایلی به مرور با زندگی در محیط شکل گیرند پس چطور فرد میتونه در کشور مبدا و در ارزیابی های کلی خود برای مهاجرت به اونا توجه کنه؟
    پاسخ این سوال بسیار مشکل است ولی یک راه حل شدنی دارد و ان هم اینست که فرد تحلیل مسایل مهاجرت و شوک فرهنگی و مشکلات بعد از مهاجرت را آن قدر برای خود فلسفی و دشوار نکند که قادر به یافتن پاسخی از میان ان ها نباشد.
    در مورد استفاده از نظرات دیگر قطعا همین است و موافقم صرفا یکی دونکته در این خصوص به نظرم، بایستی اضافه شده و مدنظر قرار گیرد:
    1- لزوما همه اطلاعات درج شده در وبسایتها یا حتی نظرات شخصی افراد و تجارب آنها صحیح نیست و نباید با یک وزن در تصمیم گیری دخالت داده شود. بسیاری از افراد بدون داشتن تجربه لازم خود را ملزم به ارائه راهنمایی به دیگران میبینند که ژن این خاصیت در جماعت ایرانی کم نیست ( برای نمونه می توانید در نقش یک دانشحوی در حال تحقیق از سوال در مورد تاثیرات احتمالی دمای محیط بر سرعت شکافت ایزوتوپ 234 پلوتونیوم شروع کنید و از افراد مختلف در محیط کار، زندگی، هم مسیر در تاکسی؛ صف نانوایی و... سوال کنید، یا آدرسی که وجود خارجی ندارد را تحت عنوان یک توریست حویا شوید و ببینید از چند درصد مردم، شارپ پاسخ "نمی دانم" دریافت میکنید! به نظر بخشی از فرهنگ شکل گرفته طیفی از مردم این سرزمین است که عدم پاسخ به هرنوع سوالی را نوعی خویش کوچک انگاری یا بعضا بی احترامی به خویش و فرد مقابل میبینند )
    2- برخی مسایل به ویژه از دید افراد ایرانی شخصی و محرمانه تلقی میشود و افراد مایل به توضیح و ورود سوال کننده به این حریم نیستند که باید در جمع بندی به این نقاط کور و تاثیر احتمالی آن نیز توجه نمود
    3- انسان به طور ذاتی تمایل به صحبت در مورد شکست به جای موفقیت یا نکات تلخ تجربیاتی که پیش فرض موفقیت در آنرا داشته است ندارد. نباید انتظار داشت شخصی که با مدرک ارشد شریف مثلا به هرعلت مجبور به کار غیرتخصصی پارت تایمی شده که به آن علاقه ای نیز ندارد، به واسطه نوع نگرش افراد در ایران و سطح توقعات پیش فرض از وی به بیان این جزییات لزوما بپردازد که باز در جمع بندی چنین احتمالاتی کم نیست

    در مورد نکته آخر فرمایش شما نیز به این نکته اضافه شود که تناقضی در کار نیست. منظور اینستکه بخشی از این تجربیات صرفا با قرار گرفتن در محیط و حس جنبه های مختلف آن با پوست و خون فرد شکل میگیرد و با مطالعه و پرسشگری (هرچند آنرا نفی یا انکار نمی نمایم) قضاوت در مورد آن حداقل قضاوت کاملی نیست. اینکه سرما و تاثیر آن بر بدن در شرایط زندگی طولانی مدت در کتابها و مشاوره با افراد دارای تجربه در جنین آب و هوایی یا مطالعه وبسایتها بررسی و اطلاعات مفیدی از آن کسب گردد قطعا مفید و مثبت است، اما تا شخص در همان فضا و مکان قرار نگیرد قطعا قضاوت کاملی از نحوه عکس العمل خویش نخواهد داشت.
    بحث انجام شده صرفا برای در نظر داشتن همین جنبه های منفی دیده نشده یا کمتر دیده شونده در بررسیهای اولیه و ارزیابیهاست و طبیعتا شکل گیری قضاوت کاملی از آن مستلزم تجربه شخصی و پذیرش ریسکها از سوی خود فرد است. شخصی که تصمیم خود را برای مهاجرت گرفته و در این سایت و فرومها به دنبال تایید تصمیم خویش است را نمیتوان با چنین توضیحاتی منصرف کرد و برعکس شخصی که از این اقدام قبل از انجام آن منصرف شده را نیز به مطالعه نکات مثبت مهاجرت ترغیب نمودن ساده نیست. اینگونه افراد برمبنای تمایل خویش به تایید تصمیمات یا تمایلات خویش به نقطه نظرات دیگران مینگرند و طبعا نوعی Biased به دیدگاههای دیگران مینگرند که این مانع شکل گیری نوعی نگاه منطقی به موضوع و تصمیم با درصد ریسک پایین برای این طیف است. بیشتر این بحثها برای افرادی مفید است که پیش فرض چندان قطعی شده ای ندارند و به دنبال جنبه های مثبت و منفی ارزیابیهای اولیه خویشند که امیدواریم برای این دسته این جمع بندی نظرات افراد با نگاههای مختلف متفاوت باشد.
    نظر افراد در هرحال برمبنای تجربیات شخصی افراد است و لزوما مثل مساله ریاضی یکسان، غلط یا اشتباه نیست. آنچه اشتباه است تصور لزوم نگرش یکسان در بین افراد مختلف است که هرگز عملی نخواهد بود.
    ویرایش توسط gbahrein : April 6th, 2016 در ساعت 10:13 PM
    “I find the great thing in this world is not so much where we stand, as in what direction we are moving"

  9. #1109
    ApplyAbroad Hero
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    ارسال‌ها
    1,946

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط miladm نمایش پست ها
    ممنون از جوابتون ولی یه جاهای کوچیکیش به نظرم غیرمنطقی می یاد.
    حالا بحث ازدواج و همسریابی یه کنار!
    در مورد کار. من رشتم نفت هست. توی این جا واقعاً برای رشته ی ما کاری نیست. شرکت نفت الان چندین ساله که هیچ آزمونی نگرفته. شرکت ها و پروژه ها هم که اکثراً خوابیده.
    تا جایی که من تصمیم به تغییر رشته گرفتم ولی هر چی مشورت و تحقیق می کنم می بینم لااقل توی رشته ی من، فقط توی ایران وضع این طوریه. (واقعاً می گن وضع کار این طوری نیست اونجا)
    اميدوارم بيايد و فرصتي باشه و ببينيد كه به همين صورت خواهد بود. در مورد شركتهاي نفتي هم من خيلي رودر رو برخورد نداشتم فقط از تلويزيون ديدم كه مرتب مصاحبه ميكنه با افرادي كه قبلا در اين زمينه فعاليت داشتن و الان بخاطر وضع بد كار از كار بركنار شدن و همانطور كه دوستان گفتن الان اينجا خيلي بازار كار جالبي نداره.

  10. #1110

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghlobe نمایش پست ها
    دوست من شما با چند هفته حضور در کانادا یک کمی سریع دارید در مورد همه جنبه های زندگی اینجا قضاوت میکنید. فکر نمی کنید برای قضاوت کاملتر یک کمی زمان بیشتری لازمه؟
    1-چرا فکر می کنید نظر افراد جدید قابل بیان نیست ؟ خوندن نظرات افرادی که تازه وارد هم هستند لازمه که بدونن در ماه های اول و بلکه در سال های اول چه حسی خواهند داشت نه فقط نطرات افرادی مثل شما قدیمی ها که 20 سال هست اینجا زندگیتون ساخته شده و موفق هستید ...خوبه بدونن شروع راه می تونه چقدر تو ذوق بزنه اگه هدف خاصی برای اینجا ندارن و زندگی استیبل در ایران دارن باید 10 باز دیگه روی این موضوع مهاچرت فکرکنن..چند نفر ایرانی می شناسید که بیان در فروم ها بنویسن که چقدر از مهاجرت پشیمونن؟ ما همیشه نگران قضاوت مردم ..نگران ترس از شکست و ...هستیم حتی تو محیط مجاری هم بیان نم یکنیم ...اون مهندس با سابقه ایران که 3اومده جا پارت تایم داره کار می کنه ...مگه دیگه انرژی داره بیاد تو فروم ها از سختی و پشیمونی هاش بگه؟

    افراد باید نظرات مختلف رو از زبان مهاجران مختلف بخونن تا خودشون تصمیم بگیرن ؛ بر مبنای کدوم منطق نظر فرد تازه وارد مثل من نمیتونه درست باشه؟ م
    ه همه اونا هم قرار نیست مسایل تقریبا مشابهی رو سر راهشون تجربه کنن؟؟
    تازه من مشکل زبان نداشتم .مشکل مالی نداشتم ..خیلی سریع کار پیدا کردم .خیلی منطقی هستم احساساتم بسیار کمرنگ تر از منطقم هست..

    چرا بعضی ها فکر می کنن نطرات کسانی که اینجا رو اونقدر دلنشین ندیدند احساسی هست؟؟ حتی بر فرض که بر مبنای احساس باشن..آیا این احساس نیست که باعث میشه جناب آقای بسیارررررررر موفق 40 ساله به دلیل اینکه احساس خوشبختی نمی کنن بعد از 10 سال زندگی در کانادا الان دارن به کشور دیگه ای میرن؟ در نهایت خوشبختی ما با توجه به احساس ما سنجیده نمیشه؟

    2 برخلاف اون زمان که دلم نمی خواست از خونه برم بیرون ..الان مجبورم هر روز در محیط باشم ( می دونید که قصد نداشتم تورنتو بمونم شاید نهایت برای 7-8 جا رزومه فرستادم که آشنا بشم با سیستم ..ولی در اولین مصاحبه کار مرتبط با رشته ام رو گرفتم الان با محیط کاری و آدمای کانادایی بیشتری آشنا شدم رفتارشون مودب و طاهرا دوستانه است ولی فقط در همون حد محیط کار.من احساس آدما رو خیلی خوب تحلیل می کنم خیلی خوب متوجه میشم .
    غیر از اونا با تعداد زیادی ایرانی الان در ازتبطم ووروابط اونا رو می بینم ..خیلی خوب درک می کنم پشت هر حرکت چی هست ..نمی دونم پارتنز های خودشون متوج نمشن یا به روی خودشون نمیارن ..نمی دونم ...اما به هر حال از چشم و نگاه آدما نباید غافل شد حتما نباید بعضی مسایل فریاد زده بشه تا بدونی اون شخص موفق در اجتماع اصلا احساس خوشبختی نمی کنه
    3- با 2 نفر کانادایی خیلی راجعع به این موضوع صحبت می کنم که چرا کانادایی ها با خارجی ها صمیمی نمیشن ...و دیشب بالاخره گفتن وقتی بهش فکر کردیک نمی دونیم چرا دوستان ما و دوستان دوستان ما هم مثل خودمون وایت هستند..شاید برای صمیمیت با افراد دیگه 2 سال زمان هست تا ایجاد بشه .اینم از مزایای ..و راستی ...چون در حالت عاذی هرگز این اعتراف رو نمیکردن این خانم و اقا متاهل و نمونه تیپیکال کانادایی ها هستن
    ویرایش توسط blessed : April 10th, 2016 در ساعت 09:50 AM

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •