صفحه 756 از 1402 نخستنخست ... 2566567067467477487497507517527537547557567577587597607617627637647657668068561256 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 7,551 تا 7,560 , از مجموع 14011

موضوع: پروژه جایگزین خدمت: بنیاد ملی نخبگان (ب م ن)

  1. #7551

    پیش فرض پاسخ : پروژه جایگزین خدمت: بنیاد ملی نخبگان (ب م ن)

    نقل قول نوشته اصلی توسط hooti2 نمایش پست ها
    سلام
    بله بنده هم دنبالش هستم.6 ماه بیمه من آخر سال تموم میشه، بعدش ایشالا اقدام میکنم.
    من کارشناسی و ارشدمو شریف خوندم، معدل کارشناسی و ارشدم با ضریب دانشگاه 16.4 و 18 هست. رتبه 12 ارشدم دارم. خیلیم دنبال مقاله بودم استادم اذیت میکنه، احتمالا رو یه موضوع دیگه کار کنم محض اطمینان یه مقاله حداقل داخلی بدم تا اون موقع.
    شما چی؟ دنبالشی؟
    سلام. بله منم تا اخر اذرماه 6 ماهم تکمیل میشه(البته سابقه غیر دانش بنیانی 1.5 سال داشتم). دانشگاه سراسری خوندم و معدلمم تقریبا مثل شماست. ولی با این تفاوت که بنده اسفند پارسال دفاع کردم و فرصت زیادی ندارم برای سربازی.
    2 تا مقاله کنفرانس داخلی و یه ژورنال خارجی(IEEE).رشتمم برق مخابرات. یه ثبت اختراع هم دارم که هنوز البته ثبت نشده.
    نمیدونم شانسم چقدره ولی همش میترسم قانونشون عوض شه. مثل همین قانونی که از فروردین ماه عوض کردند(قبلا صرفا مقاله و معدل کافی بود) و دوباره هی عوضش کردند...

  2. #7552

    پیش فرض پاسخ : پروژه جایگزین خدمت: بنیاد ملی نخبگان (ب م ن)

    نقل قول نوشته اصلی توسط tny نمایش پست ها
    من اگر تو پست قبلیم بی احترامی کردم عذر میخوام
    من منظورم این بود که آموزشی سربازای عادی مخصوصا غیر از 01 خیلی سخت تره. 01 یکی از بهترین پادگان های اموزشی و بهترین پادگان ارتش هست
    اتفاقا من هم مقسم غذا بودم
    البته که غذاش خوب نبود ولی فرمانده ها هم از همون غذا میخوردن... فرقش این بود که به ما بیشتر غذا میدادن
    البته هزینه های نخبگان رو بنیاد میده. با این کارشون به ما لطف نمیکردن همونطور که مدرس هم از لحاظ امکانات و غذا لطفی نمیکنه به بچه ها
    من قبلا هم گفتم شما اگر از بچه هایی که تابستون 92 رفتن 01 بپرسید می بینید که تو ماه رمضون 01 هم گلاب تر هست
    مرخصی هم برای 01 راحت تر میدن لااقل مدرس 4-5 روز اول و اردوی قم اصلا مرخصی نداره.
    حالا شما فکر کن اینا رو یکی میگه که از سر زمین اومده
    من می بینم شما نیت کردی کلا 01 رو بدنام کنی ...
    به من ربطی نداره ولی بقیه دوستان میان این پستها میخونن و برداشت اشتباه میکنن. هرچند کسی نمیتونه پادگان آموزشیش رو انتخاب کنه چون محل آموزشی چند روز قبل از اعزام مشخص میشه
    ولی انصافا بچه های یگان شما هفته ای 2بار پست نگهبانی داشتن؟ یعنی تو آموزشی نفری 12 بار نگهبانی دادن؟!!!
    تا جایی که من یادمه معمولا بچه ها کلا نفری 6 بار پست دادن در حالت عادی. بچه های مقسم غذا هم 3بار
    هر دومون میدونیم که گردان نخبه ها (!!!!!!!!! ای بابا) فرقش با بقیه تو اردو تلو فقط اون رزم شبانه نبود
    ضمن احترام، بنده مایل نیستم دیگه این بحث رو ادامه بدم
    اگر بی احترامی کردم بازم ببخشید

    بنده هم قصد بی احترامی ندارم و عذر میخوام.
    در مورد غذا حرف بنده رو تایید کردید که فرقی نداشت. فقط حجمش کمی بیشتر بود.
    والا ما که نتونستیم مرخصی بگیریم تو یگان 524. من دوبار مصاحبه داشتم برای استخدام، دوبارش هم از پادگان فرار کردم که یه بارش کم مونده بود شر بشه و گزارش شد. و کلی توهین تحقیر دست از سرم برداشتن. لازم به ذکره که اگه فرار نمیکردم، کار و زندگی ایندم میرفت رو هوا. شما حتما از اون زرنگا بودی که مرخصی تونستین زیاد بگیرن. ما هر وقت رفتیم مرخصی بگیریم، گفتن ظرفیت مرخصی پره سه نفر بیشتر جا نداریم. فقط یه راه در رو پیدا کرده بودم که راحت از پادگان در میرفتم ولی موقعه ورود دردسر میشد. در حالی که دوستان بنده که تابستون رفتن مدرسی کرج، هر بار کاری پیش میومد دانشگاه، راحت مرخصی میگرفتن میومدن. مگه پنج روز اول و توی اردو مرخصی نداشته باشه فقط.
    در مورد نگهبانی عذر میخوام. اشتباه نوشتم. عادی ها هفته ای دوبار داشتن، ما نخبگان هفته ای یک و نیم بار. یعنی بعضی هفته ها یک بار بود، بعضی هفته ها دوبار.
    خوشحال میشم بگین فرق ما با عادیا، به جز رزم شبانه تو چی بود؟ من اطلاعی ندارم. عادی ها با ما اومدن با ما برگشتن. غذامون از یه جا بود. تیر اندازی ها هم یکی بود. سرمای هوا و نبود امکانات گرمایشی که اصل قضیه است هم یکی بود. توی تلو یادمه توی سه روز تقریبا همه بچه های نخبه یه بار نگهبانی وایسادن.
    اون دیوسالار هم که میفرمایید درست. ما بعد ورزش و صبحگا، میرفتیم دیوسالار، عادیا رژه میرفتن. واقعا روی اون صندلیها نشستن استراحت بود؟ من که از خدام بود رژه برم به جای 4 ساعت نشستن روی یه صندلی که از صندلی های مدرسه ابتدایی بدتر بود. همه کمر درد میگرفتن. من خودم به عنوان اینکه میخوام غذا بگیرم، یه ساعت زودتر فرار میکردم از دیوسالار میرفتم سلف تی میکشیدم (چون کار راحتتری بود از نشستن روی صندلی ها).
    در پایان، احتمالا میدونید که بچه ها اینقدر بهشون توهین شد و تحقیر شدن که همه زنگ زدن سرهنگ حاتمی و هروی از نخبگان اومدن. راجع به این موضوع چی؟ تا حالا شده از مدرسی کرج اینکارو بکنن؟ بهتره یه کم دیدتون رو اصلاح کنید.
    دوستانی هم که میفرمایید ای بابا، خوب تموم میشه همش چهلو پنج روزه. بیخیال. اگه اینجوریه کل زندگی تموم میشه. بیخیال. یعنی چی که تموم میشه؟؟؟؟ عذر میخوام این واژه رو به کار میبرم، تجاوز به ادم هم تموم میشه دیگه همش ده دقیقه است. این که نشد استدلال.شما میدونید که توی یگان ما یکی دستش شکست. یکی هم توی رژه، چشماش مشکل پیدا کرد و وسط اموزشی مرخصش کردن رفت. بیچاره متخصص اورژانس بود و نخبه بود. چشمش دیگه نمیدید که رفت عمل کنه.
    در پایان بازم عذر میخوام و هدفم از این پست، نجات کسایی هست که مثل من فک میکنن. کسایی که ادم بیخیالی هستن که میتونن برن ارتش و بلاخره تموم میشه دیگه. هیجوقت خودتون رو با افرادی که دوسال رفتن توی بدترین نقطه خدمت کردن و شرایط نخبگیشون از شما بهتر بوده مقایسه نکنید. همینطوری مقایسه کردیم که الان ایران عقب افتاده. همیشه خودتون رو با خنگهایی مقایسه کنید که در شرایط خیلی راحتتر از شما رفتن بنیاد و سربازی هم با اشنا بازی برگ سبز درست کردن و اموزشی نرفتن و پروژه هم یه جای اشنا گیر اوردن و پیچوندن. که البته من چند مورد میشناسم. اینکه خودمون رو با بدترین حالت مقایسه کنیم، همیشه ادم خوشبختی هستیم.

  3. #7553
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    ارسال‌ها
    51

    پیش فرض پاسخ : پروژه جایگزین خدمت: بنیاد ملی نخبگان (ب م ن)

    نقل قول نوشته اصلی توسط hamidrezamfd نمایش پست ها
    بنده هم قصد بی احترامی ندارم و عذر میخوام.
    در مورد غذا حرف بنده رو تایید کردید که فرقی نداشت. فقط حجمش کمی بیشتر بود.
    والا ما که نتونستیم مرخصی بگیریم تو یگان 524. من دوبار مصاحبه داشتم برای استخدام، دوبارش هم از پادگان فرار کردم که یه بارش کم مونده بود شر بشه و گزارش شد. و کلی توهین تحقیر دست از سرم برداشتن. لازم به ذکره که اگه فرار نمیکردم، کار و زندگی ایندم میرفت رو هوا. شما حتما از اون زرنگا بودی که مرخصی تونستین زیاد بگیرن. ما هر وقت رفتیم مرخصی بگیریم، گفتن ظرفیت مرخصی پره سه نفر بیشتر جا نداریم. فقط یه راه در رو پیدا کرده بودم که راحت از پادگان در میرفتم ولی موقعه ورود دردسر میشد. در حالی که دوستان بنده که تابستون رفتن مدرسی کرج، هر بار کاری پیش میومد دانشگاه، راحت مرخصی میگرفتن میومدن. مگه پنج روز اول و توی اردو مرخصی نداشته باشه فقط.
    در مورد نگهبانی عذر میخوام. اشتباه نوشتم. عادی ها هفته ای دوبار داشتن، ما نخبگان هفته ای یک و نیم بار. یعنی بعضی هفته ها یک بار بود، بعضی هفته ها دوبار.
    خوشحال میشم بگین فرق ما با عادیا، به جز رزم شبانه تو چی بود؟ من اطلاعی ندارم. عادی ها با ما اومدن با ما برگشتن. غذامون از یه جا بود. تیر اندازی ها هم یکی بود. سرمای هوا و نبود امکانات گرمایشی که اصل قضیه است هم یکی بود. توی تلو یادمه توی سه روز تقریبا همه بچه های نخبه یه بار نگهبانی وایسادن.
    اون دیوسالار هم که میفرمایید درست. ما بعد ورزش و صبحگا، میرفتیم دیوسالار، عادیا رژه میرفتن. واقعا روی اون صندلیها نشستن استراحت بود؟ من که از خدام بود رژه برم به جای 4 ساعت نشستن روی یه صندلی که از صندلی های مدرسه ابتدایی بدتر بود. همه کمر درد میگرفتن. من خودم به عنوان اینکه میخوام غذا بگیرم، یه ساعت زودتر فرار میکردم از دیوسالار میرفتم سلف تی میکشیدم (چون کار راحتتری بود از نشستن روی صندلی ها).
    در پایان، احتمالا میدونید که بچه ها اینقدر بهشون توهین شد و تحقیر شدن که همه زنگ زدن سرهنگ حاتمی و هروی از نخبگان اومدن. راجع به این موضوع چی؟ تا حالا شده از مدرسی کرج اینکارو بکنن؟ بهتره یه کم دیدتون رو اصلاح کنید.
    دوستانی هم که میفرمایید ای بابا، خوب تموم میشه همش چهلو پنج روزه. بیخیال. اگه اینجوریه کل زندگی تموم میشه. بیخیال. یعنی چی که تموم میشه؟؟؟؟ عذر میخوام این واژه رو به کار میبرم، تجاوز به ادم هم تموم میشه دیگه همش ده دقیقه است. این که نشد استدلال.شما میدونید که توی یگان ما یکی دستش شکست. یکی هم توی رژه، چشماش مشکل پیدا کرد و وسط اموزشی مرخصش کردن رفت. بیچاره متخصص اورژانس بود و نخبه بود. چشمش دیگه نمیدید که رفت عمل کنه.
    در پایان بازم عذر میخوام و هدفم از این پست، نجات کسایی هست که مثل من فک میکنن. کسایی که ادم بیخیالی هستن که میتونن برن ارتش و بلاخره تموم میشه دیگه. هیجوقت خودتون رو با افرادی که دوسال رفتن توی بدترین نقطه خدمت کردن و شرایط نخبگیشون از شما بهتر بوده مقایسه نکنید. همینطوری مقایسه کردیم که الان ایران عقب افتاده. همیشه خودتون رو با خنگهایی مقایسه کنید که در شرایط خیلی راحتتر از شما رفتن بنیاد و سربازی هم با اشنا بازی برگ سبز درست کردن و اموزشی نرفتن و پروژه هم یه جای اشنا گیر اوردن و پیچوندن. که البته من چند مورد میشناسم. اینکه خودمون رو با بدترین حالت مقایسه کنیم، همیشه ادم خوشبختی هستیم.
    سلام دکتر جان
    قبول دارم که 01 سخت گیرن. ولی مدرس هم مشکلات خودشو داشت. اولا تا میدون آزادی فقط 30-40 دقیقه راه بود و تازه از اونجا تو ترافیک می افتادی که بری خونه. من شخصا تو ده روز قم یه بار خودمو به مریضی زدم و مرخصی گرفتم ولی تو خود مدرس هربار رفتم بگیرم حتی نامه مصاحبه داشتم مرخصی ندادن!
    دی ماه واسه همه سرده. تقصیر مدرس و 01 که نیست. عوضش ما هم گرممون بود. به حدی که من لباسمو خیس میکردم میرفتم سرکلاسا وگرنه نمیشد بشینم. همش هم زیر افتاب باید به خط میشدیم. تربیت بدنی و همه کارا زیر افتاب. تو میدون تیر اینقدر عرق کردیم از ساعت 8 تا 2 بعدازظهر. نه اب نه دستشویی. ماه رمضونش که جای خود. اگه کسی هم آب میاورد همراش فورا تموم میشد. یادمه پیاده روی عصر گفتن 40 نفر، از جمله یکی از افسران کادر از گرما حالشون بد شد با آمبولانس بردنشون. اینقدر زمین داغ بود که اگه میگفتن بشینید بچه ها التماس میکردن که 10 ساعت هم شده وایمیستیم ولی نمیشینیم. کولر اسایشگاه ما که خراب بود. من شخصا تا صبح به زور یکی دوساعت میخابیدم.
    من یک وعده غذای قم رو نتونستم بخورم جز لوبیا و کنسرویاشو. غذای پادگان هم تعریفی نداشت. حالا اینا رو بذار کنار ماه رمضون که کلا غذا گیر نمیاد موقع دیگه تو پادگان.
    در مجموع تعداد نخبه ها خیلی زیاد بود و سرباز غیر نخبه شاید به 30 تا نمیرسیدن. همه مثل هم. نخبه بودن معنی نداشت دیگه. نگهبانی حتما هفته ای یه شب بهت میخورد. تمیز کردن سلف و محوطه و اسایشگاه و دستشویی هم هفته ای دوسه بار.
    نشستن ماهم تو سخنرانی خب تو حسینیه بود. یه بار سعی کن تو یه فضای کوچیک (چون زیاد بودیم همه جا، جا کم میومد) بدون اینکه تکیه بدی مثلا 2-3 ساعت بشین. ببین کمرت چطوره حالش.
    ولی انصافا برخورد پرسنل خوب یود. من کوچکترین بی احترامی ندیدم. نهایتش هم، وقتی دوره تموم شد، فقط خوشیاش تو ذهن ما بود.
    اینا رو نمیگم که بگم سخت بوده ها...نه. میخام کسی که این متن هارو میخونه خوب بتونه تصمیم بگیره.

  4. #7554
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Jan 2013
    رشته و دانشگاه
    Mechanical Engineering/University of Tehran
    ارسال‌ها
    46

    پیش فرض پاسخ : پروژه جایگزین خدمت: بنیاد ملی نخبگان (ب م ن)

    من از مناظره هر دوی دوستان آقایان tny و hamidmfd استفاده کردم. مساله اینجاست که هرکدام از دوستان از جنبه ای به قضیه نگاه میکنن و درصورتی که با آرامش بحث صورت گیرد واقعا مفیده. اینجاست که بحث تضارب آرا مطرح میشه.

  5. #7555

    پیش فرض پاسخ : پروژه جایگزین خدمت: بنیاد ملی نخبگان (ب م ن)

    نقل قول نوشته اصلی توسط arkanet نمایش پست ها
    سلام دکتر جان
    قبول دارم که 01 سخت گیرن. ولی مدرس هم مشکلات خودشو داشت. اولا تا میدون آزادی فقط 30-40 دقیقه راه بود و تازه از اونجا تو ترافیک می افتادی که بری خونه. من شخصا تو ده روز قم یه بار خودمو به مریضی زدم و مرخصی گرفتم ولی تو خود مدرس هربار رفتم بگیرم حتی نامه مصاحبه داشتم مرخصی ندادن!
    دی ماه واسه همه سرده. تقصیر مدرس و 01 که نیست. عوضش ما هم گرممون بود. به حدی که من لباسمو خیس میکردم میرفتم سرکلاسا وگرنه نمیشد بشینم. همش هم زیر افتاب باید به خط میشدیم. تربیت بدنی و همه کارا زیر افتاب. تو میدون تیر اینقدر عرق کردیم از ساعت 8 تا 2 بعدازظهر. نه اب نه دستشویی. ماه رمضونش که جای خود. اگه کسی هم آب میاورد همراش فورا تموم میشد. یادمه پیاده روی عصر گفتن 40 نفر، از جمله یکی از افسران کادر از گرما حالشون بد شد با آمبولانس بردنشون. اینقدر زمین داغ بود که اگه میگفتن بشینید بچه ها التماس میکردن که 10 ساعت هم شده وایمیستیم ولی نمیشینیم. کولر اسایشگاه ما که خراب بود. من شخصا تا صبح به زور یکی دوساعت میخابیدم.
    من یک وعده غذای قم رو نتونستم بخورم جز لوبیا و کنسرویاشو. غذای پادگان هم تعریفی نداشت. حالا اینا رو بذار کنار ماه رمضون که کلا غذا گیر نمیاد موقع دیگه تو پادگان.
    در مجموع تعداد نخبه ها خیلی زیاد بود و سرباز غیر نخبه شاید به 30 تا نمیرسیدن. همه مثل هم. نخبه بودن معنی نداشت دیگه. نگهبانی حتما هفته ای یه شب بهت میخورد. تمیز کردن سلف و محوطه و اسایشگاه و دستشویی هم هفته ای دوسه بار.
    نشستن ماهم تو سخنرانی خب تو حسینیه بود. یه بار سعی کن تو یه فضای کوچیک (چون زیاد بودیم همه جا، جا کم میومد) بدون اینکه تکیه بدی مثلا 2-3 ساعت بشین. ببین کمرت چطوره حالش.
    ولی انصافا برخورد پرسنل خوب یود. من کوچکترین بی احترامی ندیدم. نهایتش هم، وقتی دوره تموم شد، فقط خوشیاش تو ذهن ما بود.
    اینا رو نمیگم که بگم سخت بوده ها...نه. میخام کسی که این متن هارو میخونه خوب بتونه تصمیم بگیره.
    ممنون دکتر جان. بینهایت متشکرم. یکی از اعضای گروه هیئت علمی ما، تابستون همین امسال اعزام شد کرج با نخبگان. ایشون جلسات گروه، کارگاهای اموزشی و غیره رو، راحت هر بار میومد همدان. میگفت مرخصی گرفتم.
    یادم نمیره روزهای اخر، امیرپادگان ارتش که قرار بود نمایشگاه نخبگان برگزار بکنه، دید هیچکس اختراعشو نیاورده. همه بچه ها لج کرده بودن. میگفتن چون اینجا تحقیر زیاد شدیم، ما دیگه اختراع و مقاله و... رو برای نمایشگاه ارتش نمیاریم. یکی دوتا سرهنگ اورده بودن که با فحش و پدرتونو در میاریم و فلان میکنیم، باید اختراع بیارید. بچها هم اکثرا نیاوردن. جو کلا خیلی متشنج بود از ابتدا.
    روز اخر هم یکی یه کاغذ اوردن که دلنوشته بنوسید، همه سربازای خروجی از پادگان ما یه دلنوشته دارن. هیچکس ننوشت. هر کی هم نوشت پر از انتقاد و .....
    در کل جو ما خیلی متشنج شد. و روزی نبود که بچه ها زنگ نزنن به هروی و حاتمی. البته سنی از من گذشته و من میدونستم که با زنگ زدن کاری از پیش نمیره!!!!
    اونجا حتی کادری ها به هم بی احترامی میکردن. توی سه روز اردوگاه، کادری ما در حال اموزش ما، با کادری گروهان بغلی دعواش شد. سربازا اینا رو جدا کردن. اصلا اعصاب ندارن ارتشیا. اونم نیروی زمینی.

  6. #7556
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    ارسال‌ها
    78

    پیش فرض پاسخ : پروژه جایگزین خدمت: بنیاد ملی نخبگان (ب م ن)

    با سلام

    من در حال انجام پروژه جایگزین خدمت هستم و اواخر اسفند برای یک کنفرانس باید برم آلمان. میخواستم ببینم نیروهای مسلح اجازه میده پاسپورت بگیرم یا حتما باید یک درخواست سفر زیارتی بدم و از اون طریق پاسپورتم رو بگیرم.
    برای وثیقه خروج از کشور هم کسی تا به حال تونسته از نیروهای مسلح بگیره؟ مراحلش چطوریه؟

  7. #7557

    پیش فرض پاسخ : پروژه جایگزین خدمت: بنیاد ملی نخبگان (ب م ن)

    نقل قول نوشته اصلی توسط rezass11 نمایش پست ها
    با سلام

    من در حال انجام پروژه جایگزین خدمت هستم و اواخر اسفند برای یک کنفرانس باید برم آلمان. میخواستم ببینم نیروهای مسلح اجازه میده پاسپورت بگیرم یا حتما باید یک درخواست سفر زیارتی بدم و از اون طریق پاسپورتم رو بگیرم.
    برای وثیقه خروج از کشور هم کسی تا به حال تونسته از نیروهای مسلح بگیره؟ مراحلش چطوریه؟
    سلام اگر نامه اشتغال به تحصیل از دانشگاه داشته باشید با وثیقه 15 میلیون تومانی میتونید اقدام کنید.(با دلایل و توجیهات منطقی مثلا کنفرانس علمی)

  8. #7558
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Dec 2012
    رشته و دانشگاه
    Civil-TMU
    ارسال‌ها
    98

    پیش فرض پاسخ : پروژه جایگزین خدمت: بنیاد ملی نخبگان (ب م ن)

    سلام دوستان
    من از اسفند 93 پروژه م رو شروع کردم و تا حالا 2تا گزارش سه ماهه دادم. اواسط دی ماه کارم تموم میشه و سوالم اینه که باید گزارش سوم رو هم بدم یا همون نسخه صحافی شده ی پایانی کفایت میکنه؟
    در ضمن من چند صفحه اخیر رو که خوندم یه مقدار شک کردم که منم جزو اونایی هستم که 2+10 هستن یا نه؟!!! اگر از دوستان کسی هست که تازگیا کارش تموم شده ممنون میشم ما رو هم از نگرانی دربیاره.
    سپاسگزار.

  9. #7559
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Oct 2011
    ارسال‌ها
    23

    پیش فرض پاسخ : پروژه جایگزین خدمت: بنیاد ملی نخبگان (ب م ن)

    سلام
    من سال 93 (قانون قبلی) از سازمان صنایع دریایی پروژه نخبه وظیفه گرفتم و شروع کارم 24 فروردین 94 بود، ، میخواستم بدونم حداقل و حداکثر زمان انجام پروژه من چقدر است؟(دانشجو دکتری هستم و آموزشی هنوز نرفتم)
    به من تا حالا نگفتند که گزارش سه ماهه و شش ماهه و ... بدم، این گزارش ها اجباریه؟

  10. #7560
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    May 2013
    ارسال‌ها
    34

    پیش فرض پاسخ : پروژه جایگزین خدمت: بنیاد ملی نخبگان (ب م ن)

    سلام. دوستان من رزومه ام و نتیجه اش رو میگم تا بتونید بهتر تصمیم گیری کنید برای ثبت نام.
    معدل کارشناسی: با ضریب تقریبا 16
    معدل ارشد: با ضریب 18.5
    مقاله: 1 آی اس آی با ایمپکت 3.5، 2 تا علمی پژوهشی، 3 تا کنفرانس داخلی
    رتبه ارشد 43 البته رتبه بالای 30 امتیاز ندارد ولی اگر رتبه تون زیر 30 هست حتما از سازمان سنجش گواهی بگیرید آپلود کنید
    15 شهریور مدارک رو کامل کردم. 27 شهریور برابر با اصل کردم و 3 آبان هم نتیجه اومد که متاسفانه رد شده بود. علت را هم گفته بود عدم کسب حد نصاب امتیاز لازم.
    از طریق سایت http://qanda.bmn.ir سوال پرسیدم بعد یه هفته جواب داد که امتیاز شما 148 بوده در حالی که می بایست 200 باشد. الان هم دارم می رم یه آی اس آی دیگه بدم
    یبار دیگه اجازه دارم درخواست بدم.
    امیدوارم همتون موفق باشید و البته بتونید این حد نصاب دست نیافتنی رو بیارید.

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •