سلام.
واقعا به جایی رسیده ام که دیگه نزدیکه با ده-بیست- سی- چهل یک تصمیم گیری بکنم و خلاص! خواهش میکنم اگر کسی تجربه ای داره، علمی داره، نظری داره، هرچیزی که فکر میکنه میتونه کمک کننده باشه به هر شکلی، رودربایستی نکنه. ممنون از همه اتون که دارید وقت میذارید و میخونید و شاید پاسخ بدید.
من دانشجوی سال آخر ریاضی دانشگاه تهران هستم. اوایل اصلا علاقه ای به رشته ام نداشتم. کلا من از دبیرستان اشتباه کردم که رفتم ریاضی-فیزیک. اون موقع روحیه ام به این چیزها میخورد، ولی الان اصلا دیگه اون آدم سابق نیستم. من معدل کارشناسی ام تا اینجا واقعا پایین هست. (12.80) دلایل خودش رو داره و مهم ترینش بی علاقگی و فشار های عصبی بوده.
من قصد دارم برای ادامه ی تحصیلات برم خارج از ایران. دلیلم هم این هست که فکر میکنم نیاز دارم این استقلال رو تجربه کنم. نه فقط استقلال، بلکه محیطم رو عوض کنم تا ببینم شاید از نظر روحی تغییر کردم. قصدم از ادامه ی تحصیل کسب علم و دانشه، نه صرفا به خاطر اینکه "برم" یا حتی اینکه کار کنم. البته که کار مهم هست، ولی مهم تر از اون برام این هست که بتونم تو زمینه ی آکادمیک آدم موفقی باشم. اما متاسفانه، من واقعا گیج هستم که چه رشته ای رو انتخاب کنم.
فاکتور هایی که برای من مهم هستند تو انتخاب رشته : علاقه، سختی و آسونی رشته، سختی و آسونی قبولی در رشته، اشباع بودن و نبودن رشته، بازار کار و مدل کار آینده و اینکه چقدر دانشگاه رفتن کمک خواهد کرد به اینکه چطور وارد بازار کار بشی. من در مورد رشته هایی که بین اشون میخوام انتخاب کنم، که خیلی بهمدیگه و به خصوص به رشته ی کارشناسی ام بی ربط هستند صحبت میکنم.
مهندسی کامپیوتر :
من با تکنولوژی و کامپیوتر خیلی خوب هستم و واقعا علاقه هم دارم. از طرفی دانش ریاضی ام اینجا حتما مفید خواهد بود.
مشکل اصلی : رقابت برای این رشته بسیار زیاد هست و با توجه به اینکه من با زبان های برنامه نویسی چندان آشنایی ندارم و معدلم کم هست، فکر میکنم شانس خیلی کمی داشته باشم.
حقوق بشر :
این چیزی هست که واقعا برام مهمه و خیلی دوست دارم در موردش بدونم. ولی نمیخوام وکیل بشم! یعنی، اصلا در خودم نمیبینم که بخوام کارهای وکالت رو انجام بدم. در ضمن، ورود به دانشگاه های حقوق چه تو ایران و چه در خارج ایران بسیار سخت هست و موندن توشون، به خصوص برای کسی که سابقه ی مربوط نداره هم خیلی سخت هست.
مشکل اصلی : استانداردهای دانشگاه های حقوق و تغییر رشته ی اساسی.
سینما / طراحی هنر / کارگردانی / نویسندگی :
این بحث علاقه ی بسیار بنده هست و در مورد کار، تنها کاری هست که همیشه بهش علاقه داشته ام. بنا به دلایلی، توی کشورمون جا نیفتاده که کسی سینما بخونه. نه فقط به خاطر وضع تاسف بار سینما، و مشکلات بسیاری که در مقابل همه ی افراد این رشته هست، ولی به خاطر اینکه کار سینمایی کار مطمئن و امنی نیست. شما ممکنه 10 سال کار نتونی درست کنی!
مشکل اصلی : نداشتن کار مطمئن و احتمال پایین گرفتن پذیرش به خاطر نداشتن سابقه ی مربوط و کم بودن دانشگاه هایی که این رشته رو دارند.
رباتیک :
تنها بخشی که من خیلی باهاش مشکل دارم این هست که این رشته توی ایران حداقل، از هر سمتی میشه بهش رسید ولی از هر سمتی یه مشکلی هست. اگر علوم کامپیوتر بخونم برم سمت هوش مصنوعی، برنامه نویسی اونقدر بلد نیستم (در حد دو تا زبان، در حد مبتدی رو به بالا یا متوسط). از طریق مکاترونیک: کنکور ارشد رشته ی برق واقعا سخت و سنگین به نظر میرسه. و دانشگاه های محدودی رشته ی مکاترونیک رو دارند. (همین رشته برای مکانیک هم تعریف شده که اون دیگه واقعا پرته واسه من حداقل. همه اش دروس مکانیک هست. ) و آخریش هم مهندسی کامپیوتر هست، که باز انتخاب بدی به نظر نمیرسه. ولی آینده ی شغلی رباتیک در ایران خیلی غیر مطمئن هست.
همه اش مشکله دیگه.
مدیریت ها :
این هم که امن ترین انتخاب هست. به خصوص به خاطر زبان انگلیسی و پیشینه ی ریاضی ام تقریبا مطمئن هستم هم خوب قبول میشم کنکور ها رو و هم خوب میتونم پیشرفت کنم. ولی آخر آخرش، نمیخوام شرکت بزنم و مدیریت کنم و پول در بیارم و ... . شایدم شد، ولی این هدف اصلی زندگی ام نیست. از اینکه دنبال پول بدوئم بدم میاد. و به نظرم مدیریت خوندن برای کسی مفید هست که کار کرده باشه، و نیاز به یک سری تجربیات از قبل تعیین شده هست و یک سری فن یادگرفتن.
مشکل اصلی : اشباع شدن رشته، گران بودن Business school ها و نداشتن سابقه ی کار (مرتبط یا غیر مرتبط)
-----
یک مطلب مهم هم اضافه کنم، که بنده اصلا برنامه ای برای اینکه کجای دنیا میخوام مستقر بشم ندارم. یعنی، حتی اگر هم برم در اروپا تحصیل کنم، احتمال برگشتن به ایران بسیار زیاد هست. برای همین، بازار کار ایران رو هم مد نظر قرار دادم. کلا، کم بین المللی فکر میکنم نه به یک مقصد خاص. ولی ترجیح بنده با این هست که ارشد رو خارج از ایران بخونم و دلیلم هم کنکور کارشناسی ارشدهست. چون 8 ماه دیگه کنکور برگذار میشه و من نمیخوام به خودم استرس اضافه ی این رو بدم که چرا کنکور فلان رشته ثبت نام کردم وقتی میتونم اون یکی رو بدم.
ممنون از توجهتون
سلام من ارشد زیست شناسی-سیستماتیک گیاهی هستم. برای دکتری با شرایط من از کدوم کشور راحتر و سریعتر میشه پذیرش گرفت
معدل ارشدبدون پایان نامه: 16/78 دانشگاه اصفهان. با پایان نامه بالای 18 هست
معدل کارشناسی 18/65 دانشگاه بهبهان
هنوز مقاله ندارم اما تا چند ماه دیگه حتما یه IsI میدم
قصد دارم جلبک شناسی بخونم.
مدرک زبان ندارم اما میگیرم.
دوستان سلام، دو تا سوال از خوندن فرومها ذهنم خیلی درگیر کرده
تا چند وقت پیش کل فکرم حضور در دانشگاه امریکا بود ولی چند تا از پستهای بچه ها رو خوندم دیدم گفته مثلا تا ساعت 9 شب باید تو ازمایشگاه کار کنی تو چشم استاد باشی و فلان و فلان
نهایتش ماهی 1600 دلار دستمو بگیره
در حالیکه دانشگاه هلند قشنگ نوشته پوزیشن فلان 38 ساعت در هفته و سال اول ماهی 2870 یورو
من قصد اقامت و ماندن ندارم میخوام بعد تحصیل برگردم به کشورم
حتی اگر خارج بهشت باشه...من مردم خودمونو خیلی دوست دارم
منتها بیشتر برای اینکه اخرین مدرکم بالا بره و شانس استخدامم توی دانشگاه های داخل بیشتر باشه و برای یک خستگی دوست دارم برم خارج . شرایطشم دارم
توی ایران الان جز نخبگان هستم
من بین واخنینگن هلند و ریورساید امریکا دو دل شدم
امریکا بخواد تا ساعت 9 شب ازم کار بکشه که رنگ زندگی رو چهار سال نمیبینم
من دوره فوق لیسانس برای اینکه رتبه امو نگه دارم خصوصا دم دفاع تا ساعت 9 گاهی تا 11 شب تو ازمایشگاه بودم و نگهبانی میومد درو میبست و بیرونم میکرد
و شب پدرم شاکی میشد تا کی وایمیسی
خیلی دوره ارشد اذیت شدم
دوره لیسانس هم که بس جو رقابتی بود تا دم صبح تو پارکینگ راه میرفتم مرور میکردم نکنه خوابم ببره
دیگه نمیخوام تا این حد دکترا تلخ باشه برام
شاید یه تایمی هم دلم بخواد استراحت کنم
از طرفی بابت این اتفاقات اروپا میترسم کمی پذیرش دانشجو سخت باشه
الان که زمان تماس با استاداست کلا معلقم
چکار کنم؟؟
دوست داشتم یک کم برمیگردم از اونطرف پس اندازم باخودم بیارم
ادم صرفه جویی هستم
گفتم برم خارج هم مدرکه بالاتر از دکترای داخل بگیرم که دیدم توی دانشگاه سر و دست برای دانشجوهایی که اونطرف رفتند میشکونند و عملا الان دارند هییت علمی فقط از بچه های خارج رفته میگیرند
هم با یک پس انداز برگردم
والا تو دانشگاه تهرانم سیستم این بود که هرکی خر خوبی بود و بیشتر میتونستن ازش بیگاری بکشن اونو نگه میداشتن
چهار سال دکترا با اینکه درسم از همه بهتر بود استاده با کمال پررویی برام ایمیل میزد پاورپوینت فلان کلاسمو برای فلان روز اماده کن..میخوام برم فلان کنفرانس برام پوسترشو درست کن..یکی دیگه میدید من واسه فلانی کار میکنم میگفت بیا پروپوزال فلان دانشجو رو برام بنویس تو ایده های خوبی داری...
اون یکی میگفت این ورقه ها رو برام ترجمه کن
به جان مادر و پدرم همه اینا بعد این بود که با طرف درس گذرونده بودم ولی نه اینکه تو اون دانشگاه ارشدم منو گرفته بودن فکر میکردن منت سرم دارند در حالیکه من برای جزوراتم صدای استادا رو ضبط میکردم و تو خونه تبدیل میکردم بعد اسکن میکردم و با ایمیل برای کل بچه ها کلاس میفرستادم و در اصل کل دانشگاه الان جزواتم پخشه
درسم خوب بود ولی استادا خیلی سواستفاده کردند و جرات نه گفتن هم ندارم
نمیخوام خارجی ها همین سیستم رو سرم پیاده کنند.
از شش سال تحصیل ایران فقط شب بیدار نشینی هاش و کمک کردن به این و اون و اصلا رنگ عید و تعطیلی ندیدم
اگر خارجم همینه قیدشو بزنم
روزهای سخت دوام نمی آورند، اما انسانهای سخت چرا!
خیلی از قسمتهای پستتون رو نخوندم چون همون اولش گرفتم چی میگین. صادقانه بگم شما همون ایران به خصوص دانشگاههای به اصطلاح تاپ! تموم کنید درستون رو. مطمین باشید رفتن به خارج کمکی به استخدامتون در ایران نخواهد کرد به خصوص اگر اشنایی داخل وزارت علوم یا حراست دانشگاه نداشته باشید! فکر نکنید همون مردمی که دوستشون دارید برید حتی mit برگردید برای شما فرش پهن خواهند کرد.
از ما گفتن بود
ببینید حرفتونو قبول دارم ولی الان یک سری صندلی های هییت علمی خالی مونده و چندین ساله که خود دانشگاه ما درخواست زده پیدا نکرده اون فرد با اون تخصص رو...چون در ایران کسی اون تخصص نبوده که دسشو بخونه و مدرکشو بگیره
بخش اعظم استخدام پارتی هست ولی یک بخش هایی پارتی هیچکاری نمیتونه بکنه چون تخصص میخواد
ما یکی از استادامون فقط سه نفرند تو ایران این رشته رو خوندن و همه جا میخوانشون با اینکه استخدام دانشگاه تهرانند
بحث دوم هزینه هست
من فکر فاند نمیتونه از سرم بیاد بیرون قید فاد رو بزنم و به 300 هزار تومان پژوهانه دانشگاه تهران اکتفا کنم
روزهای سخت دوام نمی آورند، اما انسانهای سخت چرا!
سلام.
گرفتن پوزیشن های اروپایی به مراتب سخت تر از امریکاس. هم تعدادشون کمتره هم به فیت بودن بکگراند شما با تحقیقشون خیلی اهمیت میدن.
مبلغ ۲۸۰۰ یورو بعد از کسر مالیات به زیر ۲۰۰۰ یورو میرسه اگه اشتباه نکنم. ولی خوب باز از امریکا بیشتره.
در کل تو اروپا راحت میشه پس انداز کرد.
داشتن مدرک پست داک از خارج بعیده تو جذب هیات علمی دانشگاه های ایران تاثیر داشته باشه.
تا ساعت ۹ تو ازمایشگاه بودن کاملا به استاد بستگی داره. بسیاری از استادا چنین انتظاری ندارن.
تو دوره لیسانس شما تا صبح چی رو مرور می کردی؟! خیلی به خودت سخت میگیری.
ویرایش توسط iman7 : August 12th, 2016 در ساعت 01:25 PM
«اگر میاندیشید که با کشتن من میتوانید کسی را از نکوهش زندگی زیانآورتان بازدارید، سخت در اشتباهید. آسانترین و شریفترین راه، از پای درآوردن دیگران نیست؛ بلکه بهتر ساختن خویشتن است.»
مرگ سقراط
من شخصا هیچ علاقه ای به تحصیل در آمریکا ندارم، به نظرم اساتید دانشگاههای آمریکا نیروی کار ارزان می خواهند، در مورد هلند نیز شناخت چندانی ندارم، من به شما تحصیل در کشور سوئیس را پیشنهاد می کنم، هم حقوق خیلی خوبی به دانشجویان دکترا می پردازند هم از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است.
علاقه مندی ها (Bookmarks)