صفحه 8 از 151 نخستنخست 12345678910111213141516171858108 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 71 تا 80 , از مجموع 1502

موضوع: آیا مهاجرت به کانادا کار درستی است؟

  1. #71
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    رشته و دانشگاه
    computer/software
    ارسال‌ها
    655

    پیش فرض پاسخ : male de pays

    نقل قول نوشته اصلی توسط $Artin نمایش پست ها
    الان که دارم این مطلب مینویسم ساعت2 است تازه رسیدم خونه دلم خیلی گرفته مثل اینکه واقعا دارم میرما!
    مهرداد خودمون روز دوشنبه میپره حس کردم ادم وقتی سوار هواپیما میشه تازه میفهمه چیکار کرده !یه حس عجیبیه
    پشیمونی نیست چون همه ما خیلی خیلی در مورد مهاجرت فکر کردیم و دلایل قوی برای خودمون داریم و همه برای این هدف کلی زحمت کشیدیم
    اما ما کلی دلبستگی اینجا داشتیم و داریم....
    دل کندن از خانواده و دوستان ساده نیست
    گفتم زودتر تاپیک تموم کنم بعضی ها مصاحبه دارند
    واقعا دوستان دعای خیرتون کارای منو سریع و راحت کرد این انرژی مثبتی که تو این مدت به من دادید با تمام وجود حس میکنم
    همه میگن مدیکال 5 یا 6 روزه امکان نداره ولی شد
    دوستان باز هم برام به هر طریقی که دوست دارید دعا کنید انرژی بفرستید....
    آرتین جان مگه بعد ویزا یه مدت وقت نمیدن ؟؟ فکر کنم این مدت فرصت کافی باشه واسه آماده شدن و رفتن! بلاخره این زمان هر وقتی که باشه همین حس رو برا آدم داره. و به قول مادر فرح تو کتاب "دخترم فرح": انسان هیچ چیزیو بدست نمیاره مگه اینکه یه چیز دیگرو از دست بده.
    راستی male de pays یعنی چی؟
    ویرایش توسط Artin Raad : July 3rd, 2010 در ساعت 08:25 AM
    صدور فایل نامبر کبک:24 مارس 2010 --- تاریخ مصاحبه و فایل نامبر فدرال: 27 اکتبر 2010 --- ارسال پرونده به پاریس 28 فبریه 2013- رسیدن آپدیت 23 می 2013
    دریافت مدیکال 29 آگوست 2013- submit مدیکال در سایت 7 سپتامبر 2013--- ایمیل پاس ریکوئست 29 اکتبر 2013

  2. #72
    Banned
    تاریخ عضویت
    Nov 2009
    رشته و دانشگاه
    اکانت فعلا غیرفعال است.
    ارسال‌ها
    1,595

    پیش فرض پاسخ : male de pays

    نقل قول نوشته اصلی توسط shadi60 نمایش پست ها
    آرتین جان مگه بعد ویزا یه مدت وقت نمیدن ؟؟ فکر کنم این مدت فرصت کافی باشه واسه آماده شدن و رفتن! بلاخره این زمان هر وقتی که باشه همین حس رو برا آدم داره. و به قول مادر فرح تو کتاب "دخترم فرح": انسان هیچ چیزیو بدست نمیاره مگه اینکه یه چیز دیگرو از دست بده.
    راستی male de pays یعنی چی؟
    البته male du pays دیشب اشتباه نوشته بودم یعنی احساس غربت یا غم غربت
    اره بعد ویزا فکر کنم چند ماهی وقت دارم....
    بعضی چیزها رو که از دست میدی هیچوقت جایگزینش دیگه نمیتونی پیدا کنی

    دوستان عزیزم امیدوارم تا اینجا از مطالب استفاده کرده باشید

  3. #73
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    رشته و دانشگاه
    computer/software
    ارسال‌ها
    655

    پیش فرض پاسخ : male de pays

    نقل قول نوشته اصلی توسط $Artin نمایش پست ها
    البته male du pays دیشب اشتباه نوشته بودم یعنی احساس غربت یا غم غربت
    اره بعد ویزا فکر کنم چند ماهی وقت دارم....
    بعضی چیزها رو که از دست میدی هیچوقت جایگزینش دیگه نمیتونی پیدا کنی

    دوستان عزیزم امیدوارم تا اینجا از مطالب استفاده کرده باشید
    شایدم شرایطی پیش بیاد که هیچ چیزو از دست ندی، تا الان که کارات به شکل معجزه پیش رفته بقیشم حتما خوب پیش میره. مطمئن باش
    صدور فایل نامبر کبک:24 مارس 2010 --- تاریخ مصاحبه و فایل نامبر فدرال: 27 اکتبر 2010 --- ارسال پرونده به پاریس 28 فبریه 2013- رسیدن آپدیت 23 می 2013
    دریافت مدیکال 29 آگوست 2013- submit مدیکال در سایت 7 سپتامبر 2013--- ایمیل پاس ریکوئست 29 اکتبر 2013

  4. #74
    ApplyAbroad Editor

    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    ارسال‌ها
    519

    پیش فرض پاسخ : male de pays

    نقل قول نوشته اصلی توسط $Artin نمایش پست ها
    الان که دارم این مطلب مینویسم ساعت2 است تازه رسیدم خونه دلم خیلی گرفته مثل اینکه واقعا دارم میرما!
    مهرداد خودمون روز دوشنبه میپره حس کردم ادم وقتی سوار هواپیما میشه تازه میفهمه چیکار کرده !یه حس عجیبیه
    پشیمونی نیست چون همه ما خیلی خیلی در مورد مهاجرت فکر کردیم و دلایل قوی برای خودمون داریم و همه برای این هدف کلی زحمت کشیدیم
    اما ما کلی دلبستگی اینجا داشتیم و داریم....
    دل کندن از خانواده و دوستان ساده نیست
    گفتم زودتر تاپیک تموم کنم بعضی ها مصاحبه دارند
    واقعا دوستان دعای خیرتون کارای منو سریع و راحت کرد این انرژی مثبتی که تو این مدت به من دادید با تمام وجود حس میکنم
    همه میگن مدیکال 5 یا 6 روزه امکان نداره ولی شد
    دوستان باز هم برام به هر طریقی که دوست دارید دعا کنید انرژی بفرستید....
    احساست رو درک میکنم آرتین جان. تو این چند سالی که ایران نبودم خیلی به این موضوع فکر کردم که خیلی چیز ها رو از دست دادم و اینکه ایا چیزهایی که بدست اوردم ارزش از دست داده ها رو داره؟
    تازه این اول راهه. سال اول راحته. همه چیز برات جدیده و داری خودت رو با محیط تطبیق میدی. دوست های جدید پیدا میکنی. بار و دیسکو میری. و .... . اما سال دوم، تو مرحله تثبیتی. تقریبا همه ی چیز های جدید رو دیدی و یواش یواش نکات منفی رو بیشتر میبینی. مقایسه ها شروع میشه و هی میگی تهران اینطوری نبود و تهران اونطوری بود. دوستای جدیدت رو با دوستای ایرانت مقایسه میکنی و میبینی چقدر دلت برای دوستای ایرانت تنگ شده. دوستای ایرانت هم به نبود تو عادت کردن. خلاصه فقط منفی اونجا رو میبینی و مثبت ایران رو. خیلی ها دیپرس میشن و میخوان برگردن. تازه از سال سومه که یک کمی بهتر میشی و دیگه راحت با وضعیتت کنار میای.
    اما چیزی که تو این مدت باید بهت امید بده، هدفته. پس هدفت رو خوب مشخص کن و دلایلی که هدفت رو میخوای رو بنویس. و همیشه هم مرورشون کن.
    اینا رو ننوشتم که مایوست کنم. نوشتم که برای این مراحل خودت رو آماده کنی و راحت تر بگذرونیشون.

    در هر صورت مهاجرت به یه کشور دیگه کار بزرگیه و همت زیادی هم میخواد. اما برای رسیدن به چیز های بزرگ از چیز های بزرگ دیگه ای هم باید بگذری.

    مطمئنم که میتونی و موفق میشی

    PS: نمی دونم چرا همه جمله هام دوم شخص شد. منظورم شخص خاصی نبود. کلی گفتم.
    ویرایش توسط Artin Raad : July 3rd, 2010 در ساعت 08:25 AM

  5. #75
    Banned
    تاریخ عضویت
    Nov 2009
    رشته و دانشگاه
    اکانت فعلا غیرفعال است.
    ارسال‌ها
    1,595

    پیش فرض پاسخ : male de pays

    نقل قول نوشته اصلی توسط mammad_r نمایش پست ها
    احساست رو درک میکنم آرتین جان. تو این چند سالی که ایران نبودم خیلی به این موضوع فکر کردم که خیلی چیز ها رو از دست دادم و اینکه ایا چیزهایی که بدست اوردم ارزش از دست داده ها رو داره؟
    تازه این اول راهه. سال اول راحته. همه چیز برات جدیده و داری خودت رو با محیط تطبیق میدی. دوست های جدید پیدا میکنی. بار و دیسکو میری. و .... . اما سال دوم، تو مرحله تثبیتی. تقریبا همه ی چیز های جدید رو دیدی و یواش یواش نکات منفی رو بیشتر میبینی. مقایسه ها شروع میشه و هی میگی تهران اینطوری نبود و تهران اونطوری بود. دوستای جدیدت رو با دوستای ایرانت مقایسه میکنی و میبینی چقدر دلت برای دوستای ایرانت تنگ شده. دوستای ایرانت هم به نبود تو عادت کردن. خلاصه فقط منفی اونجا رو میبینی و مثبت ایران رو. خیلی ها دیپرس میشن و میخوان برگردن. تازه از سال سومه که یک کمی بهتر میشی و دیگه راحت با وضعیتت کنار میای.
    اما چیزی که تو این مدت باید بهت امید بده، هدفته. پس هدفت رو خوب مشخص کن و دلایلی که هدفت رو میخوای رو بنویس. و همیشه هم مرورشون کن.
    اینا رو ننوشتم که مایوست کنم. نوشتم که برای این مراحل خودت رو آماده کنی و راحت تر بگذرونیشون.

    در هر صورت مهاجرت به یه کشور دیگه کار بزرگیه و همت زیادی هم میخواد. اما برای رسیدن به چیز های بزرگ از چیز های بزرگ دیگه ای هم باید بگذری.

    مطمئنم که میتونی و موفق میشی

    PS: نمی دونم چرا همه جمله هام دوم شخص شد. منظورم شخص خاصی نبود. کلی گفتم.
    ممنون اقا محمد حتما اگه میتونی تجربیاتت اینجا بنویس بالاخره شما داری از نزدیک تمام مزیت ها و مشکلات حس میکنی و بهتر میتونی راهکارهایی ارایه کنی که در مواجهه با مشکلات کمترین ضربه بخوریم

    بالاخره شاید الان به خودت میگی اگه اینطور عمل میکردم بهتر بود اگه اینکار نکرده بودم بهتر بود این بایدها و نبایدها رو برامون بگو هرکسی با توجه به شرایطش میتونه استفاده کنه من الان احساس میکنم چون اطلاعاتم کمه نمیتونم خوب برنامه ریزی کنم

    دارم برای قبل از سفر برنامه میریزم ولی بازم خلا کمبود دانسته هام از محیط جدید احساس میکنم

    با تشکر

  6. #76

    پیش فرض پاسخ : اصول مصاحبه کبک

    آرتین جان
    من و همسرم دو سه سالی می شه که درگیر مساله مهاجرت هستیم. ممکنه تو این مدت بعضی موقعیت های شغلی یا پیشرفت تو بعضی زمینه ها رو از دست داده باشیم. ولی سرمایه گرانبها تری رو بدست آوردیم. زبان انگلیسی، فرانسه . کلی اطلاعات درباره زندگی در کشورهای پیشرفته. و با خودمون می گیم وقتی پا گذاشتن در مسیر مهاجرت اینقدر زندگی ما رو متحول کرده ، رفتن و زندگی کردن در یک کشور پیشرفته خیلی بیشتر ما رو متحول می کنه.
    البته من با حرفهای محمد کاملا موافقم و ممنونم که داره اطلاعاتی به ما می ده که پس از رفتن بهتر بتونیم با cultural shock و یا سختی های دیگه کنار بیایم.
    اینها چالش ها و ریسک های سازنده هستند و من مطمئنم تو از پسشون به خوبی برمیای.

  7. #77
    ApplyAbroad Editor

    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    ارسال‌ها
    519

    پیش فرض پاسخ : male de pays

    نقل قول نوشته اصلی توسط $Artin نمایش پست ها
    ممنون اقا محمد حتما اگه میتونی تجربیاتت اینجا بنویس بالاخره شما داری از نزدیک تمام مزیت ها و مشکلات حس میکنی و بهتر میتونی راهکارهایی ارایه کنی که در مواجهه با مشکلات کمترین ضربه بخوریم

    بالاخره شاید الان به خودت میگی اگه اینطور عمل میکردم بهتر بود اگه اینکار نکرده بودم بهتر بود این بایدها و نبایدها رو برامون بگو هرکسی با توجه به شرایطش میتونه استفاده کنه من الان احساس میکنم چون اطلاعاتم کمه نمیتونم خوب برنامه ریزی کنم

    دارم برای قبل از سفر برنامه میریزم ولی بازم خلا کمبود دانسته هام از محیط جدید احساس میکنم

    با تشکر
    به نظر من مهمترین مشکل مهاجرت و خارج زندگی کردن مسئله ی مشکلات روحیه. دلتنگی خانواده و دوستان. دلتنگ شدن واسه جو ایران، واسه مهمونی بازی و چرخیدن با بچه ها تو خیابون. کله پاچه ای سر فرشته. دربند، درکه. و مهمتر از همه مقایسه کردن همه چیز با ایران. ممکنه بگین این چیزا براتون مهم نیست. ولی بعد 1 سال دونه دونه میاد سراغتون. دلتون واسه چیز ساده ای مثل نون سنگک و پنیر لیقوان با سبزی خوردن لک میزنه. البته این رو بگم که خارج جدا از مشکلات بالا خوبی های زیادی داره. ولی موضوع اینه که بعد 1 سال شما نیمه پر لیوان رو نخواهید دید. مشکلات ایران یادتون میره و فقط مهمونی بازی و شادی و پارتی و عروسی یادتون میمونه. کاریش هم نمیشه کرد. این افکار سراغ همه میاد و فقط باید زمانش بگذره. باید اهدافتون رو دوباره مرور کنید و هر روز به خودتون یاداوری کنید که کار درستی انجام دادید. البته هدفتون حتما باید قابل اندازه گیری باشه و نسبی نباشه. مثلا اگه هدفتون "زندگی بهتر" هست، سال دوم به این نتیجه می رسید که زندگی در ایران خیلی بهتر بوده !

    توصیه دیگه ام اینه که لطفا جو گیر نشید. خیلی ها که میرن، همین که میرسن میگن ما دیگه نمی خوایم با ایرانیا دوست بشیم و فقط با خارجی ها دوست میشیم! این رو بدونید که خارجی ها به راحتی شما رو بین خودشون راه نمیدن چون 1- هنوز فرهنگشون رو نمی دونید 2- هنوز زبانشون رو صحبت نمیکنید (اگر فول هم بلدید بازم بیشتر جاها قضیه رو نمیگیرید که نظر طرف چی بوده) 3- موضوعاتی که برای اونها جذابه برای شما خسته کنندست و بالعکس و... . دوست زیاد پیدا خواهید کرد ولی تا مدتی نزدیک نخواهند شد. البته این یه پروسه ست و یواش یواش در محیط انتگره میشید. لطفا دوستان ایرانی هم داشته باشید که زبون شما رو میفهمن و مشکلات روحی شما رو هم کمتر می کنند.
    البته در تعامل با ایرانی ها محتاط باشید و حتی الامکان از روابط مادی با ایرانی ها پرهیز کنید که معمولا فقط ایرانی ها سرتون کلاه میزارن و خارجی ها کمتر از این دله دزدی ها دارن.

    آرتین جان خیلی خوبه که داری برنامه ریزی میکنی. اگر هم چیزی طبق برنامه پیش نرفت نگران نباش. به خودت اطمینان کن و از هوش هیجانیت استفاده کن. با سابقه ای که من از شما دارم حتما موفق میشی.
    ویرایش توسط mammad_r : June 11th, 2010 در ساعت 02:24 PM

  8. #78
    Member
    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    رشته و دانشگاه
    Degré continu associé en électronique
    ارسال‌ها
    357

    پیش فرض پاسخ : male de pays

    نقل قول نوشته اصلی توسط mammad_r نمایش پست ها
    به نظر من مهمترین مشکل مهاجرت و خارج زندگی کردن مسئله ی مشکلات روحیه. دلتنگی خانواده و دوستان. دلتنگ شدن واسه جو ایران، واسه مهمونی بازی و چرخیدن با بچه ها تو خیابون. کله پاچه ای سر فرشته. دربند، درکه. و مهمتر از همه مقایسه کردن همه چیز با ایران. ممکنه بگین این چیزا براتون مهم نیست. ولی بعد 1 سال دونه دونه میاد سراغتون. دلتون واسه چیز ساده ای مثل نون سنگک و پنیر لیقوان با سبزی خوردن لک میزنه. البته این رو بگم که خارج جدا از مشکلات بالا خوبی های زیادی داره. ولی موضوع اینه که بعد 1 سال شما نیمه پر لیوان رو نخواهید دید. مشکلات ایران یادتون میره و فقط مهمونی بازی و شادی و پارتی و عروسی یادتون میمونه. کاریش هم نمیشه کرد. این افکار سراغ همه میاد و فقط باید زمانش بگذره. باید اهدافتون رو دوباره مرور کنید و هر روز به خودتون یاداوری کنید که کار درستی انجام دادید. البته هدفتون حتما باید قابل اندازه گیری باشه و نسبی نباشه. مثلا اگه هدفتون "زندگی بهتر" هست، سال دوم به این نتیجه می رسید که زندگی در ایران خیلی بهتر بوده !

    توصیه دیگه ام اینه که لطفا جو گیر نشید. خیلی ها که میرن، همین که میرسن میگن ما دیگه نمی خوایم با ایرانیا دوست بشیم و فقط با خارجی ها دوست میشیم! این رو بدونید که خارجی ها به راحتی شما رو بین خودشون راه نمیدن چون 1- هنوز فرهنگشون رو نمی دونید 2- هنوز زبانشون رو صحبت نمیکنید (اگر فول هم بلدید بازم بیشتر جاها قضیه رو نمیگیرید که نظر طرف چی بوده) 3- موضوعاتی که برای اونها جذابه برای شما خسته کنندست و بالعکس و... . دوست زیاد پیدا خواهید کرد ولی تا مدتی نزدیک نخواهند شد. البته این یه پروسه ست و یواش یواش در محیط انتگره میشید. لطفا دوستان ایرانی هم داشته باشید که زبون شما رو میفهمن و مشکلات روحی شما رو هم کمتر می کنند.
    البته در تعامل با ایرانی ها محتاط باشید و حتی الامکان از روابط مادی با ایرانی ها پرهیز کنید که معمولا فقط ایرانی ها سرتون کلاه میزارن و خارجی ها کمتر از این دله دزدی ها دارن.

    آرتین جان خیلی خوبه که داری برنامه ریزی میکنی. اگر هم چیزی طبق برنامه پیش نرفت نگران نباش. به خودت اطمینان کن و از هوش هیجانیت استفاده کن. با سابقه ای که من از شما دارم حتما موفق میشی.
    سلام محمد بنظرم حداقل 3 ساله که تهران نیستی . چون کله پاچه سره فرشته خیلی وقته بستس. با حرفات کاملا موافقم . من هم علت تعللم تو مهاجرت از دست ندادن همین چیزها بود ولی الان تقریبا بجز نعمت در کنار خانواده بودن همه چی کمرنگ شده. مهمونی وقتی سنت می ره بالا کم میشه. الان بخاطر وضعیت مملکت خیلی کم مهمونی می گیرن .( اطراف من که اینجوری) . اون دوستایی که بخاطر از دست ندادنشون نمی خواستم از ایران برم الان 90% دارن یه جای دنیا phd می خونن. چرخ زدن تو خیابانا با این وضعیت بنزین و ترافیک دیه منسوخ شده............................................ ........................ نمی گم اونجا بهشته ولی نظر شخصیه خودمو می گم اینکه وقتی به این سالاه نگاه می کنم بخاطر از دست ندتدن یه سری چیزها تلاش کردم ولی کم کم داره همشون از دست می ره و من دارم درجا می زنم . شاید با رفتن شرایط عوض بشه. شاید
    ویرایش توسط Pearson : June 12th, 2010 در ساعت 08:19 AM

  9. #79
    Banned
    تاریخ عضویت
    Nov 2009
    رشته و دانشگاه
    اکانت فعلا غیرفعال است.
    ارسال‌ها
    1,595

    پیش فرض پاسخ : Avoir le mal du pays

    نقل قول نوشته اصلی توسط پاشا نمایش پست ها
    آرتین اینقدر سخت نگیر
    انسان وقتی راهی رو شروع میکنه و انرژی مثبت را هم میده کارها خودبخود ردیف و جور میشه
    حالا که اینقدر انرژی مثبت داری پس باز هم مثل گذشته نیمه پر لیوان رو ببین و مطمئن باش که حتما تجربه جدیدی را که به نفعت است کسب میکنی و لذت آینده اینه که قابل پیش بینی نیست و بقیه موارد به نحو عالی حل خواهد شد.
    ممنون پاشا جان

    ادمی زاده دیگه... گاهی اوقات یکم یاس و نا امیدی سراغش میاد ولی تا یاس نباشه امید رنگ نداره...

    همیشه در حال کشمکش بین انتخاب و سرنوشتیم واقعا انسان موجود عجیبیه

  10. #80
    Member
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    رشته و دانشگاه
    Urban Management (Erasmus University Rotterdam
    ارسال‌ها
    394

    پیش فرض پاسخ : متقاضیان مهاجرت به کانادا که فایلشان به ورشو ارسال شده است

    دوستان
    ضمن عرض تبریک به دریافت کنندگان مدیکال و آرزوی موفقیت برای همه دوستانیکه مهاجرتشون نزدیکه تنها یه خواهش دارم
    لطفا پس از چند ماه زندگی در کانادا به ما که هنوز سرکاریم بگید انشاء ... اونجا اوضاعتون خوبه و لطفا راستشم بگید !
    من مشکلم اینه که با اینکه 6 ساله زندگیم رو هواست هر کسی از فامیل یا دوستان وقتی از کانادا میاد چند ماهی ایران میگه اونجا بده و کجه و اصلا بی خیال کانادا شو و همینجا زندگیتو کن و از این حرفا ! اما موندم چطور خودشون اینکارو نمیکنن ! شاید چون متاهل هستند و یه نفرشون ایران مونده تا درامد داشته باشه
    اما بعقیده من مهاجرت به خارج از کشور برای شخص مجرد بمراتب آسانتر و موفقیت آمیزتر از شخص متاهلیه که همسرشو گذاشته اینجا و خودش با بچه ها رفته اونجا

    خلاصه امیدوارم به یاد این تالارمون و این روزا که در کنار هم بودیم اینکارو برای من انجام بدید

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •