داستان زندگی من از بدو تولد تاکنون:
از تولد تا آبان 96: زندگی خوب
آبان 96: اعزام به خدمت
آذر و دی 96: احراز نخبگی و تشکیل پرونده و ...
بهمن 96 تا فروردین 97: معرفی به یک سازمان، نوشتن پروپوزال غیر مرتبط با رشتم و در نهایت، رد اون به دلیل عدم تخصصم در اون زمینه (
اصلا چرا ما رو چنین جایی فرستادن!)
اواخر فروردین 97: گرفتن نامه عدم نیاز از سازمان غیر مرتبط به تخصصم
اردیبهشت 97: معرفی به یک سازمان دیگر؛ مرتبط با رشته تحصیلیم
اواخر اردیبهشت 97: مراجعه نیروی انتظامی به محل سکونت به جرم فرار از خدمت!
اینو دیگه کجای دلم بذارم! من آبان 96 رفتم آموزشی، اواسط آموزشی که احراز نخبگیم اومد تاریخ دوره آموزشیمو زدن درست 96/10/1، حالا رفتم داعا و نامه بردم نظام وظیفه عمومی تا تاریخشو درست کردن و درخواست و ... اینا بماند!
تا مرداد 97: اصلاح و تایید پروپوزال در سازمان مذکور پس از عبور از موانع مختلف: کمیته های علمی، تخصصی و فنی
مهر 97: ارسال نامه شروع به کار از داعا به سازمان
اسفند 97: 5 تا 6 ماه در سازمان مشغول به کارم و گزارش پیشرفت کار اول رو هم دو ماه پیش فرستادم. هفته اول اسفند سازمان بهم اطلاع داده که پروپوزال مورد موافقت و تایید داعا نیست (ارسال نامه داعا به سازمان اواخر آذر بوده، 3 ماه بعد سازمان به من اطلاع داده) و گفتن که برای رفع نواقص با داعا تماس بگیرید!
شما بودید دیوونه نمیشدین؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
الان هم که اصلا نمیدونم باید چیکار کنم!
فکر کنم هنوز اولشه.......
این همه مدت هم برا آزمون استخدامی خوندم به امید گرفتن گواهی استخدام بلامانع که اون هم با این شرایط پرید!
تموم شدم دیگر! ... شروع مرگ تدریجی!
علاقه مندی ها (Bookmarks)