صفحه 41 از 58 نخستنخست ... 313233343536373839404142434445464748495051 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 401 تا 410 , از مجموع 573

موضوع: اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنید؟

  1. #401
    Junior Member polarstar29 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    رشته و دانشگاه
    University of Tehran
    ارسال‌ها
    62

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط gbahrein نمایش پست ها
    "اگر زمان به عقب برمیگشت دقیقا همین کارهایی را می کردم که تا به این زمان کرده ام..."
    من جوابم همینه و همیشه همین خواهد ماند. چرا؟ چون در هر زمان انسان ظرفیت و توانایی و تجربه خاصی مخصوص همان دوران خود رو داره. همین الان مطمئن هستم در حال انجام کارهایی هستم که شاید در آینده بگم ای کاش فلان طور انجام می دادم. انسان در هر دوران سعی می کنه اون جور که به نظرش عاقلانه می یاد عمل کنه و وقتی در آینده نتیجه اش رو ببینه آرزو می کند که ای کاش طور دیگر انجام می داد. ولی مسلما شاید گوش کردن به تجارب افرادی که چندین سال جلوتر از خودمان هستند خالی از لطف نباشه.
    بسیاری از مسائلی که دوست دارم بهشون اشاره کنم در این لینک زیر خلاصه می شه که البته It is easier said than done
    ۱۵ بهانه ای که برای دنبال نکردن آرزوهایتان می آورید

    چند مورد هم دوست دارم اضافه کنم:
    ۱- یاد گیری Multitasking
    ۲- کمتر تلویزیون و اخبار نگاه کردن و بیشتر و بیشتر و بیشتر کتاب خواندن- هیچ کس از شما نمی پرسه چقدر تلویزیون دیدی ولی همیشه کتاب هایی که خوندی توی حرف زدنت، کردارت و بازکردن دیدت اثر دارند.
    ۳- وقت نگذاشتن برای خواندن ایمیل های صدمن یک غاز فرواردی که هیچ چیز خاصی به دانش آدم اضافه نمی کنه
    ۴- عدم عضویت در سایت های اجتماعی که ۹۹.۹۹ ٪ وقت تلف کردن است و فقط برای فضولی در زندگی دیگران و آفریننده هزاران مشکل عجیب وغریب
    ۵- شروع کردن زبان سوم همزمان با انگلیسی و کنار گذاشتن عقیده احمقانه اینکه با هم قاطی می شوند در صورتیکه برعکس به شدت باعث رشد همدیگر می شوند.
    ۶- بیشتر دوست جدید پیدا کردن و کم کردن ارتباط با آدمهایی که دوستی باهاشون هیچ چیز نه به شما اضافه می کنه نه به اون ها
    ۷- هر توانایی که به خودتان اضافه کنید یک روزی به کارتان می یاد- حالا می خواد در هر زمینه باشه،‌ ورزش، نرم افزار کامپیوتری خاص، دفاع شخصی،‌ هنر
    ۸- self study در هر زمینه و منتظر معلم خاص نبودن- صد البته منتظر دوست یا کسی برای شروع کاری نماندن
    ۹- اعتماد کامل به این مطلب که هر چه بار درختی بیشتر، افتاده تر و بخشنده و خالص تر. خداشاهده بارها و بارها این قضیه برام ثابت شده. چه در ایرانی چه در خارجی ها. افراد پرافاده و فخر فروش رو به سرعت برق از زندگی تون بیرون بریزید و کنه شون نشید که طبل تو خالی بیش نیستند.
    ۱۰- دور کردن تکبر، غرور و حسادت خیلی خیلی خیلی زودتر
    ویرایش توسط polarstar29 : May 13th, 2015 در ساعت 10:51 PM دلیل: Adding more items
    What we do for ourselves dies with us. What we do for others and the world remains and is immortal." Albert Pine"
    A simple act of caring creates an endless ripple that comes back to you

    Nine things Happy, Successful People Choose to Ignore


  2. #402
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Feb 2012
    رشته و دانشگاه
    CSS - RWTH Aachen
    ارسال‌ها
    35

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط polarstar29 نمایش پست ها
    ۱- یاد گیری Multitasking
    میشه در مورد این بیشتر توضیح بدین؟؟ مرسی!
    There is a hunger still unsatisfied...

  3. #403

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    سلام دوستان
    من در سن سی و خورده ای دچار سوالات اساسی شدم!
    اگه برمیگشتم عقب، سال دوم یا سوم دبیرستان رشته تجربی انتخاب میکردم و داروسازی میخوندم چون بعد 5 یا 6 سال درسم تموم میشد و به درامد خوبی میرسیدم
    اگه به کنکور لیسانس برمیگشتم یکسال پشت کنکور میموندم تا رشته مورد علاقم (کامپیوتر) تو دانشگاههای تهران یا حداقل شهرای بزرگ قبول بشم (من همیشه شاگرد اول بودم و هوش و استعدادم خوب بود. از سال سوم راهنمایی با کمودور و 386 و ... برنامه مینوشتم) این رشته واقعا به روحیات من میخورد چون دوست دارم کارمو تو یه محیط آروم انجام بدم. از آزمایشگاه و این چیزا خوشم نمیاد.
    اگه به کنکور ارشد برمیگشتم بیشتر میخوندم تا گرایش مورد نظرم قبول بشم هر چند کلا همه گرایشای م شیمی شبیه همه. ولی اگه همون گرایشی که تو تهران قبول شدم رو با هدف پذیرش گرفتن دنبال میکردم میتونستم شش سال پیش از اینجا برم و الان دکترام تو خارج تموم شده بود.
    بعدشم که افتادم تو سربازی و امریه هیات علمی با این امید که در آینده یا پذیرش بگیرم برم آمریکا یا حداقل هیات علمی داخل بشم.
    متاسفانه باز شکست خوردم. پذیرش فول فاند آمریکام به خاطر اشتباه فاحش خودم و سهل انگاریم به خاطر آموزشی سربازی در س پ ا از بین رفت و ممنوع الورود به آمریکا شدم
    از طرفی دانشگاهی که درس میدادم با بی لیاقتی رییس دانشکده و پارتی بازی و تغییر دولت و ... به من پشت کرد و بورس نشدم. الانم که وضعیتو میبینید انبوه دکتراهای داخل پشت درهای هیات علمی صف کشیدن.
    دانشگاه داخلی که قبول شدم شهرستانه جاهای بهتر میتوسنم قبول بشم ولی اینو انتخاب کردم که به دانشگاه محل سربازی نزدیک باشم و اگه بورس یا پیمانی شدم راحت بتونم برم برگردم.
    الان واقعا نمیدونم چی کار کنم. دکترا عملا کاری انجام ندادم و اصلا انگیزه ای براش ندارم
    تو فیس بوک و لینکداین که نگاه میکنم اکثر همدوره ای هام یا خارجن یا سرکارن و ... من پا در هوام.
    متاسفانه یا خوشبختانه زبانم خیلی خوبه و همه اش رویای خارج رفتن دارم
    نمیدونم یه تغییر اساسی تو زندگیم بدم و برم دنبال برنامه نویسی کامپیوتر (من خودم به شخصه با کدنویسی خیلی حال میکنم ولی از لوله آزمایش و اینا بدم میاد)
    آیا میشه با سابق کار برنامه نویسی و مدارک مایکروسافت بعد سه سال برا ویزای کار اقدام کرد ( البته لیسانس و ارشم که ربطی نداره به کامپیوتر)
    مثلا جالبه بدونین من تو دانشگاه درس محاسبات عددی و متلب پاس نکردم ولی چون باید درس میدادم کامل اینارو خوندم و یاد گرفتم توانایی دارم چیزای جدیدو از روی رفرنسهای انگلیسی یاد بگیرم و عاشق نرم افزار و برنامه نویسی هستم.
    واقعا موندم
    ویرایش توسط omid497 : May 31st, 2015 در ساعت 10:35 AM

  4. #404

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    من هم داداشم داروسازی تموم کرده و بعدشم سریعا داروخونه زد و الان پول پارو میکنه خدا رو شکر اما مایی که مثل من خودمون رو کشتیم تو رشته ی برق و حالا بعدشم مثلا دکتری از آمریکا هم بگیریم بعدش چی میشه خدا میدونه!!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط omid497 نمایش پست ها
    سلام دوستان
    من در سن سی و خورده ای دچار سوالات اساسی شدم!
    اگه برمیگشتم عقب، سال دوم یا سوم دبیرستان رشته تجربی انتخاب میکردم و داروسازی میخوندم چون بعد 5 یا 6 سال درسم تموم میشد و به درامد خوبی میرسیدم
    اگه به کنکور لیسانس برمیگشتم یکسال پشت کنکور میموندم تا رشته مورد علاقم (کامپیوتر) تو دانشگاههای تهران یا حداقل شهرای بزرگ قبول بشم (من همیشه شاگرد اول بودم و هوش و استعدادم خوب بود. از سال سوم راهنمایی با کمودور و 386 و ... برنامه مینوشتم) این رشته واقعا به روحیات من میخورد چون دوست دارم کارمو تو یه محیط آروم انجام بدم. از آزمایشگاه و این چیزا خوشم نمیاد.
    اگه به کنکور ارشد برمیگشتم بیشتر میخوندم تا گرایش مورد نظرم قبول بشم هر چند کلا همه گرایشای م شیمی شبیه همه. ولی اگه همون گرایشی که تو تهران قبول میشدم رو با هدف پذیرش گرفتن دنبال میکردم میتونستم شش سال پیش از اینجا برم و الان دکترام تو خارج تموم شده بود.
    بعدشم که افتادم تو سربازی و امریه هیات علمی با این امید که در آینده یا پذیرش بگیرم برم آمریکا یا حداقل هیات علمی داخل بشم.
    متاسفانه باز شکست خوردم. پذیرش فول فاند آمریکام به خاطر اشتباه فاحش خودم و سهل انگاریم به خاطر آموزشی سربازی در س پ ا از بین رفت و ممنوع الورود به آمریکا شدم
    از طرفی دانشگاهی که درس میدادم با بی لیاقتی رییس دانشکده و پارتی بازی و تغییر دولت و ... به من پشت کرد و بورس نشدم. الانم که وضعیتو میبینید انبوه دکتراهای داخل پشت درهای هیات علمی صف کشیدن.
    دانشگاه داخلی که قبول شدم شهرستانه جاهای بهتر میتوسنم قبول بشم ولی اینو انتخاب کردم که به دانشگاه محل سربازی نزدیک باشم و اگه بورس یا پیمانی شدم راحت بتونم برم برگردم.
    الان واقعا نمیدونم چی کار کنم. دکترا عملا کاری انجام ندادم و اصلا انگیزه ای براش ندارم
    تو فیس بوک و لینکداین که نگاه میکنم اکثر همدوره ای هام یا خارجن یا سرکارن و ... من پا در هوام.
    متاسفانه یا خوشبختانه زبانم خیلی خوبه و همه اش رویای خارج رفتن دارم
    نمیدونم یه تغییر اساسی تو زندگیم بدم و برم دنبال برنامه نویسی کامپیوتر (من خودم به شخصه با کدنویسی خیلی حال میکنم ولی از لوله آزمایش و اینا بدم میاد)
    آیا میشه با سابق کار برنامه نویسی و مدارک مایکروسافت بعد سه سال برا ویزای کار اقدام کرد ( البته لیسانس و ارشم که ربطی نداره به کامپیوتر)
    مثلا جالبه بدونین من تو دانشگاه درس محاسبات عددی و متلب پاس نکردم ولی چون باید درس میدادم کامل اینارو خوندم و یاد گرفتم توانایی دارم چیزای جدیدو از روی رفرنسهای انگلیسی یاد بگیرم و عاشق نرم افزار و برنامه نویسی هستم.
    واقعا موندم

  5. #405
    Banned
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    ارسال‌ها
    489

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط omid497 نمایش پست ها
    سلام دوستان
    من در سن سی و خورده ای دچار سوالات اساسی شدم!
    اگه برمیگشتم عقب، سال دوم یا سوم دبیرستان رشته تجربی انتخاب میکردم و داروسازی میخوندم چون بعد 5 یا 6 سال درسم تموم میشد و به درامد خوبی میرسیدم
    اگه به کنکور لیسانس برمیگشتم یکسال پشت کنکور میموندم تا رشته مورد علاقم (کامپیوتر) تو دانشگاههای تهران یا حداقل شهرای بزرگ قبول بشم (من همیشه شاگرد اول بودم و هوش و استعدادم خوب بود. از سال سوم راهنمایی با کمودور و 386 و ... برنامه مینوشتم) این رشته واقعا به روحیات من میخورد چون دوست دارم کارمو تو یه محیط آروم انجام بدم. از آزمایشگاه و این چیزا خوشم نمیاد.
    اگه به کنکور ارشد برمیگشتم بیشتر میخوندم تا گرایش مورد نظرم قبول بشم هر چند کلا همه گرایشای م شیمی شبیه همه. ولی اگه همون گرایشی که تو تهران قبول شدم رو با هدف پذیرش گرفتن دنبال میکردم میتونستم شش سال پیش از اینجا برم و الان دکترام تو خارج تموم شده بود.
    بعدشم که افتادم تو سربازی و امریه هیات علمی با این امید که در آینده یا پذیرش بگیرم برم آمریکا یا حداقل هیات علمی داخل بشم.
    متاسفانه باز شکست خوردم. پذیرش فول فاند آمریکام به خاطر اشتباه فاحش خودم و سهل انگاریم به خاطر آموزشی سربازی در س پ ا از بین رفت و ممنوع الورود به آمریکا شدم
    از طرفی دانشگاهی که درس میدادم با بی لیاقتی رییس دانشکده و پارتی بازی و تغییر دولت و ... به من پشت کرد و بورس نشدم. الانم که وضعیتو میبینید انبوه دکتراهای داخل پشت درهای هیات علمی صف کشیدن.
    دانشگاه داخلی که قبول شدم شهرستانه جاهای بهتر میتوسنم قبول بشم ولی اینو انتخاب کردم که به دانشگاه محل سربازی نزدیک باشم و اگه بورس یا پیمانی شدم راحت بتونم برم برگردم.
    الان واقعا نمیدونم چی کار کنم. دکترا عملا کاری انجام ندادم و اصلا انگیزه ای براش ندارم
    تو فیس بوک و لینکداین که نگاه میکنم اکثر همدوره ای هام یا خارجن یا سرکارن و ... من پا در هوام.
    متاسفانه یا خوشبختانه زبانم خیلی خوبه و همه اش رویای خارج رفتن دارم
    نمیدونم یه تغییر اساسی تو زندگیم بدم و برم دنبال برنامه نویسی کامپیوتر (من خودم به شخصه با کدنویسی خیلی حال میکنم ولی از لوله آزمایش و اینا بدم میاد)
    آیا میشه با سابق کار برنامه نویسی و مدارک مایکروسافت بعد سه سال برا ویزای کار اقدام کرد ( البته لیسانس و ارشم که ربطی نداره به کامپیوتر)
    مثلا جالبه بدونین من تو دانشگاه درس محاسبات عددی و متلب پاس نکردم ولی چون باید درس میدادم کامل اینارو خوندم و یاد گرفتم توانایی دارم چیزای جدیدو از روی رفرنسهای انگلیسی یاد بگیرم و عاشق نرم افزار و برنامه نویسی هستم.
    واقعا موندم
    دوست عزیز با عرض معذرت تمام چیزایی که گفتید با هم تضاد دارند و شاید همین راهتون بهتره!
    داروسازی کجا؟؟؟؟
    کامپیوتر و برنامه نویسی کجا؟؟؟
    مهندسی شیمی کجا؟؟؟
    بعد شما همه انتخابهای خوبتون رو هر بار از دست دادید! داروسازی نخوندی باشه خب کاپمپیوتر میخوندی
    نشد خب ارش جای خوب میرفتی
    نشد باز دانشگاه بهتری انتخاب میکردی نه به خاطر نزدیکی به محل خدمت جای پایین تر انتخاب کنی
    هیچ چیزی هیچ به معنای تام مطلق کلمه در این دنیا که ارزش داشته باشه ساده و راحت بدست نمیاد و بدست نمیاد مگر با سختی فراوااااااان کم نه ها فراوااااااان.
    هر چی به سمت سهل الوصول بودن یه مسئله پیش بری یعنی راحتتر باشی مطمئن باش ارزش چیزی که بدست آوردی به همون میزان کمتر و کمتر میشه!!!

  6. #406
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    May 2012
    ارسال‌ها
    672

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    اگه زمان به عقب برمیگشت:
    1) وقتی داشتم رشته ام رو به مدیریت تغییر میدادم نمیزاشتم کسی نظرمو عوض کنه
    2) به حرف دوستم گوش میدادم و بعد از لیسانس برای ارشد اپلای میکردم و عمرمو تو ایران هدر نمیدادم
    3) قبل از اپلای یه بار دیگه GRE امتحان میدادم و نمره مو میبردم بالاتر
    4) حتما اروپا هم اپلای میکردم و نمی چسبیدم به آمریکا.
    5) توی مصاحبه نمی گفتم مقاله ام ریجکت شده :-( همینجا یه نکته بگم و جلسه رو ختم کنم: خدا را خدا را در مصاحبه پذیرش هرگز هرگز نه نیاورید و هیچ نکته منفی عنوان نکنید دروغ سفید هم بگویید ایراد ندارد که هیچ ثواب هم دارد. :-)

  7. #407
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    May 2014
    ارسال‌ها
    60

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    فکر می کنم تو همین سایت یک جا خوندم که نوشته بود "اگر تجربه امروز رو داشتم، اشتباهات گذشته رو نمی کردم و اگر اشتباهات گذشته رو نمی کردم تجربه امروز رو نداشتم". انسان از ابتدا تا انتهای زندگی در حال اشتباه کردنه و اشتباه از اجزای جدا نشدنی انسان هست. پس اگر به گذشته برگردیم، شاید بهتر باشه یا ناچار باشیم که همون اشتباهات رو تکرار کنیم.

  8. #408
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    ارسال‌ها
    1,884

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    اگه زمان به عقب برمیگشت، احتمالا همین مسیری رو که الان اومدم باز میومدم!
    چون فقط برگشتن زمان کافی نیست و باید شزابط گذشته هم تغییر میکرد که من هم مسیر دیگه ای رو انتخاب میکردم
    مثلا با اینکه خیلی مهندسی مکانیک رو دوست دارم اگه بحث مالی در آینده کاری رشته نبود (که تا الان چیزی ازش ندیدیم!!) شاید عکاسی، نقاشی یا موسیقی میخوندم
    شاید دوباره کنار مهندسی مکانیک کنکور میدادم و نقاشی و موسیقی میخوندم یا حداقل مهندسی معماری میخوندم که خیلی دوسش داشتم و دارم

    شاید تمام تلاشمو میکردم تا قبل سربازی و متصل به ارشد واسه دکترا اپلای میکردم. نه الان سر سی سالگی بعد دو سال دوری از درسهای ارشد تازه برم خارج دکترا بخونم (که از همین الان استرس گرفتم که چی میخواد بشه)
    اگه برگردم عقب شاید زن بگیرم. نمیدونم الان سر سی سالگی فکر میکنم زندگیم تو هواست. تازه الان که بری اونور واسه دکترا معلوم نیست چی پیش میاد. شاید باید زودتر دلمو میزدم به دریا و ازدواج میکردم که زندگیم شکل بگیره

    و در نهایت
    اگه زمان برگرده به عقب:
    خیلی از آدمها رو که خیلی خیلی اذیتشون کردم، هیچوقت حتی یه سر سوزن اذیت نمیکردم....

  9. #409
    ApplyAbroad Hero iman7 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    رشته و دانشگاه
    Mechanical & Aerospace Engineering
    ارسال‌ها
    1,101

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    تقریبا همه از لزوم درس خوندن و معدل آوردن (یا حتی درس نخوندن و معدل آوردن) گفتن، از لزوم تک بعدی نبودن و multitasking هم دیدم گفته شده، دیگه تکرار نمی کنم.
    توی 18-19 سالگی یه داستان کوتاه از موپاسان خوندم که راجع به مردی بود که پیر شده و در حال مرگه. به زحمت خودشو به همسر دوستش که عاشقش بوده می رسونه و ازش می پرسه "اگه اون روز توی جنگل که با هم تنها بودیم ازت درخواست عشقبازی می کردم قبول می کردی؟" و اونم جواب می ده آره. داستان با آه کشیدن مرد تموم میشه. همین.
    تو اون سن به نظرم داستان بدی بود. غیر از جنبه خیانت به دوست، پیش خودم گفتم خوب که چی؟ چطور نویسنده ای به این قابلی ورداشته وقت خودشو و منو گرفته برای یه همچین چیز مزخرفی.
    گذشت و به سی و دو سالگی رسیدم . یعنی نیمه خوب عمر گذشت و از این به بعد "غلتک سان روم به سوی عدم".
    حالا می فهمم منظور از اون داستان کوتاه چی بود: غنیمت شمردن دم - رفتن به دنبال اونچه فکر می کنی جذبت می کنه. اگه عشقه، اگه لذت بردن فیزیکی از زندگیه، اگه رشته تحصیلیه، اگه کاره، اگه مطالعه اس، اگه خلاف خواسته اطرافیان انتخاب کردنه و....
    شمایی که دارید این نوشته رو می خونید و هنوز نیمه خوب عمر رو رد نکردید، کدومتون تو انتخاب رشته تحصیلی بازتاب مغشوش تلقینهای اجتماع در ذهن پاک 19سالگی تون نبودید که فلان رشته خوبه و فلان بد؟ کدومتون خودتون انتخاب هاتون رو انجام دادید؟ کدومتون عشق زندگیتون رو دنبال کردید؟ کدومتون به جای درگیری های بی انتها با این جامعه فاسد بیرحم، از لحظه های زندگی لذت بردید؟ کدومتون دنبال شغل مورد علاقتون رفتید؟
    راستی اسم اون داستان "حسرت" بود.

  10. #410
    ApplyAbroad Hero
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    ارسال‌ها
    1,015

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط iman7 نمایش پست ها
    تقریبا همه از لزوم درس خوندن و معدل آوردن (یا حتی درس نخوندن و معدل آوردن) گفتن، از لزوم تک بعدی نبودن و multitasking هم دیدم گفته شده، دیگه تکرار نمی کنم.
    توی 18-19 سالگی یه داستان کوتاه از موپاسان خوندم که راجع به مردی بود که پیر شده و در حال مرگه. به زحمت خودشو به همسر دوستش که عاشقش بوده می رسونه و ازش می پرسه "اگه اون روز توی جنگل که با هم تنها بودیم ازت درخواست عشقبازی می کردم قبول می کردی؟" و اونم جواب می ده آره. داستان با آه کشیدن مرد تموم میشه. همین.
    تو اون سن به نظرم داستان بدی بود. غیر از جنبه خیانت به دوست، پیش خودم گفتم خوب که چی؟ چطور نویسنده ای به این قابلی ورداشته وقت خودشو و منو گرفته برای یه همچین چیز مزخرفی.
    گذشت و به سی و دو سالگی رسیدم . یعنی نیمه خوب عمر گذشت و از این به بعد "غلتک سان روم به سوی عدم".
    حالا می فهمم منظور از اون داستان کوتاه چی بود: غنیمت شمردن دم - رفتن به دنبال اونچه فکر می کنی جذبت می کنه. اگه عشقه، اگه لذت بردن فیزیکی از زندگیه، اگه رشته تحصیلیه، اگه کاره، اگه مطالعه اس، اگه خلاف خواسته اطرافیان انتخاب کردنه و....
    شمایی که دارید این نوشته رو می خونید و هنوز نیمه خوب عمر رو رد نکردید، کدومتون تو انتخاب رشته تحصیلی بازتاب مغشوش تلقینهای اجتماع در ذهن پاک 19سالگی تون نبودید که فلان رشته خوبه و فلان بد؟ کدومتون خودتون انتخاب هاتون رو انجام دادید؟ کدومتون عشق زندگیتون رو دنبال کردید؟ کدومتون به جای درگیری های بی انتها با این جامعه فاسد بیرحم، از لحظه های زندگی لذت بردید؟ کدومتون دنبال شغل مورد علاقتون رفتید؟
    راستی اسم اون داستان "حسرت" بود.
    فارغ از اینکه اون داستانه نتجه اش علیرغم کوتاه بودن برام جالب بوده و خیلی آموزنده که حالا نمیشه بیش از این اینجا بسطش داد ولی به نظر من اگر می خواستیم علایق ام رو دنبال کنم شاید اصلاً الان عضو این سایت نبودم و متعاقباً بحث رفتن به آمریکا هم در حد همون رؤیا می موند بگذریم که الانم با این وضع کلیرنس در همون حد مونده!! من نمی دونم شاید هم حق با شماست کسانی که این ور لذت می برند اون ور هم برن همینه و کسانی که اینجا نتونستن لذت ببرن شاید اونجا هم برن باز همین داستان باشه. ولی به هر حال این راهی بوده که اومدیم و الان دیگه آخراشیم به شرطی که توی راند آخر ناک اوت نشیم!

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 51
    آخرين نوشته: October 25th, 2019, 05:58 PM
  2. ایمیل و homepage استاد برق قدرت کانادایی+آمریکایی
    توسط hamedzm در انجمن مهندسی برق و کامپیوتر و IT
    پاسخ: 17
    آخرين نوشته: April 14th, 2016, 01:43 PM
  3. آشنایی با اعضای که برای سال 2010 اقدام کرده اند
    توسط فراز در انجمن تحصیل در سوئد
    پاسخ: 130
    آخرين نوشته: May 30th, 2010, 06:54 PM

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •