راهنمای اخذ پذیرش دکترای اقتصاد

[sysco]

سلام دوستان
شرمنده از اینکه این سوالو اینجا میپرسم اما تو فروم صنایع پرسیدم یک هفتس کسی جواب نداده
من لیسانسم صنایع بوده و فوق لیسانس مهندسی مالی خوندم و میخوام برای اپلای واسه PhD اقدام کنم اما متاسفانه شنیدم پذیرش گرفتن (با فاند) برای رشته های مرتبط به Finance مثه همین Financial engineering خیلی سخته حتی خودمم که چک میکردم York University با اینکه رتبش تو فاینانس در حدود سی ام ، تافل بالای 100 میخواست حالا با این اوصاف بنظر شما چه رشته هایی مناسب من هستن (ترجیحا مرتبط با فایننس) که پذیرششونم خیلی سخت نباشه؟ (امتحان تافل ندادم- معدل لیسانسم 16.35 و فوقم 16.75- 1مقاله ISI در حال داوری دارم)
ممنونم

شما در B-school ها می خواهید دکترای Finance پذیرش بگیرید؟ اگر در B-School، باید GRE یا GMAT هم امتحان بدهید.
بستگی به دانشگاه هایی که قبلا تحصیل کردید هم داره اما شما از نظر معدل، وضعیت خوبی دارید. با یک دانشگاه که نمیشه گفت، مثلا چون York گفته بالای 100 بقیه هم همه اینطور باشند اما در کل شما هر چی نمرات بهتری بیاری شانس بهتری داری.
جدای از اینها، York جزو بهترین های کانادا ست(در کانادا به علت تعداد کم دانشگاه ها و جدابیت های خاص خود کانادا، رقابت در مقایسه با آمریکا، کمتر به رنکینگ کلی یک دانشکده وابسته است)، شما می تونی از رنکینگ های پایین تر و در کشور های دیگه هم، مثل آمریکا انتخاب کنی. بودند بچه های ایرانی که در Finanace پذیرش دکترا بگیرند از دانشگاه هایی قابل قبول. البته در مقایسه با مهندسی باید سطح انتظارتون از رنکینگ دانشگاه های مورد نظرتون را پایین تر بیاورید، یعنی در مقایسه با رشته های مهندسی به طور کلی گرفتن پذیرش در مدارس کسب و کار و مدیریت دشوارتر است برای ما ایرانی ها.

[M_Y_B_608]

از اونجایی که تو رشته اقتصاد مقاله دادن خیلی کار سخت و مشکلیه، چه معیارهای دیگه ای جز معدل بالا و نمره زبان خوب میتونن توی گرفتن اسکولارشیپ موثر باشن؟
اصلا امیدی به گرفتن پذیرش از یک دانشگاه رنک بالا برای ما ایرانی ها هست؟!!

[sysco]

از اونجایی که تو رشته اقتصاد مقاله دادن خیلی کار سخت و مشکلیه، چه معیارهای دیگه ای جز معدل بالا و نمره زبان خوب میتونن توی گرفتن اسکولارشیپ موثر باشن؟
اصلا امیدی به گرفتن پذیرش از یک دانشگاه رنک بالا برای ما ایرانی ها هست؟!!

اینم یه دیدگاه در مورد عوامل موثر بر پذیرش.
اگر شرایط لازم را داشته باشیم چرا که نه؟!

[ali-finance]

بسیار ممنونم از پاسختون sysco عزیز

شما در B-school ها می خواهید دکترای Finance پذیرش بگیرید؟ اگر در B-School، باید GRE یا GMAT هم امتحان بدهید.

راستشو بخواید من تفاوت business school ها رو با دانشگاه ها زیاد نمیدونم جز اینکه پذیریششون برای غیر بومی ها سخت تره و فارغ التحصیلانشون سریعتر جذب بازار کار میشن. میشه سایر تفاوت هاشونم بفرمایید؟ مبلغ فاندی هم که business school ها میدن باید بیشتر باشه نه؟

بودند بچه های ایرانی که در Finanace پذیرش دکترا بگیرند از دانشگاه هایی قابل قبول.

پس از نظر شما پذیرش گرفتن برای فایننس با شرایط بنده به شرط تافل و جی آر ای خوب خیلیم دور از ذهن نیست درسته؟ فاند گرفتن برام خیلی مهمه (دانشگاه دوره لیسانسم دولتی شهرستان و فوق غیرانتفاعی تهران بودم)

[sysco]

بسیار ممنونم از پاسختون sysco عزیز

راستشو بخواید من تفاوت business school ها رو با دانشگاه ها زیاد نمیدونم جز اینکه پذیریششون برای غیر بومی ها سخت تره و فارغ التحصیلانشون سریعتر جذب بازار کار میشن. میشه سایر تفاوت هاشونم بفرمایید؟ مبلغ فاندی هم که business school ها میدن باید بیشتر باشه نه؟


پس از نظر شما پذیرش گرفتن برای فایننس با شرایط بنده به شرط تافل و جی آر ای خوب خیلیم دور از ذهن نیست درسته؟ فاند گرفتن برام خیلی مهمه (دانشگاه دوره لیسانسم دولتی شهرستان و فوق غیرانتفاعی تهران بودم)

تفاوت B-School ها که در واقع دانشکده های بازرگانی(یا همون کسب و کار) دانشگاه ها هستند با سایر دانشکده های یک دانشگاه را برای این ذکر کردم که اولا اطلاعات خود من در مورد B-School هست و مثلا از financial engineering (اگر در دانشکده مهندسی و صنایع به فرض) ارائه بشه اطلاعی چندانی ندارم.
نشنیدم از نظر پذیرش بومی یا غیر بومی فرقی با سایر دانشکده ها داشته باشند، اون هم در مقطع دکترا. فاندشون هم باز فکر نمی کنم تفاوت خیلی چشمگیری داشته باشه. از نظر بازار کار هم دکترا در درجه اول و به خصوص در دانشگاه های خوب دنیا عمدتا دوره ای که برای تربیت محققان و مدرسان است، یعنی انتظار میره شما به دانش موجود کمک کنید یا در دانشگاه یا و مراکز پژوهشی مشغول به کار بشوید یا مدرس دانشگاهی شوید. در درجه های بعدی مشاور و کار در صنعت هست. بنابر این دکترا به خصوص در دانشگاه های برتر، به درد کار آکادمیک می خوره تا 80%. البته در رشته هایی مثل فاینانس، امکان کار در صنعت و مشاوره بیشتره.

از نظر اعتبار دانشگاه ها خب چندان قوی نیستید. اما بله با داشتن معدل مناسب، سابقه پژوهشی و داشتن علایق پژوهشی روشن و مشخص، نمرات خوب gre/gmat و تافل ، و ... پذیرش دور از ذهن نیست.

[danialsolimany]

فرق اساسی بین B-School ها و سایر دانشکده های یک دانشگاه در نحوه تدریس هست در مدرسه های بازرگانی غالبا از Case Study برای تدریس استفاده میشه که خب فضای خیلی جالب تری از textbook ها داره و به علاوه اینکه خیلی هم کاربردی هست به علاوه اینکه از مدیران شرکت ها و موسسات موفق هم در تدریس استفاده می کنن.یه دلیلی که پذیرش برای خارجی ها از مدارس بازرگانی میشه گفت سخت ترین در بین دانشکده های یک دانشگاه هست سیستم آموزشی و بازار کار کشور های مختلف هست ،این موضوع بیشتر در مورد کشورهای در حال توسعه صدق میکنه چون معمولا بیکاری افراد تحصیل کرده تو اکثرا این جوامع یک مشکله و خب خیلی اوفات شغل های بی ارتباط به زمینه تحصیلی افراد رو وارد بازارکار می کنن در حالی که در یه کشور توسعه یافته بعد از فارغ التحصیلی میتونید در مدت کمی تجربه های کاری ارزشمندی بدست بیارید.

[sysco]

فرق اساسی بین B-School ها و سایر دانشکده های یک دانشگاه در نحوه تدریس هست در مدرسه های بازرگانی غالبا از Case Study برای تدریس استفاده میشه که خب فضای خیلی جالب تری از textbook ها داره و به علاوه اینکه خیلی هم کاربردی هست به علاوه اینکه از مدیران شرکت ها و موسسات موفق هم در تدریس استفاده می کنن.یه دلیلی که پذیرش برای خارجی ها از مدارس بازرگانی میشه گفت سخت ترین در بین دانشکده های یک دانشگاه هست سیستم آموزشی و بازار کار کشور های مختلف هست ،این موضوع بیشتر در مورد کشورهای در حال توسعه صدق میکنه چون معمولا بیکاری افراد تحصیل کرده تو اکثرا این جوامع یک مشکله و خب خیلی اوفات شغل های بی ارتباط به زمینه تحصیلی افراد رو وارد بازارکار می کنن در حالی که در یه کشور توسعه یافته بعد از فارغ التحصیلی میتونید در مدت کمی تجربه های کاری ارزشمندی بدست بیارید.

البته در مورد دوره دکترا یا PhD این صحبت ها، اصلا صدق نمی کنه. چون دکترا نه یک دوره کاربردی بلکه یک دوره آکادمیک هست. خبری از case study و مدیران موفق نیست، بلکه باید مقاله خوند، خوند و خوند! و گاهی هم اساتیدی (نه مدیرانی، نه دست اندرکارانی) برای ارائه سمینار و عرضه دستاوردهای پژوهشی خودشون تشریف میاورند. افراد هم نه برای بازار کار مدیریت و کسب و کار و مشاغل داخل صنایع، بلکه عمدتا برای مشاغل آکادمیک و پژوهشی آماده می شوند، یعنی در دانشگاه ها، مراکز پژوهشی و به میران کمتر برای شرکت های مشاوره ای مدیریت و بخش هایی در صنایع که research intensive هستند.
البته در ایران وضعیت اینطور نیست، یعنی افراد زیادی می بینید که بعد گرفتن دکترا، مدیر عامل فلان جا هستند. دلیلش اینه که در کشور ما هنوز کار آکادمیک و بنیادی ریشه چندانی نداره که دلایل خودش را داره.

[danialsolimany]

البته در مورد دوره دکترا یا PhD این صحبت ها، اصلا صدق نمی کنه. چون دکترا نه یک دوره کاربردی بلکه یک دوره آکادمیک هست. خبری از case study و مدیران موفق نیست، بلکه باید مقاله خوند، خوند و خوند! و گاهی هم اساتیدی (نه مدیرانی، نه دست اندرکارانی) برای ارائه سمینار و عرضه دستاوردهای پژوهشی خودشون تشریف میاورند. افراد هم نه برای بازار کار مدیریت و کسب و کار و مشاغل داخل صنایع، بلکه عمدتا برای مشاغل آکادمیک و پژوهشی آماده می شوند، یعنی در دانشگاه ها، مراکز پژوهشی و به میران کمتر برای شرکت های مشاوره ای مدیریت و بخش هایی در صنایع که research intensive هستند.
البته در ایران وضعیت اینطور نیست، یعنی افراد زیادی می بینید که بعد گرفتن دکترا، مدیر عامل فلان جا هستند. دلیلش اینه که در کشور ما هنوز کار آکادمیک و بنیادی ریشه چندانی نداره که دلایل خودش را داره.

منظورم PhD نبود DBA بود، در ضمن من در مورد خود دوره ها کاری ندارم در مورد پذیرش دوره ها نوشته بودم این رو هم یگم که حرف هاتون بیشتر در مورد PhD درسته تا DBA که دقیقا عکسه و کل فلسفه وجودی بیزنس اِسکولها هست!وگرنه که میگفتن دانشکده مدیریت همش هم PhD ارائه میکردن.

[sysco]

منظورم PhD نبود DBA بود، در ضمن من در مورد خود دوره ها کاری ندارم در مورد پذیرش دوره ها نوشته بودم این رو هم یگم که حرف هاتون بیشتر در مورد PhD درسته تا DBA که دقیقا عکسه و کل فلسفه وجودی بیزنس اِسکولها هست!وگرنه که میگفتن دانشکده مدیریت همش هم PhD ارائه میکردن.

والا تعداد دوره های DBA که در دنیا خیلی معدوده در مقایسه با دوره های PhD، شاید در آمریکای شمالی کمتر از 20 به 1 باشه. در مورد پذیرش نمی دونم منظورتون چیه، اما Business School و رسم رسوم اونها عمدتا از MBA گرفته شده، که باز هم یک رسم آمریکایی هست. برای همین هم شما می بینید در اروپا خیلی بیشتر دانشکده مدیریت داریم تا B-School. من هم منظورم این نبود که شما در مورد دوره های دکترا و PhD نظر دادید اما چون توضیحات شما کلی بود که ممکن است دال بر تمام دوره های درسی در B-School ها باشه، خواستم روشن کنم برای دوستان که دکترا و PhD اصلا قابل قیاس با MBA نیست از لحاظ محتوا. ضمن اینکه من در مورد دوره های دیگه B-School ها نظری ندادم.

[eghbalr]

سلام. من دانشجوی اقتصاد دانشگاه تهران هستم و با شرط معدل هم امکان ادامه ارشد در همین رشته در این دانشگاهو دارم و هم دانشگاه علم و صنعت در مهندسی صنایع - مهندسی سیستم های اقتصادی و اجتماعی منو قبول کرده . قصدم اینه که بعد از ارشد اقدام کنم برای خارج . به نظر شما کدومو ادامه بدم بهتره ؟