صفحه 15 از 59 نخستنخست ... 5678910111213141516171819202122232425 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 141 تا 150 , از مجموع 582

موضوع: مشکلی بنام دلتنگی و راه حل،اصلا راه حلی داره؟

  1. #141
    Senior Member mdemehri آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    ارسال‌ها
    761

    پیش فرض پاسخ : مشکلی بنام دلتنگی و راه حل،اصلا راه حلی داره؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط pimi810 نمایش پست ها
    حتما". من تا آخر May برنامه م رو بستم ملیونها آدم سالهاست دارن تو این سرزمین happily زندگی می کنن. ایرانی ها هم می تونن اگر این نژاد پرستی رو بذارن کنار و هی نگن: هندی بو میده، چینی @#$% کاره، عرب کثیفه، اروپایی سرده، آفریقایی زشته، بریتانیای لهجه !!! داره و آمریکایی ساده ست!
    اینا به ذات آدما بستگی داره و مقدار احساساتشون... من که یه آدم فوقالعاده اجتماعی بودم تو ایران...وقتی می بینم آدمهای یخ امریکا نمی تونن بهم انرژی بدن...چیکار کنم خب؟
    نژاد پرستی رو خود امریکاییها هم دارن.
    تو مترو بدوم یه خانوه سیاه پوست کفشش رو گذاشته بود صندلی کناریش...منم خسته داشتم از دانشگاه برمی گشتم...گفتم می شه بردارید کفشتون رو من بشینم؟ گفت چون سیاهم داری بهم می گی کفشمو بردارم؟! تو دلم گفتم نه که همه ی سفیدا یه صندلی هم واسه کیف و کفششون دارن من از عمد به تو گیر دادم!
    خودشونم درگیرن با خودشون)
    وقتی یکی به سئوالتون جواب می ده از روی وظیفه نیست، از رو لطفه....اینو یاد بگیرید که تشکر کنید.... آفرین!
    از پاسخ به هر گونه سئوال شخصی معذوریم. حتی شما دوست عزیز

  2. #142
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    ارسال‌ها
    36

    پیش فرض پاسخ : مشکلی بنام دلتنگی و راه حل،اصلا راه حلی داره؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط mdemehri نمایش پست ها
    اینا به ذات آدما بستگی داره و مقدار احساساتشون... من که یه آدم فوقالعاده اجتماعی بودم تو ایران...وقتی می بینم آدمهای یخ امریکا نمی تونن بهم انرژی بدن...چیکار کنم خب؟
    نژاد پرستی رو خود امریکاییها هم دارن.
    تو مترو بدوم یه خانوه سیاه پوست کفشش رو گذاشته بود صندلی کناریش...منم خسته داشتم از دانشگاه برمی گشتم...گفتم می شه بردارید کفشتون رو من بشینم؟ گفت چون سیاهم داری بهم می گی کفشمو بردارم؟! تو دلم گفتم نه که همه ی سفیدا یه صندلی هم واسه کیف و کفششون دارن من از عمد به تو گیر دادم!
    خودشونم درگیرن با خودشون)

    آره واله، من خودم فکر میکردم شزمم (شزم یه کارتون تو مایه های سوپرمن بود)، ولی وقتی اومدم یه ماهه اول که مث سگ پشیمون بودم الانم اگه نمیترسیدم که شاید دیگه این موقعیت پیش نیاد شاید نمیموندم. البته اگه پدرم میتونست دسته دسته واسم دلار بفرسته که برای تمام روز برنامه ای ردیف کنم و اینجا برام مثل یه مسافرت اروپا بود حتما وضع منم روبراه بود.

  3. #143
    Senior Member mdemehri آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    ارسال‌ها
    761

    پیش فرض پاسخ : مشکلی بنام دلتنگی و راه حل،اصلا راه حلی داره؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط havaarh نمایش پست ها
    آره واله، من خودم فکر میکردم شزمم (شزم یه کارتون تو مایه های سوپرمن بود)، ولی وقتی اومدم یه ماهه اول که مث سگ پشیمون بودم الانم اگه نمیترسیدم که شاید دیگه این موقعیت پیش نیاد شاید نمیموندم. البته اگه پدرم میتونست دسته دسته واسم دلار بفرسته که برای تمام روز برنامه ای ردیف کنم و اینجا برام مثل یه مسافرت اروپا بود حتما وضع منم روبراه بود.
    دیدی آخرش همه چی به چول ختم می شه متاسفانه...من که 4.5 ساله ماشین هم ندارم...همش با اتوبوس و مترو... حداقل هفته ای 30 ساعت هم کار می کنم. داشتم به خودم حساب می کردم اگه پسر بودم حتماً از سربازی معاف شده بودم تاحالا...کف پام صاف شده دیگه!
    همش داریم می دوییم که برسیم به یه چیزی...نمی دونم کی می رسیم!
    اما...یه روز خوب میاد
    وقتی یکی به سئوالتون جواب می ده از روی وظیفه نیست، از رو لطفه....اینو یاد بگیرید که تشکر کنید.... آفرین!
    از پاسخ به هر گونه سئوال شخصی معذوریم. حتی شما دوست عزیز

  4. #144
    Senior Member ahmadlove آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    ارسال‌ها
    838

    پیش فرض پاسخ : مشکلی بنام دلتنگی و راه حل،اصلا راه حلی داره؟

    منچون واقعا نمیدونم چیکار باید بکنم دارم اینجا مینوسیم شاید امیدی باشه!
    ادمی نبودم که وابسته باشم و اتفاقا خیلی هم مشکل داشتم با خانوادم و اطرافیانم از لحاظ فکری. اما الان یه ماه بلژیک هستم و تقریبا بین اینکه برگردم یا نه گیر کردم. نمیتونم بگم کاملا به خاطر دلتنگی چون الان شرایط فرق کرده نسبت به اون روزایی ( دو سال اخیر ) که من داشتم کارای اومدنم رو میکردم:
    یورو شده 4500! در حالیکه من این اخری ها زیر 3000 تومن حساب کردم که بتونم با خودم کنار بیام که همچین مبلغی رو از خانوادم درخواست کنم! چهل پنجاه میلیون کم پولی نیست! تو همون ایران خیلی کارا میشه باهاش کرد
    حالا که اینجا هستم میبینم واقعا برای رشته های علوم انسانی کار نیست حتی برای بچه های خودشون ! سال بالایی ها که تموم کردن یکیشون با پارتی رفته تو بانک کار میکنه یکی دیگه تو فروشگاه لباس و یکی هم بدون بورس دکتری ادامه میده و بقیه هم برگشتن کشورشون. احتمالا همین کارا رو میکنن!
    اخرین و مهمترین مشکل الان اینه که دانشگاهی که درس میخونم نرم معدلش در بهترین حالت رو 15 هست. زیر 2% از کل دانشجوها ممکنه به 18 نزدیک بشن. و تمام اینها با حداقل 50 ساعت درس خوندن در هفته! خب من اگر حتی خودم رو راضی کنم که دوسال سرمایه رو خرج کنم و درس بخونم اما اگر معدل درست نتونم بگیرم از هیچجا نمیتونم پذیرش دکتری بگیرم چه برسه به بورس!
    دلایل بالا به اضافه دلتنگی و ... باعث میشه نتونم انجا رو کرام و درس تمرکز کنم و بیشتر تو فکر برگشتنم. و وقتی یادم میاد با چه بدبختی زدم بیرون...
    انتخاب هدف. پیدا کردن راههای موجود. بررسی هرکدوم از راهها. انتخاب یک راه. و رسیدن به هدف.

  5. #145
    ApplyAbroad Senior Veteran

    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : مشکلی بنام دلتنگی و راه حل،اصلا راه حلی داره؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط ahmadlove نمایش پست ها
    منچون واقعا نمیدونم چیکار باید بکنم دارم اینجا مینوسیم شاید امیدی باشه!
    ادمی نبودم که وابسته باشم و اتفاقا خیلی هم مشکل داشتم با خانوادم و اطرافیانم از لحاظ فکری. اما الان یه ماه بلژیک هستم و تقریبا بین اینکه برگردم یا نه گیر کردم. نمیتونم بگم کاملا به خاطر دلتنگی چون الان شرایط فرق کرده نسبت به اون روزایی ( دو سال اخیر ) که من داشتم کارای اومدنم رو میکردم:
    یورو شده 4500! در حالیکه من این اخری ها زیر 3000 تومن حساب کردم که بتونم با خودم کنار بیام که همچین مبلغی رو از خانوادم درخواست کنم! چهل پنجاه میلیون کم پولی نیست! تو همون ایران خیلی کارا میشه باهاش کرد
    حالا که اینجا هستم میبینم واقعا برای رشته های علوم انسانی کار نیست حتی برای بچه های خودشون ! سال بالایی ها که تموم کردن یکیشون با پارتی رفته تو بانک کار میکنه یکی دیگه تو فروشگاه لباس و یکی هم بدون بورس دکتری ادامه میده و بقیه هم برگشتن کشورشون. احتمالا همین کارا رو میکنن!
    اخرین و مهمترین مشکل الان اینه که دانشگاهی که درس میخونم نرم معدلش در بهترین حالت رو 15 هست. زیر 2% از کل دانشجوها ممکنه به 18 نزدیک بشن. و تمام اینها با حداقل 50 ساعت درس خوندن در هفته! خب من اگر حتی خودم رو راضی کنم که دوسال سرمایه رو خرج کنم و درس بخونم اما اگر معدل درست نتونم بگیرم از هیچجا نمیتونم پذیرش دکتری بگیرم چه برسه به بورس!
    دلایل بالا به اضافه دلتنگی و ... باعث میشه نتونم انجا رو کرام و درس تمرکز کنم و بیشتر تو فکر برگشتنم. و وقتی یادم میاد با چه بدبختی زدم بیرون...
    سلام دوست گلم

    خوبی عزیزم ؟

    ببین امیدم ، خود شما می تونی بهترین تصمیم رو بگیری و در نهایت هم باید خودت تصمیم بگیری....

    در مورد هزینه نمی تونم نظر بدم....
    اما در مورد مهم ترین مشکلی که گفتی هست می خوام باهات هم کلام بشم یعنی دانشگاه و نمره ی خوب آوردن...

    خوب عزیزم شما خودت گفتی زیر 2% می تونن معدلشون نزدیک 18 بشه...پس شما هم به راحتی می تونید جزء همون 2 % باشید اگر بخواهید...

    همیشه یادتون باشه مشکلات این چنینی و یا بدتر از این هم در زندگی تون وجود داشته که تونستید حلش کنید ، پس این بار هم به راحتی می تونید.

    در مورد 50 ساعت در هفته هم شاید شما این طوری فکر می کنید و واقعا این طوری نباشه که اگر هم این طوری باشه خوب اشکالی نداره برید از اون هایی که زیر 2% هستند بپرسید چیکار می کنند ، طرز تفرکشون چطوری هست؟دنیا رو چطور می بینند؟هدفشون چیه از گرفتن نمره ی 18 یا 19 ؟
    اگر هم نتونستید این اشخاص رو پیدا کنید مشکلی نیست : خودتون به جای اونا به سوالاتتون جواب بدید و بگید اگر اون شخص بود الان جواب این سوال رو چی می داد....

    مسئولیت قبول کن، بگذار هرچه می‌خواهد پیش بیاید.آنتونی رابینز
    در زمانهای تصمیم گیری است که سرنوشت ما رقم زده می شود.آنتونی رابینز

    بله دوست من مسئولیت قبول کن و دقت کن که هر تصمیمی بگیری سرنوشتت همان خواهد شد پس با دقت برنامه ریزی کن.ببین تو کدوم حالت بیشترین تلفات رو داری و اون رو رها کن.
    هر گاه گرفتن تصمیم مهمی را دشوار یافتید، بدانید که علتش تنها یک چیز است و آن اینکه تصور روشنی از ارزشهای خود ندارید.آنتونی رابینز.

    نخستین فرق میان افراد موفق و ناموفق چیست؟
    موضوع بسیار ساده است: افراد موفق سؤالات بهتری از خود پرسیده اند ، و در نتیجه پاسخهای بهتری نیز گرفته اند. آنتونی رابینز

    اگر در مخمصه گير كرده باشم هميشه راهي براي دگرگون كردن اوضاع هست .آنتوني رابينز

    قانون احتمالات یادت نره ، بلاخره یک نفر خواهد گفت بله .آنتونی رابینز



    خیلی خیلی challenge خوبی رو دارید و ازش نهایت لذت رو ببرید دوست گلم ،

    آرزوی من موفقیت تو هست

    اصلا چیزی وجود ندارد که نگران آن باشید.یا اختیار کاری را در دست دارید و یا ندارید،اگرمی توانید،اختیار را به دست بگیرید،اگر نمی توانی آن را رها کنید.نیروی خود را تلف نکنید.وین دایر.

    خداوند هرگز مشكلی را سر راهمان نمی‌گذارد، مگر آنكه بداند، شایستگی و گنجایش رویارویی با آن و توانایی از بین بردن آن را نیز داریم. (آنتونی رابینز)

    چقدر خوبه با شما هم کلام شدن ،
    امید دارم از نزدیک ببینمت

  6. #146
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    ارسال‌ها
    36

    پیش فرض پاسخ : مشکلی بنام دلتنگی و راه حل،اصلا راه حلی داره؟

    آقا جسارت نباشه، شما لطف کن بگو تغذیه ات چیه بلکه ما هم بتونیم مث شما به زندگی نگاه کنیم، این بنده خدا اینهمه روضه خوند، مگه با این وضع و روحیه واینا آدم میتونه درس بخونه، شق القمر کنه درسا رو پاس کنه، کسی که الان خارج هست یعنی حداقل یکسال پیش برنامه ریزی کرده، اونموقع دلار 1230 بود تقریبا، تمام برنامه ریزیاش بهم ریخته، همه که پشتشون به دماوند نیست

  7. #147
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Jun 2012
    ارسال‌ها
    60

    پیش فرض پاسخ : مشکلی بنام دلتنگی و راه حل،اصلا راه حلی داره؟

    من که هنوز نرفتم و هنوز به اون مرحله دلتنگی و اینا نرسیدم اما از الان دارم خودم رو آماده میکنم, چییز که میدونم اینه که دارم میرم آنتورپ که نسبتا شهر سردیه, مردمش سردن, هواش همیشه ابری و بارونیه, زمستونش فوق العاده سرده و معلوم نیست به چه جور آدمایی بخورم تو این یکسال آینده!!! خودمو اماده کردم که دپرس نشم آماده کردم که با سردی هوا و مردمش بسازم, آماده کردم که هر اتفاقی افتاد , هر اتفاقی, به روزایی فکر کنم که باعث شد این در به دری و خونه به دوشی رو به جون بخرم و با اینکه اینجا ارشد قول شدم بزارم برم!!!
    اون چیزایی که ما بهش اینجا پشت کردیم و داریم میریم, خوب یا بد , دیگه ارزش برگشتن رو ندارن و میدونم که اگه یه روز بتونم شرایط خودمو تغییر بدم و برای هدفهای بزرگتری زندگی کنم شاید برگردم و به خاطر اون هدفها مبارزه کنم اما امروز نه توانشو دارم نه علاقه ای.
    البته میدومن همش حرفه و تا هفته دیگه که پرواز دارم هیچی معلوم نیست

  8. #148
    ApplyAbroad Hero minoo.shahriar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    رشته و دانشگاه
    Master of Business
    ارسال‌ها
    1,080

    پیش فرض پاسخ : مشکلی بنام دلتنگی و راه حل،اصلا راه حلی داره؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط havaarh نمایش پست ها
    آقا جسارت نباشه، شما لطف کن بگو تغذیه ات چیه بلکه ما هم بتونیم مث شما به زندگی نگاه کنیم، این بنده خدا اینهمه روضه خوند، مگه با این وضع و روحیه واینا آدم میتونه درس بخونه، شق القمر کنه درسا رو پاس کنه، کسی که الان خارج هست یعنی حداقل یکسال پیش برنامه ریزی کرده، اونموقع دلار 1230 بود تقریبا، تمام برنامه ریزیاش بهم ریخته، همه که پشتشون به دماوند نیست
    دقیقا تنها چیزی که اینجا برای من دغدغه است، همین مسئله مالی هست. چون میدونم با اینکه دارم بخور و نمیر زندگی میکنم و خرج اضافی اصلا ندارم، با این وضعیت ایران به زودی به مشکل میخورم.
    Never Stop Dreaming Of A Better Tomorrow


  9. #149
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    ارسال‌ها
    36

    پیش فرض پاسخ : مشکلی بنام دلتنگی و راه حل،اصلا راه حلی داره؟

    این پیامو بیزحمت فقط کسایی که از اقشار آسیب پذیر جامعه هستن مطالعه کنن:
    واله منم هنوز منتظرم احساس کنم که عجب حرکت حکیمانه ای انجام داده م، ولی اینو به آقایون میگم که مجرد هستن و هنوز حرکت نکردن و اگر احیانا از نظر اقتصادی متوسط هستن، رسما از غذاهای درست و حسابی که مامانا میدن خداحافظی کنین، این حرفا رو هیشکی به آدم نمیگه ولی من اینجا خیلی آدم مجرد دیدم، خدایی اکثرا همینجوری هردمبیلی شام و ناهار میخورن، (خانما رو نمیگما، خانما تو این چیزا یه توانایی هایی دارن که مردا ندارن)، اینا عادتای غذاییشون با ما فرق میکنه ، تا بیای بهش عادت کنی از زندگی سیر میشی بقران، تن ماهی تو آبه، سبزی خوردنشون مث شمشادای میدون امام حسینه، اگه متاهل هستی که خوبه خانما آدمو جمع میکنن، ولی اگه مجردی حتما آشپزی یاد بگیر
    سبزی کیلویی 16.99 دلاره یا گوجه فرنگی 8.9 دلاره، البته من گرونتریناشو دارم میگم ولی اینا چیزای ضروریه، نخوری متابولیسمت مرخصه.
    تو این پستهای دیگه بخون بچه ها چه توصیه هایی به هم میکنن: "آقا غذای دانشگاهو نخورین گرونه یا بده، مک دونالد ارزون تر در میاد" ، اینا داستاناییه که اکثرا در گیرشیم.
    البته اگه وضع اقتصادی خوبی دارین بهترین غذاها در بهترین رستورانها بی صبرانه در انتظار هستن.
    (البته ببخشید که زیاد ربطی به این تاپیک نداره ولی خداییش بنظرم تغذیه تو روحیه آدم خیلی تاثیر میذاره)

  10. #150
    Senior Member mdemehri آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    ارسال‌ها
    761

    پیش فرض پاسخ : مشکلی بنام دلتنگی و راه حل،اصلا راه حلی داره؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط havaarh نمایش پست ها
    این پیامو بیزحمت فقط کسایی که از اقشار آسیب پذیر جامعه هستن مطالعه کنن:
    واله منم هنوز منتظرم احساس کنم که عجب حرکت حکیمانه ای انجام داده م، ولی اینو به آقایون میگم که مجرد هستن و هنوز حرکت نکردن و اگر احیانا از نظر اقتصادی متوسط هستن، رسما از غذاهای درست و حسابی که مامانا میدن خداحافظی کنین، این حرفا رو هیشکی به آدم نمیگه ولی من اینجا خیلی آدم مجرد دیدم، خدایی اکثرا همینجوری هردمبیلی شام و ناهار میخورن، (خانما رو نمیگما، خانما تو این چیزا یه توانایی هایی دارن که مردا ندارن)، اینا عادتای غذاییشون با ما فرق میکنه ، تا بیای بهش عادت کنی از زندگی سیر میشی بقران، تن ماهی تو آبه، سبزی خوردنشون مث شمشادای میدون امام حسینه، اگه متاهل هستی که خوبه خانما آدمو جمع میکنن، ولی اگه مجردی حتما آشپزی یاد بگیر
    سبزی کیلویی 16.99 دلاره یا گوجه فرنگی 8.9 دلاره، البته من گرونتریناشو دارم میگم ولی اینا چیزای ضروریه، نخوری متابولیسمت مرخصه.
    تو این پستهای دیگه بخون بچه ها چه توصیه هایی به هم میکنن: "آقا غذای دانشگاهو نخورین گرونه یا بده، مک دونالد ارزون تر در میاد" ، اینا داستاناییه که اکثرا در گیرشیم.
    البته اگه وضع اقتصادی خوبی دارین بهترین غذاها در بهترین رستورانها بی صبرانه در انتظار هستن.
    (البته ببخشید که زیاد ربطی به این تاپیک نداره ولی خداییش بنظرم تغذیه تو روحیه آدم خیلی تاثیر میذاره)
    من چند روز پیش داشتم می رفتم سره کار...یه ساندویچ از خونه درست کردم...داشتم از چراغ سبز عابرپیاده رد میشدم...یه دستم کتاب بود یه دستم ساندویچم.......
    یهو بغضم گرفت...گفتم چرا باید اینچوری باشه...یعنی من اینقدر بیپاره شدم که زمان ندارم یه ناهار درست حسابی بخورم؟ باید موقعی که دارم از خط عابر رد می شم ناهار بخورم (
    وقتی یکی به سئوالتون جواب می ده از روی وظیفه نیست، از رو لطفه....اینو یاد بگیرید که تشکر کنید.... آفرین!
    از پاسخ به هر گونه سئوال شخصی معذوریم. حتی شما دوست عزیز

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •