نوشته اصلی توسط
neda007
مرسی از همه دوستان
پس جمع بندی کنم من از مشاوره با دوستان به این نتیجه رسیدم اگر اشتباه متوجه شدم هم بفرمایید
ما می تونیم با داشتن دو شغل معمولی توی کانادا زندگی بهتری از نظر مادی نسبت به حال حاضر ایرانمون که مثلا دو تا کارمند رسمی هستیم داشته باشیم. پس با دو شغل معمولی کانادا می تونیم وضعیت مسکن اتومبیل خورد خوراک و پس انداز و تفریح و بازنشستگی بهتری نسبت به ایران داشته باشیم برای ما هم، همین اصل هست
آدم برای همین ها زندگی و تلاش میکنه مگه ما چقدر فرصت زندگی داریم که همیشه در سختی باشیم مثلا اسمم پرستار یا آقا معلم باشه
ترجیح میدم رفاه بهتری نسبت به الان داشته باشیم تا مثلا دو تا اسم توخالی و زندگی روی خط فقر ایران
برای انجام کار خدماتی هم هیچ عیبی نمی بینیم من 3 سال آرایشگر بودم نهایتش شوهرم با ماشین کار کنه هر چند دوسال جوشکاری هم کار کرده.
در مورد بحث آب هوا الان اینجا گرمترین و آلوده ترین نقطه جهان از نظر آب و هواست ما چطور سازگار شدیم هیچی همش زیر کولریم تفریحی هم نداریم نه تابستون نه زمستون چونکه همیشه هوا بشدت آلوده و پر از ریزگرده// سرما اونجا هم قبول دارم خیلی خیلی خیلی زیاده اما مثلا گرما اینجا است در حالت عکسش.
ما از یاد گرفتن هیچوقت دست نکشیدیم اونجا هم از یادگرفتن بخصوص زبان دست نمی کشیم حتی شبی یکساعت یا یادگیری زبان روزی دو سه ساعت توی سال اول اقامت که پس اندازی هم داریم و میتونیم کمتر کار کنیم هر چند هیچوقت یادگرفتن زبان رو ترک نخواهیم کرد
اصل موضوع برای ما همین بود / البته بعلت نیاز شدید بازار کار ایران به پرستار چیزی رو هم از دست نمیدم شوهرم هم میتونه مرخصی بدون حقوق تا سه سال بگیره پس ما فقط فقط روی زبان تمرکز می کنیم برای سال آینده 97 مرررررررررررررررررررررررر رررسی
نکته بسیار جالب برای بنده این بود که تمامی دوستانی که نظر دادن هدف و منظورشان این بود که کیس شما اصلا مناسب برای مهاجرت نیست و خواستن خیلی محترمانه به شما اطلاع بدهند و خودتان به این نتیجه برسین که کار شما خیلی ریسکی هست، حالا شما چطور برداشت کردین که دوستان نظر به تشویق برای این اقدام شما داشتن برای بنده خیلی جالب بود.
بنده از نقطه نظر متفاوت به شما پیشنهاداتی میکنم، تصمیم نهایی با خود شماست. اگر فکر میکنین که تا الان از زندگی کردن لذتی نبردین یا به اندازه حقتون به جایگاهی نرسیدین دلیل بر این نیست که با مهاجرت به سرزمین آرزوها، به درجه ای خواهید رسید که از شرایط زندگی راضی باشین. بنده کسانی را میشناسم که با شرایط بسیار بالاتر از شما مقدار حقوق بسیار پایینتری دریافت میکنن در ایران و شرایط زندگی نامساعدتر. این رو هم در نظر بگیرین که آدمی که موفق باشد، در اکثر موارد در همه جا موفق خواهد بود، پس عدم موفقیت شما در زندگی میتواند ناشی از دلایل بسیار زیاد دیگر هم باشد. شما فکر نکنید که تشریف بیارید اینجا بعد 3 یا 4 سال سختی کشیدن زندگی مرفه و متعادلی خواهید داشت حتی اگر تمامی مشکلات و اما و اگرها را با پیروزی پشت سر بگذارید. اینجا کسی با آغوش باز از شما استقبال نخواهد کرد و هرکس به اندازه توانایی هایش سنجیده میشود (البته اینجا هم پارتی بازی و استفاده از روابط هم هست اما کم رنگتر). پیدا کردن شغل هم در حیطه کاری شما با استانداردهای اینجا بسیار سخت خواهد بود، حداقل چند سال باید برای پیدا کردن شغل مطلوبتان تلاش کنید، حتی پیدا کردن شغل های معمولی و مهمتر حفظ کردن آن شغل (اکثر مواقع). همانطور که اشاره کردین، در ایران در صورت بوجود آمدن مشکل یا مسئله ای، کسانی از خانواده شما هستن که به کمکمتان بیایند اما اینجا فقط خودتان هستین، مسئله غربت و تنهایی و عدم توانایی در برقرای ارتباط را هم در نظر بگیرید. اکثر افرادی که موفق به مانده در اینجا شدن در سنین 26 الی 30 سالگی تشریف آوردن. چرا در این سنین شانس موفقیت بالاتر است؟ چون شما بعد 30 سال خیلی سخت تر قادر خواید بود که با محیط جدید سازگاری پیدا کنید و شخصیت شما کامل تا این زمان شکل خواهد گرفت.
در آخر بازهم تاکید میکنم که برای تمامی صحبتهای بنده استثناهاتی هم وجود داشته و شما باید از خودتان سوال کنید که آیا شخصی بوده اید که در زندگیتان جزو مستثنیات محسوب میشده اید یا خیر. و بیشتر از همه به این فکر کنید که اگر نظر شما این است که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارید و مهاجرت راه آخرتان است، باید عرض کنم که برعکس شما خیلی چیزها برای از دست دادن دارید و باید بسیار محتاطانه تر تصمیم بگیرید. بازهم تاکید میکنم که کلام بنده قابل بسط به تمامی کیس ها نیست و همیشه استثناهاتی هم وجود داشته است.
علاقه مندی ها (Bookmarks)