انیهو جان عزیز باید اعتراف کنم کنم که تصور ذهنی من با زمان ارائه اپلیکیش در اوایل سال2009 با اکنون بسیار فرق کرده است تحول فکری ، تحول اقتصادی و تحول های دیگر و بخصوص تحولات تلخ درگذشت عزیزان چه از نزدیکان و چه از دوران .من پرونده را رها کرده بودم که ناگهان ایمیل مدیکال و آپدیت اومد اگر دریکی دو ماه باقیمانده پاس رکوئست بشیم گامی بیش تا کانادا ندارم ولی تمامی آن تلاش های آمادگی زبان و ترجمه مدرک و هزار پیچ و خم را پشت سر گذاشتم اکنون عمیقا 8 ماه و اندی است در تفکرم هنوز نمی دانم آیا ویزا صادر شود یا از آن فراتر در سالن ترنزیت فرودگاه آیا خواهم توانست بر این تردید فائق بشم و از هرچه دل بسته بودم دل برکنم. دل کندن جانکاه است ،فکرش را می کنم احساس می کنم آن جذابیتی که باید باشد ،در آن سو نیست .با خیلی ها مشورت کردم جز اینده روشنی مبهم آن هم در دور دست ها نتوانستند برایم به تصویر بکشند ، جدی ترین و عمیق ترین ادله ها استوار براین است که فرزندانت آینده خوبی خواهند داشت !!!
به همین دلایل من قبل از آنکه به ماندن بیندیشم نرفته به برگشتن می اندیشم... شاید این هم متحول شود ، به همین سبب در لابلای کلمات و پست های عزیزانی که آنسو هستند دنبال نکات امید بخش می گردم ...
نکات فراوانی در جمله امضای شما نهفته است .زیباست
علاقه مندی ها (Bookmarks)