اولا : ملک آن دوست من مال پدرش بوده که فوت کرده وبه ارث رسیده پس ربطی به اموالی که در طی زندگی زناشویی بدست آمده ندارد چون آن ملک از قبل از زندگی زناشویی وجود داشته است و پدر ایشان قبل از ازدواج دوست من فوت کرده بوده و ضمنا" در حال حاضر قراردادی بین دولت کانادا و دولت ایران وجود ندارد که قوه قضاییه ایران ملزم به طبعیت از حکم دادگاه کانادا شود و نصف آن ملک را بنام همسرش بزند ، دولت ایران حتی تابعیت دو گانه را نیز به رسمیت نمیشناسد و به همین دلیل که همسر ایشان نتوانسته بود از طرق قانونی آن ملک را بگیرد از قوانین خشونت خانگی به عنوان هربه ای برای تحت فشار قرار دادن استفاده کرد.
دوما : من یک بحث نظری و کلی راجب اصل برائت که قانونی پایه ای و جهان شمول هست رو مطرح کردم و اینکه راه حلی وجود داره برای هر شرایط مختلفی نمیتواند بهانه ای برای زیر پا گذاشتن این اصل باشد.
سوما : اتفاقا راه حل هم وجود دارد که بدون زیر پا گذاشتن این اصل بتوان جان افراد را حفظ کرد. به عنوان مثال : این همه موسسات فمنیستی و دولتی و غیر دولتی که خدمات متنوع رایگان مثل وکیل رایگان یا محل زندگی و تغدیه رایگان در اختیار خانم ها قرار میدهند و حال آنکه چنین خدماتی برای آقایان وجود ندارد ، بنابراین چنین موسساتی در کشور ثروتمندی مثل کانادا میتوانند سرپناه و غیره برای اشخاصی که مدعی هستند جانشان در خطر است قرار دهند بصورت موقتی تا دادگاه تشکیل شود و ....
در ضمن راه حل دادن وظیفه اشخاصی است که برای اینکار حقوق میگیرند
چهارما : درست است که بیرون از خانه انداختن به عنوان دستگیر کردن و یا متهم کردن به حساب نمی آید ولی در عمل مشکلات متعددی را برای فرد به وجود میآورد شامل مشکلات جسمی، روانی، اقتصادی و...
علاقه مندی ها (Bookmarks)