صفحه 49 از 58 نخستنخست ... 3940414243444546474849505152535455565758 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 481 تا 490 , از مجموع 573

موضوع: اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنید؟

  1. #481
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    رشته و دانشگاه
    Msc
    ارسال‌ها
    78

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید�

    نقل قول نوشته اصلی توسط odesa1988 نمایش پست ها
    اصلا به نظر من این تاپیک خیلی موضوع غلطی رو داره مطرح میکنه، دوستان عزیز اگر الان شما متوجه شدید که کاری رو که در زندگیتون چندین سال قبل انجام دادید غلط و یا اشتباه هست بخاطر تجربیات شما در خلال این سالها بوده که میتونه اگر عاقل باشید از اینجا به بعد بکار شما بیاد. بعنوان نمونه شاید تنها موردی که من در موردش حسرت میخوردم اول نحوه کنکور دادنم و انتخاب رشتم بود و بعد هم معدل دوره کارشناسیم. ولی الان که به این زندگیم نگاه میکنم میبینم همین که من وارد آن رشته و دانشگاه شدم باعث شد که من انگیزه بیشتری برای ارشد پیدا کنم و به اون رشته علاقمند بشم و بتوانم دوره ارشد رو در دانشگاه بهتر و گرایش مورد علاقم بخونم. اگر معدل کارشناسیم به دلایل مختلف پایین بود باعث شد که برای ارشد بیشتر بخونم و معدل بسیار بهتر و نتایج بهتری کسب کنم. و سختیهای که در حین اپلای کردن با آنها برخورد کردم بدلیل معدل پایین کارشناسی باعث شد که الان که برای دکترا پذیرش گرفتم از یک دانشگاه خوب، تصمیم بگیرم که در دوره دکترا با تمام وجود و با حداکثر توان درس بخونم که بتونم با بالاترین افتخارات و سطح سواد فارق التحصیل بشم. همه اینها حاصل نمیشد مگر با تجربیاتی که بدست آوردم در این راه از همان ضعفهایی که یک موقعی باعث حسرت من بودند. اگر من اون تجربیات رو بدست نمی آوردم و آن شکستها رو نمیخوردم نمیدونستم که ضعفهام کجاست و تجربه ای هم بدست نیاورده بودم که بخوام ازش استفاده کنم. یادتون باشه که در مسیر زندگی هیچکدوم ما از اشتباهات در امان نیستیم چون انسانیم، ولی دو نوع رویکرد میشه نسبت به اشتباهات داشت یا دایم تا انتهای عمر حسرت اونها رو بخوریم و مثل پدربزرگها و مادربزرگهای شکست خورده دایما بگیم که اگر من فقط بر میگشتم عقب فلان کار و بهمان کار و میکردم و فلان اشتباه رو نمیکردم و کل عمر رو به حسرت فرصتهای از دست رفته بگذرونیم، یا اینکه از تجربیات خودمون درس بگیریم و اونها رو مبنایی کنیم برای پیشرفتهای آینده خودمون و بدونیم که اگر بدون تجربه این شکستی که باعث حسرت ما شده به عقب بر می گشتیم باز هم همان تجربه رو میکردیم پس آنچه که ارزشمند هست تجربه ای است که ما بدست آوردیم و خود این تجربه انقدر ارزشمند هست که جبران زمان از دست رفته رو میکنه چون ممکن بود جور دیگه ای و در تجربه ای بدتر از این هدر بره. اون دوستانی هم که میگن که مثلا اشتباه کردن برای ادامه تحصیل یا زندگی نرفتن از ایران، چون زندگی در ایران رو تجربه کردن متوجه شدن که زندگی در ایران شاید اشتباه بوده براشون بر اساس تجربیاتشون ولی از کجا معلوم که اگر میرفتند اونور موفق می شدند؟ ورژنی رو در نظر بگیرید که همین دوستان رفتند آمریکا و در بهترین شهر اصلا شما فرض کنید شهر لس آنجلس و یا نیویورک و یا ... و الان احساس خوشبختی نمی کنند و احساس میکردند که اگر ایران مونده بودند خوشبخت می شدند که مثالهاش کم نیست از این مورد، و یا کسانی که ایران موندند و خوشبخت شدند در حالیکه می تونستند بروند آمریکا که مثال این دسته هم کم نیست. پس آن چیزی که به همه این ادعاها صحت و اعتبار میده تجربه است و چون الان شما این تجربه رو بدست آوردید میدونید اشتباه هست. پس قدر تجربیاتتون رو بدونید و سعی کنید ازشون درس بگیرید و آیندتون رو بر اساس این تجربیات بهبود بدید و هیچوقت حسرت نخورید چون ممکن مابقی عمرتون هم به حسرت بگذره. نکته آخر اینکه هیچوقت تا زمانیکه شما رو توی گور نذاشتن برای انجام هیچکاری دیر نیست و آن چیزی که مردم ازش به پیری و فرتوتی اسم می برند تنها پیری ذهن هست و اگر نه پیری جسم مانعی برای هیچکاری نیست و نمونه بارزش استیفن هاوکینگ فیزیکدان برجسته انگلیسی است که به نطر من اسطوره بودنش بیشتر از خدماتش به علم خدمتش به اخلاق بشری و امید دادن به نسل بشر هست.
    موفق و پیروز باشید.
    عزیز سن بره بالا، مقتضیات خودش رو داره، چون بدن وهورمونهاش باافزایش سن مقتضیات دیگه ای رو میطلبه. حتی اگه بخوای بازنمیشه. یعنی این ضرب المثل اشتباهه که میگن خواستن توانستن هستش. بنظرم.
    استفان هاکینگ هم بت نکنیم ، ایشون دارای کرسی نیوتن درانگلیس بودامامخالف ساخت شتابدهنده هیگزبودوباعث شد کلایدرهای رو تا 30سال نسازندتااینکه با فشاردانشمندان وخوداقای هیگز، کلایدر سرن توی سوییس رو ساختندوهیگزکوانتوم آمد جلو. بعد سی چهل سال تاخیر ناشی از استفان هاکینگ وهمفکرانش

  2. #482

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنید؟

    من چند سال پیش اینجا یه چند تا پست گذاشتم هنوزم حس قشنگی بهم می ده. تقریبا اوایل پروسه خارج رفتنم بود وقتی که پذیرش فوق رو گرفتم تو رشته ایی که دوست داشتم. سال های سازندگی بود و همه چی بعد از یه مقطع افسردگی تبدیل به شور و شوق زندگی چه شخصی چه درسی شده بود. ولی زندگی همیشه سرازیری نیست همه چی با محاسبات ما جور نمیاد مخصوصا وقتی ایرانی باشی و بخوای مقیم بشی هزار تا سد جلو راحته. قوانین نا نونشته یا نمی دونم شایدم از پیش نوشته که طالع ما دهه 60 تیا بهش گره خورده. من اگه زمان به عقب برگرده بارم همین راهو انتخاب می کنم حتی در انتخاب دوستایی هم که بهم ضربه زدن و باعث شدن بعد 3 سال برگردم دوباره سر جای اولم به چشم یه تجربه نگاه می کنم. الانم که درگیر پروسه مهاجرت و گرفتن اقامتم بیشتر به قشنگی مسیر فکر می کنم شاید هم اشتباه اومدیم ما دهه 60 تیا شاید باید به کم قانع بودیم تا خیلی چیزا رو از دست ندیم. ولی وقتی فکر می کنم یه عده منتظر زمین خوردن ات هستن بیشتر مصمم می شم برای هدفم که دل دشمن رو ناشاد کنیم.
    عمری دگر بباید بعد از فراق مارا، کاین عمر طی نمودیم اندر امیدواری

  3. #483

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنید؟

    زودتری
    چمدان میبستم
    بخیال لیسانس کار
    میرفتم پیش وکیل کار مهاجرت انجام میدادم میرفتم اونجا تا با محیط و زبان مردم بیشتر آشنا شم و کاری گیر میآوردم برای لیسانس اینجا میخوندم دیگر فوق دکترا بخیال مشدم
    من با چمدونم آخر این جاده

  4. #484

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    سلام
    اصلا چرا به عقت برگردیم....هر چند منظور اینکه از تجربیات دیگران استفاده بشه تو اینجا.ولی بیاییم به جلو نگاه کنیم نه به عقب....خیلی از چیزهایی که دوستان نوشتند فوران احساسات منفی است که حتی حال خواننده را هم بد میکنه...چکاریه آخه؟
    هرچی بوده تمام شده...و به عقب هم که نمیشه برگشت.من روانشناسم.به این چندتا سوالی که میپرسم جواب بدید؟(البته به خودتون..نه من)
    به طور کلی چی میخوای؟
    برای اینکه به خواسته ات برسی چکار کردی/میکنی؟
    آیا کاری که کردی/میکنی موثر بوده/هست؟
    اگر نه، چکار دیگری میتونی انجام بدی؟
    پلنت و برنامه ات چیه؟

    پیشرفت و موفقیت سن و سال نمیشناسه...بخوای، راهش را پیدا میکنی و راهش را پیدا کنی ، میتونی موفق بشی...فقط بدون که 0تا100ش دست خودته.

  5. #485

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنید؟

    سلام دوستان، نمی دونم کجا باید می نوشتم سوالمو... من تازه 27 سالمه، برگشتم ایران الان دارم خدمت می کنم... ارشد مکانیک دارم از دانشگاه خارج از کشور (دانشگاه ممتاز)... ادامه ندادم و برگشتم برم خدمت بخاطر ازدواج و اینکه مکانیک رشته من نبود... من از بچگی عاشق هنر و نقاشی بودم... کارای طراحیم بد نیس... یه خورده پول دارم... می خوام دلو به دریا بزنم بعد خدمت برم یه جایی مثل ایتالیا از اول معماری بخونم... می ترسم ولی... به خودم میگم مگه چند بار میام به این دنیا... بنظرتون دکترا مکانیک بخونم یا برم از اول معماری؟

  6. #486
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Jun 2012
    ارسال‌ها
    69

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط maxmaxfury نمایش پست ها
    سلام دوستان، نمی دونم کجا باید می نوشتم سوالمو... من تازه 27 سالمه، برگشتم ایران الان دارم خدمت می کنم... ارشد مکانیک دارم از دانشگاه خارج از کشور (دانشگاه ممتاز)... ادامه ندادم و برگشتم برم خدمت بخاطر ازدواج و اینکه مکانیک رشته من نبود... من از بچگی عاشق هنر و نقاشی بودم... کارای طراحیم بد نیس... یه خورده پول دارم... می خوام دلو به دریا بزنم بعد خدمت برم یه جایی مثل ایتالیا از اول معماری بخونم... می ترسم ولی... به خودم میگم مگه چند بار میام به این دنیا... بنظرتون دکترا مکانیک بخونم یا برم از اول معماری؟

    شاید من هم تجربه مشابه به شما را داشته باشم
    اگر پیش بهترین مشاورها هم برید
    آخر به این نتیجه می رسید که فقط خودتون می تونید پاسخ سوالتون را بدید.
    اما وقتی که من برگشتم دیدم از اول هم مسیر را درست رفته بودم ( از نظر مهاجرت به صورت کلی) اما در مورد رشته هر آن چیزی را که علاقه دارید به نظر بنده پی بگیرید.
    اما ببینید واقعا هدفتون از رفتن چی هست؟
    مزایای رفتن براتون بیشتره یا معایبش؟
    بعدش می خواید چکار کنید؟
    آیا هدفتون را نمی تونید توی ایران پیاده کنید؟
    و هزار سوال و جواب دیگه
    به هر حال براتون آرزوی موفقیت می کنم.

  7. #487
    Junior Member Aileen123 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    رشته و دانشگاه
    Finance
    ارسال‌ها
    80

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید

    نقل قول نوشته اصلی توسط farjam2013 نمایش پست ها
    اولین کاری که میکردم بعد از پیش دانشکاهی میرفتم سربازی بعد میرفتم دانشگاه بعدش هم اپلای ; اما یکی از بهترین کارایی که کردم و پشیمون نیستم اینه که برای دانشگاه دولتی نخوندم; ولی اگه بر میگشتم فقط و فقط روی زبان کار میکردم تا سطحم بالاتر بره; و همینطور هم یک ساعت از وقتمو با جنس مونث تلف نمیکردم; چون عقب گرده
    موافقم! البته با جنس مذکر!

  8. #488
    ApplyAbroad Hero chemistrymaste آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    Biophysical and Bioanalytical Chemistry
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط zizijoon نمایش پست ها
    اگر زمان به عقب برگرده به جای کانادا برای تحصیل به انگلیس میرفتم
    میتونم بپرسم چرا؟
    با تشکر


    "We believe in "Possibility

    به هر چیزی که فکر کنید از ته دلتون، بهش میرسید!

  9. #489
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Apr 2012
    رشته و دانشگاه
    Telemark university;systems and control
    ارسال‌ها
    65

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنید؟

    سلام دوستان عزیز
    با خوندن این تاپیک به نظرم رسید که یکسری از تجربیات و مسائل رو به عنوان کسی که هم تجربه اخذ پذیرش و رفتن به کشور نروژ و تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد اونجا و هم تجربه تدریس در دانشگاه های ایران و همچنین کار کارمندی و آزاد رو دارم، با شما در میان بذارم. من هم مثل خیلی از شما بعد از مقطع کارشناسی و در سن 22 سالگی تصمیم به ادامه تحصیل در کشورهای غربی و اروپایی رو گرفتم . اون زمان دلار حدود 1000 تومن بود و شرایط مهاجرت و تحصیل در خارج از کشور به مراتب آسونتر از امروز بود. بعد از گذروندن دوره های زبان و اخذ پذیرش از یک دانشگاه خوب در کشور نروژ به اونجا رفتم و در دوران تحصیل هم تمام تلاشم رو برای خوب بودن در اونجا انجام دادم. متاسفانه بعد از فارغ التحصیلی و در شرایطی که تحریم ها برای ایران و ایرانی 10 برابر شده بود و با قیمت بالارفتن نفت و از بین رفتن بسیاری از فرصت های شغلی و یکسری مسائل خانوادگی مجبور به بازگشت به ایران شدم و بعد از بازگشت با وجود تمام شعارهایی که مسئولین می دادن موفق نشدم در هیچ ارگان دولتی و خصوصی کار مناسبی پیدا کنم و حتی کارخونه هایی بودن که بهم می گفتند ما اینجا کارگر ساده نیازمندیم و نه مهندس.در نهایت در یک شرکت خصوصی و در کار تقریبا غیرمرتبط کار پیدا کردم اما 20 روز بیشتر طول نکشید که مجبور به استعفا شدم.حتی این نکته هم بگم وقتی که خارج از کشور درس می خونید و به ایران بر می گردید پیدا کردن کار براتون خیلی سخت تر می شه و دلایل حسادت، انگ غرب زدگی، بی دینی،جاسوسی و ... بهتون می خوره و حتی اگه موفق به پیدا کردن کار بشید در اون سازمان اینقدر باهاتون بد رفتار می شه که خودتون استعفاتون رو تقدیمشون کنید. در نهایت تصمیم گرفتم که کار آزاد کنم و با اجاره کردن یک مکان کوچیک و فروش زیورآلات امور زندگیم رو به سختی می گذرونم و دارم خودم رو راضی می کنم ولی از لحاظ روانی و روحی مطمئنا این حسرت تا آخر عمر باهام می مونه که کاش هرجور بود بر نمی گشتم و به هرقیمتی بود همونجا می موندم.
    دوستان عزیز تا وقتی نرفتید شاید تنها مشکلتون نرفتن از اینجا باشه،اما وقتی میرید و دیدتون باز می شه و بر می گردید اینقدر سرخورده و ناراحت میشید که هرروز به خودتون می گید کاش برنگشته بودم. وابستگی هاتون رو رها کنید. دلبستگی هاتون به این مملکت لعنتی رو ول کنید و برید و بدونید فقط یکبار زندگی می کنید و ای یکبار زندگی کردن رو به خاطر دلتنگی برای دوست و رفیق و خانواده از دست ندید.

  10. #490
    Moderator
    ummm آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    رشته و دانشگاه
    Medicine
    ارسال‌ها
    162

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط mehranD نمایش پست ها
    سلام دوستان عزیز
    با خوندن این تاپیک به نظرم رسید که یکسری از تجربیات و مسائل رو به عنوان کسی که هم تجربه اخذ پذیرش و رفتن به کشور نروژ و تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد اونجا و هم تجربه تدریس در دانشگاه های ایران و همچنین کار کارمندی و آزاد رو دارم، با شما در میان بذارم. من هم مثل خیلی از شما بعد از مقطع کارشناسی و در سن 22 سالگی تصمیم به ادامه تحصیل در کشورهای غربی و اروپایی رو گرفتم . اون زمان دلار حدود 1000 تومن بود و شرایط مهاجرت و تحصیل در خارج از کشور به مراتب آسونتر از امروز بود. بعد از گذروندن دوره های زبان و اخذ پذیرش از یک دانشگاه خوب در کشور نروژ به اونجا رفتم و در دوران تحصیل هم تمام تلاشم رو برای خوب بودن در اونجا انجام دادم. متاسفانه بعد از فارغ التحصیلی و در شرایطی که تحریم ها برای ایران و ایرانی 10 برابر شده بود و با قیمت بالارفتن نفت و از بین رفتن بسیاری از فرصت های شغلی و یکسری مسائل خانوادگی مجبور به بازگشت به ایران شدم و بعد از بازگشت با وجود تمام شعارهایی که مسئولین می دادن موفق نشدم در هیچ ارگان دولتی و خصوصی کار مناسبی پیدا کنم و حتی کارخونه هایی بودن که بهم می گفتند ما اینجا کارگر ساده نیازمندیم و نه مهندس.در نهایت در یک شرکت خصوصی و در کار تقریبا غیرمرتبط کار پیدا کردم اما 20 روز بیشتر طول نکشید که مجبور به استعفا شدم.حتی این نکته هم بگم وقتی که خارج از کشور درس می خونید و به ایران بر می گردید پیدا کردن کار براتون خیلی سخت تر می شه و دلایل حسادت، انگ غرب زدگی، بی دینی،جاسوسی و ... بهتون می خوره و حتی اگه موفق به پیدا کردن کار بشید در اون سازمان اینقدر باهاتون بد رفتار می شه که خودتون استعفاتون رو تقدیمشون کنید. در نهایت تصمیم گرفتم که کار آزاد کنم و با اجاره کردن یک مکان کوچیک و فروش زیورآلات امور زندگیم رو به سختی می گذرونم و دارم خودم رو راضی می کنم ولی از لحاظ روانی و روحی مطمئنا این حسرت تا آخر عمر باهام می مونه که کاش هرجور بود بر نمی گشتم و به هرقیمتی بود همونجا می موندم.
    دوستان عزیز تا وقتی نرفتید شاید تنها مشکلتون نرفتن از اینجا باشه،اما وقتی میرید و دیدتون باز می شه و بر می گردید اینقدر سرخورده و ناراحت میشید که هرروز به خودتون می گید کاش برنگشته بودم. وابستگی هاتون رو رها کنید. دلبستگی هاتون به این مملکت لعنتی رو ول کنید و برید و بدونید فقط یکبار زندگی می کنید و ای یکبار زندگی کردن رو به خاطر دلتنگی برای دوست و رفیق و خانواده از دست ندید.
    سلام،خیلی متاسفم از اینکه اینقد پشیمون شدید و این اتفاق بد براتون پیش اومد،ولی همونطور که خودتون فرمودید کاش برنمیگشتین!جای تاسف داره که شمایی که خارج از کشور درس خوندی الان باید زیورالات بفروشی!(خدای نکرده قصد توهین به این صنف رو ندارم)اما به هر حال کسی که حداقل ۱۲سال برای دیپلم بعد هم ۴سال برای کارشناسی و nسال برای مستر و ..میخونه لااقل انتظار داره بتونه با رشته ای که اینقد براش تلاش کرده بره سر کار!!
    البته کسایی که با سلام برسون بگو از طرف فلانی هستم پاس میشن رو عرض نمیکنم!
    انشاالله موفق و سلامت باشید.
    زندگی مثل پانتومیم میمونه حرف دلت رو به زبون بیاری باختی!

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 51
    آخرين نوشته: October 25th, 2019, 05:58 PM
  2. ایمیل و homepage استاد برق قدرت کانادایی+آمریکایی
    توسط hamedzm در انجمن مهندسی برق و کامپیوتر و IT
    پاسخ: 17
    آخرين نوشته: April 14th, 2016, 01:43 PM
  3. آشنایی با اعضای که برای سال 2010 اقدام کرده اند
    توسط فراز در انجمن تحصیل در سوئد
    پاسخ: 130
    آخرين نوشته: May 30th, 2010, 06:54 PM

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •