آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

[hdn]

زبان فرانسه فقط مختص ایالت کبک هست بعلاوه کسانی قصد دارند شغل دولتی داشته باشند، برای بقیه موارد انگلیسی کافی هست.
برای شروع مدرک ایرانی یا کانادایی اهمیتی نداره اگر واقعا کار بلد باشید.
وقتی ایران هستید رزومه فرستادن هیچ خاصیتی نداره.
مهاجرها اکثرا با یکی دوتا چمدون میان، بعضی ها هم دست خالی از کشورهای جنگ زده میان، از داخل همین مهاجرها و پناهنده ها چند سال بعد شهردار و نماینده مجلس و ...در میاد.

نه خب این واقعیته دیگه ، من تمام نگرانی از بابت کار هست . ( حالا زبانم خدایش باید روش کار کنم زیر 6 هستم . )
همین الان در ایران من این توانایی ها رو دارم :
به طور قوی اصول مدیریتی و سخنوری دارم ، در واقع یک عدد چوب کبریت رو میتونم به حالات مختلف به فروش برسونم ، طوری که خریدار از خریدش حس رضایت داشته باشه .
برنامه نویسی حرفه ای C , C++ , Pascal , MQL4/5
امنیت داده ، امنیت شبکه ،
طراحی و دیزاین ( از طراحی سایت گرفته تا طراحی تیزر تبلیغاتی با افتر افکت )
مالتی مدیا ( از مالتی مدیا بیلدر گرفته تا ادوبی فلش )
به طور حرفه ای هم که تحلیل تکنیکال روی بازار فارکس کار میکنم.
همه اینا در شرایطی در کانادا به درد من میخورده که بتونم اثباتش کنم دیگه ، درسته ؟
وقتی من نتونم اونجا خوب ارتباط بگیرم ، اونوقت چطور خودم رو اثبات کنم ؟
در مورد زبان فرانسه هم با توجه به نوشته دوستان ساکن کانادا همچون شما ، گفتم. اینکه در خارج کبک ، مثلا مونترال هم تسلط به زبان فرانسه خیلی کارگشاست.، از این جهت گفتم.
یک مطلب دیگه هم این بود که کانادا به شدت مهاجر پذیر هست.
شغل های جنرال رو که به ما نمیدن حالا اینم از روی همون مجموعه نوشته های مربوط به تجربه دوستان ساکن کانادا گفتم .
البته اگر بدن هم در کل شاید من از پسش بر نیام ، بحث غرور این چیزا نیست ها ، بالاخره شغل جنرال یک حداقل توانایی جسمی میخواد ، من که 32 سال هست تمام کارهای که کردم کلاً اداری بوده ، شانس کم تری دارم ، حداقل تازمانی که بدن ام روی فرم بیاد
اما در مورد ارسال رزومه تا قبل اومدن به کانادا ، بیشتر منظورم این بود ، جنس کار آی تی طور ی هست که خدا روشکر میشه از راه دور به صورت فری لنسر خودت رو نشون بدی ، من همین الان هم چند مورد خارج از ایران دارم که براشون به رایگان برنامه نوشتم ، سایت طراحی کردم و این چیزا .
دقیقا همین پلن رو میخوام ادامه بدم اما هدفمند . چیزی شبیه همون شغل های داوطلبانه که دوستان ساکن کانادا پیشنهاد میدن ، وقتی اومدیم حتما استفاده کنیم چون حداقل سابقه کار کانادایی برامون محسوب میشه .
این ارسال رزومه و انجام کارها از راه دور به صورت رایگان هم شبیه همون هست
در اخر از شما هم ممونم بابت وقت و زمانی که برای راهنمایی امثال من میذارید.
باور کنین علت اینکه منم سعی میکنم هر آنچه که برداشت کردم رو اینجا بنویسم به خاطر همینه ، که اگر اشتباه هست ، اصلاحش کنم اگر درست هست ، شاید یک روزی به درد کس دیگری خورد.

[hdn]

سلام
چند سال پیش میخواستم برای کار اقدام کنم

زبان با ایلتس 6میخواست
سابقه کار هم همینطور
زبان فرانسه هم برای کبک بود

سلام دوست عزیز
این پست رو عیناً از قسمت دیگه انجمن کپی میکنم :

دوستان توجه اکید داشته باشند ، جدا از آماده سازی زبانی برا مصاحبه :
1- فرانسه رو درحد یه فرانکفون یاد بگیرن و از زمان پرتی تا قبل از ویزا استفاده صحیح کنند.
2- اینجا یه کشور 2 زبانه برای" متخصصین " هست و اگه شما FR و EN در حد Native ندانید ، اصولا" هیچ تخصصی قابل پذیرش نیست !
3-دوستانی که با مدارک فوق لیسانس و دکترا اقدام میکنند کار بس دشوار خواهند داشت
4- این اصل که مدارک ایرانی که چه عرض کنم ، مدارک اروپایی هم ارزشی ندارند اینجا ... کاملا" صحیح است
5- مدارک تحصیلی شما فقط پلی است برای گرفتن ویزا و دیگر هیچ!
6- تئوری راسیسمی اینجا غوغا میکند !
7- فکر گرفتن کمک هزینه460 دلاری زبان فرانسه و بورس 700 دلار دانشگاه برای دوستان متهل گول زننده نباشد که خرج از دخل بسیار فاصله دارد.
8- به سایت های کاریابی Emploi-Quebec و Adecco و Quantom و ... کبکی دل نبندید که رزومه شما پس از رویت اسم .فامیل تان Reject خواهد شد چون شما " جک و جنیفر " نیستید !
9- زبان 70% شانس کاریتان - سابقه کار کانادایی و نه ایرانی 25% و مدرک تان 5 % شانس دعوت به مصاحبه اول خواهد بود ! مصاحبه دوم و سوم که پروسه Technical و روانشناسی شما است که بماند!
10- اگر دوستان مایل به شنیدن ادامه حقایق بودن ادامه میدهیم !

دوست عزیز مهاجرت همیشه یعنی از سر شروع کردن. کسانی موفق میشوند که به امیدهای واهی دل نبندند، برنامه دقیقی بریزند و تحمل سختیها رو هم داشته باشند. خیلی ها موفق میشوند و خیلی ها هم نه. برای اینکه وضعیت خودتون رو پیش بینی کنید مجسم کنید اگر یک فرضا افریقائی رو که زبان فارسی هم ندونه وسط فرودگاه بین المللی تهران ول کنند و بگویند برو زندگیت رو بساز - بدون فامیل و آشنا و غیره - چکار میکنه. اگر از قبل اطلاعات کاملی نداشته باشه و برنامه ای برای کارش نریخته باشه هیچ کاری نخواهد تونست بکنه.

اقدامات و روشها :
1- ادمه تحصیل ، شما را OVER QUALIFY خواهد کرد ! Master
2- با مدرک خودتان ، اگر و اگر متخصص بوده و زبان بدانید ! نه مثل ما IELTS داشته باشید ! باید بتوانید Team Working کنید حتی اگر درانبار بارجابجا کنید !
3- اقدام به روشهای تحصیلی کوتاه مدت ذکر شده بنظر از سایر روشها مناسب تر است !
**** دوستان اگر زبان Perfect ندانید کار General هم ندارید زیرا آنها هم توسط سیاههان آفریقایی و هایتی عزیز اشباع شده اند***** این توصیه گروهی از دوستان ساکن است
4- پول فراوان بیاورید و مغازه بزنید
5- کفش ایمنی برای کار یدی بیاورید که اینجا کم ایرانی نیستند که این چنین روز را سپری میکنند

** همه حقایق است و برای هم وطن گفته شد و فقط جهت آگاهی دوستان برای آماده سازی فکریشان که در دل هزاران ایرانی متخصصی که به ناچار ترک کشور میکند گفته شد که بداند راهی بس دشوار پیش رو دارد !

ناگفته نماند که این مطالب برای سال 2011 هست . و قطعاً الان شرایط باید خیلی سخت تر شده باشه
طبیعی هم هست ، چون ادم ها حرفه ای تر شدن
مثلا در مورد رشته تخصصی خود بنده که خیلی چیزا پیشرفته تر شده .
و اینم آخرین مطلبی که من خوندم :

مشاغل مرتبط با ای تی و برنامه نویسی اوضاعش بد نیست و خوبه ، ولی کار پیدا کردن در کانادا به یک سری از عوامل بستگی داره و و تنها اینکه رشته تحصیلی شما چی بود کافی نیست ، سابقه کار با بیمه رسمی و نامه رسمی سابقه کار هم
بیشتر به درد پرونده مهاجرتیتتون میخوره برای کار پسدا کردن اینها رو ازتون نمیخوان ، مهمترین عوامل برای کار پیدا کردن زبان خوب ، رابطه و اشنا، تسلط واقعی به کار ، و بر اومدن از پس مصاحبه های کاری پیچیده و گاهی مسخره کارفرما های اینجاست عموما کاری ندارند که مدرک شما چی هست و از کجا گرفتین و... فقط باید متقاعد بشند که کاررو میتونین درست انجام بدید پیشنهاد میکنم بیشتر روی تفاوت های تجربه کاری خودتون با
روش کار تو کانادا تمرکز کنید ببینید ایا میتونید دقیقا همون کاری رو که انجام میدادید اینجا هم انجام بدبد اگر نه تفاوت رو پیدا کنید و روی تقویتش کار کنید ، مهمترین مساله اینجا کار مناسب پیدا کردنه که خب واقعا سخت و طاقت فرساست

در کل تصمیم من برای مهاجرت تغییری حاصل نشد
فقط نگاهم باز شد که واقعا اونجا قراره چیکار کنم
و با این شرایط که الان دارم ، بعید میدونم اینجوری در کانادا موفق باشم ، حتی یک زندگی معمولی .
برای همین تصمیم دارم به طور جدی روی نفاط تفاوت و تقویتش کار کنم .

[KavehKaveh]

نه خب این واقعیته دیگه ، من تمام نگرانی از بابت کار هست . ( حالا زبانم خدایش باید روش کار کنم زیر 6 هستم . )
همین الان در ایران من این توانایی ها رو دارم :
به طور قوی اصول مدیریتی و سخنوری دارم ، در واقع یک عدد چوب کبریت رو میتونم به حالات مختلف به فروش برسونم ، طوری که خریدار از خریدش حس رضایت داشته باشه .
برنامه نویسی حرفه ای C , C++ , Pascal , MQL4/5
امنیت داده ، امنیت شبکه ،
طراحی و دیزاین ( از طراحی سایت گرفته تا طراحی تیزر تبلیغاتی با افتر افکت )
مالتی مدیا ( از مالتی مدیا بیلدر گرفته تا ادوبی فلش )
به طور حرفه ای هم که تحلیل تکنیکال روی بازار فارکس کار میکنم.
همه اینا در شرایطی در کانادا به درد من میخورده که بتونم اثباتش کنم دیگه ، درسته ؟
وقتی من نتونم اونجا خوب ارتباط بگیرم ، اونوقت چطور خودم رو اثبات کنم ؟
در مورد زبان فرانسه هم با توجه به نوشته دوستان ساکن کانادا همچون شما ، گفتم. اینکه در خارج کبک ، مثلا مونترال هم تسلط به زبان فرانسه خیلی کارگشاست.، از این جهت گفتم.
یک مطلب دیگه هم این بود که کانادا به شدت مهاجر پذیر هست.
شغل های جنرال رو که به ما نمیدن حالا اینم از روی همون مجموعه نوشته های مربوط به تجربه دوستان ساکن کانادا گفتم .
البته اگر بدن هم در کل شاید من از پسش بر نیام ، بحث غرور این چیزا نیست ها ، بالاخره شغل جنرال یک حداقل توانایی جسمی میخواد ، من که 32 سال هست تمام کارهای که کردم کلاً اداری بوده ، شانس کم تری دارم ، حداقل تازمانی که بدن ام روی فرم بیاد
اما در مورد ارسال رزومه تا قبل اومدن به کانادا ، بیشتر منظورم این بود ، جنس کار آی تی طور ی هست که خدا روشکر میشه از راه دور به صورت فری لنسر خودت رو نشون بدی ، من همین الان هم چند مورد خارج از ایران دارم که براشون به رایگان برنامه نوشتم ، سایت طراحی کردم و این چیزا .
دقیقا همین پلن رو میخوام ادامه بدم اما هدفمند . چیزی شبیه همون شغل های داوطلبانه که دوستان ساکن کانادا پیشنهاد میدن ، وقتی اومدیم حتما استفاده کنیم چون حداقل سابقه کار کانادایی برامون محسوب میشه .
این ارسال رزومه و انجام کارها از راه دور به صورت رایگان هم شبیه همون هست
در اخر از شما هم ممونم بابت وقت و زمانی که برای راهنمایی امثال من میذارید.
باور کنین علت اینکه منم سعی میکنم هر آنچه که برداشت کردم رو اینجا بنویسم به خاطر همینه ، که اگر اشتباه هست ، اصلاحش کنم اگر درست هست ، شاید یک روزی به درد کس دیگری خورد.

دوست عزیز متن شما رو خوندم گفتم یک مسئله رو شفاف کنم براتون.
تخصص تحلیل تکنیکال بازارهای مالی خیلی کاربردی براتون نمیتونه داشته باشه. باز این هنر (تخصص) تو کبک اندک اعتبار و ارزشی داره ولی تو شهری مثل تورنتو کلا کمکی به شما برای کار گرفتن نمیکنه.
در کل خواستم بهتون گفته باشم که اندک حسابی روی اون باز نکنین که کسی تحلیلگر تکنیکال استخدام نمیکنه حتی اگه مدرک بین المللی داشته باشین!

[hdn]

دوست عزیز متن شما رو خوندم گفتم یک مسئله رو شفاف کنم براتون.
تخصص تحلیل تکنیکال بازارهای مالی خیلی کاربردی براتون نمیتونه داشته باشه. باز این هنر (تخصص) تو کبک اندک اعتبار و ارزشی داره ولی تو شهری مثل تورنتو کلا کمکی به شما برای کار گرفتن نمیکنه.
در کل خواستم بهتون گفته باشم که اندک حسابی روی اون باز نکنین که کسی تحلیلگر تکنیکال استخدام نمیکنه حتی اگه مدرک بین المللی داشته باشین!

ممنونم کاوه عزیز.
حالا اون به کنار هرچند خودم به تدریس و آموزش تکنیکال خیلی خوش بین هستم ( حداقل در ایران که برای من خوب بوده )
اتفاقاً منم پیرو فرمایش شماست که دارم سعی میکنم روی این چیزایی که در ایران برای من درآمد زا هستن ، الکی اون ور حساب باز نکنم.
اون متن شما هم خیلی به دل من نشست ( همون که گفته بودین برای مهاجرت پیش چندتا وکیل رفته بودین و دست آخر اون وکیله نوشته بوده 50 هزارتومن حق مشاوره است و اینا ... ) کلا از اینکه تجربیاتتون رو در اختیار تازه وارده های مثل من میذارید صمیمانه سپاسگذارم .
راستی به گمان من الان باید حدود 6 صبح یا همین حوالی باشه به وقت کانادا ،خداقوت مرد سحر خیز

[alikanosala]

نه خب این واقعیته دیگه ، من تمام نگرانی از بابت کار هست . ( حالا زبانم خدایش باید روش کار کنم زیر 6 هستم . )
همین الان در ایران من این توانایی ها رو دارم :
به طور قوی اصول مدیریتی و سخنوری دارم ، در واقع یک عدد چوب کبریت رو میتونم به حالات مختلف به فروش برسونم ، طوری که خریدار از خریدش حس رضایت داشته باشه .
برنامه نویسی حرفه ای C , C++ , Pascal , MQL4/5
امنیت داده ، امنیت شبکه ،
طراحی و دیزاین ( از طراحی سایت گرفته تا طراحی تیزر تبلیغاتی با افتر افکت )
مالتی مدیا ( از مالتی مدیا بیلدر گرفته تا ادوبی فلش )
به طور حرفه ای هم که تحلیل تکنیکال روی بازار فارکس کار میکنم.
همه اینا در شرایطی در کانادا به درد من میخورده که بتونم اثباتش کنم دیگه ، درسته ؟
وقتی من نتونم اونجا خوب ارتباط بگیرم ، اونوقت چطور خودم رو اثبات کنم ؟
در مورد زبان فرانسه هم با توجه به نوشته دوستان ساکن کانادا همچون شما ، گفتم. اینکه در خارج کبک ، مثلا مونترال هم تسلط به زبان فرانسه خیلی کارگشاست.، از این جهت گفتم.
یک مطلب دیگه هم این بود که کانادا به شدت مهاجر پذیر هست.
شغل های جنرال رو که به ما نمیدن حالا اینم از روی همون مجموعه نوشته های مربوط به تجربه دوستان ساکن کانادا گفتم .
البته اگر بدن هم در کل شاید من از پسش بر نیام ، بحث غرور این چیزا نیست ها ، بالاخره شغل جنرال یک حداقل توانایی جسمی میخواد ، من که 32 سال هست تمام کارهای که کردم کلاً اداری بوده ، شانس کم تری دارم ، حداقل تازمانی که بدن ام روی فرم بیاد
اما در مورد ارسال رزومه تا قبل اومدن به کانادا ، بیشتر منظورم این بود ، جنس کار آی تی طور ی هست که خدا روشکر میشه از راه دور به صورت فری لنسر خودت رو نشون بدی ، من همین الان هم چند مورد خارج از ایران دارم که براشون به رایگان برنامه نوشتم ، سایت طراحی کردم و این چیزا .
دقیقا همین پلن رو میخوام ادامه بدم اما هدفمند . چیزی شبیه همون شغل های داوطلبانه که دوستان ساکن کانادا پیشنهاد میدن ، وقتی اومدیم حتما استفاده کنیم چون حداقل سابقه کار کانادایی برامون محسوب میشه .
این ارسال رزومه و انجام کارها از راه دور به صورت رایگان هم شبیه همون هست
در اخر از شما هم ممونم بابت وقت و زمانی که برای راهنمایی امثال من میذارید.
باور کنین علت اینکه منم سعی میکنم هر آنچه که برداشت کردم رو اینجا بنویسم به خاطر همینه ، که اگر اشتباه هست ، اصلاحش کنم اگر درست هست ، شاید یک روزی به درد کس دیگری خورد.

سلام مجدد،
درمورد زبان فرانسه دقت کنید که من گفتم ایالت کبک ، کبک یک استان هست و MontrealوQuebec City یکی از شهرهای استان کبک هستند.
شغلهای جنرال رو به همه میدن و معمولا هم توانایی جسمی میخواد.
مهاجرت مسیر سختی هست و اینطوری نیست مثلا شما بتونید تمام این مسیر رو چند سال قبل از مهاجرت هموار کنید و مثلا وقتی وارد کانادا میشید هم شغل داشته باشید و هم آینده مشخص.بهترین کاری که قبل از مهاجرت میشه انجام داد
تقویت زبان هست.

[hdn]

سلام مجدد،
درمورد زبان فرانسه دقت کنید که من گفتم ایالت کبک ، کبک یک استان هست و MontrealوQuebec City یکی از شهرهای استان کبک هستند.
شغلهای جنرال رو به همه میدن و معمولا هم توانایی جسمی میخواد.
مهاجرت مسیر سختی هست و اینطوری نیست مثلا شما بتونید تمام این مسیر رو چند سال قبل از مهاجرت هموار کنید و مثلا وقتی وارد کانادا میشید هم شغل داشته باشید و هم آینده مشخص.بهترین کاری که قبل از مهاجرت میشه انجام داد
تقویت زبان هست.

ممنون من نمیدونستم اینا شهر و استان هستن، پس من روی زبان انگلیسی فقط تمرکز کنم ؟
در مورد مسیر سخت مهاجرت کاملاً حرفتون رو قبول دارم. برای همین خط اخری که نوشتین ، دقیقاً تصمیم گرفتم حداقل یک سال دیگه بیشتر روی زبان کارکنم . بعد اقدام کنم. امیدوارم تا اون موقعه باز همه چیز عوض نشه .

[Milimz]

به نظر من برین سراغ همون دکتری چرا مستر یا اینکه برای هر دو اقدام کنین و اگر برای یکی ویزای تحصیلی گرفتین می تونین راحت برین سراغ اون یکی دیگه.

شغل برای دکترا خیلی کمتر از مستره...
برای همین ترجیح به مستر مجدده...

[ghlobe]

ناگفته نماند که این مطالب برای سال 2011 هست . و قطعاً الان شرایط باید خیلی سخت تر شده باشه
طبیعی هم هست ، چون ادم ها حرفه ای تر شدن
.

نه اتفاقا بازار کار نسبت به 2011 خیلی بهتر شده.

[mrghane]

سلام دوستان یک مطلب قشنگی در مورد مهاجرت دیدم در یک وبلاگ جالب دونستم که اینجا بگذارمش البته چون گذاشتن لینک تبلیغ شاید محسوب میشه از نویسنده گرامیش واقعا عذر میخوام
میگن مهاجرت وقتی حالت خوب نیست، راه خوبیه

من در کشورم زندگی سختی دارم. کار ندارم، درس خوندم اما مهارت کافی ندارم، حالم خوب نیست، افسرده‌ام، طلاق گرفتم، خیانت دیدم و … (و یه عالمه داستان مشابه دیگه)، و میخوام ازین وضع جدا شم.‎حالا جدا از اینکه من روانکاو نیستم و شما باید راه حل این مشکلاتتون رو با اونها در میون بگذارید، اما میتونم تجربیات خودم و اطرافیانم رو برای این قضیه بگم. باید بگم بدترین زمان برای دور شدن از خانواده یا کشورتون، وقتیه که حالتون خوب نیست. یعنی اگه شما با وجود خانواده، هم‌زبون، دوستان، آشنایان و هزار تا نقطه مشترک، حالتون خوب نیست، و یا مشکل پیدا کردن کار و تامین هزینه های اولیه رو دارین، درصد بالایی احتمال داره که بعد از رفتن، وضعتون بدتر هم بشه. چون غیر از مشکلات شخصی خودتون، مشکلات مربوط به مهاجرت و دلتنگی های اولیه و تردیدها و هزار تا مساله دیگه هم سراغتون میاد که باید تو یکی دو سال اول باهاش دست و پنچه نرم کنید، و دیگه همون خانواده و دوست‌های چندین و چند ساله‌تون هم دور و برتون نیستن که هوای شما رو داشته باشن و قربونتون برن.‎دور شدن به انعطاف، صبر، تلاش زیاد و به طور کلی به یک روحیه قوی نیاز داره. قویترین آدمها هم تو این راه، کم میارن، چه برسه به کسی که از مشکلات شخصی‌اش فرار کرده. اگه فعلا حالتون خوب نیست، حتی از شهر و خانواده‌تون هم دور نشید، چه برسه به کشورتون. بمونید و حالتون رو با تلاش شخصی و در صورت نیاز مشاور، خوب کنید. نه تنها برای این مورد، که برای هرکاری، وقتی حالتون خوب نیست، اصلا تصمیم نگیری

دوباره دوستان تاکید میکنم نویسنده این نوشته من نیستم پس از منتقدان احتمالی خواهش دارم توجه کنید!

[hdn]

نه اتفاقا بازار کار نسبت به 2011 خیلی بهتر شده.

خیلی ممنون ،
من با توجه به شرایط خودم ، به این نتیجه رسیدم که هنوز سطح زبانم خیلی خیلی خیلی پایین تر هست.
اونم که در چند صفحه قبل جمع بندی تاپیک های مختلف روگذاشتم بیشتر به خاطر افراد تازه واردی مثل خودم بودم
آخه میدونی
شما در زمانی مهاجرت کردین که شاید اوضاع خیلی داغون نبود و درواقع این هوشمندی و یا به نوعی اینده نگری شمابود که رنج سفر رو
سالها جلوتر به دوش کشیدین
اما الان برای ما اوضاع واقعا بحرانی شده
لازم نیست ناله کنم اما واقعاً من الان یک پراید !!!!!! رو با قیمت 40 میلیون تومن ، نمیتونم تصور کنم !!! چطوری بگم
اصلا هیچ توجیحی براش نمیشه آورد.
یکی میگفت بمونین ایران رو بسازین
من میخوام بگم چطور یک جا رو بسازیم وقتی هیچ چیزش دست ما نیست
بنابراین دیگه باید رفت .
حالا در مسیر رفتن ، من با توجه به تجربیات شما عزیزان به این جمع بندی رسیدم که حداقل استاندارد های زندگی کردن در اونجا رو هم ندارم
متاسفانه !
1- پس باید بشینم زبانم رو تقویت کنم ، اونم دقیقا در همون مسیری که شما بهش اشاره کردین
یعنی طوری که اونجا راحت بتونم ارتباط بگیرم ،نه اینکه مثل آدم های دست و پا چلفتی باشم.
2- در مورد کار کردن هم ، خب من نه سابقه کار کانادایی دارم ، نه مدرک معتبر در خصوص توانایی های فردیم .
پس روی این زمینه هم باید کار کنم. حداقل کم چند تا دیپلم خارجی ( حالا اصلا یکدونه ) که بگیرم ، چون مدرک دانشگاهی من فقط پلی هست برای اومدم به اونجا
3- تاجایی که میشه پول پس انداز کنم ، که اگر اومدم اونجا ومثلا خواستم راننده اوبر بشم ، حداقل خرج 6 ماهی یا یکسالی رو داشته باشم
یا حتی اگه قرار بر اینه که برم یک دوره کوتاه مدت ببینم تا جذب کار بشم ، انقدری ذخیره داشته باشم.
حالا یک جای توی همین انجمن هم من خوندم بنده خدا گفته بود اکثر ایرانی ها توی 6 ماه کار پیدا میکنن اما جهت احتیاط شما برای یک سال یا حتی 2 سال پول همراه تون باشه چون برای پول اولیه ای که با خودتون میارید مالیات بهتون تعلق نمیگیره از طرفی اینجا کلا نرخ رشد تورم تقریبا میشه گفت ثابته برای همین پولی که الان شما میارید با پولی که یک نفر دیگه سه سال دیگه میاره خیلی ارزشش تفاوت نمیکنه
نه مثل ایران ، که من پارسال دقیقا مهر ماه 60 تومن گذاشتم بانک که مهرامسال 120 وام بگیرم باهاش بتونم خونه رو عوض کنم ، الان قیمت خونه ای که من مدنظرم بوده از 215 تومن ، شده 525 تومن !!! یعنی عملا هر چی توی این یکسال برنامه ریزی کرده بودیم همه اش رفت هوا !!!! پوچ پوچ شد.
متاسفم برای خودم که خیلی اینده نگر نبودم ، اما هنوزم دیر نیست به کمک شما بچه های خوب انجمن
به لطف دوستان کانادایی که توی همین یک هفته اخیر به واسطه همین انجمن گل ، پیدا کردم
دارم روی نقاط تفاوت و ضعف خودم کار میکنم که انشالله ما هم کم کم جمع کنیم بیایم اونجا
بازم ممنونم و ببخشید اگه طولانی شد .