صفحه 13 از 13 نخستنخست ... 345678910111213
نمایش نتایج: از شماره 121 تا 129 , از مجموع 129

موضوع: فوق لیسانس مدیریت یا مهندسی ؟

  1. #121
    Member Garibaldi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    رشته و دانشگاه
    Physics - SUT
    ارسال‌ها
    457

    پیش فرض پاسخ : فوق لیسانس مدیریت یا مهندسی ؟

    من نه مخالفتی با نظر شما اعلام کردم و نه موافقتی، نظر من این بود که بی مزه بود، و بی مزه بودن هم دلیل نمیخواهد، کاملا سلیقه ای است، شاید از دید شخص دیگری با مزه باشد، و شاید این بامزه بودن را در یک پست اعلام کند، و شاید شما به او امتیاز مثبت به همراه تعریف و تمجید بدهید. این امتیاز ها برای من مهم نیست.
    (کاری به این ندارم آن داستان پرت کردن کتاب توسط بتهوون از دید شما در مورد چند موضوع می تواند به عنوان مثال کاربرد داشته باشد و همچنین شما چند بار مایل هستید در این سایت نظرتون رو درباره ام بی ای و کت شلوار آبی بیان کنید)
    نقل قول نوشته اصلی توسط dv1397 نمایش پست ها
    شما اگر دلایل مخالفت با نظر را عنوان می کردید، خیلی بهتر از این بود که فقط یه کلمه بگین بی مزه. گرچه من از دادن امتیاز منفی خیلی پرهیز می کنم، ولی بعد از آوردن دلایلی از مطالعه کامل دو کتاب، دیدن فیدبک کوتاه شما خیلی مفید نبود.
    هیچ کس به این اشاره نکرد که آقای kaveh وقتی ازشون می پرسی بیزنس بخونم؟ میگن نه مهندسی بخون. و وقتی می پرسی مهندس بشم، میگن نه فاینانس بخون.

    به نظر من آدم هر چی می خواد بخونه، لازم شد یکی که بیزنس بلده استخدام کنه. اگر هم خودش بیزنس دوست داره، خوب بیزنس بخونه. بیزنس هم برای جهان لازمه. ولی اگر فکر می کنه به بیزنس احتیاج داره، خوب استخدام کنه، همکاری کنه و شغل خودش را هم مطابق علایقش ولو فاینانس انتخاب کنه.

    من به زودی به شما امتیاز مثبت خواهم داد.
    ویرایش توسط Garibaldi : January 16th, 2021 در ساعت 03:48 PM
    96 nine or six

  2. #122

    پیش فرض پاسخ : فوق لیسانس مدیریت یا مهندسی ؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط AminF96 نمایش پست ها
    دوستان عزیز سلام. میخواستم یه چیزی رو بهتون بگم که شاید بد نباشه بدونيد
    تا حالا براتون سوال نشده چرا کشورهای پیشرفته برای رشته های مهندسی که به نسبت مدیریت خیلی واحد های عملی و آزمایشگاهی و خلاصه کلی تجهیزات لازم دارن چرا برای اونا فاند و حتی فول فاند میدن ولی برای رشته مدیریت که کمترین تجهیزات سخت افزاری رو لازم داره فاند نمیدن ؟
    من دوستان زیادی در آمریکای شمالی دارم ببینید علت این قضیه تفکر امپریالیستی هستش اگه تاریخ رو بخونيد زمانی که کشور ما رو فتح کردن ما رو از نظر علوم پزشکی و مهندسی محدود نکردن بلکه کلی خدمات هم دادن که بعلت طولانی نشدن بحث خیلی راجبش صحبت نمیکنم اما یه جوری فرهنگ سازی کردن که در نظر مردم رشته های انسانی رشته های پستی جلوه کنن و جوری که حتی همین الانش هر کی انسانی بخونه دید بهش جوری هستش که انگار از ضریب هوشی کمی برخورداره در صورتیکه اصل قضیه این نیست همین علم کسب و کار که به نوعی MBA هم همینه 20 سال قبل اینکه به دنیا عرضه بشه بصورت خاص فقط تو دانشگاه های آمریکا و انگلیس تدریس میشد اونم به دانشجوهای ***** شده و برگزيدشون حقیقت امر اینه که مهندس در واقع یک ابزاره ولی مدیر این ابزار رو در بهترین جهت استفاده میکنه من خودم مهندسی عمران خوندم.ساده تر بگم یه مهندس فقط بلده با محاسبات و فرمول و اندازه گیری یه محصولی رو به بهترین شکل تولید کنه اما اینکه چه محصولی و چرا تولید بشه تصمیم اون مدیره و در آخر اینو بگم دوستان یه فرق اساسی بین علم مهندسی و مدیریت هست اون هم خلاقيته که در علم مدیریت باید داشته باشید( برعکس تصور اکثريت ) چون مهندسی علم روتينيه و وقتی شما اون دانش رو فرا بگیرید با همون فرمولا به همون نتایج از پیش تعیین شده می رسید ینی برای مثلا طراحی یه ساختمون تمام مراحل کار و از صفر تا صد رو با مطالعه و تمرین همون درس های دانشگاهی تقریبا بهش می رسید اما کسی که مدیریت ميخونه الزاما مدیر نمیشه چون مدیریت تو بخش آکادمیک فقط شما رو با اصطلاحات و نماد ها و روند ها آشنا میکنه و یه جورایی تیکه های پازل رو جدا جدا به شما میده اما اینکه آیا واقعا می تونید بعد دانشگاه اون مفاهیم رو که خوندين به بازار و المان های واقعی جامعه تعمیم بدین یا نه میشه همون کامل کردن تیکه های پازل ،هرکسی بخواد میتونه تیکه های پازل رو داشته باشه اما الزاما همه اون افراد نمیتونن کاملش کنن ینی اینجوری فکر نکنید که مثلا تو علم MBA صاف و پوست کنده تو کتاباش براتون نوشتن اگه کار x و کار y رو بکنید حتما فلان قدر میلیارد سود میکنید نه اصلا اینجوری نیست این توانایی و وسعت دید تجاری شماست که اون مبانی رو میتونه با بازار واقعی مطابقت بده چون شما تو علم مهندسی مثلا مهندسی عمران 70درصد مطالب تو گذر زمان ثابتن مثلا زلزله همیشه زلزلس و یه سری فرمول و روابط وجود داره که در گذر زمان اونم هر چند ده سال یکبار کامل تر میشه اما ماهیت پدیده زلزله تغییری نمیکنه ولی در علم مدیریت اینجوری نیست شما یک بار برای همیشه اونم مثلا تو سال 2020 تحصیلات مدیریت رو ميخونيد ولی رخدادهای اقتصادی و تجاری که تو سال مثلا 2040 برای یه کشور یا یه کمپانی یا هرچی که یک تیم مدیریتی داره قطعا یه اتفاق جدید و منحصر به فرد همون زمان خواهد بود در صورتیکه شما علم مدیریت رو در سال 2020 ینی بیست سال پیش فرا گرفتین پس تنها چیزی که شما رو مدیری میکنه تو طوفان های مختلف اقتصادی و تجاری موفق و سربلنده اون وسعت دید و هوش مدیریتی شماست به نظرم بعضی ها ذاتا مديرن اکثر بنیانگذاران کمپانی های دنیا هرگز تحصیلات مدیریتی نداشتن و بعضا حتی سواد آکادمیک هم ندارن اما ذاتا هوش مدیریتی دارن
    امیدوارم مفید باشه این مطالب براتون ببخشید که طولانی شد
    یکی از مشکلاتی که مهندسی داره اینه که ما بیشتر میشیم تعمیرکار. طراحی می افته دست یک تعداد شرکت های خاص که همه مشتری ها را شکار می کنند. مثلن عمران هم بخونی، آخرش یه کاتالوگ می زارن جلو روت می گن این طراحی فلان کمپانی هست، کدومش را پیاده کنم.
    محصول مهندس را میشه داد کارخونه کپی کنه، پس همه از برند مرغوب می گیرن. کسی کار نداره یه مهندس چقدر ماهر هست و درس خونده، آخرش همه میشن مشتری بهترین برند و شما میشین تعمیرکار یا مشاور خرید. با کمی دستکاری مهندسی
    مثلن پزشکی این طور نیست. اگر شما بهترین طبیب شهر نباشید، بالاخره بهترین دندونپزشک شهر هم نمی تونه دندون همه را بکشه. بنابراین به شما فرصت کاملن مشابه داده خواهد شد

    برنامه نویس همین طور، وقتی مایکروسافت هست دیگه کی می آد برنامه تو را استفاده کنه؟ یا اگر هم برنامه ای بنویسی، می تونی هزار بار بفروشیش و کل بازار را مونوپلی کنی برای خودت.
    می تونی قیمت نرم افزارت را عنقدر پایین بیاری که هیچ کس از هیچ شرکت دیگه ای خرید نکنه. ولی یه پزشک نمی تونه بگه من می خوام همه شهر مریض خودم باشن و بقیه دکترها از نون خوردن بیفتن. مجانی هم درمان کنه، آخرش روزی ده نفر را بیشتر نمی تونه ویزیت کنه.
    نمی دونم، این یکی از نکات منفی مهندسی هست. هر چقدر هم خلاق باشی، آخرش یه شرکت غول می آد استانداردها را تعیین می کنه و تو باید فکر کردن را بگذاری کنار و فقط پیرو سامسونگ و سونی باشی.
    برای خواندن مقاله به چه گوش دهیم Link

  3. #123
    Senior Member KavehKaveh آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    رشته و دانشگاه
    MBA - University of Toronto
    ارسال‌ها
    901

    پیش فرض پاسخ : فوق لیسانس مدیریت یا مهندسی ؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط dv1397 نمایش پست ها
    شما اگر دلایل مخالفت با نظر را عنوان می کردید، خیلی بهتر از این بود که فقط یه کلمه بگین بی مزه. گرچه من از دادن امتیاز منفی خیلی پرهیز می کنم، ولی بعد از آوردن دلایلی از مطالعه کامل دو کتاب، دیدن فیدبک کوتاه شما خیلی مفید نبود.
    هیچ کس به این اشاره نکرد که آقای kaveh وقتی ازشون می پرسی بیزنس بخونم؟ میگن نه مهندسی بخون. و وقتی می پرسی مهندس بشم، میگن نه فاینانس بخون.

    به نظر من آدم هر چی می خواد بخونه، لازم شد یکی که بیزنس بلده استخدام کنه. اگر هم خودش بیزنس دوست داره، خوب بیزنس بخونه. بیزنس هم برای جهان لازمه. ولی اگر فکر می کنه به بیزنس احتیاج داره، خوب استخدام کنه، همکاری کنه و شغل خودش را هم مطابق علایقش ولو فاینانس انتخاب کنه.

    من به زودی به شما امتیاز مثبت خواهم داد.
    میشه بفرمایین تو کدوم پست یکنفر پرسیده: مهندسی بخونم یا بیزنس و من گفتم برو مهندسی بخون؟
    تازه تصمیم گرفتین -کانادا- اپلای کنین؟ دوست دارین ببینین رشته شما در کدوم دانشگاه های -کانادا- ارائه میشه؟
    1. این پست برای شروع
    2. این سایت برای جستجو بین تمام دانشگاه ها

  4. #124

    پیش فرض پاسخ : فوق لیسانس مدیریت یا مهندسی ؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط KavehKaveh نمایش پست ها
    میشه بفرمایین تو کدوم پست یکنفر پرسیده: مهندسی بخونم یا بیزنس و من گفتم برو مهندسی بخون؟
    نقل قول نوشته اصلی توسط KavehKaveh نمایش پست ها
    رفیق
    وقت خودت رو با MBA تلف نکن.
    خوندن این رشته تو ایران به هیچ دردی نمیخوره ، خارج از ایران هم اینقدر هزینه بر هست که شمایی میخوای کارآفرین باشی همون اول کاری بدهکار میشی.
    اگه میتونی برای مستر برق یه دانشگاه تو شهر خوب بری عالیه. مثلا خودت رو برسون تورنتو یا اگه نشد یه دانشگاه خیلی شاخ مثل واترلو.
    اونجا مستر رو بخون و بعد با ایده ات بیزنس رو راه بندازه ، کلی سرمایه گذار پیدا میشه که کمکت کنن.

    ببین ایران اقتصاد وابسته به نفت داره. نفت ماده خامی هست که حداکثر 20 سال دیگه طرفدار داره و به سرعت با باطری ها و انرژی های سبز ، جایگزین میشه. ممکنه شرایط اقتصادی ما کم کم بدتر بشه.

    شاید دو سال پیش خودت MBA را شروع کرده بودی، dilemma داشتی. ولی الان نتایجش فراتر از حد انتظار بوده.
    شاید هم داشتی به طرف می گفتی مستر برق، که با دکترا زمین تا لایه اوزون فرق داره.
    هزینه هم که دلار از رضازاده بیشتر رکورد می زنه.

    ببین حتی بهش گفتی برق واترلو، و ماه دسامبر هم گفتی بنابراین آب و هوا هم در تغییر نظر بی تقصیره.

    من از اون جمله "کلی سرمایه گذار پیدا میشه که کمکت کنن" خوشم اومد که داره اشاره می کنه به : بیزنس نخون، بیزنسمن پیدا کن. یعنی plus-energy برو برق بخون، سرمایه اش از کاوه
    برای خواندن مقاله به چه گوش دهیم Link

  5. #125
    Senior Member KavehKaveh آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    رشته و دانشگاه
    MBA - University of Toronto
    ارسال‌ها
    901

    پیش فرض پاسخ : فوق لیسانس مدیریت یا مهندسی ؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط dv1397 نمایش پست ها
    شاید دو سال پیش خودت MBA را شروع کرده بودی، dilemma داشتی. ولی الان نتایجش فراتر از حد انتظار بوده.
    شاید هم داشتی به طرف می گفتی مستر برق، که با دکترا زمین تا لایه اوزون فرق داره.
    هزینه هم که دلار از رضازاده بیشتر رکورد می زنه.

    ببین حتی بهش گفتی برق واترلو، و ماه دسامبر هم گفتی بنابراین آب و هوا هم در تغییر نظر بی تقصیره.

    من از اون جمله "کلی سرمایه گذار پیدا میشه که کمکت کنن" خوشم اومد که داره اشاره می کنه به : بیزنس نخون، بیزنسمن پیدا کن. یعنی plus-energy برو برق بخون، سرمایه اش از کاوه

    رفیق ببین
    من اگه باز برگردم سال 2013 و بخوام بین مهندسی خوندن ، دکتری فاینانس و ام.بی.ای تصمیم بگیرم باز میرم ام.بی.ای
    این از من!

    اما بذار یه چیز دیگه رو برات بگم:
    تو حوزه مشاوره دادن و راهنمایی کردن، کسی که مشاوره میده باید جامع نگاه کنه و سعی کنه راه حلی در خور و مناسب اون فرد ارائه کنه.
    مثلا تو کامنت بالا که گذاشتی. ایشون بین ام.بی.ای شریف و مهندسی خوندن تو کانادا گیر کرده و یه سری اختراع و ... (اگه اشتباه نکنم) داشت و میخواست بیزنس خودش رو بزنه.

    نظر من این بود که به جای اینکه وقت خودت رو با شریف تلف کنی که بیزنس اسکول نیست برو کانادا مهندسی بخون. اونوقت هزارتا آپشن جلو رووت هست.
    مثلا اگه ایده ات خیلی ناب هست و میخوای کارآفرین بشی... مطمئن باش دانشگاه برات سرمایه گذار پیدا میکنه و تو این مسیر کمکت میکنه.
    نمونه اش، بچه های مهندسی و فیزیک دانشگاه واترلو میومدم راتمن و ما ها راهنماشون میشدیم و صفر تا صد راه انداختن بیزنس رو بهشون کمک میکردیم... در اصل طرف تکنیکال نابغه بود و نمیخواست تو بحث های بیزنسی درگیر بشه و ماها میومدیم اونور قضیه رو میگرفتیم و طرف میرفت جلو.
    لذا هدف این بود که بگم تو بیا کانادا، راهش رو پیدا میکنی. دانشگاه واترلو هر سال ازش ده ها استارت آپ در میاد و کلی سرمایه گذار اونجا هست.

    نه اینکه، اگه عاشق بیزنس هستی بیخیال شو و برو مهندسی !

    باز هم میگم راهنمایی کردن خیلی بستگی داره.
    یکی بگه من پذیرش مهندسی برق (فوق) از واترلو دارم و MBA از کونکوردیا.
    من میگم برو واترلو مهندسی.

    چون داریم حرف از یه دانشگاه درجه یک تو مهندسی میزنیم و یه دانشگاه درجه 3-4 تو بحث بیزنس.
    از یه دانشگاه درجه 3 بیای بیرون کار پیدا کردن و رشد کردن تو این بازار کار کانادا میشه مصیبت...

    لذا باید جامع نگاه کرد و مخصوص هر کسی راهنمایی داد. اینجوری میشه کمک دیگران کرد. (تا ایشالله رشد کنن و به جایگاه خوبی برسن و بعدش بتونن برگردن بهت جفتک بندازن )
    من 10 سال هست که اینجا مرتب میام و هدفم فقط کمک کردن به بچه هاس.
    اگه جایی باز دیدی که حرف من میتونه برداشت دوگانه داشته باشه یا کسی رو به اشتباه بندازه بهم خبر بده.

    دم شما هم گرم که این موضوع یادت بود و مطرح کردی تا بیشتر توضیح بدم.
    تازه تصمیم گرفتین -کانادا- اپلای کنین؟ دوست دارین ببینین رشته شما در کدوم دانشگاه های -کانادا- ارائه میشه؟
    1. این پست برای شروع
    2. این سایت برای جستجو بین تمام دانشگاه ها

  6. #126

    پیش فرض پاسخ : فوق لیسانس مدیریت یا مهندسی ؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط KavehKaveh نمایش پست ها
    رفیق...
    آقا من ی سوال مدیریتی دارم.
    اگر کشوری واحد پولش را تبدیل به دلار کنه چه فوایدی داره؟ یعنی دلار آمریکا، نه اینکه خودش یه چیزی چاپ کنه اسمش را بگذاره دلار.

    سوالم به این دلیل هست که پروفسور steve hanke همش توییت می کرد می گفت فلان کشور باید dollarize کنه.
    حالا سرچیدم دیدم مثلن زیمباوه این کار را کرده.

    فایده عظیمش اینه که تورم کلن از بین می بره. فرض کن بر می گردی ایران، دلت پیتزا می خواد. به جای اینکه بری صرافی، صاف میری پیتزا فروشی و یک دلار میدی، میخوری و آشپز هم دلار تو را صاف می بره سلمونی و کلن تا آخر صاف همه چی دلار. نهایتا همین دلاری که آوردی می ره کره و جاش یک سامسونگ وارد میشه بدون اینکه این وسط دلاره تبدیل به تومن بشه و به سر روش صفر بپاشن.

    خوب اینجوری به جای اینکه چهار تا صفر پاک کنیم، دیگه کلن نمی پرسیم دلار چنده و صفری باقی نمی مونه که بخوایم ده سال یکبار پاک کنیم. تا اینجا حرف پروفسور را گوش دادیم و قطعا اون هم راضیه.
    مثل اینکه چند تا کشور دیگه هم اینطورین، چون پولشون بی ارزش بوده، دلارش کردن. کامبوج...

    حالا یه سوال دیگه: اگر برادران با اخلاص زیمباوه ای، دلار را آتیش بزنن چی میشه. زیمباوه که نمی تونه جاش دلار چاپ کنه. میشه از آقای hanke جوابش را بپرسین؟ کسی می دونه؟

    حالا یه سوال دیگه : اگر ما پول کمتر چاپ کنیم (یا زبونم لال به طور گسترده وجه خودمون را آتیش بزنیم)، قیمت ها کم میشه، چون هر چیزی که کمیاب بشه ارزشش میره بالا (حتی پول). مثلن اگر مقدار اسکناس چاپ شده کشور را ۲۵ هزار بار کاهش بدیم، یک دلار میشه یک تومن. مثلن صفرهایی که جلو پول گذاشتن فقط قیمت ها را می بره بالا، ارزش واقعی هر چیزی ثابته، پول فقط با کالا تناسب داره. پول که کم باشه، با پول کمتری میشه همون کالا را خرید. آیا درست گفتم؟ - برای اینکه بهتر متوجه بشین : اگر آمریکا بیاد یک شبه دو برابر دلار چاپ کنه، هر چیزی که قبلن دو دلار بود میشه چهار دلار. مثال دیگه : فرض کن آمریکا بخواد یک میلیارد دلار نفت از ما بخره. بره یک میلیارد اسکناس جدید چاپ کنه و نفت را بزاره تو زنبیل و ببره خونه اش. خوب با چاپ کردن دلار جدید، یک دلار میشه بیست هزار تومن. حالا فرض کن آمریکا هر چیزی که تو دنیا میشه خرید را بخره و برای خریدنش پول چاپ کنه. هر چی بیشتر چاپ کنه، ارزش دلار می ره پایین تر، قیمت بالاتر و صفر بیشتر.

    مثلن ما هرچیزی صادر کنیم، مشتری بهمون دلار میده. حالا فرض کن دلار را وارد چرخه اقتصاد خودمون می کنیم و کلن وجه رایج مملکت را عوض می کنیم. زیمباوه این کار را کرد؟

    به جای اینکه سر امضا و طراحی و سایز و صفر پول دعوا کنیم، ابراهام لینکلن را بزاریم تو جیبمون، راحت. لینکلن می آد و می ره و می چرخه، دیگه به سر و شونه اش صفر نمی چسبونیم.
    برای خواندن مقاله به چه گوش دهیم Link

  7. #127

    پیش فرض پاسخ : فوق لیسانس مدیریت یا مهندسی ؟

    سلام وقت بخیر
    یه راهنمایی از دوستان میخواستم ،ممنوون میشم جواب بدین
    من کارشناسی شیمی از دانشگاه اصفهان دارم،ولی میخام تغییر رشته بدم و ارشد مدیریت بخونم و برای دکتری اپلای کنم،شیمی رو بخاطر یه انتخاب اشتباه مجبورا رفتم ولی به مدیریت علاقه دارم ولی نمیدونم استعدادش رو دارم یا نه،میشه یه توضیحی بدین چه مهارت هایی برای این رشته نیازه؟؟و با این شرایط میتونم به اون چیزی که میخام برسم؟کلا چیکار باید بکنم؟؟ممنووون از راهنمایی تون

  8. #128
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Oct 2022
    ارسال‌ها
    1

    پیش فرض پاسخ : فوق لیسانس مدیریت یا مهندسی ؟

    سلام وقتتون بخیر ، من رشته ی لیسانسم مهندسی مکانیک بوده ، الان می‌خوام ارشد یا مهندسی صنایع بخونم یا مدیریت کسب و کار گرایش مالی ، میخواستم بدونم به نظر شما کدومش برای شخصی که دوست داره مدیر لایقی بشه مفیده ؟ اصلا ته این رشته ها به مدیر شدن ختم میشه ؟ از لحاظ دانش مدیریتی و دید جامع کدوم بهتر هستند ؟ مدرک کدوم کاربرد بیشتری داره ؟ کدوم بازارکار بهتری در ایران دارند ؟ کدوما تو سمت های مهم تری میتونن فعالیت کنن ؟ و اینکه آیا لیسانس مهندسی مکانیک داشتن برای کدوم یک مزیت محسوب میشه ؟

  9. #129

    پیش فرض پاسخ : فوق لیسانس مدیریت یا مهندسی ؟

    سلام بنده لیسانس مهندسی صنایع دارم ۲۴ سالم هست و قصد مهاجرت تحصیلی به کانادارو دارم و به شدت علاقه دارم که یک بیزینس من بشم ممنون میشم راهنمایی کنید که چه رشته ای خوب هست برای تحصیل برای بیزینس من شدن فقط ریاضی ام نداشته باشه

صفحه 13 از 13 نخستنخست ... 345678910111213

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •