سلام
من هم از یک دانشگاه عالی کانادا، و هم یک دانشگاه خوب آمریکا پذیرش دکترا دارم و سی سالمه و علارغم میل باطنی بدلیل شرایط ویزای سینگل آمریکا تصمیم گرفتم کانادا برم. در ابتدا بدلیل اینکه در آمریکا کار برای رشته کامپیوتر فراوانه و درآمدها بالاست مصمم بودم آمریکا تصمیم درست تریه. تازه در آمریکا میتونستم دکترا ادامه ندم و بعد از گذشت دو سال تحصیلم یک مدرک ارشد بگیرم و وارد فضای کار شم. اما واقعا شرایطی که ویزای سینگل ایجاد میکنه و سختی های بعدی مهاجرت به آمریکا منو منصرف کرد. حال در مورد خود کانادا هم مردد شده ام. در درجه اول اینکه ترس اول من سرمای بالای کانادا حتی در شهرهای خوب مثل تورنتو میباشد که احتمالا باید نهایتا برای کار و زندگی اقدام کنم. میترسم در دهه سوم زندگی ام که جز بهترین سالهای عمر یک نفر میباشد به دلیل سرمای زیاد و زمستون طولانی در کنار درس و مجردی افسردگی بگیرم و سخت از زندگی ناامید بشم. دزست مثل اینکه یک روز برگردی ببینی چقدر سختی و تنهایی کشیدی درحالی که در ایران کار راحت و درآمد خوب داشتی و همدمی هم کنارت بوده و البته خیلی مشکلات فرهنگی و ترافیک و آلودگی و مسایل جانبی بدم که بوده احتمالا در اون حالت فراموش میشود.
سوال من در دو بخش مقایسه ایران و کانادا و کانادا و آمریکا می باشد:
1- آیا واقعا سختی پنج تا شش سال زندگی دانشجویی و تحصیل دکترا در کانادا ارزشش را دارد؟ در شهری مثل مونترال یا تورنتو ماهی چند هزار دلار لازم است تا یک زندگی مشابه ماهی شش میلیون در تهران داشته باشیم؟ امکان پیدا کردن یک دوست دختر یا همسر مناسب در کانادا چقدر است؟
2-من آمازون آمریکا و کانادا مقایسه کردم، به نظر هم فراوانی کالاها بسیار در آمریکا بیشتر است و هم قیمت ها حتی در بعضی مواقع تا 50 درصد از کانادا ارزانتر بود که نشان میدهد در کانادا قیمت کالاها علارغم درآمد پایین تر کانادایی ها از آمریکایی ها بیشتر هم هست. آیا واقعا اینگونه میباشد؟ کار و زندگی چگونه است؟ مردم کدام کشور بیشتر کار میکنند؟ کدام بیشتر تفریح میکنند؟
با سپاس
علاقه مندی ها (Bookmarks)