‫#تجربه‬
امروز میخام از تجربه استخدام یک ایرانی در شرکتم صحبت کنم. حدود نُه ماه پیش تصمیم به استخدام یک دولوپر فول‌استک گرفتم. از اونجا که محدودیت بودجه داشتم و‌نهایتا تا ۳۵۰۰ یورو در ماه میتونستم برای پوزیشن هزینه کنم و با توجه به امکانی که پلیس مهاجرت استونی برای شرکت‌های استاراپی گذاشته که بتونن زیر رنج بازار نیروی top specialist استخدام کنند
(با این عدد البته میتونستم یک‌ نیروی جونیور رو تو استونی استخدام کنم ولی ترجیحم حداقل نیروی میدلول بود) تو لینکدین اگهی دادم و بعد از مدتی با چند تا از بهترین کاندیداها از هند و ایران قرار مصاحبه گذاشتم.تمام مصاحبه ها به انگلیسی بوده و مصاحبه با یکی از کاندیداها از ایران بهتر از بقیه پیش رفت و متاسفانه تصمیم گرفتم بهش آفر بدم. از اونجا که پروژه مد نظرم قرار بود اوایل مارس شروع بشه سریعا ازش خواستم که برای دریافت ویزا بره سفارت تو ترکیه. ولی چون سفارت فقط به ایشون ویزا میداد و همسر و فرزندشون بعدا میتونستن تقاضای ویزا کنند و نمیتونستن بدون همسرشون بیان، تصمیم گرفتند مستقیم برای کارت اقامت درخواست بدن. در کمال تعجب و حدود دو ماه بعد از مراجعه طرف به سفارت، پلیس استونی ایمیلی حاوی تعداد زیادی سوالات بی ربط و با ربط فرستاد. بی ربطاش مثل اینا بود که خودت چند وقته اینجایی و چکار میکنی ( که طبیعتا براشون براحتی قابل استعلام بوده) یک هفته بعد از پاسخ به سوالات، مجددا ایمیلی از پلیس دریافت کردم که با لحن بدی در یک‌خط پرسیده بود چرا شخصی رو استخدام کردی که به گفته سفارت یک کلمه هم زبان بلد نیست و‌بی سواده. من به شدت تعجب کردم چرا که مصاحبه شونده در طی دو مرحله مصاحبه در حد B2 بود و به سوالات تقریبا روان پاسخ میداد و‌همچنین تسک فنی رو‌هم به خوبی پاس کرده بود. همین موارد رو همون جا به پلیس اعلام کردم ولی دوباره ساعت ده همون شب! پلیس ایمیل زد که این شخص به استناد گزارش کنسول، لال بوده و همسرش در سفارت بجاش صحبت میکرده! اینجا بود که از شدت تعجب نمیدونستم چه جوابی باید به پلیس بدم
از اونجا که به ذهنم نرسیده بود که مصاحبه ها رو ضبط کنم، مدرکی هم تو دستم نداشتم بجز تجربه خودم با مصاحبه شونده. پلیس تو همون ایمیل ازم درخواست کرده بود! که دعوتنامه رو باید پس بگیرم. دو راهی بدی بود. اگر پس میگرفتم هزینه‌کرد اون شخص برای سفر و درخواست اقامت هدر میرفت، جرات مخالفت با پلیس رو هم نداشتم، ناچار با یک وکیل مشورت کردم و در عین حال از طرف خواستم مدرک زبانشو برام بفرسته . اینجا بود که طرف گفت مدرکی نداره ولی میتونه تست دولینگو بده بهش گفتم حتما اینکار رو بکنه و نتیجه رو برام بفرسته که دستم پر باشه. وکیل محلی هم بهم گفت حتما باید دعوتنامه رو‌پس بگیرم وگرنه اقامت خودم هم به مشکل میخوره!

با اینحال صبر کردم تا نتیجه دولینگو بیاد
بماند که یکبار تست دادن و بعدا معلوم شد میکروفن خراب بوده ! ولی بهرحال
تست دولینگو بعد از یک هفته بهم رسید و دیدم که واقعا نمره پایینی در اسپیکینگ گرفته، ولی نه اونقدر پایین که به قول پلیس لال و بی سواد باشه

از اونطرف پلیس مجددا فالواپ کرد که من دعوتنامه رو‌پس بگیرم وگرنه تبعاتی برام خواهد داشت
جالبه که پلیس در کل این مراحل به هیچ عنوان به طرف پیامی درباره سطح زبان به طرف نمیداد و در این‌مورد فقط با من مکاتبه میکرد. بجاش به اونها میگفت چرا تو سفارت گفتید هدفتون از قبول کردن این شغل، فراهم کردن امکان تحصیل در اروپا برای فرزندتون بوده یا چرا گفتید ممکنه بجای دیگه ای تو‌ اروپا مهاجرت دوم داشته باشید (که البته کاندیدا انکار میکنه که چنین حرفی زده)

منم با توجه به شرایط تصمیم گزفتم دعوتنامه رو‌پس بگیرم

پرونده البته همچنان بازه
به نظرم سه تا احتمال وجود داره

۱-من گرفتار اسکم شدم و شخصی که مصاحبه کرده، همونی نبوده که رفته سفارت.
۲- شوهر طرف در سفارت “مرد ایرانی” بازی در آورده و بجای زنش حرف ( یا در واقع گند) زده. اینکار واقعا ردفلگه
۳- پلیس زیاده روی کرده و دنبال بهونه برای ریجکت کردن میگشته ( که خیلی هم مسبوق به سابقس )

از کل این داستان به اینحا رسیدم که همون نیروی جونیور محلی رو استخدام کنم که دردسری برام نداشته باشه.