نوشته اصلی توسط
AFTER
منظور از من سختی این نبود که کار کنیم تا پول دربیاریم، همین طور که خودتون فرمودین همه جای دنیا باید زحمت کشید، منظور من اون زحمت مضاعفی هست که باید به عنوان کسی که با محیط آشنا نیست، و مهارت زبانیش کامل نیست و یک سری چیزهای جدید باید برای کار و زندگی در محیط جدید یاد بگیره هست. که البته این هم فرد به فرد و رشته به رشته و موقعیت به موقعیت فرق می کنه. برای منی که رشته ام جز بیزینس محسوب میشه، مهارت زبانی یک مسئله حیاتی هست، محیط بیزنیس اینجا هم پیچیده تر هست و من باید یه سری چیزهای جدید یاد بگیرم، اینها کارم رو سخت کرده، بعضی وقتها فکر می کنم که به اندازه دو برابر یک کانادایی باید وقت بذارم تا یه خروجی مناسب داشته باشم. البته همونطور که گفتم برای بعضی ها این مسائل عذاب هست، بعضی ها هم با دید مثبت به این مسائل نگاه می کنند و از تلاششون و یادگیریشون لذت می برند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)