صفحه 5 از 151 نخستنخست 12345678910111213141555105 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 1502

موضوع: آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

  1. #41
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    ارسال‌ها
    67

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار صحیحی می باشد؟؟؟لطفا نظر دهید.

    آقا من اسم تاپیکو انتخاب نکردم ها ! همچین جسارتی نمیکنم بگم آیا خوب است یا بد...... واسه هر کسی یه جور نیست البته تاپیک خوبیه اسمشو باید گذاشت مشکلات و مسائل مربوط به زندگی تو کانادا یه همچین چیزی ........ راستی دکتر یه چیزایی گفتی قبلا راست میگی؟ یعنی میخوای کانادا رو ول کنی بری تو نفت ! البته خود دانی ها .. من امسال ارشد شرکت نکردم ...

  2. #42
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    ارسال‌ها
    2

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار صحیحی می باشد؟؟؟لطفا نظر دهید.

    مرسي از توضيحاتت.با خوانواده خوبه زندگي كردن يا نه..از نظر هنر چطوره؟مثل خوانندگي

  3. #43
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    رشته و دانشگاه
    University of California at Fresno
    ارسال‌ها
    1

    Thumbs up پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار صحیحی می باشد؟؟؟لطفا نظر دهید.

    با سلام خدمت همگی دوستان و مخاطبان محترم : در پاسخ به این سئوال توجه همگان را به نقطه نظرات مسئولان و برنامه ریزان ارشد اداره مهاجرت درکانادا جلب می کنم، آنها می گویند کسانی که می خواهند به کانادا مهاجرت کنند باید از دو ویژگی برخوردار باشند: 1- کانادا را بسیار دوست داشته و به ویژگی های آن احترام بگذارند، و 2- بسیار پیگیر و جدی امر مهاجرت خود را دنبال نمایند. به زعم این صاحب نظران این افراد در پروژه مهاجرت خود موفق و عافبت به خیر می شوند و برای کشور کانادا نیز مفید واقع خواهند شد. حال بنظر من همه باید خود را با این دو ویژگی بر آورد کنند و بطور صادقانه به خود پاسخ داده و درجهت تقویت نقاط ضعف خود بکوشند و در عین حال نیز نقاط قوت خود را بهتر نمایند. http://saeidmahdavi.blogfa.com

  4. #44
    Hadi2010
    Guest

    پیش فرض پاسخ : متقاضیان مهاجرت به کانادا که فایلشان به ورشو ارسال شده است

    دیگر نمی خواستم پستی داشته باشم، اما به توصیه چندنفر از دوستان، این پست آخر را که در واقع متنی است که برای دوستم نوشته ام در دو بخش اینجا می گذارم، شاید برای چند هزار نفری که سال های 2004 و 2005 اقدام کرده اند و احتمالا گاهی یک نگاهی به این فروم می اندازند - فرومی که فعلا حداکثر چند ده نفر در آن فعالند- هم تا اندازه ایی مفید باشد (این متن ظرف چند روز نوشته شده و الان فکر می کنم که نیازی نیست تا لحن عصبانی اش در بعضی جاها را عوض کنم، فقط باید متذکر شوم که مسائل مطروحه در این نوشته کلی تر از آنست که تنها به فرد یا افراد خاصی مربوط بوده یا نظر داشته باشد، پس لطفا کسی مسئله را شخصی برداشت نکرده و به خود نگیرد ) :


    بخش اول
    -------------

    می دانی که وضعیتی که برایت پیش آمد، برای من هم یک شوک بود؛ درواقع این نوشته را دارم می نویسم که اگر خبطی کردی و این مدت یک سری به اینجا زدی، خیلی متاسف نشوی. نباید فکر کنی که اصولا همه، همین چند نفر همسر متقاضیان اصلی یا دیگرانی هستند که فعلا اینجا یا جاهای دیگه بیشتر به بحث های خاله زنکی می پردازند. شاید من الان دارم به جای خیلی های دیگه اینجا می نویسم تا تو (و البته خودم و دیگران) خیلی ناامید نشی! خیلی از همان جزایر پراکنده و جدا از هم در این خراب شده ... همانها که در یک گوشه ایی، در جمع های کوچک و بسته ماست شان را می خورند و خلاصه خودت می دانی منظورم چیست. میدانم این روزها حرفها و تحلیل های سطحی زیادی از برخی مهاجرین و متقاضیان و غیره شنیده ایی و خیلی طبیعی ست که مثل سالها قبل بگویی عجب! اینها با این دیدهای سطحی و وحشتناک شان رفته اند و یا دارند میروند و واقعا باید یک تبریک جدی گفت به سیستمی که امثال اینها را جذب می کند. بله امثال تویی که چه نمی دانم در تیزهوشان و دانشگاه شریف درس خوانده اید و غیره و غیره و البته مهم تر از آن اهل فکر و بینش هستید، و فقط نمی خواهید هرجوری شده صرفا بروید، شاید هر جا که باشید و بروید، مشکلات زیادی را حس می کنید. بله مسئله مثل همیشه اینست : دیدن یا ندیدن؛ فهمیدن یا نفهمیدن. هرچه کمتر بدانی و ببینی، کمتر مسئله خواهی داشت! بله قیاس این خراب شده با قله های تمدن بشری در قرن 21 ام، حکایت قیاس قرون 13 تا 19 با قرن 21 ام است. اما مسئله اینست که قرن 21 ام نیز کماکان مملو از بسیاری از مسائل منفور و کثیف گذشته است. متاسفانه داریم می بینیم که آنطرف هم چگونه شرکت های بزرگ و رسانه های بزرگ و غیره بشکلی وحشتناک به تحمیق مردم مشغولند و چقدر فساد مالی و سیاسی و غیره زیاد است و خلاصه چقدر خیلی چیزها نسبت به گذشته تغییر زیادی نکرده و چقدر آسمان در خیلی از جاها و در مورد خیلی از مسائل، متاسفانه به همان رنگ گذشته های شرم آور بشر است. البته می دانی که این حرفها نفی پیشرفت بشر و کاستن از اهمیت پیشرفتها نیست؛ مسئله اینست که برای حل مسائل و درجا نزدن و حرکت رو به جلو و غیره باید مشکلات امروز را درست ببینی. و خلاصه غرض اینکه با وجود همه این مسائل، همانطور که خودت بهتر می دانی بطور اساسی خیلی توفیر نمی کند که اینجا باشی و گرفتار مسائل قرون 13 تا 19 امی اش، یا آنجا بروی و گرفتار توهمات قرن 21 امی اش باشی. واقعا امروز بیش از اینکه محل اقامت اهمیتی داشته باشد، اینکه چه می کنی و چگونه
    می اندیشی و اینها اهمیت دارد. البته بالاخره محل زندگی و مسائلش تاثیرات خودش را دارد، ولی می توانی در مهد به اصطلاح تمدن باشی، اما مثل خیلی عظیمی از مردمان، باز هم صد رحمت به فلان جانور گرامی باشد.


    گلایه ها و حرفهایت در مورد سیستم مهاجرت و اینها را درک می کنم. این حرفهای بچه گانه که انگار کانادایی ها دارند لطف می کنند و مهاجر میگیرند و اینها هم اینقدر خنده دار است که فکر کنم می توانی به آن بعنوان طنزی برای بهبود حالت نگاه کنی. کشوری که همه چیزش در گرو مهاجرت و مهاجرین است و هر که را که ببینی یا خودش امروز و دیروز از آب گذشته یا پدرش و پدربزرگش چند وقت قبل این خبط را کرده، و شاهرگ حیاتی رشد و پیشرفتش همین مهاجرت است را حقا فقط ایرانی ها می توانند اینگونه تحلیل کنند و فکر کنند طرف داره صدقه خیرات می کنه و محض رضای خدا داره حال پخش میکنه. ولی از این حرفها که بگذریم هر کس به هر نحوی بالاخره بتواند امتیاز مورد نیاز را کسب کند، پذیرفته می شود و این یک واقعیت است که تازه خیلی هم بد نیست و مثلا مدرن است؛ البته خیلی مدرن نیست که به کیفیت های واقعی اهمیت بدهد، یا اصولا هنوز خیلی فاصله است تا روزی که هر کس در هر نقطه ایی از این کره خاکی که مایل باشد بتواند زندگی کند و به اجازه و امتیاز و غیره هم نیاز نباشد و این مسئله ساده حق انتخاب محل اقامت و زندگی، کلا یک حق اولیه بشری درنظر گرفته شود. فعلا انگار حکم محکومیت برای برخی انسان ها صادر شده و مثل اینکه بگویند لندنی ها فقط می توانند در لندن زندگی کنند، با قضایا برخورد می شود ... می دانم تویی که مجردی و این روزها به شوخی و طعنه می گویی، نمردیم و دیدیم که ازدواج هم میتونه نکته مثبت و امتیاز خاصی داشته باشه ! بله هر کس که ازدواج کرده می تونه با تحصیلات همسرش 5 امتیاز شاید مفت بیاره و سیستم فدرال به اندازه کبکی های چیز بد فرانسوی که از خدا شونه که ملت با اهل و عیال و تعداد بیشتر بچه بروند و تعداد فرانسوی زبان ها یا حامیان شان را اضافه کنند، هم شعورش نمیرسه که باید تمایزی بین امتیازات مجردها و متاهل ها قائل بشه. بله واقعا مضحک است که داشتن همسر را عامل تطابق بیشتر دانست. آنهم در شرایطی که اولا امکان آینده سازی و موفقیت برای یک مجرد بسیار بیشتر از یک متاهل است و همچنین از سوی دیگر نرخ طلاق بعد از مهاجرت، بویژه در بین اغلب کشورهای جهان سومی که بیشترین تعداد مهاجر را به کانادا می فرستند، به هزار و یک دلیل بسیار بالاست. اما یادت نرود که این قانون تازه از خیلی از قوانین مضحک و نژادپرستانه سابق کانادا در سیستم مهاجرتی اش مدرن تر است. البته خودت که می دانی از کشوری که حدود 300 سال پیش زندانیان فرانسوی حتی به ضرب زور هم حاضر به سکونت در آن نبودند و پس از مدتی فرار میکردند، کشوری که 200 سال پیش با توسل به اعطای زمین رایگان و خرج سفر و هزینه یکسال اقامت هم نمیتوانست مهاجرانی بغیر از عده معدودی رعایای بدبخت فرانسوی و قطحی زدگان ایرلندی و غیره داشته باشه، کشوری که 100 سال پیش با هزار کمپین تبلیغی و وعده پول و زمین و امکانات رایگان مهاجر می گرفت، کشوری که 50 سال پیش قوانین مهاجرتی و رفتارش چنان نژادپرستانه و احمقانه بود که امروز ناچارا مجبوره بخاطرش عذرخواهی کنه، کشوری که تا همین 30 سال پیش قانون اساسی اش را تنها مجلس انگلستان میتوانست تغییر دهد و تا 70 سال پیش بشکل "ننگ آوری" مستعمره بریتانیا بود، یعنی نصفی از کل حیات 140 ساله اش را؛ کشوری که همین چند سال پیش نخست وزیر لیبرال و حزبش، که مثلا قرار بود از محافظه کاران کمتر فساد داشته باشند، آن گند و رسوایی بزرگ مالی را پیش آوردند که نشان داد تاریخ فساد مالی و سیاسی در کانادا از 140 سال پیش تاکنون هیچ تغییر نکرده، کشوری که همین چند سال پیش هم همه پرسی جدایی طلبی کبک درش برگزار شد و هنوز توش فرانسوی ها و انگلیسی ها مثل کارد و پنیر هستند و دعوای حیدری و نعمتی احمقانه خودشان را دارند، نبایدخیلی توقع زیادی داشته باشی. سطح توقعات را باید خیلی پایین تر بیاوری و فقط به بعضی چیزهای معقول یا نسبتا معقولش امیدوار باشی.

  5. #45
    Hadi2010
    Guest

    پیش فرض پاسخ : متقاضیان مهاجرت به کانادا که فایلشان به ورشو ارسال شده است

    بخش دوم
    -------------

    بله می دانم به افسر چیز - یعنی همان که برخی دوستان هم متوجه شدند اسمش خیلی لهستانی است، و ظاهرا افسر پرونده خیلی از ایرانی هاست - گفته بودی که بعد از یک ماه و نیم گشتن امتحانی که تا قبل از ددلاین خالی باشه برای آیلتس مجدد پیدا نکردی؛چون واقعا می خواستی امتحان مجدد بدی و می دانم بدیهی بود نمرات خیلی بهتری بیاوری و از آن امتحان که یک هفته ایی برایش آماده شدی خیلی بهتر می شد. بله بهش گفتی اگه وقت لازم بهت داده بشه، میتونی در امتحان ثبت نام کنی و نمره جدید و بهتری بفرستی. بله این افسر مشنگ، بار اول بعد از 2 ماه، و بار دوم بعد از 1 ماه، ازت خواست که باز برای اثبات اقامت فامیلت در کانادا، مدارک جدید بفرستی. بله تو از این مدت خیلی ساده می توانستی استفاده کرده باشی و امتحان مجدد داده باشی. بله این رفتار افسر مشنگ کاملا به معنی این بوده که کل پرونده ات فقط به 5 امتیاز کذایی تطابق (اثبات اقامت فامیلت) بستگی داشته. بله هر آدم عاقلی و هر عقل سلیمی اینطور برداشت میکنه. اما واقعا نکته اینجاست که این عقل سلیم در سیستم اونطرف هم چندان متفاوت از اینطرف نیست. وقتی یک لهستانی رو می گذارند افسر پرونده، خیلی نباید انتظار بیشتری داشت؛ مثلا فرض کن در ایران یک ایرانی را بگذارند مسئول بررسی و صدور ویزای کانادا؛ چه شود! همان اول میشود نتیجه گرفت که با چه وضعی طرف هستی! .. بله می دانم بررسی کردی و با 10 وکیل کانادایی مشورت کردی و گفتند که احتمال موفقیتت بالاست ولی اصولا در این سیستم استیناف و فرجام خواهی، نتیجه اش مساوی کشک است. یعنی اصولا فقط باید چند هزار دلار خرج دادرسی کنی و یکسال هم وقت تلف کنی تا در آخر پرونده ات را بدهند دست یک افسر دیگه! نه از غرامت خبری هست، و نه عذرخواهی جدی و نه هیچی. اصولا این نوع شبه استیناف مضحک را فرمالیته و محض بستن دهان حقوق بشری ها گذاشته اند و وکلای کانادایی هم می گویند که خیلی منطقی تر است که دوباره اقدام کنی تا اینکه استیناف بکنی! اینهمه فیلم که دیدی در مورد فساد سیستم قضایی آنطرف و اینکه همیشه اینها با پول و اجبار به پرداخت پول، در مسائل مختلف مانع ایجاد می کنند، بیخودی که نبود؛ وقتی برای هزینه های دادرسی باید چند هزار دلار یا چند ده هزار دلار یا چند صدهزار دلار بدهی، یعنی اصولا اگر شکایت داری، اول باید پول مفت داشته باشی که بپردازی تا شکایتت شنیده شود؛ و این یعنی اصولا آزادی قضایی و حق شکایت از سیستم و شرکت های بزرگ و خیلی مسائل و مشکلات بزرگ دیگه، کشک است و بیشتر به یک بازی احمقانه و بچه گانه برای فریب ساده لوحان شبیه است. ( البته باز جای شکر داره که در خود کانادا بالاخره سمج ها در نهایت می توانند جمع شوند و پول بگذارند و فعالیت جمعی بکنند و شکایت هایشان را پیگیری کنند و اینها، و خلاصه که یعنی این خصیصه حداقلی را هم نباید نادیده گرفت )


    می دانم مثل آنهایی نبودی و نیستی که چشم بسته اقدام می کنند چون مهاجرت مد شده یا نشان کلاس است و از این مزخرفات احمقانه. خیل عظیمی از ایرانی جماعت موجوداتی ظاهربین و اصطلاحا پیرو مد و کلاس روز هستند که حتی انتقادات و ظواهر روشنفکری شان هم بازی ظاهری و ادا و اصول های احمقانه تهوع آور است. قصه امروز هم نیست، سالها و قرن هاست همین بوده. برو نگاهی به نامه های صادق هدایت بکن، ببین از چه چیزهایی حرف می زده. خلاصه که فعلا در اینجا خیلی ها، از چیزی که خودشان ساخته اند یا نتیجه مستقیم نوع زندگی و بودن خودشان است،در حال فرارند؛ فراری کور و بی هدف از عادات و نوع زندگی و فرهنگ چیز خودشان که البته آنرا هم مد کرده اند و کلاس هم محسوب میشود. می دانم که می دانی در 30 سال گذشته خیلی از کسانیکه از این خراب شده رفته اند و یا هی می روند و می آیند، از چه قماشی هستند؛ و چقدر موجود ایرانی متوهم وفسیل و شارلاتان، چه می دانم از نوع سلطنت طلب، کمونیست، و اسلامی و ایرانی تیر و غیره و غیره در خارجه هستند؛ و چقدر خیلی ها بدنبال این هستند که مثل اینها بروند،و بعد یا در خارجه دائم هی وطن وطن کنند، و یا سر و تهشان را که بزنی در این خراب شده پلاس باشند. میدانم که تو گرفتار این نوع بازی ها و تناقضات وحشتناک نبوده ای و نیستی. بله اصولا مجموعه ایی از همین تناقضات و عادات و خصوصیات ملی و غیره که سالهاست به خصیصه های ثابت فرهنگی اینجا تبدیل شده، این دیار را به وضعیت فلاکت بار فعلی رسانده است. بله من هم اصلا تعجب نمی کنم که این کانادایی ها و غیره با ایرانیان اینگونه که می بیینیم برخورد کنند، و متاسفانه اصولا دریوزگی، که عده زیادی پیشه می کنند و منتظر لطف و صدقه ورشو و غیره هستند و به هر سازی میرقصند و اعتراضی نمی کنند، و یا البته دروغ می گویند و ایرانی بازی و غیره در می آورند، برای همه گران تمام میشود؛ بله مایی هم که مثل اینها نیستیم باید تاوان بدهیم، و اصولا هرکس مهر متولد ایران روی پیشانی اش خورده، فارغ از اینکه کیست و چیست، توسط کوته بینان بلاد خارجه، یکی در زمره اینها در نظر گرفته میشود و ناچار است که یا بپذیرد و خرش را بنحوی از پل بگذراند و یا منفردا دست به اعتراض و مبارزه و اینها بزند. بله کار جمعی و هویت جمعی و اینها سالهاست در این بخش از جهان تعطیل است و همه بشکلی احمقانه منفردا برای نجات تقلا می کنند. خلاصه اینکه حالا ما یک خبطی کردیم و خواستیم قدری خوش بین باشیم و بگوییم ملت مشترکا فکری برای مشکلات جمع تان بکنید؛ خوب اشتباه کردیم، شما بخشید ! ... البته حتما به این مورد جالب هم توجه داری که چگونه برخی از توهم "هنر نزد ایرانیان است و بس" به توهم "هنر نزد کاناداییان است و بس" و امثالهم رسیده اند و اینرا مد کرده اند .. خنده دار و البته اسف بار است که ببینی ملت دچار توهم همیشه باید از یک طرف بام به پایین بیفتد، و ظاهرا این 30 سال تبلیغات و شعارهای احمقانه در نکوهش ممالک خارجه و بیگانگان و این مزخرفات که فضای داخل را اشباع کرده، بدجوری شدیدا اثر معکوس داشته و ملت را بدجوری از آنطرف بام به پایین انداخته است.


    و در آخر باید بگم چه خوب که تو اصلا از دریچه کلیشه های سطحی، چه از نوع مثبت و چه نوع منفی اش، که معمولا رایج است به کانادا و مهاجرت و اینها نگاه نمی کردی. خوب شد که مطالعات خوبی در مورد کانادا و تاریخش و شرایط قومی و اجتماعی و سیاسی و غیره اش داشتی. فقط من مانده ام بقیه دوستان، با پیش زمینه های ذهنی دیگر، در برخورد با این قبیل تجارب و واقعیات چه خواهند کرد. تنها می توانم پیشنهاد کنم که در نگاه به مهاجرت و کانادا فقط از به اصطلاح "تاریخ فاتحان" یا روایت بعضا القا شده توسط خود کانادا یا روایات سطحی و متناقض برخی ایرانیان از آنجا، اکتفا نکنند. در مراحل اقدام هم اولا توجه کنند سیستم آنجا هم مثل اینجا می مونه و اصولا خر تو خری خیلی زیاد داره .. و ثانیا اگر برای خودشان و آیندگان احترامی و اهمیتی قائل هستند، به هر شرایطی تن نداده و به هر سازی نرقصند و حداقل گاهی هم اعتراض کنند! به تو هم می خواهم بگویم برو رویاهایت را دنبال کن و تحت هیچ شرایطی اجازه نده که هیچ کس یا هیچ شرایطی رویاهایت را از تو بگیرد. بالاخره همه ما، بیشتر سرمایه مان، رویاهایمان است. رویاهای بزرگ و کوچکی که قطعا آینده را برای بشر به شرایط بهتری از امروز تبدیل خواهد کرد؛ رویاهایی که کلید و سر بزرگ موفقیت ها و تمایزهای بشر است

  6. #46

    پیش فرض پاسخ : متقاضیان مهاجرت به کانادا که فایلشان به ورشو ارسال شده است

    دوست عزیز:من همین الآن پس از خواندن مطلب شما در این فروم ثبت نام کردم و این اولین و آخرن پست من در اینجا می باشد.مطلب شما که با چاشنی کلمات قلنبه و بعضاً توهین آمیز همراه بود از آن جهت جالب بود که من از همسرم متوجه شدم که شما هم یکی از اقدام کنندگان برای مهاجرت به کانادا (همانجایی که آن را خوب توصیف نموده اید) هستید.در عجبم که در توصیف اثبات حقانیت سخنان خود ، دوستتان را به نامه های صادق هدایت ارجاع می دهید.کسی که حتی یارای مقابله با مشکلات زندگی خود را نداشت و به فرجامی که خود بهتر می دانید دچار شد.اما من به عقیده ای اعتقاد دارم که می گوید تمام تمدنهای بزرگ بشری ،تمام فکرهای نوع و تمام پیشرفتهای انسانی و فرا انسانی از ابتدای تاریخ تا کنون با مهاجرت آغاز شده است.(دکتر شریعتی )گرچه نه من و نه حتی نخبگان و سخنورانی مانند شما نمی توانیم مهاجرتمان را مبنای حرکتی در حد ایجاد یک تمدن بدانیم اما حداقل من از خدا خواسته ام که با رهایی از این زندگی روزمره و ثابت و جمودی که بر فکرها و اعمال من و بچه هایم حاکم شده است بتوانیم در جهت شناخت بیشتر خودمان تلاش کنیم.توجه کنید که من شاید نه به اندازه شما ولی تاحدی از اوضاع حاکم بر سرنوشت یک ایرانی در ایران و همان ایرانی در کشور دیگر اطلاع دارم.وقتی کسانی مانند دکتر رضا مریدی در کانادا و دکتر فیروز نادری در آمریکا و بسیاری از ایرانی های لایق دیگر در سرتاسر جهان در جهت اعتلای ایران و ایرانی به دستاوردهای عالی (از نظر من) رسیده اند ، بسیار کوته بینانه خواهد بود که جنابعالی و دوست مستأصلتان بخواهید فکر کنید (و فقط حتی فکر کنید) که افراد دیگر فقط بخاطر جنبه های مادی و ظاهری به کانادا یا کشور دیگری مهاجرت می کنند و احتمالاً تنها شما و دوستتان که نوشته های صادق را خوانده اید میدانید و میدانید که برای امری والاتر مهاجرت به کانادا را انتخاب کرده اید.

  7. #47
    Senior Member mehrdad_rad آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    رشته و دانشگاه
    Industrial Engineering
    ارسال‌ها
    549

    پیش فرض پاسخ : متقاضیان مهاجرت به کانادا که فایلشان به ورشو ارسال شده است

    دوستان عزيز

    من يك عرض كوچكي خدمت همه شما بزرگواران داشتم.
    اين موضوعات كه كانادا بد است يا خوب است يا مهاجرت درست است يا نيست و .... به نظر من اصلا قابل بحث كردن نيست!! و قابل دفاع كردن! هر كس براي خودش اعتقادي دارد و شرايطي و دلايلي! به همين دليل دست به اين كار مي‌زند ! نه آنكه مي‌رود لزوما موافق مي‌شود نه لزوما بدبخت يا بر عكس ! اما بهتر نيست در لحن بيان نظراتمان به همديگر احترام بگذاريم و از بزرگان اين مرز و بوم مايه نگذاريم استاد صادق هدايت يكي از مشاهير و بزرگان ادبيات ايران مي‌باشد كه به هر دليل دست به خودكشي زده است به ما ربطي ندارد! و چيزي از ارزش‌هاي او كم نمي‌شود. براي مثال من از گاندي بدم بيايد براي له كردن نظرات ديگران و چون به گاندي مثال زده است شروع كنم گاندي را زير سوال ببرم!!! چرا؟
    اما يك موضوع ديگر، چرا وقتي مي خواهيم با هم صحبت كنيم عصباني مي‌شويم و شروع به پرخاش‌ و توهين و راديكالي نظر دادن مي‌شويم. منظور صحبتم با شخص خاصي نيست در يك بحث فقط يكي موافق است يكي مخالف هر كسي هم دلايلي دارد دلايل و عقايدش هم براي خودش محترم. من مي‌خواهم مهاجرت كنم شما نمي‌خواهيد !! خوب اصلا مهم نيست اميدوارم شما موفق باشيد من هم موفق!
    لازم نيست من مثل شما باشم شما هم مثل من فكر كنيد!
    ببخشيد كه وارد بحثتان مي‌شوم اما واقعا احساس مي‌كنم اين مشكلي است كه ما در ايران داريم و متاسفانه در حال تبديل شدن به يك فرهنگ است.
    من واقعا از خواندن اين موضوعات ناراحت شدم اميدوارم سعي كنيم با لحن ديگري با هم صحبت كنيم دور از عصبانيت و ...

    موفق باشيد
    فایل نامبر اول: Feb. 16, 2009 فایل نامبر دوم: May. 18, 2009 نامه مديكال: Oct. 27, 2009 نامه درخواست پاسپورت: Mar. 17, 2010دريافت پاسپورت : Apr. 26, 2010 و وبلاگ شخصي من : http://salamcanada.blogfa.com

  8. #48
    ApplyAbroad Guru marjanmohajer آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    رشته و دانشگاه
    دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
    ارسال‌ها
    2,506

    پیش فرض پاسخ : متقاضیان مهاجرت به کانادا که فایلشان به ورشو ارسال شده است

    نقل قول نوشته اصلی توسط mehrdad_rad نمایش پست ها
    دوستان عزيز

    من يك عرض كوچكي خدمت همه شما بزرگواران داشتم.
    اين موضوعات كه كانادا بد است يا خوب است يا مهاجرت درست است يا نيست و .... به نظر من اصلا قابل بحث كردن نيست!! و قابل دفاع كردن! هر كس براي خودش اعتقادي دارد و شرايطي و دلايلي! به همين دليل دست به اين كار مي‌زند ! نه آنكه مي‌رود لزوما موافق مي‌شود نه لزوما بدبخت يا بر عكس ! اما بهتر نيست در لحن بيان نظراتمان به همديگر احترام بگذاريم و از بزرگان اين مرز و بوم مايه نگذاريم استاد صادق هدايت يكي از مشاهير و بزرگان ادبيات ايران مي‌باشد كه به هر دليل دست به خودكشي زده است به ما ربطي ندارد! و چيزي از ارزش‌هاي او كم نمي‌شود. براي مثال من از گاندي بدم بيايد براي له كردن نظرات ديگران و چون به گاندي مثال زده است شروع كنم گاندي را زير سوال ببرم!!! چرا؟
    اما يك موضوع ديگر، چرا وقتي مي خواهيم با هم صحبت كنيم عصباني مي‌شويم و شروع به پرخاش‌ و توهين و راديكالي نظر دادن مي‌شويم. منظور صحبتم با شخص خاصي نيست در يك بحث فقط يكي موافق است يكي مخالف هر كسي هم دلايلي دارد دلايل و عقايدش هم براي خودش محترم. من مي‌خواهم مهاجرت كنم شما نمي‌خواهيد !! خوب اصلا مهم نيست اميدوارم شما موفق باشيد من هم موفق!
    لازم نيست من مثل شما باشم شما هم مثل من فكر كنيد!
    ببخشيد كه وارد بحثتان مي‌شوم اما واقعا احساس مي‌كنم اين مشكلي است كه ما در ايران داريم و متاسفانه در حال تبديل شدن به يك فرهنگ است.
    من واقعا از خواندن اين موضوعات ناراحت شدم اميدوارم سعي كنيم با لحن ديگري با هم صحبت كنيم دور از عصبانيت و ...

    موفق باشيد
    دوست گرامی
    غرض توهین به نویسنده معروف مورد نظر نیست.هنرمندی که با تمامی احترام و حقی که هنر برایش قایل است در زیر بار مسولیت انسان بودنش سر خم کرد و اکنون در این شرایط دستاویز اثبات حقانیت گفتار و برداشت شخصی این هموطن شده است.چرا باید پاسخ سخن ایشان نوشته ای توهین آمیز و آمیخته با عصبانیت تصور گردد در حالی که ایشان بدون در نظر گرفتن جایگاه و گذشته افراد این فروم آن را از دید و احساس شخصی خود تعبیر و تفسیر نموده همگان را کناری نهاده و دوستشان را تنها فرد روشنفکر و تیز هوشی دانسته که باید برای رسیدن به هدفش که باعث پیشرفت دنیا خواهد شد, تلاش کند و تن به هر ذلتی ندهد و مابقی را با عرض پوزش فراوان به گفته صادق هدایت مانند سگی دم جنبان دانسته که از ترس عدم دریافت تکه ای گوشت تن به هر تحقیری می دهند.من نمی دانم ایشان کی هستند و قصد اصلی اشان چیست اما باید بگویم کسانی هم وجود دارند که بهتر بررسی کرده و کانادا را مدینه فاضله ندانسته اند و با وجود تمام فسادی که جهان گریبان گیر آن است قصد مهاجرت برای ساختن آینده ای روشن نموده اند.آینده ای که از نظر ایشان برای افراد این فروم وفروم های دیگر فقط یک توهم مضحک است . افرادی که اعضای فرومی هستند که تنها ده نویسنده آن هم خاله زنک برای هزاران خواننده بدون پست داشته دارد.امیدوارم همه ی ما یکدیگر را همانطور که هستیم بپذیریم و آرزوی موفقیت را برای همدیگر داشته باشیم.دنیا متعلق به همه ی انسان هاست به رویا های یکدیگر احترام بگذاریم.
    ویرایش توسط marjanmohajer : February 27th, 2010 در ساعت 12:24 PM

  9. #49
    Senior Member mehrdad_rad آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    رشته و دانشگاه
    Industrial Engineering
    ارسال‌ها
    549

    پیش فرض پاسخ : متقاضیان مهاجرت به کانادا که فایلشان به ورشو ارسال شده است

    نقل قول نوشته اصلی توسط marjanmohajer نمایش پست ها
    دوست گرامی
    غرض توهین به نویسنده معروف مورد نظر نیست.هنرمندی که با تمامی احترام و حقی که هنر برایش قایل است در زیر بار مسولیت انسان بودنش سر خم کرد و اکنون در این شرایط دستاویز اثبات حقانیت گفتار و برداشت شخصی این هموطن شده است.چرا باید پاسخ سخن ایشان نوشته ای توهین آمیز و آمیخته با عصبانیت تصور گردد در حالی که ایشان بدون در نظر گرفتن جایگاه و گذشته افراد این فروم آن را از دید و احساس شخصی خود تعبیر و تفسیر نموده همگان را کناری نهاده و دوستشان را تنها فرد روشنفکر و تیز هوشی دانسته که باید برای رسیدن به هدفش تلاش کند و مابقی را با عرض پوزش فراوان به گفته صادق هدایت مانند سگی دم جنبان دانسته که از ترس عدم دریافت تکه ای گوشت تن به هر تحقیری می دهد.من نمی دانم ایشان کی هستند و قصد اصلی اشان چیست اما باید بگویم کسانی هم وجود دارند که بهتر بررسی کرده و کانادا را مدینه فاضله ندانسته اند و فقط برای یافتن فرصت های بیشتر و بهتر دست از کشورشان کشیده اند و هرگز هم از ایرانی بودنشان شرمنده نیستند.حتی اگر از اعضای فرومی باشند که تنها ده نویسنده آن هم خاله زنک برای هزاران خواننده بدون پست داشته باشد.امیدوارم همه ی ما یکدیگر را همانطور که هستیم بپذیریم و آرزوی موفقیت را برای همدیگر داشته باشیم.دنیا متعلق به همه ی انسان هاست به رویا های یکدیگر احترام بگذاریم.
    مرجان عزيز

    من با شما كاملا موافق هستم و صحبت‌هاي اين دوست عزيز را و نحوه نگارشش را به هيچ عنوان تاييد نمي‌كنم.
    اثبات استادي صادق هدايت هم، به نوشته‌هاي من و شما احتياج ندارد، داش‌اكل زنده است! من مطمئن هستم شما هم قصد خراب كردن ايشان را نداريد!
    اما اگر متن اين دوست عزيز به مذاق ما شيرين نيست كه نيست! و اگر اعتقاد به صحبت‌هاي ايشان نداريم نظرمان را مي‌دهيم! ايشان هم اگر نابغه هستند خوشا به سعادتشان! حيف كه من نيستم! و اگر اگرهاي بسيار نبود و آن روز در آن ميدان در سمنان سگ ولگردي را نمي‌زدند!!!!!!! امروز سگی دم جنبان که از ترس عدم دریافت تکه ای گوشت تن به هر تحقیری دهد نبود!!! من قصد توهين به هيچ گروهي را ندارم اما احساس مي‌كنم گاهي بايد به دنبال ريشه‌ها گشت و بي‌خود قلم نفرساييد!!!
    اي كاش ياد بگيريم خودمان را اصلاح كنيم و انقدر به ديگران كاري نداشته باشيم اگر تو در ايران موفق هستي، خوشا به حالت و اگر من در كانادا خوشا به حالم و نه تو منجي انسان‌ها هستي و نه من!! به قول عزيزي راه عزت و رهايي را نه تو داني و نه من پس بهتر است از ثواب و ناثواب براي هم صحبت نكنيم! عيسي به دين خود موسي به دين خود!
    لازم به توضيح نيست ارزش شما و دانش شما در اين مدت براي همه دوستان در اين وبلاگ شناخته شده مي‌باشد. و به شخصه براي شما ارزش خاصي قايل هستم . راستي به اميد خبرهاي خوش و دريافت ويزا به زودي زود

    موفق باشي
    فایل نامبر اول: Feb. 16, 2009 فایل نامبر دوم: May. 18, 2009 نامه مديكال: Oct. 27, 2009 نامه درخواست پاسپورت: Mar. 17, 2010دريافت پاسپورت : Apr. 26, 2010 و وبلاگ شخصي من : http://salamcanada.blogfa.com

  10. #50

    پیش فرض پاسخ : آیا مهاجرت به کانادا کار صحیحی می باشد؟؟؟لطفا نظر دهید.

    "به كجا چنين شتابان؟"
    گون از نسيم پرسيد.
    دل من گرفته زينجا،
    هوس سفر نداري
    ز غبار اين بيابان؟
    همه آرزويم؛ اما
    چه كنم كه بسته پايم..."
    ‌به كجا چنين شتابان؟"
    به هر آن كجا كه باشد به جز اين سرا سرايم..."
    سفرت به خير؛ اما، تو و دوستي، خدا را
    چو از اين كوير وحشت به سلامتي گذشتي،
    به شكوفه‌ها، به باران،
    برسان سلام ما را.

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •