ببيند از نظر كيفي خيلي مدارس با هم تفاوت چنداني ندارند يعني اگه واقع بينانه در نظر بگيريم خيلي فرق ندارند ولي آنچه مهم است در واقع شاگردان مدرسه هستند منظورم مليت غالب... كه اين هم بيشتر در دبيرستان نمود پيدا مي كنه.
اينجا مثل ايران هيچ فشار درسي روي بچه ها نيست و تشويق آنچناني هم اصلا در اينمورد انجام نمي شه. يك بچه درسخون خيلي بيشتر از يه بچه متوسط مورد توجه نيست. بچه ها اينجا بيشتر دنبال فان هستند و در واقع به نوعي از نظر من شيوه تدريس در مدارس به طور مستقيم و غير مستقيم اين باور را در اونا ايجاد مي كنه.
و در واقع خود بچه يا فشارها و تشويق والدينه كه ( به طور واضح در چيني ها ديده مي شه ) باعث درس خوندنشون مي شه.
اگه بخوام به طور كلي بگم عدم درك از ارزش و اهميت تحصيلات در جامعه و تأثير تحصيلات بر روابط اجتماعي، روابط اولياي مدارس خصوصا دبيرستان ها با دانش آموزان و والدين، نحوه تدريس ، دبيران ، كتابهاي درسي از عواملي هستند كه اين بي انگيزگي را ايجاد مي كنند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)