من هم با شما موافقم. هر کسی بسته به اهداف و آرزوهاش انتخاب میکنه که بره یا نه. حالا اون رفتن میتونه برای اون فرد امتیاز باشه چون به هدفش نزدیکتر میشه یا نه رفتن زوریه چون مثلا همسرش یا خانواده اش رفتن و اونم رفته یا هر دلیل دیگه ای. من چندین سال تلاش کردم برای رفتن و خب الان موفق شدم که درسته یه مقداریش از روی شانس بوده اما اعتقاد ندارم همش اینجوری بوده. همونجوری که گفتم تو کالجی که من الان هستم خیلی مورد شبیه من هست. کانادا این همه کالج داره که خیلی از دانشجوهاش اینترنشنال هستن. اگر اینجوری که خیلیا تو ایران میگن ( مثل وکلا و غیره) که اگر برای کالج اپلای کنی قبولت نمی کنن پس چطوریه که کالجها این همه دانشجو اینترنشنال دارن؟ شاید بگید تمکن مالیشون بالاست؟ نه اینجور نیست. چرا بعضیشون هست. اما همشون اینجور نیست. من همکلاسی دارم که از یکی از روستاهای هند اومده. باباش کشاورزه و مامانش خانه دار و کلی خواهر و برادر داره. وضعیتش مالیشون اصلا خوب نیست و الان با اینکه دانشجوها حق ندارن بیش از 20 ساعت در هفته کار کنن داره دو شیفت کار میکنه تا بتونه شهریه اش رو پرداخت کنه. از این موارد زیاد هست بین همکلاسی هام. شاید یک چهارم اونها کسانی باشن که تمکن مالیشون خوبه.
به نظرم خوبه آدم امیدش رو از دست نده و به این بهونه که اینکارها شانسیه و اصلا امکان نداره برای من و من آدم بد شانسی هستم، بی خیال یه سری چیزها نشه. من با اینکه هیچ علاقه ای به مستر نداشتم اول میخواستم برای مستر اقدام کنم اما با کسی آشنا شدم در این پروسه که اون هم کالج رفته بود یه دوره یکساله بیزینس ادمینستریشن با مدرک لیسانس عمران از ایران. اون فرد به من امید داد که برای کالج اقدام کنم و بهم گفت که شدنیه. الان هم من شرایطم رو نوشتم که شاید کسی بخونه و اون هم امید بگیره و بتونه موفق بشه تو هدفش.
اما متاسفانه همیشه هستن یک سری که با گفتن یه سری اطلاعات کلی و نادرست در مورد چیزی فقط یاس و نامیدی میارن. این درسته که شاید آدم چند بار ریجکت بشه و در نهایت به هدفش برسه ولی این به این معنی نیست که یه کاری نشدنیه یا کاملا شانسیه. چون از چیزی اطلاعاتی نداریم یا فکر میکنیم که داریم ولی نادرسته اطلاعاتمون دلیل نمیشه که اینقدر با قاطعیت در مورد چیزی اظهار نظر کنیم.
بعد سوال من اینه: دانشجوهای اینترنشنالی که میرن کالج اکثرا حداقل لیسانس دارن. چطور کسی که لیسانس داره نیروی کار ارزان حساب میشه؟؟ اون هم کسی که مدرک معماری داره و سابقه کار بالا. داریم در مورد کانادا حرف میزنیم و نه ایران که شما اگه یه مدرک دکترا داشته باشید ولی هیچ سابقه کاری نداشته باشید حقوقتون بالاتره تا اینکه لیسانس باشید با ده سال سابقه کار!!! یه کم خنده داره صحبتهای بعضی دوستان. کسی که ارشد یا دکترا داشته باشه تو کانادا برای معماری کار به سختی براش پیدا میشه. و اصولا کسی ادامه تحصیل نمیده مگر اینکه بخواد استاد دانشگاه بشه و همه میرن سرکار و نهایتا چند تا سرتیفیکیت میگیرن از کالجهای مختلف.
در هر حال، وقتی اطلاعات کیس خودم رو نوشتم مطمئن بودم کسانی پیدا میشن که برخوردشون عجیب خواهد بود. اما نوشتم چون خسته شدم از بس آدم نامید و بدبین دیدم. گفتم شاید همونجوری که دوستم به من امید داد و من رو ترغیب کرد به اینکار من هم کسی رو امیدوار کنم. اما این رو هم میگم باز، من چند بار اقدام کردم و موفق نشدم. پس هیچوقت با یک بار اقدام و ریجکت شدن فکر نکنید تموم شد دیگه و نمیشه چون ریجکت شدید. این هم یکی دیگه از حرفهای مسخره ایه که یه عده ای تو ایران میزنن که اگه ریجکت بشید دیگه قبول نمیشید. خیلیا بعد از دو سه بار ریجکتی قبول میشن. نامید نشید و ادامه بدید. امیدوارم همتون موفق شید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)