صفحه 1 از 52 123456789101151 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 515

موضوع: تجربه های ورود به تخصص پزشکی در ایالات متحده

  1. #1

    پیش فرض تجربه های ورود به تخصص پزشکی در ایالات متحده

    بنا به توصیه دوستان، تصمیم گرفتم مسیری که برای ورود به تخصص پزشکی در ایالات متحده را پیمودم را بنویسم. پیش از این بگویم که درباره چیزهایی می توانم نظر بدهم و درباره چیزهایی نه. سعی می کنم در پست دوم بگویم که چه چیزهایی را به دلیل ناآشنایی با آنها، نمی توانم درباره ش نظر بدهم. همینطور بایستی روشن بکنم که این تنها تجربه یک نفر هست در یک رشته تخصصی خاص بنابراین به هیچ وجه نمی تواند راهنمایی جامع باشد. سعی می کنم یک پست را هم اختصاص به این بدهم که چه روش های دیگری هم از شنیدن تجربه دیگران برای رسیدن به تخصص موجود است.

    من ورودی ۷۹ دانشگاه اکنون ناموجود علوم پزشکی ایران هستم در رشته دکترای پزشکی. فوق لیسانس بهداشت عمومی در بریتانیا در کالج سلطنتی لندن و از جمعه گذشته، رزیدنت (دستیار) طب اورژانس دانشگاه پنسیلوانیا برای سال ۲۰۱۳-۲۰۱۷.

    خواهشی که دارم این است که اجازه بدهید پست ها را به اتمام برسانم و بعد اگر پرسشی داشتید مطرح بکنید تا پست ها یکپارچه باشد و خواندن ش برای دیگران آسان باشد.

  2. #2

    پیش فرض چیزهایی هست که درباره شان نمی دانم

    من پزشکی را در ایران خواندم تا به انتها و از این جهت نمی توانم به کسانی که می پرسند بهتر است در میانه راه انصراف بدهی و مدرک معادل لیسانس بگیری و خارج بشوی مشاوره خوبی بدهم.

    به علاوه شیوه ورود من به ایالات متحده اندکی با بقیه متفاوت بوده و مستقیما از ایران نیامده ام و بنابراین توصیه های خوبی برای اینکه چطور ویزا بگیرید از کشورهای همسایه ایران ندارم.

    برآورد شخصی من این بود که درس خواندن در مقطع تحصیلات تکمیلی (فوق لیسانس) شانس ام را برای ورود به ایالات متحده و بعد برای ورود به تخصص افزایش می دهد. اینکه چقدر این موضوع مفید و موثر بوده ار نمی دانم.

    هدف من از روز اول، ورود به طب اورژانس بود و بنابراین حتی یک لحظه هم به رشته های پیرامون پزشکی برای پی اچ دی فکر نکردم و بنابراین نمی توانم هیچ مشورت خوبی در این باره بدهم. می دانم که بچه هایی برای ش تلاش کرده اند و موفق هم شده اند ولی متاسفانه با آنها تماس ندارم.

    من هنوز برای اقامت دایم (گرین کارت) در امریکا اقدام نکرده ام و زیاد درباره اش نمی دانم، اما آنچه می دانم را حتما در میان خواهم گذاشت.

  3. #3

    پیش فرض شرح هجران، مختصر کن

    من ورودی مهرماه ۱۳۷۹ دانشگاه علوم پزشکی ایران هستم. درس ام را ۷.۵ ساله که زمان استاندارد است به پایان بردم و آخرین روتیشن را در اسفند ماه ۱۳۸۷ گذراندم. پایان نامه ام را مرداد ۱۳۸۸ مورد داوری قرار دادند و تاریخ فارغ التحصیلی ام همان موقع بود. معدل کل مدرک ام ۱۶.۶۹ بود. هیچ واحد درسی را در ۷.۵ سال نیوفتادم و میانگین معدل بالینی ام ۱۸.۲۹ بود. با فارغ التحصیلی به دلیل اینکه شیوه سر راستی برای رسیدن به ایالات متحده نداشتم، تصمیم گرفتم یک فوق لیسانس بهداشت عموم یا Master of Public Health در یکی از دانشگاه های اینجا بخوانم. دوره یک ساله است و برای پذیرش، یک سیستم مرکزی اپلیکشن دارند به نام SOPHAS : http://www.sophas.org/
    پنج دانشگاه اقدام کردم که از سه تایشان پذیرش گرفتم و دو تا هم رد کردند. جانز هاپکینز که بهترین مدرسه بهداشت عموم امریکا و دنیا را دارد رد کرد(قابل انتظار بود، پیش نیازش ۳ سال تجربه اختصاصی کار در رشته بهداشت عموم بود. من فکر می کردم شاید حضور در مدرسه پزشکی و چند ماه دوره بهداشت محیط را قبول بکنند) و یل. دانشگاه ایالتی اریزونا، برکلی و هاروارد پذیرش دادند. هیچ کدام از دانشگاه ها بورس نمی دهند در این رشته و بایستی هزینه تحصیل تان را از جیب بدهید. رقمی که بایستی نشان می دادید در حساب تان فکر می کنم ۴۸ هزار دلار بود. برای پذیرش، سوای از مدارک تحصیلی تان که بایستی آزاد کرده باشید، نیاز هست که امتحان توفل را داده باشید و دست کم نمره ۱۰۰ کسب کرده باشید (من ۱۱۵ گرفتم). همچنین همه مدارس از شما نمره GRE general هم می خواهند ولی در بخش نوشتاری ش زیاد سخت نمی گیرند و بیشتر بر نمره کوانت تکیه دارند (من کوانت ۷۳۰ آوردم، کوالت ۵۴۰ و نمره نوشتار هم فکر می کنم ۳.۵) به برکلی جواب مثبت دادم و با فرض شروع تحصیل در ماه سپتامبر دنبال وقت ویزا در ترکیه بودم (می گفتند بهتر ویزا می دهند) که مدیر مدرسه گیر داد که بایستی کلاس های تابستانی را شرکت بکنید که مقدمات اپیدمیولوژی بود. به انگلستان رفتم چون وقت هیچ جای دیگری پیدا نمی شد. مامور ویزا خیلی راحت رد کرد با این توضیح که می بایستی از همان سفارت های مشخص شده اقدام می کردی (می ۲۰۰۹). ده روز بعد در دوبی دوباره وقت گرفتم و دوباره رد شدم. این بار استدلال این بود که همین حالا هم برای شما ها در ایالات متحده کار پیدا می شود وای به حال وقتی که این فوق لیسانس را هم بخوانی و با توجه به اینکه من نمی توانم باور بکنم که شرایط زندگی تان در ایران بهتر از امریکا باشد، نمی توانم قبول بکنم که قصد مهاجرت ندارید (مطابق قانون، مامور صدور ویزا موظف است اطمینان حاصل بکند که قصد فرد، مهاجرت دایم نیست). به دلیل اینکه همسرم هم پزشک هست و با هم پذیرش داشتیم، هر دو جا با هم ویزا درخواست دادیم. بعد از افسردگی چند روزه ناشی از تباه شدن فرصت، به انگلستان نگاه انداختم و ۳ مدرسه بهداشت عموم هنوز پذیرش شان باز بود چون دوره در بریتانیا در ماه اکتبر شروع می شود. به دو مدرسه در لندن مدارک فرستادم و علی رغم اینکه مصادف با روزهای پر حادثه پس از انتخابات بود که پروتکل SSL غیر فعال شده بود و نمی شد هیچ مدرکی را به پورتال دانشگاه ها آپلود کرد، از هر دو پذیرش گرفتم: London School of Hygiene and Tropical Medicine و Imperial College London. برنامه درسی دومی به نظرم به مقاصدم نزدیک تر بود (واحد های بیشتری در رابطه با آمار و اپیدمیولوژی بیماری های غیرعفونی داشت) و برایش اقدام کردیم. ۲۵ هزار پوند هزینه تحصیل بود که بایستی در حساب ت نشان می دادی. روزی که نامه پذیرش به دستم رسید، دو روز بعد از بسته شدن سفارت بریتانیا در تهران به اتهام تحریک افکار عمومی بود. مجبور شدم به ابوظبی بروم که شرح ش را کمابیش همان موقع در این فروم نوشته ام. به دلیل ناآشنایی کارمندان در ابوظبی، پرونده ها چپ و راست رد می شد در حالی که نرخ رد شدن ویزای تحصیلی در تهران بسیار پایین بود. ما مجموعا ۲۷ روز در ماه رمضان معطل شدیم در دوبی (فقط برای مصاحبه و دو بار برای آپدیت گرفتن و دریافت ویزا مراجعه کردیم ابوظبی). در وضعیتی دراماتیک به ابوظبی رفتیم تا بشنویم که پاسپورت مان را داده اند به یو پی اس که برساند به هتل و ما هم از ترس اینکه در نبودمان در هتل برگشت بخورد با یو پی اس تماس گرفتیم و نماینده اش هم در اقدامی که می توانست باعث توبیخ شدن ش بشود، شماره راننده کامیونی که محموله را می برد به دوبی به ما داد. در دپوی یو پی اس در ۲۰ کیلومتری دوبی ساعت ۸ شب پاسپورت ها را تحویل گرفتیم و با پرواز ۱ نیمه شب به تهران آمدیم. فکر می کنم جمعه بود. جمعه بعدی به بریتانیا رفتیم. سال تحصیلی در امپریال بسیار فشرده بود و فرصت فکر کردن به تخصص نبود چه برسد به درسخواندن برای امتحان ها. سه ماه از حضورمان در لندن خبر پذیرش مهاجرت مان به کانادا که دسامبر سال قبل ش اقدام کرده بودیم آمد. به دلیل نزدیک به ابطال بودن پاسپورت من، گرفتن ویزا مدتی طول کشید و نهایتا در ژانویه ۲۰۱۰ ما ویزای ورود گرفتیم و با استفاده از تعطیلات مارچ مدرسه، «لند» کردیم. اکتبر ۲۰۱۰ درسم را تمام کردم. نمره کل مدرک ام ۶۹.۷درصد (with Merit) شد و نمره پایان نامه ام ۷۸.۱درصد (with Distinction). پایان نامه ام را در رابطه با تحقیق ارتباط میان جهش های نقطه ای (SNP) با رشته های شغلی در ایجاد سرطان پانکراس در دیتابیس EPIC برداشتم با یک پرفسور ایتالیایی بریتانیایی. بلافاصله به کانادا نقل مکان کردیم. در زمانی که در ونکوور بودم اولین مقاله ام را که از سال های اینترنتی باقی مانده بود در Pediatric Nephrology پذیرفته شد و در عین حال مشغول پیدا کردن کسی بودم که حاضر باشد کار تحقیق به من بدهد در امریکا یا کانادا. در کانادا تنها در ونکوور جستجو کردم که عمل گزینه ها را محدود به دو بیمارستان می کرد (هاربر و ونکوور جنرال). در امریکا هم چند دانشگاه بزرگ از نظر بودجه تحقیقاتی در رشته اورژانس را هدف قرار دادم. با یک استاد در رشته غیر اورژانس و یک استاد اورژانس در رشته هایپربریکس مصاحبه کردم و دومی بلافاصله بهم پیشنهاد داد. اما همین موقع همسرم پوزیشنی در دانشگاه پنسیلوانیا پیدا کرده بود و من هم با مکاتبه با دانشگاه متوجه شدم می توانم در ایالات متحده، نوع ویزایم که ویزای همسر (dependent) بود را عوض بکنم. به این ترتیب بود که در می ۲۰۱۱ به فیلادلفیا امدیم. با یک استاد بیهوشی مصاحبه کردم و گفت بعد از مسافرت ش که دو هفته بود درباره استخدام حرف می زنیم. بعد از دو هفته گفت با خبره تر ها حرف زده ام و نمی توانم به تو کار بدهم. من هم که تقریبا مطمئن از داشتن پوزیشن بودم، اورژانس را موقتا کنار گذاشته بودم. دوباره مجبور شدم تماس بگیرم (شرح چگونگی پیدا کردن این پوزیشن ها را خواهم نوشت). نهایتا در جولای موفق شدم بعد از یک مصاحبه کوتاه، با بخش اولتراساند اورژانس از دپارتمان شروع بکنم. متاسفانه امور بین الملل دانشگاه به من اشتباه گفته بود و به ادعای آنها، قانون من را از عوض کردن ویزا منع می کرد. بعد از یک تلاش بسیار طولانی و مشورت با وکیل و حمایت رییس بخش، امور بین الملل را متقاعد کردم که حتی اگر هیچ شانسی نباشد، درخواست ویزای من را به اداره مهاجرت امریکا (USCIS) بفرستد . سپتامبر فرستادم و کمابیش به صورت محدود با بخش کار می کردم و در جلسات آموزشی شرکت می کردم. ژانویه اداره مهاجرت درخواستی مبهم برای تکمیل مدارک فرستاد و تقریبا قطعی شده بود که اداره بین الملل اشتباه می کرد و من مجاز به تغییر ویزا بودم (حق با من بود در تفسیر قانون). ویزای من مارچ رسید ولی از همان ژانویه به طور رسمی شروع کرده بودم و همه روزه سر کار حاضر می شدم. مسئولیت هایم در ابتدا بسیار محدود بود ولی به هیچ کاری نه نمی گفتم و کم کم آموزش دادن اولتراساند به دانش آموزان پزشکی هم به من واگذار شد و کارهای تحقیق هم به پیش می رفت. به دلیل آینده نامعلوم، برای امتحان های USMLE نمی توانستم متمرکز درس بخوانم و تنها در ماه دسامبر بود که شروع به خواندن Step1 کردم (منابع پیشنهادی برای هر کدام را بعدا معرفی خواهم کرد). ۱۶ مارچ ۲۰۱۲ امتحان استپ۱ را دادم. چون تازه چند ماه بود شروع کرده بودم و بچه های دیگری که از ایران در ایالات متحده تخصص قبول شده بودند بین ۲ تا ۳ سال در همین پوزیشن فلوی تحقیق باقی می ماندند، اصلا حواسم به «مچ» (پذیرش تخصص) نبود. اما با مشورتی که با استادم و همینطور رییس آموزش (پروگرم دیرکتور) کردم، به این نتیجه رسیدم که می بایست همین سال شرکت بکنم برای همین با دردسر فراوان موفق به گرفتن وقت امتحان Step 2 Clinical Skills برای ۳ جولای و Step 2 Clinical Knowledge برای ۱۳ اگوست وقت گرفتم. مچ ۲۰۱۳ در ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۲ باز می شد ولی من به دلیل مشغله کاری و همینطور این موضوع که به خاطر تغییراتی که در Step 2 CS داده بودند، نتایج ش یک ماه دیرتر از حالت معمول اعلام می شد، اپلیکشن ام را نیمه اکتبر سابمیت کردم. در مجموع ۴ تا مصاحبه گرفتم که یکی ش همین دانشگاه پنسیلوانیا بود. مصاحبه ها به نظر خودم بد پیش نرفت و شاید منفی ترین ش، در همین دانشگاه خودم بود ‌ نهایتا هم هفته گذشته دوشنبه خبر مچ شدن را گرفتم و جمعه هم خبر اینکه در دانشگاه پنسیلوانیا مچ شده ام.

    جزییات زیادی را برای کوتاه ماندن موضوع حذف کرده ام اما هر کدام که بتواند به دیگران برای موفقیت در پذیرش کمک بکند حتما خواهم نوشت. سعی می کنم در پست های جداگانه بنویسم که برای هر امتحانی از چه منابعی بخوانید و در یک پست دیگر آدرس های مفید برای خواندن درباره جزییات هر چیز را اعلام خواهم کرد.
    باز تکرار می کنم که این تنها یک تجربه است و نمی تواند به عنوان فرمول موفقیت شناخته بشود.

  4. #4
    ApplyAbroad Senior Veteran
    erfan1985 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    ارسال‌ها
    1,010

    پیش فرض پاسخ : شرح هجران، مختصر کن

    نقل قول نوشته اصلی توسط King_Dani نمایش پست ها
    من ورودی مهرماه ۱۳۷۹ دانشگاه علوم پزشکی ایران هستم.........................
    ممنون که تجربیاتتون رو اینجا نوشتید. مسیر بسیار طولانی طی کردید. واقعا خسته نباشید. و تبریک واسه مچ! البته این مسیر برای اکثر پزشکهایی که میخوان آمریکا تخصص بگیرن هست و گاه طولانی تر میشه. بدون شک رمز موفقیت شما دوره MPH و سابقه کار پژوهشی در فیلادلفیا بوده. چند مورد سوال و جند نکته جهت عرض کردن:
    1- شماژانویه 2010 شروع کردید و اکتبر همان سال تموم کردید؟ یعنی مستر 10 ماهه بود؟
    2- چطور از بریتانیا وارد کانادا شدید؟ دعوتنامه ای چیزی داشتید؟
    3- ممکنه مسیری که همسرتون پیمودن رو هم بگید؟ یا اینکه مسیر ایشون هم مث شما بوده؟ ایشون چطور به US رسیدن وقتی شما هنوز کانادا بودید؟
    4- نمره های USMLE ؟ تعداد مقاله در رزومه؟ [به نظر میاد فرصت کوتاهی برای مطالعه امتحانات صرف کردید. احتمالا پایه قوی داشتید. درسته؟ به خصوص مباحث علوم پایه رو (step 1) کسی یادش نیس بعد ده سال]
    5- در مورد تجربتون در امتحان ها و اینکه تو مصاحبه ها چی پرسیدن هم بگید.
    6- برای چند تا دانشگاه مچ کردید که 4 تا مصاحبه اومد؟ و جواب بقیه چطور شد؟
    7- در مورد مستر میتونستید به مستر اپیدمیولوژی که ریسرچ بیس هست هم فکر کنید. چون هزینه تحصیل رو بهتون پرداخت میکنن. فکر نمیکنم امکانش الان برای همه باشه که MPH بخونن. چون هم رشته گرونیه و هم وضع دلار با اون موقع که شما خوندی کلی فرق کرده.
    ویرایش توسط erfan1985 : February 19th, 2014 در ساعت 03:05 AM

  5. #5

    پیش فرض پاسخ : شرح هجران، مختصر کن

    با پوزش بابت تاخیر در ادامه این سری و سپاس. من سعی می کنم در ادامه برداشت خودم از مسیری که می توان طی کرد را بنویسم. فکر نمی کنم در رشته ای که مچ شدم، چیزی به جز یک حامی بسیار قدرتمند موثر باشد به دلیل اینکه دو تا دکترا هم که بگیرید، باز هم خارجی بودن، یک ضعف بسیار عمده است.
    ۱. من اکتبر ۲۰۰۹ شروع کردم و اکتبر سال بعد تمام شد. ۱۲ ماه تمام.
    ۲. نوشتم، سال آخر سال ۲۰۰۸ فهمیدم که مسیر فست ترک برای مهاجرت کانادا باز شده و در ژانویه اپلیکشن را فرستادیم و ژانویه ۲۰۱۰ ویزا داشتیم برای لندینگ در کانادا. کانادا، پلن بی ما محسوب می شد.
    ۳. همسرم دقیقا مسیر من را رفت تنها با این تفاوت که نام من به عنوان اپلیکنت اولیه برای مهاجرت کانادا بود. همسرم وقتی در کانادا بودیم، پذیرش گرفت برای اینجا و من با ویزای همسر آمدم.
    ۴. حتما می نویسم همه را و اگر مفید باشد، رزومه ام را هم پیوست می کنم. اجازه بدهید پست ها را جلو ببرم. در مورد امتحان ها هم من از دسامبر شروع کردم خواندم و ژانویه سال بعد آخری را دادم. پیش از دسامبر، همینطوری می خواندم ولی از ناکارا ترین منبع (لکچر نوتس کپلان).
    ۵.حتما می نویسم اگرچه مصاحبه های من خیلی ساده و معمولی بودند و هیچ نکته هیجان انگیزی نداشتند.
    ۶. خیلی زیاد! اصولا خارجی ها معمولا برای ۱۰۰ دانشگاه اپلیکشن می فرستند. من برای ۹۴ تا فرستادم چون به نظر نمی آمد بقیه شان اصلا اپلیکنت خارجی را نگاه هم بکنند
    ۷. مستر اپیدمیو به نظرم زیادی تئوریک هست. برای دیزاین کردن پژوهش و اینها مفید است ولی برای کسی که می خواهد در یک رشته کلینیکال فعال بشود چندان مفید نیست. متوجه هستم که الان امکان گرفتن مدرک بسیار بسیار دشوار شده ولی ممکن هست دو سال دیگر، شرایط اکنون، به نظر رویایی بیاد. بنابراین بایستی هر کاری می توانید، همین امروز انجام بدهید.


    نقل قول نوشته اصلی توسط erfan1985 نمایش پست ها
    ممنون که تجربیاتتون رو اینجا نوشتید. مسیر بسیار طولانی طی کردید. واقعا خسته نباشید. و تبریک واسه مچ! البته این مسیر برای اکثر پزشکهایی که میخوان آمریکا تخصص بگیرن هست و گاه طولانی تر میشه. بدون شک رمز موفقیت شما دوره MPH و سابقه کار پژوهشی در فیلادلفیا بوده. چند مورد سوال و جند نکته جهت عرض کردن:
    1- شماژانویه 2010 شروع کردید و اکتبر همان سال تموم کردید؟ یعنی مستر 10 ماهه بود؟
    2- چطور از بریتانیا وارد کانادا شدید؟ دعوتنامه ای چیزی داشتید؟
    3- ممکنه مسیری که همسرتون پیمودن رو هم بگید؟ یا اینکه مسیر ایشون هم مث شما بوده؟ ایشون چطور به US رسیدن وقتی شما هنوز کانادا بودید؟
    4- نمره های USMLE ؟ تعداد مقاله در رزومه؟ [به نظر میاد فرصت کوتاهی برای مطالعه امتحانات صرف کردید. احتمالا پایه قوی داشتید. درسته؟ به خصوص مباحث علوم پایه رو (step 1) کسی یادش نیس بعد ده سال]
    5- در مورد تجربتون در امتحان ها و اینکه تو مصاحبه ها چی پرسیدن هم بگید.
    6- برای چند تا دانشگاه مچ کردید که 4 تا مصاحبه اومد؟ و جواب بقیه چطور شد؟
    7- در مورد مستر میتونستید به مستر اپیدمیولوژی که ریسرچ بیس هست هم فکر کنید. چون هزینه تحصیل رو بهتون پرداخت میکنن. فکر نمیکنم امکانش الان برای همه باشه که MPH بخونن. چون هم رشته گرونیه و هم وضع دلار با اون موقع که شما خوندی کلی فرق کرده.

  6. #6

    پیش فرض هر کاری وقتی داره

    موفقیت در گرفتن پذیرش تخصص در ایالات متحده، فرمول یگانه نداره، بسته به اینکه چه رشته ای بخواهید و شرایط شخصی تان چگونه باشد، بعضی چیزها مهم تر از بقیه می شوند. با این حال کارهایی هست که انجام شان شانس تان را به صورت عمومی افزایش می دهند. در نگاهی به پست های فروم متوجه شدم که بچه هایی در مقاطع مختلف تحصیلی، پرسش می کنند که الان وقت چه کاری ست که نهایتا بتوانم به خارج از کشور بیایم. من در مورد دیگر کشورها اطلاع دقیق ندارم بنابراین تنها درباره ایالات متحده خواهم نوشت و همینطور درباره مقطع پیش از تخصص اصلا اطلاع ندارم بنابراین نظری نخواهم داد. فرض را بر این می گیریم که شما در یک دانشگاه پزشکی در ایران مشغول به تحصیل هستید یا از آن فارغ شده اید.

    مقطع علوم پایه:
    در این ۲.۵ سال درس خواندن و فکر کردن به آینده در ذهن بیشتر دانشجویان نیست. همه به فکر تلافی محرومیت های سال کنکور هستند و برای بسیاری، آمدن به دانشگاه یعنی شکسته شدن قیدهای خانوادگی و بعضا اجتماعی. با این حال رمز موفقیت به گمان من در تمرکز بسیار زیاد بر دروس علوم پایه است. داشتن یک پایه قوی در این سالها، شما را برای همه عمر حرفه ای تان بیمه می کند. کارها، وقتی پایه علمی تان قوی ست، عموما راحت تر پیش می رود. توصیه اکید من، خواندن همه دروس از روی کتب مرجع و به زبان انگلیسی است. می دانم که انجام ش همیشه ممکن نیست ولی من تلاش ام را کردم که همه کتاب ها را تهیه و از مرجع بخوانم. زمان ما نمایشگاه بین المللی معمولا امکان خرید کتاب های مهم را فراهم می کرد. هرگز و هرگز دست به دامان جزوه نشوید. من تنها انگل شناسی را مجبور شدم از جزوه بخوانم که نمره بسیار بدی هم گرفتم ولی خوشبختانه در طب ایالات متحده انگل شناسی نه در امتحانات USMLE مطرح می شود و نه در طب روزمره.

    مقطع فیزیوپاتولوژی:
    این دوره را سعی بکنید کتاب طب داخلی هریسون را دست کم برای هر بخش بخوانید اگر نمی توانید همه ش را یک بار دوره کنید. طب داخلی صرفنظر از اینکه به چه رشته تخصصی گرایش پیدا خواهید کرد، در چندین و چند جا به یاری تان خواهد آمد از جمله در امتحانات USMLE و همینطور در طبابت روزمره. در دنیای امروز با گوگل و اینترنت، حفظ کردن نام سندروم ها و سمپتوم ها، بیهوده به نظر می آید ولی دانستن شان باعث می شود بیش از آنچه هستید باهوش به نظر بیایید بنابراین حتما یک کتاب نشانه شناسی بخوانید و با نشانه ها و بیماری های عجیب و غریب آشنا بشوید. در این دوره سعی بکنید اتیکت رفتار با بیمار را با استاندارد امریکایی یاد بگیرید و همه تلاش تان را به کار ببرید که در مقاطع بعدی، کمترین فاصله را از آن بگیرید. به خاطر داشته باشید رفتار ها، عاداتی درونی شونده اند و شما نمی توانید ۴ سال بعدی دانشکده پزشکی را به سبک پزشکان ایرانی با بیماران تان برخورد بکنید و بعد در ایالات متحده ناگهان مودب و حرفه ای بشوید. بچه های ایرانی، به شدت با یک مواجهه (انکانتر) ساده با بیمار که هسته اصلی امتحان Step 2 CS هست مشکل دارند، به این دلیل که در تمام مدت تحصیل، رفتاری پدرسالارانه، قیم مابانه و بی ادبانه با بیماران شان داشته اند. من کتاب و سی دی معاینه بالینی شوارتز را برای سمیولوژی پیشنهاد می کنم، اما هر چقدر که می توانید، نمونه های شبیه سازی شده برخورد با بیمار را در یوتیوب یا هر جای دیگری که یافتید مشاهده بکنید. این رفتارها برای بیشتر افراد، غریزی نیست و تنها با آموزش و تکرار مداوم درونی می شوند.

    مقطع استیجری:
    در این دو سال و نیم، تمرکز شما می بایست بر این باشد که رشته تخصصی مورد علاقه تان را پیدا بکنید و همینطور با بیماری های شایع همه شاخه های طب آشنایی پیدا بکنید. در هر روتیشن، سعی کنید که دست کم از یک هندبوک، بیماری های شایع آن رشته را بخوانید. مثلا برای جراحی، منوال واشنگتن برای جراحی بی نهایت مفید است. یا برای زنان و زایمان، هندبوک دانشگاه هاپکینز. مزیت هندبوک ها این است که در جیب کت سفید تان جا می شود و از اوقات مرده تان در بخش، به بهترین نحو می توانید استفاده بکنید. در روتیشن ها، الزامی ندارد که همه پروسیجر ها را امتحان بکنید ولی وقتی می بینید در یک بخش، همیشه داوطلب انجام کارها می شوید و به اینترن تان کمک می کنید و بعد از وقت مرسوم، در بخش می مانید تا بیماران را مرور کنید، می توانید تقریبا مطمئن باشید که تخصص آینده تان را یافته اید.
    * مقطع استیجری زمانی است که بهتر است خودتان را با پژوهش درگیر بکنید. در ایران، پژوهش به مفهوم رایج ش در دنیا وجود ندارد. مراکزی بسیار کم شمار هستند که به صورت جزایری در حال نزاع با یکدیگر (به جای همکاری با همدیگر) تنها و تنها با هدف «پابلیش شدن» فعالیت می کنند. ساختار گروه های پژوهشی در ایران بسیار سلسله مراتبی، عموما به رهبری پزشکی با روابط نزدیک به دولت یا مراکز قدرت، و سرشار از رفتارهای ضداخلاقی است. گاهی اوضاع کمیک و حتی تراژیک می شود. برای نمونه، در همه جای دنیا، در لیست نویسندگان مقاله، نام آخر مختص پرتجربه ترین فرد گروه پژوهش است و این فرد مرسوم نیست در مقالاتی که خودش نویسنده اصلی نیست، نام اول باشد. با این حال در ایران اساتید تقریبا همگی خواهان نام اول هستند با همه این حرف ها، اگر بتوانید بر حس بدتان نسبت به محیط پژوهش غلبه بکنید، شاید بد نباشد که به یکی از این گروه ها نزدیک بشوید. اگر بتوانید در رشته تخصصی مورد علاقه تان پژوهش بکنید قطعا مفیدتر است ولی هیچ الزامی وجود ندارد. کسانی که برای پذیرش تخصص شما را قضاوت خواهند کرد کاملا متوجه هستند که در دوران استیجری شما الزامی ندارید که بدانید چه تخصصی را دوست داشته اید و همینطور متوجه می شوند که امکان پژوهش در ایران محدود است.

    مقطع اینترنی:
    در این یک سال و نیم، تنها و تنها تلاش بکنید آخرین ذرات شرافت پزشکی تان را حفظ بکنید. در ایالات متحده بر خلاف ایران، کسی که کارش را به بهانه اینکه از شان من به دور است، به گردن دیگری می اندازد زرنگ نمی دانند بلکه آدم بی شخصیتی می دانند که هرگز دوست ندارند کنارش کار بکنند. هر بار که رزیدنتی به دلیل کار زیاد و مورد توهین واقع شدگی، برای شما کار بیهوده ایجاد می کند، به یاد بیاورید که هیچ کاری حتی شستن مریض، از شان شما دور نیست . به جای سرخورده شدن، سعی بکنید به بیمارانی که قدرشناسانه از شما تشکر کرده اند فکر بکنید. همچنین تلاش بکنید موضوع تزی انتخاب بکنید که قابل چاپ در یک نشریه تخصصی باشد. بسیار مفید است که موضوع تز تان را در ارتباط با رشته تخصصی که می خواهید ادامه بدهید انتخاب کنید. اگر استاد راهنما مقاله چاپ کرده بود که چه بهتر اما اگر نکرده بود هم زیاد نگران نباشید. برای نشر کارتان نیازی نیست که حتما در ژورنال های خارجی باشد. نشریه انگلیسی زبان دانشگاه های تهران و ایران و شهید بهشتی هم هستند که ایندکس هم می شوند. برای نوشتن مقاله و ایراد گیری از بچه های با سابقه تر کمک بگیرید. فراموش نکنید که یک مشکل بزرگ در ایران، دعواهای فرسایشی بر سر لیست نویسندگان است: یک قانون ساده این است که اگر ایده و جمع آوری داده ها برای شماست، حتی اگر تمام مقاله را کس دیگری نوشت حق ندارد نام اول باشد. اما هر کسی که کمکی قابل توجه از نظر فکری به مقاله می رساند حق دارد در لیست بیاید.

    در این مدت بعضی کارها هست که من میزان مفید بودن شان را نمی دانم:
    دانشجویان پزشکی هندی و چینی، بعضی وقت ها در دوران استیجری یا مدیکال اسکول، برای یک ماه می آیند اینجا و دوره می گذارنند. کار زیادی نیست تنها یک ماه در بخش با یک استاد می گردند. تجربه بسیار مفیدی است که به دلیل تصمیماتی که پدران مان برای آینده روابط ایران و امریکا گرفته اند، عملا غیر ممکن شده است. با این حال اگر ویزای توریستی می گیرید یا مثلا گرین کارت دارید، حتما یک تابستان در استیجری چنین کاری بکنید.
    تماس داشتن با اساتید رشته در دوره پیش از فارغ التحصیلی، بی شک کمک کننده است ولی معلوم نیست بتوانند به شما در گرفتن پذیرش کمک بکنند.
    ظاهرا هم اکنون امکان امتحان دادن پیش از فارغ التحصیلی از میان رفته است بنابراین درباره ش حرف زدن بلاموضوع است.
    شرکت در کنفرانس های منطقه ای و حتی ارایه نتایج پژوهش، بسیار مفید است چون در آینده نشان می دهد که شما علاقه ای دیرپا به امر تحقیق داشته اید.

  7. #7

    پیش فرض باز شو سسمی

    در این پست به این خواهم پرداخت که بعد از فارغ التحصیلی چه کار بایستی انجام داد:

    من بعد از آخرین روتیشن اینترنی(اسفند)، ازدواج کردم و برای همین نزدیک به سه ماه درگیر بودم. بعدش کارهای پایان نامه ام را انجام دادم و نهایتا در مرداد ماه تمام کردم و مطابق معمول ایران، به دلیل ماه رمضان کارهای آزاد کردن مدارک ام یک مدتی عقب افتاد. من به دلیل معافیت سربازی، با وثیقه ده میلیون تومانی،با درخواست ادامه تحصیل در خارجه، مدارک ام را آزاد کردم. دوندگی هایش یکی از تلخ ترین تجربیات زندگی ام بود و اگر امید به ترک ایران نبود احتمالا صدبار نیمه کاره رهایش می کردم. ریزه کاری ها را به یاد ندارم و فکر هم می کنم که احتمالا بسیاری ش بر اساس آیین نامه های ساعتی تغییر کرده و حتی اگر هم نکرده باشد، احتمالا تنها مربوط به دانشگاه خودم هست. روال کلی این است که با تصفیه حساب از دانشگاه شروع می کنید و از شما می خواهند که از همه دانشکده ها و سازمان های تان گواهی بیاورید که چیزی امانت نگرفته اید که پس نداده باشید و یا بدهی ندارید. مرحله بعدی، گرفتن نامه برای امور فارغ التحصیلی هست. در امور فارغ التحصیلی، مدارک شما را جمع آوری کرده و بعد از گرفتن رشوه های مرسوم، با وزارت خانه تماس می گیرند. خود صدور مدارک فارغ التحصیلی، همچون ریز نمرات یا دیپلم، داستانی ست. مثلا دیپلم بایستی خطاطی بشود! و خطاط فقط هفته ای یک بار پیدایش می شود. به هر حال، مدارک را بعد از جمع آوری، به وزارت خانه می فرستند. مرحله بعدی این است که در وزارت خانه به بخشی مراجعه بکنید که با دریافت وثیقه به دانشگاه ابلاغ می کند که مدارک شما را در اختیار تان بگذارند. هر کدام از این مراحل، معمولا به دلیل نهار و نماز، سفر بی موقع یا صرفا سر حال نبودن کارمند یا رئیس، می تواند به فردا موکول بشود. وزارت خانه وقتی به دانشگاه ابلاغ بکند، دانشگاه در تشریفات مضحکی، مدارک شما را آزاد می کند. دقت بکنید که مطابق قانون شما حق دارید سه نسخه کپی برابر اصل شده از مدارک تان توسط دانشگاه داشته باشید. در اصل، شما تعهد می دهید که مدارک تان را ظرف ۹۰ روز بازگردانید. در واقعیت شما مدارک را در امن ترین جای ممکن حفظ خواهید کرد. حتما نسخه های کپی برابر اصل شده از مدارک را بگیرید. دو مدرک دیگر هم هست که اگر نگویید، معمولا خودشان نمی دهند ولی گرفتن ش ضرر ندارد. یکی گواهی است که ریز بخش هایی که شما در بالینی گذرانده اید را با ذکر تاریخ می آورد (برای ثبت نامه USMLEو بعد ضروری است) و یکی نامه رییس مدرسه پزشکی، که اولی را به زبان فارسی می دهند و دومی را به زبان انگلیسی از بخش امور بین الملل می توانید بگیرید. نامه رییس مدرسه پزشکی یک قالب از پیش تعیین شده دارد که نوشته شما خیلی دانشجوی خوبی بودید. این کاغذ بعدا که خواستید برای مچ اپلای بکنید لازم است. برای دانشجویان امریکایی این مدرک بسیار حیاتی ست چون نشان می دهد در طول سالهای مدرسه پزشکی چطور رفتار کرده اند با این حال برای خارجی ها کاملا فرمالیته است. من شنیده ام که از نامه یک سال قبل هم توانسته اند برای سال بعد استفاده بکنند و قاعدتا تاریخ ش نبایستی برای کسی که فارغ التحصیل شده است، تفاوتی ایجاد بکند. نهایت ش این ست که مجبور می شوید آن را دوباره درخواست بدهید در زمان مچ که بسیار کار ساده ای ست و به نسخه اصلی ش نیازی نیست (می توانند از ایران برایتان اسکن بکنند و شما هم همان اسکن شده را در وب سایت مچ آپلود می کنید). مدارک تان را به دارالترجمه رسمی و ترجیحا با کیفیت که با مدارک تخصصی پزشکی آشناست ببرید (در بخش ترجمه نام واحد هایی که گذرانده اید گاهی چیزهای واقعا مضحکی می نویسند، مثلا بهداشت را ترجمه می کنند Health). توصیه من این است که دست کم ۳ و ترجیحا ۵ سری کامل از همه مدارک تان را ترجمه بکنید و به مهر دادگستری و همینطور وزارت امور خارجه مزین بکنید. کپی برابر اصل ها را برای وقتی نگاه دارید که جایی از شما ارایه نسخه اصل مدارک تان را می خواهد (ضمیمه ترجمه ها نکنید).

    برای ورود به تخصص، بیش و پیش از هر چیزی شما نیاز به قبول در امتحانات USMLE دارید. در مورد اینها بعدتر خواهم نوشت. در این مرحله، شما پیش از ترک ایران نیاز دارید که برایش ثبت نام بکنید. دلیل این موضوع این است که در ایالات متحده، دسترسی به دانشگاه شما بسیار دشوار است. سازمانی متولی فارغ التحصیلان خارجی است به نام ECFMG http://www.ecfmg.org/ این سازمان غیر انتفاعی، کارش این است که مدارک شما را جمع آوری می کند و تاییدیه مدارک شما را می گیرد و به شما اجازه می دهد با سازمان برگزار کننده USMLE exams تماس بگیرید و وقت امتحان بگیرید. اولین مرحله در این پروسه، شروع در بخش IWA این وب سایت است که از اینجا شروع می کنید: https://secure2.ecfmg.org/usmleidreq...navigator.aspx
    در اولین گام، ECFMG از شما می خواهد که هویت تان را اثبات بکنید. از طریق دانشگاه بسیار راحت تر است انجام این کار. یک برگ را پرینت گرفته و به امور آموزش مراجعه بکنید. آنها با الصاق عکس، هویت شما را احراز و گواهی می کنند. بعد این گواهی را برایشان ارسال می کنید. مرحله بعدی، تماس با دانشگاه شما هست: آنها نامه ای محرمانه به دانشگاه می فرستند که حاوی فرمی استاندارد است که پرسش هایی از این قبیل پرسیده است که آیا دانشجو به هر دلیل تعلیق شده است؟ آیا رفتاری نامناسب داشته است؟ آیا در طول تحصیل وقفه داشته است و از این دست. تقریبا همیشه این فرم را بدون مشکل برایتان پر می کنند. اما اشکال کار اینجاست که خودتان می بایست پیگیر کار باشید. بنابراین می بایست بروید و از امور بین الملل بپرسید که آیا نامه رسیده یا نه و بعد دستی خودتان ببرید و کامل ش بکنید و دوباره برگردانید و داخل پاکت مهر بکنند برایتان تا شما با پست ویژه برای ECFMG پس بفرستید. مرحله بعدی، فرستادن مدارک دانشگاهی تان هست که ترجمه بایستی شده باشد. در زمان من، دانشگاه ایران مهر «کپی برابر اصل است» به زبان انگلیسی نداشت ولی ظاهرا بعدا ساختند. به هر حال بایستی مدارک شما در روی ترجمه و کپی فارسی که همراهش هست، این مهر بخورد و دوباره در پاکت دانشگاه گذاشته شده و به دست شما داده بشود تا با پست پیشتاز به ECFMG بفرستید. همه این مدارک وقتی توسط ECFMG جمع بشود، پیشینه شما احراز می شود و اجازه امتحان دادن به شما داده می شود.
    باز کردن پروفایل در ECFMG IWA هم خودش بساطی دارد. دقت بکنید که تاریخها را یا با تقویم مطابقت بدهید یا از یک مبدل تقویم آنلاین استفاده بکنید. من همین الان به دلیل بی دقتی دانشگاه ام، یکی دو عدم تطبیق وجود دارد که زیاد مهم نیست ولی می تواند دردسر زا بشود. در این پروفایل شما بایستی تمام مراحل تحصیل تان را شرح بدهید. مثلا روتیشن ها را با ذکر تاریخ دقیق بنویسید. کار زمان بری هست و اگر بتوانید با کسی که تجربه ش را دارد انجام بدهید بهتر است. نام مراکزی که در آنها کار کرده اید زیاد مهم نیست ولی بسیار دقت کنید که نام روتیشن ها را درست بنویسید. یعنی از نام انگلیسی شان استفاده بکنید. مثلا ارتوپدی می شود Orthopedic Surgery. اینها را معمولا با چند جستجوی ساده می توانید بیابید.

    بعد از اینکه ثبت نام تان تمام شد، می توانید برای امتحان ها وقت بگیرید. در پست بعدی درباره شان خواهم نوشت ولی به شکل کوتاه اشاره بکنم که اگر بتوانید Step 1 and Step 2 CK را پیش از آمدن بدهید شاید برایتان ساده تر بشود. شرایط امتحان دادن برای من فراهم نبود و به همین دلیل همه را اینجا دادم.

  8. #8

    پیش فرض USMLE، یا چطور مدرسه پزشکی را مرور کنیم

    USMLE http://www.usmle.org/نام امتحاناتی هست که توسط اتحادیه بورد های پزشکی ایالات متحده FSMB و آزمونندگان ملی بورد پزشکی NBME برگزار می شود تا اطمینان حاصل بکند ورودهای تخصص پزشکی، از حداقل قابلیت های لازم برای مراقبت از بیماران برخوردار هستند. این آزمون دارای سه مرحله است که مرحله دوم اش، دو بخش مجزا دارد. بنابراین بیشتر می توان گفت امتحان ۴ مرحله دارد. این آزمون برای همه دانشجویان پزشکی امریکایی هم یکسان است ولی با این تفاوت که به دلیل اینکه آنها در اپلیکشن شان چیزهای دیگری هم دارند که بتوانند آنها را برای شایستگی ورود به تخصص بسنجند، نقشی فوق حیاتی ایفا نمی کند برایشان. به علاوه، برای دانشجویان فارغ التحصیل از دانشگاه های خارج از ایالات متحده، شرط شرکت در مچ، پاس کردن دو مرحله اول (سه مرحله در صورتی که مرحله دوم را دو مرحله مجزا تصور کنیم). همه مراحل نزدیک به ۴ هزار دلار هزینه دارد. برای کسانی که می خواهند تخصص را با ویزای کار (H1B) شروع بکنند که محدودیت های بسیار کمتری از نظر کسب اقامت بعدی و کار کردن در ایالات متحده با تخصص کسب شده دارد، نیاز است که تا زمانی که پروگرم تخصصی که می خواهد برای شما ویزا درخواست بکند، آخرین مرحله آزمون یا USMLE Step 3 را هم داده باشید. در غیر اینصورت، تنها می توانید برای ویزای J1 Alien Physician اقدام بکنید که مهم ترین محدودیت ش این است که پس از فارغ التحصیلی از شما می خواهند دو سال در خارج از ایالات متحده و در کشور مبدا تان طبابت بکنید پیش از اینکه برای ادامه طبابت به ایالات متحده بازگردید (راه هایی برای دور زدن این محدودیت وجود دارد، مثل اینکه با دولت ایالات متحده توافق بکنید که همان دو سال را در مناطق محروم تر طبابت بکنید. اما به دلیل پیچیدگی هایش، گزینه مطلوب تری نیست).

    از ابتدای سال ۲۰۱۱، سازمان متولی، نمره ۲ رقمی را دیگر به پروگرم های تخصصی گزارش نمی کند و تنها برای خود شما می فرستد و از امسال، نمره ۲ رقمی دیگر وجود خارجی نخواهد داشت. رسمی بسیار خنده دار میان خارجی ها به طور عمومی و میان ایرانی ها به شکل شدید تر وجود دارد که برای «لو» ندادن نمره امتحان شان، از سیستم نمره ای استفاده می کنند که از سال ۲۰۰۹ دیگر وجود خارجی ندارد! پیشتر، یک مقیاس برای نمره ۲ رقمی بود که از یک نمره نسبتا خوب به بعد، همه را ۹۹ اعلام می کرد. کلا چون گفتن اینکه من ۹۹ آوردم، امر را بر فرد مشتبه می کند که لابد یک نمره کمتر از صد داشته، بسیار رایج است که افراد به جای گفتن نمره واقعی شان، می گویند دو تا ۹۹ آوردم (اشاره به استپ ۱ و استپ ۲ سی کی). واقعیت این است که اینجا اصلا دیگر کسی به ۲ رقمی اهمیتی نمیدهد و ۹۹، اصلا نشان نمی دهد شما چقدر خوب هستید. به خصوص برای رشته های رقابتی تر، نمره همه کسانی که اپلای می کنند و حتی قبول هم نمی شوند، بر مبنای آن سیستم ناموجود، ۹۹ است! سیستم ۳ رقمی محک بهتری به شما می دهد و فاصله تان را با بقیه دقیق تر نشان می دهد.
    در هر امتحان، تقریبا ۱۰-۲۰درصد سئوالات آزمایشی هستند و در نمره نهایی شما لحاظ نمی شوند. تشخیص اینکه کدام یک پرسش اصلی است تقریبا غیرممکن است، هدف از قرار دادن این پرسش ها هم این ست که شما، تمام تلاش تان را برای پاسخ صحیح دادن به آنها به کار ببندید. در نگاه اول، برای ما ایرانی ها چنین کاری بی نهایت غیرمنصفانه می آید که شما خوکچه آزمایشگاهی آیندگان بشوید، ولی فراموش نکنید که شما دارید از یکی از تک رو ترین و خودخواه ترین فرهنگ ها، وارد یک اردوگاه کار جمعی می شوید، پس خودتان را آماده Taking one for the team بکنید.
    بروی هم رفته با اینکه باورش سخت است، ولی این تست بی نهایت دقیق است. نمره ۲ رقمی که معیار خوبی برای سنجش نمره های شما در مراحل مختلف امتحان هست در هر سه استپ برای من ۸۴ شد!

    همه مراحل امتحان به جز Step 2 CS با نشستن جلوی کامپیوتر انجام می شود. روز امتحان ها هیچ چیز حتی ساعت با خود همراه نبرید. یک کیف کوچک همراه داشته باشید که موبایل و ساعت تان را داخل بگذارید چون بایستی یک کمد کوچک در اختیارتان قرار بدهند. به جز Step 2 CS، بقیه امتحان ها بایستی غذایتان را خودتان ببرید. یک چیز سبک ترجیحا ساندویچ سرد ببرید و چند تا انرژی بار یا شکلات و آب. من با اینکه به جز با مشروبات الکلی انرژی درینک نمی خوردم ولی برای همه مراحل یک ردبول سایز بزرگ همراه خودم بردم که با ساندویچ خوردم. فکر می کنم بسیار ضروری است چون بلافاصله بعد از خوردن غذا سخت است چشم ها را باز نگاه داشتن.

    الزامی برای پاس کردن استپ ها به جز استپ ۳ وجود ندارد. بعضی ها بلافاصله بعد از فارغ التحصیلی، استپ ۲ سی کی را می دهند چون حس می کنند پرسش ها بالینی تر است. بعضی ها استپ ۱ را اول می دهند چون استپ های بعدی بر پایه اطلاعاتی که در استپ ۱ مورد پرسش واقع می شود است. شخصا به ترتیب دادم چون دوست داشتم یک بار دیگر بعد از ۳ سال مرور کنم پزشکی را و در ضمن دوست نداشتم بعد از نزدیک شدن به موضوعات بالینی، دوباره علوم پایه حفظ بکنم. فراموش نکنید که دشوارترین و تعیین کننده ترین استپ، ۱ است. بنابراین بر اساس توانایی ها و امکانات تان تصمیم بگیرید.

    استپ ۱، امتحانی است که دانش علوم پایه شما را محک می زند. در اینجا می توانید محتوای امتحان را ببینید: http://www.usmle.org/step-1/#content-outlines. در همین وب سایت، یک نمونه سئوالات به صورت مجانی هست که می توانید دانلود کرده و نصب بکنید تا با نرم افزار هم آشنا بشوید. روز امتحان از ۸ صبح شروع می شود و تا ۴ ادامه دارد. تعداد سئوالات ۳۲۲ است که در ۷ قسمت ۴۶ سئوالی ارایه می شود. برای هر کدام یک ساعت وقت دارید که می توانید زودتر یک بخش را تمام بکنید و از وقت اضافی برای بخش های دیگر استفاده بکنید. یک ساعت هم وقت استراحت دارید که تنها بین قسمت ها می توانید استفاده بکنید. قانونا بین قسمت ها می توانید بیرون آمده و در استراحتگاه محیط امتحان، کتاب باز بکنید، هرچند من توصیه نمی کنم چنین بکنید. به شکل کلی، استپ۱ آزمونی به شدت استاندارد شده در مقایسه با بقیه مراحل است چون برای دانشجویان امریکایی تبدیل به سنگ محک شده است. اکثر تست های امتحان قابل پیش بینی است، ترکیب سئوالات در بیشتر روزها یکسان است و حتی مواد امتحانی ش هم بسیار استاندارد شده است. با همه اینها، اینکه از چه جایی برای امتحان بخوانید کاملا بستگی به پیشینه تحصیلی تان دارد. تجربه شخصی من این بود که هر بار که چند ماه قبل از امتحان به سراغ Kaplan Lecture Notes for Step 1 که ۴۰۰ دلار خریداری شان کرده بودم می رفتم، از خواندن پشیمان می شدم. مطالب خسته کننده و بسیاری از اوقات برای من تکراری بود. با این حال من چند تایشان را خواندم ولی به قدری با روز امتحان فاصله داشت و وقفه میان ش داشتم که فکر نمی کنم تاثیری داشت. برای امتحان من واقعا از نیمه دسامبر شروع کردم و ۱۶ مارچ امتحان دادم. من علاوه بر بخش هایی از لکچر نوتس، کتاب First Aid USMLE Step 1 http://www.amazon.com/First-Aid-USML...0071802320را خواندم و همه سری تست های USMLE World http://www.usmleworld.com/Step1/step1.aspx را در حالت شبیه سازی امتحان زدم. پاسخ های غلطم را هم مرور کردم تا جایی که دیگر هیچ کدام را غلط نمی زدم. شاید ۵۰ صفحه هم از Rapid Review Pathology http://www.amazon.com/Rapid-Review-P...view+pathology را خواندم هر چند همه تست هایش را که آنلاین در دسترس هست پیش از U World زدم. فکر می کنم ۵۰۰ تست بود و خیلی هم تست های با کیفیتی نبود ولی خوبی ش این بود که به شما یک حسی می دهد که با چه چیزی روبرو هستید.
    منابع دیگری هم وجود دارد مثل تست های Kaplan http://www.kaptest.com/Medical-Licen...prehensive.htm که من اصلا امتحان نکردم. به نظرم U World از همه بهتر است و اگر فروم های خارجی بخوانید توافق نظر وجود دارد که بهترین رفرنس است. فکر می کنم برای ۳ ماه آمادگی هزینه ای نزدیک به ۱۸۰ دلار دارد که معقول است. خوبی ش این ست که به شما امکان تست های مکرر می دهد و با تولید ریپورت، می فهمید که کجا ضعف دارید. نکته اساسی، پاسخ های تست هاست که بایستی با دقت بخوانید. از من پاسخ های هر بلاک ۴۶ سئوالی ۲ -۳ ساعت وقت می گرفت که به نظرم بسیار ارزشمند است.
    به شکل خلاصه، استپ۱ را بایستی تنها از روی FirstAid و RapidReview خواند اگر پایه تان قوی است. اما چطور بفهمید پایه تان قوی است؟ ساده است، یک تست آزمایشی بخرید و بزنید. نسخه های آنلاین ش را USMLE World هم دارد و هم https://nsas.nbme.org/home. NBME. اینها با اندکی اغراق، نمره شما را اگر همان روز امتحان بدهید نشان می دهند (۵-۱۰ نمره از نمره ۳ رقمی که به شما می دهند کم بکنید). اگر هدف تان ۲۵۰ هست و نتیجه تان ۱۹۰ یعنی اینکه پایه تان نیاز به مرمت دارد. نکته آخر اینکه این امتحان، و به خصوص استپ۱، بسیار وابسته به تکنیک های تست زنی است. این امتحان می خواهد ظاهری بالینی داشته باشد و برای همین ۲ پاراگراف به توصیف بیماری اختصاص می دهد که در انتها متوجه می شوید تنها لازم بوده پرسش آخر که درباره یک چرخه متابولیسم خاص ست را بخوانید و هیچ ربطی به بیمار توصیف شده نداشته (۲۰٪ سوالات اینطوری هستند در استپ۱). بنابراین بسیار آماده بشوید.
    نمره من با این مقدار آمادگی ۲۳۷ شد.

    استپ ۲، دارای دو بخش است. Clinical Knowledge & Clinical Skills این دو تست کاملا از هم مجزا هستند ولی شما برای ورود به مچ نیاز به هر دو دارید.Clinical Skills یا به اختصار CS http://www.usmle.org/step-2-cs/، آزمونی است که قابلیت شما در گرفتن یک شرح حال و معاینه بالینی، همینطور وارد کردن اطلاعات به صورت ساختاریافته و فرمول بندی یک تشخیص افتراقی و یک پلن عمومی برای درمان را می سنجد. در عالم واقع، به دلیل اینکه یک تست پاس/رد شدن است، تبدیل به یک محل معاش برای برگزار کنندگان ش شده است. نرخ قبولی برای امریکایی ها ۹۷ ٪ و برای خارجی ها ۷۸٪ است. مهم ترین موضوع برای شما، زبان انگلیسی است. ولی نگران لهجه نباشید، ایرانی ها ندرتا لهجه ای دارند که فهم را برای امریکایی ها دشوار بکند. موضوع اصلی این است که شما بایستی یاد بگیرید یک سناریو را مرتبا بازی بکنید. روش آماده شدن برای آزمون این است که یک کتاب می خرید: FirstAid Step 2 CS http://www.amazon.com/First-Aid-USML.../dp/0071760504 که در آن ابتدا جزییات امتحان و نکات کنکوری ش آمده، بعد تمام بیمارانی که احتمالا موضوع پرسش می توانند باشند به صورت مینی کیس آمده و در آخر ۴۴ بیمار معرفی شده به صورتی که بتوانید با یک پارتنر، برایش تمرین بکنید. کسی که می تواند حتی پزشک نباشد، می شود بیمار شما و با خواندن از روی متن، یاد می گیرد بایستی به پرسش های شما چگونه جواب بدهد. شما با تایم گرفتن، می بینید که چطور عمل می کنید و با مرور کردن موارد با پارتنر متوجه می شوید چه چیزهایی را جا انداختید. سعی کنید بعد از هر کیس، حتما تشخیص افتراقی فرموله بکنید و پلن بدهید و بعد با نتایج مقایسه بکنید. من همه کیس ها را یک بار رسیدم انجام بدهم با همکارم اینجا که امریکایی بود. معمولا حتی روز امتحان از هر کیس، یک چیز مهم یادتان می رود که زیاد مهم نیست. موضوعاتی به ظاهر بی اهمیت، به راحتی برای شما امتیاز می آورند مثل سلام کردن وقت مواجه با بیماران. از آنها غفلت نکنید و با تمرین دایمی، تبدیل به عادت ش بکنید

  9. #9

    پیش فرض USMLE ادامه

    روز امتحان به یکی از ۵ مرکز امتحانی در کل ایالات متحده می روید. اگر نزدیک شهر محل امتحان نیستید روز قبل بروید. امتحان به این صورت ست که وارد یک سالن می شوید ۲۴ نفری که جلوی ۲۴ اتاق معاینه هستید. به جز روپوش سفید و استتوسکوپ چیزی نیاز ندارید. اما بایستی لباس رسمی بپوشید: پیراهن و کراوات و شلوار پارچه ای برای آقایان، کت و دامن یا لباس رسمی برای خانم ها. شما در واقع جلوی یک سری بیمار که خودشان بازیگر هستند، نقش بازی می کنید. همه ش یک بازی حرفه ای ست. برای هر بیمار ۱۵ دقیقه فرصت دارید که توصیه نمی کنم بیش از ۱۲ دقیقه صرف ش کنید. بقیه ش را به نوشتن اختصاص بدهید. مراکز الان کامپیوتری شده اند ولی روز امتحان من کامپیوتر ها از کار افتاد بنابراین آماده نوشتن سریع به انگلیسی هم باشید. تمرین تایپ اما ضروری تر است.

    Step 2 Clinical Knowledge یا CK http://www.usmle.org/step-2-ck/#contentdescription امتحانی ست که بیشتر توان شما را در تشخیص بیماری ها و همینطور ارایه پلنی برای بیمار محک می زند. این امتحان از این جهت دشوار است که بر خلاف استپ ۱، دارای ۸ بلاک است که ۹ ساعت طول خواهد کشید، بنابراین یک عنصر مهم، استقامت است. باز دوباره پای کامپیوتر می نشینید و فرمت امتحان دقیقا مثل استپ۱ است. منابع این امتحان چندان روشن نیست چون زمینه هایی که می توانند پرسش بکنند تقریبا نامحدود هستند. با این حال، به دلیل نزدیکی به کار بالینی، شم بالینی شما برای یافتن پاسخ صحیح بیشتر به کار می آید. Master the Boards Step 2 CKhttp://www.amazon.com/Master-Boards-USMLE-Step-CK/dp/1609787609/ref=sr_1_1?s=books&ie=UTF8&qid=1364361084&sr=1-1&keywords=master+the+boards+step+2+ck کتابی ست که من برای آماده شدن انتخاب کردم و به نظرم کفایت می کند. برای تست ها هم از USMLE World Step 2 باز در شرایط امتحان شروع کردم و پاسخ های غلط ام را آن قدر زدم تا همه را درست بزنم. به دلیل اینکه من امتحان سی اس را در جولای دادم و برایش ۴ هفته وقت و بی وقت آماده می شدم، برای سی کی نزدیک به ۲.۵ ماه وقت داشتم، عموما از ساعت ۶ عصر که خانه می آمدم تا نیمه شب+ بعضی آخر هفته ها. اگر وقت اضافه دارید، صرف خواندن متن نکنید چون به هیچ وجه نمی توانید همه مطالب را پوشش بدهید پس تست بزنید.
    نمره من در این امتحان ۲۴۵ شد.

    استپ ۳، یک امتحان دو روزه هست و از این جهت با بقیه تفاوت دارد که با اینکه پشت کامپیوتر می نشینید، ولی نصف روز دوم را به کیس های شبیه سازی شده پشت کامپیوتر اختصاص داده اند (بین ۱۰ تا ۱۲ کیس) که به شکل ساده، پذیرش یک بیمار از لحظه ورود به مطب/بیمارستان/اورژانس است تا کاملا خوب شدن اش. نرم افزار به شکل ایده آل کار نمی کند و در واقع آنچه از شما می خواهند چندان سخت نیست و بیشتر این است که با کار کردن با نسخه آزمایش نرم افزار که قابل دانلود مجانی است، یاد بگیرید چطور تست اردر بدهید و با چه ترتیبی بخواهید و .... برای استپ ۳، من Master the Boards Step 3 http://www.amazon.com/Master-Boards-...+boards+step+3 را یک بار مرور کردم و همینطور همه تست های USMLE World را زدم در حالت امتحانی و بعد هم غلط هایم را. من فرصت تصحیح همه غلط هایم را نداشتم (فکر می کنم ۳۰۰ تست غلط باقی ماند) اما به مانند قبل، پاسخ های تفصیلی را خواندم. برای امتحان من حدود ۳ ماه وقت داشتم ولی به دلیل همزمانی با اوقات پر استرس مصاحبه و کار روزانه ام، عملا ۱ ماه و ۱-۲ هفته توانستم روزانه ۵-۶ ساعت بخوانم. نمره ام هم ۲۲۲ شد.


    می دانم که بسیار در هم و برهم توضیح داده ام ولی من خودم هیچ جا در فروم های فارسی ندیدم درباره ماهیت امتحان صحبتی شده باشد. به علاوه یک هشدار عمده هم می دهم: از فروم های خارجی به خصوص آنها که برای فارغ التحصیلان مدارس خارج از ایالات متحده هستند، تنها برای کسب اطلاعات خام استفاده بکنید. این فروم ها پر است از اطلاعات نادرست و امیدهای واهی و مقایسه های نادقیق. نقش دعای خیر مادر و حضرت حق، در نظر آزمون دهندگان ظاهرا بسیار بیشتر از زحمت و تلاش شخصی شماست و اگر این برای شما گمراه کننده نیست، دست کم مراقب باشید که با خواندن شان ناامید نشوید.

  10. #10

    پیش فرض پاسخ : تجربه های ورود به تخصص پزشکی در ایالات متحده

    ببخشید ا ببخشید میشه بپرسم الان که شما این امتحانات رو دادین، به نظرتون کسی که الان چند سال هست که فارغ التحصیل شده در ایران، بهتر اینه که بشینه و برای این امتحانات بخونه و یا اینکه اگر پایه تحقیقات خوبی داره برای مستر یا phd درخواست بفرسته. ممنون میشم از راهنماییتون.

صفحه 1 از 52 123456789101151 ... آخرینآخرین

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •