صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 26

موضوع: فوق لیسانس از فنلاند،دکترا در آمریکا و کانادا

  1. #11
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    May 2008
    ارسال‌ها
    792

    پیش فرض پاسخ : فوق لیسانس از فنلاند،دکترا در آمریکا و کانادا

    نقل قول نوشته اصلی توسط Gharibeh نمایش پست ها
    دوست من! من در این که اگر اینجا یا هر جای دیگه خوب درس بخونی در آینده می تونی برای دانشگاه های خوب اپلای کنی شکی ندارم. متاسفانه شرایطی در کشورمون داریم که موقع اپلای فقط فکرمون حول محور ایران/خارج بود. و اصلا فکر نمی کنیم که کجا داریم می ریم! شما می دونی تو شهر های اینجا غیر از هلسینکی (البته وانتا و اسپو هم تقریبا چسبیده به هلسینکی و جزو اوونه) فقط تامپره است که بالای 200 هزار جمعیت داره. دوستان، کمی به این موضوع فکر کنید ، شما یه کم فکر کنین که زندگی تو یه شهر 80 هزار نفری (مثل لاپنرانتا) با شرایط اقلیمی اینجا چه جوری می تونه باشه!
    برگردم به بحث! که آیا ارزش داره بیای 2 سال و نیم اینجا دووم بیاری که بخوای بری جای دیگه!؟
    آقا لپ کلام، اگر می تونید تو شهر هایی مثل مونیخ ،تورین، بارسلون،زوریخ و پاریس یا کلا یه همچین شهر ها یا کشور هایی که هم زیبا و جذابن هم مردمشون از نظر فرهنگی
    شاد تر و بین المللی ترند هم آب و هوای مناسب تری دارند و هم کلی چیز برای یاد گرفتن و تجربه کردن هست، درس بخونید و لذت ببرید. بعد هم هر جای دنیا که خواستید برای دکترا برید.
    چون همتون ماشالا تحصیل کرده اید می دونید، تحصیل یک بخش از زندگی شماست، تو این 2 یا چند سال می تونید خیلی چیزای دیگه هم یاد بگیرید. تو همون دوران لیسانس چقدر شخصیتمون شکل گرفت!؟آیا فرق نمی کرد ،مثلا تو همون ایران، تو یه دانشگاه خوب تو تهران درس بخونی یا مثلا توی یه شهر کوچیک (اسم نبردم توهین نشه!)!
    ببینید شما می خواید برای یک زندگی 2 ساله ریاضتمندانه اینجا 20 ملیون حداقل خرج کنید، پس لنگ شهریه های مثلا ترمی 400 یورویی اون دانشگاه هایی که اسم بردم نیستید (که اکثرا هم waive می شه! ).
    ایشالا هر راهی میروید موفق باشید. اینجا هم اومدید که ما از تنهایی در می آیم!!!

    راستش تا حدی با حرفت موافقم...
    اما آدم ها فرق دارن...
    من اینجا راحت ترم!!
    با اینکه شهری که توش هستم 60 هزار نفر جمعیت داره ....
    اما من مشکلی ندارم!! بستگی به انتظارت داره... باور کن من تا حالا همون تامپره که از شهر من 2 ساعت راهه رو ندیدم!! چون وقت نشده... دیگه برام اصلا اندازه ی شهر مهم نیست... میخام دو سال درس بخونم... حالا چه اهمیتی داره که کنارم امکانات شهر های بزرگ باشه یا نباشه؟!!!!
    اتفاقا به نظر من فنلاندی ها از این نظر ها خوب هم هستن!!! چون کاری به کارت ندارن.... خودتی و خودت.... میشینی راحت درستو میخونی...

    بازم میگم حرف هات کاملا درست و عمیقه... اما آدم ها فزق دارن... بعضی ها مثل من شهر های کوچیک رو ترجیح میدن.... به دلیل اون هایی که گفتم و به دلیل ارزونی...

    در کل از موضوع تاپیک داریم منحرف میشیم...
    این موارد باید توی تاپیک تجربیات زندگی مطرح بشه....
    موفق باشی
    دانشگاه واسا : http://www.applyabroad.org/forum/sho...A7%D9%87-VAASA
    این حساب کاربری از 28 فبریه غیر فعال میشود.

  2. #12
    Member xbox آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    رشته و دانشگاه
    bachelor of commerce / pune university
    ارسال‌ها
    247

    پیش فرض پاسخ : فوق لیسانس از فنلاند،دکترا در آمریکا و کانادا

    نقل قول نوشته اصلی توسط Gharibeh نمایش پست ها
    دوست من! من در این که اگر اینجا یا هر جای دیگه خوب درس بخونی در آینده می تونی برای دانشگاه های خوب اپلای کنی شکی ندارم. متاسفانه شرایطی در کشورمون داریم که موقع اپلای فقط فکرمون حول محور ایران/خارج بود. و اصلا فکر نمی کنیم که کجا داریم می ریم! شما می دونی تو شهر های اینجا غیر از هلسینکی (البته وانتا و اسپو هم تقریبا چسبیده به هلسینکی و جزو اوونه) فقط تامپره است که بالای 200 هزار جمعیت داره. دوستان، کمی به این موضوع فکر کنید ، شما یه کم فکر کنین که زندگی تو یه شهر 80 هزار نفری (مثل لاپنرانتا) با شرایط اقلیمی اینجا چه جوری می تونه باشه!
    برگردم به بحث! که آیا ارزش داره بیای 2 سال و نیم اینجا دووم بیاری که بخوای بری جای دیگه!؟
    آقا لپ کلام، اگر می تونید تو شهر هایی مثل مونیخ ،تورین، بارسلون،زوریخ و پاریس یا کلا یه همچین شهر ها یا کشور هایی که هم زیبا و جذابن هم مردمشون از نظر فرهنگی
    شاد تر و بین المللی ترند هم آب و هوای مناسب تری دارند و هم کلی چیز برای یاد گرفتن و تجربه کردن هست، درس بخونید و لذت ببرید. بعد هم هر جای دنیا که خواستید برای دکترا برید.
    چون همتون ماشالا تحصیل کرده اید می دونید، تحصیل یک بخش از زندگی شماست، تو این 2 یا چند سال می تونید خیلی چیزای دیگه هم یاد بگیرید. تو همون دوران لیسانس چقدر شخصیتمون شکل گرفت!؟آیا فرق نمی کرد ،مثلا تو همون ایران، تو یه دانشگاه خوب تو تهران درس بخونی یا مثلا توی یه شهر کوچیک (اسم نبردم توهین نشه!)!
    ببینید شما می خواید برای یک زندگی 2 ساله ریاضتمندانه اینجا 20 ملیون حداقل خرج کنید، پس لنگ شهریه های مثلا ترمی 400 یورویی اون دانشگاه هایی که اسم بردم نیستید (که اکثرا هم waive می شه! ).
    ایشالا هر راهی میروید موفق باشید. اینجا هم اومدید که ما از تنهایی در می آیم!!!

    غریبه جان ، همان طور که گفتین ، این موضوع سلیقه ای است و بستگی به خود فرد داره...

    من تجربه 8ماه زندگی در بیرلون(شمال آلمان) رو دارم...و بسیار خلوت تر و سوت و کور تر از فنلاند فکر می کنم باشه این قسمت از آلمان... و به لحاظ شرایط اقلیمی هم شبیه فنلاند... متاسفانه تجربه 4 سال زندگی در این جهنم! (هند) رو هم دارم...

    بنظرم خوبی فنلاند اینه که مثل لهستان (که البته قابل قیاس با فنلاند نیست) هنوز به طور فراگیر مثل دیگر کشور های دیگر اشباع و اپیدمی نشده و فکر می کنم برای ما جهان سومی ها!! مناسب تر است. از هر لحاظ...

    به هر حال بنده ترجیح میدم در نقطه صفر مرزی قطبی قرار بگیریم...ولی در جای شلوغ و پر رفت و آمد نباشم!!

  3. #13

    پیش فرض پاسخ : فوق لیسانس از فنلاند،دکترا در آمریکا و کانادا

    دوستان حق با spt ، داریم از بحث اصلی دور می شیم... ضمنا از اداره بین الملل وزارت علوم فنلاند به من ایمیل دادن که انقدر سیاهنمایی نکن !! (jk )
    این تاپیک این بحث رو دنبال می کنه که اونایی که به هر دلیل نمی تونن مستقیما برای آمریکا، کانادا یا کشور دلخواهشون اقدام کنن آیا بعد از گرفتن فوق تو فنلاند هدفشون رو دنبال می کنند؟
    اگر آره، چه اقداماتی کردن یا دارن انجام می دن یا تو برنامشون هست؟ اگر پذیرش گرفتن نقش دوره فوقشون رو بگن.
    اگر منصرف می شن یا احیانا موفق نمی شن ، دلیلش چیه؟ و موضوعاتی از این دست.دوستایی که اینجا فوق می خونن از تجربه های هم دوره ها و خودشون یا پیشپنیان بعد از تحصیل بگن.
    اونایی هم گه می گن اینجا بهشته و می خوان بیان اینجا که لذت ببرن نظراتشونو تو تاپیک زندگی بذارن. با تشکر
    «دانش چيز شگفت انگيزى است، مشروط بر آنكه كسى مجبور نباشد از طريق آن امرار معاش كند.» آلبرت اینشتین

    با دادن امتیاز + به دوستانی که به ما کمک میکنند ، روحیه همکاری و دوستی را در فروم ترویج کنیم




  4. #14
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    ارسال‌ها
    21

    پیش فرض پاسخ : فوق لیسانس از فنلاند،دکترا در آمریکا و کانادا

    بچه ها من یه کم گیج شدم البته از spt و gharibeh عزیز تشکر می کنم به خاطر راهنماییهاشون اما می گم که گیج شدم . من این کشور رو به عنوان یکی از سه چهار تا جایی که می خوام apply کنم انتخاب کردم اما الان نمی دونم واقعا انتخاب درستیه یا نه؟ اگه میشه بیشتر راهنماییم کنین.مرسی!

  5. #15

    پیش فرض پاسخ : فوق لیسانس از فنلاند،دکترا در آمریکا و کانادا

    نقل قول نوشته اصلی توسط saeed pc نمایش پست ها
    بچه ها من یه کم گیج شدم البته از spt و gharibeh عزیز تشکر می کنم به خاطر راهنماییهاشون اما می گم که گیج شدم . من این کشور رو به عنوان یکی از سه چهار تا جایی که می خوام apply کنم انتخاب کردم اما الان نمی دونم واقعا انتخاب درستیه یا نه؟ اگه میشه بیشتر راهنماییم کنین.مرسی!
    دوست عزیز، اینجا نظرات و تجربیات شخصی مطرح می شه که شما نه تنها نباید گیج بشی بلکه باید با توجه به شرایط شخصی خودت و علایق و اهدافت و با تحقیق از منابع قابل اطمینان از این نظرات هم در کنار اونها استفاده کنی که انتخاب خوبی برای آینده و زندگیت باشه.اگر سوالی داشتی که به این تاپیک مربوط بود واضح بپرس که دوستان جواب بدن یا در هر تاپیکی که به اون مربوط می شه.شاد باش و امیدوار به آینده.
    «دانش چيز شگفت انگيزى است، مشروط بر آنكه كسى مجبور نباشد از طريق آن امرار معاش كند.» آلبرت اینشتین

    با دادن امتیاز + به دوستانی که به ما کمک میکنند ، روحیه همکاری و دوستی را در فروم ترویج کنیم




  6. #16
    Member
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    ارسال‌ها
    286

    پیش فرض پاسخ : فوق لیسانس از فنلاند،دکترا در آمریکا و کانادا

    نقل قول نوشته اصلی توسط Gharibeh نمایش پست ها
    دوستان حق با spt ، داریم از بحث اصلی دور می شیم... ضمنا از اداره بین الملل وزارت علوم فنلاند به من ایمیل دادن که انقدر سیاهنمایی نکن !! (jk )
    این تاپیک این بحث رو دنبال می کنه که اونایی که به هر دلیل نمی تونن مستقیما برای آمریکا، کانادا یا کشور دلخواهشون اقدام کنن آیا بعد از گرفتن فوق تو فنلاند هدفشون رو دنبال می کنند؟
    اگر آره، چه اقداماتی کردن یا دارن انجام می دن یا تو برنامشون هست؟ اگر پذیرش گرفتن نقش دوره فوقشون رو بگن.
    اگر منصرف می شن یا احیانا موفق نمی شن ، دلیلش چیه؟ و موضوعاتی از این دست.دوستایی که اینجا فوق می خونن از تجربه های هم دوره ها و خودشون یا پیشپنیان بعد از تحصیل بگن.
    اونایی هم گه می گن اینجا بهشته و می خوان بیان اینجا که لذت ببرن نظراتشونو تو تاپیک زندگی بذارن. با تشکر
    غریبه عزیز! من امشب اتفاقی این تاپیک رو دیدم. خیلی برام جالبه چون خودم هم چند ماه پیش همچین تاپیکی رو در بخش مالزی ایجاد کردم و بحث خیلی خوبی شکل گرفت (تاپیک "آیا واقعا مالزی پلی برای اروپا/امریکا هست؟")
    من خودم به دلیل زمان تمام شدن سربازیم (نوامبر)بین این دو راهی قرار گرفتم که برم مالزی (چون ترم در ژانویه شروع میشد) یا تقریبا یکسال منتظر بمونم تا سال بعد برای فرانسه اقدام کنم (تمام کار ها رو هم به هدف فرانسه انجام داده بودم از جمله گرفتن مدرک زبانش، ولی خب زمانبندی سربازی دست من نبود) به هر حال من اومدم مالزی با این فکر که بعد از سه ترم دوباره اپلای کنم برای فرانسه و سال دوم فوق رو بخونم (در سیستم فرانسوی امکانش هست) ولی یکسال که اینجا موندم و دو ترم سخت رو گذروندم دیدم به هیچ عنوان نمی تونم این زحماتی که کشیدم رو بیخیال بشم و دوباره فوق بخونم میخواد فرانسه باشه که باشه! تصمیمم این شد که یکراست برای دکترا اقدام کنم ولی ته دلم این حسی که شما می گی رو دارم که آدم یه جا "جا می افته" من تازه الان احساس می کنم از گیجی در اومدم و میتونم با راندمان بالا اینجا کار کنم و دوستای آکادمیکی دارم که خیلی راحت میتونم باهاشون کار کنم و بودن کنارشون برای کار تحقیقی و پابلیکیشن خیلی برام مغتنم هست...با استاد ها هم تازه "آشنا" شدم...از آرامش و زیبایی و بارون و آفتاب متناوب و طبیعت استوایی و تک فصل مالزی هم واقعا واقعا لذت می برم و گاهی فکر می کنم اگه استادم برای دکترا بهم بورس بده وسوسه بدی خواهد بود...برای یک شروع دوباره در کشور کاملا جدید اونقدر انرژی ندارم که یک سال پیش در ایران داشتم...

    به هر حال درتاپیک ما در بخش مالزی بچه های زیادی اومدن نظر دادن.بچه هایی که از ایران نظر میدادن عمدتا می گفتن بدون شک خیلی خوبه که آدم بره مالزی و از اونجا اقدام کنه برای بقیه کشورها...بچه های ساکن مالزی اما کمی محتاط تر بودن و با اما و اگر حرف میزدن. بچه هایی که بطور موفق از مالزی یک پل ساخته بودن هم وارد بحث شدن (بورس امریکا استرالیا نروژ...) و نظر خودشون رو گفتن
    اگه بخوام نکات خوبی که اونجا مطرح شد رو بگم خلاصشون اینه که: دلیل عمدن ای که بچه ها سرد میسن اینه که تفکر ایران/خارج براشون تموم میشه. رویای حبابی خارج، جایی که میتونی شلوارک بپوشی و انگلیسی حرف بزنی و بری کلاب و دوست های موبور داشته باشی ...ساختمون های بلند، مک دونالد اصل، ساحل های مختلط همه برات از حالت رویا خارج میشن. بنا بر این واقعیت میمونه که اما و اگر هاش خیلی زیاده. مثالش دقیقا مثل وقتی هست که کسی عاشق میشه و می خواد ازدواج کنه با حالتی که فرد میخواد بصورت منطقی کسی رو برای ازدواج پیدا کنه. در مورد اول همه مشکلات براحتی حل میشن یا نادیده گرفته میشن چون فرد با تمام وجود یه چیزو میخواد ولی در مورد دوم فرد خیلی محتاطانه حرکت میکنه و معمولا نمیتونه راحت کسی رو انتخاب کنه. ما قبل از اینکه بیایم بیرون عاشق "خارج" بودیم ولی الان میخواهیم بطور منطقی یک "خارج خوب" برای خودمون پیدا کنیم. آدم وقتی میاد و در یه محیط دیگه زندگی میکنه واقعا متوجه میشه که هر کشور برای خودش یه هویت خاص داره و وارد مرزهای جغرافیاییش شدن راحترین کاره ولی وارد مرزهای نامرئی اون جامعه شدن زمان و انرژی می بره و باید باهاش کلنجار رفت. بنا بر این به عنوان مثال فرانسه دیگه برای من بیشتر به معنای یه چلنج دیگه هست تا یه رویا (طوری که یکسال پیش در ایران بود) بنا بر این محتاطانه و منطقی به سمتش میرم و "عاشقش" نیستم.فرانسه خواهم رفت اگر واقعا مجاب بشم ارزش زحمتش رو داره.

    بنا بر این به عنوان جمع بندی اگر واقعا ته قلبت فکر می کنی دوست داری از فنلاند بری ولی میبینی که شور و حرارتت برای اپلای کردن و ... کمتر از زمانی هست که برای فوق اپلای کردی، این کاملا طبیعی هست و همه ما همینطوریم و این مسئله در واقع جنبه ی مثبتی هم داره و اون اینه که فاز عشق تموم شده و منطق مونده...
    به توصیه یکی از دوستان خوبم که از مالزی پل ساخت و الان امریکاست، تنها فرق بچه هایی که میرن اینه هر روز به خودشون یادآوری می کنن چرا اینجان و میخوان چکار کنن.هدفشون براشون زنده میمونه و از بقول خودت "مرگ تدریجی یک رویا" جلوگیری می کنن...

  7. #17
    Junior Member Austin.A آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2010
    رشته و دانشگاه
    Geotechnical Engineering
    ارسال‌ها
    91

    پیش فرض پاسخ : فوق لیسانس از فنلاند،دکترا در آمریکا و کانادا

    واو !!!
    دوست عزیز basy ، توضیحاتت خیلی عالی بود . توی کل فروم توضیحاتی به این زیبایی و خوبی ندیدم ! برای من موثر هستند و مرتب میخونم این پست رو .
    بسیار ممنونم .

    الان من بین نروژ ، فنلاند ، مالزی و آلمان گیر کردم + در صورت ایران بودن بعد از 2 - 3 سال شاید ایالات متحده . دقیقا مثال که زدی درست هستش ! من برای رویای ایران/خارج که در حال حاضر میتونه با اسکاندیناوی یا مالزی برآورده بشه و موارد وابسته به اون خیلی مشتاق هستم ولی شاید با چند سال صبر بتونم به یک گزینه با شرایط ایده آل خودم برسم . البته هیچ معلوم هم نیستش که من فرضا فنلاند برم و موفق نشم ! یعنی ممکنه فنلاند یا ... هم موفقیت بزرگی باشند اما در کل این توضیحات عالی که دادی خیلی خوب آدم رو به بیشتر فکر کردن وادار میکنه .
    بازم ممنونم .

  8. #18
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    1

    پیش فرض پاسخ : فوق لیسانس از فنلاند،دکترا در آمریکا و کانادا

    سلام به همگی.میشه راهنماییم کنید؟18 سالمه و مدرک پیش دانشگاهیمو در رشته ریاضی گرفتم.مخترع هستم و یک اختراع دارم.مدرک تافل هم تا 2 ماه دیگه آمادست.یک اختراع شبیه به اختراع من ولی با کارایی کمتر در جشنواره ژنو در سوئیس دوم شده.تو ایران سازمان نخبگان برای طرحم 30 میلیون تومان بودجه میده.چون یک طرح کاربردی و ملی و یک طرح بشر دوستانه محسوب میشه.با اجرای این طرح در ایران سالیانه از مرگ12000 نفر تو جاده های کشور جلوگیری کرد.ولی این طرح بیشتر به درد کشورهای جهان سوم میخوره.چون آمار مرگ و میر تصادفات جاده ای در این کشورها خیره کنندست مثلاً تو ایران سالی 24000 نفر میمیرن که ایران مقام اول رو داره.ولی اگه سیستم من اجرا بشه این آمار به 12000 نفر میرسه.آیا با توجه به اختراع من بهم پذیرش میدن؟بورس چطور؟چطوری اقدام کنم؟میخوام تو فنلاند بخونم.کمکم کنید لطفاً.ممنون.

  9. #19
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    May 2008
    ارسال‌ها
    792

    پیش فرض پاسخ : فوق لیسانس از فنلاند،دکترا در آمریکا و کانادا

    نقل قول نوشته اصلی توسط aryan17 نمایش پست ها
    سلام به همگی.میشه راهنماییم کنید؟18 سالمه و مدرک پیش دانشگاهیمو در رشته ریاضی گرفتم.مخترع هستم و یک اختراع دارم.مدرک تافل هم تا 2 ماه دیگه آمادست.یک اختراع شبیه به اختراع من ولی با کارایی کمتر در جشنواره ژنو در سوئیس دوم شده.تو ایران سازمان نخبگان برای طرحم 30 میلیون تومان بودجه میده.چون یک طرح کاربردی و ملی و یک طرح بشر دوستانه محسوب میشه.با اجرای این طرح در ایران سالیانه از مرگ12000 نفر تو جاده های کشور جلوگیری کرد.ولی این طرح بیشتر به درد کشورهای جهان سوم میخوره.چون آمار مرگ و میر تصادفات جاده ای در این کشورها خیره کنندست مثلاً تو ایران سالی 24000 نفر میمیرن که ایران مقام اول رو داره.ولی اگه سیستم من اجرا بشه این آمار به 12000 نفر میرسه.آیا با توجه به اختراع من بهم پذیرش میدن؟بورس چطور؟چطوری اقدام کنم؟میخوام تو فنلاند بخونم.کمکم کنید لطفاً.ممنون.
    دوست من
    خوشحالم که ایران افرادی مثل شما داره و امیدوارم همیشه و هر جا که هستید موفق باشید....
    من اطلاع دقیقی ندارم.. اما یه چیز هایی میدونم که شاید به دردت بخوره...
    تا اونجا که من اطلاع دارم یک مقدار دانشگاه هاش با ثبت اختراعش جداست و به خاطر اختراعتون بهتون پذیرش نمیدن اما البته اینم هست که این توی رزومه تون تاثیر خوب و خیلی مهمی داره و شانس قبولیتون رو بالا میبره..
    در مورد اختراع یه اداره داره فنلاند که باید با اون هماهنگ کنین و کلی مشاور دارن اونا که باهاتون همکاری میکنن طرح اقتصادی تهیه کنین و بعدش بتونین بودجه بگیرین براش.... این کار هم همش از طریق سایت هاش و اینترنت هست....
    یه سری به این سایت ها بزنید شاید کمکتون کنه: www.vero.fi
    www.prh.fi
    و البته دقیقا یادم نیست اما فک کنم برای این کار باید شرکت هم ثبت کنین.... تا اختراع مال شرکتتون باشه...
    بازم میگم اطلاعات من دقیق نیست اما تا اونجا که به دانشگاه و اپلای مربوط میشه میتونم بگم مطمئنم....
    اگه مدرک زبان دارید اپلای کنید و بدونید شانستون بالاست....
    موفق باشید
    دانشگاه واسا : http://www.applyabroad.org/forum/sho...A7%D9%87-VAASA
    این حساب کاربری از 28 فبریه غیر فعال میشود.

  10. #20

    پیش فرض پاسخ : فوق لیسانس از فنلاند،دکترا در آمریکا و کانادا

    به نظر من بستگی به شخصیت و آمادگی ذهن هم داره
    کلا تو زندگی شرایط هست که انسان باید مواظب خودش باشه و مراقبه کنه که این هم یکی از اونهاست
    برای من الان یک شرایطی مشابه تو ایران هست: موقعیت شغلی خوبی دارم و حسابی تو کارم جا افتادم کاری که خودم سهام دارشم و براش 4 سال زحمت کشیدم
    ، دو سال با خودم کلنجار میرم که چکار کنم که تازه امسال اقدام کردم و قصد رفتن کردم
    مثلا کسی که به دکترای امریکا از فنلاند فکر می کنه، سال اول را که رد کرد، به فکر دادن جی ار ای، سرچ دانشگاه ها، پابلیش مقاله، ارتباط با اساتید هست، این فعالیت ها خودش پویایی می یاره
    من اگه خودم باشم برای پویایی بیشتر ارتباطم را با افرادی مشابه خودم حفظ می کنم که تو همون حال و هوا ها بمونم

    برای همین شرایطی که الان دارم، 1-2 نفر مشوق و هل دهنده دارم که به من یاد اوری می کنند
    و همین طور برای اینکه حال هوای امریکا تو کلم باشه رادیو ها، پادکست،کتاب و... که به امریکا مرتبط هستم را گوش میدم / می خونم و سعی می کنم جو اونجا را لمس کنم یک جورایی و یا با آشناهایی که اونجا دارم پیام هایی ردوبدل می کنم
    به نظر من شناخت و مطالعه کشور ها خیلی مهمه، اینکه شما تصویری درست (به دور از رسانه ها ) از کشور مقصد نهایی داشتم مهمه، اینکه مایت و مزایاش را بدونی و بدونی داری چکار می کنی، برای کسی که 2 اسل فنلاند درس خونده دیگه بحث ایرام/خارج معنا نداره

    از این حیث شاید فنلاند بهتر از آلمان باشد، چون وقتی بری آلمان احتمال اینکه بمونی می تونه زیاد باشه (کشور مهاجر پذیرتر از فنلاند، داشتن جوهای اسلامی که شاید برای بعضی ها مهم باشه، ارتباطات اقتصادی قویتر المان و ایران، اقتصاد برتر آلمان در اروپا و در آخر آب هوای نرمال) ولی فنلاند برای من با اون اب هوا جایی نیست که برای موندن بهش فکر کنم الان!!

    خلاصه به نظر من خواست توانستن است
    Whether you think you can or think you can't, you are right
    Henry Ford

    جستجوی نتایج پذیرش http://www.applyabroad.org/forum/adm....php?do=search

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •