سلام Sadra جان
حقیقتا از این نقد عالمانه شما به وجد اومدم و لازم دیدم کمی شفاف سازی کنم ، نه به خاطر خودم
بلکه به این دلیل که فکر میکنم ممکنه برای آیندگان مفید واقع بشه .
مطالبی که در ادامه می نویسم ، می تواند به عنوان تجربه ای ارزشمند برای خیلی از دوستانی که در آینده قصد دارند برای ادامه تحصیل در خارج ( یا حتی داخل) کشور اقدام کنند مفید واقع شود.
مقاله ها و RA ها:
در مورد مقاله ها باید بگم که من از سال سوم دانشگاه در این زمینه شروع به فعالیت کردم
و در دو مقاله ( که الان در science direct and Springer موجودند) همکاری کردم و در اواخر سال چهارم دانشگاه که کار این دوتا مقاله تمام شد ، من به وسیله استاد عزیز دور زده شدم و اسمم توی هیچ کدوم از مقاله ها نیومد ! اولش کمی depress شدم ولی همین مساله باعث تغییر نگرش من شد و خودم کار مقاله رو شروع کردم و تمام مقاله هام در سال 2009 و 2010 چاپ شده اند ( 7 مقاله در کمتر از 2 سال نه 6 سال ! )
دو تا از مواردی که به عنوان RA در CV آوردم همین هاست . بقیه هم پروژه های تخصصی هست که همکاری کردم ، اما هیچکدوم پولی یا قراردادی وجود نداشته . البته 2 تا از مقاله هام مربوط به بعضی از همین RA هاست. 2 تاش هم مربوط به پروژه کارشناسیم هست ( اون دوتایی که ژورنال خارجی ISI چاپ شده) جالب اینجاست که استادم نمره پروژه کارشناسی ای که ازش 2 تا مقاله ژورنال در اومده رو بهم داده 18 !!!! ( خودتون حدس بزنید با این اوصاف معدل 15 در دانشگاه شیراز به چه معناست ) همین استاد عزیز حاضر نشد حتی بهم recommendation بده......البته ایشون هنوز هم استاد بنده هستن و به گردنم خیلی حق دارن . بقیه RA ها هم پروژه های آکادمیک در دانشگاه بودند و هیچ ارتباطی با پروژه های کاری نداشتند .
TA ها :
TA هم به صورت رسمی بود و قرار بود دانشگاه یک پول جزیی بده (اسم و شماره حساب هم گرفت ) اما هیچ وقت پول نداد (شاید چون دانشجوی لیسانس بودم ) اما یکی از استادهایی که TA درسش بودم بهم recommendation داد و این رو داخلش ذکر کرد.
کتاب ها و سابقه کار :
چند ماه قبل از فارغ التحصیلی هم در یک شرکت Grade1 مشغول به کار شدم ( به صورت تمام وقت )
همین کتابی که ذکر کردم که زیر چاپه ، در واقع یک Handbook حدود 1500 صفحه ای به زبان انگلیسی هست که با همکاری چند نفر از مهندسان جوان همین شرکت نوشتیم وقراره توسط یک ناشر آلمانی چاپ بشه
ضمنا مدیر عامل شرکت به من نامه ای داده که در واقع شبیه یک توصیه نامه کاری خوب هست و داخل اون فعالیتها و تخصص های کاریم و نوشته و همچین ذکر شده که من یکی از نویسندگان اصلی این کتاب بودم .
دو کتاب دیگه هم یکیش یک حل المسائل هست که نوشتنش حدود 2 سال طول کشیده و ISBN اون معلوم بوده و تازه چاپ شده ( توی نمایشگاه کتاب تهران امسال رونمایی میشه) و توی رزومه ام اومده . یکی دیگه هم در مورد آموزش ریاضیات بوده و در دوره دانشگاه تالیف و چاپ شده .
Patent ها :
Patent ها مربوط به دوران دانشگاه هستند .پارسال می خواستم Patent های جدید رو ثبت کنم که یکهو دیدم قیمت ثبت اونها 10 برابر شده ( نمونه این اقزایش قیمت باورنکردنی ، این روزها برای تمبر دادگستری در دارالترجمه ها داره اتفاق میفته ) و باید بیشتر از حقوق یک ماهم رو برای ثبت هر Patent بدم !!! نتیجه گرفتم که در این مملکت حتی برای نوآوری باید پول بدی در نتیجه بیخیال شدم و به همون 4 تا بسنده کردم .
از این 12 جایزه فقط 3 تا مربوط به دوران دبیرستان بوده و 9 تا مربوط به دوران دانشگاه بوده
لازم به ذکر هست که من چون باید هر award ای رو که می خواستم توی CV بیارم ترجمه می کردم و پول به دارالترجمه می دادم ، پس فقط 12 تایی رو ذکر کردم که از همه مهمتر و مرتبط تر بود
(لازم به ذکر هست که بیش از 140 تا award در زمینه های مختلف دارم! - همچنین بجز اون 3 تا کتاب یک کتاب دیگه هم دارم که مرتبط نیست . )
TOEFL and GRE:
تا اینجا حتما متوجه شده اید که من خیلی انسان فعالی هستم ( نه نابغه! ) فقط مشکلی که دارم این هست که بیشتر شب امتحانی درس می خوانم و نمیتوانم ( یا شاید هم تنبلم و یا نمی خواهم ) مثل بعضی از دوستانم پیوسته برای یک امتحان وقت بگذارم . همه این ها را گفتم تا برسم به تافل و GRE :
من فقط حدود 1.5 ماه برای تافل وقت گذاشتم (چون هم سر کار می رفتم هم روی چند مقاله کار می کردم) سر امتحانم هم 2 ساعت برق رفت و روز قبل از امتحان هم مسموم شدم که این نمره ، برآیندیست از این حوادث اما admission comittee که اینها را نمی داند و حق هم دارد!
از طرفی وقتی جواب های بسیار عالی از استاد های آمریکا گرفتم تازه تصمیم گرفتم امتحان GRE بدهم و به دلیل همان فعالیت های بیش از حد و اینکه ددلاین اکثر دانشگاه ها رو ازدست داده بودم ، فقط 2 روز وقت گذاشتم و با بی دقتی تمام قسمت Q رو خراب کردم . گرچه نمره 760 آنقدرها هم بد نیست اما به قول شما در شأن بقیه رزومه نیست ( کاملا قبول دارم)
جمع بندی و نظر شخصی خودم :
با نوجه به مطالب ذکر شده ، احتمالا شما با فردی طرف هستید كه نميتواند شرايط تحصيلي آكادميك را تحمل كند ( حوصله امتحان دادن ندارد ) اما به research علاقمند است ! مهم ترین عاملی که باعث وجود نقاط ضعف در application من شد ، دیر به فکر افتادن برای شروع این پروسه زمان بر و انصافا مشکل بود . من تازه اواخر مرداد ماه مصمم شدم که اقدام کنم و هیچ گونه اطلاعاتی در این زمینه نداشتم و مجبور بودم در کنار همه فعالیت های ذکر شده در بالا مدارکم رو آزاد کنم ، در مورد دانشگاه ها تحقیق کنم ، CV بنویسم ، به استادها ایمیل بزنم ، SOP بنویسم و.... بقیه کارهایی که شما اساتید بهتر از من می دانید و هر کدامشان به مثابه یک خان رستم هستند...
( پاسخ به پست جناب niva61) وقتی به اساتید ایمیل میزدم بیشتر از 90 درصدشون من رو تشویق می کردن برای PhD اپلای کنم که شانس بیشتری برای گرفتن فاند داشته باشم. دو نکته شخصی اما حایز اهمیت وجود داره : اول اینکه من هنوز مطمئن نیستم که می خوام PhD بخونم و در آینده صرفا کار آکادمیک بکنم
دوم این که من اگر بخوامDirect PhD بخونم ( در آمریکا) به این معنی هست که تا 5 سال نمی تونم خانوادم رو ببینم و این برام غیر قابل تحمله {در فرآیند پذیرش انسان باید با خود رو راست باشد! }
پس تنها کاری که به ذهنم رسید این بود که برای مقطع master اقدام کنم و بعد از 2 سال می تونم برای اون دو تا فاکتور بالا -مخصوصا اولی- تصمیم گیری عاقلانه تری انجام بدم و از طرف دیگه امکان رفتن به دانشگاه های تاپ هم بیشتر میشه .
توصیه به افراد کم تجربه و تازه واردها به این فروم :
شاید اگر من هم مثل هم دوره ای هایم در مقطع لیسانس که در دانشگاه شریف و تهران کارشناسی ارشد می خوانند و الان هم برای پذیرش در مقطع PhD اقدام کرده اند، 9 ماه برای تافل و 6 ماه برای GRE وقت می گذاشتم نمرات خیلی قابل قبول تری می گرفتم ، اما ایده من این بود که اولا بهتر است حداقل چند ماهی به عنوان یک مهندس کار کنم و دید صنعتی تری بدست بیاورم و ثانیا وجود آیتم های بیشتر در رزومه نشان دهنده ی توانایی های بیشتر یک فرد است ( مثلا در مقایسه دو فرد که یکی سابقه کار دارد با دیگری که تجربه صنعتی ندارد) و ثالثا خودم شخصا به این نتیجه برسم که رفتن به خارج از کشور برای من تصمیم معقول تریست و اصطلاحا احساسی تصمیم نگرفته باشم ! به دلایل بالا با وجود این که در کارشناسی ارشد قبول شدم ، اما انصراف دادم و نرفتم.
از طرفی برای موفقیت در کنار تلاش و پشت کار و توکل به خدا ، واقعا نیاز به یک برنامه ریزی بلند مدت هست . همچنین کسب اطلاعات از دوستان و همه زحمت کشان این فروم در کنار یک برنامه ریزی بلند مدت باعث کاهش و رفع مشکلات احتمالی برای شما در آینده خواهد شد .
پ.ن. هدف از نوشتن این همه مطلب فقط و فقط راهنمایی برای دوستان دیگر در آینده بود . امیدوارم دوستان عزیز به صورت عالمانه از این مطالب برداشت کنن .
باز هم از همه دوستانی که نظراتشون رو گفتند تشکر می کنم و کماکان منتظر نظرات و انتقادات شما هستم . اگر مطلبی هست که توضیح نداده ام یا بد بیان شده است ، یادآوری کنید تا پاسخگو باشم .
به امید موفقیت برای همه انسان های خوبی که به بقیه کمک می کنند...
محمّد
علاقه مندی ها (Bookmarks)