صفحه 112 از 151 نخستنخست ... 1262102103104105106107108109110111112113114115116117118119120121122 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,111 تا 1,120 , از مجموع 1502

موضوع: آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

  1. #1111
    Banned
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    ارسال‌ها
    45

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط blessed نمایش پست ها
    1-چرا فکر می کنید نظر افراد جدید قابل بیان نیست ؟ خوندن نظرات افرادی که تازه وارد هم هستند بسیار خوبه که بدونن در ماه های اول و بلکه در سال های اول چه حسی خواهند داشت نه فقط نطرات افرادی مثل شما قدیمی ها که 20 سال هست اینجا زندگیتون ساخته شده و موفق هستید ...خوبه بدونن شروع راه می تونه چقدر تو ذوق بزنه اگه هدف خاصی برای اینجا ندارن و زندگی استیبل در ایران دارن باید 10 باز دیگه روی این موضوع مهاچرت فکرکنن
    2 برخلاف اون زمان که دلم نمی خواست از خونه برم بیرون ..الان مجبورم هر روز در محیط باشم ( می دونید که قصد نداشتم تورنتو بمونم شاید نهایت برای 7-8 جا رزومه فرستادم که آشنا بشم با سیستم ..ولی در اولین مصاحبه کار مرتبط با رشته ام رو گرفتم الان با محیط کاری و آدمای کانادایی زیادی آشنا شدم رفتارشون مودب و طاهرا دوستانه است ولی فقط در همون حد محیط کار.من احساس آدما رو خیلی خوب تحلیل می کنم خیلی خوب متوجه میشم .
    غیر از اونا با تعداد زیادی ایرانی الان در ازتبطم ووروابط اونا رو می بینم ..خیلی خوب درک می کنم پشت هر حرکت چی هست ..نمی دونم پارتنز های خودشون متوج نمشن یا به روی خودشون نمیارن ..نمی دونم ...اما به هر حال از چشم و نگاه آدما نباید غافل شد حتما نباید بعضی مسایل فریاد زده بشه تا بدونی اون شخص موفق در اجتماع اصلا احساس خوشبختی نمی کنه
    3- با 2 نفر کانادایی خیلی راجعع به این موضوع صحبت می کنم که چرا کانادایی ها با خارجی ها صمیمی نمیشن ...و دیشب بالاخره گفتن وقتی بهش فکر کردیک نمی دونیم چرا دوستان ما و دوستان دوستان ما هم مثل خودمون وایت هستند..شاید برای صمیمیت با افراد دیگه 2 سال زمان هست تا ایجاد بشه .اینم از مزایای ..و راستی ...چون در حالت عاذی هرگز این اعتراف رو نمیکردن این خانم و اقا متاهل و نمونه تیپیکال کانادایی ها هستن


    بعذ از کلی تحقیق برای مهاجرت من خودم جدول درست کرده بودم ..چه چیزها از دست میدم و چه چیزها به دست میارم
    بعد از اونهمه تحقیق الان می بینم من خیلی چیزها از دست دادم کیفیت زندگیم هم خیلی پایین اومده..بسیار تنها شدم.و روابط اینجا رو هم اصلا نمی پسندم. ..منطقی نبود چون یک سری رفتار مردم مخصوصا نسل جوون منو اذیت می کرده کلا صورت مساله رو بخوام پاک کنم..و فرار کنم..
    یعنی از رفتنتون پشیمونید کاملا؟ برای کار فته بودید یا تحصیل؟ علت فرارتون فقط همون چیز بود که گفتین؟

  2. #1112
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    ارسال‌ها
    40

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    خوب هر که دوست نداره تشریف نیاره کسی تو کانادا برای کسی فرش قرمز پهن نکرده کانادا دنیای مبارزه و سرسختیه باید یه ماتادور واقعی باشی البته نظر همه دوستان محترمه

  3. #1113
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    ارسال‌ها
    845

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط blessed نمایش پست ها
    3- با 2 نفر کانادایی خیلی راجعع به این موضوع صحبت می کنم که چرا کانادایی ها با خارجی ها صمیمی نمیشن ...و دیشب بالاخره گفتن وقتی بهش فکر کردیک نمی دونیم چرا دوستان ما و دوستان دوستان ما هم مثل خودمون وایت هستند..شاید برای صمیمیت با افراد دیگه 2 سال زمان هست تا ایجاد بشه .اینم از مزایای ..و راستی ...چون در حالت عاذی هرگز این اعتراف رو نمیکردن این خانم و اقا متاهل و نمونه تیپیکال کانادایی ها هستن
    شاید یکی از دلایل اینکه برای قضاوت نیاز به زمان بیشتر هست همینه که در طول زمان تجربیات بیشتر و بعضا متفاوتی بدست میاد. مثلا در همین زمینه که گفتید من این صمیمی شدن سفیدها با خودم یا افراد دیگه رو نه در روز و ماه اول ولی بعدها دیدم. قبول دارم که خیلی رایج نیست و البته از نظر من قابل درکه که درصد بیشتری از آدمها برقراری ارتباط با افراد با شباهت های فرهنگی و فکری و زبانی و ... رو ترجیح بدن و در مجموع من که نکته منفی غیر قابل تحملی در اینکه سفیدها نخوان با ما صمیمی بشن نمی بینم.
    Culture lives in everything we do

  4. #1114
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط blessed نمایش پست ها
    1-چرا فکر می کنید نظر افراد جدید قابل بیان نیست ؟ خوندن نظرات افرادی که تازه وارد هم هستند لازمه که بدونن در ماه های اول و بلکه در سال های اول چه حسی خواهند داشت نه فقط نطرات افرادی مثل شما قدیمی ها که 20 سال هست اینجا زندگیتون ساخته شده و موفق هستید ...خوبه بدونن شروع راه می تونه چقدر تو ذوق بزنه اگه هدف خاصی برای اینجا ندارن و زندگی استیبل در ایران دارن باید 10 باز دیگه روی این موضوع مهاچرت فکرکنن..چند نفر ایرانی می شناسید که بیان در فروم ها بنویسن که چقدر از مهاجرت پشیمونن؟ ما همیشه نگران قضاوت مردم ..نگران ترس از شکست و ...هستیم حتی تو محیط مجاری هم بیان نم یکنیم ...اون مهندس با سابقه ایران که 3اومده جا پارت تایم داره کار می کنه ...مگه دیگه انرژی داره بیاد تو فروم ها از سختی و پشیمونی هاش بگه؟

    افراد باید نظرات مختلف رو از زبان مهاجران مختلف بخونن تا خودشون تصمیم بگیرن ؛ بر مبنای کدوم منطق نظر فرد تازه وارد مثل من نمیتونه درست باشه؟ م
    ه همه اونا هم قرار نیست مسایل تقریبا مشابهی رو سر راهشون تجربه کنن؟؟
    تازه من مشکل زبان نداشتم .مشکل مالی نداشتم ..خیلی سریع کار پیدا کردم .خیلی منطقی هستم احساساتم بسیار کمرنگ تر از منطقم هست..

    چرا بعضی ها فکر می کنن نطرات کسانی که اینجا رو اونقدر دلنشین ندیدند احساسی هست؟؟ حتی بر فرض که بر مبنای احساس باشن..آیا این احساس نیست که باعث میشه جناب آقای بسیارررررررر موفق 40 ساله به دلیل اینکه احساس خوشبختی نمی کنن بعد از 10 سال زندگی در کانادا الان دارن به کشور دیگه ای میرن؟ در نهایت خوشبختی ما با توجه به احساس ما سنجیده نمیشه؟

    2 برخلاف اون زمان که دلم نمی خواست از خونه برم بیرون ..الان مجبورم هر روز در محیط باشم ( می دونید که قصد نداشتم تورنتو بمونم شاید نهایت برای 7-8 جا رزومه فرستادم که آشنا بشم با سیستم ..ولی در اولین مصاحبه کار مرتبط با رشته ام رو گرفتم الان با محیط کاری و آدمای کانادایی بیشتری آشنا شدم رفتارشون مودب و طاهرا دوستانه است ولی فقط در همون حد محیط کار.من احساس آدما رو خیلی خوب تحلیل می کنم خیلی خوب متوجه میشم .
    غیر از اونا با تعداد زیادی ایرانی الان در ازتبطم ووروابط اونا رو می بینم ..خیلی خوب درک می کنم پشت هر حرکت چی هست ..نمی دونم پارتنز های خودشون متوج نمشن یا به روی خودشون نمیارن ..نمی دونم ...اما به هر حال از چشم و نگاه آدما نباید غافل شد حتما نباید بعضی مسایل فریاد زده بشه تا بدونی اون شخص موفق در اجتماع اصلا احساس خوشبختی نمی کنه
    3- با 2 نفر کانادایی خیلی راجعع به این موضوع صحبت می کنم که چرا کانادایی ها با خارجی ها صمیمی نمیشن ...و دیشب بالاخره گفتن وقتی بهش فکر کردیک نمی دونیم چرا دوستان ما و دوستان دوستان ما هم مثل خودمون وایت هستند..شاید برای صمیمیت با افراد دیگه 2 سال زمان هست تا ایجاد بشه .اینم از مزایای ..و راستی ...چون در حالت عاذی هرگز این اعتراف رو نمیکردن این خانم و اقا متاهل و نمونه تیپیکال کانادایی ها هستن
    خیر دوست عزیز چنین جسارتی نکردم که نظر شما قابل بیان نیست و اگر چنین برداشتی شد واقعا عذر میخواهم. منظور در خصوص تعمیمهای شما از مشاهداتتان بود وگرنه مساله مشکلات و پشیمانی را که در تاپیک های متعدد اینجا مطرح کرده اند و اگر تاپیک وضعیت کار در کانادا را ملاحظه بفرمایید بنده و بسیاری از دوستان دیگر هم آنجا مفصلا در مورد مشکلات کاریابی نوشته ایم. اتفاقا خیلی هم خوب است که شما و دوستان تازه وارد دیگر در مورد مشکلات روزهای اول بنویسید و کسانی که دارند میایند را آماده کنید.

    منتهی اشاره بنده به مواردی بود که شما بیش از آنکه در باره مشکلات بنویسید، گاهی مشاهداتتان را بصورت قضاوت کلی در باره جامعه کانادا تعمیم میدهید. مثلا یکدفعه میفرمایید: اینجا دختر خوب نایاب است!! یا همه روابط اینجا مصنوعی هستند یا مهاجران تورنتو کثیف و بی ادب هستند. شما حق دارید قضاوت سریع و احساسی در هر موردی دوست دارید انجام بدهید منتهی لااقل این اجازه را بدهید که عرض کنیم خیلی از این احساسات شما واقعا قابل تعمیم نیستند. بخصوص وقتی خودتان می فرمایید که بر اساس چشم و نگاه تا آخر عمق روابط افراد را تشخیص می دهید به نظر من متاسفانه این سطحی بودن قضاوت های مربوطه را نشان می دهد. البته احساسی بودن اتفاقا منحصر به افرادی که پشیمان شده اند نیست. اتفاقا روی همین فروم خیلی دوستان تازه وارد هم هستند که زود شیفته میشوند و مشکلات را نادیده میگیرند. دید واقع بینانه بنظر بنده باثبات تر و کارآمدتر از دید احساسی (مثبت یا منفی) است.

    یک نکته کوچک دیگر هم عرض کنم در مورد دوستان کانادایی الاصل تان حتما خودتان متوجه شده اید که بیشتر پاسخ هایی که به شما میدهند بر اساس ادب کانادایی بعقیده خودشان است و خیلی واقعیتی را که فکر میکنند نشان نمیدهند. آن دفعه که فرمودید دوستانتان گفته بودند که ایرانی ها حسابشان با مهاجرهای دیگر جداست و بقیه مهاجرها بی کلاس و بی ادب اند و ایرانی ها باکلاس، نزدیک بود برایتان بنویسم که مطمئن باشید به دوست هندی شان هم میگویند هندی ها باکلاس ترینند و به چینی هم میگویند چینی ها بهترینند! این جوابی هم که ایندفعه داده اند (در مورد اینکه چرا دوست غیرکانادایی ندارند) به شما اطمینان میدهم برای ختم بحث و بقول معروف از سر باز کردن بوده است نه اعتقاد واقعی. این تجربه طولانی من با دوستان کانادایی (اصیل) زیادی که داشته ام بوده و البته تعمیم نمی دهم ولی وقتی خودشان هم ادب و نزاکت را برتر از صراحت لهجه می دانند لابد همینطور است.
    ویرایش توسط ghlobe : April 11th, 2016 در ساعت 06:19 AM

  5. #1115

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    دوستان عزیز!
    بعد از چهار سال زندگی در این بهشت موعود فقط یک نکته قابل بیان هست: سختی!

  6. #1116
    Banned
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    ارسال‌ها
    45

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط R A F A L نمایش پست ها
    دوستان عزیز!
    بعد از چهار سال زندگی در این بهشت موعود فقط یک نکته قابل بیان هست: سختی!
    اکثر کسانی که اینجا مینویسن خوب دانشجوها و کسانی هستن که سختی میکشن!
    معلومه خیلی از اونایی که دارن حال میکنن اصلا چرا باید این فروم بیان

  7. #1117
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    ارسال‌ها
    671

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط maze نمایش پست ها
    اکثر کسانی که اینجا مینویسن خوب دانشجوها و کسانی هستن که سختی میکشن!
    معلومه خیلی از اونایی که دارن حال میکنن اصلا چرا باید این فروم بیان
    اونهایی که به صورت مطلق حال می کنند، پولدار ها هستند که در این فروم تشریف ندارند

    بقیه (غیر پولدارها) دارند سخت تلاش می کنند، منتها باز هم آدم وقتی دارند سختی می کشند برخوردشون با قضیه فرق داره، بعضی ها از جنگیدن با مشکلات لذت می می برند، بعضی ها عذاب می کشند. نکته مهم اینه که اگه پولدار نیستین، اصلا انتظار یک زندگی راحت رو خصوصا در سالهای اول نداشته باشید
    خیلی خیلی به ندرت به اینجا میام


  8. #1118
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط maze نمایش پست ها
    اکثر کسانی که اینجا مینویسن خوب دانشجوها و کسانی هستن که سختی میکشن!
    معلومه خیلی از اونایی که دارن حال میکنن اصلا چرا باید این فروم بیان
    اتفاقا بیشتر کسانی که در فروم کانادا حضور دارند با مهاجرت آمده اند و درصد دانشجویان کمتر است. بر خلاف فروم امریکا که تقریبا همه دانشجو هستند.

  9. #1119
    ApplyAbroad Guru zini_zinparast آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2012
    ارسال‌ها
    4,789

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط R A F A L نمایش پست ها
    دوستان عزیز!
    بعد از چهار سال زندگی در این بهشت موعود فقط یک نکته قابل بیان هست: سختی!
    نقل قول نوشته اصلی توسط AFTER نمایش پست ها
    اونهایی که به صورت مطلق حال می کنند، پولدار ها هستند که در این فروم تشریف ندارند

    بقیه (غیر پولدارها) دارند سخت تلاش می کنند، منتها باز هم آدم وقتی دارند سختی می کشند برخوردشون با قضیه فرق داره، بعضی ها از جنگیدن با مشکلات لذت می می برند، بعضی ها عذاب می کشند. نکته مهم اینه که اگه پولدار نیستین، اصلا انتظار یک زندگی راحت رو خصوصا در سالهای اول نداشته باشید
    منظورتون از سختی چی هست؟ کار کنید تا پول در بیارید؟ خوب این که همه جای دنیا هست.
    از لحاظ من سختی عذاب کشیدن از بی قانونی و دروغگویی و ... هست که خوشبختانه فعلا در کانادا زیاد نیست.
    Impossible is impossible because someone did not put effort to make it true





  10. #1120
    Member Gita آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    رشته و دانشگاه
    Mechanical engineering
    ارسال‌ها
    324

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    سلام دوستان،
    این فروم رو بخاطر اطلاعات مفیدی که دوستان و مدیران هموطن به اشتراک میذارن دنبال می کنم و انگشت شمار پیش اومده که پست خارج از تبادل اطلاعات گذاشتم .به نظرم کاش هر کدوم از ما خودمون رو باخودمون مقایسه کنیم. بعد می بینیم که مهاجرتمون کار درستی بوده یا نه.یه بالانس بین دستاورد حرفه ای ، زندگی شخصی و حضور اجتماعی می طلبه اینجا که توی ایران کمرنگ تر بود.شناخت طبیعتاً ذوق وحوصله میخواد.
    کانادایی، کبکی، مهاجر یا دانشجوی اینترنشنال و پناهنده همه توی یه اجتماع هستند که نهایت هدفش آرامش و رفاه واسه همه است. سیستم اینجا یه احترام کلی واسه همه قائله . اگه کسی صادق نباشه اول از همه حال خودش گرفته میشه. روابط اجتماعی خوب و لبخند همیشگی به خورد وجود آدم میره و در بلند مدت میشه عادت. من سه تا شهر ایران ( تهران ،ساری، بابل) و سه تا شهر کانادا ( مونترال ، تورنتو و کلگری) درس خووندم و کار و زندگی کردم. هر کدوم محاسن و معایب خودشون رو داشتند. مسافرت توی شهرهای ایران و خارج از مرز رو هم با خانواده تجربه کرده بودم قبل از اومدنم.
    توی ایران ناخودآگاه تهران و شمال رو باهم مقایسه می کردم. اینجا میگم کانادایی ها وقتی بهشون راجع آداب و تعارف و غذای ایرانی و حجب و شرم شرقی توضیح بدی شنونده های خوبی میشن و حوصله به خرج می دن. کبکی ها نژاد پرستند ولی نوع نژاد پرستی شون با اون تصوری که ما داریم فرق می کنه. وقتی پای یادگیری زبان بیاد وسط انعطاف پذیری شون مثال زدنی میشه. با پناهنده متاسفانه هنوز برخورد نداشتم ولی کار و درس و زندگی با مهاجر و دانشجوی اینترنشنال آموزنده بوده و خوش گذشته.
    بعد از حدود چهارسال انقدر از اینجا راضی بودم که برادرمو تشویق کرده بودم بیاد. حالا داره تجربه ی تحصیل و بعد کار و زندگی اینجا رو به دست میاره.اگه خواست و راضی بود می مونه. اگه دوست نداشت، برمیگرده .قصد مهاجرت به کانادا از راه تحصیل کار درستی بوده تا حالا چون شد انتخاب بین "خوب" و "بهتر" . حواسِ جمع و یادگیری مستمر رو نگه داریم چون سن و سال و تجربه نداره. اینجا عمر آدم مفید میگذره.
    ***You Can Win , If You Want***چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد / من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
       

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •