اولا برای نقض این گفته که درکانادا فرصتهای شغلی محدوده و در اروپا وضعیت بهتره نیازی به اقامه هیچ برهانی نیست رکود شغلی بحران بیکاری و فرصتهای محدود کاری و پیشرفت اندکی که برای مهاجرین در فضای اروپا دیده می شود اینقدر محسوس و ملموسه که اگر کمکهای اجتماعی و سوبسدها ی کم و ناچیز دیدگاههای نژاد پرستانه و گرایشهای منفی نسبت به ساکنان جهان سوم را که حتی در فرانسه مهد دموکراسی جهان دیده می شود به آن اضافه گردد دیگر جای چون و چرا باقی نمی گذارد .با وجود امثال برلوسکنی سارکوزی وغیره فکر نکنم برای ایرانیها محلی از اعراب باشد.
در سفر اخیری که به اسپانیا آلمان و ایتالیا داشتم این مسائل را به چشم دیدم:
یکی از آشناها در آلمان صاحب رستورانی بود که بدلیل اینکه در آنجا اوضاع اقتصادی خراب شده بود و آلمانیها در اولین واکنش نسبت به آن از شکم خود زده بودند و آمار مشتریانش نصف شده بود ورشکست شده و بابت بیمه بیکاری مبلغ نا چیز و حداقلی می گرفت که تازه مدت پرداخت همان مبلغ اندک هم کم بود.
در ایتالیا بلاخص شهر میلان کهنگی بناها و کثیفی و پر از آشغال بودن خیابانها و دوز و کلک راننده های تاکسی و صاحبان مشاغل مرتبط با صنعت توریسم و بی توجهی به قوانین راهنمایی و رانندگی داد همه را در آورده بود.نا خودآگاه یاد محله شوش تهران افتادم.در آلمان هم ساختمانها قدیمی و فضا کسالت بار بود و اکثر جاها جز بارها و دیسکوها در غروب تعطیل می شد و چقدر محیط خسته کننده و راکد بود.با داشتن هویت تاریخی و نژاد مشابه ما چقدر سرد و عاری از صمیمیت برخورد می کردند
اینکه کشوری مهاجر پذیر است و چند فرهنگی حسن محسوب می شود نه عیب اتفاقا در چنین فضاهایی است که مهاجران می توانند پله های رشد و پیشرفت اجتماعی را طی کنند و در سیستم تصمیم گیریهای کلان و پستهای سیاسی نقش موثری ایفا کنند.
پیشرفتهای تکنولوژیک و فناوریهای مدرن بکار رفته در ساخت بناها و تاسیسات شهری دغدغه چندانی برای زندگی در گرمای 48درجه دبی و سرمای 30درجه کانادا باقی نمی گذارد اگر شما خیلی حساسی در شهری مثل ونکور زندگی کن سرما موقعی مساله هست که بخواهی مثل ایران برای تفریخ خیابانگردی ویا ماشین سواری کنی یا برای خرید یک بلوز ویا شلوار نصف روز وقت بگذاریو یا در صف یک کپسول گاز 2ساعت علاف باشی و ماشینت هم پراید دوگانه سوز 9 ملیونی باشد و نگران کار کردن کولر و آسیب رسیدن به موتورش باشی . نه مثلا تویوتا یاریس با قیمتی در همین حول و حوش و عملکردی استاندارد
در دبی برای فرار از گرما علاوه بر تمام فضاهای داخلی بناها از جمله لابی و پاساژها حتی ایستگاههای اتوبوس تاسیسات خنک کننده دارد.
تازه مگر لندن بارانی و سوئد برفی در اروپا نیست ؟مگر محیط استرالیا گرم و بارانی و پر جک و جانور نیست بخصوص حشرات و مارها و موشها غوغا می کنند آنجا!آیا استرالیا هویت بومی خود را حفظ کرده و یا آمریکا مردمانش به سبک سرخپوستها زندگی می کنند؟کاش فیلم زیبای دار و دسته نیویورکیها را می دیدی
خیلیها برای استفاده از مزایای بیمه و سیستم بهداشتی فراگیر کانادا از آمریکا به آنجا می آیند.
بنظر من مهاجرین ایرانی که به کانادا و آمریکارفته اند چند سر و گردن از مهاجرین ایرانی مقیم در اروپا متشخص تر و با فرهنگتر موفقتر و مرفه ترند.
بهر حال متشکر از اینکه سر بحث را باز کردی.
علاقه مندی ها (Bookmarks)