به نظر من زندگی جریان آزاد واقعیات هستش و نباید اینطوری بهش نگاه کرد. البته من به عقاید شما احترام میذارم اما به هر حال مهاجرت و رگ و ریشه و اصل و نسب واقعا باهم در تضاده. هر چند فاکتور سن خیلی مهمه ولی یه چیزی به نظر من مهمتره و اون قدرت انطباق پذیری بالا هستش که بیشتر به تجربیات گذشته ی آدم برمیگرده تا سن و سال. بعضی ها تو سن 20 سالگی نمی تونن شهرستان رو ول کن بیان تهران و من آدم 40 ساله دیدم که رفته کانادا و به چه شوق و ذوقی هم انگلیسی دست پا شکسته یاد گرفته و با همونم داره لذت میبره از زندگیش.
3 راه بیشتر نداره:
1. همینجا بمونیم با تمام سختی هاش و به مملکتمون خدمت کنیم. شهر رو بشناسیم و کارا رو با ترس و لرز انجام ندیم خودمون رو جزو جشن بدونیم و بتونیم با مردم معاشرت کنیم، حالا اوضاع مالی هم یه آب باریکه ی میرسه به هر حال یارانه هم هست....
2. بریم کانادا یا هرجا و همه ش چشممون دنبال اینور باشه. تو کوچه پس کوچه ها دنبال سنگک و کله پاچه بگردیم. کل شعرا و فیلسوفان ایرانی رو تو فیسبوک لایک بزنیم و برا فخرالدین اسعد گرگانی فن پیج بسازیم و از زیبایی های تونل توحید در هنگام غروب آفتاب بنویسیم.
3. بدور از وابستگی های سیاسی قومی مذهبی ملی میهنی بریم جایی که تو سیکل مثبت بیفتیم و بستر رشد رو تو رشته ی مورد علاقه مون برامون فراهم کنه و در کنارشم بتونیم از مواهب خدادای (طبیعت، روابط صحیح انسانی، امکانات ورزشی، حقوق شهروندی، تسهیلات مسافرتی و ....) نهایت استفاده رو ببریم و هر وقت تو فیلد خودمون یه آدم اینترنشنال باکیفیت، open-mind و نرمال شدیم به کل بشریت، من جمله زادگاهمون خدمت کنیم و قبل از رسیدن به این مرحله هی شعار ندیم.
من کیس به کیس چک کردم اکثر ایرانی های موفق دنیا جزو دسته ی سوم هستند. به ویژه تو آمریکا و کانادا که خیلی مهاجر پذیرند و من به شهادت آدمهایی که از قبل رفتن و موفقند میگم که بستر رشد وجود داره.
می دونم همه عاشق زندگی به زبون مادری و در سرزمین مادری هستیم اما عین حال می خوایم امکانات و آزادی اونورو اینور بهمون بدن در حالی که این امکانات دادنی نیست باید براش جون کنده میشد و بشه! هیچ ملتی به این آرزوی شیرین نرسیده مگه با فداکردن چندین و چند نسل. پدران ما این کارو نکردن ما هم حاضر نیستیم بکنیم چون بهره ش به خودمون نمیرسه.
اصولا غرق شدنی در کار نیست! شما نمی تونی تو فرهنگی که نه خودت و نه پدرانت براش زحمت نکشیدن غرق بشی. حداقل شانس بهره برداری از ثمره ی زحمات پدران یه عده دیگه رو از خودمون نگیریم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)