صفحه 36 از 151 نخستنخست ... 26272829303132333435363738394041424344454686136 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 351 تا 360 , از مجموع 1502

موضوع: آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

  1. #351
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Jan 2013
    رشته و دانشگاه
    مهندسی عمران- فوق لیسانس جغرافیا و توریسم- دانشگاه آزاد
    ارسال‌ها
    12

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار صحیحی می باشد؟؟؟لطفا نظر دهید.

    اجازه بدهید از دید خوبتان تشکر کنم من اگر چه بلحاظ تاریخ مراجعه کمی دیر اقدام نموده ام اما واقعیت را شما کاملأ مطرح کردید با این بهانه من میخواهم بدانم شرایط زندگی به چه صورتی پیش برود که بتوانیم تعریف درستی از خوشحالی در زندگی بیان نماییم اگر انسان تنها بود کاملأ دست یافتنیه اما اگر دارای خانواده و فرزند باشی مسلمأ بخش عمده ای از خوشی شما به خوشی فرزندانتان برخواهد گشت بنابراین لازم است حداقل ها را فراهم بیاوریم شرایط سخت و نرخ ارز باعث شده اگر انسان بتواند از پشتوانه ای از ایران نیز استفاده کند بسیار متفاوت و سخت شده از طرفی هم شرایط اجتماعی نیز حایز اهمیت است بهر حال من امید دارم که شرایط بهتر شود و از دوستان خوب تقاضا مینمایم هر چقدر میشود از شرایط درست و منطقی زندگی در کانادا ارائه دهند و حتی راه حلهای موجود اینرا بدانیم باز ایرانی باید غم ایرانی را بخورد اگر چه این آرزوی ایده آلیست که در سر میپرورانم اما امیدوارم دور از دسترس نباشد

  2. #352
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Jan 2013
    رشته و دانشگاه
    مهندسی عمران- فوق لیسانس جغرافیا و توریسم- دانشگاه آزاد
    ارسال‌ها
    12

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار صحیحی می باشد؟

    دوست عزیز ایرانی ام از نوع نگاهتان خوشم اومد من البته تجربه زندگی تو کشوری غیر ازایران را نداشته ام جز چند سفر کوتاه مدت ؛ اما میخوام به شما بگم من در این تاریخ حدود 2 هفته دیگر برای مصاحبه آماده میشوم !!!! میدونین در چه سنی ؟ 44 سالگی !!!!!!!!!! عجیبه ؟ نمیدونم اما من فکر میکنم انسان باید بتونه از دیوار دور و برش بیرون بره البته با تعقل ؛ شاید ما نمیتونیم از دوران جونیمون استفاده کنیم ام امیدم این است که بتونم کاری کنم فرزندانم بتونن از امکانات خوب برای پیشرفت و کمک به همنوعانشان استفاده ببرن انتظار و آرزویی که همواره در زندگی ام داشتم و هر آنچه که برای انجام این رسالت در کشورم خواستم پیاده کنم منو با بن بست روبرو کرد !!! البته انسان در کشوری که فرهنگش رو داره و بر زبانش خوب مسلطه طبیعتأ میتونه بهتر شرایطشو تغییر بده اما اگر ابزارها برای تغییرش محدود و یا وجود نداشته باشد و یا مانعش میشن چه کاری باید انجام داد . از همه دوستان میخوام که اگر راههای خوب و بدون دغدغه را در کانادا تونستند درک کنند مطرح کنن هر چه سطح آگاهی بالاتر بره بدون شک راههای رسیدن به شرایط بهتر امکان بیشتری برای خودش تعریف میکنه . موفق بمونید تو هر جایی که زندگی میکنین اما یادتون نره که نسبت به همنوعان خودتون مسئولید و

  3. #353
    Senior Member hooran آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال‌ها
    535

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار صحیحی می باشد؟

    با این انرژی مثبت که از لابلای کلماتتون در زندگی فیزیکی و روحی و روانیتون دیده می شود امیدوارم موفق باشید .
    نقل قول نوشته اصلی توسط Jill نمایش پست ها
    به طور کلی شرایط فردی و خاص هر کسی تعیین کننده میزان رضایت اون شخص از مهاجرته. من خودم بنا به شرایط خاص خانوادگی (نداشتن وابستگی عاطفی زیاد) و فردی (تجربه زندگی مستقل و دور از خانواده از بعد دیپلم) که دارم واقعا از ثانیه به ثانیه بودن در این کشور لذت میبرم و برام این کار بسیار مثبت و با ارزش بوده.

  4. #354
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Jul 2012
    رشته و دانشگاه
    Master of Computer Engineering - Senior Software Developer
    ارسال‌ها
    653

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار صحیحی می باشد؟

    دوستان ممنون از لطفتتون. همانطور که قبلا عرض کردم مدت زیادی نیست که در این کشور زندگی میکنیم ولی همین مدت کم تجربه های زیادی داشتیم. از سپردن بچه به مدرسه ابتدایی اینجا تا خرید ماشین و جا افتادن تقریبی اولیه. به جرات میتونم بگم در هیچ مرحله نه تنها هیچ استرسی بهمون وارد نشد بلکه مراحل انجامشون به حدی ساده و شیرین و با احترام بود که واقعا احساس خوبی بهمون منتقل میکرد. نمیدونم شاید من دارم اینطور میبینم. خلاصه اینکه با اینکه ذاتا آدم عجول و استرسی هستم ولی الان میبینم که همش به خاطر محیط و شرایط ایران بوده و همین مدت کم بودن در اینجا باعث شد تبدیل به یه آدم خونسرد و پر از آرامش و ریلکسی بشم که خودمم تعجب میکنم. مگه آدم دیگه از زندگی چی میخواد؟ آرامش، احترام، آینده با ثبات، شادی بچه ها و ... بقیه اش دیگه برمیگرده با اینکه میخوایم چه کاری انجام بدیم. کار تخصصی خودمون یا هر کاری شد باشه فقط زندگی برامون مهمه و همینکه هزینه هامون در بیاد کافیه. خب بیشتر مردم اینجا دنبال پرستسژ و اینها نیستن. خیلی ساده هستن و در حال زندگی میکنن. شغل برای کسب شخصیت و احترام نیست. برای گذران زندگیه. اونقدر خوشن که آدم بهشون غبطه میخوره...

  5. #355
    Senior Member snshirazi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    رشته و دانشگاه
    تاریخ هنر
    ارسال‌ها
    666

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    من به شخصه تجربیاتی از بودن در فضایی به خیر از ایران برای زندگی رو داشتم من هنوز کانادا نیومدم ولی دارم براش تلاش می کنم و شوهرم هم کاملا با من همراهه من سه تا اعتقاد اصلی نسبت به زندگی در یک کشور پیشرفته رو دارم اول اینکه اگر به دنبال رسیدن به رفاهی حالا از نوع خیلی رویایی یا خیلی سریع و یک ساله من معتقدم اصلا اصلا اصلا رفتن فایده نداره چون واقعا به معنای واقعی کلمه آدم در خارج ممکنه از بدهی ترین موارد رفاهی که در ایران داره دور بشه، دوم اینکه من اعتقاد دارم هر جایی بدیها و خوبی هایی داره و جای بی عیب وجود نداره و بهتره آدم جایی بره که خوبیهاش دقیقا همون چیزایی باشه که شخص رو راضی از زندگی می کنه و سوم اینکه من اعتقاد دارم در خارج با وجود جون کندنهای فراوان و دق کردنها و تلاشها بی شمار و از خودگذشتنها بالاخره آدم به امید اینکه اگر زحمت می کشی به نتیجه می رسی راه رو ادامه می ده و واقعا هم به نتیجه می رسه، من خودم به شخصه در ایران برای خیلی چیزها زجرها کشیدم ولی شاهد بودم که آخرش همه چی به هم خورده، جند نفر ما با وجود تلاش و زجر فراوان برای کنکور روز امتحان دیدن که از کره مریخ یهو سوال اومده، چند نفر ما دیده که تو محیط کار بعد از زجر فراوان و تلاش به جای ارتقا درجه پاین تر هم می یارنش، چند نفر از ما تجربه اینو داره که پولی که با زجر به دست آورده یه شبه یهو نابود می شه، چند نفر ما یکی از عزیزانشو به خاطر بی حواسی دکتر، پلیس، راننده و .... از دست داده و .....

    من از زجر کشیدن خسته نمی شم چون اون خستگی جسمی هست و زود حل میشه من از خستگی روحی که بهش دچارم در عذابم، اگر کانادا کشوری هست که این امید به زندگی رو در من زنده نگه داره (حالا چه بهتر که اون امید به حقیقت برسه) انتخابم درست خواهد بود ولی من از دوستانی که اونجا رفتند می پرسم که آیا بر اساس تجربیاتشون می شه آدم ببینه که بعد از چند سال تحمل سختی داره به اهداف تحصیلی و شغلیش می رسه؟ اگر این طور نیست که من همین جا بمونم
    Do not pray for easy lives. Pray to be stronger men. John F Kennedy
       

  6. #356
    ApplyAbroad Guru zini_zinparast آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2012
    ارسال‌ها
    4,789

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط snshirazi نمایش پست ها
    من به شخصه تجربیاتی از بودن در فضایی به خیر از ایران برای زندگی رو داشتم من هنوز کانادا نیومدم ولی دارم براش تلاش می کنم و شوهرم هم کاملا با من همراهه من سه تا اعتقاد اصلی نسبت به زندگی در یک کشور پیشرفته رو دارم اول اینکه اگر به دنبال رسیدن به رفاهی حالا از نوع خیلی رویایی یا خیلی سریع و یک ساله من معتقدم اصلا اصلا اصلا رفتن فایده نداره چون واقعا به معنای واقعی کلمه آدم در خارج ممکنه از بدهی ترین موارد رفاهی که در ایران داره دور بشه، دوم اینکه من اعتقاد دارم هر جایی بدیها و خوبی هایی داره و جای بی عیب وجود نداره و بهتره آدم جایی بره که خوبیهاش دقیقا همون چیزایی باشه که شخص رو راضی از زندگی می کنه و سوم اینکه من اعتقاد دارم در خارج با وجود جون کندنهای فراوان و دق کردنها و تلاشها بی شمار و از خودگذشتنها بالاخره آدم به امید اینکه اگر زحمت می کشی به نتیجه می رسی راه رو ادامه می ده و واقعا هم به نتیجه می رسه، من خودم به شخصه در ایران برای خیلی چیزها زجرها کشیدم ولی شاهد بودم که آخرش همه چی به هم خورده، جند نفر ما با وجود تلاش و زجر فراوان برای کنکور روز امتحان دیدن که از کره مریخ یهو سوال اومده، چند نفر ما دیده که تو محیط کار بعد از زجر فراوان و تلاش به جای ارتقا درجه پاین تر هم می یارنش، چند نفر از ما تجربه اینو داره که پولی که با زجر به دست آورده یه شبه یهو نابود می شه، چند نفر ما یکی از عزیزانشو به خاطر بی حواسی دکتر، پلیس، راننده و .... از دست داده و .....

    من از زجر کشیدن خسته نمی شم چون اون خستگی جسمی هست و زود حل میشه من از خستگی روحی که بهش دچارم در عذابم، اگر کانادا کشوری هست که این امید به زندگی رو در من زنده نگه داره (حالا چه بهتر که اون امید به حقیقت برسه) انتخابم درست خواهد بود ولی من از دوستانی که اونجا رفتند می پرسم که آیا بر اساس تجربیاتشون می شه آدم ببینه که بعد از چند سال تحمل سختی داره به اهداف تحصیلی و شغلیش می رسه؟ اگر این طور نیست که من همین جا بمونم
    ببینید اینکه یهو سوالات کنکور از کره مریخ اومده من و تو فکر فرو برد که نکنه من و سایر دوستان مریخی بودیم و نمیدونستیم، که تو کنکور موفق شدیم!!!
    ببینید در کانادا ممکنه بخاطر مساله نتوورکینگ (یا شاید بشه همون پارتی بازی خودمون) یه نفر راحتتر بتونه کار گیر بیاره حتی اگر تخصصش از شما کمتر بوده. اما خوب، مردم دروغ نمیگن، به همدیگه اعتماد دارن. و ریاکاری ندارن (اگر هم باشه خیلی کمه) لازم نیست برای حرفاتون هزار تا مدرک و دلیل بیارید.
    بله قبول دارم که اینجا یه شبه پولتون بر باد نمیره یا نصف نمیشه اما یه شبه هم پولدار نمیشید. اینجا جایی نیست که بخواید خوشبختی رو توش پیدا کنید چرا که خوشبختی در وجود آدمه نه در مکانی از این کره خاکی. متاسفانه خیلی از ماها که می خوایم از کانادا بگیم یا کلا قسمت تاریکش رو میگیم و یا کلا قسمت خوبش رو میگیم و بداش رو سانسور میکنیم. اینجا هم دغدغه داره اما جنس دغدغه ها فرق میکنه!!!! حالا یکی دغدغه های ایران رو ترجیه میده و یکی دغدغه های اینجا رو. نکته اینجاست که نمیشه برای همه یه نسخه پیچید. یه عده می تونن و میخوان اینجا بمونن و یه عده نمیتونن و نمیخوان اینجا بمونند.
    شاید 10 سال پیش کسی از من میپرسید آیا میری خارج ؟ من میگفتم عمرا !!!
    اما حالا اگر کسی از من بپرسه بر میگیردی؟ میگم عمرا !!!
    ممکنه 5 سال دیگه کسی از من بپرسه در کانادا میخوای بمونی؟ بگم عمرا !!!
    و این مفهومش اینه که جنس دغدغه نه تنها بر اساس محل زندگی تغییر میکنه بلکه ممکنه با گذشت زمان هم تغییر کنه و این موضوع برای هر فردی متفاوته!!!
    ویرایش توسط zini_zinparast : March 20th, 2013 در ساعت 02:31 AM
    Impossible is impossible because someone did not put effort to make it true





  7. #357
    Senior Member snshirazi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    رشته و دانشگاه
    تاریخ هنر
    ارسال‌ها
    666

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط zini_zinparast نمایش پست ها
    ببینید اینکه یهو سوالات کنکور از کره مریخ اومده من و تو فکر فرو برد که نکنه من و سایر دوستان مریخی بودیم و نمیدونستیم، که تو کنکور موفق شدیم!!!
    ببینید در کانادا ممکنه بخاطر مساله نتوورکینگ (یا شاید بشه همون پارتی بازی خودمون) یه نفر راحتتر بتونه کار گیر بیاره حتی اگر تخصصش از شما کمتر بوده. اما خوب، مردم دروغ نمیگن، به همدیگه اعتماد دارن. و ریاکاری ندارن (اگر هم باشه خیلی کمه) لازم نیست برای حرفاتون هزار تا مدرک و دلیل بیارید.
    بله قبول دارم که اینجا یه شبه پولتون بر باد نمیره یا نصف نمیشه اما یه شبه هم پولدار نمیشید. اینجا جایی نیست که بخواید خوشبختی رو توش پیدا کنید چرا که خوشبختی در وجود آدمه نه در مکانی از این کره خاکی. متاسفانه خیلی از ماها که می خوایم از کانادا بگیم یا کلا قسمت تاریکش رو میگیم و یا کلا قسمت خوبش رو میگیم و بداش رو سانسور میکنیم. اینجا هم دغدغه داره اما جنس دغدغه ها فرق میکنه!!!! حالا یکی دغدغه های ایران رو ترجیه میده و یکی دغدغه های اینجا رو. نکته اینجاست که نمیشه برای همه یه نسخه پیچید. یه عده می تونن و میخوان اینجا بمونن و یه عده نمیتونن و نمیخوان اینجا بمونند.
    شاید 10 سال پیش کسی از من میپرسید آیا میری خارج ؟ من میگفتم عمرا !!!
    اما حالا اگر کسی از من بپرسه بر میگیردی؟ میگم عمرا !!!
    ممکنه 5 سال دیگه کسی از من بپرسه در کانادا میخوای بمونی؟ بگم عمرا !!!
    و این مفهومش اینه که جنس دغدغه نه تنها بر اساس محل زندگی تغییر میکنه بلکه ممکنه با گذشت زمان هم تغییر کنه و این موضوع برای هر فردی متفاوته!!!
    مرسی دوست عزیز

    بالاخره همه مریخی بودیم و کنکور رو با نمره خوب رد کردیم که الان اینجا هستیم، من منظورم حجم زیاد از حد مسایل پیش بینی نشده بود که می دونم هم تو کانادا هم این طوری هست ولی خوب شاید حجمش کمتر هست من اعتقادم اینه که زندگی تو ایران مثل زندگی زیر سقف خونه ای 1 متری هست همین که از جات بلند می شی سرت محکم می خوره به سقف یا باید همیشه بشینی یا اگه می خوای حرکت کنی سینه خیز بری حالا فکر می کنم کانادا زندگی کردن در زیر سقفی دو متری هست می شه راحت توش راه رفت ولی اگر بپری بد جوری سرت می خوره به سقف اگر هم قدت از 2 متر بیشتر بهتر اصلا نری، هر جامعه ای محدودیت های خودش رو داره و من امیدوارم محدودیت های کانادا از اون دست نباشه که من رو اذیت کنه، اعتقاد دیگه ای هم که دارم اینه که کسی که اینجا غر می زنه و همیشه شاکی هست اونجا هم بیاد همینه و براش بدتر هم میشه. اعتقاد قلبی من هم اینه که خوشبختی باید در درون آدم باشه من همین الانش از صمیم قلب احساس خوشبختی می کنم و دوست دارم این احساس رو اونجا هم داشته باشم، من تنها از خستگی های روحی که اینجا بهم تحمیل می شه عاصی شدم.
    Do not pray for easy lives. Pray to be stronger men. John F Kennedy
       

  8. #358
    Senior Member reza1532 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    ارسال‌ها
    927

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    سلام دوستان
    من 8 جولای پرواز دارم برای کلگری و همراه با هسرم که ایشون پزشک هستند داریم میایم.ما تا قیل از اینکه بیایم کانادا تقریبا تو 5 سال ازدواجمون 9 کشور اروپایی و اسیای رو با هم سفر کردیم و برای دوره genetic course همسرم یک سال هم سوئد بودیم.من کاملا با اختلاف فرهنگها و مزایا و احتمالا سختیهای زندگی در غربت ( اگر اصطلاح درستی برای کانادا که قراره وطنم بشه باشه) آشنا هستم.تنها چیزی که منو دل نگران میکنه اینه که من در ایران شغل پر در آمدی دارم که در کانادا هم خوشبختانه خریدار داره البته با شرایط کاریه سخت تر ( I'm Oil & Gas Drilling fluid Engineer). من در طول تحصیلات همسرم حاضر نشدم کارم رو ول کنم و هر ماه رفت و آمد میکردم و همه میگفتن کار تو ول کن و برای همیشه به اونجا برو.
    دوستان من خیلی از بیکاری و کار جنرال در اونجا میترسم و دارم اینو اعتراف میکنم و میدونم بسیار هستند از دوستانی که وضعیت منو داشتند و دارند.خوشحال میشم نظرات شما رو بدونم.

  9. #359
    ApplyAbroad Guru zini_zinparast آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2012
    ارسال‌ها
    4,789

    پیش فرض پاسخ : درستی یا نادرستی تصور ذهنی شما پیش و پس از رفتن به کانادا (فقط کانادا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط reza1532 نمایش پست ها
    سلام دوستان
    من 8 جولای پرواز دارم برای کلگری و همراه با هسرم که ایشون پزشک هستند داریم میایم.ما تا قیل از اینکه بیایم کانادا تقریبا تو 5 سال ازدواجمون 9 کشور اروپایی و اسیای رو با هم سفر کردیم و برای دوره genetic course همسرم یک سال هم سوئد بودیم.من کاملا با اختلاف فرهنگها و مزایا و احتمالا سختیهای زندگی در غربت ( اگر اصطلاح درستی برای کانادا که قراره وطنم بشه باشه) آشنا هستم.تنها چیزی که منو دل نگران میکنه اینه که من در ایران شغل پر در آمدی دارم که در کانادا هم خوشبختانه خریدار داره البته با شرایط کاریه سخت تر ( I'm Oil & Gas Drilling fluid Engineer). من در طول تحصیلات همسرم حاضر نشدم کارم رو ول کنم و هر ماه رفت و آمد میکردم و همه میگفتن کار تو ول کن و برای همیشه به اونجا برو.
    دوستان من خیلی از بیکاری و کار جنرال در اونجا میترسم و دارم اینو اعتراف میکنم و میدونم بسیار هستند از دوستانی که وضعیت منو داشتند و دارند.خوشحال میشم نظرات شما رو بدونم.
    ببینید رشته شما اینجا مخصوصا کلگری خواهان زیاد داره اما به این معنا نیست که همچین تشریف آوردید بتونید کار گیر بیارید اولین دغدغه هر فردی اول ورود پیدا کردن خانه مناسب به طوری که بدون کار بتونه تا 6 ماه دووم بیاره و دوم پیدا کردن کاره. حالا این کار میتونه در زمینه کاریتون باشه یا یه کار جنرال باشه.
    هر کاری هم مشکلات خودش رو اینجا داره چیزی که برای پیدا کردن کار بسیار مهم هست زبان و راحت صحبت کردنه. چون هر کاری معمولا مصاحبه داره حتی جنرالش.
    چیزی که در پیدا کردن کار اینجا برای تازه واردین مهم هست اینه که باید از صفر شروع کنند و این که در برخی موارد ناراحت کننده است. مثلا اگر در ایران مدیر بودی اینجا باید از یه کارمند ساده شروع کنی
    در ضمن این کار جنرال که توش زومبی نداره که شما ازش میترسید. اینجا کسی از کار کردن عارش نمیاد اصلا هم نگران نباشید حتی با کار جنرال هم میشه متوسط زندگی کرد فکر کنم در کلگری حداقل دستمزدش 1600 هست.
    Impossible is impossible because someone did not put effort to make it true





  10. #360

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار درستی می باشد؟

    من اینجا نظر خودم رو می گم... من خودم فوق لیسانس از دانشگاه تهران دارم و منتظر مدیکال هستم ...
    به نظر من اگر کسی اینجا داره درامد خوبی کسب می کنه که همه از این درآمدها ندارند ، باید همون ایران بمونه ... یعنی اگر کسی ماهی 50 میلیون در میاره ، مهاجرت و ول کردن ایران، اشتباهه.... کسی هم این درامدها رو از راه تولید در نمیاره... در حال حاضر در ایران مفهومی از تولید وجود نداره و درآمد های میلیونی از طریق دلالی و یا بعضی از رانت خواری و یا در جنبه مثبت آن از طریق تجارت هست ...
    اگر درامد عالی داریبد و یا ملک و سرمایه آنچنانی دارید که منتظر چند برابر شدنش هستید ، از ایران مهاجرت نکنید . ولی اگر دنبال کار و یا در اغاز تحصیل، در زمینه تحصیلی خودتون هستید و فکر می کنید می تونید با حقوق بگیری در ایران ، و با این تورم بالای 50 درصد بشه خونه زندگی بهم زد ، همون بهتر که مهاجرت کنید.

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •