صفحه 44 از 58 نخستنخست ... 343536373839404142434445464748495051525354 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 431 تا 440 , از مجموع 573

موضوع: اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنید؟

  1. #431
    Junior Member shj90 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2014
    رشته و دانشگاه
    Net,Com Eng
    ارسال‌ها
    85

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط naserkhani2004 نمایش پست ها
    نمیدونم در بخش درستی مطرح می کنم و یا خیر

    بنده 31 سالم هست ، لیسانس عمران هستم از دانشگاه شیراز ، تعریف از خودم نباشه اما به گفته افرادی که قدیم ها باهاشون همکلاسی بودم و معلم ها بسیار باهوش هستم و یا بهتر بگم بودم ، خیلی از دوستانم که برق و کامیپوتر خوندن خداروشکر ( و با کمال حسرت ) الان آمریکا و کانادا هستند و با مدرک فوق لیسانس و دکتری حقوق های بالای 5,000$ تا 10,000$ اول کار میگیرن ، یکی از دوستانم هم اخیرا مشغول به کار با مدرک دکتری کامپیوتر نرم افزار در گوگل شده ... برخلاف نظر من و خیلی ها که ده سال پیش فکر میکردیم رشته عمران خیلی بهتر از کامپیوتر است اما دوستان برق و کامپیوتر ام خداروشکر به همه چیز رسیدند ، درآمد بالا ، زندگی و کار در کشور و شرکت های خوب و پیشرفته ، مدارک تخصصی و درجه های علمی بالا ، کار در زمینه مورد علاقه ، ارتباطات گسترده و ....

    اما متاسفانه من هم میخواستم برق بخونم و با وجود علاقه اما پشیمون شدم و رفتم عمران ... حالا که دیگه به نظرم دیر شده و نمیشه تغییر مسیر اینچنینی داد متاسفانه ... ( هر چند واقعا الان هم که فکر می کنم آرزوی من همان شرایط دوستان ام که در آمریکا و کانادا هستند هست )

    حدود 10 سالی است در اینترنت دارم کار می کنم ، در حال حاضر هم با تجربه چندین ساله حدود ماهی 5 تومن درمیارم ، احتمالا با توجه به سرمایه ای که دارم میخوام وارد بازارهای واقعی دیگر نظیر پیمانکاری عمرانی ( که البته الان زیاد اوضاعش خوب نیست ) و یا واردات بشوم و احتمالا درآمدم بیشتر خواهد شد

    از یک طرف دیگر موقعیت ای پیش اومده که میتونم وارد موسسه های مالی اعتباری خوب بشوم ، اولش به عنوان تحصیل دار حقوق ام حدود 1.5 تا 2 خواهد بود و بعد از چند سال اگر پیشرفت بکنم که احتمالا خواهم کرد با پست رییس شعبه 3 تا 4 میلیون خواهم گرفت ، وام های خوب و بن هایی که میدهند نیز که سر جای خود

    الان واقعا مردد هستم ، چون کار آزاد که میدونید امنیت شغلی خوبی نداره اما کار در بانک و یا موسسات مالی اعتباری معروف علاوه بر امنیت شغلی به نظرم شان اجتماعی بالاتری داره خصوصا اگر پست بگیری ، میتونم ضمن خدمت در بانک مدرک فوق لیسانس مدیریت و حتی دکتری بگیرم و بعدش هم دکتر خواهم بود و هم پست و هم تا حدودی وضع مالی خوب ، منظورم این هست که کار در بانک و موسسات مالی 'به نظر بنده' موفقیت اجتماعی و افق روشن تری خواهد داشت ، مسیری که دوستانم هم رفتن و الان در آمریکا و کانادا با حقوق های چندین هزار دلاری میگیرن که دیگه زمانش گذشته ...

    نظر شما دوستان با توجه به اینکه سن ام هم بالا است و باید تصمیم قطعی بگیرم چطور هست ؟ فقط از دوستان خواهش میکنم ضمن نظردهی سن شان رو هم بفرمایند
    سلام دوست عزیز

    خوب از اخر شروع میکنم یعنی سن: دهه ۷۰ تایی هستم البته اوایلش ها
    و این رو هم بگم که از اونایی که در لطیفه ها میشناسید از دهه هفتادی ها اصلا نیستم
    و به رغم سنم دارای تجاربی در خور خودم هستم از دارا بودن شرکت تخصصی کوچیک و ... در حوزه ی رشته ی خودم با دوستان دانشگاهی در ترم ۵ لیسانس تا ...

    خوب بعد از کمی توجیه سن و ...

    این طور که متوجه شدم بین پیشرفت در کار و یا کارهایی دیگر و ارتقا از طرفی و از طرفی ریسک کردن و برگشتن به رشته و حوزه های مورد علاقه تون که برق و کام بوده موندید و از طرفی نگاه به دوستان با این رشته ها و موفقیت هایشان از دید خودتان. امید وارم درست متوجه شده باشم.

    ۱-کشورمون ایران محیط بسیار مناسبی است برای درامد به علت اقتصاد بیمار و تغییرات یک هویی و سریع که یک شب طرف رو از فرش به عرش میبره و حتی برعکس- حتی مشاغلی که شاید مرتبط با رشته تون نباشه. و اگر این طوری است پس انتخاب بین هم راستا شدن علاقه مندی تان و درامدتان و دیگری فکر فقط به درامد زایی حتی با رشته های غیر مرتبط انتخاب شما است. که کدامیک.؟

    ۲-موفقیت تعریف یکتایی ندارد میتونه برای یکی رفاه مالی و دیگری رفاه اجتماعی و یا ... باشد؛ پس باید برای موفقیت حریص بود.


    ۳- انسانی که موفق است حداقل از دید خودش؛ بهتر است شاید محیط رو عوض کند حالا کاری یا درسی یا هر چیزی دیگر که میتواند باشد؛؛ تا علاوه بر رفاه اقتصادی شاید رفاه اجتماعی و غیره را هم به دست اورد یعنی به دستاورد هاش وسعت بیشتر دهد.

    ۴- به نظر میاد همه ی ما ها بایست تمام انتخابابون اگر قرار است ریسکی باشد؛ از طرفی هم بایست ریسکش منطقی باشد و یک عامل مهم در تصمیمات میتونه شرایط سنی باشد؛ که تعیین میکند ریسک رو چه وقت و چه میزانش قابل قبول است. البته شاید

    موفق باشید دوست عزیز
    رفتن هميشه رسيدين نيست اما براي رسيدن بايد رفت
    آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست، بلکه دشواری رسیدن به سهولت است


  2. #432
    ApplyAbroad Veteran
    Fairymaid آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2013
    ارسال‌ها
    1,208

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط passer نمایش پست ها
    لطفا یک جوانمرد لطف کنه جواب منو هم بده.
    با توجه به اینکه این پست حذف نشده، من پاسخشو میدم به این حساب که خوب مربوطه به این بخش. امیدوا م واسم پیعاپ نیاد که نباید جواب میدادم گناه داره طفلی بزارین یکی جوابشو بده خوب!
    دوست عزیز،
    کلا من فلسفه ای دارم که بهتر ازون ماهی که هروقت از آب بگیری تازس. اگه شما گذشته هرطور بودین، دلیل نمیشه در آینده نتونین این رویه رو تغییر بدین. مجبور نیستین تا ابد چوب یک یا دو انتخاب اشتباه دوران نوجوانی یا اوایل جوونیتون رو بخورین. همه ما اشتباهاتی در مقطع هایی داشتیم و کمتر کسیه که روند تحصیلیش بی نقص بوده باشه. Statement of purpose هم در زمان اپلای به این درد میخوره که کوتاه نواقص و ضعف هاتون رو بگین.
    شما زمان خوبی واسه اپلای دارین. فک کنم دیگه لازم نباشه بگم که حسابی واسه ارشد بخونین، دانشگاه خوب، رشته خوب، معدل عااااالی حتی بالای 18، 19، و ارتباط قوی با اساتیدتون که توصیه نامه های عالی بدن. حتی موقع انتخاب دانشگاه بهتره با توجه به معدل پایین کارشناسیتون به انتخاب دانشگاهی فکر کنین که استاد هاش تو نمره گیر نباشن و معدلتون بره بالا.
    در مورد آمادگی، تو این فورم اطلاعات خوبی هست واسه زبان. کلا زبان پروسه زمان بریه، از الان حسابی آماده شین، لغت، متن، لیسنینگ، ریاضی، رایتینگ، همه رو واسه دو امتحان تافل و جی آر ای آماده کنین.
    از الان تو سایت دانشگاه های اونطرف برین، البته بعد قبولی در ارشد. و با اونها آشنا بشین. ببینید چه چیزهایی لازمه، کدوم دانشگاه ها خوبه، چه اساتیدی واستون بهتره، از این طریق به مطالعات ارشد و مقاله هاتون جهت دادین و میدونین که با توجه به زمانتون و هدف ایندتون در چه موردهایی مقاله بنویسین که کمک دستتون باشه.
    یه نکته مهم که از الان حسابی پس انداز کنین، واسه تمام کارهای اپلای، ازمونها، رفتن و از همه مهمتر خرید مدارک تحصیلیتون.
    موفق باشین.

  3. #433
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    ارسال‌ها
    5

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    سلام
    1)نا امیدی و منفی نگری رو دوران کنکور میذاشتم کنار.
    2)رشته معماری رو انتخاب نمیکردم که اصلا به مود و روحیاتم نمیخورد.
    3)وقتی که در هر صورت وارد این رشته شدم مقاومت و ایرادگیری و تردید رو میذاشتم کنار و باهاش کنار میومدم.
    4)زود میرفتم کارآموزی و کار بازار رو یاد میگرفتم، ارشد و دکترا توی این رشته در درجه دوم اهمیته.

  4. #434
    Junior Member Martine آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2012
    ارسال‌ها
    65

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط naserkhani2004 نمایش پست ها
    نمیدونم در بخش درستی مطرح می کنم و یا خیر

    بنده 31 سالم هست ، لیسانس عمران هستم از دانشگاه شیراز ، تعریف از خودم نباشه اما به گفته افرادی که قدیم ها باهاشون همکلاسی بودم و معلم ها بسیار باهوش هستم و یا بهتر بگم بودم ، خیلی از دوستانم که برق و کامیپوتر خوندن خداروشکر ( و با کمال حسرت ) الان آمریکا و کانادا هستند و با مدرک فوق لیسانس و دکتری حقوق های بالای 5,000$ تا 10,000$ اول کار میگیرن ، یکی از دوستانم هم اخیرا مشغول به کار با مدرک دکتری کامپیوتر نرم افزار در گوگل شده ... برخلاف نظر من و خیلی ها که ده سال پیش فکر میکردیم رشته عمران خیلی بهتر از کامپیوتر است اما دوستان برق و کامپیوتر ام خداروشکر به همه چیز رسیدند ، درآمد بالا ، زندگی و کار در کشور و شرکت های خوب و پیشرفته ، مدارک تخصصی و درجه های علمی بالا ، کار در زمینه مورد علاقه ، ارتباطات گسترده و ....

    اما متاسفانه من هم میخواستم برق بخونم و با وجود علاقه اما پشیمون شدم و رفتم عمران ... حالا که دیگه به نظرم دیر شده و نمیشه تغییر مسیر اینچنینی داد متاسفانه ... ( هر چند واقعا الان هم که فکر می کنم آرزوی من همان شرایط دوستان ام که در آمریکا و کانادا هستند هست )

    حدود 10 سالی است در اینترنت دارم کار می کنم ، در حال حاضر هم با تجربه چندین ساله حدود ماهی 5 تومن درمیارم ، احتمالا با توجه به سرمایه ای که دارم میخوام وارد بازارهای واقعی دیگر نظیر پیمانکاری عمرانی ( که البته الان زیاد اوضاعش خوب نیست ) و یا واردات بشوم و احتمالا درآمدم بیشتر خواهد شد

    از یک طرف دیگر موقعیت ای پیش اومده که میتونم وارد موسسه های مالی اعتباری خوب بشوم ، اولش به عنوان تحصیل دار حقوق ام حدود 1.5 تا 2 خواهد بود و بعد از چند سال اگر پیشرفت بکنم که احتمالا خواهم کرد با پست رییس شعبه 3 تا 4 میلیون خواهم گرفت ، وام های خوب و بن هایی که میدهند نیز که سر جای خود

    الان واقعا مردد هستم ، چون کار آزاد که میدونید امنیت شغلی خوبی نداره اما کار در بانک و یا موسسات مالی اعتباری معروف علاوه بر امنیت شغلی به نظرم شان اجتماعی بالاتری داره خصوصا اگر پست بگیری ، میتونم ضمن خدمت در بانک مدرک فوق لیسانس مدیریت و حتی دکتری بگیرم و بعدش هم دکتر خواهم بود و هم پست و هم تا حدودی وضع مالی خوب ، منظورم این هست که کار در بانک و موسسات مالی 'به نظر بنده' موفقیت اجتماعی و افق روشن تری خواهد داشت ، مسیری که دوستانم هم رفتن و الان در آمریکا و کانادا با حقوق های چندین هزار دلاری میگیرن که دیگه زمانش گذشته ...

    نظر شما دوستان با توجه به اینکه سن ام هم بالا است و باید تصمیم قطعی بگیرم چطور هست ؟ فقط از دوستان خواهش میکنم ضمن نظردهی سن شان رو هم بفرمایند
    سلام
    من چون خودم یک سال و هشت ماهه کارمند بانک هستم خواستم راجع به پست شما نظر بدم. از نظر سنی هم 26 سالمه...
    بعد از اتمام کارشناسی میخواستم برای ارشد برم ولی از نظر مالی میخواستم به کسی وابسته نباشم واسه همین رفتم سرکار ... کار کردن در یک بانک بسیار معتبر موقعیت اجتماعی و احترام زیادی به همراه درآمدش برای من داشته به طوری که خانوادم من رو به خاطر هدفم همیشه سرزنش میکنن.
    بگذریم... قطعا یک زندگی متوسط در مثلا اروپا از بهترین زندگی و درآمدها تو ایران رفاه بیشتری برای آدم فراهم میکنه.
    من اگر جای شما بودم قطعا راهی پیدا میکرم و میرفتم تا بتونم آسایشی برای خودم و خانواده ای که در آینده خواهم داشت (اگر مجردید) فراهم کنم. شغل خوب شاید نتونه شمارو از آرزوهاتون دور کنه...
    موفق باشید

  5. #435

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    با سلام.دوست عزیز شما انقدر مطمعن این متن رو نوشته بودین و ایشون رو دعوت به رفتن کرده بودین که وادار شدم بعد سالها باز بیام و چند جمله بنویسم. آسمون همه جا یک رنگ هست دوست عزیز. کلمه قطعا که شما به کار بردین جایز نیس. ایشون اصلا معلوم نیس کدوم کشور میتونه بره، به چه قیمتی میتونه بره. پستش رو خوندم، بندهٔ خدا شرایطش در ایران واقعا بد نیست، مخصوصا که به عنوانه یک انسان تحصیلکرده جایگاه اجتماعی مناسبی هم داره و درامد قابل قبول. چیز هایکه همین الان که این پست رو گذشته داره. حالا اینکه بخواد اینها رو رها کنه بره یه جایی‌ تو اروپا یا حتا آمریکا از صفر شروع کنه کار منطقی‌ ای نیست. و اطمینان داشته باشید که وقتی‌ میگم از صفر شروع کنه به حرفم مطمئن هستم. ممکن کسی‌ تو ایران فکر کنه رفاه تو خارجی ایران زیاده اما باید بدونیم همه جای دنیا خوبی‌ بدیع خودشو داره. صدها ایرانی همه جای دنیا دیدم که میگفتن هیج جا بهتر از ایران پول نمی‌شه در آورد. بله بله می‌دونم که خوشبختی‌ تو پول نیست اما پول لازمهٔ خوشبختی‌ هست. طرف میاد از ایران بیرون، می‌شه یه خارجی‌، و یه کسی‌ که هیچ هست در مقایسه با خود شهروندای آلمان، آمریکا، کانادا یا هرجای دیگه.این آقا ۳۱ سالشه، وجودش شخصیتش شکل گرفته تو همون فضای ایران، از همه مهمتر نسبت به سنش جایگاه خوبی‌ داره و قراره حتی ترفیع هم بگیره به زودی. پاشو از ایران بذاره بیرون، هر جا که بره، هر جا که بره دو سه سال اول واقعاً در حد یه کارگر رفتار خواهد شد باهاش، مگر مگر مگر پارتیِ خوبی‌ داشته باشه، که من خیلی‌ این موردو کم دیدم. ملت از ایران با دکترا و فوق می‌رن کانادا مغازه گل‌فروشی میزنن، بنگاه املاک میزنن. چرا چون وقتی‌ از ایران با تجربهٔ ایران وارد اینجا میشی‌ از دیده این‌ها تو شهروند درجه ۲ یا ۳ هستی‌. اول تحصیلکرده‌های خودشون. رقییب تو می‌شه یکی‌ بهتر از خودت با این فرق که اون بیگانه هم نیست و مال خود اون کشور. جای پیشرفت رو از ‌ات میگیرن چون اول خودشون مهم هستن. مهاجرا رو میخوان برای انجام کارهای زیر دست. چند تا رئیس شرکت میبینین اینور که ایرانیان؟خیلیییی کم. بقیه یا مغازه دارن یا اینجا درس خوندن و شدن استاد دانشگاه یا‌ام بنگاه دارن یا‌ام به یه حقوق بخور نامیر در یک شرکت دلم بستن.تنهایی‌ و دلتنگی‌ و غربت هم که جای خود داره که میدونم بلا شاک تا خود طرف تجربه نکنه بهش اطراف نمی‌کنه. مثل خود من.کسیکه تو این سنّ و با این شرایطی‌که داره از ایران بیاد بیرون و بخواد از صفر شروع کنه به عمرش ظلم کرده. بیشتره راه رو رفته این آقا و تازه لحظه‌های خوبش نزدیکه. رفاه رو خود آدم می‌سازه با تصمیمش و انتخابش اما بدونین هر جا ایراد‌های خودشو داره. میبینم که گفته دوستانش با مدرک دکتر و فوق دارن حقوقی بالای ۵ک میگیرن. ایشون رو به چلنج می‌طلبم که اگه این متن رو خوند بگه منظورش چند تا دونه از دوستاشه؟؟دو نفر از صد هزار نفر؟؟؟منم تا ۶۰ تا مثل دارم که بچه‌های المپیادیِ باهوشه ایران اینجا چون فاند کمه دارن تو پمپ بنزین کار می‌کنن. در آخر اینکه باید ببینه انقد ایران جاش تنگ شده که حاضره رها کنه اونچه داره رو و بره یه جایی‌ از صفر شروع کنه به امیدی که جزو اون ۱% لاکی‌ها باشه و شغل با ۵ک پیدا کنه. اگر تایپ غلط زیاد داشت شرمند من فارسی نداشت لبتاب و اونلاین تایپ کردم. یک جملهٔ قشنگ که جواب این پسته "آسمون همه جا یک رنگه"، همه جا بدیع خودشو داره، رفتن از ایران بدون برنامهٔ منطقی‌ و صرفاً از روی احساسات هیچ تضمینی برای تأمین آسایش خود فرد و خانواده ا‌ش ندارد. ایران هر بدیعی داره اما تو اون کشور بزرگ شده و راه چاه رو یاد گرفته. راه و چایی که جاهای دیگه ممکن هست جواب نده و لذا این آدم باید از صفر بسازه
    نقل قول نوشته اصلی توسط Martine نمایش پست ها
    سلام
    من چون خودم یک سال و هشت ماهه کارمند بانک هستم خواستم راجع به پست شما نظر بدم. از نظر سنی هم 26 سالمه...
    بعد از اتمام کارشناسی میخواستم برای ارشد برم ولی از نظر مالی میخواستم به کسی وابسته نباشم واسه همین رفتم سرکار ... کار کردن در یک بانک بسیار معتبر موقعیت اجتماعی و احترام زیادی به همراه درآمدش برای من داشته به طوری که خانوادم من رو به خاطر هدفم همیشه سرزنش میکنن.
    بگذریم... قطعا یک زندگی متوسط در مثلا اروپا از بهترین زندگی و درآمدها تو ایران رفاه بیشتری برای آدم فراهم میکنه.
    من اگر جای شما بودم قطعا راهی پیدا میکرم و میرفتم تا بتونم آسایشی برای خودم و خانواده ای که در آینده خواهم داشت (اگر مجردید) فراهم کنم. شغل خوب شاید نتونه شمارو از آرزوهاتون دور کنه...
    موفق باشید

  6. #436
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Apr 2013
    رشته و دانشگاه
    اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی
    ارسال‌ها
    1

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    به نام خدا
    اگر می تونستم به عقب برگردم دوست داشتم خودم رو زودتر میشناختم با خودم رو راست تر بودم کلا خودم بودم تا اینکه بیخودی 10 سال از عمرم رو تو سیستم کم بازده ی دانشگاه تلف کنم
    وارد سیستم های بهتری می شدم اول میفهمیدم به چی واقعا علاقه مندم برای چی حاضرم شب تا صبح صبح تا شب وقت بذارم و گذر زمان رو متوجه نشم بعد تو اون مسیر می رفتم جلو

  7. #437
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    ارسال‌ها
    31

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    دوستان من معمولا آدمی هستم که زیاد در گذشته دست و پا میزنم و خیلی وقتا همین باعث عقب افتادگیم میشه اما امیدوارم با این پست حداقل بتونم چند نفر رو راهنمایی کنم
    من اگه زمان برگرده عقب:
    1-سعی میکردم معدل لیسانس خودم رو افزایش بدم مخصوصا در ترمهای اول و دوم
    2- بعد از اتمام لیسانس مینشستم با خودم دو دو تا چهارتا میکردم تا ببینم آدم رفتن هستم یا میخام تو ایران بمونم
    3-با توجه به جواب سئوال بالا که احتمالا این بود که من به دلیل احساس مسئولیتی که نسبت به خانوادم دارم و همچنین وابستگی که پدرو مادرم بهم دارن نمیتونم برم حتما حتما سعی میکردم رشته ای که برای ارشد میخام بخونم همون چیزی باشه که لیسانس خوندم
    نه این که به صرف شناور بودن رشته دوم در کنکور ارشد بیام برم یک رشته دیگه و وقتی رفتم تازه بفهمم ای داد بیداد من که نمیتونستم اپلای کنم همون لیسانس برام کافی بود و باید درست روز بعد از گرفتن لیسانس میرفتم سربازی
    4-سعی میکردم رو خودم کار کنم تا اینقدر به حرف مردم و علی الخصوص خانوادم اهمیت ندم و صرف اصرار اونها که بگن ارشد باید داشته باشی خودم رو تو همچین مخمصه ای نندازم
    5-اگر هم تصمیم به خوندن ارشد توی ایران گرفتم به هیچ وجه دنبال پروژه مشترک و صنعتی نمیرفتم خودم رو توی همچین مخمصه ای نمینداختم

    حالا که اینا رو گفتم این رو هم بگم که من لیسانس مکانیک از دانشگاه سراسری با معدل نه چندان خوب دارم بعد از لیسانس با توجه به جو خونه و ترس خودم از موقعیت اجتماعی گفتم به هر قیمت که شده باید ارشد بگیرم در حالی که میدونستم گرفتن ارشد اگه بخام بمونم تاثیری برام از نظر کار نداره لذا شش ماه وقت گذاشتم روی کنکور ارشد، و بعد از کنکور ارشد رفتم سربازی، توی کنکور رشته مکانیک رتبه خوبی نیاوردم اما برای رشته دوم که رشته شناور بود علی رغم میل باطنیم و فقط به خاطر ظرفیت بالاتر پذیرش رشته نانو فناوری را انتخاب کردم و سراسری قبول شدم، از سربازی ترخیص شدم و الان سال دوم ارشد هستم، به محضی که وارد رشته شدم فهمیدم اشتباه کردم و این رشته فقط دهن پر کنه!!!اما راه برگشتی نبود پس تصمیم گرقتم برم پروژه صنعتی بردارم و سعی کنم به لیسانسم نزدیک باشه که اینم شد اشتباه دومم، کلا توی ایران کار مشترک هیچ وقت جواب نمیده، چون هر نهاد سازمان یا دانشکده ای ساز خودش رو میزنه، حالا من موندم و یه پایان نامه نیمه کاره که موقع برداشتنش کلی خوشحال بودم که کلی مقاله از توش درمیاد و باهاش آپلای میکنم و میرم.. از یه طرف هم اگه نخام برم و بخام وارد کار بشم باید با همون لیسانس وارد محیط کار بشم کاری که همون موقع میتونستم بکنم...اینجا فقط تنها نکته مثبت پروژه کسری خدمت هست که من ازش استفاده کردم.
    الان دو تا راه پیش ور دارم اولیش ماس مالی کردن پایان نامه و اومدن بیرون و رفتن سر کار با لیسانس
    دوم هم علاف شدن به یه مدت نامعلوم به امید طی شدن روند اداری و سرانجام خوب پروژه و بعد تازه اقدام برای اپلای...

    حالا اینهمه داستان گفتم که تا تهش به این برسم آقایون اگه قصد رفتن دارید معدل لیسانستون رو بالا نگه دارید و با همون لیسانس برید و فقط در صورتی نیت رقتن کنید که بتونید برید و بمونید... نه اینکه بگید فوقش میرم درس میخونم و برمیگردم مثل من...
    اگه قصد موندن دارید فقط در رشته های که توی ایران پرکاربرد هستن ارشد بگیرید و فکر نکیند که در آینده برای چه رشته هایی فلان میشه ووو
    آقایون به محض اتمام لیسانس برید سربازی در حین سربازی زبان بخونید و دوره های مهارت بگذرونید
    این چیزایی که گفتم واسه آقایون صدق میکنه چون هم سربازی دارن هم میخان زندگی تشکیل بدن و به سر و سامون برسن و اجازه آزمون خطا ندارن چون یه حرکت اشتباه با توجه به سربازی حداقل دو سال عقبترشون میندازه...

  8. #438
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    ارسال‌ها
    0

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mohsenack نمایش پست ها
    دوستان، خوب من یه نفر هستم که تقریبا جای این ای کاش هاتون قرار میگیرم، در واقع چیزی برای من شروع نشده که بخوام بگم اشتباه بوده..، خوب من امسال پیش دانشگاهی هستم، سال بعد کنکور دارم، توانایی قبول شدن توی دانشگاه های برتر ایران رو هم دارم یعنی مشکلی وجود نداره، از سربازی معاف هستم، 2 تا زبان بین المللی یعنی انگلیسی و آلمانی رو در سطح پیشرفته بلدم، نوازنده تخصصی یه ساز هستم، رشتم هم ریاضیه، یعنی فکر میکنم تا اینجای کار رو خوب جلو اومدم و چیزی رو از دست ندادم تقریبا، حال برای ادامه راه به کمکتون نیاز دارم.

    اگر شما جای من بودید و به سن من با این شرایط برمی گشتید، برای ادامه تحصیل چه میکردید؟ آیا مثل من تصمیم میگرفتید که لیسانس رو در یه سطح خوب توی یه دانشگاه آلمانی زبان(مسئله رایگان بودن مهمه) و با یه رنک زیر 100، با نمره خوب به اتمام میرسوندید و Direct Ph.D توی یه دانشگاه برتر آمریکا درس رو تموم میکردید و بعد هم سراغ زندگی و اقامت و ...؟

    یا اینکه توی همین ایران تا انتهای فوق تحصیل میکردید؟ اگر میشه به من کمک کنید، توی این مقطع یه تصمیم خوب میتونه خیلی چیز ها رو عوض کنه. اگر سوال رو جای بدی پرسیدم میشه بهم توصیه کنید کجا بپرسم؟یا اینکه اگه اینجا نمیشه جواب داد توی پیغام خصوصی صحبت کنیم.
    سلام. من امروز به سایت وارد شدم و تمام پست ها رو خوندم تا بدین جا.... برام جالبه که بعد چار سال تصمیمتان چی بوده؟؟شرایطتان بسیار عالی بوده.

  9. #439
    Member
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    رشته و دانشگاه
    مهندسی مواد
    ارسال‌ها
    385

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط arez0u نمایش پست ها
    با سلام.دوست عزیز شما انقدر مطمعن این متن رو نوشته بودین و ایشون رو دعوت به رفتن کرده بودین که وادار شدم بعد سالها باز بیام و چند جمله بنویسم. آسمون همه جا یک رنگ هست دوست عزیز. کلمه قطعا که شما به کار بردین جایز نیس. ایشون اصلا معلوم نیس کدوم کشور میتونه بره، به چه قیمتی میتونه بره. پستش رو خوندم، بندهٔ خدا شرایطش در ایران واقعا بد نیست، مخصوصا که به عنوانه یک انسان تحصیلکرده جایگاه اجتماعی مناسبی هم داره و درامد قابل قبول. چیز هایکه همین الان که این پست رو گذشته داره. حالا اینکه بخواد اینها رو رها کنه بره یه جایی‌ تو اروپا یا حتا آمریکا از صفر شروع کنه کار منطقی‌ ای نیست. و اطمینان داشته باشید که وقتی‌ میگم از صفر شروع کنه به حرفم مطمئن هستم. ممکن کسی‌ تو ایران فکر کنه رفاه تو خارجی ایران زیاده اما باید بدونیم همه جای دنیا خوبی‌ بدیع خودشو داره. صدها ایرانی همه جای دنیا دیدم که میگفتن هیج جا بهتر از ایران پول نمی‌شه در آورد. بله بله می‌دونم که خوشبختی‌ تو پول نیست اما پول لازمهٔ خوشبختی‌ هست. طرف میاد از ایران بیرون، می‌شه یه خارجی‌، و یه کسی‌ که هیچ هست در مقایسه با خود شهروندای آلمان، آمریکا، کانادا یا هرجای دیگه.این آقا ۳۱ سالشه، وجودش شخصیتش شکل گرفته تو همون فضای ایران، از همه مهمتر نسبت به سنش جایگاه خوبی‌ داره و قراره حتی ترفیع هم بگیره به زودی. پاشو از ایران بذاره بیرون، هر جا که بره، هر جا که بره دو سه سال اول واقعاً در حد یه کارگر رفتار خواهد شد باهاش، مگر مگر مگر پارتیِ خوبی‌ داشته باشه، که من خیلی‌ این موردو کم دیدم. ملت از ایران با دکترا و فوق می‌رن کانادا مغازه گل‌فروشی میزنن، بنگاه املاک میزنن. چرا چون وقتی‌ از ایران با تجربهٔ ایران وارد اینجا میشی‌ از دیده این‌ها تو شهروند درجه ۲ یا ۳ هستی‌. اول تحصیلکرده‌های خودشون. رقییب تو می‌شه یکی‌ بهتر از خودت با این فرق که اون بیگانه هم نیست و مال خود اون کشور. جای پیشرفت رو از ‌ات میگیرن چون اول خودشون مهم هستن. مهاجرا رو میخوان برای انجام کارهای زیر دست. چند تا رئیس شرکت میبینین اینور که ایرانیان؟خیلیییی کم. بقیه یا مغازه دارن یا اینجا درس خوندن و شدن استاد دانشگاه یا‌ام بنگاه دارن یا‌ام به یه حقوق بخور نامیر در یک شرکت دلم بستن.تنهایی‌ و دلتنگی‌ و غربت هم که جای خود داره که میدونم بلا شاک تا خود طرف تجربه نکنه بهش اطراف نمی‌کنه. مثل خود من.کسیکه تو این سنّ و با این شرایطی‌که داره از ایران بیاد بیرون و بخواد از صفر شروع کنه به عمرش ظلم کرده. بیشتره راه رو رفته این آقا و تازه لحظه‌های خوبش نزدیکه. رفاه رو خود آدم می‌سازه با تصمیمش و انتخابش اما بدونین هر جا ایراد‌های خودشو داره. میبینم که گفته دوستانش با مدرک دکتر و فوق دارن حقوقی بالای ۵ک میگیرن. ایشون رو به چلنج می‌طلبم که اگه این متن رو خوند بگه منظورش چند تا دونه از دوستاشه؟؟دو نفر از صد هزار نفر؟؟؟منم تا ۶۰ تا مثل دارم که بچه‌های المپیادیِ باهوشه ایران اینجا چون فاند کمه دارن تو پمپ بنزین کار می‌کنن. در آخر اینکه باید ببینه انقد ایران جاش تنگ شده که حاضره رها کنه اونچه داره رو و بره یه جایی‌ از صفر شروع کنه به امیدی که جزو اون ۱% لاکی‌ها باشه و شغل با ۵ک پیدا کنه. اگر تایپ غلط زیاد داشت شرمند من فارسی نداشت لبتاب و اونلاین تایپ کردم. یک جملهٔ قشنگ که جواب این پسته "آسمون همه جا یک رنگه"، همه جا بدیع خودشو داره، رفتن از ایران بدون برنامهٔ منطقی‌ و صرفاً از روی احساسات هیچ تضمینی برای تأمین آسایش خود فرد و خانواده ا‌ش ندارد. ایران هر بدیعی داره اما تو اون کشور بزرگ شده و راه چاه رو یاد گرفته. راه و چایی که جاهای دیگه ممکن هست جواب نده و لذا این آدم باید از صفر بسازه
    من فقط جواب یه قسمت از صحبتاتون رو بدم و اون اینکه آسمون همه جاش 1 رنگه
    اولا که یه رنگ نیست، اسمان تهرون خیلی آلوده تره
    دوما و اصل صحبت اینه که این همه ادم که میرن اونور بعید می دونم یکیشون واسه آسمونش رفته باشن،
    بله آسمون همه جا یه رنگه ولی اونایی که مهاجرت می کنن بخاطر زمینش و مردمش و قوانینش مهاجرت می کنند

  10. #440
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    رشته و دانشگاه
    مهندسی شهرسازی - دانشگاه ارومیه
    ارسال‌ها
    9

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    سلام دوستان
    من لیسانس شهرسازی دارم
    بعد لیسانس ارشد ندادم تصمیم رفتن داشتم لی به خاطر وابستگی خانواده به من امکانش نشد ولی من دوست ندارم ایران تحصیل کنم
    یکی از حسرت های عمرم همینه که نرفتم
    لیسانس معدلم خوب نبود 15.5 شد ولی پایان نامه فوق العاده ای کار کاردم یک سال و نیم روش کار کردم با اینکه دانشگاه فشار میاورد و می خواست به کمیسیون بفرسته کوتاه نیامدم و کاری که مورد پسندم بود رو انجام دادم این تنها نکته امیدوار کننده گذشته تحصیلی منه
    سربازی رفتم و 5 ماه هست که تموم کردم و الان تو یک شرکت مهندسان مشاور مشغولم
    زبانم خوب نیست و خیلی از این بابت متاسف هستم و ای نکته همیشه باعث سر افکندگی من هستش
    ارشدو تنها به شرط قبولی در بهترین دانشگاه های ایران که دانشگاه های سراسری تهرانه ادامه میدم و امیدوارم در این دوره بتونم جبران کنم که با کار سخته ولی امیدوارم
    انسان به امید زنده است و من هم با این شعار به خودم دلگرمی میدم...

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 51
    آخرين نوشته: October 25th, 2019, 05:58 PM
  2. ایمیل و homepage استاد برق قدرت کانادایی+آمریکایی
    توسط hamedzm در انجمن مهندسی برق و کامپیوتر و IT
    پاسخ: 17
    آخرين نوشته: April 14th, 2016, 01:43 PM
  3. آشنایی با اعضای که برای سال 2010 اقدام کرده اند
    توسط فراز در انجمن تحصیل در سوئد
    پاسخ: 130
    آخرين نوشته: May 30th, 2010, 06:54 PM

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •