آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

[violet11]

بد نیست حداقل در یک مورد کمی اطلاعات دقیق تر داده بشه تا بحث به سمت اسپم بیهوده نره.

و اما شغل آرایشگری؛ در این مورد لازمه گفته بشه که حوزه کاری hairstylist یا ارایشگری یک شغل جنرال نیست بلکه یک شغل تخصصی محسوب میشه. برای آرایشگری باید لایسنس (مجوز) مربوط رو گرفت که خودش بسته به استان میتونه متفاوت و دارای سختی های بیشتری باشه. برای آنتاریو فرد بسته به این که در کشور خودش چند سال آرایشگر حرفه ای بوده و سوابق و مدارک و تاییدیه هایی داره میتونه کمی مراحل رو زودتر طی کرده و به امتحانهای تئوری و عملی وارد بشه برای گرفتن لایسنس.

اما در صورت نداشتن سوابق مورد تایید و حرفه ای صرف گفتن آرایشگری بلدم برای College of Trades در آنتاریو کفایت نمیکنه و باید به کلاسها و دوره های مربوطه وارد شد تا اجازه امتحان دادن رو بشه کسب کرد که خودش میتونه تا 2 سال طول بکشه.

دوم؛ درامد آرایشگری خوبه ولی نه برای همه!! بسته به اینکه فرد دارای سرمایه راه انداختن یک سالن خوب برای خودش هست یا باید برای یکی دیگه کار کنه؛ بسته به اینکه در کدوم شهر و در کجای شهر سالن داره؛ بسته به میزان شهرت و سابقه کار ؛ درآمدها متغیر خواهد بود. و بطور منطقی اصولا یک نیوکامر (تازه وارد) تا چندین سال نمیتونه خودش رو در اون جایگاه تصور کنه که وارد لیست خوش درامدهای چنین حرفه های بشه و همونطور که دوستان تاکید کردند نیاز به صبر و تحمل زیاد و تلاش داره تا اون جایگاه بدست بیاد و در این سالها منابع درامدی خوبی محسوب نخواهد شد.


و اما در مورد وام در تاپیک خودش بارها بحث شده و نمیخوام تکرار مکررات بشه، خلاصه میگم که درصد سود به "اعتبار مالی" فرد بستگی داره که اونم با گذشت زمان و بدست آوردن شغل و ثبات مالی بدست میاد. و باز هم میشه گت وام صفر درصد هست ولی نه برای نیوکامر !!

[uxmal09]

منظور این هست ما تجربه بدترین ها رو توی کارنامه مون داشتیم ناز پرورده نیستیم که بگیم ما توی شمال تهران این رو صد برابر بهتر داشتیم الان نداریم// اینجا امکانات در حد صفر هست صفر واقعی مثلا برا کار درمانی باید بیایم تهران / یک دندونم شکست دکتر خصوصی رفتم ویزیت کرده 40 تومن نوبت داده برا 4 ماه بعد در صورتی که من تا عصب دندونم شکسته میخوام 2 میلیون پول هم بدم نوبت داده برا 4 ماه زنگ زدم خواهرم اصفهان برام نوت گرفته توی یک هفته تمام کارهای عصب کشی و روکشم انجام میشه مرکز دولتی اونم با 500 تومن /ضمنا اینجا مرکز خدمات دندانپزشکی دولتی هم نداریم/برا خرید مورد های اساسی تهران برا سفر خارج کشور تهران برا تفریح تهران رد کنیم بریم شمال اینجا خدمات عمومی و تفریحی در حد صفره /مترو نداریم/ اتوبوس و ایستگاه کولر دار نداریم /دانشگاه خوب نداریم/ جاده و اتوبان نداریم /پارک نداریم/ولی نفت خوووووو داریم که به ما ربطی نداره

چند نکته پراکنده. این چیزهائی که می فرمائید با مهاجرت به یک استان دیگه در همون ایران تا حد زیادی رفع میشه نیازی هم به مجاهدت و تلاش در حدی که در کانادا باید بکنید نداره. شما هم بشید یکی از ساکنان استان هائی که فکر می کنید نفت شما را می خورند. کانادا هم دندانپزشکی جزو بیمه نیست و کل خرجش با خودتونه. کمی راجع به سیستم پزشکی کانادا و وقت های طولانی اون و ضمنا پوشش ناقص برای بعضی از بیماری های خاص هم مطالعه کنید بد نیست. شما در ایران حداقل می دونید که اگر خرج کنید سیستم درمانی خصوصی وجود داره. خیلی از مهاجران که اینجا هستند به دلایل اقتصادی مهاجرت نکردند و چه بسا اوضاع مالی خوبی را گذاشتند و آمدند و اینجا از لحاظ مالی و شرایط اقتصادی افت کردند ولی چون خواسته شون مسائل اقتصادی نبود با میل کامل می مانند. بحث هائی که دوستان می کنند بخاطر اینه که ما زیاد دیدیم هموطنانی را که به امید شرایط اقتصادی و لوکس زندگی بهتر می آیند و سرمایه اندکی که داشتند را می آورند و می خورند و تمام می کنند و زندگی هاشون از هم پاشیده میشه و دربدر دنبال قرض برای خرید بلیت برگشت می گردند و به کانادا فحش می دن.

[zini_zinparast]

[QUOTE=neda007;2467595]

کاربر محترم ندا؛ ( ببخشید اینطور خطاب کردم. اخه چند روز پیش تو گروه تلگرامی به یکی گفتم دوست عزیز، بعد از اون خانومم تا دو سه روز گیر داده اون دوستت بود یا عزیزت!!!!)

نکته اول اینه که شما اطمینان دارید در یکی از روشهای مهاجرتی کانادا واجدالشرایط هستید؟ نه برای اکسپرس انتری فدرال امتیاز دارید
( جواب :: سلام به شما //بله اگر نمره 7 آیلتس الان رو توی یک اسکیل 8 کنیم ) و
نه امتیاز انتاریو. نه رشتتون در کبک دارید.
( طبق گفته شما پرستاری حتی با فوق هم حذف شده ؟ ما توی این قسمت دقیق میدونیم امتیاز شوهرم همین الان ا

گه فقط ایشون زبانشون بشه CLB9 امتیازتون 417 و اگه هر دو بشیم CLB9 امتیازمون 425 میشه

. و میدونم اخرین رقم 449 بوده

https://www.canadavisa.com/comprehen...alculator.html)

در ثانی؛ شما نتیجه گیری کاملا غلط و دقیقا 180 درجه عکس فرمایشات اکثر دوستان داشتید.
چطور؟ این حرف من نیست حرف دوستانه مثلا آنیهو گفته :

در ضمن شغل آرايشكري هم درآمد خوبي داره. كلا شغلهاي خدماتي درآمدشون خوبه.
یا زینی گفته

مسلما اینجا حقوقها بالاست و حتی با کار معمولی هم میتوانید ماشین و خونه بخرید.

شما با دو شغل معمولی نهایتا از پس زندگی در سطح پایین بر خواهید اومد. (اگه فول تایم بشه گیر اورد هر دو شغل رو هم) وضعیت مسکن شما یک منزل اجاره ای در مناطق ارزان قیمت خواهد بود. (خیال خرید مسکن بدون سرمایه هنگفت اولیه رو از سر بیرون کنید) .خودرو شما هم ایضا (خوردر هزینه ماهانه بالایی تحمیل میکنه خصوصا هرچقدر مدل بالاتر باشه که شما از پسش بر نخواهید اومد)
( نهایت امر یک ماشین دست دوم خوب تویوتا یا هندا 10 هزار دلاره بیشتر که نیست //این رو هم میدونیم که ماشین صفر اقساط خرج و هزینه ش بالاست البته اونم در نهایت با مالیات وسود اینها حدودا یک تویوتا ۲۳۵۰۰ دلاره. که۲۰۰۰ دلار پیش پرداخت میدیم. یک ضامن هم میخوان که یکی از بستگان هست. باقیش قسط بندی میشه با سود صفر درصد برای ۸۴ ماه. میشه حدود ماهی ۲۵۵ دلار.) . از حقوق بازنشستگی در کار معمولی و جنرال به شکلی که تصور میکنید خبری نیست (مگه ایرانه؟)خیر اینجا هم وقتی بازنشسته میشیم حقوق 2 میلیونی رسمی میشه 1 میلیون با یک بیمه که اکثرا موارد اساسی رو پوشش نمیده مثلا یک آشنا بنده خدا هزینه شیمی درمانیش با وجود بیمه شده 25 میلیون //تازه این بنده خدا موردش رو دکتر گفته حاد نیست اگر کسی خدای نکرده حاد باشه که هیچ باید بره بمیره حداقل 300 میلیون خرجشه با تامین اجتماعی اونجا هم همینه آیا؟یعنی بیماری حاد توی کانادا هم همینه؟؟

اگر اونجا اینقدر بد و سیاه و سخت و تاریک هست قطعا شرایط تحصیلی و مادی شما از ما بهتر هست پس چرا ایران تشریف نمیارید؟ اینجا شغل خواهید داشت اینجا نزدیک خانواده اید اینجا با سرمایه و دانش بالاتر از ما زندگی خیلی بهتری خواهید داشت

درسته گفتم میتوانید خونه بخرید اما منظورم این بود که هر دو کار کنید و در ضمن در مورد کیفیت خونه یا ماشین توضیحی ندادم. با کار معمولی اگر هر دو کار کنید کمترینها رو میتوانید بخرید

شرایط اصلا بد نیست. مثلا من و همسرم هر دو دانشجو بودیم نه تنها از جیب نخوردیم بلکه پس انداز هم کردیم البته این برای هر کسی امکان پذیر نیست چون من در هنگام تحصیل هم یک اسکالرشیپ خوب برده بودم و هم در راستای پروژه ام یک کار از یک شرکت گرفته بودم انجام میدادم. و حقوق من ۳ برابر دانشجوهای دیگه بود. در ضمن کسی نگفت اینجا سیاه و ... فقط از مشکلات اینجا صحبت شد

[neda007]

چند نکته پراکنده. این چیزهائی که می فرمائید با مهاجرت به یک استان دیگه در همون ایران تا حد زیادی رفع میشه نیازی هم به مجاهدت و تلاش در حدی که در کانادا باید بکنید نداره. شما هم بشید یکی از ساکنان استان هائی که فکر می کنید نفت شما را می خورند. کانادا هم دندانپزشکی جزو بیمه نیست و کل خرجش با خودتونه. کمی راجع به سیستم پزشکی کانادا و وقت های طولانی اون و ضمنا پوشش ناقص برای بعضی از بیماری های خاص هم مطالعه کنید بد نیست. شما در ایران حداقل می دونید که اگر خرج کنید سیستم درمانی خصوصی وجود داره. خیلی از مهاجران که اینجا هستند به دلایل اقتصادی مهاجرت نکردند و چه بسا اوضاع مالی خوبی را گذاشتند و آمدند و اینجا از لحاظ مالی و شرایط اقتصادی افت کردند ولی چون خواسته شون مسائل اقتصادی نبود با میل کامل می مانند. بحث هائی که دوستان می کنند بخاطر اینه که ما زیاد دیدیم هموطنانی را که به امید شرایط اقتصادی و لوکس زندگی بهتر می آیند و سرمایه اندکی که داشتند را می آورند و می خورند و تمام می کنند و زندگی هاشون از هم پاشیده میشه و دربدر دنبال قرض برای خرید بلیت برگشت می گردند و به کانادا فحش می دن.

عجب ؟؟؟؟؟؟؟؟؟هدف از گفتن این حرفها این بود که ما چیزی برای باختن نداریم چون هر وقت هم بخواهیم میتونیم برگردیم سر نقطه اول توی ایران

خواستم کمک بگیریم اما بیشتر به جای جواب بحث حاشیه و مبهم شد من شرایط خودم رو گفتم //اینکه افرادی با شرایط بهتر رفتن کانادا و ناامید شدن بخاطر همین رفاه عالی قبلی اونهاست که خودتون گفتین //که البته شامل حال حاضر و آینده اینجای ما نمیشه
نکته اصلی سوال من این بود که با توجه به شرایط الان ما توی ایران با گذشت دوسال و با شغل های نه چندان تخصصی وضع بهتری از ایران الانم دارم؟ که دو نفر گفتند بله
با تشکر از دوستان کمک کننده //باقی حاشیه های خودشون رو رفتن
نگفتم که نرسیده استخدام بیمارستان بشم یا مغازه بزنم گفتم شغل معمولی یعنی کانادا کارگر ساده نداره راننده تاکسی نداره یعنی اونجا این قشر دارند می میرند از فشار و تنگنا ...
ادم حس میکنه یک عده ی خیلی کمی یا در اثر کلاس گذاشتن بجای نرسیدن یا از طرف دولت نشستن که فقط بگن اره ما کانادایم اینجا جهنم و بدبختی و فلاکت هست نیا ! من میدونم کانادا رفتن سخته خیلی هم سخته /و هرچقدر بخوای تخصص بگیری سخت تره /اما من اولش گفتم نمیخوام برم کار تخصصی حداقل تا پنج سال ..زبان رو چه غول بی شاخ دمی کردند که یکنفر با مثلا 7 و 8 آیلتس بیاد کانادا و با د ه سال تلاش اونجا هم نمیتونه بعد ده سال یادش بگیره .......دیگه اینطورا هم نیست.
ضمنا
با احترام اگر شما به حرفت باور داری و اونجا سرچشمه زجر و سختی و بدبختی هست کسی جلوی شما رو که نگرفته بفرمایید به آغوش وطن
آخه مگه پول یک بلیط چقدر که طرف نداره برگرده شما افرادی رو برای من مثال میزنی که حاضر نبودن تن به کار به قول خودشون کارهای چیپ بدن اما من حاضرم هر چیزی بهایی داره
من که زندگی فوق لوکس نخواستم شغل تاپ نخواستم ساده با ی امکانات /ماشین معمولی و /خرید یک خونه معمولی بعد بیش ده سال اونم با وام /و توان حداقل پس اندازی و تفریحات حداقلی توی یک کشور مثل کانادا خیلی پیچیدست؟

مرسی که دوستان گفتند:شرایط اونجا برای افراد سالم و تلاشگر بد نیست //هیچ جا آدمهای راحت طلب جا ندارند //دوستانی هم که در اوج رفاه توی ایران بودن خوب برگردید ایران

[chemistrymaste]

منظور این هست ما تجربه بدترین ها رو توی کارنامه مون داشتیم ناز پرورده نیستیم که بگیم ما توی شمال تهران این رو صد برابر بهتر داشتیم الان نداریم// اینجا امکانات در حد صفر هست صفر واقعی مثلا برا کار درمانی باید بیایم تهران / یک دندونم شکست دکتر خصوصی رفتم ویزیت کرده 40 تومن نوبت داده برا 4 ماه بعد در صورتی که من تا عصب دندونم شکسته میخوام 2 میلیون پول هم بدم نوبت داده برا 4 ماه زنگ زدم خواهرم اصفهان برام نوت گرفته توی یک هفته تمام کارهای عصب کشی و روکشم انجام میشه مرکز دولتی اونم با 500 تومن /ضمنا اینجا مرکز خدمات دندانپزشکی دولتی هم نداریم/برا خرید مورد های اساسی تهران برا سفر خارج کشور تهران برا تفریح تهران رد کنیم بریم شمالاینجا خدمات عمومی و تفریحی در حد صفره /مترو نداریم/ اتوبوس و ایستگاه کولر دار نداریم /دانشگاه خوب نداریم/ جاده و اتوبان نداریم /پارک نداریم/ولی نفت خوووووو داریم که به ما ربطی نداره

سلام ندا جان
ببین دختر خوب، من اینجا یه چیزی مینویسم (خیلی وقته دوست داشتم بنویسم) ولی ابدا روی سخنم باهات نیست. باشه؟ اینو قرار بود بنویسم و الان یهو به ذهنم خطور کرد که بابا الان بنویسم دیگه!

[chemistrymaste]

اینو در ادامه پستم میذارم برای ندا
اینو دوستم برام گفته:
تو ادما دو تا مرکز کنترل هست، مرکز کنترل بیرونی و مرکز کنترل درونی.
توی آدمای خاورمیانه (دوستان من نژادپرست نیستم، دارم فقط یه دونه داستان رو تعریف میکنم، خواهشا انگ وطن فروشی و این حرفا رو بهم نزنین) این مرکز کنترل بیرونی خیلی فعاله.
یعنی چی؟
یعنی چون هوا یا گرمه و خیلی خشک و خیلی وحشتناک گرم یه جاهایی، چون ما نفت داشتیم و تو طول سالیان و قرنها همیشه کشورای دیگه نفت ما رو (یا نفت بقیه کشورا رو) بردن وبه ما دوزار ندادن و ته ته تهش، پول دادن شاهمون! بره فرنگ برای سفر تفریحی! و چون شاهان خیلی بی خیالی داشتم تو 2000 سال گذشته و چون ایران تو موقعیت خیلی مناسبی هست از نظر جغرافیایی و میتونه هند و خاورمیانه و اروپا و اسیا رو به هم وصل کنه (مخصوصا که از چند هزار سال قبل سیستم راه و حمل و نقل توی ایران درست کار میکرده و اینا همه اثبات شده هست) و چون ایران بارها و بارها مورد هجمه اقوام حمله کننده قرار داشته، به تدریج در فرهنگ ما این رو ناخوداگاه القا کرده که: هرچی که یه ایرانی میکشه از دست این و اونه و خودش هیچ تقصیری نداره.
من قبل اومدنم به اینجا، در جمع 100 درصد دور و بریام که میگفتن وایییییییی میری کاناداااااااااا خوشبحالتتتتتت مام میایم! یه عده معدودی بودن که اونا یه جور دیگه بهم گفتن برو آینده رو بساز. یعنی جمله همون بود ولی فرق داشت. اینا آدمایی بودن که اول گفته بودن ما خودمون مال این کشوریم به جای فرار یا هرچی باید اینجا رو بسازیم. و وقتی تلاششونو کرده بودن و دیگه مطمئن شده بودن که تو این مملکت نمیتونن کاری بکنن، به جای حتی مهاجرت، ترجیح داده بودن وایسن ایران و زندگیشونو بسازن (و ساختنا.... یعنی من اینا رو و همتشونو و تلاششونو میبینم به خودم میگم خاک تو سرت کمیستری) اونا مرکز کنترل درونیشون فعاله و وقتی اتفاقی میفته هیچ وقت نمیگن ما بیتقصیریم و همش تقصیر کشورهای خارجی و عوامل داخلیه، همیشه میگن: از ماست که بر ماست.
اونا هم بهم گفتن خوب میکنم که از ایران میام بیرون، ولی نوع گفتن اونا فرق داشت.
اونا میدونستن که من به خاطر مترو و حمل و نقل نمیام بیرون.
میدونستن که گله من این نیست که چرا نفت فلان شد.
اونا میدونستن که حتی من از سر رفاه بیشتر نمیام اینجا (الان از خودت میپرسی خب چرا اومدی؟!)
میخوام بگم، مرکز کنترل بیرون ما خیلی فعاله، و ما همش فکر میکنیم تقصیر همه هست (و من اینو تو پستت الان دیدم) که ما به این روز افتادیم و ما باید ازینجا بریم چون این کشور لیاقت ما رو نداره و کاناداییا خوشحالم میشن که ما میریم پیششون.
حقیقت اینه که: ما اشتباه میکنیم!
اگه همین ایرانیا از اول (از دویست سال قبل) به جای دو دستگی و فرار یا نمیدونم دو دستگی توی خود کشور عزیزمون، تو ایران میموندن و کشور رو میساختن الان ما وضعمون این نبود. دقیقا از ماست که بر ماست!
اتفاقا من اینجا ایرانی و خاورمیانه ای هم زیاد میبینم که همش میگن بابا کشور ما گلستون بود ما اومدیم این خراب شده (اینو 100 باری شنیدم) چرا؟ چون همچنان مرکز کنترل بیرونیه داره به این آدم میگه میبینی! اینجام جای تو نیست، چون تو مال بهتر از اینایی، تو باید بری... اینا تصمیم میگیرن برن امریکا (و الان یه نفرو مینشناسم که 3 بار اقدام کرده و ویزا نگرفته و غیرایرانیه) و وقتی دولت امریکا بهشون ویزا نمیده یا میرن و شکست میخورن بدجور و تهش برمیگردن کشورشون میگن دلمون برای کشورمون سوخت و اومدیم خدمت کنیم (در حالی که ماهاایی که اینور زندگی اینا رو دیدیم میدونیم ماجرا چیه). نمیگم همه اونایی که برمیگردن کشورشون اینجورین، میگم اینجور ادمام هستن.
منم اگه اینجا اومدم برای اینه که متوجه شدم دیگه کارایی من برای کشورم صفر شده (صفر و حتی منفی)
جامو عوض کردم که آدم مفیدتری باشم و میدونستم که تو کانادا میتونم پیشرفتم بکنم و گفتم ته تهش اینه: تو میری کانادا، خوشت اگه نیومد خب درخت که نیستی، جاتو عوض میکنی. و شاید بیست سال بعد یه روزی بگرردم کشورم (با اینکه همه میگن حماقت محضه، ولی باید برای دلت خودت گاهی حماقت کنی)
متوجهی؟ کانادا بهت مترو ممکنه نده. کانادا مهاجر پذیره به شدت ولی مسئله اینه که وقتی تو پاتو میذاری اینجا اخه شرایط آدم پاسپورت دار رو نداری. تو یه مهمونی تا مدتها. تا وقتی که سر جات بیفتی تا وقتی که تو فرهنگ غالب اینجا حل بشی چند سالی زمان میبره.
اگه برای مترو و هزینه دندون و غیره میای کانادا، نیا. نیا. اینا رو بعدا بهش میرسی.
مهاجرت دلایل خیلی خیلی فراتر از اینا میخواد.
تو مهاجرت تو باید بگی اکی من میرم کارتن خواب بشم برای مدتی (اگه نشدی خدا رو شکر کنی و حالت خوب شه) و باید بجنگم.
واسه همینه من بالا نوشتم دلایل خیلی از ایرانیا برای مهاجرت مسائل واقعی نیست و میان اینجا سرخورده میشن.
الان یکی از اقوام ما بعد از اومدن من (احتمالا نشستن فکر کردن گفتن خب وقتی این کمیستری مجرد بی پول بدبخت خاک بر سری رفته اونجا ما چرا نتونیم؟! چون ایرانیا معمولا یه حس برتر بینی دارن) دارن میان اینجا. تو ایران اینا جزء معدود ادمای تهرانن که تو وقتی خونشون میری نمیفهمی از کدوم در رفتی تو! ماشیناشونو من کلا چند بار فقط تو خیابون دیدم. میدونی یعنی چی؟
از نظر مالی/فرهنگی/اجتماعی هیچ مشکلی ندارن. تا قبل از اومدن منم ابدا حرف این چیزا رو نمیزدن (چون غالب ایرانیا اینقدر ماشالا تنبلن که از safe zone خودشون نمیان بیرون و یا هیچوقت نمیگن شاید مثلا توی اصفهان ما بهتر زندگی کنیم حالا بریم اصفهان اینقدر به این تهران نچسبیم) ولی یهوووو all of a sudden تصمیم گرفتن بیان اینجا (خانومه مثلا فرق اونتاریو با کبک با ونکوورو نمیدونه) من میدونم اینا بیان از ماه دوم به شدت افسردگی میگیرن. ولی من نمیتونم کاریش کنم جفتشون مینیمم 15 سال از من بزرگترن و خب دیگه باید بیان یه چیزایی رو از دست بدن تا یاد بگیرن که قبل از اومدن باید یه ذره "فکر" کنن و مهاجرت مثل دی کلره کردن مو و مژه کاشتن نیست. مهاجرت چیزی نیست که تو فکر کنی چون پول/مقام اجتماعی دارم پس همه چی حله.
برای همین میگم خوبه که شما اینا رو میپرسین از قبل ولی همش حس میکنم با همه حرفایی که بقیه بهت میزنن باز چون اصرار داری بیای، همش میخوای یه حرف امیدوار کننده از بین حرفای ما پیدا کنی. این فکر بهت ضربه میزنه. یا نیا. یا اگه میای باید نحوه تفکر رو تغییر بدی.
پستهای قبلی من رو بخونی کلا از کانادا تعریف کردم. یعنی اینو یه ادم شاکی بهت نمیگه. کسی میگه که واقعا داره لذت میبره ازین کشور ولی با اون دید بیای اینجا واقعا ضرر میکنی.
حرفام ناراحتت نکنه دوست من.

[neda007]

[QUOTE=chemistrymaste;2467721]اینو در ادامه پستم میذارم برای ندا
اینو دوستم برام گفته:
تو ادما دو تا مرکز کنترل هست، مرکز کنترل بیرونی و مرکز کنترل درونی.
توی آدمای خاورمیانه (دوستان من نژادپرست نیستم، دارم فقط یه دونه داستان رو تعریف میکنم، خواهشا انگ وطن فروشی و این حرفا رو بهم نزنین) این مرکز کنترل بیرونی خیلی فعاله.
یعنی چی؟
.................................................. .

مرسی CHEMISTRY جونم

قطعا مثال های که زدم بخاطر شکایت نبود یا بخاطر اینکه بگم ما به این خاطر میخواهیم اقدام کنم ..اخه توی پیج گاها دیدم طرف رفته کانادا از اسفالت یا از سرما یا از پزشکی اونجا شکایت میکنه گفتم که جای که ما هستیم همین حالا هم هیچی نداره/ گفتم که دوستان بدننند ما اینطور نیستیم/ گفتم که وضعیت ما رو بدونید/ ما ویلا نداریم ماشین لوکس هم نداریم که بفروشیم بیایم اونجا بعد سوار ی ماشین مدل پایین بشیم یا توی یک خونه اتاق بگیریم و شاکی بشیم براش. آخه اینجا هم خونه از خودمون نداریم عزیزم/بله قطعا کسی که این همه وضعش خوب باشه اصلا نیازی نیست برا کانادا اقدام کنه هر سال تفریحی بره/من که چندین بار گفتم ما اگر بخواهیم بیایم میدونیم صفر صفر می شیم / تنها شانس خوبی که ما داریم این تفاوت هست که در نهایت اگر راضی نبودیم برمی گردیم ایران شوهرم که مرخصی بهش میدن تا سه سال /خودم هم که کار پرستاری ایران طوری دچار کمبود نیرو شده که اکثرا بیمارستان ها هر وقت بری بهت میگن از هفته بعد بیا سرکار.
یک مقدار سیاه نمایی های بعضی ها باعث تعجب من شد مثل ماشین/ یادگیری زبان امکان نداره و حتی خرید یک خونه حداقلی بعد چندین سال هم نمیشه اینطور حرفا
مرسی دوست من/ لطف کردی وقت گذاشتی برام . نه خیلی روشن شدم

یک چیزی رو بگم بچه های ساکن کانادا بیشتر فلسفی شدن البته این هم تاثیر محیط هست ما هنوز گرفتار حداقل هایم

[uxmal09]

عجب ؟؟؟؟؟؟؟؟؟هدف از گفتن این حرفها این بود که ما چیزی برای باختن نداریم چون هر وقت هم بخواهیم میتونیم برگردیم سر نقطه اول توی ایران

خواستم کمک بگیریم اما بیشتر به جای جواب بحث حاشیه و مبهم شد من شرایط خودم رو گفتم //اینکه افرادی با شرایط بهتر رفتن کانادا و ناامید شدن بخاطر همین رفاه عالی قبلی اونهاست که خودتون گفتین //که البته شامل حال حاضر و آینده اینجای ما نمیشه
نکته اصلی سوال من این بود که با توجه به شرایط الان ما توی ایران با گذشت دوسال و با شغل های نه چندان تخصصی وضع بهتری از ایران الانم دارم؟ که دو نفر گفتند بله
با تشکر از دوستان کمک کننده //باقی حاشیه های خودشون رو رفتن
نگفتم که نرسیده استخدام بیمارستان بشم یا مغازه بزنم گفتم شغل معمولی یعنی کانادا کارگر ساده نداره راننده تاکسی نداره یعنی اونجا این قشر دارند می میرند از فشار و تنگنا ...
ادم حس میکنه یک عده ی خیلی کمی یا در اثر کلاس گذاشتن بجای نرسیدن یا از طرف دولت نشستن که فقط بگن اره ما کانادایم اینجا جهنم و بدبختی و فلاکت هست نیا ! من میدونم کانادا رفتن سخته خیلی هم سخته /و هرچقدر بخوای تخصص بگیری سخت تره /اما من اولش گفتم نمیخوام برم کار تخصصی حداقل تا پنج سال ..زبان رو چه غول بی شاخ دمی کردند که یکنفر با مثلا 7 و 8 آیلتس بیاد کانادا و با د ه سال تلاش اونجا هم نمیتونه بعد ده سال یادش بگیره .......دیگه اینطورا هم نیست.
ضمنا
با احترام اگر شما به حرفت باور داری و اونجا سرچشمه زجر و سختی و بدبختی هست کسی جلوی شما رو که نگرفته بفرمایید به آغوش وطن
آخه مگه پول یک بلیط چقدر که طرف نداره برگرده شما افرادی رو برای من مثال میزنی که حاضر نبودن تن به کار به قول خودشون کارهای چیپ بدن اما من حاضرم هر چیزی بهایی داره
من که زندگی فوق لوکس نخواستم شغل تاپ نخواستم ساده با ی امکانات /ماشین معمولی و /خرید یک خونه معمولی بعد بیش ده سال اونم با وام /و توان حداقل پس اندازی و تفریحات حداقلی توی یک کشور مثل کانادا خیلی پیچیدست؟

مرسی که دوستان گفتند:شرایط اونجا برای افراد سالم و تلاشگر بد نیست //هیچ جا آدمهای راحت طلب جا ندارند //دوستانی هم که در اوج رفاه توی ایران بودن خوب برگردید ایران

شما اصلا خوندی من چی نوشتم یا فقط طبق عادت و روحیه خود قربانی پنداری حالت تهاجمی گرفتی؟ من نوشتم "خیلی از مهاجران که اینجا هستند به دلایل اقتصادی مهاجرت نکردند و چه بسا اوضاع مالی خوبی را گذاشتند و آمدند و اینجا از لحاظ مالی و شرایط اقتصادی افت کردند ولی چون خواسته شون مسائل اقتصادی نبود با میل کامل می مانند." با تاکبد بر جمله آخر. حالا باز شما تکرار کن که برگرد ایران. در ایران در رفاه "مالی" بودند، فقط همین. اینجا حاضرند/من نوعی حاضرم با رفاه مالی کمتر بسازیم اما از آزادی ها و عدالت و برتری های فرهنگی و اجتماعی برخوردار باشند/باشم. قضیه پول بلیت و فروپاشی های خانواده ها هم به صرف اینکه برای شما غیرقابل باوره تبدیل به دروغ نمی شه.

[anihoo]

وقتي كسي تصميمش رو گرفته و هر نكته ي منفي رو عليه خودش ميبينه و جبهه ميگيره خب چه اصراري به مشورته؟
دختر خوب كاري رو كه دوست داري بكن با بقيه هم دعوا نكن. از بيرون نشستن و نظر دادن درست نيست. تا نياي اينجا و خودت نبيني حرفهايي كه براي روشن كردنت ميزنن بي فايده ست. اگه نياي هم تا آخر عمر ميگي نذاشتن. خودشون خوش ميگذروندن به من گفتن نيا.
بيا خانم جان بيا. ديگه دعوا نداره. بيا يا موفق ميشي يا سرت به سنگ ميخوره و برميگردي سرجاي اولت.
دوستان اينجا دلسوزند كه به به و چه چه نميكنن. از خوبيهاش گفتن به درد هيچكس نميخوره. بايد بديهاش رو بدوني كه شوكه نشي و انرژي از دست ندي. بتوني آمادگي مقابله به دست بياري.

[neda007]

شما اصلا به سوال من دقت کردید؟

من نگفتم دنبال آزادیم یا میخوام برا آزادی بیام نگفتم که مشکل با فرهنگ دارم و بخاطر اینها میخوام بیام / نگفتم رفاه عالی دارم و الان تا اومدم کانادا اون رو هم میخوام /نگفتم شغل عالی میخوام/ نگفتم اونجا فرش سبز پهن کردن /نگفتم از انجام کار خدماتی ساده برای چند سال عار دارم/نگفتم فردا که رسیدم زبانم پرفکت میشه/ من توضیحات فلسفی ندادم که جواب فلسفی بشنوم/چرا فکر می کنید من ناراحت شدم اتفاقا از جواب هاتون خوشحال شدم شما نگاهتون فلسفی هست من نه یک معیشت ساده/
من یک سوال ساده پرسیدم

من گفتم با تلاش دو نفر توی مشاغل مورد نظر یا سطح معمول و پایین میشه یک زندگی ساده مثل الانمون( وضع الانمون رو هم کاملا قبلا شرح دادم) یا کمی بهتر اونجا داشته باشیم؟