من هم خیلی خلاصه نظرم رو می گم: من وقتی ایران بودم خیلی مستقل بودم ، خونه مجردی هم داشتم و تقریبا خیلی وقت ها هم تنها بودم و تازه با تنهایی هم حال می کردم. اما الان 2 ساله لندن هستم و دلتنگ اونجا می شم. فرقش اینه که اون موقع هر وقت دلم می خواست می تونستم خونواده و دوستام رو ببینم. اما الان همه چیز فقط یه مشت خاطره اند که تبدیل به آرزو شدن !!
خواستم این رو بگم که این که طرف تو ایران بره یه اتاق بگیره و تمرین کنه ، داره خودش رو گول می زنه...
اما با همه این حرف ها باید دید هدف هر کسی چیه. من با همه سختی ها و دلتنگی هاش راضی ام ، چون اینجا یکی یکی دارم به اهداف زندگیم می رسم...