صفحه 117 از 151 نخستنخست ... 1767107108109110111112113114115116117118119120121122123124125126127 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,161 تا 1,170 , از مجموع 1502

موضوع: آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

  1. #1161
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    ارسال‌ها
    4,375

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    با احترام به نظر نویسنده مطلب اصلی، هرچند مطلب ذکر شده احتمالا کپی برداری از یکی از پستها یا مطالب مرتبط به نظر میرسد و احتمالا همه مطالب آن مورد تایید نیست، ولی از آنجایی که در تاپیک مهاجرت کانادا مطرح گردیده و میتواند به منزله ارزیابی چنین شرایطی قرارگیرد، میتوان در مورد آن نقد کوچکی نمود تا اینگونه مطالب که به جای رفع ریشه ای مساله ظاهرا به شکل ویژه ای احتمالا با هدف کنترل و رفع مساله مشکل خروج نخبگان ولی به شکل ناصحیح و سطحی ارائه میشود، با دقت بیشتری منتشر شود، چرا که ممکن است مبنای قضاوتها و تصمیمات افراد در آینده دور و نزدیک مطالعه همین نظرات و اطلاعات داده شده در اینگونه فرومها باشد. ضمن اینکه برای اهداف مورد نظر دوستان نیز به جای تاثیر مثبت، به نظر اثری معکوس در بر دارد:

    "...آنهایی که رفته اند همانطور که توی صف اداره پلیس برای کارت اقامتشان ایستاده اند و میبینند که پلیس با باتوم خارجی ها را هل میدهد فکر میکنند که آن جهنمیکه تویش بودند حداقل کشور خودشان بود…"

    1- معمولا کارت اقامت را اداره مهاجرت میدهد و نه پلیس!
    2- ضمنا اصولا کارت مهاجرت به خارجیها داده میشود پس پلیس با باتوم خارجیها را فقط میتواند هل بدهد جون اصولا سیتیزن یا فرد مقیم در این صف نیست و معمولا آنها در اون یکی صف هستند!
    3- هل دادن با باتوم هم اصولا دلیل خاصی باید داشته باشد، قبلش احتمالا به طرف مقابل طبق قانون حتی به جنایتکارها و قاتلها هم گفته میشودکه شما حق دارید حرفی نزنید و سکوت کنید و اگر حرفی زدید ممکن است بر علیه شما در دادگاه استفاده شود، یک دفعه باتوم نمیزنند معمولا آنهم در صف اداره پلیس چون برای چنین کاری فرد مقابل حق شکایت و دریافت غرامت را نیز دارد و اصولا دلیلی ندارد که فکر کنیم کارها با باتوم بهتر از کانادا پست حل میشود!
    4- از طرفی کارت اقامت حداقل توی کانادا به آدرس فرد پست میشود و پیش زمینه ذهنی قرارگرفتن توی صفهای مختلف، پیش فرض کشورهایی مثل کانادا که سیستمهای کاراتری مثل ایمیل یا پست سرویس را آزموده اند، نیست!
    5- نه جایی که از آن آمده اند جهنم مطلق است و نه جایی که به آن رفته اند بهشت جاودان.
    چیزی که هست مزایا و معایب زندگی در هرنقطه از این جهان برای هرفرد با مجموعه ای از مزایا و معایب گوناگون همراه است که برای هر فرد یا خانواده ضرایب وزنی و تابع هدف متفاوتی دارد. میتوان با اضافه کردن مزایا در کشور مبدا شرایط را به گونه ای تغییر داد که تابع هدف برای تعداد بیشتری از نخبگان در کشور خود به اندازه ای جذاب شود که ایستادن در صف اداره پلیس خارجی و هل داده شدن با باتوم را ترجیح ندهند چون دیر یا زود افرادی از کشور مقصد که از بابت جذب چنین گروهی منافع سرشاری میبرند یا برخی افراد گذشته از این شرایط ،چنین اقدامی را تکذیب خواهند نمود و این مساله تاثیر معکوس خود را در روش یا روشهای به کارگیری شده در آینده ای نزدیک، نشان خواهد داد.

    ویرایش توسط gbahrein : May 22nd, 2016 در ساعت 11:16 PM
    “I find the great thing in this world is not so much where we stand, as in what direction we are moving"

  2. #1162

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط zini_zinparast نمایش پست ها
    با احترام به مطالبتون
    همه این مواردی که گفتید برای همه درست نیست.
    ما یک ماه مانده به اومدنمون به کانادا بسیار خوشحال بودیم.
    اینجا احساس تنهایی نمیکنیم
    در حسرت دیدن کانالهای شبکه سه و فارسی زبان هم نیستیم. خیلی به ندرت برنامه فارسی نگاه میکنیم. اگر چه وطن فروش هم نیستیم.
    به کشورمون هم اصلا با حسرت نگاه نمیکنیم. چون اونجا کشوری هست که ما در آن جایی نداریم. پس حسرت خوردن کاملا بی معناست. در عوض حسرت میخوریم که چرا زودتر به کانادا نیومدیم!

    موقع ورود به کانادا هم پلیس ما رو هل نمیداد و خیلی با احترام با ما برخورد کرد که من واقعا شوکه شدم
    موافقم
    این متن رو من اینور و اونور زیاد دیدم و میاد صاف دست می‌ذاره روی جنبه‌ی احساساتی بودن ایرانی‌ها و می‌خواد حرفش رو اینطوری justify کنه
    ولی درواقع به شدت داره همه رو به یه چوب می‌رونه و با یه جمع‌بندی می‌خواد همه رو توصیف کنه
    تحربیات من اصلن اینطوری نبود و به قول زینی جان از همون روز اول باهامون با احترام برخورد شد و هیچ علاقه‌ای به برگشتن به ایران ندارم.. دلیلش این نیست که ایران رو جای بدی می‌دونم، بلکه برای من و روجیات و روش زندگی من، اینجا بهترین انتخابه

    تنها یه جای این متن رو من قبول دارم

    آنها که می‌روند وطن‌فروش نیستند
    آن‌هایی که می‌مانند عقب مانده نیستند
    مسئله حق انتخابه و اینکه چی برای من نوعی بهتره و احساس خوشبختی و رضایت بهم می‌دم

  3. #1163
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    رشته و دانشگاه
    کارشناسی ارشد IT - گرایش تجارت الکترونیک
    ارسال‌ها
    75

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط gbahrein نمایش پست ها
    با احترام به نظر نویسنده مطلب اصلی، هرچند مطلب ذکر شده احتمالا کپی برداری از یکی از پستها یا مطالب مرتبط به نظر میرسد و احتمالا همه مطالب آن مورد تایید نیست، ولی از آنجایی که در تاپیک مهاجرت کانادا مطرح گردیده و میتواند به منزله ارزیابی چنین شرایطی قرارگیرد، میتوان در مورد آن نقد کوچکی نمود تا اینگونه مطالب که به جای رفع ریشه ای مساله ظاهرا به شکل ویژه ای احتمالا با هدف کنترل و رفع مساله مشکل خروج نخبگان ولی به شکل ناصحیح و سطحی ارائه میشود، با دقت بیشتری منتشر شود، چرا که ممکن است مبنای قضاوتها و تصمیمات افراد در آینده دور و نزدیک مطالعه همین نظرات و اطلاعات داده شده در اینگونه فرومها باشد. ضمن اینکه برای اهداف مورد نظر دوستان نیز به جای تاثیر مثبت، به نظر اثری معکوس در بر دارد:

    "...آنهایی که رفته اند همانطور که توی صف اداره پلیس برای کارت اقامتشان ایستاده اند و میبینند که پلیس با باتوم خارجی ها را هل میدهد فکر میکنند که آن جهنمیکه تویش بودند حداقل کشور خودشان بود…"

    1- معمولا کارت اقامت را اداره مهاجرت میدهد و نه پلیس!
    2- ضمنا اصولا کارت مهاجرت به خارجیها داده میشود پس پلیس با باتوم خارجیها را فقط میتواند هل بدهد جون اصولا سیتیزن یا فرد مقیم در این صف نیست و معمولا آنها در اون یکی صف هستند!
    3- هل دادن با باتوم هم اصولا دلیل خاصی باید داشته باشد، قبلش احتمالا به طرف مقابل طبق قانون حتی به جنایتکارها و قاتلها هم گفته میشودکه شما حق دارید حرفی نزنید و سکوت کنید و اگر حرفی زدید ممکن است بر علیه شما در دادگاه استفاده شود، یک دفعه باتوم نمیزنند معمولا آنهم در صف اداره پلیس چون برای چنین کاری فرد مقابل حق شکایت و دریافت غرامت را نیز دارد و اصولا دلیلی ندارد که فکر کنیم کارها با باتوم بهتر از کانادا پست حل میشود!
    4- از طرفی کارت اقامت حداقل توی کانادا به آدرس فرد پست میشود و پیش زمینه ذهنی قرارگرفتن توی صفهای مختلف، پیش فرض کشورهایی مثل کانادا که سیستمهای کاراتری مثل ایمیل یا پست سرویس را آزموده اند، نیست!
    5- نه جایی که از آن آمده اند جهنم مطلق است و نه جایی که به آن رفته اند بهشت جاودان.
    چیزی که هست مزایا و معایب زندگی در هرنقطه از این جهان برای هرفرد با مجموعه ای از مزایا و معایب گوناگون همراه است که برای هر فرد یا خانواده ضرایب وزنی و تابع هدف متفاوتی دارد. میتوان با اضافه کردن مزایا در کشور مبدا شرایط را به گونه ای تغییر داد که تابع هدف برای تعداد بیشتری از نخبگان در کشور خود به اندازه ای جذاب شود که ایستادن در صف اداره پلیس خارجی و هل داده شدن با باتوم را ترجیح ندهند چون دیر یا زود افرادی از کشور مقصد که از بابت جذب چنین گروهی منافع سرشاری میبرند یا برخی افراد گذشته از این شرایط ،چنین اقدامی را تکذیب خواهند نمود و این مساله تاثیر معکوس خود را در روش یا روشهای به کارگیری شده در آینده ای نزدیک، نشان خواهد داد.

    با سلام
    این متن شاید حدود ده سال پیش در یک نشریه دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف چاپ شده بود.. در زمانی که مهاجرت بیشتر در نخبگان جامعه (اکثرا افراد دانشگاههای عالی کشور همچون دانشگاه تهران و دانشگاه شریف) بود.. و روی صحبتش طرفداری از نخبگانی است که در ایران فهمیده نمی شوند و برای ایشان جایگاهخ و ارزشی هم شانشان وجود ندارد... و برخلاف میل باطنی خود مجبور به مهاجرت می شوند در صورتی که چشم و ذلشان همچنان به دنبال وظنشان می باشد...
    پس در مورد این متن لطفا آن را از دیدگاه ده سال پیش خوانده، با زبان نخبگان جامعه که مجبور به ترک وطن شده اند خوانده و با چشم آنان بنگرید ....

  4. #1164
    Member
    تاریخ عضویت
    May 2010
    ارسال‌ها
    366

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    کاملا موافقم. تیپ مهاجرین در 10 ساله اخیر کاملا عوض شده و خیلی با فضای نخبگانی اواخر دهه 70 و اوایل 80 فرق کرده. قابل فهمه که مهاجرین جدید خیلی در این فضای ذهنی نباشند و درکی از این متن نداشته باشند. تذکر بجایی بود.
    نقل قول نوشته اصلی توسط Astalla نمایش پست ها
    با سلام
    این متن شاید حدود ده سال پیش در یک نشریه دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف چاپ شده بود.. در زمانی که مهاجرت بیشتر در نخبگان جامعه (اکثرا افراد دانشگاههای عالی کشور همچون دانشگاه تهران و دانشگاه شریف) بود.. و روی صحبتش طرفداری از نخبگانی است که در ایران فهمیده نمی شوند و برای ایشان جایگاهخ و ارزشی هم شانشان وجود ندارد... و برخلاف میل باطنی خود مجبور به مهاجرت می شوند در صورتی که چشم و ذلشان همچنان به دنبال وظنشان می باشد...
    پس در مورد این متن لطفا آن را از دیدگاه ده سال پیش خوانده، با زبان نخبگان جامعه که مجبور به ترک وطن شده اند خوانده و با چشم آنان بنگرید ....
    متاسفانه امکانش وجود نداره، و اِلّا اکانتم را پاک میکردم ... Account Deactivated

  5. #1165

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    من وقتی به ایران فکر میکنم به حالش باید الان گریست
    فقط یک کتگوری از افرادی که دارند از ایران در میان رو میخوام بگم
    دانشجویان: میوه گرانبار پرخرج غیر قابل بازگشت(به لحاظ ضرر کرد) و بسیار بسیار پر ارزش مثل تیری است که از دهانه یک gatling m134d در حال شلیکه
    و این یعنی پایان
    همین الان یک دانشجو دکتری سال سوم به من پی ام داد گفت فول فاند شدم دکتری میخوام رها کنم بیام آمریکا

    تقریبا میخوام بگم اگر ایران سه برابر منابع حال نفت و اوران... داشت، و بازار خریدار جهان هم سه برابر الان بود، نه مثل الان که حتی بنده در تحلیل هام ادعا میکنم، نفت قیمت هایی پایین تر را خواهد دید
    باز هم جبران پذیر نبود
    حسابشو میکنم چه سود وحشتناکی آمریکا در این عرصه داره میکنه!

  6. #1166
    ApplyAbroad Guru zini_zinparast آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2012
    ارسال‌ها
    4,789

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط arash18s نمایش پست ها
    کاملا موافقم. تیپ مهاجرین در 10 ساله اخیر کاملا عوض شده و خیلی با فضای نخبگانی اواخر دهه 70 و اوایل 80 فرق کرده. قابل فهمه که مهاجرین جدید خیلی در این فضای ذهنی نباشند و درکی از این متن نداشته باشند. تذکر بجایی بود.
    نقل قول نوشته اصلی توسط Astalla نمایش پست ها
    با سلام
    این متن شاید حدود ده سال پیش در یک نشریه دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف چاپ شده بود.. در زمانی که مهاجرت بیشتر در نخبگان جامعه (اکثرا افراد دانشگاههای عالی کشور همچون دانشگاه تهران و دانشگاه شریف) بود.. و روی صحبتش طرفداری از نخبگانی است که در ایران فهمیده نمی شوند و برای ایشان جایگاهخ و ارزشی هم شانشان وجود ندارد... و برخلاف میل باطنی خود مجبور به مهاجرت می شوند در صورتی که چشم و ذلشان همچنان به دنبال وظنشان می باشد...
    پس در مورد این متن لطفا آن را از دیدگاه ده سال پیش خوانده، با زبان نخبگان جامعه که مجبور به ترک وطن شده اند خوانده و با چشم آنان بنگرید ....
    من نخبه نیستم اما از دانشگاه شریف فارغ التحصیل شدم (حدود 10 سال پیش )
    متن نوشته شده همانطور که قبلا هم نظرم رو گفتم به جز چند مورد کاملا با واقعیت تفاوت داره. اما یک چیز رو قبول دارم و اون اینه که هر کسی از دیدگاه خودش مینویسه شاید مثال زیر مساله رو واضح کنه
    شما نمیتوانید با یک ماشین مسابقه ای در زمین کشاورزی حرکت کنید در حالی که یک تراکتور به راحتی اینکار رو میکنه اما یک تراکتور هرگز نمیتونه در میدان مسابقه در مقابل یک ماشین فراری برنده بشه.
    Impossible is impossible because someone did not put effort to make it true





  7. #1167

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    الان که دیگه داره میشه 7،8 ماه که اومدم اینجا، باز هم خیلی چیزهای آزاردهنده مثل روزهای اول ورودم هست و حل نشده، با اینکه فکر میکردم بعد از چند ماه بتدریج درست میشه. از همه مهمتر که فکر میکنم توانایی زبانم (چه فرانسه و چه انگلیسی) بهتر نشده، حتی گاهی بنظرم میاد قبل از ورودم به کانادا روان تر صحبت میکردم! در مورد کار و شغل، فعلا اونچه ایده آل و خواسته منه، دور از دسترسه. هنوز هم بعضی روزها بسیار خوب میگذره و خوشحالم از مهاجرتم، بعضی روزها حالم اساسی گرفته میشه از زمین و زمان و پشیمون میشم از اومدنم. وقتی فکر میکنم به جنبه های منفی اینجا و اینکه چرا با اینکه در یک کشور امن و آرام، توسعه یافته،فارغ از تنش های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی، با طبیعت زیبا،هوای پاک و سالم و خیلی خصوصیات مثبت دیگه، باز هم گاهی آدم زندگی برایش زهرمار میشود، به این نتیجه میرسم که مشکل از روابط انسانی در جامعه ناشی میشه. متاسفانه رقابت زیاد در جامعه ای که از ملیتها و گروه های گوناگون تشکیل شده، باعث شده که افراد جز سبقت گرفتن از بقیه برای پیشرفت بیشتر، رفاه بیشتر، ذهنیت دیگه ای نداشته باشند. شاید بچگانه و مضحک بنظر بیاد، ولی روح زندگی از خصیصه های انسانی و بده بستانهای عاطفی بین افراد بوجود میاد. شاید تو شهرهای کوچک بشه پیدا کرد، ولی تو کلانشهر های کانادا، خلاصه شده در رقابت برای پیشرفت بیشتر، کنار زدن رقیبان. مردم برای اینکه جا نمانند کوچکترین آوانسی به شما نمیدهند، در کار و تحصیل باید شش دنگ حواستون جمع باشه تا بهترین را انجام بدید، اگر ضعفی در کار یا زبان دارید، موقعیت خود را از دست میدهید. تعداد دوستان بسیار کمتر است از ایران و باید خیلی بیشتر از قبل مایه و انرژی گذاشت،بهرحال نوع روابط انسانی کاملا متفاوت است با جامعه ایران، من شخصاً روابط و فرهنگ اجتماعی ایران رو هم نقد میکنم و ایده آل من نیست، ولی اینجا هم بنظرم جالب نیست و گاهی عذاب آور است. بنظر میاد برخی مشکلات اینجا با گذر زمان هم حل نمیشوند، این را عینا در افرادی که 15،20 سال است اینجا زندگی میکنن دیده ام، خیلی هاشون هنوز حس یک مهاجر تازه وارد را دارند نه یک شهروند. البته راضی بودن هم تعریف های خودش را دارد، یه سری داشتن رفاه نسبی و ماشین مدل بالا راندن و خورد و خوراک مناسب،سفرهای تفریحی و خارج کشور وغیره مطلوب شان است، که در اینجا مطمئننا بدست میاد.خلاصه کلام که برای من شخصاً تا حالا البته بد و فاجعه نبوده البته! ولی خب مطابق خواسته هام هم نبوده، حالا تا بعد...!

  8. #1168
    ApplyAbroad Guru zini_zinparast آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2012
    ارسال‌ها
    4,789

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    من تازه دارم از ایران بر میگردم. البته بعد از ۳ و سال نیم یه سفر ۱ ماهه به ایران داشتم. دیگه هیچ حسی به اونجا ندارم و اصلا اونجا رو کشور خودم نمیدونم. اصلا دوست هم ندارم هم روزی به اونجا برگردم. به جز دیدن خانواده که لذت بخش بود هر چیز دیگر عذاب آور و مانند کابوس بود. اگر چه در کانادا هنوز پی آر نیستیم اما کانادا را کشوری میدانم که فکر میکنم میتواند وطنم باشد.

    نکته جالب اینجاست که پست من و پست قبلی کاملا متفاوت هست. شاید کانادا تجمیع تناقضات هست
    Impossible is impossible because someone did not put effort to make it true





  9. #1169
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    ارسال‌ها
    671

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط zini_zinparast نمایش پست ها
    من تازه دارم از ایران بر میگردم. البته بعد از ۳ و سال نیم یه سفر ۱ ماهه به ایران داشتم. دیگه هیچ حسی به اونجا ندارم و اصلا اونجا رو کشور خودم نمیدونم. اصلا دوست هم ندارم هم روزی به اونجا برگردم. به جز دیدن خانواده که لذت بخش بود هر چیز دیگر عذاب آور و مانند کابوس بود. اگر چه در کانادا هنوز پی آر نیستیم اما کانادا را کشوری میدانم که فکر میکنم میتواند وطنم باشد.

    نکته جالب اینجاست که پست من و پست قبلی کاملا متفاوت هست. شاید کانادا تجمیع تناقضات هست
    به نظرم دلیل این تفاوت، تفاوت در موقعیت ها و اینکه هر کس چه جور وارد کانادا شده و شخصیت افراد هست، مثلا می دونم شما به صورت دانشجو وارد شدین و دوستمون Dan هم حدس می زنم از کتگوری های مهاجرتی وارد شدند و PR هستند. من فکر می کنم دانشجوهایی مثل خودم که از همون اول فاند داریم و سالهای تحصیل در دانشگاه هم فرصتی هست برامون تا برای بازار کار کانادا آماده بشیم خیلی شرایط راحتتری رو نسبت به خیلی از PR ها تجربه می کنیم که از همون اول باید دنبال جاب بگردند، و نهایتا خیلی هاشون مجبور به تحصیل مجدد میشند. البته اگه پی آر ها بتونند در ماه های اول شغل دلخواهشون رو به دست بیارن برای اونها شرایط خیلی عالی خواهد بود.
    فاکتورهای دیگه هم در رضایت نقش دارند، مثلا کسی که مهندسی می خونه، زبان نقش کمتری در موفقیتش ایفا می کنه، اما برای من که دکتری بیزینس می خونم زبان تنها چیزی هست که عقب نگه ام میداره. به خاطر همین زبان من باید بیشتر از بقیه وقت بذارم و خروجی هم به خوبی خیلی ها که زبان خوبی دارند نیست. با این حال تحصیل در اینجا هزار مرتبه از ایران بهتر هست
    در مورد رقابت هم که دوستمون Dan گفتن، اتفاقا فکر می کنم جنبه مثبت اینجاست که رقابت باعث میشه آدم به نهایت پتانسیل های خودش برسه، و برای کلیت جامعه خوبه، و یکی از دلایل پیشرفت کشورهای غربی و این رفاهی که دارند، همین رقابت آزاد هست. در ایران هم رقابت هست، اما خوب موفقیت در رقابت در ایران لزوما با شایستگی بدست نمیاد و...
    در کل من هم مثل شما خیلی سخته که برام دوباره برگردم ایران، حتی برای یک سفر کوتاه
    خیلی خیلی به ندرت به اینجا میام


  10. #1170

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط AFTER نمایش پست ها
    به نظرم دلیل این تفاوت، تفاوت در موقعیت ها و اینکه هر کس چه جور وارد کانادا شده و شخصیت افراد هست، مثلا می دونم شما به صورت دانشجو وارد شدین و دوستمون Dan هم حدس می زنم از کتگوری های مهاجرتی وارد شدند و PR هستند. من فکر می کنم دانشجوهایی مثل خودم که از همون اول فاند داریم و سالهای تحصیل در دانشگاه هم فرصتی هست برامون تا برای بازار کار کانادا آماده بشیم خیلی شرایط راحتتری رو نسبت به خیلی از PR ها تجربه می کنیم که از همون اول باید دنبال جاب بگردند، و نهایتا خیلی هاشون مجبور به تحصیل مجدد میشند. البته اگه پی آر ها بتونند در ماه های اول شغل دلخواهشون رو به دست بیارن برای اونها شرایط خیلی عالی خواهد بود.
    فاکتورهای دیگه هم در رضایت نقش دارند، مثلا کسی که مهندسی می خونه، زبان نقش کمتری در موفقیتش ایفا می کنه، اما برای من که دکتری بیزینس می خونم زبان تنها چیزی هست که عقب نگه ام میداره. به خاطر همین زبان من باید بیشتر از بقیه وقت بذارم و خروجی هم به خوبی خیلی ها که زبان خوبی دارند نیست. با این حال تحصیل در اینجا هزار مرتبه از ایران بهتر هست
    در مورد رقابت هم که دوستمون Dan گفتن، اتفاقا فکر می کنم جنبه مثبت اینجاست که رقابت باعث میشه آدم به نهایت پتانسیل های خودش برسه، و برای کلیت جامعه خوبه، و یکی از دلایل پیشرفت کشورهای غربی و این رفاهی که دارند، همین رقابت آزاد هست. در ایران هم رقابت هست، اما خوب موفقیت در رقابت در ایران لزوما با شایستگی بدست نمیاد و...
    در کل من هم مثل شما خیلی سخته که برام دوباره برگردم ایران، حتی برای یک سفر کوتاه
    گفته هایتان منطقی است و من هم کم و بیش موافقم. من هم دیگه بازگشت را فراموش کرده ام و اینجا را با همه شرایط خوب و بدش میپذیرم و ترجیح میدهم. در ضمن اگه منصفانه و صادقانه بگم، بعضی از مشکلاتی که الان تو زندگی ام هست، مسایل شخصی و داخلی زندگی خودمه و اگر ایران بودم یا هرجای دیگه ای در دنیا هم فرقی نمیکرد، ربطی به محیط فعلی نداره، مقداری از عدم آرامش و نارضایتی را در شرایط فکری و دیدگاه هایم میبینم که باید اصلاح بشه

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •