صفحه 8 از 58 نخستنخست 123456789101112131415161718 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 71 تا 80 , از مجموع 573

موضوع: اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنید؟

  1. #71
    Member motahhar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    رشته و دانشگاه
    MBA
    ارسال‌ها
    426

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Behrouz نمایش پست ها
    اینم از تجربه من:

    آقا واسه فوق لیسانس ازون مملکت نیاین بیرون. اگه هدفتون دکتری هست همون ایران فوق لیسانس بگیرین بعدش هرجا که خواستین اپلای کنید. کسی‌ که واسه فوق لیسانس میاد بیرون، نه تنها کلی‌ هزینه روی دست خودش میذاره، بلکه چیز خاصی‌ هم بدست نمیاره. همون ایران بمونید، فوق لیسانستون رو بگیرین، مقاله هم خوب بدین و اونوقت بزیند بیرون. به خدا قسم توی خارج از ایران هیچ خبری نیست، اینو واسه اونایی گفتم که مثل من فک میکردنو می‌کنن که هرچه زودتر کوله بار جم کنیم بزنیم به چاک....
    من اين حرف را از خيلي از اساتيد در ايران هم شنيدم ؛ به من توصيه مي كردند كه بخونم و فوق را اينجا بگيرم و با معدل بالا جبران معدل پايين ليسانس را هم بكنم و در كنارش با چند تا كار مقاله براي دكترا اپلاي كنم . كه خودش خيلي در هزينه ها صرفه جويي مي كنه سر جمع دو سال بيشتر نيست اما كلي صرفه جويي مي شه. از طرفي بايد خيلي از فرصتها و قوانيني مهاجرت و يا ويزاي دانشجويي را كه هر روز هم داره سختر مي شه را ناديده نگيريم كه بدجوري ضرر ميكنيم. من خودم هم مي خوام براي رفتن اقدام كنم هم براي فوق مي خونم پارسال براي اولين بار امتحان دادم در هر صورت فكر نمي كنم عاقلانه باشه كه فرصتها را از دست بدم براي همين هر دو را به صورت موازي دارم پيش مي برم. زمان براي ما صبر نمي كنه.

  2. #72
    Member motahhar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    رشته و دانشگاه
    MBA
    ارسال‌ها
    426

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    سلام
    اگر زمان بر مي گشت عقب

    بذاريد بگم از خيلي از كارهايي كه انجام دادم راضي هستم چون هميشه آدمي بودم كه براي انجام كارم دليلي منطقي داشتم و كاري را كه مي كردم دوست داشتم. بنابراين نتيجه اش هر چي بود برام خوب بود در صورتي كه خيلي هم نتيجه بخش نبود حداقل يه تجربه بود. اما بهترين كارهام:

    1 - كلا دور رفيق بازي را خط كشيد بودم و وقتهايي كه بچه ها توي كافي شاپها درو هم منو مسخره مي كردند من يا در حال گذروندن دورهاي علمي يا هنري مورد علاقه ام بودم يا در حال ورزش مورد علاقه ام. كه تمام دوره ها به مرور زمان باعث شد در پيدا كردن كار خوب و پر كردن يه رزومه خوب تا حدي كه تونستم مدير عامل يه شركت آموزشي بشم كمكم كرد. جالبه بدونيد حتي دورهاي ورزشيم و هنريم براشون جالب بود ربطي به كارم نداشت اما همين كه ميديدند آدم فعالي هستم خوششون ميومد.

    2 - دور جنس مخالف ر اخط كشيده بودم به خصوص تو دانشگاه حتي سلام عليك هم نمي كردم و همين امر باعث كه مثل خيلي هاي ديگه دچار آشفتگي هاي روحي و احساسي نشم و از كارهام باز نمونم

    3 - ارتباطات اجتماعي خوبي برقرار مي كردم چه در محيط كار و چه در كلاسها و همين امر باعث مي شد كه با پي بردن ديگران به توانايي هام وجه اجتماعي قويي داشته باشم كه خيلي در همه چيز كمكم مي كرد و باعث شده بود از همون سن كم استقلال و وجه اجتماعي خوبي برام ايجاد كنه

    4- در ارتباطات اجتماعي گوش خوبي بودم و همين امر باعث شد كه پاي درد دلهاي ديگران تجربيات فوق العاده اي كسب كنم كه هميشه به دردم مي خوره و منو از اين كه دچار آزمون و خطا بشم تا حد زيادي دور كرده

    5- از تجربه كردن نمي ترسيدم و تجربيات متفاوت در زندگيم باعث شد در ابعاد متفاوت رشد كنم و يك بعدي نمونم و تصميم گيري هاي به موقع سريع و خوبي داشته باشم.

    6 - براي خواسته هام مي جنگيدم و از اونجايي كه به نتايج خوبي مي رسيدم و خودم را به اثبات مي رسوندم يواش يواش باعث شد خانواده و گاها اطرافيان به جاي مقاوت و جهبه گيري در برابر من رفيق و همراه فوق العاده اي برام باشند.

    7 - رسيدگي به علايق سالمم و دور بودن از استرسهاي كارهاي بيهوده باعث خوب موندن روحيه ام شده و همين باعث شده الان كه سنم بالاتر رفته منو توي مشكلات خيلي جدي زندگي محكم سر جاي خودم نگهم داره كه گاها باعث تعجب ديگران مي شه.

    8 - صداقتم توي كارها شخصيت قابل اعتمادي در ديد اطرافيان به وجود آورده كه الان برام موفقيت خوبي محسوب مي شه ( اين كه حرف آدم اعتبار داشته باشه خيلي مهمه)

    كارهايي اگر زمان به عقب بر مي گشت انجام نمي دادم:

    1 - به خاطر نرفتن به خوابگاه دانشگاه آزاد را انتخاب كردم كه توي شهر ديگه نرم و دولتي را از دست دادم هم خوب بود هم بد چون هنوزم فكر ميكنم خوابگاه براي من با اين همه كلاسهاي متفرقه كه مي رفتم و وسيله هاي جور وا جور هنري و موسيقي و ورزشي و ... جاي مناسبي نبود از طرفي خيلي اذيت شدم و انگيزه ام را براي به دست آوردن معدل از دست دادم. اما پشيمون نيستم چون همه چيز معدل نيست و راههاي ديگه هم براي رفتن به اونور هست. شايد بهتر بود يه سال ديگه مي خوندم براي دولتي و آزاد نمي رفتم به خصوص كه چند روز پيش فهميدم كه مثلا آلمان شرايطش خيلي راحت برام فراهم بود ديگه براي آزاد اپلاي نمي كنه.

    2 - شايد با مردم كمتر بحث فلسفي راه مي نداختم ؛‌الان فهميدم كه هر كسي را بحر كاري ساخته اند به من چه كه فلاني نظر فلان نويسند مي فهمه يا نمي فهمه فلاني فلسفه زندگيش اشتباهه. الان فهميدم كه اگر همين انر‍ژي را هم اگر صرف خودم مي كردم هم دشمن تراشي كمتري براي خودم مي كردم هم بي خود هرس نمي خوردم.

    3 - دو تا فرصت رفتن به خارج را از دست دادم به خاطر اينكه قوانين عوض شد ، اگر فرصتي را پيدا كرديد حتما تا قانون ها عوض نشده اقدام كنيد كه به وضع من دچار نشيد. منظورم اينه كه سريع اقدام كنيد.

    4- يه فرصت رفتن به اونور را كه داشت جور ميشد به خاطر يه ازدواج كه اصلا به ازدواج نينجاميد را از دست دادم ( اينم يه باري كه جنيس مخالف پاش باز شد تو زندگيم كه كلي از هدفم دورم كرد )

    در آخر هيچ وقت روحتون را جلوي جسمتون سر نبريد
    موفق باشيد.

  3. #73
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط motahhar نمایش پست ها
    من اين حرف را از خيلي از اساتيد در ايران هم شنيدم ؛ به من توصيه مي كردند كه بخونم و فوق را اينجا بگيرم و با معدل بالا جبران معدل پايين ليسانس را هم بكنم و در كنارش با چند تا كار مقاله براي دكترا اپلاي كنم . كه خودش خيلي در هزينه ها صرفه جويي مي كنه سر جمع دو سال بيشتر نيست اما كلي صرفه جويي مي شه..
    این البته بستگی داره. اگر قصد اتمام دکترا و بازگشت به کشوره شاید بهتر باشه که فوق رو در ایران بخونید. اگر قصدتون ماندن دائمی در کشور مقصد است هرچه زودتر بروید به نفع تان است.

  4. #74

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    منم با ghlobe موافقم-کسی که میخواد مهاجرت کنه و اونور زندگی کنه بهتره هرچه زودتر بره تا هم با محیط خارج آشنا بشه وهم این مدت تحصیل اون باعث میشه راحتتر مهاجرت کنه و زبانش هم تو این دوره به اندازه ای قوی میشه که در اپلای برای دوره ی دکترا دانشگاههای دیگه کارش چند برابر راحتتر میشه و خیلی مزایای دیگه.البته بعضی ها ممکنه بگن که 2 سال بیشتر از خانواده دور موندن سخته(برا آمریکا) این حرف همون هایی هست که اصلا قصد مهاجرت ندارن و میخوان بعد اتمام تحصیلات برگردن که خوب قضیش فرق داره با این که گفتم.
    البته خارج که میگم منظور یه کشور انگلیسی زبان سطح بالا مثل آمریکا-کانادا-انگلیس-استرالیا-نیوزلندو...یا همون کشوری که قصد موندن رو دارید.

  5. #75

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    من اگه زمان برگرده عقب که برنمیگرده چند تا کارو انجام میدادم که انجام ندادم:
    1.قبل از اینکه ممنوع الخروج بشم میرفتم برای همین دوره ی لیسانس ترکیه دانشگاه خاورمیانه یا Istanbul Technical University چون واقعا توانایش رو داشتم که از این دانشگاه ها قبول بشم و در ضمن زبان تدریس هم انگلیسی بود+اینکه دایی من 20 ساله اونجاست و وضعش هم خیلی خوبه و کمکم میکرد.ولی نداشتن اینترنت و محدودیت ها و بی اطلاعی خانواده جهت استفاده از کامپیوتر و همچنین رقابت خانواده جهت اینکه به دیگر فامیلا بگن ((پسرم دانشگاه قبول شده اونم سراسری))(بخوره تو سرم) زندگیم و برنامه هام(همون هایی که آرزو میکردم ولی اصلا فکر نمیکردم راهی وجود داره ولی اگه کمی وقت و فکر صرف میکردم میفهمیدم) رو جوری بهم زد که باید چند سال عین... تلاش کنم تا برگردونم جای اولش.

    یک لحظه غفلت=پشیمانی.
    آره فقط 1 سال دیر کردم و 1 قرونیم دیر افتاد.

    2.من بعد کنکور قبل از اینکه دانشگاه شروع بشه یه 6 ماه بیکار بودم چون دانشگاه نیمه ی دوم شروع میشد.تو این مدت نشستم با کامپیوتر -بازی وفیلم و تلویزیون و...از این جور چیزا زمان میگذروندم تا اینکه یکی 2 ماه مونده بود تا دانشگاه شروع بشه به مخم زد که برم کمی هم اینترنت ول بچرخم .گشتم گشتم تا اینکه با سایت دانشگاه های خارجی و سایت Applyabroad و EducationUSAIRAN وچندا دیگه آشنا شدم و شروع به مطالعه ی عمیق همشون کردم و ناگهان گفتم:وای بر من که عجب اشتباه بزرگی انجام دادم.اشتباه بزرگی که باعث شد من 4 ترم اول دانشگاه به خاطر افسوسی که هیچ وقت فراموش نمیکنم درس نتونم بخونم(اینو به هیچکس نگفتم).((اینم عمق فاجعه)).شاید شما بگین چه اشتباهی؟! چیزی نشده که!ولی خیلی چیزا شده بود که درست کردنش یه نیروی حداقل برابر همونی رو میخواست که واسه کنکور گذاشتم و 4یا 5 سال از عمر و بهترین سالها که هیچ وقت دیگه بدست نمییاد رو میگیره.(مثل سر یک 2 راهی که اشتباه رفتم حالا باید تا یه جایی راه خاکی برم تا برسم به جاده آسفالته-جز این راهی ندارم پس همین کارو میکنم)
    خانواده ی من اینقدر این قضیه ی کنکور و درس خوندن من رو جدی گرفته بودند و حساسیت نشون دادن که من اصلا فرصت نکرده بودم در مو رد دانشگاههای خارج و اصلا درس خوندن و رشته یه تحقیقی بکنم.خب اونها هم تقصیری ندارن چون فکر میکردن بهترین برای من همین کنکور هستش.خودمم تقصیر دارم ها(مقصر اصلی خودمم)! که یکی از دلایلش همین جنس مخالف(که یه عالم فکرمو بیخود و بی جهت اشغال کرد. هنوزم دارم بهش... میفرستم)(البته نباید بفرستم چون از جاهلی خودم بود) و دیگری تمرکز بیش از حد برای کنکور(یا همون بازی مرگ و زندگی برای خیلی ها).غافل از اینکه من با این زبان میتونستم چی کارا بکنم؟!


    حرف آخرم اینه:تو زندگیتون هر قدمی که ور میدارین-نگاه کنین بسنجید ببینید خوبه یا بد.بعدا پیش برین. چون این زندگی یه راهی هستش که برگشت نداره پس سعی کنید ازش به بهترین و معقول ترین وجه ممکن استفاده کنین( وسط راه متوجه بشین راه رو اشتباه اومدین(با توجه به هدفتون) و باید یا یه میانبر پیدا کنید یا اینکه اون میانبر رو بسازید).
    از تجربه ی افراد دیگر استفاده کنین خوبه -ولی اولش یه فکر کنید ببینید اون تجربه با شرایط شما سازگاری داره یا نه یعنی میتونین شما هم همون کار رو اعمال کنین یا اینکه میتونین کارای خیلی بهتری از اون انجام بدین که اصلا قابل مقایسه با اون نیست.
    چه بسا شاید برای شما خیلی خوبه ولی برا افراد دیگه نه.

    دیگری هم اینکه همش افسوس گذشته رو نخورید جلو رو درست نگاه کنین تا کاراتون درست پیش بره و به هدفتون زودتر برسید
    البته الان خیلی خوشحالم که عقلم خیلی زودتتر از خیلی ها سر جاش اومده

    ((امید)) داشته باشین. همه ی مسائلی که بالا گفتم مساله ی عمر هستش نهایتش یه چند سالی تلاش میکنیم به نتیجه میرسیم.
    اگه میخوایین خارج بمونین و ادامه تحصیل بدین زودتر برین.اگه برای لیسانس نشد برای مستر و اصلا هم افسوس نخورید که بیهودست فقط راهش رو پیدا کنین.


    خلاصه مخم همچین سر جاش اومده و هی داره میاد سر جاش که دیگه فکر نکنم از جاش در بیاد.
    سرتون رو درد آوردم ببخشید اینم تجربه ی من بود خواستم در میون بزارم شاید به درد یکی بخوره.

    شاد و موفق باشین.
    ویرایش توسط Soilarez : April 12th, 2011 در ساعت 06:15 PM

  6. #76
    Member Aranjuez آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2009
    رشته و دانشگاه
    معماری شهید بهشتی
    ارسال‌ها
    170

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    من یه چیزی که خیلی خوب توی این چند وقت درک کردم این بوده که "هرکاری بقیه براش صف کشیدن و دارن انجام میدن حتما جواب میده!" متاسفانه من یه روحیه "سنت شکنی و جاده صاف کنی" شدیدی دارم که این باعث شده تا به حال ضربه های خیلی زیادی بخورم.
    1. توی خانواده اولین کسی بودم که بعد از اون همه آدم که رشته های فنی انتخاب کرده بودن تصمیم گرفتم برم معماری. اگر به حرف پدرم گوش داده بودم و صنایع خونده بودم مطمئنم خیلی اوضاعم الان فرق داشت. معماری یکی از بی امتیاز ترین رشته هایی هست که میشه بهش فکر کرد: لیسانس 9 ترمه، دروس کارگاهی خیلی زیاد که باعث میشه دو شیفت کامل توی دانشگاه باشی، خرج بالا، امکان کم کار پیدا کردن (کار حقوق دار منظورمه ها، کار مجانی خودم هم داشتم! )، از همه بدتر امکان کم ادامه تحصیل در خارج از کشور نسبت به بقیه رشته های مهندسی. همه اینا باعث میشه از دنیای بیرون غافل باشی، یک سال دیرتر فارغ التحصیل بشی و کلی دیرتر به مسائلی که همه دارن بهش فکر می کنن برسی.
    2. توی تمام اطرافیان اولین کسی بودم که احساس کردم چه جالبه آدم بره اسپانیا درس بخونه. غافل از اینکه سفارت اسپانیا در تهران مساوی است با مهر ریجکت. این سنت شکنی بیش از حد من مانع از این شد که برم یه زبانی بخونم که حداقل باهاش بشه برای دوتا کشور درست و حسابی تر اپلای کرد.
    3. دوباره توی تمام اطرافیانم اولین کسی بودم که فکر کردم چه خوبه آدم بره سر کار به جای اینکه بشینه سر کلاس فوق. کار که گیر نیاوردم هیچی، همه ملت امتحان فوق دادن و الان دانشجوی فوق هستن. (باورتون نمیشه کل همکلاسی های من پارسال فوق قبول شدن، خودم هم سخت باورم شد راستش!)
    4. از همه خنده دار تر: موقع اپلای برای میلان، فکر کردم آدم باید به علاقه هاش فکر کنه! این شد که یه رشته ای که صد در صد (واقعا 100%) به اپلیکنت هاش پذیرش داده بود رو انتخاب نکردم. حالا من استرسی دارم که هیچ کدوم از بچه هایی که هم زمان با من اپلای کردن ندارن چون همه یکی از انتخاب هاشون همون رشته ی خوشحال پذیرش ده (!) بود.

    من جدا خیلی نیاز دارم که برگردم به زمان گذشته!!! چون حالا تازه فهمیدم که همیشه باید در جهت جریان شنا کنم.
    ویرایش توسط Aranjuez : April 12th, 2011 در ساعت 07:10 PM

  7. #77
    ApplyAbroad Hero samanjan آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2008
    ارسال‌ها
    1,452

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    سلام.

    فقط یک چیزی بگم من هم هر کی به هم میگفت دو تا فحش هم تو دلم بهش میدادم. ولی خواهشا خوب فکر کنید

    جوانی همینه مخصوصا جوان های ایرانی فقط حرف خودشان تجربه دیگران کیلیوی چنده ؟


    حرف که بهش اعتقاد پیدا کردم

    هر دری روی زندگی بسته میشه مطمن باش در صورتی که به خدا اعتقاد داشته باشی بهترین در ها بر روی شما باز میشود . فقط ایمان داشته باش



    هر کی بهت گفت نرو خارج بگو باشه فقط براش دلیل و قصه هزار یک شب بهش نگو بگو باشه نمیرم . ازش بپرس چرا . اگر دلیل را گفت برو تو اینترنت بگردد واقعا همینه .

    خدا را شکر اینترنت هست . هر سوالی داری بگرد تو اینترنت هست .

    مثلا یکی به من گفت نرو اسپانیا گفتم چرا گفت سفارت خوبی ندارد . من گفتم باشه ممنونم از راهنمایی شما . خلاصه کل اینترنت را زیر و رو کردم دیدم بله درست گفته .

  8. #78
    Member motahhar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    رشته و دانشگاه
    MBA
    ارسال‌ها
    426

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghlobe نمایش پست ها
    این البته بستگی داره. اگر قصد اتمام دکترا و بازگشت به کشوره شاید بهتر باشه که فوق رو در ایران بخونید. اگر قصدتون ماندن دائمی در کشور مقصد است هرچه زودتر بروید به نفع تان است.
    بله با نظرتون موافقم براي همين هم دارم هر دو را به صورت موازي پيش مي برم كه هيچ كدوم را از دست ندم آدم از آينده خبر نداره، پس بهتره هميشه طوري برنامه ريزي كنه همه جوانب امر را در نظر گرفته باشه و در زمان صرفه جويي كرده باشه.

  9. #79
    Member babakmhr آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    رشته و دانشگاه
    Software Engineering - University of Science and Culture 
    ارسال‌ها
    202

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    اگه زمان برگردد به عقب... من همون کارایی رو می کنم که کردم،همون رتبه رو تو کنکور،همون دانشگاه (نه اینکه راضی باشم یا نباشم الان)،همون درگیری های عاطفی در 2 سال اول،همون حذف کردن دروس،همون نرفتن کلاس 8 صبح،همون... چون باور دارم اگر الان اینجام،اگر هر روز در حال مکاتبه با این استاد و اون استاد و این دانشگاه و ... هستم همش بخاطر اینه که اون چیزا رو دیدم! خوشحالم که به وقتش همه اون حماقتها (بیش از حد جوونی ها) رو کردم،خوشحالم که به تجربیات دیگران اعتنا نکردم..اگه زمان برگرده عقب دلم میخواد همون کارا رو انجام بدم که الان به درک زندگی واقعی برسم! و خوشحالم که هم من و هم خیلی از ماها به این درک رسیدیم،همین که اشتباهات گذشته رو تشخیص میدیم و اصرار بر پیگیری شون نیست خودش بزرگترین پوئن تو رزومه زندگیه!
    با نگاهی به اون روزها،با امید و عبرت میشه به آینده امید داشت..فقط باید بدونیم که هرجا باشیم آسمون همین رنگه،واقع بین باشیم،جا نزنیم،به خدای وجودمون ایمان داشته باشیم و همه با خنده از گذشته های حتی سرشار از شکستمون یاد کنیم و باور کنیم که "همون کارهایی که در زمان گذشته انجام دادیم،باعث شده ساخته بشیم!" و با استفاده از تجربه خودمون و دیگران،بنویسیم "در آینده چه خواهیم کرد" این هم خیلی قشنگه(نمی دونم کی گفته) :"گذشته را در آغوش بگیر، اما در آن زندگی نکن ..."

  10. #80
    ApplyAbroad Hero samanjan آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2008
    ارسال‌ها
    1,452

    پیش فرض پاسخ : اگر زمان برگردد عقب... چه کارهایی را انجام می دهید؟ و از چه کاهایی دوری می کنی

    سلام

    حتی زمان هم عقب برگرده باز همینی که هستیم هستیم . و کارهای که قبلا انجام میدیم را انجام میدهیم .

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 51
    آخرين نوشته: October 25th, 2019, 05:58 PM
  2. ایمیل و homepage استاد برق قدرت کانادایی+آمریکایی
    توسط hamedzm در انجمن مهندسی برق و کامپیوتر و IT
    پاسخ: 17
    آخرين نوشته: April 14th, 2016, 01:43 PM
  3. آشنایی با اعضای که برای سال 2010 اقدام کرده اند
    توسط فراز در انجمن تحصیل در سوئد
    پاسخ: 130
    آخرين نوشته: May 30th, 2010, 06:54 PM

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •